پاورقی : 1 - تاريخ طبریج 4 ص . 304
موجب اين عامل ، اگر آنها تقاضای بيعت نمیكردند ، ابا عبدالله هم آسوده
و راحت بود ، سر جای خود نشسته بود ، حادثه و غائلهای به وجود نمیآمد .
اما به موجب عامل سوم حسين يك مرد معترض و منتقد است ، مردی است
انقلابی و قيام كننده ، يك مرد مثبت است . ديگر انگيزه ديگری لازم نيست
. همه جا را فساد گرفته ، حلال خدا حرام ، و حرام خدا حلال شده است ، بيت
المال مسلمين در اختيار افراد ناشايسته قرار گرفته و در غير راه رضای خدا
مصرف میشود و پيغمبر اكرم فرمود : هر كس چنين اوضاع و احوالی را ببيند
« فلم يغير عليه بفعل و لا قول » و در صدد دگرگونی آن نباشد ، در مقام
اعتراض بر نيايد ، « كان حقا علی الله ان يدخله مدخله » ( 1 ) شايسته
است ( ثابت است در قانون الهی ) كه خدا چنين كسی را به آنجا ببرد كه
ظالمان ، جابران ، ستمكاران و تغيير دهندگان دين خدا میروند ، و سرنوشت
مشترك با آنها دارد . به گفته جدش استناد میكند كه در چنين شرايطی كسی
كه میداند و میفهمد و اعتراض نمیكند ، با جامعه گنهكار خود سرنوشت
مشترك دارد . تنها اين حديث نيست . احاديث ديگری از شخص پيغمبر اكرم
( ص ) در اين زمينه هست .
حديثی داريم كه امام رضا عليه السلام از پيغمبر اكرم نقل میكند و آن
اينست : « اذا تواكلت الناس الامر بالمعروف و النهی عن المنكر » ، هر
گاه مردم ، امر به معروف و نهی از منكر را به عهده همديگر بگذارند (
يعنی هر كس سكوت كند به انتظار اينكه ديگری
پاورقی : 1 - تاريخ طبریج 4 ص . 304 |