کلام شهدا:شهيد عبد الرسول ناصري اردكاني

کلام شهدا

وقتی به شهر می آمد حتما بایستی به خانواده های شهدا سرکشی می کرد. ده دقیقه می رفت و می نشست، دستی به سر و صورت پدران شهدا می کشید و برای بچه های آنها چیزی خریده و آنان را می بوسید. آنقدر آنان را دلداری می داد که یکبار یکی از پدران شهدا از محبت های حاجی اشک شوقش سرازیر شد، دستهای خود را بالا برد و از خدا خواست که این عزیز (حاج همت) را برای اسلام حفظ کند. این بود کلام و رفتار و حرکت و قدم او با مردم علی الخصوص خانواده ی شهدا. منبع: شهید محمد ابراهیم همت شهيد عبد الرسول ناصري اردكاني

خاطره ای از شهدا
وقتی به شهر می آمد حتما بایستی به خانواده های شهدا سرکشی می کرد. ده دقیقه می رفت و می نشست، دستی به سر و صورت پدران شهدا می کشید و برای بچه های آنها چیزی خریده و آنان را می بوسید. آنقدر آنان را دلداری می داد که یکبار یکی از پدران شهدا از محبت های حاجی اشک شوقش سرازیر شد، دستهای خود را بالا برد و از خدا خواست که این عزیز (حاج همت) را برای اسلام حفظ کند. این بود کلام و رفتار و حرکت و قدم او با مردم علی الخصوص خانواده ی شهدا. شهید محمد ابراهیم همت
منبع : کتاب همت

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

Time limit is exhausted. Please reload CAPTCHA.