طبايع جز كشش كاری ندارند |
حكيمان ( 1 ) اين كشش را عشق خوانند |
پاورقی : . 1 حكيمان الهی .
از روی اثر تعريف كرده ، اين كه تعريف نيست ، اين كه حقيقت مطلب
بيان نشده ، فيزيك همينقدر میگويد چيزی [ وجود دارد ] ، اصلا خود نيوتن
حرفش اين است ، میگويد من چيزی میبينم در ميان اجسام و اجرام كه عجالتا
نامی ندارم رويش بگذارم ، اسمش را میگذارم جاذبه ، گويی اجسام خودشان
همديگر را جذب میكنند . اين را من يادم نيست در كجا ديدم ، ظن قوی دارم
كه در سير حكمت در اروپا فروغی از نيوتن نقل میكند ، میگويد من نمیگويم
اين چيست و چگونه است ، من يك چيزی میبينم كه گويی اجسام خودشان
همديگر را جذب میكنند و میكشانند . ما يك قدم بالاتر میرويم ، میگوييم
نه " گويی " نه ، واقعا اجسام يكديگر را میكشانند ، واقعا اجسام يكديگر
را به همان تناسب خاصی كه در ميان جرمشان از يك طرف و فاصلهشان از
طرف ديگر هست ، میكشانند اما " ما حقيقة هذه النيرو ؟ " حقيقت اين
چيست ؟ آيا كلمهای كه به حقيقتش نزديكتر باشد از آنچه كه عرفای خودمان
" عشق " ناميدهاند ( وجود دارد ؟ ) مثلا كلمه " جاذبه " از كلمه "
عشق " كه آنها گفتهاند رساتر و نزديكتر است ؟ نه .
پاورقی : . 1 حكيمان الهی . |