است ؟ ] میگويد در اثر استعمال عضو پيدا میشود و در اثر عدم استعمال
حذف میشود ، هر دو نارساست . در اثر استعمال ، پيدايش بعضی از عضوها
قابل توجيه نيست و در اثر عدم استعمال ، حذف هيچ عضوی قابل توجيه نيست
. اين را من به صورت جزم هم نمیگويم ، از شما سؤال میكنم : برای آنكه
يك چشم سالم بماند ، آيا غير از اين است كه بدن بايد كار كند و
احتياجات اين چشم را تدريجا به آن برساند ؟ از نظر قانون طبيعی ، خود
كار كردن به طور مستقيم در سلامت چشم مؤثر است . من اين جهت را قبول
دارم كه اگر چشم مدتی كار نكند ، يك عامل درونی آن را تضعيف میكند و
شايد كور هم بكند ، ولی سؤال من در چرای اين قضيه است ، چرا اينطور
میشود ؟ چرا اگر عضوی مورد احتياج نشد ، بدن از او صرف نظر میكند و ديگر
به او غذا نمیرساند و در واقع عملا او را طرد میكند ؟ اين با چه قانونی
قابل انطباق است ؟ اگر بگويند : خوب ، ما میبينيم اين طور هست ، من هم
میگويم اين طور هست ، يعنی من منكر آن نيستم ، تا حدودی هم مشاهدات
سطحی ما از اين مطلب حكايت میكند ، ولی بحث در چرای اين قضيه است ،
چرا وقتی كه عضو ، مورد استعمال نداشت و مورد نياز بدن نبود ، بدن
عنايت خودش را از او سلب میكند ، ديگر به آن غذای كافی نمیرساند ، آن
را شستشو نمیدهد و پاك و پاكيزه نگه نمیدارد ؟ اين درباب عدم استعمال
است . درباب استعمال ، همه [ موارد ] كه مثل گردن زرافه نيست . خود
لامارك میگويد :
" پرندگانی مانند اردك و غاز كه محل زندگیشان در سواحل دريا بود
ناچار شدهاند كه در اثر تغيير شرايط محيط زيست ، مواد غذايی مورد نياز
خود را در دريا جستجو نمايند . در نتيجه تلاش حركت اين جانوران برای
حركت در آب و باز نگه داشتن انگشتان و تكرار متوالی اين عمل در مدت
زمانی طولانی پرده نازكی كه در ابتدا فقط در قاعده انگشتان آن بود به مرور
و تدريج توسعه يافت و انگشتان به وسيله اين پرده كامل به يكديگر متصل و
برای شنا مناسب شدند " .
معتقد است كه غاز و اردك و آنهايی كه انگشتانشان با يك پرده به
يكديگر متصل است ( يعنی انگشت جدايی كه مثل انگشتهای ما بدون پرده باشد
ندارند ) در ابتدا مثل مرغهای ديگر بودهاند ( مرغهای خانگی ) كه هيچ
پردهای لای انگشتانشان نيست . آنها در اثر اينكه در يك محيط جديدی قرار
گرفتهاند كه احتياج به شنا داشتهاند ، اجبار پيدا كردهاند كه اين انگشتان
را خيلی حركت بدهند . در اثر استعمال آن ،
|