پاورقی : 1 - نهجالفصاحه ، ص 470 حديث . 2215
میكشيدند و به منازل میبردند . در مدينه فقط چاه بود و نهر نبود . هنوز
هم نهر نيست ) كه زياد هم بودند در حالی كه مشك به دوششان بود ، وقتی
میآمدند از جلوی منزل امام عبور كنند ، با شنيدن صدای امام ، پاهايشان
قدرت رفتن را از دست میداد و با همان بار سنگين مشك پر از آب بر دوش
میايستادند كه صدای قرآن را بشنوند تا وقتی كه قرآن امام تمام میشد . همه
اينها چه را میرساند ؟ استفاده كردن از وسائل مشروع برای رساندن پيام
الهی .
چرا امام قرآن را با آهنگ بسيار زيبا و لطيف میخواند ؟ او میخواست
به همين وسيله تبليغ كرده باشد ، میخواست قرآن را به اين وسيله به مردم
رسانده باشد . مسئله شعر را وقتی انسان در مورد اسلام مطالعه میكند ،
مسائل عجيبی را میبيند . پيغمبر اكرم ( ص ) هم با شعر مبارزه كرد و هم
شعر را ترويج كرد . با شعرهايی مبارزه كرد كه به اصطلاح امروز متعهد نيست
، يعنی شعری نيست كه هدفی داشته باشد ، صرفا تخيل است ، سرگرمكننده
است ، اكاذيب است . مثلا كسی شعر میگفت در وصف اينكه نيزه فلان كس
اين طور بود يا اسبش آنطور بود يا در وصف معشوق و زلفاو ، يا كسی را
هجو و شخصيتی را مدح میكرد برای اينكه پول بگيرد . پيغمبر ( ص ) شديدا
با اين نوع شعر مبارزه میكرد . فرمود : « لان يمتلی جوف رجل قبحا خير له
من ان يمتلی شعرا » ( 1 ) . اگر درون انسان پر از چرك باشد بهتر از آن
است كه پر از شعرهای مزخرف باشد . ولی باز فرمود :
پاورقی : 1 - نهجالفصاحه ، ص 470 حديث . 2215 |