فلسفه عبادت چيست ؟ فلسفه عبادت اين است كه انسان خدا را بيابد تا
خودش را بيابد ، فلسفه عبادت " بازيابی خود " و خودآگاهی واقعی به آن‏
معنائی است كه قرآن می‏گويد و بشر هنوز نتوانسته است [ اين مطالب را
درك كند ] مگر كسانی كه از مكتب اسلام الهام گرفته‏اند . شما اگر می‏بينيد
محی‏الدين عربی پيدا می‏شود و خودآگاهی انسان را تفسير می‏كند و بعد از او
شاگردهای او از قبيل مولوی رومی و امثال او به وجود می‏آيند ، اينها ششصد
سال بعد از قرآن آمده‏اند و توانسته‏اند از قرآن الهام بگيرند . البته اگر
ششصد سال بعد از قرآن هستند ولی اين افتخار را هم دارند كه هفتصد سال قبل‏
از فلاسفه معاصر هستند .
مولوی راجع به اينكه " خودآگاهی " هيچ وقت از " خداآگاهی " جدا
نيست ، می‏گويد :
اقتضای جان چه ای دل آگهی است
هر كه آگه‏تر بود جانش قويست
بعد از اينكه می‏گويد اصلا جان يعنی آگاهی و هر كه آگاهتر باشد جان او
قويتر است و انسان به اين دليل جانش از جان حيوان قويتر است كه آگاهتر
است ، كم كم مطلب دقيق می‏شود تا اينكه می‏گويد : انسان آن وقت از خودش‏
آگاه می‏شود كه از خدای خودش آگاه شود .
بنابراين درباره اينكه اينها درباب آزادی خيال كرده‏اند كه هر تعلقی بر
ضد آزادی است ، بايد گفت : بله ، هر تعلقی ضد آزادی است مگر تعلق به‏
خدا كه تعلق به خود است و تعلق به خود كاملتر است و جز با تعلق به خدا
، آزادی پيدا نمی‏شود . پس آگاهی به خدا مستلزم آگاهی بيشتر از خود است‏
و انسان هر چه كه در عبادت و