خود را مكتب محبت می‏نامند ولی چنانكه عرض كرديم در مكتب محبت به‏
جائی رفته‏اند كه مكتب آنها را بايد " مكتب ضعف " ناميد ، يعنی‏
مكتب " ضعف ستائی " است ، نه مكتب محبت . ولی مكتب هنديها را
می‏شود مكتب محبت ناميد . مكتب محبت چيست ؟
مكتب محبت كمال انسان را مساوی با خدمت به خلق و محبت كردن به مردم‏
می‏داند ، يعنی درست نقطه مقابل مكتب نيچه . هرچه را كه نيچه نفی می‏كرد
، اينها نقطه مقابلش را می‏گويند . می‏گويند اساسا انسان كامل يعنی انسانی‏
كه خيرش به خلق خدا برسد ، انسانيت يعنی خير رساندن به خلق . الان هم در
مكتبهای فرنگی گواينكه چنانكه عرض كردم خود فرنگيها عملا به اين حرف‏
پايبند نيستند وقتی می‏گويند انسانيت و انسانگرائی ، مقصودشان همين خدمت‏
به مردم و محبت به مردم است . مجلات‏و جرائد ما هم وقتی می‏گويند فلان چيز
" انسانی است " يا " انسانی نيست " جز اين قصد نمی‏كنند ( 1 ) .
وقتی می‏گويند فلان چيز انسانی است يعنی از نظر خلق خدا خيرخواهانه است و
" انسانی نيست " يعنی به نفع مردم نيست . بنابراين از نظر اينها
انسانيت جز خدمت به مردم و خلق خدا چيز ديگری نيست .
گاهی در بين شعرای ما هم تعبيرات مبالغه آميزی شده است .
مثلا سعدی می‏گويد :
عبادت به جز خدمت خلق نيست
به تسبيح و سجاده و دلق نيست

پاورقی :
. 1 حال بر حسب قصد آنها می‏گويم ، اما به اينكه اينها هم در عمل جور
ديگری هستند كاری ندارم .