حاصل می‏شود و عده زيادی از تغييرات گوناگون در محيط معينی به ظهور می‏رسد
" .
داروين به اين مطلب كه خصوصا مخالف نظريه لامارك است متوجه شده است‏
. آنها می‏گفتند محيط مؤثر است ، بعد ديدند كه گاهی اوقات در محيطهای‏
مختلف اثر واحد پيدا می‏شود و در محيط واحد آثار مختلف پيدا می‏شود ،
يعنی قانون تاثير محيط ، صد درصد صادق نيست . از همه حرفهای او صريحتر
درباب اصل علت غايی اين مطلب است كه بعد از آنكه می‏گويد بسياری از
تغييرات مثل هم در محيطهای مختلف پيدا می‏شود و تعداد زيادی از تغييرات‏
گوناگون در محيط واحد پيدا می‏شود ، می‏گويد :
" به نظر داروين عامل مهم بايد قاعدتا تمايل به تغيير باشد كه تحت‏
اثر عامل مجهولی صورت می‏گيرد " .
اين همان حرف الهيون است .
- تماس اين مسأله با ادله توحيد چيست ؟
استاد : من معتقدم كه با نظريه " تبدل انواع " نمايش اصل علت غايی‏
را بهتر می‏شود درك كرد ، خيلی هم بهتر می‏شود درك كرد .
- جنابعالی راجع به تكامل صحبت فرموديد ، اما راجع به تبدل انواع كه‏
بيشتر با خداشناسی و قرآن و ساير كتابهای مذهبی تناسب دارد ، صحبتی‏
نفرموديد .
- استاد : عرض كرديم كه طرح مسأله از نظر تماس با كتابهای مذهبی ،
مرحله بعدی است . تكامل هم كه عرض كرديم ، مقصودمان فقط تكامل فرد نبود
، بلكه مقصود همان تكامل از نوعی به نوع ديگر و همين رابطه نسلی بود ، و
عرض كرديم از نظر خداشناسی به عنوان يك مسأله عقلی و علمی ، اينكه قائل‏
بشويم رابطه نسلی افراد هر نوعی فقط با اجداد نوع خودشان است نه با
اجداد نوع ديگر ، يا قائل بشويم با اجداد