ديگر در اينجا مسئله دعوت اهل كوفه وجود ندارد . حتی مسئله امتناع از
بيعت را هم مطرح نمی‏كند . يعنی غير از مسئله بيعت خواستن و امتناع من‏
از بيعت ، مسئله ديگری وجود دارد . اينها اگر از من بيعت هم نخواهند ،
ساكت نخواهم نشست . مردم دنيا بدانند : « ما خرجت اشرا و لا بطرا » ،
حسين بن علی ، طالب جاه نبود ، طالب مقام و ثروت نبود ، مردم مفسد و
اخلالگری نبود ، ظالم و ستمگر نبود ، او يك انسان مصلح بود . « و لا مفسدا
و لا ظالما انما خرجت لطلب الاصلاح فی امه جدی » . . .
« الا و ان الدعی بن الدعی قد ركز بين اثنتين بين السله و الذله ، و
هيهات منا الذله يابی الله ذلك لنا و رسوله و المومنون و حجور طالبت و
طهرت » ( 1 ) .
اين روح از روز اول تا لحظه آخر در وجود مقدس حسين بن علی عليه السلام‏
متجلی بود . به قول خودش جزء خون و حياتش شده بود . امكان نداشت از
حسين جدا شود . در لحظات آخر [ حيات ] اباعبدالله ، وقتی در آن گودی‏
قتلگاه افتاده است و قدرت حركت كردن ندارد ، قدرت جنگيدن با دشمن‏
ندارد ، قدرت ايستادن بر سر پا ندارد و به زحمت می‏تواند حركت كند ،
باز می‏بينيم از سخن حسين غيرت می‏جهد ، عزت تجلی می‏كند ، بزرگواری پيدا
می‏شود . لشكر می‏خواهند سر مقدسش را از بدن جدا كنند ولی شجاعت و هيبت‏
سابق اجازه نمی‏دهد . بعضيها می‏گويند نكند حسين حيله جنگی بكار برده كه‏
اگر كسی

پاورقی :
1 - تحف العقول ص . 241