زمان حياتش هيچكس قدرت و جرأت مخالفت با او را نداشت و حتی تا
انتشار كتاب اصل انواع داروين ، غالب علمای طبيعی به همين نحو فكر
میكردند .
در اوايل قرن نوزدهم ، چارلزلاين دانشمند انگليسی كه متخصص در
زمينشناسی بود ، نظريه كاتاستروفيسم را رد كرد و ثابت كرد كه آنچنان
انقلابات عظيم و ناگهانی كه كوويه از آن نام برده ، در سرگذشت زمين
اتفاق نيفتاده بلكه تغييراتی كه در زمين ايجاد شده ، هميشه جزئی ، تدريجی
و نامحسوس و طی ميليونها قرن انجام گرفته ، بنابراين دليلی به لحاظ علمی
وجود ندارد كه ما معتقد باشيم كه موجودات در هر دوره خلق شدهاند و بعد
براثر انقلابات زمينشناسی از بين رفتهاند .
در زمان حيات كوويه ، دانشمند مشهور فرانسوی لامارك هم زندگی میكرد .
لامارك كه فرضياتش بعد از خودش مشهورتر شد ، مخالف ثبات انواع بود
ولی به علت عدم بضاعت علمی در مقابل كوويه نتوانست مقاومت كند و
بخصوص چون فرضيهاش ناظر بر تبدل انواع يا تغيير گونه بود ، بزودی از
طرف مقامات كليسا محكوم و مطرود و متروك شد و ملحد خوانده شد . لامارك
كه در جلسات گذشته هم خلاصهای از نظرياتش را جناب آقای مطهری بيان
فرمودند ، عقيده داشت كه موجودات در دورانهای مختلف زمينشناسی ، از
موجود ساده تك سلولی پست دريايی شروع شده و به تدريج تكامل پيدا كرده
تا به انسان امروزی رسيدهاند . كيفيت اين تبديل و تكامل را اينطور شرح
میدهد ، میگويد : تمام جانوران برای ادامه حيات و تلاش برای بقای خودشان
اعضايی از بدن خودشان را ناچار بيشتر به كار میبردند و استعمال میكردند .
آن عضو بر اثر اينكه بيشتر استعمال میشد ، مايعات بدن و مواد غذايی به
سمتش متوجه میشد و رشد مختصری بيش از ساير اعضا میكرد . اين رشد عينا
به نسل بعدی انتقال داده میشد و مجددا تشديد و تقويت میشد ، به طوری كه
پس از طی چندين هزار سال و چندين نسل ممكن بود عضو جديدی برای يك جانور
ايجاد بشود و همينطور به عكس ، اعضايی از جانوران كه بنا به مقتضيات و
شرايط محيط احتياج به استعمال و به كار بردن نداشت ، تدريجا كوچك و
ضعيف میشد و تحليل میرفت . اين كوچك شدن و تحليل رفتن در نسلهای بعدی
به ارث منتقل میشد و تدريجا باز تضعيف میشد ، بهطوری كه پس از يك
دوران زمين شناسی ( مثلا هزار يا دو هزار سال ) آن عضو غيرضروری و غير
مفيد حذف میشد .
لامارك برای ادعای خودش دلايل و شواهد بسياری اقامه میكند ، مثلا میگويد
فقدان دندان در بالنهای دريايی و مورچه خوار و پرندههايی كه منقار قوی
دارند و از طعمههای ريز تغذيه میكنند و در نتيجه احتياج نداشتهاند
دندانشان را به كار ببرند و
|