" « الذی علم بالقلم ، علم الانسان ما لم يعلم »" ( 1 ) .
هدايت خاص انسان را كه موضوع علم و سواد و خواندن و نوشتن باشد
جداگانه ذكر كرده است . ممكن است كسی بگويد كه هدايت يك امر جدا از
برهان نظم نيست ، چون هدايت مربوط به كار اشياء است ، كسی بگويد نوع
كاری كه اشياء انجام میدهند لازمه جبری ساختمان اشياء است ، يعنی مثل اين
است كه ما درباره اتومبيل در دو قسمت نبايد بحث كنيم : يكی اينكه
بگوييم اين اتومبيل يك ساختمان و سازمان منظمی دارد ، ديگر اينكه كارش
را چه جور انجام میدهد ، كارش يك چيز عليحدهای نيست . اين سازمان اگر
اينجور منظم شد ، لازمه قهری و جبریاش همين كاری است كه اتومبيل انجام
میدهد ، يك چيز عليحدهای نيست . اما نه ، ما اين را میخواهيم بيان كنيم
كه [ هدايت ] زائد بر اين است . اصل هدايت نشان میدهد كه طرز كار
اشياء نتيجه جبری ساختمان مادی آنها نيست ، باز يك جاذبه و يك كششی
وجود دارد كه همان جاذبه و كشش است كه اشياء را در مسيری كه میروند
هدايت میكند ، كه توضيح اين را ما بايد بگذاريم برای جلسه ديگر .
جبر عليت
يك مطلب ديگری ما اينجا اشاره كنيم و عرايض خودمان را امروز ختم
كنيم و آن اين است : يك جملهای را مكرر شنيدهايد میگويند " جبر عليت
" . آيا اين درست است يا درست نيست ؟ جبر يعنی ضرورت ، يعنی
اجتناب ناپذيری ، يعنی اينكه خلافش محال باشد . آيا اين حرف در عالم
درست است يا نه ؟ چنين قوانينی بر عالم حكومت میكند يا نه ؟ اين را ما
بايد برای شما عرض كنيم كه به يك مفهوم ما قبول داريم ، به مفهوم ديگر
نه . معمولا كسانی كه میگويند جبر عليت ، چون عليت را منحصر میكنند به
علت فاعلی ، اينجور میگويند : همين علتهای فاعلی كه در دنيا هست كافی
است برای آنچه كه در عالم واقع میشود ، نتيجه جبری اين علتها وقوع اين
معلولهاست . اگر اين را بخواهند بگويند ، ما اين را قبول نداريم . يك
وقت است مقصود از جبر در عليت اين است كه عليت را تعميم میدهند به
علت فاعلی و علت
پاورقی :
. 1 علق / 1 - . 5