می‏سازد ( 1 ) . بهترين دليلش اين است كه مردم برای نوابغی مثل بوعلی‏
سينا و شيخ بهايی چقدر افسانه جعل كردند ! بوعلی سينا بدون شك نابغه‏
بوده و قوای جسمی و روحی او يك جنبه فوق العادگی داشته است . ولی‏
همينها سبب شده مردم برای او افسانه‏ها بسازند . مثلا می‏گويند بوعلی سينا
مردی را از فاصله يك فرسنگی ديد و گفت اين مرد ، نان روغنی ، نانی كه‏
چرب است می‏خورد . گفتند از كجا فهميدی كه نان می‏خورد و نان او هم چرب‏
است ؟ ! گفت برای اينكه من پشه‏هايی را می‏بينم كه دور نان او می‏گردند ،
فهميدم نانش چرب است كه پشه دور آن پرواز می‏كند ! معلوم است كه اين‏
افسانه است ، آدمی كه پشه را از يك فرسنگی ببيند ، چربی نان را از خود
پشه‏ها زودتر می‏بيند .
يا می‏گويند بوعلی سينا در مدتی كه در اصفهان تحصيل می‏كرد ، گفت من‏
نيمه‏های شب‏كه برای مطالعه برمی‏خيزم ، صدای چكش مسگرهای كاشان نمی‏گذارد
مطالعه كنم . رفتند تجربه كردند ، يك شب دستور دادند مسگرهای كاشان‏
چكش نزنند ، آن شب را بوعلی گفت آرام خوابيدم و يا آرام مطالعه كردم .
معلوم است كه اينها افسانه است .
برای شيخ بهايی چقدر افسانه ساختند . اين جور چيزها اختصاص به حادثه‏
عاشورا ندارد . مردم درباره بوعلی هر چه می‏گويند ، بگويند ، به كجا ضرر
می‏زند ؟ به هيچ جا . اما افرادی كه شخصيت آنها ، شخصيت

پاورقی :
1 - در شبهای عيد غدير آقای دكتر شريعتی يك بحث بسيار عالی راجع به‏
اين حس كه در همه افراد بشر ميل به اسطوره سازی و افسانه سازی و قهرمان‏
سازی و قهرمان پرستی آن هم بشكل خارق العاده و فوق العاده‏ای هست ، ايراد
كردند .