ساختمان زمين يك مطلب باشد و رهبری خورشيد و زمين ( همين نوع رهبری كه‏
اين در مدار خودش بچرخد و آن كار خودش را بكند ) يك امر ديگر باشد ؟
ما عجالتا اگر نتوانيم ( اصل هدايت ) را در جمادات اثبات كنيم ، نفی‏
هم نمی‏توانيم بكنيم ، بعلاوه اينكه يك جمله‏هايی كه ما در كتابهای متفرقه‏
فارسی زبان گاهی خودمان خوانده‏ايم ، از همين آقای نيوتن نقل می‏كنند كه‏
خود او باز در همين قانون جاذبه و در اين نظم موجودات اراده خدا را
دخالت می‏دهد ، می‏گويد آن مقداری هم كه من كشف كرده‏ام كافی برای حفظ اين‏
نظم نيست ، علاوه بر اين بايد دست قدرتی هم باشد . او كه اصلا اين‏جور هم‏
می‏گويد . " علاوه بر اين " نمی‏خواهد ، علاوه خود همين است .
پس درباب جمادات ، حرفی كه ما فعلا داريم اين است كه اگر ما فرضا
نتوانيم ثابت كنيم كه حركات اين جمادات لازمه جبری ساختمان مادی اينها
نيست ، خلافش هم تا امروز ثابت نشده است . و اما درباب نباتات و
حيوانات و انسان ، مثل برهان نظم است ، چون اين‏قدر در اين زمينه مطالبی‏
گفته شده است كه الی ماشاءالله ، ما فقط بايد شكل دليل قرآن را ذكر كنيم‏
كه بعد ديگر آقايان اگر اين مطلب را قبول كردند كه اصل هدايت غير از
اصل انتظام است . آن وقت در كلمات علمايی كه در اين زمينه‏ها چيز
نوشته‏اند بروند ببينند و خودشان استنباط و استخراج و استفاده كنند .

هدايت در حيوان و انسان

ولی درباره هدايتهايی كه در خصوص حيوان و انسان هست بايد بحث‏
عليحده‏ای كرد . در حيوان اين چيزی كه به نام " غريزه " معروف شده ،
اين هم مثل قانون جاذبه است ، فقط اسم است ، يعنی از فرط اينكه اين‏
مطلب مجهول است ، بشر چاره‏ای نداشته الا اينكه يك اسم مبهمی رويش‏
بگذارد ، برايش مجهول بوده حقيقتش چيست ، گفته جاذبه ، كشش . راجع به‏
اينكه غريزه ، اين هدايتها و رهبريهای عجيب و فوق‏العاده ای كه در
حيوانات وجود دارد چيست ، اين خيلی واضح‏تر و روشن‏تر است از باب‏
نباتات ، كه تنها ساختمان مادی و مغزی حيوانات برای اين راهرويها كافی‏
نيست ، كه نام آن را " غريزه " گذاشته‏اند .
از حيوان بالاتر انسان است و انواع هدايتهايی كه در انسان هست ، كه ما
آن را تقسيم می‏كنيم به يك سلسله الهامات كه اسمش را " الهامات اخلاقی‏
" می‏گذاريم و