پاورقی : 1 و . 2 [ جمله داخل پرانتز از استاد است ] .
آن استفاده نشود . در آن كتاب يك فصلی دارد تحت عنوان " مذهب و علوم
" . من قسمتهايی از آن فصل را چون در همين زمينه است برای شما نوشتهام
و میخوانم . قطعنظر از اينكه گوينده يك دانشمند درجه اول عصر خودش هست
، اصلا در اينجا يك بحث عالی كرده و خود بحث عالی است . آنجا مقدمهای
میآورد كه من در دو جمله آن را خلاصه كردهام . میگويد محرك انسان عشق و
آرزوست . بعد میگويد ببينيم چه محركی ، چه عشق و آرزويی مذهب را به
وجود آورده است . میگويد هيجانات و احساسات موجد مذهب ، بسيار مختلف
و متفاوتاند ، يك چيز را نمیشود عامل آن حساب كرد . آن وقت تقسيمبندی
میكند . اين آدم در واقع سه جور مذهب درست میكند از نظر عاملی كه مذهب
را به وجود آورده است و از نظر كيفيت ، اسم يك مذهب را میگذارد مذهب
ترس ، میگويد : " مسلم در ميان اقوام ابتدايی يك عاملی كه فكر مذهب
را به وجود آورده ترس بوده " كه روی اين جهت ديگران هم خيلی بحث
كردهاند : ترس از مرگ ، ترس از گرسنگی ، ترس از حيوانات وحشی ، ترس
از جنگ ، ترس از وبا ، ترس از قحطی . يكی از حكمای بسيار قديم رومی
متعلق به دو هزار سال پيش میگويد " ترس ما در خدايان است " .
میخواهد بگويد همه اين خدايان را ترس به وجود آورده . اينشتين هم ترس
را به عنوان يك عامل در ميان اقوام ابتدايی قبول میكند . يك عامل ديگر
هم برای مذهب نشان میدهد و اسم آن را میگذارد عامل اخلاقی يا عامل
اجتماعی يعنی احتياج انسان به يك پناهگاه اخلاقی . عبارت را من نوشتهام
، میگويد :
" خصيصه اجتماعی بشر نيز يكی از تبلورات مذهب است . يك فرد میبيند
پدر و مادر ، خويشان و رهبران بزرگ میميرند ، يك يك اطراف او را خالی
میكنند . پس آرزوی هدايت شدن ، دوست داشتن ، محبوب بودن و اتكاء و
اميد داشتن به كسی زمينه قبول عقيده به خدا را در او ايجاد میكند . اين
خدا ( خدايی كه به واسطه اين جهت پيدا شده باشد " ( 1 ) بخشنده و
مهربان است ، حفظ میكند ، كائنات را بر سر پا نگه میدارد ، پاداش و
جزا به مخلوقات میدهد ، خدايی است كه نسبت به وسعت ديد معتقدينش
دوست میدارد زندگی و قبيله و نژاد را ( آنهايی كه خدا را در حد قبيله
میشناسند يا در حد بيشتر يا كمتر ) ( 2 ) حفظ كند ، تسلی دهنده بر
آرزوهای سرخورده و خواهشهای اقناع نشده است ، خدايی است كه ارواح
مردگان را از فساد و تباهی
پاورقی : 1 و . 2 [ جمله داخل پرانتز از استاد است ] . |