پاورقی : 2 و 1 - بحار الانوارج 44 صفحه 364 ، مقتل الحسين مقرم صفحه 195.
گذشته از اينكه از نظر قرائن تاريخی روشن است ، از نظر منطق و روايات و
براساس اعتقاد ما مبنی بر امامت حضرت سيدالشهداء نيز تاييد میشود .
يكی از مسائلی كه هم تاريخ درباره آن صحبت كرده و هم اخبار و احاديث
از آن سخن گفتهاند ، اين است كه چرا اباعبدالله در اين سفر پر خطر ، اهل
بيتش را همراه خود برد ؟ خطر اين سفر را همه پيش بينی میكردند ، يعنی
يك امر غير قابل پيش بينی حتی برای افراد عادی نبود . لهذا قبل از آنكه
ايشان حركت بكنند تقريبا میشود گفت تمام كسانی كه آمدند و مصلحت
انديشی كردند ، حركت دادن اهل بيت به همراه ايشان را كاری بر خلاف
مصلحت تشخيص دادند ، يعنی آنها با حساب و منطق خودشان كه در سطح عادی
بود و به مقياس و معيار حفظ جان اباعبدالله و خاندانش ، تقريبا به
اتفاق آراء به ايشان میگفتند آقا ! رفتن خودتان خطرناك است و مصلحت
نيست يعنی جانتان در خطر است ، تا چه رسد كه بخواهيد اهل بيتتان را هم
با خودتان ببريد . اباعبدالله جواب داد نه ، من بايد آنها را ببرم . به
آنها جوابی میداد كه ديگر نتوانند در اين زمينه حرف بزنند . به اين
ترتيب كه جنبه معنوی مطلب را بيان میكرد ، كه مكرر شنيدهايد كه ايشان
استناد كردند و به رؤيايی كه البته در حكم يك وحی قاطع است . فرمود :
در عالم رؤيا جدم به من فرموده است : « ان الله شاء ان يراك قتيلا » (1)
گفتند پس اگر اين طور است ، چرا اهل بيت و بچهها را همراهتان میبريد ؟
پاسخ دادند اين را
پاورقی : 2 و 1 - بحار الانوارج 44 صفحه 364 ، مقتل الحسين مقرم صفحه 195. |