اجتماع برود ، حالا در اين شرايط اينچنين شخصی اگر ديد كه معروفها بجای‏
منكرها نشسته‏اند و منكرها بجای معروفها نشسته‏اند و بعنوان امر بمعروف و
نهی از منكر قيام كرد ، از چی دارد دفاع ميكند ؟ از حق شخص خودش ؟ نه ،
از حق اجتماع هم بمعنای حق مادی ملت خودش ؟ باز هم نه ، بحق مادی مربوط
نيست ، ولی از يك حق معنوی كه به هيچ قوم و ملتی اختصاص ندارد دفاع‏
ميكند ، آن حق معنوی تعلق دارد بانسان‏ها ، آيا ما اين جهاد را بايد محكوم‏
بكنيم يا بايد مقدسش بشماريم ؟ البته بايد مقدسش بشماريم چون دفاع از
حقوق انسانهاست .

دفاع از آزادی امروز هم مقدس است

در مسئله آزادی شما می‏بينيد امروز همانهائی هم كه با آزادی مبارزه‏
ميكنند برای اينكه عمل خودشانرا موجه جلوه بدهند ميگويند ما از آزادی‏
دفاع ميكنيم ، چون ميدانند كه دفاع از آزادی مفهوم مقدسيست . اگر جنگيدن‏
واقعا برای دفاع از آزادی باشد بحق است لهذا ميايند نام تجاوز خودشانرا
دفاع از آزادی ميگذارند . اين اذعان باين مطلب است كه حقوق انسانيت هم‏
قابل دفاع است ، جنگ برای حقوق انسانيت مشروع و مفيد است .

آيا توحيد حق شخصی است يا حق عمومی

يك مسئله در اينجا بايد مورد توجه قرار گيرد و آن اين كه آيا توحيد ،
اصل « لا اله الا الله »، جزء حقوق انسانيت است يا جزء حقوق انسانيت‏
نيست ؟ ممكن است كسی اينجور نظر بدهد و بگويد توحيد جزء حقوق انسانيت‏
نيست ، جزء مسائل شخصی افراد و يا حداكثر جزء مسائل قومی ملتهاست .
يعنی بنده ممكن است موحد