در قضيه كربلا چه قبل و چه بعد از آن ، نامههای زيادی مبادله شده است ،
نامههائی كه ميان امام و اهل كوفه مبادله شده است ، نامههائی كه ميان
امام و اهل بصره مبادله شده است ، نامههائی كه خود امام قبلا برای معاويه
نوشته است ( از اينجا معلوم میشود كه امام خودش را برای قيامی بعد از
معاويه آماده میكرده است ) ، نامههائی كه خود دشمنان برای يكديگر
نوشتهاند ، يزيد برای ابن زياد ، ابن زياد برای يزيد ، ابن زياد برای عمر
سعد ، عمر سعد برای ابن زياد ، كه متن همه اينها در تاريخ اسلام مضبوط
است . لذا قضايای كربلا ، قضايای روشنی است و سراسر آن هم افتخار آميز
است . ولی ما چهره اين حادثه تابناك تاريخی را تا اين مقدار مشوه و
بزرگترين خيانتها را به امام حسين عليه السلام كردهايم كه اگر امام حسين
عليه السلام در عالم ظاهر بيايد و ببيند ، خواهد گفت كه شما بكلی قيافه
حادثه را تغيير دادهايد . آن امام حسينی كه شما در خيال خودتان رسم
كردهايد كه من نيستم ، آن قاسم بن الحسنی كه شما در خيال خودتان رسم
كردهايد كه برادرزاده من نيست آن علی اكبری كه شما در مخيله خودتان
درست كردهايد كه جوان با معرفت من نيست ، آن يارانی كه شما درست
كردهايد كه آنها نيستند . ما قاسمی درست كردهايم كه آرزويش فقط دامادی
بوده ، آرزوی عمويش هم دامادی او بوده ! اين را شما با قاسمی كه در
تاريخ بوده است مقايسه كنيد . تواريخ معتبر اين قضيه را نقل كردهاند كه
|