نزند . آنها راهبان شب و شيران نر روز هستند .
خود قرآن هم اينها را با يكديگر جمع می‏كند : " « التائبون العابدون‏
الحامدون السائحون الراكعون الساجدون »" اينها همه ، آن جنبه‏های درونی‏
است . بعد می‏فرمايد : " « الامرون بالمعروف و الناهون عن المنكر »" .
( 1 ) ، فورا وارد جنبه‏های جامعه گرائی آنها می‏شود : آنها مصلحان جامعه‏
خود هستند . يا در آن آيه كريمه می‏فرمايد : " « محمد رسول الله و الذين‏
معه اشداء علی الكفار رحماء بينهم »" در اينجا اول جنبه جامعه‏گرائی را
می‏گويد : پيامبر و همراهانش حال بنا بر بعضی تفاسير ، خصوص همراهانش‏
را می‏گويد " « اشداء علی الكفار رحماء بينهم »" در مقابل پوشندگان حق‏
و حقيقت و كسانی كه با حقيقت عناد می‏ورزند ، با صلابت و محكم و [ مانند
] ديواری روئين هستند و نسبت به اهل ايمان يك پارچه محبت ، مهربانی ،
خير و رحمت . بعد می‏فرمايد : " « تريهم ركعا سجدا »" همين جامعه‏
گراها را در حال ركوع و سجود می‏بينی " « يبتغون فضلا من الله و رضوانا
" از خدای خود فزونی می‏خواهند و به آنچه دارند قانع نيستند و رضای حق را
می‏خواهند ، يعنی افرادی نيستند كه برای خود ، دنيا يا آخرت را بخواهند ،
برای آنها رضای حق از هر چيزی برتر و بالاتر است . " « سيماهم فی وجوههم‏
من اثرالسجود »" (2) در چهره آنها آثار عبادت و آثار سجود را می‏بينی .
اين يك نقطه ضعف ديگری است كه در انسان كامل تصوف ديده می‏شود .
البته بسياری از پيشروان عرفان چون شديدا

پاورقی :
. 1 سوره توبه ، آيه . 112
. 2 سوره فتح ، آيه . 29