پاورقی : . 1 اعراف / . 14 . 2 حجر / . 39 . 3 حجر / 39و . 40
در ملل و نحل ، از كتابهای مسيحيها نقل كرده كه حتی خود شيطان بعد از
آنكه ملعون و مطرود بارگاه الهی شد ، شش اعتراض به خداوند كرد و گفت :
اولا تو چرا مرا آفريدی ، تو كه میدانستی من آخر كارم به اينجا میكشد چرا
مرا آفريدی ؟ بعد از آنكه مرا آفريدی ، تو كه میدانستی اگر به من امر به
سجده كنی ، طبيعت من حاضر نيست كه اين خضوع را انجام دهد ، تو كه
میدانستی من معصيت میكنم ، چرا امر كردی ؟ بعد از آنكه من سجده نكردم و
دشمن آدم شدم ، چرا مرا براو مسلط كردی ؟ من به تو گفتم : " « انظرنی
الی يوم يبعثون »" ( 1 ) به من مهلت بده ، مرا از بين نبر ، چرا مرا
هلاك نكردی ؟ گفتم به من مهلت بده ، گفتی بسيار خوب ، مهلت دادم .
گفتم من میخواهم فرزندان آدم را وسوسه كنم برای اينكه آنها را گمراه كنم
، خيالات بد در دل آنها القاء كنم ، گفتی بسيار خوب برو هر كار دلت
میخواهد بكن ، وقتی گمراه كردی ، من هم گمراهان را يكسره میبرم جهنم . و
از اين جور سؤالات . در اول حرفش در اين نقلی كه شراح اناجيل كردهاند
گفت : خدايا تو حكيم هستی ، از حكيم اين كارها نسزد . به جوابش گفتند
كه اول ما تو را به همان حرف خودت میگيريم ، گفتی ما حكيم هستيم . بله
، ما كه حكيم هستيم ، هيچ كاری را بدون حكمت انجام نمیدهيم . بنابراين
فضولی موقوف ، برو دنبال كارت !
ببينيد ، راجع به شيطان بحثهايی هست . اولا قرآن كريم اينطور میفهماند
كه شيطان قبل از خلقت انسان در صف ملائكه بود ، بعد از خلقت انسان از
صف ملائكه خارج و رجيم شد . در موضوع وسوسههای شيطانی هم قرآن كريم بيان
كرده است كه اين موجود انسان را وسوسه میكند ، از زبان خود او نقل كرده
است : " « بما اغويتنی لازينن لهم فی الارض »" ( 2 ) من بر روی زمين
يك چيزهايی را در نظر اينها جلوه میدهم ، نشان میدهد كه كيفيت گمراه
كردن شيطان چه كيفيتی است ، يعنی از راه ادراكات و احساسات و از راه
دل وارد میشود ، راه ديگری هم نيست .
باز از قرآن كريم اين مطلب استفاده میشود كه اين تسلط شيطان بر انسان
يك تسلط محدودی است ، چون خودش هم میگويد : " « لاغوينهم اجمعين ، الا
عبادك منهم المخلصين »" ( 3 ) گمراهشان خواهم كرد مگر بندگان مخلص
تورا ، كه آنها را ديگر
پاورقی : . 1 اعراف / . 14 . 2 حجر / . 39 . 3 حجر / 39و . 40 |