تقرير ديگر برهان نظم
از نظر قدمای ما اين برهان نظم را جور ديگری هم میشود تقرير كرد كه اين را هم توضيح بدهيم و از اين مطلب خارج شويم - و آن اين است : عرض كرديم چگونه میشود كه يك معلول دليل شود براينكه علتش عالم بوده است ، شاعر بوده است . گفتيم بايد حكايت كند ، نشان بدهد كه انتخاب و اختيار در آنجا وجود داشته است . علمای امروز روی حساب احتمالات - كه در جلسه گذشته آقای مهندس . . . حساب احتمالات را خوب توضيح دادند اين مطلب را بيان كردهاند ، گفتهاند كه اين دليل میشود بر اينكه فاعل اراده و شعوری داشته باشد . روی اصولی كه علمای قديم بيان میكنند يك جور ديگری میشود اين مطلب را ذكر كرد و آن اين است : معلول همانطوری كه از اصل وجود علت حكايت میكند يعنی حكايت میكند كه من علتی دارم ، از صفات و خصوصيات علت هم تا حدودی حكايت میكند ، يعنی اينجور نيست كه معلول فقط حكايت كند كه من علتی دارم ، نه ، تا حدودی صفات علت خودش را هم نشان میدهد . مثلا معلول ، عظمت علت را نشان میدهد ، عظمت معلول دليل بر عظمت علت است . معلوم است علت كوچك و حقير و ناتوان و ضعيف نمیتواند معلول عظيم به وجود آورد . يكی از شؤون علت كه معلول آيت و جلوه او