انتخاب كند كار ماشين نيست ، چون انتخاب كردن با آينده ارتباط دارد
يعنی حساب می‏كند برای آينده چه مناسبتر است ، از ميان چند چيزی كه الان‏
حاضر است يكی را برای آينده انتخاب می‏كند ، اين با ساختمان ماشينی هر
اندازه كه اين ساختمان ماشينی مكمل باشد جور درنمی‏آيد . [ اينكه ] ماشين‏
خودش را با محيط منطبق كند ، يعنی مثلا شما يك جمله‏ای را می‏خواهيد با
ماشين بزنيد ، اتفاقا كسی وارد می‏شود ، شما مجبوريد كه حرف را جوری‏
بزنيد كه اسباب سوء تفاهم برای او نشود ، ماشين خودش را با اين محيط
منطبق كند ، شما يك جوری می‏زنيد ولی او آن‏طور برای آن آدم ترجمه كند كه‏
متناسب با حيات اين ماشين و صاحبش باشد ، خودش را تغيير بدهد ، خودش‏
در خودش ، در كار خودش ، در وضع خودش تغييرات ايجاد كند ، اگر خرابی‏
و نقصی در او واقع شد ، خودش از نو خودش را بسازد ، [ اين خرابی و نقص‏
را ] احساس كند ، به مقدار لازم هم كه ساخت بعد ديگر از ساختن آن دست‏
بردارد ، [ چنين چيزی ممكن نيست ] .
آنچه كه در مورد ذی حياتها گفته‏اند اين‏جور چيزهاست ، يعنی در طرز كار
ذی حياتها اين‏جور امور است : انتخاب وجود دارد ، قدرت تغيير دادن در
خود و در مسير به تناسب عوامل خارجی و امور اتفاقی وجود دارد : يك امری‏
اتفاقا پيش می‏آيد ، او طرز كار خودش را عوض می‏كند . من در جلسه گذشته‏
مثال زدم به اين كه می‏گويند مرغ اگر مدتی احتياج به جنگ با خروس پيدا
كند ، كم كم آن سيخك پشت پايش پيدا می‏شود ، بعد ديدم كه اين [ انطباق‏
با محيط ] خيلی زياد است ، در علم امروز خيلی چيزها پيدا شده كه اينها
در مقابلش چيزی نيست . می‏گويند بعضی حيوانات هستند كه قدرت عضوسازی‏
آنها فوق‏العاده است . در هر جانداری قدرت ساختمان در يك حدود محدود
هست . مثلا در ما اگر زخمی پيدا بشود ، اگر پوست جراحت ، بردارد ، بعد
ترميم می‏شود ، به اندازه لازم هم كه ترميم شد ، دستگاه از كار خودش دست‏
برمی‏دارد . ولی اگر دست انسان بريده شود ، اين قدرت كه دستی از نو
بسازد نيست . اما می‏گويند بعضی حيوانات مثل خرچنگ اين‏جور هستند كه حتی‏
اگر پايش را ببريد خودش دو مرتبه از نو يك پای جديد برای خودش می‏سازد
، آن قدر هم می‏سازد و مشغول ساختمان است كه احتياج ايجاب كند يعنی برای‏
آينده‏اش لازم دارد ، همين‏قدر كه احتياج رفع شد ، دست از كار خودش‏
برمی‏دارد .