اعضايش كرخ باشد و راحت باشد و يا بهتر است حساس باشد و اين درد را
درك كند ؟ اين دردی است كه در عين حال ، لذيذ هم هست ، چون دردی كه‏
برای ديگران باشد ، هميشه لذيذ است . اين مطلب چه رازی دارد ؟ خدا
خودش می‏داند . همچنانكه درد ديگران داشتن لذيذ است ، درد هجران حق هم‏
لذيذ است .
بوعلی در اشارات درباره اين مسئله كه گاهی يك چيز درد هست ، ولی در
عين اينكه درد است لذيذ است ، مثال می‏آورد ( 1 ) . می‏گويد اين نوع درد
نظير خارش بدن است كه بدن خارش می‏كند و سوزش دارد و انسان وقتی خارش‏
می‏دهد ، [ محل خارش ] درد می‏كند و در عين اينكه درد می‏كند ، خوشش می‏آيد
. اين درد ، درد تلخی نيست .
اين درد ، دردی است كه جان را می‏سوزاند ، اشك را جاری می‏كند اما غم‏
محبوب است ، غم مطلوب است . انسان از يك سلسله غمها هميشه فرار
می‏كند ، ولی چطور می‏شود كه اگر به ما بگويند مجلس ذكر مصيبت امام حسين‏
( ع ) برقرار است و مجلس خيلی باحالی است ، می‏خواهيم به آنجا برويم ؟
انسان تا دلش نسوزد و درد نگيرد ، اشك نمی‏ريزد ولی در عين حال انسان‏
دلش می‏خواهد به اين مجلس باحال برود ، اين درد را احساس كند و اين‏
اشك را بريزد ، وقتی اين قطرات اشك می‏ريزد ، انسان صفائی را احساس‏
می‏كند كه آن درد ، ديگر در مقابل اين ، چيزی نيست ، اين است درد
انسانيت .
خوشا به حال آن تن‏ها و بدنهائی كه روحهاشان فقط درد تن

پاورقی :
. 1 خود بوعلی می‏گويد كه اين مثال ، مثال دوری است .