پاورقی : . 1 ملك / 1 و . 2
سوره " تبارك الذی بيده الملك " :
" « تبارك الذی بيده الملك و هو علی كل شیء قدير . الذی خلق الموت
و الحيوه ليبلوكم ايكم احسن عملا »" ( 1 ) .
خداست آن كسی كه هم مرگ را آفريد و هم زندگی را . ايندو را آفريد
برای اينكه شما را بيازمايد كه چه كسی نيك عملتر است .
در احاديث ما هست كه امام فرمود قرآن نگفت : " « ليبلوكم ايكم اكثر
عملا " چه كسی بيشتر عمل كند ، فرمود : " ليبلوكم ايكم احسن عملا »
" يعنی چه كسی عملش صوابتر باشد . آيه اين طور میفرمايد كه : زندگی و
مردن را برای اين خلق كرد كه مقدمهای باشد كه شما به سوی حسن عمل سوق
داده شويد ، هر دوی اينها برای حسن عمل لازم است ، هر دو مقدمه حسن
عملاند . نفرمود : " « خلق الحيوه ليبلوكم ايكم احسن عملا »" شما را
زنده كرد و به شما زندگی داد تا به سوی حسن عمل سوق داده شويد ، فرمود :
زندگی و مردن را با هم آفريد تا شما به حسن عمل سوق داده شويد ، و همينطو
ر هم هست .
اما زندگی شرط حسن عمل است ، تا انسان خلق نشود ، تا اين حيات و آنهم
اين حيات انسانی را پيدا نكند ، تا عقل نداشته باشد ، تا اراده نداشته
باشد ، حسن عمل معنی ندارد . و اگر مردن هم نبود ، حسن عمل نبود ، يعنی
خود همين مردن و اينكه انسان میداند میميرد ، يك عامل بزرگی است برای
اينكه به سوی حسن عمل سوق داده شود . آيا واقعا اگر انسان میدانست در
اين دنيا مخلد است و اصلا مردنی در كار نيست ، به سوی حسن عمل میرفت ؟
البته ممكن است ، شما افراد استثنائی را در نظر نگيريد بگوييد فرضا شخصی
مثل علی بن ابی طالب پيدا بشود و تشخيص درباره حسن عمل طور ديگری باشد
، آن فرد استثنائی به جای خود ، ولی همين بشر كه ما الان داريم میبينيم ،
مسلما بيشتر كارهای بد را كه انجام نمیدهد ، به خاطر همين فكر مردن است
و اينكه انسان میداند میميرد . اگر انسان بداند كه در هيچ شرايطی در اين
دنيا نمیميرد و همين زندگیاش ادامه دارد ، بر شرش صد برابر افزوده
میشود و خيرش شايد به حد صفر برسد . آن عاملی كه انسان را به سوی حسن
عمل سوق میدهد ، بيش از هر چيز ديگری همين است كه انسان میداند يك
مدت موقتی در اينجا
پاورقی : . 1 ملك / 1 و . 2 |