نبوده است . وقتی می‏گوئيم : كان الله يا می‏گوئيم : ما كان الله ، حكايت‏
می‏كند از يك سنت : خدا چنين نيست ، يعنی خدايی خدا ايجاب می‏كند كه‏
چنين نباشد . ( وقتی انسان می‏گويد من چنين نيستم ، من چنين نبوده‏ام ،
اتكا می‏كند به شخصيت خود ، می‏خواهد بگويد من شخص آنچنانی هستم كه لازمه‏
شخصيت من اينست كه در گذشته چنين باشم ، امروز هم چنان باشم ) .
می‏فرمايد : « ذلك بان الله لم يك مغيرا نعمه انعمها علی قوم حتی يغيروا
ما بانفسهم ». خدا چنين نبوده است، يعنی اللهی الله چنين ايجاب می‏كند.
آيه ديگری در قرآن است كه آنرا به مناسبت « لم يك مغيرا » می‏خواهم‏
عرض كنم : « و ما كنا معذبين حتی نبعث رسولا »( 1 ) ، ما ملتی را بدون‏
اينكه اتمام حجتی بر ايشان شده باشد ، عذاب نمی‏كنيم . آنگاه ملتی را
عذاب می‏كنيم كه آنها مطلبی را بفهمند و درك كنند ولی در مقابل فهم و
درك خود طور ديگری عمل كنند . می‏فرمايد : ما كنا معذبين ما چنين‏
نبوده‏ايم . يعنی خدايی ما ايجاب نمی‏كند كه چنين باشيم ، خدايی ما ايجاب‏
می‏كند كه طور ديگری باشيم .
« ذلك بان الله لم يك مغيرا نعمه انعمها علی قوم حتی يغيروا ما
بانفسهم ». خدا چنين نيست . آيا ما می‏توانيم مدركی بهتر از اين پيدا
كنيم ؟ آيا بيشتر از اين می‏توان اطمينان پيدا كرد كه " انتظارات " به‏
شكل انتظاراتی كه ما داريم بيهوده است ؟ نص قرآن است ، با نص قرآن‏
نمی‏توان كاری كرد .

پاورقی :
1 - سوره اسری ، آيه . 15