( مثلا يك برآمدگی مختصر ) قدری به حالش مفيد بود ، می‏گفتيم بسيار خوب‏
، تدريجا در نسل بعد يك مقدار بيشتر ، در نسل بعدتر يك مقدار بيشتر [
شده ] تا بعد از ميلياردها سال چشم انسان و حيوانات به وجود آمده ، اما
فرض اين است كه اين‏طور نيست ، بلكه اين چشم يك كارخانه عظيمی است كه‏
تا تمام آن به وجود نيايد ، فايده‏ای به حالش ندارد . من نمی‏خواهم بگويم‏
چشم در يك " آن " پيدا شده ، يا بايد اين‏طور باشد كه مثلا با يك جهش‏
به قول آنها پيدا شده باشد ، يا اگر هم تدريجا پيدا شده ، طبيعت از همان‏
روزی كه شروع كرده كه تدريجا اين چشم را به وجود بياورد هدف داشته و
متوجه آن آخرين مرحله و نقطه بوده است ، والا به‏طور تصادفی با اين قوانين‏
استعمال و عدم استعمال لامارك يا تنازع بقا و انتخاب اصلح داروين ،
دستگاه چشم يا دندان يا ريه يا قلب ، بلكه هيچ دستگاهی كه فقط به صورت‏
دستگاه در وجود موجود زنده مؤثر است ، قابل توجيه نيست .
بنابراين در راز تكامل و اينكه موجودات به سوی كمال می‏روند ، در
نهايت بايد به اين مطلب توجه كرد كه طبيعت ، آن كمال آخری را از اول‏
در نظر داشته و متوجه به سوی آن كمال بوده است و حتی اگر در يك مراحلی‏
، مقدماتش را تهيه می‏كرده و هنوز اثری از آن نمی‏گرفته است ، برای اين‏
بوده كه می‏خواسته است درآينده ، كامل آن را برای نسلهای بعد به وجود
بياورد . داروين در راز تكامل يك حرف مبهم معناداری گفته است و عبارت‏
هم از خود اوست كه اينجا آورده‏اند :
" انتخاب طبيعی با حفظ كردن و جمع نمودن تدريجی تغييراتی كه در شرايط
زندگی به حال موجود زنده مفيد است ، در هر جانداری مؤثر واقع می‏شود .
نتيجه غايی اين انتخاب آن است كه هر جاندار بيش از پيش با شرايط محيط
زندگی سازش يابد . پس اين تكميل دائمی بايد قسمت اعظم موجودات زنده‏
منتشره در روی زمين را به سمت كمال تدريجی سوق دهد " . ( 1 )
در يك جا بعد از آنكه عوامل تغيير را ذكر می‏كند - كه ما گفتيم آن‏
عوامل را قبول داريم و ايرادی به آن نداريم ولی از نظر خود او هم يك‏
عامل مجهولی هست می‏گويد :
" اما آنچه محقق است آن است كه بسياری از تغييرات شبيه در محيطهای‏
مختلف

پاورقی :
. 1 با آن مقدار بياناتی كه او گفته است ، كافی نيست .