می‏گوئيم آن وقت شما خواهيد فهميد كه ما خيلی از اين شرايط را واجد
نيستيم . اولا خود واعظ بايد پاكدل باشد . بعد می‏گويد : بعبارش بليغة و
نغمة رخيمة آهنگ صدای آن واعظ بايد آهنگ خوبی باشد تا بهتر بر دل مستمع‏
اثر بگذارد . سخن واعظ بايد بليغ باشد تا بر روح مستمع اثر بگذارد . خود
قيافه واعظ در ميزان تأثير سخن او مؤثر است . اينها را عرض می‏كنم برای‏
اينكه بدانيد كه معنی رساندن خودش نقش مهمی دارد . اينها وسيله است ،
خصوصيات است ، كيفيات است ، وسائلی است كه پيام را می‏خواهد به‏
اطراف و اكناف ، به افراد و اشخاص برساند .
باز مسئله ديگری عرض بكنم : خود قرآن خواندن چطور ؟ البته قرآن مثل‏
اذان نيست . برای اذان يك نفر بالای مأذنه می‏رود و اذان می‏گويد و
گفته‏اند مؤذن بايد صيت باشد ، ولی قرآن را همه می‏خوانند . همه كسانی كه‏
می‏خوانند ، موظفند آن را هر چه می‏توانند زيبا بخوانند . اين ، هم در روح‏
قاری بهتر اثر می‏گذارد و هم در روح شنونده . اين مسئله ترتيل در قرآن :
« و رتل القرآن ترتيلا »( 1 ) يعنی چه ؟ يعنی وقتی كه كلمات را می‏خوانی‏
آنقدر تند نخوان كه چسبيده به يكديگر باشد ، آنقدر هم بين آنها فاصله‏
نينداز كه اين كلمه از آن كلمه بی‏خبر باشد . طوری اين كلمات را بخوان كه‏
حالت القائی داشته باشد . جوری بخوان كه گوئی خودت داری با خودت حرف‏
می‏زنی . به قول

پاورقی :
1 - سوره مزمل آيه . 4