را با حيوانات و ميمون از كلمات او دريافته بودند و از اين جهت عليت
او قيام كردند . جلسات و بحثهای مفصلی بر پا میشد ، از جمله در يكی از
جلساتی كه بين هكسلی يكی از طرفداران جدی داروين و ويلبر فورس يكی از
كشيشها درگرفت ، كشيش گفت اگر فرضيه داروين درست باشد ، لابد انسان از
نسل ميمون است و چون خداوند انسان را خلق كرده ، بنابراين فرضيه داروين
غلط است . بعد در مقابل جمعيت كه جلسه در انجمن بريتانيايی بود و عدهای
بودند رو كرد به هكسلی و گفت : حالا شما بفرماييد ببينم پدر بزرگ يا
مادر بزرگ شما كداميك ميمون بودند ؟ هكسلی در جواب گفت : انسان از
اينكه پدر بزرگش ميمونی باشد نبايد خجالت بكشد ، بلكه اگر جدی وجود
دارد كه من بايد از بردن نام او احساس خجالت و شرمندگی كنم ، آن مرد
متلونی است كه از موفقيت در زمينه فعاليتهای خويش مأيوس و ناراضی
است و در مسائل علمی كه هيچ گونه تخصص و معرفتی بدان ندارد مداخله
میكند . باز میگويند كشيشی در يك كلاس درس راجع به خلقت آدم و حوا و
انسان شواهدی از كتاب مقدس اظهار میكرد ، يكی از شاگردان بلند شد و
گفت : قربان ! پدر من میگويد ما از نسل ميمون هستيم نه از نسل آدم و حوا
. كشيش نگاهی خونسردانه به او كرد و گفت : عزيزم ! ما بحث كلی راجع به
خلقت انسان و آدم میكنيم ، راجع به خانواده شما بحث نمیكنيم ، شايد
پدرت درست گفته باشد !
داروين اصولا " شرايط محيط " لامارك را تأييد میكرد و میگفت شرايط
محيط بر روی جانوران تأثير دارد و در آنها تغيير شكل ايجاد میكند و تمام
اين تغييرات اكتسابی و تدريجی متصل ، به اعقاب و نسلها انتقال داده
میشود به طوری كه صفاتی كه به ارث برده نشود نادر و استثنائی است ، و
در آخر كلام جمله مخصوص داروين است كه میگويد :
" به نظر من تمام جانوران از چهار يا پنج جانور اوليه اشتقاق يافتهاند
و كليه گياهان نيز از همين تعداد يا كمتر نتيجه شدهاند . شباهت موجود
بين سلسله گياهان و جانوران مرا به اين نتيجه میرساند كه حتی قدمی فراتر
نهم ، يعنی تصور كنم تمام جانوران و گياهان از يك اصل اوليه منشأ
گرفتهاند " .
|