اين راه ، راهی است كه خدا تعيين كرده ، راهی است كه خدا آن را پسنديده‏
، پس ما اين راه را انتخاب می‏كنيم . رضای ما رضای خدا است . فقط سه ،
چهار خط بيشتر نيست ، اما بيش از يك كتاب نيرو و اثر می‏بخشد . در آخر
وقتی می‏خواهد به مردم ابلاغ كند كه چه می‏خواهم بگويم و از شما چه می‏خواهم‏
، می‏فرمايد :
هر كس كه آمده است تا خون قلب خودش را در راه ما بذل كند ، هر كس‏
تصميم گرفته است كه به ملاقات با خدای خويش برود ، آماده باشد ، فردا
صبح ما كوچ می‏كنيم . شب عاشورا ، صوتهای زيبا و عالی و بلند و تلاوت‏
قرآن را می‏شنويم ، صدای زمزمه و همهمه‏ای را می‏شنويم كه دل دشمن را جذب‏
می‏كند و به سوی خود می‏كشد . ديشب عرض كردم اصحابی كه از مدينه با حضرت‏
آمدند خيلی كم بودند ، شايد به بيست نفر نمی‏رسيدند ، چون يك عده در بين‏
راه جدا شدند و رفتند . بسياری از آن هفتاد و دو نفر در كربلا ملحق شدند و
باز بسياری از آنها از لشكر عمر سعد جدا شده و به سپاه اباعبدالله ملحق‏
شدند . از جمله ، بعضی از آنها كسانی بودند كه وقتی از كنار اين خيمه‏
عبور می‏كردند ، صدای زمزمه عالی و زيبائی را می‏شنيدند : صدای تلاوت قرآن‏
، ذكر خدا ، ذكر ركوع ، ذكر سجود ، سوره حمد ، سوره‏های ديگر . اين صدا ،
اينها را جذب می‏كرد و اثر می‏بخشيد . يعنی اباعبدالله و اصحابش از هر
گونه وسيله‏ای كه از آن بهتر می‏شد استفاده كرد ، استفاده كردند . تا برسيم‏
به ساير وسائلی كه اباعبدالله عليه السلام در صحرای كربلا استفاده كرد .
خود صحنه‏ها را با اباعبدالله طوری ترتيب داده