خداشناسی كه در هر كسی می‏گويند هست مربوط نيست . چنين حسی هم وجود
نداشته باشد ، چون بشر عقل دارد ، فكر دارد ، علم دارد . از راه علم و
فكر و فلسفه ، از راه مطالعه كردن اشياء و واقعيات خارجی می‏تواند خدا را
بشناسد . تازه اين هم به سه كيفيت است . يكی از راه نظم موجودات :
موجوداتی را می‏بيند و در اين موجودات نظمی مشاهده می‏كند و می‏گويد اين‏
نظم بدون نظم دهنده‏ای كه مدبر باشد امكان پذير نيست . همه اينها را ما
توضيح می‏دهيم . يكی ديگر از راه خلق است ، به نظم كاری ندارد . می‏گويد
اين عالم پيدا شده ، حادث است ، مخلوق است ، نبوده و پيدا شده ، چون‏
پيدا شده است ، پيدا كننده لازم دارد ، حادث است ، محدث لازم دارد .
اين به نظم در اينجا كار ندارد . از آن جهت كه اين پيدا شده‏ای هست .
پيدا كننده برايش جستجو می‏كند . راه سوم راه هدايت است . يعنی چه ؟
يعنی می‏خواهد بگويد اين موجودات مخلوق ، اين خلق شده‏ها ، به پيدايشش من‏
كار ندارم ، به نظم موجودی هم كه الان دارند من كار ندارم ، يك چيز ديگری‏
ماورای همه اينها من در اشياء مشاهده می‏كنم و آن مسأله هدايت است .
هدايت يعنی چه ؟ نظم مربوط به ساختمان بود ، اين مربوط به مسير حركت‏
است . می‏بينم كه هر مخلوقی در مسير خودش كه حركت می‏كند كأنه حركت‏
خودش را از روی آگاهی انجام می‏دهد ، يعنی يك قدرتی هست كه او را در
مسير خودش هدايت می‏كند . برای اينكه بدانيم در قرآن ما تمام اينها هست‏
، به طور اشاره عرض می‏كنم :
" « سبح اسم ربك الاعلی ، الذی خلق فسوی ، و الذی قدر فهدی ، و الذی‏
اخرج المرعی ، فجعله غثاء احوی »" ( 1 ) .
" « الذی خلق »" خدا را به عنوان خالق می‏شناسد . قرآن پر است [ از
اين مضمون ] كه موجودات را به عنوان اينكه مخلوق هستند آيت حق می‏داند ،
يعنی خدا را به عنوان خالق [ معرفی می‏كند ] . آيات ديگری داريم كه‏
موجودات را به عنوان اينكه منظم هستند و نظم دارند ، نظم حكيمانه‏ای‏
دارند ، آيت خدا می‏داند ، يعنی خدا را به عنوان ناظم و مدبر عالم معرفی‏
می‏كند . آياتی هم داريم كه خدا را به عنوان هادی و راهنمای موجودات در
مسيرشان معرفی می‏كند .

پاورقی :
. 1 اعلی / 1 - . 5