برای ما هم قرار بده يك زمينه خوشايند بشری .
عمل صحيح عمل خاتم الانبياست سالهای متمادی با عقيده بت پرستی مبارزه‏
كرد تا فكر مردم راآزاد كند اگر عرب جاهليت هزار سال ديگر هم می‏ماند
همان بت را پرستش می‏كرد ( همانطوری كه حتی در ملتهای متمدن مثل ژاپن‏
هنوز بت پرستی وجود دارد ) و يك قدم به سوی ترقی و تكامل برنمی داشت‏
اما پيغمبر آمد اين زنجير اعتقادی را از دست و پای آنها باز كرد و
فكرشان را آزاد نمود « و يضع عنهم اصرهم و الاغلال التی كانت عليهم »قرآن‏
اسم آن چيزی را كه اروپايی می‏گويد بشر را بايد در آن آزاد گذاشت ، زنجير
می گذارد می‏گويد شكر اين را بكنيد كه خدا به وسيله اين پيغمبر اين بارهای‏
گران يعنی خرافه ها را از دوش شما برداشت اين زنجيرهايی را كه خودتان‏
به دست و پای خودتان بسته بوديد ، برداشت .
در جنگ بدر اسرا را آورده بودند طبق معمول اسير را برای اينكه فرار
نكند می بندند آوردند پيش پيغمبر پيغمبر يك نگاهی به اينها كرد و بی‏
اختيار تبسم نمود آنها گفتند ما از تو خيلی دور می‏دانستيم كه به حال ما
شماتت بكنی فرمود شماتت نيست ، من می‏بينم شما را به زور اين زنجيرها
بايد به سوی بهشت ببرم ، به زور من بايد اين عقائد را از شما بگيرم .
بنابراين بسيار تفاوت است ميان آزادی تفكر و آزادی عقيده اگر اعتقادی‏
بر مبنای تفكر باشد ، عقيده ای داشته باشيم كه ريشه آن تفكر است ، اسلام‏
چنين عقيده ای را می‏پذيرد ، غير از اين عقيده را اساسا قبول ندارد آزادی‏
اين عقيده آزادی فكر است اما عقائدی كه بر مبناهای وراثتی و تقليدی و از
روی جهالت به خاطر فكر نكردن و