از جهان دو بانگ میآيد به ضد |
تا كدامين را تو باشی مستعد |
آن يكی بانگش نشور اتقيا |
وان دگر بانگش نفور اشقيا |
ضرورت وجود شيطان از نظر نظام كلی عالم
هميشه در دنيا دو دعوت وجود دارد ، از يك طرف دعوت به خير و صلاح و از طرف ديگر دعوت به شر و فساد ، و اين انسان است كه در ميان اين دو دعوت بايد به حكم اختيار خودش ، آن دعوت خير و صلاح را بپذيرد ، مصداق " « و هديناه النجدين »" ( 2 ) است . مصداق " « انا هديناه السبيل اما شاكرا و اما كفورا »" ( 3 ) است . اگر در وجود خود انسان ، نفس اماره ، يا در خارج از وجود انسان ، آن كه الهام بخش به نفس اماره است ، نبودند ، اگر نفس امارهای نبود و اگر شيطانی نبود ، اگر دعوت به شر و فسادی نبود ، اگر امكان شر و فساد در انسان نمیبود ، خوبی هم ديگرپاورقی : > نداريم . اگر من از خودم دارايی میداشتم البته آن حساب ديگری بود ، اما من از مال عموم دارم زندگی میكنم ( آن وقت وضع عموم هم خيلی بد بوده است ) و ناچارم اين طور باشم . . 1 " استجابت " اجابت خيلی سريع را میگويند . . 2 بلد / . 10 . 3 دهر / . 3