پاورقی : . 1 هنوز هم در عربستان آن گرسنهها در جايی كه بايد گرسنه باشند ، گرسنه هستند ، شاهزادههای سعودی هستند كه پولدارند .
حاجيهايی كه در پنجاه شصت سال پيش مكه رفتهاند میدانند و كسانی كه
خودشان در آن موقع نرفتهاند شايد شنيده باشند كه در عربستان وضع دزدی به
چه صورت بوده است . در آن زمان كه اتومبيل و هواپيما نبود ، قافلههای
حجاج با شتر و امثال آن حركت میكردند و با اينكه مسلح میشدند و افراد
نظامی همراه خود میبردند ، از دو هزار نفر كمتر جرأت نمیكردند كه اين
راهها را طی كنند . با همه اين احوال سالی نبود كه شنيده نشود كه حراميها
باز به قافلههای حجاج شبيخون زدند و چقدر آدم كشتند و چقدر اموال مردم را
بردند و چقدر از خود آنها كشته شدند ، ولی اينجور كشته شدنها چون روی
حساب احتمالات است ، جلوی دزدی كردن كسی را نمیگيرد . دولت سعودی لااقل
همين يك كارش در دنيا خوب بود ( حال به اينكه هزار كار بد دارد ، من
كاری ندارم ) و يكی دو سال اين كار را كرد ، يعنی انگشت دزد را بريد .
شايد سالی صدها دزد و صدها حاجی كشته میشد ولی اثری نداشت . دزدی را به
عرفات يا منی و يا جای ديگری كه همه حجاج بودند « و ليشهد عذابهما طائفة
من المؤمنين »آوردند و دست او را بريدند و بار ديگر اين كار را تكرار
كردند . يك دفعه ديدند آن حراميان و عده ديگری كه به علت گرسنگی ( 1 )
زياد دست به دزدی میزدند ، اين عمل را ترك كردند و اساسا دزدی از بين
رفت . مردم ديدند كه در همان سرزمين ، بار و چمدان حاجی میافتد و چندين
روز میگذرد و احدی جرأت نمیكند به آن دست بزند و يا با پايش آن
پاورقی : . 1 هنوز هم در عربستان آن گرسنهها در جايی كه بايد گرسنه باشند ، گرسنه هستند ، شاهزادههای سعودی هستند كه پولدارند . |