پاورقی : 1 - سوره طه ، آيه . 25 2 - سوره طه ، آيه . 26 3 - سوره مزمل ، آيه . 5 4 - سوره طه ، آيه . 27 5 - سوره طه ، آيه . 28
ندارد . ناگهان در نقطهای از آن بيابان نوری را میبيند ( در وادی طور ،
وادی سينا ) . فكر میكند آتش است . میرود آنجا ، معلوم میشود كه آتش
نيست ، جريان ، جريان ديگری است . در همانجا موسی بن عمران مبعوث
میشود ، ندا میرسد كه از اين به بعد رسول ما هستی يعنی مبلغ خدا هستی ،
پيام ما را بايد به فرعون و فرعونيان برسانی . موسی میفهمد كه يك مبلغ ،
شرايطی دارد . پيغمبری خودش را كافی نمیداند ، تقاضاهايی دارد : « رب
اشرح لی صدری » ( 1 ) خدايا به من حوصله فراوان بده ، شرح صدر بده
آنچنانكه عصبانی نشوم ، ناراحت نشوم ، به تنگ نيايم ، دريا دلم كن كه
كار تبليغ دريادلی میخواهد ، « و يسر لی امری »( 2 ) اين ماموريت سنگين
را بر من آسان گردان ( ببينيد كار تبليغ را ما چقدر كوچك میشماريم و
موسی بن عمران چقدر بزرگ میشمارد ) . مؤيد اين مطلب مطلبی است راجع به
پيغمبر اكرم . قرآن كريم به پيغمبر اكرم راجع به ماموريتش يعنی تبليغ
اسلام و هدايت مردم میفرمايد : « انا سنلقی عليك قولا ثقيلا » ( 3 )
عنقريب يك بار سنگين به دوش تو خواهيم گذاشت . باری است كه به دوش
پيغمبر سنگينی میكند ! به دوش پيغمبران سنگينی میكند ! چه میگوئيم ما ؟!
موسی عليه السلام در ادامه تقاضاهای خود گفت : « و احلل عقده من لسانی
( 4 ) خدايا گره را از زبان من باز كن ، به من بيانی رسا و گوارا بده ،
سخنوری و ناطقه بده . « يفقهوا قولی »( 5 ) به من قدرت تفهيم بده كه
پاورقی : 1 - سوره طه ، آيه . 25 2 - سوره طه ، آيه . 26 3 - سوره مزمل ، آيه . 5 4 - سوره طه ، آيه . 27 5 - سوره طه ، آيه . 28 |