و منزه كنيم . امشب درباره عوامل تحريف بحث می‏كنم و سپس بحث ما در
اطراف تحريفات معنوی اين حادثه خواهد بود .

عوامل تحريف :

اين عوامل بر دو قسم است . يك نوع عوامل عمومی است . يعنی بطور كلی‏
عواملی وجود دارد كه تواريخ را دچار تحريف می‏كند ، اختصاص به حادثه‏
عاشورا ندارد . مثلا هميشه اغراض دشمنان ، خود ، عاملی است برای اينكه‏
حادثه‏ای را دچار تحريف كند . دشمن برای اينكه به هدف و غرض خود برسد ،
تغيير و تبديلهائی در متن تاريخ ايجاد و يا توجيه و تفسيرهای ناروايی از
تاريخ می‏كند و اين نمونه‏های زيادی دارد كه نمی‏خواهم در اطراف آنها بحث‏
بكنم ، همين قدر عرض می‏كنم كه در تحريف حادثه كربلا هم اين عامل دخالت‏
داشته است . يعنی دشمنان در صدد تحريف نهضت حسينی برآمدند . و همان‏
طوری كه در دنيا معمول است كه دشمنان ، نهضتهای مقدس را به افساد و
اخلال و تفريق كلمه و ايجاد اختلاف متهم می‏كنند ، حكومت اموی نيز خيلی‏
كوشش كرد برای اينكه نهضت حسينی را چنين رنگی بدهد .
از همان روز اول چنين تبليغاتی شروع شد . مسلم كه به كوفه می‏آيد ، يزيد
ضمن ابلاغی كه برای ابن زياد جهت حكومت كوفه صادر می‏كند ، می‏نويسد :
مسلم پسر عقيل به كوفه آمده است و هدفش اخلال و افساد و ايجاد اختلاف در
ميان مسلمانان است ! برو و او را سركوب كن . وقتی مسلم گرفتار می‏شود و
او را به دارالاماره ابن زياد