نيست و ضعف است ، با قدرت اشتباه می‏شود و لهذا هميشه علمای اخلاق‏
می‏گويند كه عاطفه بايد توأم با عقل و ايمان باشد ، يعنی صرف اينكه‏
عواطف انسان در يك جا برانگيخته شد كافی نيست ، بايد با مقياس عقل‏
سنجيد كه آيا اين عاطفه ، بجا و منطقی است و يا منطقی نيست .

عاطفه‏های " بجا " و " نابجا "

شعری از سعدی و همچنين آيه‏ای از قرآن را برای شما می‏خوانم . شعر سعدی‏
اين است :
ترحم بر پلنگ تيزدندان
ستمكاری بود بر گوسفندان
ترحم به پلنگ درنده و يا يك گرگ ، ستم به گوسفند است ، يعنی اگر
وقتی می‏خوا هند گرگی را كه صدها و يا هزاران گوسفند را دريده است بگيرند
و بكشند ، كسی حس ترحمش برانگيخته شود ، بايد بداند كه اين ترحم مساوی‏
قساوت نسبت به گوسفندان است . اين البته مثل است ، مقصودش اين است‏
كه ترحم نسبت به انسان ظالم ستمگر ، قساوت نسبت به انسانهای زيردست‏
محروم است ، و آدمهای ضعيف نسبت به ستمگران ترحم می‏ورزند .
آيه قرآن درباره زانی و زانيه است ، درباره مرد و زنی كه زنا می‏كنند .
اگر مرد زن‏داری زنا كند ، مجازات او در اسلام سنگسار كردن است و اگر زن‏
شوهرداری زنا كند ، مجازات او نيز سنگسار كردن است . قرآن می‏گويد اينها
را مجازات كنيد : « و ليشهد عذابهما طائفة من المؤمنين »حتما گروهی از
مؤمنين حاضر باشند و در مراسم