بشر اگر با ايمان باشد . موحد باشد ، اگر با خدا پيوند داشته باشد ،
اگر به آن دنيا ايمان داشته باشد ، يك تنه بيست هزار ، سی هزار نفر را
از نظر روحی شكست میدهد . آيا اين برای ما نبايد درس باشد ؟ نمونه
اينها را كجا پيدا میكنيد ؟ چه كسی را در دنيا پيدا میكنيد كه در شرايطی
مثل شرايط حسينبنعلی ( ع ) قرار بگيرد و دو كلمه از آن خطابه او را
بتواند بخواند ؟ دو كلمه از خطابه زينب سلامالله عليها در دم دروازه كوفه
را بتواند بخواند ؟ اگر گفتند اين عزا را احياء كنيد ، زنده نگهداريد ،
برای اين است كه اين نكتهها را بفهميم و دريابيم ، برای اينكه عظمت
حسين ( ع ) را درك كنيم ، برای اينكه اگر اشكی میريزيم از روی معرفت
باشد . معرفت حسين ( ع ) ما را بالا میبرد ، ما را انسان میكند ، ما را
آزاد مرد میكند ، ما را اهل حق و حقيقت میكند ، اهل عدالت میكند ، يك
مسلمانواقعی میكند . مكتب حسين ( ع ) ، مكتب انسانسازی است نه مكتب
گنهكارسازی . حسين ( ع ) سنگر عمل صالح است ، نه سنگر گناهكاری .
نوشتهاند در صبح روز عاشورا حسين عليهالسلام همينكه نماز صبح را با
اصحابش خواند ، برگشت به آنها فرمود : اصحاب من آماده باشيد . مردن جز
پلی كه شما را از دنيايی به دنيای ديگر عبور میدهد ، نيست . از يك
دنيای بسيار سخت به يك دنيای بسيار عالی و شريف و لطيف عبور میدهد .
اين سخنش بود ، اما عملش را ببينيد . اين را حسينبنعلی ( عليهماالسلام )
نگفته است ، كسانی كه وقايعنگار بودهاند گفتهاند . حتی هلالبننافع كه
وقايعنگار عمرسعد است ، اين قضيه را گفته است . میگويد من از حسينبنعلی
( عليهماالسلام ) تعجب میكنم كه هر چه شهادتش نزديكتر و كاربر او
|