ايرج ترشغيري

امروز كه حاكميت خدا در جامعة اسلامي ما، با استقامت و پشتكار مردان و زنان مؤمن و متقي، همراه با امامت و ولايت در ايران – اين سرزمين عاشقان تشيع – تحقق يافته، غارتگران و جنايتكاران و ابرقدرتهاي شرق و غرب در پي آن برآمدند تا اين صداها را در گلو خفه كنند و انقلاب را از تحرك بيندارند. اما آنان از اميد و اراده ‌مردم مسلمان بيخبرند و نمي‌دانند آنگاه كه خدا اراده كند و مردم به خروش در آيند، مي‌توانند خانه‌هاي ظلمشان را برسرشان خراب كنند. ايرج ترشغيري

در عملیات بدر، تیپ 15 امام حسن‏علیه‏السلام، الصخره و البیضه را به تصرّف خود درآورد؛ اما در جناح چپ، از برخى یگانها موفقیت چندانى دیده نشد و به اهداف از پیش تعیین شده نرسیدند؛ از اینرو، سردار حبیب اللّه شمایلى دستور داد به پایگاه‏هاى خود به روى آبهاى هور برگردیم. به او گفتم: «برادر حبیب! شما چون فرمانده هستید، به عقب بروید و نگران نباشید. من گردان را برمى‏گردانم و لازم نیست شما اینجا بمانید.‌» در همان بین گلوله خمپاره‏اى به قایق ایشان اصابت كرد و برادر شمایلى از ناحیه پا مجروح شد. باز اصرار كردم كه خون‏ریزى پاى شما مشكل‏ساز شده و بهتر است بچه‏ها شما را عقب ببرند؛ ولى باز مخالفت كرد و گفت: «تا زمانى كه تمام نیروها عقب برنگردند، از اینجا نمى‏روم.‌» بعد از آنكه بچه‏ها را عقب فرستادیم، به ایشان گفتم: «دیگر جاى نگرانى نیست. حال اجازه دهید شما را به پایگاه بفرستیم.‌» باز نپذیرفت و گفت: «تا تمام قایقها به منطقه شط على نرسند، از اینجا نمى‏روم.‌» بعد از آنكه قایقها به شط على رسیدند، ایشان را كه در وضعیت خطرناكى به سر مى‏برد، با پیكرى مجروح و خونین به بهدارى رساندیم. مسئولان بهدارى بعد از معاینه گفتند: «اگر لحظه‏اى دیگر درنگ مى‏كردید، به شهادت مى‏رسید!» شهید حبيب الله شمايلي
منبع : راوى: یوسف‏على حمیدى، ر. ك: صبح ارغوانى، ص 96 و 97

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

Time limit is exhausted. Please reload CAPTCHA.