هيچ چيز خبر نداشته باشد .
تاريخ كربلا يك تاريخ و حادثه مذكر مؤنث است . حادثه‏ای است كه مرد و
زن هر دو در آن نقش دارند ، ولی مرد در مدار خودش و زن در مدار خودش .
معجزه اسلام اينهاست ، می‏خواهد دنيای امروز بپذيرد ، می‏خواهد به جهنم‏
نپذيرد ، آينده خواهد پذيرفت .
اباعبدالله اهل بيت خودش را حركت می‏دهد برای اينكه در اين تاريخ‏
عظيم ، رسالتی را انجام دهند ، برای اينكه نقش مستقيمی در ساختن اين‏
تاريخ عظيم داشته باشند با قافله سالاری زينب ، بدون آنكه از مدار خودشان‏
خارج بشوند .
از عصر عاشورا ، زينب تجلی می‏كند . از آن به بعد به او واگذار شده بود
. رئيس قافله اوست ، چون يگانه مرد ، زين العابدين سلام الله عليه است‏
كه در اين وقت به شدت مريض است و احتياج به پرستاری دارد تا آنجا كه‏
دشمن طبق دستور كلی پسر زياد كه از جنس ذكور اولاد حسين هيچكس نبايد
باقی بماند ، چند بار حمله كردند تا امام زين العابدين را بكشند ولی بعد
خودشان گفتند انه لما به ( 1 ) اين خودش دارد می‏ميرد . و اين هم خودش‏
يك حكمت و مصلحت خدائی بود كه حضرت امام زين العابدين بدين وسيله‏
زنده بماند و نسل مقدس حسين بن علی باقی بماند . يكی از كارهای زينب ،
پرستاری امام زين العابدين است .

پاورقی :
1 - بحار الانوار ج 45 ص 61 ، اعلام الوری ص 246 ، ارشاد شيخ مفيد ص‏
. 242