پيدايش نسل آينده ، نسل گذشته از ميان میرود ، معذلك نسل آينده همان
كار را با همان نظم و دقت انجام میدهد كه نسل گذشته انجام میداد .
حشرهای را نام میبرند به نام " آموفيل " كه میگويند از زنبور كوچكتر و
از مگس بزرگتر است . در كتاب راز آفرينش انسان [ اين مطلب ] هست و
من در كتابهای روانشناسی به زبان فارسی و زبان عربی هم خواندهام كه چنين
حيوانی هست . میگويند هر وقت كه موقع تخمگذاری اين حيوان برسد ، يك
كرمی است كه آن كرم را میرود پيدا میكند و روی پشت و مهره كمر آن كرم
مینشيند . بعد نيش خودش را مثل يك آمپول در يك نقطه معينی از پشت او
میزند ، اما خيلی دقيق است كه زياد نيش نزند ، كم نيش میزند ، همان
مقدار كه اين حيوان بیحس میشود ، میافتد ولی نمیميرد ، چون اگر بميرد
میگندد و منظور او حاصل نمیشود ، طوری نيش میزند كه لخت بشود و تكان
نخورد . بعد همانجا تخمگذاری میكند . بعد از تخمگذاری هم بلافاصله میميرد
. بعد تخمهای او به وجود میآيند ، از بدن همين كرم تغذی میكنند تا وقتی
كه بزرگ میشوند ، پر پيدا میكنند و بعد ديگر زندگی عادی پيدا میكنند .
بعد هر يك از آنها موقع تخمگذاریاش كه میرسد ، عينا همان كار مادر را
تكرار میكند ، يعنی میرود همان حشره را پيدا میكند ، در همان نقطه حساس
دقيقی كه او تزريق میكرده است ، تزريق میكند و بعد همان عمل تكرار میشود
. میگويند اين [ امر ] چطور از راه تعليم و تعلم قابل توجيه است ؟
در همين كتاب راز آفرينش انسان ماهيهايی را از مارماهی و غير مارماهی
ياد میكند و قضايايی ذكر میكند كه خيلی عجيب است . میگويد انواعی از
ماهيها هستند كه در همه رودخانههای دنيا پيدا میشوند ، ولی همه آنها وقتی
كه میخواهند بچه بزايند ، از رودخانههای دنيا جمع میشوند میروند دريای
جنوب در جنوب آمريكا و در نقطه معينی توليد نسل میكنند و در همانجا
میميرند . بعد بچههای آنها كه به وجود میآيند ، راه میافتند و برمیگردند
به موطن مادرهای خودشان . عجيب اين است كه هر دستهای به همان رودخانهای
برمیگردد كه نسل گذشتهاش آنجا بوده و هرگز اشتباه هم نمیكنند كه اين به
جايی برگردد كه ديگری برگشته است . حتی امتحاناتی كردهاند ، مثلا يك نوع
ماهی كه فقط در رودخانههای انگلستان يا فرانسه پيدا میشود و در جای ديگری
پيدا نمیشود ، اينها را گرفته و آوردهاند در يك رودخانه ديگری
انداختهاند ، ديدند اينها [ در زمان توليد مثل ] رفتند در دريا و از آنجا
دو مرتبه
|