تقويت حس خداجويی
خوب ، راجع به اين احساس ، يعنی مذهب از آن جهت كه احساس است چه كار بايد كرد ؟ راه بسيار بسيار خوبش همين است كه آقای اينشتين نشان داده . كار علم و كار هنر اين است كه اين احساس را تحريك كند . اين ديگر درس نيست ، مثل حس هنر در انسان است . حس هنر و حس زيبايی در هر كسی هست ولی اين را بايد تقويت كرد . با نشان دادن مظاهر هنر و آشنا كردن با مظاهر زيبايی ، اين حس را بايد تقويت كرد . عبادات همين حس را تقويت میكند و مسلم اگر هر راه ديگری را بشرطی كند از اين راه بینياز نيست ، يعنی درست است آن راهها عقل انسان را اقناع میكند ولی چيزی كه انسان را عملا موحد میكند اين حس است ، به شرط اينكه انسان اين حس را پرورش بدهد . اين حس است كه اگر انسان عبادت را با شرايطش انجام بدهد ، مثلا صبح خيلی زود ، اول طلوع صبح لااقل بيدار بشود ، خلوت باشد ، در وقتی است كه استراحت كرده ، شواغل و موانع ديگر مزاحم نيست ، با يك حال خلوص نيتی و با يك توجهی ، با يك حضور قلبی اگر دو ركعت نماز بخواند بلكه يك " سبحان ربی العظيم و بحمده " كه میگويد ، يك " سبحان ربی الاعلی وبحمده " كه میگويد ، از آن عمق باطنش به موج و به لرزه و حركت درمیآيد . اين حرفهايی كه اين همه شنيدهايد هی میگويند برو دلت را صاف كن ، قلب را تصفيه كن تا خدا را بشناسی ، صفای نفس ايجاد كن ، مفهوم صحيحش همين است ، يعنی در وجود تو يك چنين تمايل اصيلی وجود دارد ، برو اين را تقويت كن . چون اين ميل به سوی بالاست موانعش اين است كه آن تمايلات به سوی پايين از برای آن مانع میشوند ، موانع آن را برطرف كن . هر چه بيشتر اين حس را تقويت كنی دلت و قلبت بيشتر به وجود خدا گواهی میدهد . اين حس به قول مولوی :همچو ميل كودكان با مادران |
سر ميل خود نداند در لبان |