لو كان سيفك فی يديك لمادنی منه احد |
پاورقی : 1 - منتهیالامالج 1 ص . 386
گريه میكرد ، حتی مروانحكم كه از دشمنترين دشمنان بود . در نوحهسرايی خود
، گاهی همه فرزندانش و گاهی ارشد آنها را بالخصوص ياد میكرد . ابوالفضل
، هم از نظر سنی و هم از نظر كمالات روحی و جسمی ارشد فرزندانش بود . من
يكی از اين دو مرثيهای را كه از اين زن بخاطر دارم برای شما میخوانم .
اين مادر داغدار در آن مرثيههای جانسوز خودش ( بطور كلی عربها مرثيه را
خيلی جانسوز میخوانند ) اين جور میخواند :
يا من رای العباس كر علی جماهير النقد و وره من ابناء حيدر كل ليث
ذی لبد
انبئت ان ابنی اصيب براسه مقطوع يد ويلی علی شبلی امال براسه ضرب
العمد
( 1 )
پاورقی : 1 - منتهیالامالج 1 ص . 386 |