پاورقی : 1 - بحار الانوار جلد 44 صفحه 392 ، اعلام الوری صفحه 234 ، از ارشاد شيخ مفيد صفحه 231 ، مقتل الحسين مقرم صفحه . 257 معلوم میشود كه خيمهای بوده است كه اختصاص به مشكهای آب داشته و از همان روزهای اول آبها را در آن خيمه جمع میكردهاند .
در شب عاشورا امام عليه السلام اصحابش را در خيمه عند قرب الماء (1) يا
نزديك آن خيمه جمع كرد و آن خطابه بسيار معروف شب عاشورا را به آنها
القاء كرد كه نمیخواهم آن را به تفصيل نقل كنم . در اين خطبه امام بطور
خلاصه به آنها میگويد شما آزاد هستيد . امام نمیخواسته كسی رو دربايستی
داشته باشد و خودش را مجبور ببيند ، حتی كسی خيال كند كه به حكم بيعت
لازم است بماند . لذا میگويد همه شما را آزاد كردم ، همه يارانم ،
خاندانم ، برادرانم ، فرزندانم ، برادرزادههايم . اينها جز به شخص من به
كس ديگری كار ندارند ، شب تاريك است و از اين تاريكی شب استفاده
كنيد و برويد و آنها هم قطعا با شما كاری ندارند . در اول هم از اينها
تجليل میكند و میگويد منتهای رضايت را از شما دارم ، اصحابی بهتر از
اصحاب خودم سراغ ندارم ، اهل بيتی بهتر از اهل بيت خودم سراغ ندارم .
اما همه آنها بطور دسته جمعی میگويند آقا چنين چيزی مگر ممكن است ،
جواب پيغمبر را چه بدهيم ، وفا كجا رفت ، انسانيت كجا رفت ، محبت
كجا رفت ، عاطفه كجا رفت ؟ و آن سخنان پر شوری كه آنجا گفتند كه واقعا
دل سنگ را كباب میكند ، يعنی انسان را به هيجان میآورد . يكی میگويد
مگر يك جان هم ارزش اين حرفها را دارد كه كسی بخواهد فدای شخصی مثل تو
كند ، ای كاش
پاورقی : 1 - بحار الانوار جلد 44 صفحه 392 ، اعلام الوری صفحه 234 ، از ارشاد شيخ مفيد صفحه 231 ، مقتل الحسين مقرم صفحه . 257 معلوم میشود كه خيمهای بوده است كه اختصاص به مشكهای آب داشته و از همان روزهای اول آبها را در آن خيمه جمع میكردهاند . |