يك سلسله الهامات ديگر كه اسمش را از قديم " اشراق " گذاشتهاند و
امروز هم میگذارند . البته ما مطالب اشراقیای را میگوييم كه علم امروز
تا حدودی قبول دارد ، نه حرفهای ديگر را . يك قسمت ديگر هم يك بحث
مختصری - اگر آقايان موافق باشند - درباره رؤيا و عالم خواب ديدن بكنيم
و يكی دو قسمت ديگر هم هست كه راجع به انسان میشود بحث كرد .
گفتيم كه ما دليلهای مشركين را ذكر كرديم ولی مخالفين راجع به همان
برهان نظم و قهرا نه هدايت - كه در زبان ديگران ايندو يكی است -
ايرادهايی دارند . آنها هم يك حرفهايی دارند ، آنها هم میگويند كه نه ،
ما میتوانيم نظم موجودات يا هدايت موجودات را از راههای مادی توجيه
كنيم . از اين بحث هدايت كه فارغ شديم ، ببينيم حرف آنها چيست ، و در
درجه اول ما نظريه تكامل داروين ( داروينيسم ) را بيان میكنيم ، نه به
عنوان اينكه ببينيم آيا تكامل چه نظريهای است ، آيا نظريه تكامل در اصل
صحيح است يا صحيح نيست ، نه ، مفهوم كلی نظريه تكامل صحيح است ، بلكه
از اين نظر كه آيا در نظريه تكامل بدون دخالت دادن اصل هدفگيری و
هدفداری و به عبارتی ديگر بدون دخالت دادن ماوراءالطبيعه اصلا تكامل قابل
توجيه است يا قابل توجيه نيست .
- سؤالی كه داشتم راجع به اصل هدايت است . اصل هدايت اصلا مربوط به
ساختمان خلقت خود موجودات است . آنچه كه تا امروز علم در مورد اصل
هدايت موجودات ذی حيات ثابت كرده ، تمام مربوط به فيزيولوژی است ،
منتها فيزيولوژی بدن انسان و ساختمان بدن حيوانات خيلی دقيقتر و
پيچيدهتر از ساختمان يك اتومبيل است كه جنابعالی مثال زديد . مثلا كسی
كه از او خون میرود ، همان عضوی كه مأمور اين كار هست ، در آن موقع يك
كمبود شيميايی در خودش حس میكند و شروع میكند به ترميم كردن آن كمبود .
بنابراين ، اصل هدايت مربوط به طرز ساختمان و فيزيولوژی بدن حيوانات و
انسان است و اين مثالهايی كه جنابعالی زديد تا اندازهای ناقص بود .
استاد : اما اينكه فرموديد " مربوط است " ، ما مربوط بودن را كه
نمیخواهيم انكار
|