عنصر ديگری كه در اين نهضت دخالت دارد ، عنصر امر به معروف و نهی از
منكر است كه در كلمات خود حسين بن علی عليه السلام تصريح قاطع به اين‏
مطلب شده است و شواهد و دلايل زيادی دارد . يعنی اگر فرضا از او بيعت‏
هم نمی‏خواستند باز او سكوت نمی‏كرد .
عنصر ديگر ، عنصر اتمام حجت است . در آن روز ، جهان اسلام سه مركز
بزرگ و مؤثر داشت : مدينه كه دارالهجره پيغمبر ( ص ) بود ، شام كه‏
دارالخلافه بود و كوفه كه قبلا دارالخلافه اميرالمؤمنين علی عليه‏السلام بود ،
و بعلاوه شهر جديدی بود كه به وسيله سربازان مسلمين در زمان عمر بن‏
الخطاب ساخته شده بود و آن را سربازخانه اسلامی می‏دانستند و از اين جهت‏
با شام برابری می‏كرد . از مردم كوفه ، يعنی از سربازخانه جهان اسلام بعد
از اينكه اطلاع پيدا می‏كنند كه امام حسين ( ع ) حاضر نشده است با يزيد
بيعت بكند ، در حدود هجده هزار نامه می‏رسد . نامه‏ها را به مركز می‏فرستند
، به امام حسين عليه‏السلام اعلام می‏كنند كه شما اگر به كوفه بيائيد ، ما
شما را ياری می‏كنيم . اينجا امام حسين ( ع ) بر سر دو راهی تاريخ است ،
اگر به تقاضای اينها پاسخ نگويد قطعا در مقابل تاريخ محكوم است و تاريخ‏
آينده قضاوت خواهد كرد كه زمينه فوق العاده مساعد بود ولی امام‏حسين ( ع‏
) از اين فرصت نتوانست استفاده كند يا نخواست يا ترسيد و از اين قبيل‏
حرفها . امام حسين ( ع ) برای اينكه اتمام حجتی با مردمی كه چنين دستی به‏
سوی او دراز كرده‏اند كرده باشد به تقاضای آنها پاسخ می‏گويد ، به تفصيلی‏
كه باز شنيده‏ايم . در اينجا اين نهضت ماهيت و شكل و بعد