عاشق بند كِيف و كيْف

عاشق بند كِيف و كيْف

دختر و پسري و افرادي كه بدون معيار ديني و اخلاقي و صداقت با هم دوست مي شوند مراقب باشند. برخي ملاك دوستي خود را براساس عشق و ايمان نمي گذارند. حساب مي كنند از طرف مقابل چه فوايدي براي من دارد. يعني سياست عاشق بند كيفتم تو پول داري رفيقتم. البته مي تواند گفت «عاشق بند كيف» هستند تا زماني كه ارتباط ديگران برايشان كيف داشته باشد با آنها ارتباط دارند وگرنه دنبال تازه تر اند. بله اگر دوستي ريشه در باورهاي ديني و اخلاقي نباشد پيوسته از يك در نو مي رسد و كهنه دل آزار مي شود. هر دم از اين باغ بري مي رسد تازه تر از تازه تري مي رسد. مجلس عروسی یکی از بزرگان بود و مرد ساده دلي را نیز دعوت کرده بودند . وقتی می خواست وارد شود،در مقابل او دو درب وجود داشت با اطلاعيه اي بدین مضمون: از این درب عروس و داماد وارد می شوند و از درب دیگر دعوت شدگان. مرد از درب دعوت شدگان وارد شد. در آنجا هم دو درب وجود داشت و اطلاعیه اي دیگر : از این درب دعوت شدگانی وارد می شوند که هدیه آورده اند و از درب دیگر دعوت شدگانی که هدیه نیاورده اند. مرد ساده دل طبعا از درب دو می وارد شد. ناگهان خود را در کوچه دید،همان جایی که وارد شده بود.[1]

پی نوشت :
ماهنامه پرسمان، محمدحسين قديري، 1393.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

Time limit is exhausted. Please reload CAPTCHA.