در زبان عربی دو كلمه نزديك به يكديگر نه عين يكديگر داريم و ضد اين‏
دو كلمه يك كلمه است ، يعنی آن كلمه گاهی در ضد اين به كار می‏رود و
گاهی در ضد آن . در فارسی حتی خود آن دو كلمه را هم نداريم ، يعنی به جای‏
آن دو كلمه ، فقط يك كلمه داريم ، آن دو كلمه عربی يكی ( كمال ) است و
ديگری ( تمام ) . گاهی در عربی " كامل " گفته می‏شود و گاهی ( تام ) و
در مقابل هر دو ( ناقص ) گفته می‏شود ، [ چنانكه در فارسی اينچنين‏
می‏گوئيم : ] اين كامل است و آن ناقص ، اين تام است ، تمام است و آن‏
ديگری ناقص .
در يك آيه از قرآن هر دو كلمه آمده است : " « اليوم اكملت لكم‏
دينكم و اتممت عليكم نعمتی »" ( 2 ) [ امروز ] دين شما را برايتان‏
كامل نمودم و نعمت خود را بر شما تمام كردم . نفرمود : اتممت [ عليكم ]
دينكم " ، و همچنين نفرمود : ( اكملت لكم نعمتی ) ، می‏گويند اگر چنين‏
گفته بود از نظر دستور زبان عربی درست نبود . حال فرق اين دو كلمه چيست‏
؟ ما اگر فرق اين دو را نگوئيم ، نمی‏توانيم بحثمان را شروع كنيم ، يعنی‏
شروع بحث ما ، از دانستن معنی اين دو كلمه است .
" تمام " برای يك شی‏ء در جائی گفته می‏شود كه همه آنچه برای اصل وجود
آن لازم است ، به وجود آمده باشد ، يعنی اگر بعضی از آن چيزها به وجود
نيامده باشد ، اين شی‏ء در ماهيت خودش ناقص است ، [ به طوری كه ]
می‏توان گفت كه وجودش كسر برمی‏دارد :

پاورقی :
. 2 سوره مائده ، آيه . 3