كه هر عالمی برای اينكه حيثيت و مقامش محفوظ بماند ( حالا آن عذر درست‏
است يا نه ، من كار ندارم ، بالاخره جريان اجتماعی كار خودش را می‏كند )
، از خطابه خواندن و تبليغ و هدايت و ارشاد مردم پرهيز داشته باشد ، كار
تبليغ و هدايت و ارشاد بدست افرادی می‏افتد كه هيچگونه صلاحيتی ندارند و
كارشان از جودی و جوهری شروع شده است . آن وقت آيا می‏توان انتظار داشت‏
كه پيام اسلام ، پيام خدا ، پيام پيغمبر ، پيام علی ، اين مكتب عظيم و
وسيع دارای جنبه‏های مختلف دنيائی و آخرتی ، سالم به دست مردم برسد ؟ چه‏
انتظار غلطی !
مقام شامخ زينب در تبليغ او بروز كرد . شما ببينيد اهل بيت امام حسين‏
عليه السلام چه ماهرانه تبليغ كرده‏اند . دو سه نكته است كه تا انسان به‏
اينها توجه نداشته باشد ، به ارزش تبليغ اهل بيت و در واقع به ارزش‏
سفر تبليغاتيشان پی نمی‏برد . كار اباعبدالله حساب شده بود ، يعنی اين‏
سفر را به دست دشمن درست كرد ، دشمن ، اين سفر را به وجود آورد . دشمن‏
به خيال خودش اسير حمل می‏كند اما در حقيقت دارد مبلغ می‏فرستد .
نكته‏ای را عرض می‏كنم ، هميشه در جامعه بشری هر قدرت جابره‏ای هر
اندازه زور داشته باشد بالاخره نياز به يك پشتوانه فكری و فلسفی و عقيدتی‏
دارد ، يعنی يك نظام اعتقادی لازم دارد كه تكيه‏گاه نظام اقتصادی و سياسی‏
و وضع موجود آن باشد . بشر بالاخره نياز به فكر دارد ، اگر جامعه‏ای درست‏
به نظام فاسد حاكم بر خود فكر بكند ، محال است كه آن نظام بماند . اين‏
است كه هر نظام موجودی