آداب حج

آداب حج

شبلى به حج رفته بود و پس از انجام اعمال حج به حضور امام سيدالساجدين عليه السلام مشرف شد، امام عليه السلام از وى پرسيد:
اى شبلى حج گزاردى ؟
شبلى : آرى يا ابن رسول الله .
امام عليه السلام : زمانى كه به ميقات فرود آمدى آيا نيّت كرده اى كه جامه معصيت را از خود به در آوردى و جامه طاعت پوشيدى ؟
شبلى : نه .
امام عليه السلام : زمانى كه از جامه خود برهنه شدى آيا نيّت كردى كه از رياء و نفاق برهنه شدى ؟
شبلى : نه .
امام عليه السلام : زمانى كه غسل كردى آيا نيت كردى خويشتن را از بدى ها و گناه ها شستشو دادى ؟
شبلى : نه .
امام عليه السلام : آيا خويشتن را پاكيزه كردى و احرام بستى و عقد وقت حج بستى ؟
شبلى : آرى .
امام عليه السلام : زمانى كه خود را پاكيزه كردى و عقد بستى آيا نيّت كردى كه آن چه را خداوند متعالى حرام كرده است ، بر خويشتن حرام كرده اى ؟
شبلى : نه .
امام عليه السلام زمانى كه عقد حج بستى آيا نيت كردى كه هر عقدى براى غير خداوند عزّوجلّ است گشودى ؟
شبلى : نه .
امام عليه السلام : خويشتن را پاكيزه نكردى و احرام نبستى و عقد حج نبستى .
امام عليه السلام فرمود: آيا داخل ميقات شدى و تلبيه گفتى ؟
شبلى : آرى .
امام عليه السلام آن گاه كه داخل ميقات شدى آيا نيت كردى كه به نيت زيارت داخل شدى ؟
شبلى : نه .
امام عليه السلام : آن گاه كه دو ركعت نمازگزاردى نيّت كردى كه به خداوند متعال به بهترين اعمال و بزرگترين حسنات عباد كه نماز است تقرب جستى ؟
شبلى : نه .
امام عليه السلام : آن گاه كه تلبيه گفتى آيا نيت كردى كه براى خداوند به هر طاعتى گويا شدى و از معصيت او خود را بازداشتى ؟
شبلى : نه .
امام عليه السلام : در ميقات داخل نشدى و نماز نخواندى و تلبيه نگفتى (تلبيه ::لبيك گفتن ).
سپس امام عليه السلام فرمود: آيا در حرم داخل شدى و كعبه را ديدى و نماز خواندى ؟
شبلى : آرى .
امام عليه السلام : آن گاه كه داخل حرم شدى آيا نيت كردى كه بر خود هرگونه عيب اهل امت اسلام را حرام كرده اى ؟
شبلى : نه .
امام عليه السلام : آن گاه كه به مكه رسيدى و كعبه را ديدى و دانستى كه آن خانه خدا است آيا قصد خداوند سبحان كردى و از غير او بريدى ؟
شبلى : نه .
امام عليه السلام : پس نه داخل مكه شدى و نه داخل حرم .
سپس امام عليه السلام فرمود: آيا طواف بيت را به جاى آوردى و اركان را مس ‍ كردى و عمل سعى را انجام دادى ؟
شبلى : آرى .
امام عليه السلام : آن گاه سعى كردى آيا نيت كردى كه از همه گريختى و به سوى خداوند فرار كردى و صدق اين نيّتت را علاّم الغيوب شناخت ؟
شبلى : نه .
امام عليه السلام : نه طواف بيت كردى و نه سعى به جا آوردى .
سپس امام عليه السلام فرمود: آيا در مقام ابراهيم عليه السلام وقوف كردى و در آن مقام دو ركعت نماز گزاردى ؟
شبلى : آرى .
امام عليه السلام در اين هنگام صيحه اى برآورد كه نزديك بود از دنيا مفارقت كند سپس فرمود: آه آه كسى كه به مقام قرب رسيده و با خدا مصافحه كرده كجا است . حق تعالى با آن عظمت و جلال مسكينى را به اين مقام برساند آيا جايز است بر او كه حرمت چنين پروردگار مهربان را ضايع كند؟ هرگز چنين نيست كه كسى با خدا مصاحفه كند بعد از آن مخالفت او را جايز داند. پس از آن فرمود:
آن گاه كه در مقام ابراهيم ايستادى آيا نيّت كردى كه بر انجام هر طاعت ايستادى ، و پشت به هر معصيت كردى ؟
شبلى : نه .
امام عليه السلام : آن گاه كه در مقام ابراهيم دو ركعت نماز گزاردى آيا نيّت كردى كه چون نماز ابراهيم عليه السلام نماز گزاردى ؟ و به نمازت بينى شيطان را به خاك ماليدى ؟
شبلى : نه .
امام عليه السلام : در مقام نايستادى و در آن نماز نخواندى .
