درك بكند كه ميان سفيدوسياه فرق است !
اين را می‏گويند شخصيت باختگی . اينها چون در محيطی قرار گرفته‏اند كه‏
آن محيط اين طور فكر می‏كند ، به جای اينكه يك ذره استقلال فكری داشته‏
باشند و بر دهان گوينده آن سخن بكوبند و بگويند حرف تو حرف مفت و
مزخرفی است و مگر اختلاف رنگ می‏تواند سبب امتياز فضيلت در ميان افراد
بشر باشد ، آنطور افسرده می‏شوند و خود را می‏بازند . زيرا او می‏گويد وقتی‏
فرنگی اين طور فكر می‏كند لابد اين طور درست است !
ما مردم ايران يك حسن داريم و يك عيب . حسن ما مردم اين است كه در
مقابل حقيقت تعصب كمی داريم و شايد می‏توانيم بگوئيم بی تعصب هستيم .
يعنی اگر با حقايقی برخورد بكنيم و آنها را درك بكنيم شايد از هر ملت‏
ديگر زودتر تسليم آن حقايق می‏شويم ، ولی يك عيب بزرگی در ما ملت ايران‏
هست كه به موازات اينكه در مقابل حقايق تسليم می‏شويم ، به حماسه‏ها و
اركان شخصيت خودمان زياد پايبند نيستيم ، و با يك حرف پوچ زود آن را
از دست می‏دهيم و رها می‏كنيم . هيچ ملتی به اندازه ما نسبت به شعائر
خودش بی‏اعتنا نيست . شما هنديها و ژاپنيها و اعراب را ديده‏ايد ، آنها
هم مثل ما مشرق‏زمينی هستند ، لكن از اين نظر مثل ما نيستند . به اندازه‏ای‏
كه ما در مقابل لغات و عادات اجنبی تسليم هستيم هيچ ملتی تسليم نيست .
به عكسهائی كه در كتابهای تاريخ علوم هست نگاه كنيد ، می‏بينيد دانشمندان‏
درجه اول هند با همان عمامه و لباس خودشان هستند .