مخاطب را يك زن قرار داده می‏گويد : ای زن ، ای خواهر ! تا بحال اگر
مرا ام البنين می‏ناميدی بعد از اين ديگر ام البنين نگو ، چون اين كلمه‏
خاطرات مرا تجديد می‏كند ، مرا بياد فرزندانم می‏اندازد . ديگر بعد از اين‏
مرا به اين اسم نخوانيد . بله در گذشته من پسرانی داشتم ولی حالا كه‏
هيچيك از آنها نيستند . رشيدترين فرزندانش جناب ابوالفضل بود و
بالخصوص برای جناب ابوالفضل ، مرثيه بسيار جانگدازی دارد ، می‏گويد :
يا من رای العباس كر علی جماهير النقد و وراه من ابناء حيدر كل ليث‏
فی لبد
انبئت ان ابنی اصيب براسه مقطوع يد ويلی علی شبلی امال براسه ضرب‏
العمد
لو كان سيفك فی يديك لما دنی منه احد ( 1 )
پرسيده بود كه پسر من ، عباس شجاع و دلاور من چگونه شهيد شد ؟ دلاوری‏
حضرت ابوالفضل العباس از مسلمات و قطعيات تاريخ است . او فوق العاده‏
زيبا بوده است كه در كوچكی به او می‏گفتند قمر بنی‏هاشم ، ماه بنی‏هاشم ،
در ميان بنی‏هاشم می‏د رخشيده است . اندامش بسيار رشيد بوده كه بعضی از
مورخين معتبر نوشته‏اند هنگامی كه سوار بر اسب می‏شد ، وقتی پايش را از
ركاب بيرون می‏آورد ، سر انگشتانش زمين را خط می‏كشيد . بازوها بسيار قوی‏
و بلند ، سينه بسيار پهن . می‏گفت كه پسرش به اين مفتيها كشته نمی‏شد .
از ديگران

پاورقی :
1 - همان مدرك .