آن صفحه ديگر بيشتر قابل مطالعه است . از نظر آن صفحه ، جنبه مثبت دارد
، صورت فعالی دارد ، نمايشگاهی است از عظمت و علو بشريت ، از رفعت‏
بشريت ، نمايشگاه معالی و مكارم انسانيت است ، سراسر حماسه است ،
عظمت و شجاعت و حق خواهی و حق‏پرستی در آن موج می‏زند . از اين‏نظر ، ديگر
قهرمان داستان ما پسر معاويه و پسر زياد و پسر سعد و ديگران نيستند .
ازاين نظر قهرمان داستان ، پسران علی ( ع ) هستند ، حسين‏بن‏علی (
عليهماالسلام ) است ، عباس‏بن‏علی ( عليهماالسلام ) است ، دختر علی ( ع )
زينب است ، يك عده از مردان فداكار درجه اولی هستند كه خود حسين ( ع )
كه حاضر نيست يك كلمه مبالغه و گزاف در سخنش باشد ، آنها را ستايش‏
می‏كند .
امام‏حسين ( ع ) در شب عاشورا اصحاب خودش را ستايش كرد . نگفت يك‏
عده مردم بيگناه و بيچاره فردا كشته می‏شويد و به عمر شما خاتمه داده‏
می‏شود ، بلكه آنها را ستايش كرد و فرمود :
« فانی لا اعلم اصحابا اوفی و لا خيرا من اصحابی » ( 1 ) ، من يارانی در
جهان بهتر از ياران خودم سراغ ندارم ، يعنی من شما را بر ياران بدر كه‏
ياران پيغمبر ( ص ) بودند ، ترجيح می‏دهم ، بر ياران پدرم علی ( ع )
ترجيح می‏دهم ، بر يارانی كه قرآن كريم برای انبياء ذكر می‏كند
« و كاين من نبی قاتل معه ربيون كثير فما وهنوا لما اصابهم فی

پاورقی :
1 - بحارالانوار ، ج 44 و ارشادشيخ مفيد ، ص 231 و اعلام‏الوری ، ص 234
و مقتل‏الحسين مقرم ص 258 و تاريخ طبری ، ج 6 ، ص 238 و 239 و
كامل‏ابن‏اثير ، ج 4 ، ص 24 و مقتل الحسين‏خوارزمی ، ج 1 ، ص 247.