با كمال است اما نه اينكه كمال مساوی با قدرت است ، و لهذا حكما و
فلاسفه ما ، بعد از آن كه در مورد ذات واجب الوجود ثابت میكنند كه او
وجود محض است و وجود محض مساوی با كمال است ، هر چيزی را كه مساوی با
كمال باشد ، برای ذات خدا با برهان اثبات میكنند ، میگويند يكی از آن
كمالها قدرت است . قدرت ، فی حد ذاته كمال است ، بماهو هو كمال است،
همچنانكه علم و اراده و اختيار كمال است و همچنانكه حيات ، كمال است .
بنابراين ، در اينكه " قدرت " خود يك كمال برای بشر است نبايد
ترديد كرد . مكتبهای ضعفگرا كه از ضعف تبليغ كردهاند قطعا اشتباه
میكنند . ولی مسأله اين است كه قدرت ، تنها كمال نيست ، همچنانكه در
ذات حق تعالی هم قدرت تنها صفت كماليه نيست . ذات حق صفات كماليه و
اسماء حسنای زيادی دارد . يكی از آن صفات كماليه ، قدرت و يكی از آن
اسماء حسنی " قادر " است نه اينكه صفات كماليه حق تعالی منحصر در
قدرت باشد .
اشكال دوم
اشتباه دوم اين مكتب كه از اشتباه اول اگر بزرگتر نباشد ، كوچكتر
نيست ، اشتباه در خود " قدرت " است . نه تنها كمالها و ارزشهای ديگر
در اين مكتب ناديده گرفته شده است ، بلكه اين مكتب عليرغم ادعائی كه
میكند كه طرفدار قدرت است ، خود قدرت را هم خوب نشناخته است . اين
مكتب ، قدرت را در يك درجه دانسته است و يك درجه از درجات قدرت را
شناخته است كه همان