میآيد ، هنوز كشف نشده . مثلا آمدهاند با عبور دادن اشعه تصفيه نشده
ايكس بر روی جنين موش ديدهاند در آن ، صفات خارقالعادهای مثل تحليل
رفتن چشم با يك چشم شدن يا كور شدن به وجود آمده ، ولی رابطه ايندو را
كشف نكردهاند . پس حالا كه فهميديم تكامل موجودات جاندار با نظريه
داروين و لامارك ( يعنی با انتخاب طبيعی و انتقال صفات ارثی ) ميسر نشد
، ملاحظه میكنيم كه فقط " جهش " وقوع تبدل انواع يا تكامل جانوران را
امكان پذير میكند و فقط امكان دارد به وسيله جهش اين عمل صورت گرفته
باشد . اما در اينجا بد نيست يك مقايسهای بكنيم : لامارك عقيده
داشتموش كور برای اين كور است كه اول چشم داشته ، مدتی در غار به سر
برده و احتياج نداشته چشمش را به كار ببرد ، بعد تدريجا كور شده است .
داروين میگفت نه ، موش كوری كه الان ما میبينيم كور است ، از گروه
كورها بوده منتها موشهای كوری كه در بيرون و در روشنايی بودهاند ، به
علت نقص اين عضو و عدم توانايی در مقابل تنازع بقا و رقابت با رقيبان
از بين رفتهاند ، آن كورهايشان كه آنجا بودهاند و با كورهای ديگر زندگی
میكردهاند ، احتياج نداشتهاند چشمشان را به كار ببرند ، لذا باقی
ماندهاند و انتخاب طبيعی موجب اين شده كه ما میبينيم موش كور در غار و
تاريكی به سر میبرد . موتاسيون میگويد نه ، كور شدن يك موتاسيون و يك
جهش است كه برای يك عده از موشها يا جانوران ديگر دست داده است ؟ آن
موشهايی كه در تاريكی به سر بردهاند ، اين صفت به حالشان مضر نبوده ،
باقی ماندهاند و آن صفت برای موشهايی كه در روشنايی زندگی میكردهاند و
اين موتاسيون برايشان ايجاد شده ، مفيد نبوده و آنها را از بين برده است
. موتاسيون تقريبا به انتخابی مانند انتخاب طبيعی ولی به نام انتخاب
حذفی عقيده دارد . يا مثلا لامارك میگفت پرده بين انگشتان پای پرندگان
شناور بر اثر استعمال و شناوری تدريجا ايجاد و تقويت شده است . داروين
میگفت نه ، بين جانورانی كه اين پرده را داشتهاند ، آنهايی كه در آب
شناوری میكردهاند ، از اين خصيصه استفاده بيشتری كرده و باقی ماندهاند .
بقيه از بين رفتهاند . موتاسيون هم تقريبا شبيه به اين میگويد ، كه بدون
علت معلوم و بدون هدف خاصی يكدفعه برای عدهای پرنده پرده ايجاد شد ،
آنهايی كه در خشكی راه میرفتند ، با آن پرده نمیتوانستند راه بروند و
پرده برای راه رفتن آنها مضر بود ، در نتيجه از بين رفتند و آنهايی كه در
آب زندگی میكردند ، اين پرده مفيد به حالشان شد و باقی ماندند . اما يك
هماهنگی عجيب و شگفتانگيزی بين موجودات و محيط خودشان ، و بين
موجودات و اعضای خودشان از پستترين موجودات تا كاملترينشان وجود دارد
كه مورد اقرار و اعتراف تمام علمای طبيعی دنياست و اين مسأله را لامارك
اتفاقا از
|