می‏گيريم تبليغ كه در قرآن آمده است ، و امر به معروف و نهی از منكر كه‏
آنهم در قرآن آمده ، دو مسئله جداگانه هستند . البته با يكديگر پيوستگی‏
دارند ، ولی دو مسئله هستند .
تبليغ ، مرحله شناساندن و خوب رساندن است ، پس مرحله شناخت است .
ولی امر به معروف و نهی از منكر مربوط به مرحله اجراء و عمل است .
تبليغ خودش يك وظيفه عمومی برای همه مسلمين است ، همچنان كه امر به‏
معروف و نهی از منكر يك وظيفه عمومی است . وظيفه‏ای كه هر مسلمان از
نظر تبليغ دارد ، اين است كه بايد اين احساس در او پيدا بشود كه به‏
نوبه خودش حامل پيام اسلام است . اما وظيفه‏ای كه هر مسلمان در مورد امر
به معروف و نهی از منكر دارد اينست كه بايد اين احساس در او باشد كه‏
مجری و جزء قوه مجريه اين پيام است كه بايد آن را در جامعه به مرحله عمل‏
و تحقق برساند و به آن لباس عينيت بپوشاند . اين است كه امر به معروف‏
و نهی از منكر يك مطلب است و تبليغ ، مطلب ديگر . از اين جهت ، عرض‏
می‏كنم كه نهضت حسينی علاوه بر جنبه ولايه و بعد امر به معروف و نهی از
منكر ، جنبه ولايه و بعد ديگری دارد ، و آن تبليغ است . اين نهضت متشابه‏
و تو در تو و چند لايه ، يكی از كارهايی كه انجام داده است ، اين است كه‏
ماهيت اسلام را آنچنان كه هست شناسانده است . پيام اسلام را به جهان‏
بشريت شناسانده و ارائه كرده است ، آنهم چقدر بليغ ! همان طوری كه عرض‏
كردم ، سخن بر دو قسم است : سخن محكم و سخن متشابه . می‏دانيد كه سخن از
نظر ديگر ، باز بر دو قسم است : سخن بليغ و سخن غير بليغ .
علمای اسلامی پاره‏ای از سخنان را سخنان فصيح و بليغ