پس از آن فرمود: آيا بالاى چاه زمزم برآمدى ؟
شبلى : آرى .
امام عليه السلام : آن گاه كه بر بالاى چاه زمزم برآمدى آيا نيّت كردى كه بر طاعت برآمدى و چشمت را از معصيت پوشاندى ؟
شبلى : نه .
امام عليه السلام : آيا سعى ميان صفا و مروه را به جاى آوردى و در ميان آن دو مشى و تردّد داشتى ؟
شبلى : آرى .
امام عليه السلام : از سعى ميان صفا و مروه آيا نيّت كردى كه در ميان خوف و رجايى ؟
شبلى : نه .
امام عليه السلام : پس نه سعى كردى و نه مشى و تردّد بين صفا و مروه .
پس از آن فرمود: آيا از مكه خارج شدى و به منى رفتى ؟
شبلى : آرى .
امام عليه السلام : به منى رفتى آيا نيت كردى كه مردم را از زبان و دل و دست خود ايمن گردانيدى ؟
شبلى : نه .
امام عليه السلام : پس به منى نرفتى .
بعد از آن امام عليه السلام فرمود: آيا در موقف عرفه وقوف كردى ؟ و بر جبل الرحمة برآمدى ؟ و شناختى و خداوند متعالى را در جبل الرحمة و جمرات خواندى ؟
شبلى : آرى .
امام عليه السلام : در موقف عرفه آيا معرفت حق سبحانه و تعالى و اطلاع او را بر سرائر و قلب خود شناختى ؟
شبلى : نه .
امام عليه السلام : بر جبل الرحمة كه بالا رفته اى آيا نيّت كرده اى كه خداوند هر مؤ من و مؤ منه را رحمت مى كند؟
شبلى : نه .
امام عليه السلام : آيا به مزدلفه (مشعر) رفتى ؟ و از آنجا سنگ ريزه ها از زمين بركندى ؟ و مشعر الحرام مرور كردى ؟
شبلى : آرى .
امام عليه السلام : آن گاه كه در مزدلفه مشى مى كردى و از آن سنگ ريزه ها بر مى كندى آيا نيّت كردى كه هر معصيت و جهل را از خود بركندى و هر علم و عمل را در خود نشاندى ؟
شبلى : نه .
امام عليه السلام : به مشعرالحرام مرور كردى آيا نيّت كردى كه شعاير اهل تقوى و اهل خوف را شعار قلب خود قرار دادى ؟
شبلى : نه .
امام عليه السلام : در مزدلفه مشى نكردى ، و آن سنگ ريزه ها برنداشتى ، و به مشعرالحرام مرور نكردى .
پس از آن امام عليه السلام فرمود: در منى نماز گزاردى ؟ و رمى جمره كردى ؟ و حلق راءس (سر تراشيدن ) را انجام دادى ؟ و فديه (قربانى ) خود را ذبح كردى ؟ و در مسجد خيف نماز خواندى ؟ و به مكه بازگشتى ؟ و طواف افاضه به جاى آوردى ؟
شبلى : آرى .
امام عليه السلام : آنگاه به منى رسيدى و رمى جمره ها كردى آيا نيّت كردى كه به مطلب خود رسيدى و هرگونه حاجت تو برآورده شده است ؟
شبلى : نه .
امام عليه السلام : آن گاه كه سر تراشيدى آيا نيّت كردى كه از پليدى ها پاك شدى و از هر گناه و بد عاقبتى كه بنى آدم را است به درآمدى مثل آن روزى كه از مادر متولد شدى ؟
شبلى : نه .
امام عليه السلام : آن گاه كه در مسجد خيف نماز خواندى آيا نيّت كردى كه نترسى مگر از خداوند و اميدوار نباشى مگر به رحمت او؟
شبلى : نه .
امام عليه السلام : آن گاه كه قربانى خود را ذبح كردى آيا نيّت كردى كه طمع را سر بريدى و به ابراهيم عليه السلام به ذبح فرزندش اقتدا كردى ؟
شبلى : نه .
امام عليه السلام : آن گاه كه به مكه بازگشت كردى و طواف افاضه به جاى آوردى آيا نيّت كردى كه افاضه (كوچ كردن ) به رحمت خدا كردى و به طاعت او بازگشت كردى و به سوى او تقرّب جستى ؟
شبلى : نه .
امام عليه السلام فرمود: به منى نرسيدى ، و رمى جمره ها نكردى ، و حلق راءس ‍ انجام ندادى ، و قربانيت را ذبح نكردى ، و در مسجد خيف نماز نگزاردى ، و طواف افاضه به جاى نياوردى ، و به سوى خداوند تقرّب نجستى ، چه اين كه تو حج نكردى .
پس شبلى از تفريط حجّش به ندبه و زارى افتاد و پيوسته آداب حج مى آموخت تا سال ديگر از روى معرفت و يقين حج بگزارد
(325)

 

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

Time limit is exhausted. Please reload CAPTCHA.