شهید محمد (رستم) دیدگانی

شهدا

مسیر زندگیتان پر است از راه نشانها و سر چشمه ها ی زلال و جوشان، پس چنان جام ها را سر کشید که فردا در صحرای سوزان و عطش زای محشربتوانید جان به در برید.
امروز توشه ها معین است و مجال فراوان، بدون درنگ هجوم برید و بربایید هر آنچه را بر شما تکلیف کرده اند.
این وصیت بر همگان است، هر آن کس که پیام مرا می شنود.
مبادا بر کشته ای از پویندگان راه خدا، آه و حسرت بکشید و در افسوسش دل بسوزانید و بر مشیت حضرت حق خشم بگیرید. چه بدرستیکه همه چیز به غیر از خدای سبحان باطل است.

شهید محمد (رستم) دیدگانی

در عملیات كربلای 2 كه در محور پیرانشهر به حاج عمران و در فصل زمستان در عمق خاك عراق انجام گرفت، علاوه بر برف زیاد، گل ولای عجیبي منطقه را پوشانده بود؛ به حدی كه راه رفتن را مشكل كرده بود. مجاهدان عراقی لشكر بدر در میان این مواضع به نگهبانی می‌پرداختند. برادر اسماعیل دقایقی از نیمه‌های شب كه همه در خواب بودند، آهسته وارد سنگرها می‌شد و گل و لای پوتینها را پاك می‌كرد و آنها را واكس می‌زد. بعدها وقتی مجاهدان عراقی كنجكاو شدند، فهمیدند كه شخص ناشناس، شهید گران قدر اسماعیل دقایقی فرمانده لشكر آنهاست.
– یكی از دوستان همین شهید می‌گوید: در یك عملیات نفوذی به خاك عراق كه در فصل سرما و برف در غرب انجام شد، پس از دو روز پیاده روی، به دلیل اطلاع پیدا كردن دشمن، از ادامه عملیات جلوگیری و قرار شد همه باز گردند. ما حدود 200 نفر بودیم و بسیار خسته. بعضی حتی قادر نبودند حركت كنند و سلاح انفرادی خویش را حمل نمایند. ناگهان متوجه شدیم شهید دقایقی با یكی از معاونان خود – پس از ده ساعت پیاده روی – به ما ملحق شد. او علی رغم خستگی زیاد، اسلحه كسانی را كه خسته بودند، می‌گرفت و روی دوش خود می‌انداخت و به بچه‌ها دلداری می‌داد كه شما اجر خود را برده اید و خداوند پاداش شما را می‌دهد.
شهيد اسماعيل دقايقي
منبع : ر. ك: قافله نور، ش 66
منبع کلام شهدا:سايت شهادت سرا

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

Time limit is exhausted. Please reload CAPTCHA.