نظر منطق دينی و مذهبی . قرآن مجيد روی اين مطلب تكيه دارد كه يك امر
اگر حق و حقيقت باشد ، خود همان حقيقت بودن عاملی است برای بقاء آن ،
و نيز باطل بودن ، بی‏محتوی بودن ، بی‏فايده و بی‏اثر بودن يك پيام ، خود ،
عامل فنای آن و چيزی است كه از درون آن را از بين می‏برد . مثلی در قرآن‏
مجيد در اين زمينه هست كه می‏فرمايد : « انزل من السماء ماء فسالت اوديه‏
بقدرها فاحتمل السيل زبدا رابيا و مما يوقدون عليه فی النار ابتغاء حلية
او متاع زبد مثله كذالك يضرب الله الحق والباطل فاما الزبد فيذهب جفاء
و اما ما ينفع الناس فيمكث فی الارض كذلك يضرب الله الامثال »( 1 ) .
بطور خلاصه معنی قسمت اخير آيه را ذكر می‏كنم : بعد از اينكه موضوع آمدن‏
باران و راه افتادن سيل را بيان می‏كند ، و اينكه هر جويی و هر نهری ،
بزرگ يا كوچك به اندازه ظرفيت خود آب می‏گيرد و در خلال حركت سيل كفی‏
روی آن قرار می‏گيرد و كف احيانا روی آب را می‏پوشاند ، می‏فرمايد : اما
كف از بين می‏رود . آنچه كه به حال مردم نافع و مفيد است ، يعنی خود آب‏
باقی می‏ماند . بعد می‏گويد : اين مثل ، مثل حق و باطل است .
عوامل ديگری هم برای موفقيت يك پيام هست كه مربوط به ماهيت و
محتوای آن نيست . يك پيام وقتی می‏خواهد از روحی به روح ديگر برسد و در
روحهای مردم نفوذ بكند ، جامعه‏ای را تحت تاثير و نفوذ معنوی خودش قرار
بدهد ، بدون شك احتياج به پيام‏رسان

پاورقی :
1 - سوره رعد ، آيه . 17