ببيند . نظريه ديگری هست كه خواب ديدن اقسامی دارد : ممكن است وابستگی‏
به حالات بدنی انسان داشته باشد ، ممكن است وابستگی به حالات روانی‏
انسان داشته باشد ، ممكن است به هيچيك از اينها وابستگی نداشته باشد -
كه اينها خوابهای نادر الوجود است - و احيانا در آن ، جنبه اشراق و
الهام باشد .

ارزش درمانی خارج كردن خاطرات گذشته

تا كنون چند مسأله راجع به خواب روشن شده است . مخصوصا در اين قرون‏
اخير روان‏شناس‏ها و روانكاوها از اين نظر به خواب خيلی اهميت می‏دهند ،
يعنی اصلا مسائل روحی يك شكل خاصی پيدا كرده است . در اواخر قرن نوزدهم‏
و اوايل قرن بيستم - اين‏طور كه در كتابها نوشته‏اند - علما برای بيماريهای‏
عصبی به موضوعی پی برده‏اند و آن موضوع " ارزش درمانی خارج كردن خاطرات‏
گذشته " است ، يعنی دريافته‏اند كه يك بيمار عصبی اگر خاطرات‏
ناخوشايندی درگذشته داشته است ، وقتی اين خاطرات حبس شده ناخوشايند
خودش را ابراز می‏كند و در واقع مثل اين است كه خارج می‏كند ، گويی يك‏
عده شيطان در باطن او محبوس بوده‏اند و اينها آزاد شده‏اند ، و اصلا بيماری‏
و عوارض آن تسكين پيدا می‏كند و احيانا از ميان می‏رود . اينجا بود كه به‏
اين موضوع پی بردند ، گواينكه اين مطلب - البته اين را من نمی‏گويم ،
مكرر در كتابها نوشته‏اند - در تاريخ گذشته هم بی‏سابقه نيست - چون خيلی‏
از مطلبها هست كه می‏گوييم فقط در قرن نوزدهم يا در قرن بيستم يا در قرن‏
هجدهم كشف شد ، گويی ديگر تا آن روز بشر از اين مطلب چيزی نمی‏دانست ،
در صورتی كه اگر به اين دقت نبوده است ، ولی در عين حال بوده است .
كتابهای تاريخ پر است از اين‏طور معالجات كه امثال بوعلی سينا كرده‏اند .
داستان معروفی است كه در چهار مقاله عروضی آمده ، داستان آن بيمار
روحی كه مولوی هم آن را در مثنوی آورده است ، البته او شرح عرفانی به‏
مطلب داده ، اسم طبيب غيبی آورده است . [ داستان اين است ] :
بوعلی سينا از سلطان محمود فرار كرده بود ، مخفی هم بود و خودش را
معرفی نمی‏كرد ، آمده بود در گرگان كه مقر قابوس و شمگير بود . در آنجا
مخفيانه به صورت يك آدم گمنامی مطبی باز كرده بود . ولی كم كم‏
معالجاتش او را معروف و مشهور كرد .