توجه به ذات حق پيدا می‏كند و می‏يابد .
بنابراين عرفا تا اين حد ، اين مسئله را كشف و درك كرده‏اند ولی ما در
عين حال در مسئله جهاد با نفس ، توجه مكتب عرفان به مسئله كرامت و
عزت و شرافت مقام عالی نفس را كه نبايد لكه‏دار شود و اساسا با تكيه به‏
آن است كه انسان به مقامات عالی می‏رسد خيلی خيلی كم می‏بينيم ، آنقدر كم‏
می‏بينيم كه بايد بگوئيم نيست ، يعنی اگر آن را با دستورهائی كه در متون‏
اسلام آمده است مقايسه كنيم ، می‏بينيم با اينكه عرفا همه چيز را از
دستورهای اسلام الهام گرفته‏اند ، اين الهام را كمتر گرفته‏اند و شايد سرش‏
اين بوده كه كمتر نكته اين مطلب را درك كرده‏اند .

" عزت نفس " در قرآن و حديث

در اسلام با همه اينها كه عرض كردم كه " « نهی النفس عن الهوی » "
هست ، " « ان النفس لامارش بالسوء »" ، هست ، " « قد افلح من زكيها
0 و قد خاب من دسيها " هست ، " « موتوا قبل ان تموتوا » " هست ،
در عين حال روی عزت نفس هم تكيه شده است . قرآن می‏فرمايد : « و لله‏
العزه و لرسوله و للمؤمنين »( 1 ) نمی‏گويد عزت نفس ، خودپرستی است ،
نه ، عزت نفس غير از اين حرفهاست . پيغمبر فرمود : « اطلبوا الحوائج‏
بعزش الانفس » [ طبيعتا ] بشر ، به بشر حاجت پيدا می‏كند . فرمود : اگر
حاجتی داريد هيچوقت پيش كسی ، با ذلت حاجت نخواهيد ، با عزت نفس‏

پاورقی :
. 1 سوره منافقون ، آيه . 8