لزومی هم ندارد . ولی راههای ديگری كه عرض كرديم : راههای مربوط به علم
و فلسفه و . . . هر كدام از اينها را مفصلتر برايتان عرض میكنيم ، كه
اول راهی كه قهرا وارد میشويم راه نظم است . روی نظم بحث میكنيم به
شرطی كه آقايان هم روی اين قضيه باز مطالعاتی بكنند .
- چيزی كه برای من اينجا جای تعجب بود در مورد نظريات اينشتين بود كه
فرموديد راجع به بودا اظهار نظر كرده ولی درباره اسلام اظهار نظری نكرده و
مثل اينكه هيچ اطلاعی نداشته و اين فكر میكنم يك نقصی است .
استاد : بسيار بسيار . در اين قضيه ما بايد قبول كنيم كه هنديهای معاصر
خيلی از ما پيش هستند در اين جهت كه با دنيا ارتباط دارند ، ارتباط
زياد دارند . اروپاييها اول پا نشدند بروند آنجا آنها را بشناسند ، اينها
اول رفتهاند خودشان را فیالجمله شناساندهاند ، لااقل محرك و مشوق آنها
شدهاند كه آنها بيايند در اين زمينه تحقيقاتی بكنند . مسلمين نه تنها اين
كار را نكردند ، يك اشتباه بسيار بسيار بزرگ [ مرتكب شدند ] كه من در
آن جلسه گذشته هم اين را گفتم و تكرار میكنم ، باز هم تكرار خواهم كرد
چون اين را من خيلی مهم میدانم . مسلمين - كه از مصريها هم اين كار شروع
میشود - يك اشتباه بسيار بسيار بزرگ در اين زمينهها مرتكب شدند ،
آمدند در واقع اين حقايق را انكار كردند . نه اينكه مجذوب علوم تجربی
اروپاييها شدند ! خوب ، واقعا هم علوم تجربی ، حالا اين علوم تجربی . . .
اروپاييها نيستند . خود اروپاييها علوم تجربی را از مسلمين آموختند . از
دروغهای بزرگ كه در دنيا گفتند يكی همين است كه حكمای يونان برای تجربه
ارزش قائل نبودند ، مسلمين هم پيروی كردند . هم حكمای يونان قائل بودند
و بيش از آنها مسلمين قائل بودند و فرنگيها هم اين را از مسلمين ياد
گرفتند . مجذوب اين شدند كه راه علم در قديم راه فلسفه بوده و غلط بوده
و يگانه راه صحيح برای همه مسائل از جمله مسائل دينی تجربه و آزمايش
است . بعد آمدند گفتند اساسا قرآن هم تمام راهها را تخطئه كرده غير از
همين راه ، ببينيد قرآن مردم را فقط به مخلوقات و مشهودات و محسوسات
ارائه داده ، گفته :
|