پيشوايی است ، قول آنها ، عمل آنها ، قيام آنها ، نهضت آنها سند و حجت‏
است ، نبايد در سخنانشان ، در شخصيتشان ، در تاريخچه‏شان تحريفی واقع شود
. درباره اميرالمؤمنين علی عليه السلام ، ما شيعيان چقدر افسانه گفته‏ايم !
در اينكه علی عليه السلام مرد خارق العاده‏ای بوده و بحثی نيست . در
شجاعت علی عليه‏السلام كسی شك ندارد . دوست و دشمن اعتراف دارند كه‏
شجاعت علی عليه السلام شجاعت فوق افراد عادی بوده است . علی عليه السلام‏
در هيچ ميدان جنگی ، با هيچ پهلوانی نبرد نكرد مگر اينكه آن پهلوان را
كوبيد و بزمين زد . اما مگر افسانه سازها و اسطوره سازها به همين مقدار
قناعت كردند ؟ ! ابدا . مثلا گفته‏اند علی عليه السلام در جنگ خيبر با
مرحب خيبری روبرو شد ، مرحب چقدر فوق العادگی داشت . مورخين هم‏
نوشته‏اند كه علی در آنجا ضربتش را كه فرود آورد اين مرد را دو نيم كرد (
نمی‏دانم كه اين دو نيم كامل بوده يا نه ) ولی در اينجا يك حرفها ، و يك‏
افسانه‏هايی درست كردند كه دين را خراب می‏كند . می‏گويند به جبرئيل وحی‏
شد فورا بزمين برو كه اگر شمشير علی فرود بيايد ، زمين را دو نيم می‏كند ،
به گاو و ماهی خواهد رسيد ، بال خود را زير شمشير علی بگير . رفت گرفت‏
، علی هم شمشيرش را آنچنان فرود آورد كه مرحب دو نيم شد و اگر آن دو
نيم را در ترازو می‏گذاشتند با هم برابر بودند ! بال جبرئيل از شمشير علی‏
آسيب ديد و مجروح شد ، تا چهل شبانه روز نتوانست به آسمان برود . وقتی‏
كه به آسمان رفت خدا از او سؤال كرد اين چهل روز كجا بودی ؟ خدايا در
زمين بودم ، تو به من ماموريت داده بودی . چرا زود برنگشتی ؟ خدايا
شمشير علی كه فرود آمد بالم را