ضمير خودآگاه و ناخودآگاه
اين تحقيقات بالاخره دانشمندان را تا آنجا رساند كه كشف كردند كه اصلا انسان دارای دو ضمير است : ضمير ظاهر و ضمير باطن ، يا ضمير خودآگاه و ضمير ناخودآگاه . اينجا بود كه راه مساله تعبير رؤيا هم به شكل علمی كشف شد . همينكه شعور باطن كشف شد ، گفتند كه راه تعبير رؤيا هم كشف شد ، چون شعور باطن يك جريانها و فعاليتهايی دارد ، از جمله فعاليتهايش اين است كه هم در بيداری ، هم در خواب قدرت دارد كه به شكل ديگری ظاهر شود و تجلی كند . هر چه كه انسان - به قول اين اشخاص - در عالم رؤيا میبيند ، تجليات همان تمايلاتی است كه مكتوم و مخفی و رانده شده در شعور باطن است ، همانهاست كه میآيند به شكل ديگری ظاهر میشوند . پس خواب منطقی دارد و منطقش را كسی میداند كه شعور باطن اين آدم را كشف كند و رابطه احساسات مخفی در شعور باطنش را با اين تجلياتی كه در خواب پيدا میشود به دست آورد . براساس اين نظريه خواب هيچ جنبه الهامی ندارد . اما عدهای پيدا شدند گفتند كه اين حرف راجع به قسمت عمدهای از خوابها درست است ، اما در ميان خوابها و رؤياها خوابها و رؤياهايی هست كه اصلا با اين حرفها قابل توجيه نيست . خوابهايی هست كه بيشتر قابل توجيه است . مثلا خيلی واضح است ، يك آدمی كه خيلی گرسنه است ، وقتی كه بخوابد غذا خواب میبيند ، همان كه میگويند " شتر در خواب بيند پنبه دانه " . يك آدم تشنه اگر خيلی تشنه باشد ، در عالم خواب هميشه آب صاف و زلال میبيند . يك آدم جوانی كه محروم از زن است ، در عالم رؤيا هميشه زن و هماغوش شدن با زن را خواب میبيند . هر كسی از نظر بدنی دچار هر احتياجی هست ، مسلم آن احتياج ، همان مطلوب و آرزوی او را به خواب میآورد . اين يك قسمت كه مربوط به بدن است . راجع به اين قسمت الان قصهای يادم آمد : در اين كتابهای خودمان نوشتهاند كه يك كسی آمد پيش " مجلسی " اول يعنی پدر اين مجلسی [ علامه محمدباقر مجلسی ] و گفت : ديشب يك خواب وحشتناكی ديدم . گفت : چه ديدی ؟ گفت : خواب ديدم يك شير سفيدی كه يك مار سياهی هم به گردن او آويخته بود ، به من حمله كرد ، تعبيرش چيست ؟ گفت : اول بگو ديشب چه خوردی ؟ گفت : ديشب كشك خوردم . گفت : بالای