دوستدار و عاشق وی كرد ؟ چنين چيزی محال است اگر تمام قدرتهای جهان جمع
شوند و بخواهند يك فرد را كه فرد ديگر را دوست ندارد ، به زور دوستدار
او بكنند ، امكان ندارد ، زيرا اين قلمرو ، قلمرو زور نيست بر عكس ،
اگر كسی كسی را دوست دارد باز با زور نمی توان آن دوستی را از دل او
بيرون آورد .
يكی از چيزهايی كه خودش طبعا زور بردار نيست و چون زور بردار نيست
موضوع اجبار در آن منتفی است ايمان است آنچه كه اسلام از مردم میخواهد
ايمان است نه تمكين مطلق اعم از آنكه ايمان داشته باشند يا ايمان نداشته
باشند ، آن به درد نمی خورد ، نمی تواند پايدار بماند ، تا زور هست باقی
است ، زور كه رفت آن هم منتفی میشود به انتفاء علت خودش قرآن كريم
هميشه دم از ايمان میزند و حتی در موردی كه عده ای از اعراب باديه نشين
آمدند ادعا كردند كه ما هم ايمان آورديم ، [ خطاب به پيامبر ( ص ) ]
میفرمايد به اينها بگو شما نگوئيد ما ايمان آورديم ، « قالت الاعراب
امنا قل لم تؤمنوا و لكن قولوا اسلمنا و لما يدخل الايمان فی قلوبكم »شما
همينقدر میتوانيد بگوئيد ما اسلام آورديم يعنی يك اسلام ظاهری ، اما نمی
توانيد بگوئيد ما ايمان آورديم پيغمبر از مردم ايمان میخواهد اسلام فقط
اثرش اينست كه همينقدر كه كسی اظهار اسلام بكند ، شهادتين را بگويد ،
مسلمين از جنبه اجتماعی میتوانند او را در زمره خودشان حساب كنند و از
نظر حقوق اجتماعی مساوی خودشان بدانند يعنی اگر مرد است میتوانند به او
زن بدهند ، اگر زن است در شرائطی میتوانند با او ازدواج بكنند و همچنين
ساير احكام حقوقی ای كه افراد مسلمان نسبت به يكديگر دارند اما آيا اسلام
فقط آمده است كه يك اجتماع اسلامی كه از
|