ز سم ستوران در آن پهن دشت |
زمين شد شش و آسمان گشت هشت |
پاورقی : 1 - بحار الانوار ج 45 ص 35 ، ارشاد شيخ مفيد ص 239، مقتل الحسين مقرم ص 332 ، اعلام الوری ص 243 ، اللهوف ص 48، مقتل الحسين خوارزمی ج 2 ص . 27
كه حسين با چه سرعتی سوار اسب شد و اسب را تاخت كرد . تعبير او اين
است كه مانند يك باز شكاری خودش را به صحنه جنگ رساند . نوشتهاند بعد
از آنكه جناب قاسم از روی اسب به زمين افتاده بود در حدود دويست نفر
دور بدن او بودند و يك نفر هم میخواست سر قاسم را از بدن جدا بكند ،
ولی هنگامی كه ديدند اباعبدالله آمد ، همه فرار كردند و همان كسی كه به
قصد قتل قاسم آمده بود زير دست و پای اسبان پايمال شد . از بس كه
ترسيدند ، رفيق خودشان را زير سم اسبهای خودشان پايمال كردند . جمعيت
زياد ، اسبها حركت كردهاند ، چشم ، چشم را نمیبيند ، به قول فردوسی :
پاورقی : 1 - بحار الانوار ج 45 ص 35 ، ارشاد شيخ مفيد ص 239، مقتل الحسين مقرم ص 332 ، اعلام الوری ص 243 ، اللهوف ص 48، مقتل الحسين خوارزمی ج 2 ص . 27 |