عامل دوم
عامل دوم تمايل بشر به اسطوره سازی و افسانهسازی است و اين در تمام تواريخ دنيا وجود دارد . در بشر ، يك حس قهرمان پرستی هست كه در اثر آن درباره قهرمانهای ملی و قهرمانهای دينی افسانه
میبرند ، ابن زياد به مسلم میگويد : پسر عقيل ! چه شد كه آمدی به اين شهر
، مردم وضع مطمئن و آرامی داشتند ، تو آمدی آشوب كردی ، ايجاد اختلاف و
فتنه انگيزی كردی ! مسلم هم مردانه جواب داد :
اولا آمدن ما به اين شهر ابتدايی نبود . مردم اين شهر از ما دعوت كردند
، نامههای فراوان نوشتند و آن نامهها موجود است . و در آن نامهها
نوشتهاند پدر تو ، زياد ، در سالهايی كه در اينجا حكومت كرده ، نيكان
مردم را كشته ، بدان را بر نيكان مسلط كرده و انواع ظلمها و اجحافها به
مردم كرده است . از ما دعوت كردند برای اينكه عدالت را برقرار كنيم .
ما برای برقراری عدالت آمدهايم . و حكومت اموی برای اينكه تحريف معنوی
كرده باشد ، از اين جور قضايا زياد گفت ، ولی تاريخ اسلام تحت تاثير اين
تحريف واقع نشد . و شما يك مورخ و صاحبنظر را در دنيا پيدا نمیكنيد كه
بگويد حسين بن علی العياذ بالله قيام نابجايی كرد ، آمد كلمه مردم را
تفريق كند ، اتحاد را از بين ببرد . خير ، دشمن نتوانست در حادثه كربلا
تحريفی ايجاد كند . در حادثه كربلا هر چه تحريف شده ، با كمال تاسف از
ناحيه دوستان است .
عامل دوم عامل دوم تمايل بشر به اسطوره سازی و افسانهسازی است و اين در تمام تواريخ دنيا وجود دارد . در بشر ، يك حس قهرمان پرستی هست كه در اثر آن درباره قهرمانهای ملی و قهرمانهای دينی افسانه |