پاورقی : 1 - [ منظور هژبر يزدانی است ] .
را به حساب نمی آورد علی ( ع ) نامه ای نوشته كه اين نامه در نهج البلاغه
هست : پسر عباس ! من از تو ديگر انتظار نداشتم ، به خدا قسم اگر چنين و
چنان بشود و اگر چنين بكنی ، با آن شمشيری كه به هر كس زدم يكسره به
جهنم رفت و حساب و كتابی ندارد ، تو را آدم خواهم كرد بعد میگويد پسر
عباس ! به خدای عالم قسم اگر حسن و حسين هم چنين كاری بكنند با همين
شمشير میزنمشان و میزد اين مقدار حساسيت در مقابل اجرای قانون الهی !
حكومت اسلامی يعنی حكومتی كه برای اجرای قانون تا اين اندازه حساسيت
داشته باشد بنازم حكومتهايی را كه يك چوپان بهايی سنگسری ( 1 ) آن در
ظرف ده سال [ به آن ثروت میرسد و ] با كمال افتخار در روزنامه مصاحبه
میكند ، دو تا دستش را میآورد عكسبرداری میكند و میگويد به كوری چشم اين
مردم هر يك از اين انگشترهای من چهل ميليون تومان ارزش دارد علی ( ع )
میگويد وقتی كه در جامعه چنين چيزهايی وجود داشته باشد ( او يك چيزهايی
كوچكتری را مثال میزند ) « و لو ان امرء مسلما مات علی هذا اسفا ما كان
به ملوما بل كان به عندی جديرا » به خدا قسم اگر مرد مسلمان وقتی اينجور
چيزهای را میشنود از غصه بميرد از نظر من مورد ملامت نيست ، شايسته است
درباره چه بود ؟ آيا درباره قضيه ای نظير كارهای چوپان سنگسری بود ؟ نه ،
[ درباره اين بود كه ] چرا از دست يا پای زن غير مسلمان كه در ذمه اسلام
است به زور دستبند يا خلخالش يعنی آن زينتی كه زنان عرب به پايشان
میبستند را بيرون كردند وقتی كه امنيت اينقدر نباشد كه يك زن
پاورقی : 1 - [ منظور هژبر يزدانی است ] . |