پاورقی : . 1 حديد / . 3 . 2 روم / . 7 . 3 شوری / . 11 . 4 صافات / . 180 . 5 بقره / . 115
" « هو الاول و الاخر »" ( 1 )
اول موجودات اوست ، آخر موجودات هم اوست .
از اين ديگر تعبير رساتری درباره خدا نمیشود پيدا كرد . وقتی میگوييم
خدا يعنی اول موجودات ، يعنی آن كه موجودات از او پيدا شدهاند ، و آخر
موجودات ( يعنی ) آن كه موجودات به او بازگشت میكنند . درباره آخرت
قرآن اينطور میفرمايد : " « يعلمون ظاهرا من الحيوه الدنيا و هم عن
الاخره هم غافلون »" ( 2 ) اينها يك ظاهرهای ، نمودی ، پديدهای از
زندگی دنيا میبينند ، اما از آخرت كه از اين نوع نيست غافل هستند ،
يعنی نسبت دنيا و آخرت را نسبت ظاهر و باطن حساب میكند . غرض اين
جهت است كه عمده مسألهای كه درباب توحيد هست صحيح طرح كردن آن است .
يك مسائلی كه ما بايد بعد صحبت كنيم ، از حالا ولو به نحو اشاره عرض
میكنيم : " « ليس كمثله شیء »" ( 3 ) را انسان در تصور اولش از خدا
بايد در نظر داشته باشد .
« ليس كمثله شیء ».
هيچ چيزی مانند او نيست ، او مانند ندارد .
اين مفهومهای " سبحان الله " ، " " سبحان ربی العظيم " ، " سبحان
ربی الاعلی " ، " « سبحان ربك رب العزه عما يصفون »" ( 4 ) و "
الله اكبر " ، اين مفاهيم را انسان در تصور اولی كه میخواهد از خدا
داشته باشد بايد در ذهنش داشته باشد . خدا منزه است از توصيفاتی كه
اينها میكنند ، خدای من ، پروردگار عظيم من منزه است از توصيفی كه خود
من میكنم . " الله اكبر " يعنی " الله اكبر من ان يوصف " . انسان
درباره موجودی بحث میكند كه اصلا برتر است از وصف او و از توصيف او ،
منزه است از هرگونه محدوديتی و از هرگونه نقصی . " « فاينما تولوا فثم
وجه الله »" ( 5 ) ببينيد خدايی كه قرآن بيان میكند اين است : " رو
به هر طرفكه بايستيد رو به خدا ايستادهايد " . اين خاصيت آن موجودی
است كه جزئی از اجزای
پاورقی : . 1 حديد / . 3 . 2 روم / . 7 . 3 شوری / . 11 . 4 صافات / . 180 . 5 بقره / . 115 |