صوری يعنی ارتباطی كه بين كلمات وجود داشته تا نامه را به وجود آورده و
علت غايی هدف نويسنده است . وقتی سلسله كلمات مربوط به هم را در نامه
انتخاب كرديم يا يك سلسله اشياء منظم و مربوط به هم را در ساختن يك
ميز انتخاب كرديم ، ما همانجا علت غايی را در آن متمركز كردهايم .
اما استدلالی كه آقای مهندس بازرگان در كتاب راه طی شده كرده ، به نظر
من كاملا درست است . ايشان میگويند دانشمندان امروز پی به وجود نظمی در
دنيا بردهاند و اعتراف به اين نظم میكنند . نظم غير از رابطه علت و
معلول است . علت و معلول را همه قبول دارند . نظم مسأله ديگری است .
ممكن است علل مختلف معلولهای مختلفی به وجود آورند ولی بين آنها نظمی
برقرار نباشد . دانشمندان ماترياليست نظم را در عالم علم میپذيرند اما
در استنتاج و استنباط از آن تعلل يا مسامحه يا تعمد میكنند و میگويند لازم
نيست ناظمی ، هدفی و علت غايیای وجود داشته باشد تا اين نظم به وجود
آمده باشد ، خود به خود و برحسب تصادف به وجود آمده . سلولهای بدن
برحسب تصادف اين جور قرار گرفتهاند : يكی چشم ، يكی مو ، يكی استخوان و
يكی پوست شده . اما يك موحد به طريق استدلال امروز كه بخصوص قانون
احتمالات را به صورت رياضی درآوردهاند استدلال میكند كه امكان ندارد اين
نظم را در علم بپذيريم اما ناظم مستشعر را نپذيريم . ناچاريم ناظم مستشعر
را بپذيريم . قانون احتمالات میگويد شما اگر يك كيسه سربستهای داشته
باشيد ، در آن سه گلوله سفيد و چهار گلوله سياه بيندازيد ، به طوری كه
اين گلولهها هم وزن و هم شكل باشند و به طور يكسان لمس شوند ( زبری و
نرمی و سردی و گرمی آنها يكسان باشد ) ، بعد چشم بسته دستمان را وارد اين
كيسه كنيم و يكی از اين گلولهها را دربياوريم ، احتمال اينكه اين گلوله
سفيد باشد 3 / 7 و احتمال اينكه گلوله سياه بيرون بيايد 4 / 7 است .
بنابراين چنين تعريف میكنند : احتمال وقوع هر حادثه يك عدد كسری است
كه صورت آن تعداد موفقيت و مخرج آن تعداد امكان را نشان میدهد . پس
احتمال وقوع هر حادثه عددی است كمتر از . 1 وقتی صورت و مخرج مساوی
باشد ، احتمال وقوع هم 1 میشود ، يعنی مثلا اگر داخل آن كيسه تمام هفت
گلوله سياه باشد ، احتمال اينكه گلوله سياه دربياوريم 1 = 7 / 7 است كه
به آن میگويند حوادث حتمیالوقوع . و در اين كيسه كه گلوله قرمزی وجود
ندارد ، احتمال اينكه گلوله قرمزی دربياوريم 0 = 0 / 7 است . پس عدد
احتمالی حوادث ممتنعالوقوع صفر است . بعد میگويند آيا اگر ما هفتبار
در كيسه دست كنيم ، سه بار گلوله سفيد و چهاربار گلوله قرمز درمیآيد ؟
جواب اين است كه خير . اما اگر تعداد آزمايش را
|