نوع ديگری است ، بين ايندو [ يعنی بين اين نظريه و خداشناسی ) هيچ تماسی‏
نيست ، تماسش فقط در همان نقطه‏ای بود كه عرض كردم . بله ، از نظر
كتابهای آسمانی اين مطلب قابل بحث است . اين كتاب آقای دكتر سحابی هم‏
در همين زمينه است و آ ن اين است كه از نظر علم امروز تقريبا امر مسلمی‏
است كه انسان از نسل حيوانات و جاندارهای گذشته است . حالا اگر به‏
صورت تغييرات تدريجی باشد ، اينكه آيا آن احتمالات كه خود داروين چندان‏
نگفته است و ديگران گفته‏اند درباب اينكه [ انسان ] از نسل ميمون است‏
يا از نسل ميمون نيست ، با آنچه كه در كتابهای آسمانی آمده تضادی دارد
يا تضادی ندارد ، اگر لازم باشد ، در يك جلسه عليحده بايد روی آن بحث‏
كنيم .
- اينكه چشم را مثال زديد كه تا تمام اجزای آن كامل نشده باشد ، برای‏
انسان فايده‏ای ندارد برخلاف پول كه يك ريال آن هم مفيد است ، بايد عرض‏
كنم كه دستگاه بينايی ، تنفس و . . . در موجودات پايين هم وجود دارد
منتها به صورت ناقصتر و به تدريج اين دستگاهها كامل و كاملتر می‏شود .
استاد : اين كه جناب عالی می‏فرماييد درست است ولی در جهتی كه ما
تشبيه كرديم . ببينيد ، من عرض نكردم كه موجودات كامل دستگاه بينايی‏
دارند و موجودات پست‏تر دستگاه بينايی ندارند ، يا دستگاه بينايی به‏
همين شكل منحصر است . البته همين‏طور كه گفتيد و در اصول الهيون هم هست‏
، هر موجودی در مرتبه خودش از يك هدايتی استفاده می‏كند . صحبت بر سر
همين دستگاهی است كه موجود كامل دارد . اين دستگاهی كه موجود كامل دارد
، آيا در مرتبه ضعيف ، از ناقص همين دستگاه استفاده می‏كرده يا از
دستگاه ديگری ؟ اگر از دستگاه ديگری استفاده می‏كرده ، بحث اين است كه‏
همين دستگاه كامل چطور تدريجا به وجود آمد ؟ اگر اين دستگاه كامل اين‏طور
می‏بود كه [ آن موجود ] از ناقصش هم ناقص استفاده می‏كرده و تدريجا هرچه‏
كامل شد ، كاملتر استفاده كرده ، پيدايش تدريجی اين دستگاه كامل قابل‏
توجيه بود ، اما شما بهتر می‏دانيد كه اين دستگاه كامل اين‏طور نيست كه در
ابتدا از ناقصش ناقص و از كاملش كامل بشود استفاده كرد . اگر او
دستگاه بينايی دارد ، دستگاه ديگری غير از اين دستگاه است . مثلا حشرات‏
به نحو غريزه يا به شكل دستگاه يا به نحو ديگری ، چطور از بينايی استفاده‏
می‏كنند ؟ با اين دستگاه چشم كه استفاده نمی‏كنند .