ملاحظات سياسی را هم نمی‏كند . آنوقت ، " نه " گفتن در مقابل چنين‏
قدرتی كار كوچكی نيست ( بايد بيعت بكنی ! خير ، بيعت نمی‏كنم ، تمام‏
وجودم را اگر قطعه قطعه بكنيد ، بيعت نمی‏كنم . ) ، از اين نظر كه‏
می‏بينيم در اين حال امام به تنهايی و بشخصه در مقابل تقاضای نامشروع يك‏
قدرت بسيار بسيار جبار ايستاده است بدون اينكه نامی از اعوان و انصار
باشد ، حتی صدی ده هم احتمال موفقيت باشد ، از اين نظر كه حاضر نيست‏
رای و عقيده خودش را بفروشد ، تظاهر بكند . چون بعدها تاريخ نخواهد گفت‏
حسين به زور و جبر بيعت كرد . همينهايی كه بيعت را به جبر می‏گيرند ،
تاريخ را هم به زور پول می‏سازند ، همانطور كه ساختند . معاويه و
اطرافيانش قسمتی از بيت المال مسلمين را به اصطلاح امروز صرف اجير كردن‏
و استخدام روحانيت آنروز می‏كردند . راويهای بی‏بند و بار ، بی‏عقيده و
بی‏ايما ن را با زور پول می‏خريدند و آنها احاديث پيغمبر را تغيير می‏دادند
، اسمها را در احاديث پيغمبر عوض می‏كردند ، حديثی در مدح دشمنان علی‏
وضع می‏كردند . مورخين نوشته اند سمره بن جندب هشت هزار مثقال زر گرفت‏
و يك حديث عليه علی بن ابی طالب جعل كرد . بنابراين ، برای آنها تغيير
دادن تاريخ كار مشكلی نبود . اگر هم بعدها بخشی از تاريخ ماند ، به واسطه‏
عملياتی نظير نهضت حسينی بود والا اگر حسين عليه السلام هم سكوت می‏كرد ،
تاريخ هم تغيير كرده بود . پس اين عامل ، ارزش بالاتر و بيشتری نسبت به‏
عامل دعوت مردم كوفه ، به نهضت اباعبدالله عليه السلام می‏دهد .
امام عامل سوم كه عامل امر به معروف و نهی از منكر است