زهی ابله كه او خورشيد تابان |
بدون شمع جويد در بيابان |
پاورقی : . 1 فصلت / . 53 . 2 آل عمران / . 18
نمیگيرند . پس مكمل و متمم آن براهين ، براهينی است كه از راههای عقلانی
و فلسفی اقامه شده باشد .
راههای فلسفی تنها اين راه ( راه سينوی ) نيست . من در آن استدلالهايی
كه كردم ، آن كه متناسبتر با اين جلسه ديدم ، همين راه سينوی بود كه
انتخاب و عرض كردم . آن راهی كه صدرا رفته است ، از اين راه خيلی
شريفتر و عاليتر و متينتر است . بوعلیسينا اولين بار اين حرف را در
اشارات زده و خودش هم ابتهاج كرده است و میگويد كه اين آيه كريمه قرآن
: " « سنريهم اياتنا فی الافاق و فی انفسهم حتی يتبين لهم انه الحق ، ا و
لم يكف بربك انه علی كل شیء شهيد »" ( 1 ) [ گواه صحت اين راه است
] . در زبان قرآن مثلا میخوانيم : " « شهد الله انه لا اله الا هو »" ( 2
) ذات حق خودش بر خودش شهادت میدهد ، يعنی ما از چيز ديگر بر ذات حق
استدلال نمیكنيم ، از خود ذات حق به ذات حق استدلال میكنيم . اين منطق در
آيه " « سنريهم اياتنا » . . " . " هست . يا مثلا ما در دعای صباح
میخوانيم : " « يا من دل علی ذاته بذاته » " ای كسی كه ذات خودش دليل
بر ذات خودش هست . در دعای ابوحمزه میخوانيم : " « بك عرفتك و انت
دللتنی عليك » " . در دعای امام حسين ( عليهالسلام ) در روز عرفه
میخوانيم : " « ا يكون لغيرك من الظهور ما ليس لك حتی يكون هو المظهر
لك » " .
اين مضمون در اسلام زياد بوده است كه اصلا در يك منطقی ذات خدا خودش
دليل بر خودش هست و هيچ احتياج نيست كه ما از راه اشياء بر وجود خدا
استدلال كنيم . آن شعر شبستری هم ناظر به همين است ، كه :
پاورقی : . 1 فصلت / . 53 . 2 آل عمران / . 18 |