اين نسج تا موقعی كه شرايط مساعد بود توليد مثل میكرد و افزايش پيدا
میكرد . چون حدی برای آن نيست ، اما در ساختمان حيوان يا انسان كه قرار
گرفت ، در آن حد متوقف میشود .
استاد : بحث ما الان به جای خوبی رسيده و تقريبا مرز مطلب مشخص است
كه روی آن بايد بحث بشود . ما در اول عرايض خودمان عرض كرديم كه
میخواهيم دو مطلب را عرضه بداريم : يكی اينكه آيا اين هدايت و رهبری
منظمی كه اشياء میشوند ، لازمه همان انتظامی است كه در خلقتشان هست ؟ كه
در اين صورت ديگر دو چيز نيست و اين هدايت لازمه همان انتظام است ، يا
اينكه نه ، يك اصل ديگری علاوه بر انتظام خلقت وجود دارد ، يعنی اين
خلقت پس از آنكه منتظم شده است ، طبق يك اصل ديگری هم هدايتها و
رهبريهايی میشود . ما به هر حال در مقام اثبات آن هستيم . فرضا اگر اين
مطلب اثبات نشود ، از نظر دليل توحيدی نقصی به جايی وارد نمیآيد ، آن
برهان انتظام به قوت خودش باقی است ولی ما از قرآن اينجور استنباط
كرديم كه البته آن استنباط قرآنی ممكن است حرف داشته باشد ولی ما
خودمان روی آن حرفی نداريم - و فكر هم میكنيم كه اين ، دو مطلب است .
در اين دو مطلب ببينيد مرز مطلب الان به كجا رسيده . ما اين را قبول
داريم كه میشود ساختمان مادی اشياء از نظر ماشينی طوری باشد كه كارها را
به شكلی انجام بدهد كه نظير كار ذی شعور است . فرض كنيد موشكهای
فضاپيمايی كه حالا میفرستند . طوری اينها را تهيه میكنند كه اين دستگاه به
طور خودكار مثلا از اينجا حركت میكند ، به يك نقطه معينی كه میرسد مثل
اينكه جلد خودش را خالی میكند دستگاهی است كه از يك دستگاه ديگر خارج
میشود ، چون از آن نقطه به آن طرف را آن دستگاه بايد طی كند . بعد به
يك نقطه ديگر كه میرسد ، يك بار ديگر يكی از داخل ديگری خارج میشود ،
باز هم وظيفه خودش را انجام میدهد . بعد هم فرض كنيد میرود در كره ماه
مینشيند و از آنجا هم مخابره میكند . آن چيزی كه در اينجا وجود ندارد
نفس شعور است ، همه اينها را شعور آن سازنده اولی تنظيم كرده است .
دستگاه خودش نمیداند چكار میكند ، او عكسبرداری میكند و عكسها را هم
میفرستد بدون اينكه اصلا خودش بفهمد كه چكار میكند و لزومی ندارد بفهمد ،
يعنی اين مقدار كاری كه او میكند لزومی ندارد كه يك فهم و شعوری هم
داشته باشد
|