بدهيم ، و اگر اثر خودش را نمی‏بخشد ، انجام ندهيم . به ما گفته‏اند شما
نماز را به هر حال بايد بخوانيد . اين ، در اختيار تو نيست ، تو
نمی‏توانی حساب بكنی كه اين نماز اثر دارد يا اثر ندارد ، تو بايد تحت‏
اين فرمول و قاعده بخوانی . اينكه اين كار به نتيجه می‏رسد يا نمی‏رسد ، از
حوزه منطق بشر خارج است ، ولی امر به معروف و نهی از منكر را بشر بايد
با منطق خودش اداره كند ، يعنی هميشه در كارها بايد روی آن نتيجه‏ای كه‏
بايد بر آن مترتب بشود ، حساب بكند . نيرو مصرف می‏كنی ، مايه مصرف‏
می‏كنی ، امر به معروف و نهی از منكر می‏كنی ، ولی حساب كن ببين در اين‏
كار ، تو چقدر به نتيجه و هدف می‏رسی . مثل تاجری باش كه وقتی سرمايه‏اش‏
را خرج می‏كند ، روی حساب ( لااقل حساب احتمالات ) می‏خواهد سودی كه از
اين كار می‏برد ، بيش از سرمايه‏ای باشد كه مصرف می‏كند . و اين بسيار
حرف منطقی‏ای است . يعنی اگر ما در جايی ، امر به معروف و نهی از منكر
می‏كنيم ، يك سرمايه مالی يا جانی يا لااقل يك سرمايه وقتی و زمانی مصرف‏
می‏كنيم ، ولی يقين داريم كه كوچكترين اثری نمی‏بخشد يا اثر معكوس می‏بخشد
، آيا باز بايد انجام بدهيم ؟ نه . خيلی حرف منطقی و درستی است . اين ،
در مقابل منطق خوارج است .
در فقه خوارج ، امر به معروف و نهی از منكر ، يك تعبد محض است .
يعنی انسان حق ندارد حساب و منطق را در آن وارد كند . او بايد كوركورانه‏
و چشم بسته ، امر به معروف و نهی از منكر كند ولو يقين دارد كه در اينجا
سرمايه را مصرف می‏كند و سودی هم نمی‏برد . می‏گويد به ما مربوط نيست ،
خدا گفته تو بايد به