شعر الحاقی در مثنوی اضافه كردهاند كه خدا میداند . مثلا يك شعر عالی
راجع به اثر محبت در مثنويهای اصل بوده است كه میگويد :
از محبت تلخها شيرين شود
|
وز محبت مسها زرين شود
|
كه حرف حسابی است . محبت مثل چيزی است كه تلخها را شيرين میكند ،
محبت حكم كيميا را دارد كه مس وجود انسان را تبديل به زر میكند . بعد
ديگران آمدند و بدون اينكه تناسبی وجود داشته باشد اشعاری به آن افزودند
. مثلا گفتند : از محبت مار موری میشود ، و يا از محبت مثلا سقف ديوار
میشود و يا از محبت خربزه هندوانه میشود كه اينها ديگر ربطی به موضوع
ندارد . البته اينها نبايد بشود ولی اين تحريفها به حيات و سعادت
اجتماع ضربه نمیزند ، در مسير اجتماع انحرافی ايجاد نمیكند ، اما تحريف
در چيزهائی كه بستگی به اخلاق و تربيت و دين مردم دارد خطرناك است ، و
وای به آنجا كه در اسناد و پشتوانههای زندگی بشر تحريف صورت بگيرد .
حادثه كربلا برای ما مردم ، خواهی نخواهی يك حادثه بزرگ اجتماعی است
. يعنی در تربيت ما ، در خلق و خوی ما اين حادثه اثر دارد .
حادثهای است كه خود بخود بدون اينكه هيچ قدرتی ما مردم را مجبور كرده
باشد ، ميليونها نفر و قهرا ميليونها ساعت از وقت خودمان را برای
استماع قضايای مربوط به آن صرف میكنيم ، ميليونها تومان در اين راه خرج
میكنيم . اين قضيه بايد همان طوری كه بوده است بدون كم و زياد بيان شود
و اگر كوچكترين