خيلی بهتر درك میشود .
- تكامل به اين صورت مطرح نيست كه ابزار يك دستگاه ماشين را يكی يكی
انتخابكرده باشند ، يكی ناقص باشد و آخری همه را به راه بيندازد ، بلكه
تكامل در نوع است ، يعنی از يك نوع ساده به تدريج تكميل نوعی پيدا كرده
است .
استاد : من هم همين را میخواستم بگويم كه به اين شكل بوده نه به آن شكل
. فرق است بين اينكه تدريجا اعضای يك كارخانهای را يكی يكی عوض كنند و
آن را كاملتر كنند ( مثلا موتورش را بردارند ، يك موتور ديگر در همانجا
نصب كنند ) و اينكه يكدفعه دستگاه نخ ريسی و بافندگی آن روز تبديل بشود
در يك نوع ديگری به يك كارخانه ريسندگی كه امروز وجود دارد ، در واقع
آن را برداشتهاند و به جای آن چيز ديگری گذاشتهاند . اين يك چيزی نيست
كه قابل توجيه باشد كه [ بگوييم ] خوب ، تدريجا هر جزئش كه مفيد بوده ،
خود به خود باقی مانده تا جزء ديگری پيدا شده و به اين صورت درآمده است
.
|