فان عشت لم اندم و ان مت لم الم
|
كفی بك ذلا ان تعيش و ترغما (1)
|
به من میگوئيد نرو ، ولی خواهم رفت . میگوئيد كشته میشوم ، مگر مردن
برای يكجوانمرد ننگ است ؟ مردن آن وقت ننگ است كه هدف انسان پست
باشد و بخواهد برای آقائی و رياست كشته بشود كه میگويند به هدفش نرسيد
. اما برای آن كسی كه برای اعلای كلمه حق و در راه حق كشته میشود كه ننگ
نيست . چرا كه در راهی قدم برمیدارد كه صالحين و شايستگان بندگان خدا
قدم برداشتهاند .
پس چون در راهی قدم بر میدارد كه با يك آدم هلاك شده بدبخت و
گناهكار مثل يزيد مخالفت میكند بگذار كشته بشود . شما میگوئيد كشته
میشوم ، يكی از اين دو بيشتر نيست : يا زنده میمانم يا كشته میشوم .
« فان عشت لم اندم » اگر زنده ماندم ، كسی نمیگويد تو چرا زنده ماندی .
« و ان مت لم الم» و اگر در اين راه كشته بشوم ، احدی در دنيا مرا ملامت
نخواهد كرد اگر بداند كه من در چه راهی رفتم ،
كفی بك ذلا ان تعيش و ترغما
|
، برای بدبختی و ذلت تو كافی است كه زندگی بكنی اما دماغت را به خاك
بمالند . باز میبينيد كه حماسه
پاورقی :
1 - فی رحاب ائمةاهلالبيت ، ج 3 ، ص 97 و مناقب ابنشهرآشوب ، ج 4
، ص 69 و مقتل الحسين ، مقرم ، ص 217 و بحارالانوار ، ج 45 ، ص 238 و
ارشادشيخمفيد ، ص 225 ، در اين سه كتاب آخر ، اين ابيات بغير از بيت
سوم و در كتاب اعلامالوری ص 230 بغير از بيت سوم و چهارم ذكر شده است.