خودش را نيازمند به يك نظام فكری و عقيدتی به عنوان تكيهگاه و پشتوانه
میداند . میخواهد آن نظام به صورت يك فلسفه باشد ، يك ايسم داشته باشد
يا به صورت مذهب باشد . دستگاه يزيد نمیتوانست بدون يك پشتوانه فكری
و اعتقادی يا لااقل بدون آنكه اعتقادات موجود مردم را توجيه كرده باشد ،
كارش را انجام بدهد .
خيال نكنيد آنها اين قدر احمق بودند كه بگويند سرها سر نيزه ، گور پدر
مردم و افكارشان ، بلكه در هر حال ، در مقام اغفال افكار مردم و القای
يك سلسله افكار و انديشهها بودند تا فكر مردم قانع بشود كه وضع موجود
بهترين وضع است ، بايد همين طور باشد . البته در ميان يك عده مردم
|