نمی‏كنم بگويم جنايتی مثل جنايت كربلا در دنيا وجود نداشته است ، ولی‏
می‏توانم بگويم در مشرق زمين وجود نداشته است .
از اين نظر حادثه كربلا يك جنايت و يك تراژدی است ، يك مصيبت است‏
، يك رثاء است . اين صفحه را كه نگاه می‏كنيم ، در آن ، كشتن بيگناه‏
می‏بينيم ، كشتن جوان می‏بينيم ، كشتن شيرخوار می‏بينيم ، اسب بر بدن مرده‏
تاختن می‏بينيم ، آب ندادن به يك انسان می‏بينيم ، زن و بچه را شلاق زدن‏
می‏بينيم ، اسير را بر شتر بی جهاز سوار كردن می‏بينيم . از اين نظر
قهرمان‏حادثه كيست ؟ واضح است وقتی كه حادثه را از جنبه جنايی نگاه كنيم‏
، آن كه می‏خورد قهرمان نيست ، آن بيچاره مظلوم است . قهرمان حادثه در
اين نگاه يزيدبن‏معاويه است ، عبيدالله‏بن‏زياد است ، عمرسعد است ،
شمربن‏ذی‏الجوشن است ، خولی است و يك عده ديگر . لذا وقتی كه صفحه سياه‏