عالی اجتماعی كه در آن شهرت دنيايی هست خرج كند . اينها را چه می‏كنيد ؟
آيا می‏شود همه زنها را روی هم ريخت و از آنها يك عده زن قالبی ساخت كه‏
همه مساوی [ و عين ] يكديگر باشند ؟ اگر مسئله اشتراك جنسی نيست كه الان‏
هم در هيچ كشور كمونيستی نيست بالاخره در خانه يكی ، زن زيبا و در خانه‏
ديگری يك زن بد گل وجود دارد . اين مسئله باز " من ساز " است .
مقامات چطور ؟ اگر فرض كنيم ( كه تازه اين يك فرض است و حقيقت‏
ندارد ) آن كسی كه در رأس يك كشور سوسياليستی قرار گرفته است ، از نظر
تغذيه و مركوب با بقيه مردم يكسان است ، مثلا نخست وزير فلان كشور
سوسياليستی از نظر استفاده از مواهب اقتصادی با فلان كارگری كه در فلان‏
كارخانه يا مزرعه كار می‏كند در يك حد هستند و از نظر غذا و آسايش و
اتومبيل يكجور هستند و فرضا نخست‏وزير چ ين از رئيس جمهور آمريكا هديه‏ای‏
قبول نمی‏كند و به آن هديه افتخار هم نمی‏كند ، با فرض همه اينها آيا او
كه در پست نخست وزيری زندگی می‏كند و هر روز صدها عكس از او در
روزنامه‏ها منتشر می‏شود و روزی دهها بار اسم او در راديوهای دنيا برده‏
می‏شود و بارها فيلم او را در تلويزيون می‏بينند ، با آن كارگر فراموش شده‏
در ته كارخانه ، يكجور از مواهب برخوردارند ؟ نه ، اين طور نيست .
بالاخره آن مقام ، از مواهب اين پست استفاده می‏كند نه ديگری . نمی‏شود
اينها را به حالت اشتراكی درآورد ، نمی‏شود پست آن كارگر را با پست آن‏
نخست وزير روی هم بريزند و بين آنها تقسيم كنند . خواه ناخواه رهبری‏
حزب به يك نفر اختصاص پيدا می‏كند و معاونت حزب به يك نفر ديگر و
سمت مدير كلی به فرد ديگر ، و در