" « لا يبغون عنها حولا »" ( 1 ) .
نه اين است كه بشر به هر نعمتی كه می‏رسد دلش را می‏زند ، خسته می‏شود ،
باز می‏خواهد تحولی ، تنوعی ، چيزی به وجود بياورد ؟ ولی فقط آنجا هرگز
بشر طالب تحول و تنوع نيست . رازش همين است كه مطلوب واقعی است .
از اين بگذريم .
اما راههای حسی يا علمی به تعبير ديگر ، و به تعبير ديگر شبه فلسفی ،
چرا اينها را ما علمی می‏گوييم ، شبه فلسفی می‏گوييم ، بعد برايتان توضيح‏
عرض خواهم كرد . عرض كرديم اين نوع راه باز منشعب می‏شود به سه راه :
يكی آنجاست كه از نظم عالم بر وجود خالق و آفريننده حكيم عليم استدلال‏
می‏شود ، ديگری از خلقت عالم و سومی از هدايتی كه در مخلوقات و موجودات‏
عالم وجود دارد . اول ما راجع به نظم عالم بحث می‏كنيم .

نظم عالم

نظم عالم ، نظام عالم دلالت می‏كند بر وجود خدا . اين همان مطلبی است‏
كه در قرآن كريم به اين تعبير آمده است : " اتقان صنع " ، متقن بودن‏
مصنوعات عالم ، در آن آيه است كه :
" « و تری الجبال تحسبها جامده و هی تمر مر السحاب صنع الله الذی‏
اتقن كل شی‏ء »" ( 2 ) .
در بعضی از آيات از همين مطلب تعبير به " تقدير " می‏شود :
اندازه‏گيری ، يعنی يك نوع حسابگری در نظم و ترتيب مخلوقات وجود دارد .
به تعبير ديگر می‏گوييم حكيمانه بودن خلقت .
اينجا ما بايد در سه مرحله بحث كنيم : يكی اينكه يك توضيح بيشتری در
اطراف همين نظم و نظام بدهيم ، اصلا مقصود از اين نظم و نظام چيست ؟ چون‏
اشتباهاتی ممكن است وجود پيدا كند كه وجود هم پيدا كرده است ، و ديگر
اينكه آيا چنين نظم و

پاورقی :
. 1 كهف / . 108
. 2 نمل / . 88