میگرفت و آنها را میكشت ، يك روز اطلاع پيدا كرد كه قافله زواری
میخواهد به كربلا برود ، آمد سر گردنهای كمين كرد برای اينكه راه را بر
زوار امامحسين ( ع ) ببندد و مالشان را بدزدد و اگر لازم شد آنها را بكشد
. منتظر بود قافله برسد كه ناگهان كنارراه خوابش برد ، قافله آمد ، رد
شد و او بيدار نشد . در همين حال صحنه قيامت را خواب ديد كه او را به
جهنم میبرند ؟ چرا به جهنم میبرند ؟ چون كوچكترين عمل صالح در نامه عملش
نيست ، هر چه هست گناه است ، هر چه هست جنايت است . او را تا لبه
پرتگاه جهنم بردند ولی جهنم نپذيرفت و برگشت ! چرا نپذيرفت ؟ چون اين
مرد سر راهی خوابيده بود كه در آن قافله زوار میرفت و گرد زوار بر
تنولباس او نشسته بود ، بدون اينكه خودش قصدی داشته باشد ، بلكه قصد
كشتن زوار را داشته است ، قصد بردن مال آنها را داشته است ، ولی علیرغم
گفته پيغمبر (ص) كه : « انما الاعمال بالنيات و انما لكل امریء ما نوی »
، اين عمل بدون اختيار ، تمام گناهانش را محو كرد :
فان النار ليس تمس جسما
|
عليه غبار زوار الحسين
|
از جنبه شعری خيلی خوب است اما از جنبه مكتب امامحسين ( ع )
متاسفانه درست نيست .
مطلب دومی كه بايد قبل از بيان اين رسالت و وظيفه عرض كنم ، خطراتی
است كه در اين تحريفات وجود دارد . مختصری راجع به خطر تحريف بحث
كنيم . انواع تحريفها در واقعه تاريخی عاشورا را بدست آورديم ، عوامل
تحريف را هم شناختيم . ممكن است كسی