میرفتند در صندوقخانهها ، درها را از پشت میبستند ، بعد كسی كه میخواست
جمله را نقل كند ، طرف را قسمهای مؤكد میداد كه من به اين شرط برای تو
نقل میكنم كه آن را برای احدی نقل نكنی ، مگر برای كسی كه به اندازه
خودت قابل اعتماد باشد ، و تو هم او را به همين اندازه قسم بدهی كه برای
شخص غير قابل اعتماد نقل نكند .
سومين جهت تقدس نهضت حسينی اين است كه در آن يك رشد و بينش
نيرومند وجود دارد . يعنی اين قيام و حماسه از آن جهت مقدس است كه
قيام كننده چيزی را میبيند كه ديگران نمیبينند ، همان مثل معروف ، آنچه
را كه ديگران در آينه نمیبينند او در خشت خام میبيند . اثر كار خودش را
میبيند ، منطقی دارد مافوق منطق افراد عادی ، مافوق منطق عقلائی كه در
اجتماع هستند . ابنعباس ، ابنحنفيه ، ابنعمر و عده زيادی در كمال خلوص
نيت ، حسينبنعلی ( عليهماالسلام ) را از رفتن به كربلا نهی میكردند ، آنها
روی منطق خودشان حق داشتند ، ولی حسين ( ع ) چيزی را میديد كه آنها
نمیديدند . نه آنها به اندازه حسينبنعلی ( عليهماالسلام ) خطر را احساس
میكردند و نه میتوانستند بفهمند كه چنين قيامی در آينده چه آثار بزرگی
دارد . اما او بطور واضح میديد . چندين بار گفت : به خدا قسم اينها مرا
خواهند كشت ، و به خدا قسم كه با كشته شدن من ، اوضاع اينها زيرورو
خواهد شد . اين بينش قوی اوست .
حسينبنعلی عليهماالسلام يك روح بزرگ و يك روح مقدس است . اساسا روح
كه بزرگ شد ، تن به زحمت میافتد ، و روح كه كوچك شد ، تن آسايش پيدا
میكند . اين خود يك حسابی است . اين عباسها
|