برهان نظم ( 2 )
نظم ناشی از علت غايی
صحبت ما در دليل نظم بود . معنی نظمی را كه درباب خداشناسی به كار برده و دليل گرفته میشود عرض كرديم . گفتيم اين نظم به اصطلاح فلسفی نظم ناشی از علت غايی است نه نظم ناشی از علت فاعلی . نظم ناشی از علت فاعلی جز اين نيست كه گفته میشود هر معلولی و هر اثری مؤثری و فاعلی لازم دارد ، يك چيزی كه قبل از آن زمانا يا رتبة وجود داشته است و آن به وجود آورنده اين معلول است . قهرا اگر آن علت هم معلول علت ديگری باشد و آن علت هم باز معلول علت ديگری باشد و همين طور هر علتی معلول علت ديگر ، باز معلول آخری را كه در نظر بگيريم آن به نوبه خودش علت برای يك معلولی باشد ، خواه ناخواه يك نظمی در ميان اشياء به وجود میآيد ، يك نظم زنجيری . خود اين نظم به هيچوجه دليل بر وجود خدا نخواهد بود . ولی ما نظم ديگری داريم كه آن نظم ناشی از عليت غايی است . آن نظم معنايش اين است كه وضعی در معلول وجود دارد كه حكايت میكند كه در ناحيه علت انتخاب وجود داشته است يعنی اين علت كه اين معلول را بهوجود آورده است در يك وضع و حالی قرار داشته است كه میتوانسته