تأثير محدود بودن فضای عالم در مسأله توحيد
مقدمه سومی كه ما بايد اينجا عرض كنيم اين است : به همان دليل كه گفتيم ، ما خدا را كه جستجو میكنيم به معنای اين است كه يك حقيقت كامل نامحدودی را جستجو میكنيم نه يك شیء را در ميان اشياء ديگر از اشياء اين عالم . پس ما خدا را در صفحه زمان و در صفحه مكان جستجو نمیكنيم ، يعنی در ميان اين موجودات زمانی نمیگرديم ببينيم خدا در كجای زمان قرار گرفته ، در ميان موجودات مكانی هم نمیگرديم ( ببينيم ) اين خدا در كجا قرار گرفته است ، بلكه خدا آن قدر وجود كلی و محيط دارد كه در واقع ما میخواهيم ببينيم كه آيا اين عالم هستی غير از صفحه زمان و صفحه مكان صفحه ديگری هم كه صفحه نهان هست دارد يا ندارد . بنابراين زمان و مكان را در مسأله خدا نبايد دخالت داد ، كه به اين نتيجه رسيديم . مسأله : آيا ما اگر قائل به خدا باشيم بايد قائل باشيم به محدود بودن مكان ؟ كه اگر ما قائل شديم به نامحدود بودن مكان ، با اعتقاد به وجود خدا منافات دارد ؟ يعنی اين ابعاد ، فضا به اصطلاح ( متناهی است ؟ ) میدانيد كه دو فرضيه در اين مسأله از قديم بوده ، هنوز هم به صورت دو فرضيه هست . آيا اين فضا ، ابعاد ، متناهی است يا غيرمتناهی ؟ يك مسألهای است . آيا ابعاد عالم نامتناهی است ، به هيچ جايی منتهی نمیشود ؟ صحبت يك ميليارد سال نوری ، ده ميليارد سال نوری ، صدها ميليارد سال