اكنون نهضت ما با اين پرسش روبروست كه ، اساسا انقلاب ايران چه
ماهيتی دارد ؟ آيا ماهيت طبقاتی دارد ؟ آيا ماهيت ليبراليستی دارد ؟
آيا ماهيت ايدئولوژيكی و اعتقادی و اسلامی دارد ؟ آنهائی كه معتقدند تمام
انقلابها ماهيت مادی و طبقاتی دارد ، ميگويند واقعيت اين است كه انقلاب
ايران قيام محرومين عليه مرفه ها بوده است يعنی در ايران دو طبقه در
مقابل يكديگر ايستاده اند ، طبقه اغنيا و طبقه فقرا و اين انقلاب اگر
ميخواهد ادامه پيدا كند ميبايد همين مسير را بپيمايد آن عده ای هم كه خود
را مسلمان ميدانند اما شبيه ايندسته میانديشند ، سعی میكنند به قضيه رنگ
اسلامی بزنند اينها میگويند بحكم آيه « و نريد ان نمن علی الذين استضعفوا
فی الارض و نجعلهم ائمة و نجعلهم الوارثين و نمكن لهم فی الارض و نری
فرعون و هامان و جنودهما منهم ما كانوا يحذرون »( 1 ) اسلام هم تاريخ را
بر اساس دو قطبی شدن جامعه ها و جنگ استضعاف گر و استضعاف شده و
پيروزی استضعاف شده بر استضعاف گر تفسير میكند اين انقلاب هم يك نمونه
از آنها است
اما در قرآن نكته ظريفی وجود دارد كه اين آقايان از آن غافل شده اند و
آن نكته اين است : اسلام جهت گيری نهضتهای الهی را بسوی مستضعفين ميداند
اما خاستگاه هر نهضت و هر انقلاب را صرفا مستضعفين نمیداند يعنی بر خلاف
مكتب مادی
پاورقی :
1 - و اراده كرديم تا بر آنان كه در آن سرزمين زبون و خوار شمرده شده
بودن منت نهيم و پيشوايان و وارثانشان كنيم و در آن سرزمين استقرارشان
دهيم و بدست آنها فرعون و حامان و سپاهشان را از آنچه كه از آن حذر
میكردند بنمايانيم .
" آيات 4 و 5 سوره قصص "