توحيد و تكامل ( 2 )

بحث ما درباره نظرياتی بود كه در موضوع " تبدل انواع " گفته شده‏
است از نظر ارتباط اين مسأله با مسأله توحيد و خداشناسی ، يعنی از نظر
اينكه ببينيم آيا اين نظريه بايد يك نظريه الحادی و ضد توحيدی تلقی شود
و با اعتقاد به خداشناسی سازگار نيست يا لااقل دلايل خداشناسی را تضعيف‏
می‏كند ؟ و يا برعكس ، دلايل خداشناسی را تقويت می‏كند ؟ و يا آنكه نظريه‏
" تبدل انواع " و " ثبات انواع " هيچ تأثيری در دلايل خداشناسی ندارد
؟ يعنی از نظر اعتقاد به خدا و دلايلی كه ما را به وجود خدا هدايت و
رهبری می‏كند ، هيچ فرقی نيست بين اين كه ما قائل باشيم انواع عالم‏
ثابت‏اند و اين كه قائل باشيم انواع عالم متبدل‏اند ؟
ما عرض كرديم كه از دو جهت بايد اين مطلب را بررسی كنيم . يكی از
نظر نقص مساله خداشناسی ، چون مسأله خداشناسی در عين اينكه يك مسأله‏
دينی و مذهبی است ، يك مسأله علمی و فلسفی و عقلی هم هست . مخصوصا در
دين اسلام هر كسی بايد به توحيد ( كه اصل اصول دين است ) به عنوان يك‏
مسأله تحقيقی معتقد باشد نه به عنوان يك مسأله تقليدی . موضوع ديگر اين‏
است كه قطع نظر از اينكه نظريه " تبدل انواع " به مسأله توحيد و علم‏
الهی چه ارتباطی دارد ، آيا با آنچه كه در كتب آسمانی آمده است ،
سازگار است يا سازگار نيست ؟ فعلا بحث ما در موضوع اول است .