هزار نفر را كشت كه حساب كردم اگر در هر ثانيه يك نفر كشته شود ، شش‏
ساعت و پنجاه و چند دقيقه و چند ثانيه وقت می‏خواهد . پس حرف اين مرد
بزرگ ، حاجی نوری را باور كنيم كه می‏گويد : اگر كسی بخواهد امروز بگريد،
اگر كسی بخواهد امروز ذكر مصيبت كند ، بايد بر مصائب جديده ابا عبدالله‏
بگريد ، بر اين دروغهائی كه به اباعبدالله عليه السلام نسبت داده می‏شود ،
گريه كند .
نمونه ديگر ، اربعين است . اربعين كه می‏رسد ، همه ، اين روضه را
می‏خوانند و مردم هم خيال می‏كنند اين طور است كه اسراء از شام به كربلا
آمدند و در آنجا با جابر ملاقات كردند و امام زين العابدين هم با جابر
ملاقات كرد . در صورتی كه بجز در كتاب لهوف كه آن هم نويسنده‏اش يعنی‏
سيد بن طاووس در كتابهای ديگرش آن را تكذيب كرده و لااقل تاييد نكرده‏
است ، در هيچ كتاب ديگری چنين چيزی نيست و هيچ دليل عقلی هم اين را
تاييد نمی‏كند ، ولی مگر می‏شود اين قضايائی را كه هر سال گفته می‏شود از
مردم گرفت ؟ ! جابر اولين زائر امام حسين عليه‏السلام بوده است و اربعين‏
هم جز موضوع زيارت قبر امام حسين عليه‏السلام هيچ چيز ديگری ندارد . موضوع‏
تجديد عزای اهل بيت نيست ، موضوع آمدن اهل بيت به كربلا نيست ، اصلا
راه شام از كربلا نيست ، راه شام به مدينه ، از همان شام جدا می‏شود .
آن چيزی كه بيشتر دل انسان را به درد می‏آورد اينست كه اتفاقا در ميان‏
وقايع تاريخی كمتر واقعه‏ای است كه از نظر نقلهای معتبر به اندازه حادثه‏
كربلا غنی باشد . من در سابق خيال می‏كردم كه اساسا