خوب ، ولی برو قدرت را به دست بياور ، اين ، شرط وجود است ، نه شرط
وجوب . يعنی گفته‏اند تا ناتوانی دست به كاری نزن كه به نتيجه نمی‏رسی ،
ولی برو توانائی را به دست آور تا بتوانی به نتيجه برسی . حالا برايتان‏
مثالی ذكر می‏كنم :
در فقه مسئله‏ای مطرح است به نام " ولايت از قبل جائر " . مخصوصا در
زمان ائمه اين مسئله را زياد سؤال می‏كردند . می‏گفتند : يابن رسول الله !
اين خلفا ، خلفای جور و ظلم هستند ، ما از اينها پست دولتی به اصطلاح‏
بگيريم يا نگيريم ؟ اسلام دستورش اينست كه نه ، از اينها پست نگيريد .
ولی بعد می‏فرمود : اگر تو از ناحيه آنها پستی می‏گيری كه آن پست وسيله‏
می‏شود كه تو بر امر به معروف و نهی از منكر قدرت پيدا كنی ، اين كار را
قطعا انجام بده . در كتب فقهی ما اين مسئله مطرح است . محقق در "
شرايع " دارد ، شهيد بن ( 1 ) دارند . منتهی بعضی می‏گويند : استحبت و
بعضی می‏گويند : وجبت يعنی می‏گويند اين كاری كه كمك دادن و اعانت به‏
ظالم است ( 1 ) ( مثلا علی بن يقطين می‏خواهد بشود ، وزير هارون ظالم‏
ستمگر غاصب می‏خواهد بشود ) واجب است . يعنی اين كاری كه فی حد ذاته‏
حرام است ، اگر وسيله‏ای باشد برای اينكه قدرتی به دست آوری كه از اين‏
قدرت در راه امر به معروف و نهی از منكر استفاده كنی ، نه تنها بر تو
حرام نيست ، بلكه واجب است .
امام موسی بن جعفر ( ع ) راجع به محمد بن اسماعيل بن بزيع

پاورقی :
1 - [ يعنی شهيد اول و شهيد ثانی رحمه الله عليهما ] .