ساختمانش نيست .

نظم ، خلق و هدايت در قرآن

ما در اينجا سه مطلب بايد عرض كنيم ، يكی اينكه ما اين را به قرآن‏
مستند كرديم و ما اين جور فكر می‏كنيم كه برای اولين‏بار اين مطلب را قرآن‏
بيان كرده است ، يعنی تفكيك اصل دلالت نظم از دلالت هدايت كه دو تا
دلالت است برای اولين بار در قرآن بيان شده است . ما كه در غير قرآن‏
نديديم ، بلكه در كتابهای بعد از قرآن هم از قديم و جديد هر كس كه آمده‏
است ، ما نديديم كه اينها را دو اصل جداگانه ذكر كرده باشد ، جز اينكه‏
گفتيم فقط فخر رازی در تفسير " « سبح اسم ربك الاعلی »" همين حرف را
زده ، ما در جای ديگر از خود فخر رازی هم نديديم . پس اول ببينيم آيا در
قرآن دو تا عنايت است يا نه . آيات متعددی هست كه بعضی از اينها را
خود فخر رازی هم ذكر كرده است . يكی آن آيه‏ای است كه قبلا هم اشاره‏
كرديم كه حضرت موسی در جواب فرعون می‏فرمايد ، [ فرعون ] گفت : " « من‏
ربكما يا موسی »" ، فرمود : " « ربنا الذی اعطی كل شی‏ء خلقه ثم هدی
" پروردگار ما آن كسی است كه به هر چيزی خلقت خودش را داد ، يعنی در
خلقتش آنچه كه می‏بايست به او بدهد [ داد ] ، يعنی او را بر روی حكمت‏
آفريد ، يعنی در خلقت موجودات حكمت به كار رفته است . اين همان اصل‏
انتظام است . ولی با كلمه " ثم " موضوع هدايت را ذكر می‏فرمايد .
می‏فرمايد : " « ثم هدی »" يعنی پس از آنكه آن را آفريد ، او را رهبری‏
كرد . " او را رهبری كرد " غير از اصل خلقت است . اگر بنا بود كاری‏
كه می‏كند لازمه قطعی همان ساختمانش باشد ، اين ديگر " ثم " ندارد . اين‏
مثل اين است كه يك كسی بگويد " من مثلث را آفريدم ، بعد هم قرار دادم‏
كه سه زاويه‏اش مساوی با دو قائمه باشد " . لازمه آفرينش اين ، آن هم‏
هست . آن ديگر چيز عليحده‏ای نيست . يكی ديگر در سوره " سبح اسم ربك‏
الاعلی " است :
" « سبح اسم ربك الاعلی ، الذی خلق فسوی ، و الذی قدر فهدی »" (1) .
در اينجا هم با همديگر ذكر شده است : نظم و هدايت ، و حتی خلقت هم‏
عليحده ذكر شده است و سياق نشان می‏دهد كه اينها سه مطلب است .

پاورقی :
. 1 اعلی / 1 - . 3