كشف كند ( 1 ) . هيچ دانشمندی نيست كه كوچكترين شيئی يا حادثهای را
مستقل اتفاقی دانسته ( 2 ) . به يك شیء ديگر يا علتی نسبت ندهد و
بالعكس ضعيفترين عملی را ضايع شده و بیاثر بپندارد ( 3 ) . بنابراين
علم صريحا يا تلويحا متكی بر قبول وجود علت و معلول است و منكر استقلال
ذاتی يا اتفاقی بودن اشياء میباشد ( 4 ) . عالم نه تنها معتقد به حقيقت
میباشد و دنيا را پوچ و بیاساس نمیپندارد بلكه يقين به وجود يك انتظام
كلی و ارتباط قطعی كه حاكم بر طبيعت است نيز دارد ( 5 ) . علاوه بر اين
هيچ محققی نيست كه در گوشه آزمايشگاه خود روی يك حادثه كوچكی قانونی را
كشف نموده آن قانون را در هر جای ديگر طبيعت جاری و ساری نداند ( 6 ) ،
پس در واقع حقيقت مكشوف را همه جايی ولايزالی نشناسد . بنابراين
دانشمند عملا معتقد است كه هيچ چيز طبيعت بیاساس و منشأ نبوده، يك نظم
واحد متقن ازلی در سراسر دنيا وجود دارد ( 7 ) . خداپرست چه میگويد ؟ او
میگويد دنيا دارای مبدأ و اساس بوده ، يك ناظم واحد ازلی قادری به نام
خدا بر سراسر آن حكومت میكند . تنها تفاوت در اين است كه عالم صحبت
از نظم میكند و موحد ناظم را اسم میبرد " .
اينجاست كه اصلا مطلب بكلی خراب میشود ، به جهت مطلبی كه تا اينجا
گفتيد ( علم جز روابط علت و معلول را كشف نمیكند و برای هر چيزی يك
علتی قائل است و اين قانون را تعميم میدهد ) . جز اينكه شما علتهای
فاعلی را نشان داديد چيز ديگری نيست ، يعنی گفتيد علم برای هر چيزی علت
فاعلی میشناسد ، پس عالم برای عالم نظمی قائل است يعنی يك نظم زنجيری
قائل است يعنی قائل به صدفه و
پاورقی :
. 1 راست است ، علم روابط علت و معلول را به دست میآورد .
. 2 درست است ، هيچ كسی نيست كه يك حادثهای را مستقل از حوادث
ديگر بداند ، برايش هيچ علتی قائل نباشد .
. 3 يعنی هيچ معلولی را هم نيست كه منشأ يك اثر ديگر نداند .
. 4 علم منكر صدفه و اتفاق است كه يك چيزی بدون علت به وجود بيايد .
. 5 ارتباط قطعی همانی است كه ناشی از علت و معلول است .
. 6 اصل تعميم ، عالم وقتی آزمايش میكند ، در مورد يك امر جزئی يك
چيزی كشف میكند ولی میداند طبيعت يك جريان واحد متحدالشكلی دارد ،
يعنی اگر روی آب مثلا در اروپا يك آزمايشی كردند و خاصيت آب را به
دست آوردند ، نمیگويند آبهای داخل آزمايشگاه اين خاصيت را داشت يا
نمیگويند آبهای اروپا ، میگويند آب در دنيا اين جور است .
. 7 نظمی كه ما تا اينجا خوانديم نظم ناشی از علت فاعلی بود ، چيز
ديگری نبود .