پاورقی : 1 - بحار الانوار ج 45 ص 58 ، اللهوف ص 55 ، و نظير اين عبارت در مقتل الحسين مقرم ص 396 و مقتل الحسين خوارزمی ج 2 ص 39 آمده است كه تماما از حميدبن مسلم روايت میكنند . 3 و 2 - بحار الانوار ج 45 ص 59 ، اللهوف ص 56 ، مقتل الحسين مقرم ص . 396
در عصر روز يازدهم ، اسراء را آوردند و سوار كردند بر مركبهايی ( شتر
يا قاطر يا هر دو ) كه پالانهای چوبين داشتند و مقيد بودند كه اسراء ،
پارچهای روی پالانها نگذارند برای اينكه زجر بكشند . بعد اهل بيت خواهشی
كردند كه پذيرفته شد . آن خواهش اين بود : قلن بحق الله الا مامررتم بنا
علی مصرع الحسين ( 1 ) گفتند شما را به خدا حالا كه ما را از اينجا میبريد
، ما را از قتلگاه حسين عبور بدهيد برای اينكه میخواهيم برای آخرين بار
با عزيزان خودمان خداحافظی كرده باشيم . در ميان اسراء تنها امام زين
العابدين بودند كه به علت بيماری پاهای مباركشان را زير شكم مركب بسته
بودند ، ديگران روی مركب آزاد بودند . وقتی كه به قتلگاه رسيدند ، همه
بیاختيار خودشان را از روی مركبها به روی زمين انداختند . زينب سلام الله
عليها خودش را میرساند به بدن مقدس اباعبدالله ، آن را به يك وضعی
میبيند كه تا آن وقت نديده بود ، بدنی میبيند بی سر و بیلباس . با اين
بدن معاشقه میكند و سخن میگويد « بابی المهموم حتی قضی ، بابی العطشان
حتی مضی » (2) آنچنان دلسوز ناله كرد كه فابكت و الله كل عدو و صديق (3)
يعنی كاری كرد كه اشك دشمن جاری شد، دوست و دشمن به گريه در آمدند.
مجلس عزای حسين را برای اولين بار زينب ساخت . ولی در
پاورقی : 1 - بحار الانوار ج 45 ص 58 ، اللهوف ص 55 ، و نظير اين عبارت در مقتل الحسين مقرم ص 396 و مقتل الحسين خوارزمی ج 2 ص 39 آمده است كه تماما از حميدبن مسلم روايت میكنند . 3 و 2 - بحار الانوار ج 45 ص 59 ، اللهوف ص 56 ، مقتل الحسين مقرم ص . 396 |