برای نشان دادن تهيه كرده‏اند . اكنون عرض می‏كنم كه اين جنبه حادثه كربلا
، راز ديگری دارد ( اينكه من تعبير به حادثه می‏كنم نه به قيام و يا نهضت‏
، برای اين است كه كلمه قيام يا نهضت ، آنچنان كه بايد ، نشان دهنده‏
عظمت اين قضيه نيست ، و كلمه‏ای هم پيدا نكردم كه بتواند اين عظمت را
نشان بدهد . از اين جهت ، مطلب را با يك تعبير خيلی كلی بيان می‏كنم .
می‏گويم حادثه كربلا ، نمی‏گويم قيام ، چون بيش از قيام است ، نمی‏گويم‏
نهضت ، چون بيش از نهضت است ) . آن راز اين است كه اساسا خود اين‏
حادثه ، تمام اين حادثه ، تجسم اسلام است در همه ابعاد و جنبه‏ها . يعنی‏
راز اينكه اين حادثه ، نمايش پذير و شبيه پذير است ، اين است كه تجسم‏
فكر و ايده چند جانبه و چند وجه و چند بعد اسلامی است . همه اصول و
جنبه‏های اسلامی عملا در اين حادثه تجسم پيدا كرده است ، اسلام است در
جريان و در عمل و در مرحله تحقق .
می‏دانيد كه گاهی مجسمه سازيها يا نقاشيها برای يك ايده بخصوص است .
حالا اينكه گاهی اساسا هيچ ايده‏ای در آن نيست و به اصطلاح ، هنر برای هنر
و زيبايی است ، هيچ ، ولی گاهی برای نشان دادن يك فكر است . مثلا شخصی‏
كه از خارج برگشته بود ، می‏گفت از جمله چيزهايی كه من در يكی از موزه‏های‏
آنجا ديدم ، اين بود كه بر روی يك تخت ، مجسمه يك زن بسيار زيبا و
جوانی بود و مجسمه جوانی هم در كنار او بود در حالی كه جوان از جا حركت‏
كرده و يك پايش را پايين تخت و رويش را برگردانده بود . مثل اينكه‏
داشت به