اختناق بدهد ، يك مسلمان نبايد به خود اجازه دهد كه ذليل باشد ، مؤمن‏
نبايد زير دست و فرمانبر كافر باشد ( 2 ) ، با ظلم و ستم و استعمار و
استثمار مبارزه كرد ، مبازره ای تحت لوای اسلام ، و با معيارها و موازين‏
اسلامی .
از جمله اقدامات اساسی اين رهبر ، مخالفت جدی و دامنه دار با مسئله‏
جدائی دين از سياست بود شايد فضل تقدم در اين زمينه با سيد جمال باشد
سيد جمال شايد نخستين كسی بود كه احساس كرد اگر بخواهد در مسلمانان‏
جنبش و حركتی ايجاد كند بايد به آنها بفهماند كه سياست از دين جدا
نيست ، اين بود كه او اين مسئله را بشدت در ميان مسلمين مطرح كرد ،
بعدها استعمارگران تلاش زيادی كردند تا در كشورهای مسلمان رابطه دين و
سياست را قطع كنند .
از جمله اين تلاشها ، طرح مسئله ايست بنام " علمانيت " ( 2 ) كه‏
بمعنی جدائی دين از سياست است بعد از سيد جمال در كشورهای عربی و
بخصوص در مصر افراد زيادی پيدا شدند كه با تكيه بر قوميت و در لباس‏
ملی گرائی ، عربيزم ، و پان عربيزم به تبليغ فكر جدائی دين از سياست‏
پرداختند اخيرا هم شاهد بوديد كه انورسادات همين مسئله را باز بار ديگر
مطرح كرد ، انور سادات در نطقهای اخيرش بخصوص بر اين نكته تاكيد می‏كرد
كه دين مال مسجد است و بايد كار خود را در آنجا انجام دهد ، مذهب اصولا
نبايد كاری به مسائل سياسی داشته باشد .
در جامعه ما نيز اين مسائل زياد مطرح شده بود بطوريكه

پاورقی :
1 - لن يجعل الله للكافرين علی المؤمنين سبيلا »( نساء - 141 ) خدا
هرگز برای كافران نسبت به اهل ايمان راه تسلط باز نخواهد نمود .
2 - اين كلمه ترجمه لغت Secularism است .