حسين عليه‏السلام او را عمو خطاب می‏كند و می‏گويد عمو جان ! نصيحت من به‏
تو اين است : « اسأل الله الصبر و النصر ، و استعذ به من الجشع و الجزع‏»
( 1 ) عموجان ! از خدا مقاومت و ياری بخواه و از اينكه حرص بر تو
غالب بشود كه بدبخت می‏شوی بر خدا پناه ببر ، از جزع بترس . عمو جان !
توصيه من به تو اين است كه مبادا در مقابل فشارها و ظلمها اظهار جزع و
ناتوانی بكنی . اين چه روحيه‏ای است كه در تمام سخنانش اين روح كه ما از
آن غافل هستيم متجلی است . آن سخن اولش ، كه گفت : « خط الموت علی‏
ولد آدم مخط القلادش علی جيد الفتاش و ما اولهنی الی اسلافی اشتياق يعقوب‏
الی يوسف » ( 2 ) . در بين راه كه به كربلا می‏روند ، بعضيها با او صحبت‏
می‏كنند كه نرو خطر دارد ، و حسين عليه‏السلام در جواب ، اين شعرها را
می‏خواند :
سامضی و ما بالموت عار علی الفتی
اذا مانوی حقا و جاهد مسلما
و واسی الرجال الصالحين بنفسه
و فارق مثبورا و خالف مجرما
اقدم نفسی لا اريد بقائها
لتلقی خميسا فی الهياج عرمرما

پاورقی :
1 - الغدير ، ج 8 ، ص . 302
2 - بحارالانوار، ج 44 ، ص 366 و اللهوف، ص 25 و مقتل الحسين خوارزمی‏
، ج 2 ، ص 5 و نفس المهموم ، ص 100 و ملحقات احقاق الحق ، ج 11 ، ص‏
598 و كشف الغمه ، ج 2 ، ص . 29