پاورقی : . 1 كهف / . 50 . 2 نهجالبلاغه ، خطبه 1 : [ بعضی در حال سجودند ، ركوع نمیكنند و برخی در ركوعاند ، برپا نمیايستند ] .
- اصولا آنطور كه در روايات وصف شيطان را شنيدهايم ، میگويند از ملائكه
بوده است و ملك قاعدتا اراده ندارد ، يعنی امكان اينكه گناه بكند ندارد
، به همين جهت تكامل هم ندارد . با اين وجود ، چگونه برای شيطان اين
امكان پيدا شد كه از فرمان خدا تمرد كند و سجده بر آدم نكند ؟
استاد : اينكه فرموديد شيطان از ملائكه بود ، برخلاف نص قرآن است كه
میفرمايد : " « كان من الجن ففسق عن امر ربه »" ( 1 ) . من هم در
تعبيرات خودم عرض كردم در صف ملائكه بود ، نگفتم از ملائكه بود . قرآن
میگويد : " « كان من الجن »" و راجع به شيطان اين تعبير را دارد كه از
آتش آفريده شده است ، در صورتی كه راجع به ملائكه چنين حرفی را ندارد .
راجع به اينكه فرموديد برای ملائكه امكان كار خوب هست و امكان كار بد
نيست ، [ بايد گفت ] ملائكه مختلفند ، بعضی از ملائكه ملائكه مقرب هستند
يا به اصطلاح فلسفی آنها را مجرد میدانند . البته میدانيد كه ما اينها را
بايد از منابع نقلی بگيريم و دليل عقلی و فلسفی ندارد ، ولی آن مقداری كه
فهميده میشود اينطور است كه مثلا حضرت علی ( عليهالسلام ) میفرمايند
ملائكهای هستند كه : " « سجود لا يركعون و ركوع لا ينتصبون » " ( 2 )
اينها از اولی كه خداوند آنها را آفريده است نمیدانند كه غير از خودشان
هم مخلوقی هست يا نيست و به طوری غرق در خداوند هستند كه غافلند از
ماسوای پروردگار ، ولی همه ملائكه اينطور نيستند . بعضی از ملائكه را در
اخبار و احاديث ملائكه ذمی میگويند ، موجوداتی هستند نامرئی اما شايد
خيلی به انسان شبيهاند ، يعنی تكليف میپذيرند ، احيانا تمرد میكنند -
حقيقت اينها بر ما روشن نيست و لهذا در بعضی اخبار راجع به بعضی از
ملائكه دارد كه تمرد كرد و بعد مغضوب واقع شد . پس درباره ملائكه بهطور
كلی نمیشود گفت كه حسابشان آنطور حسابی است ، حتی در اخبار آمده است
كه بعضی از ملائكه را از
پاورقی : . 1 كهف / . 50 . 2 نهجالبلاغه ، خطبه 1 : [ بعضی در حال سجودند ، ركوع نمیكنند و برخی در ركوعاند ، برپا نمیايستند ] . |