خلافت نمی‏خورد ، چون خنده روست ، آدم خنده رو كه به درد خلافت نمی‏خورد ،
" خلافت " ، آدم عبوس می‏خواهد كه مردم از او بترسند . اين را هم خودش‏
در نهج‏البلا غه نقل می‏كند ( 1 ) : « عجبا لابن النابغة يزعم لاهل الشام أن‏
فی دعابة و انی امرو تلعابة » . [ از پسر نابغه تعجب می‏كنم كه ] می‏گويد
علی خيلی با مردم خوش و بش می‏كند ، خيلی شوخی و می‏كند ، مزاح است .
با دشمن كه در ميدان جنگ به صورت يك مجاهد روبرو می‏شود ، باز
چهره‏اش باز و خندان است كه درباره‏اش گفته‏اند :
هو البكاء فی المحراب ليلا
هو الضحاك اذا اشتد الضراب
اوست كه در محراب عبادت ، بسيار گريان و در ميدان نبرد ، بسيار
خندان است . " بكاء " يعنی بسيار گريان و " ضحاك " يعنی بسيار
خندان ) . او چگونه موجودی است ؟ او انسان قرآن است . قرآن ، اينچنين‏
انسانی می‏خواهد .
" « ان ناشئة الليل هی اشد وطأ و اقوم قيلا 0 ان لك فی النهار سبحا
طويلا »" ( 2 ) شب را برای عبادت بگذار و روز را برای شناوری در زندگی‏
و اجتماع . علی ( ع ) گويی شب يك شخصيت ، و روز شخصيتی ديگر است .
حافظ ( 3 ) چون مفسر است و پيچ و تابهای قرآن را خوب درك

پاورقی :
. 1 خطبه . 82
. 2 سوره مزمل ، آيات 6 و . 7
. 3 در اين موضوع شعری از حافظ را برايتان مطرح می‏كنم ، زيرا حافظ جزء
كسانی است كه >