روح وقتی كه بزرگ شد ، خواهناخواه بايد در روز عاشورا سيصد زخم به بدنش
وارد شود . آن تنی كه در زير سم اسبها لگدمال میشود ، جريمه يك روحيه
بزرگ را میدهد ، جريمه يك حماسه را میدهد ، جريمه حقپرستی را میدهد ،
جريمه روح شهيد را میدهد .
و اذا كانت النفوس كبارا
|
تعبت فی مرادها الاجسام
|
وقتی كه روح بزرگ شد به تن میگويد من میخواهم به اين خون ارزش بدهم .
شهيد به چه كسی میگويند ؟ روزی چقدر آدم كشته میشوند ، مثلا هواپيما سقوط
میكند و عدهای كشته میشوند ، چرا به آنها شهيد نمیگويند ؟ چرا دور كلمه
شهيد را هالهای از قدس گرفته است ؟ چون شهيد كسی است كه يك روح بزرگ
دارد ، روحی كه هدف مقدس دارد ، كسی است كه در راه عقيده كشته شده
است ، كسی است كه برای خودش كار نكرده است ، كسی است كه در راه حق و
حقيقت و فضيلت قدم برداشته است . شهيد به خون خودش ارزش میدهد ،
همان طور كه مثلا يك نفر به ثروت خودش ارزش میدهد و به جای آنكه
ثروتش در بانكها ذخيره باشد ، آن را در يك راه خير مصرف میكند كه هر
يك ريالش با مقياس معنا بيش از صدها هزار ريال ارزش داشته باشد ،
ثروت خود را به صورت يك مؤسسه عامالمنفعه مفيدفرهنگی ، مذهبی و اخلاقی
در میآورد و با اين عمل به آن ارزش میدهد . ديگری به فكر خودش ارزش
میدهد ، به خودش زحمت میدهد و يك كتاب مفيد و اثر علمی به وجود
میآورد . ديگری به ذوق فنی خودش ارزش میدهد و صنعتی را در اختيار بشر
قرار میدهد .