پاورقی : 1 و 2 - بحار الانوار ، جلد 45 ، صفحه 133 و مقتل الحسين ، مقرم ، صفحه 462 و اللهوف ، صفحه . 76 ای يزيد آيا تو گمان كردی كه اقطار زمين و آفاق آسمان را بر ما گرفتهای و اين يك موهبتی است از طرف خدا برای تو و ذلت و خواری است برای ما .
وارد میكنند و همين زينب ( س ) اسير رنج ديده و رنج كشيده ، در همان
محضر چنان موجی در روحش پيدا شد و چنان موجی در جمعيت ايجاد كرد كه
يزيد معروف به فصاحت و بلاغت را لال كرد . يزيد شعرهای ابنزبعری را با
خودش میخواند ، و به چنين موقعيتی كه نصيبش شده است افتخار میكند .
زينب فريادش بلند میشود : « اظننت يا يزيد حيث اخذت علينا اقطار
الارض و آفاق السماء فاصبحنا نساق كما تساق الاساری ان بنا علی الله هوانا
و بك عليه كرامه » ؟ ( 1 )
ای يزيد ! خيلی باد به دماغت انداختهای « شمخت بانفك » ( 2 ) ! تو
خيال میكنی اينكه امروز ما را اسير كردهای و تمام اقطار زمين را بر ما
گرفتهای ، و ما در مشت نوكرهای تو هستيم ، يك نعمت و موهبتی از طرف
خداوند بر تو است ؟ ! به خدا قسم تو الان در نظر من بسيار كوچك و حقير و
بسيار پست هستی ، و من برای تو يك ذره شخصيت قائل نيستم . ببينيد
اينها مردمی هستند كه بجز ايمان و شخصيت روحی و معنوی همه چيزشان را از
دست دادهاند . آن وقت شما توقع نداريد كه يك همچون شخصيتی مانند
شخصيت زينب ( س ) چنين حماسهای بيافريند ، و در شام انقلاب به وجود
بياورد ؟ همان طور كه انقلاب هم به وجود آورد .
يزيد مجبور شد در همان شام روش خودش را عوض بكند
پاورقی : 1 و 2 - بحار الانوار ، جلد 45 ، صفحه 133 و مقتل الحسين ، مقرم ، صفحه 462 و اللهوف ، صفحه . 76 ای يزيد آيا تو گمان كردی كه اقطار زمين و آفاق آسمان را بر ما گرفتهای و اين يك موهبتی است از طرف خدا برای تو و ذلت و خواری است برای ما . |