پاورقی : 1 و 2 و 3 - نهج البلاغه فيض الاسلام خطبه 51 ، صفحه . 138
و سپاه معاويه میشود ، علی ( ع ) روی حسابخودش حاضر نيست كه شروع
كننده جنگ باشد و تمام كوشش اين است كه تا حد ممكن مشكلات و اختلافات
را حل بكند ، بلكه بتواند معاويه و يارانش را به اصطلاح روبراه بكند ،
ولی يك وقت متوجه میشود كه آنها پيشدستی كردهاند و شريعه ، يعنی جائی
كه میشود از فرات آب برداشت را گرفتهاند . علی عليهالسلام سعی میكند با
مذاكره مسئله را حل كند ، و پيغام میدهد كه هنوز بنای جنگ نيست و
میخواهيم مذاكره كنيم بلكه مسئله با مذاكره حل بشود . ولی طرف مقابل
قبول نكرد ، بنابراين يا اصحابش بايد از تشنگی از پا در بيايند و يا
بايد جنگيد . جنگی كه دشمن شروع كرده است .
در " نهج البلاغه " است كه علی عليهالسلام در مقابل جمعيت ، ناراحت
و عصبانی از اينكار میايستد و يك خطبه چندسطری میخواند ، میفرمايد :
« قد استطعموكم القتال » ( 1 ) اينها گرسنه جنگند و از شما غذا میخواهند
اما از دم شمشير ، « فاقروا علی مذلة ، و تأخير محلة ، او رووا السيوف
من الدماء ترووا من الماء » ( 2 ) لشكريانم ! نمیگويم برويد بجنگيد ،
برويد يكی از اين دو راه را انتخاب كنيد : يا تن به ذلت بدهيد كه آب
را ببرند و شما نگاه كنيد ، يا اينكه اين تيغها را از خون اين ناكسان
سيراب كنيد تا خودتان سيراب شويد .
« فالموت فی حياتكم مقهورين ، و الحياش فی موتكم قاهرين » ( 3 )
زندگی اين است كه بميريد ولی فائق باشيد و مردن اين است كه زنده
پاورقی : 1 و 2 و 3 - نهج البلاغه فيض الاسلام خطبه 51 ، صفحه . 138 |