پاورقی : 1 - نهج البلاغه ، خطبه سوم .
حسين يك مرد انقلابی است ، يك ثائر است ، میخواهد انقلاب بكند .
هر يك از اين عوامل ، يك نوع تكليف و وظيفه برای امام حسين ايجاب
میكرد . اينكه میگويم اين نهضت چند ماهيتی است ، برای اينست . از نظر
عامل بيعت ، امام حسين وظيفهای ندارد جز زير بار بيعت نرفتن . اگر به
پيشنهاد ابن عباس هم عمل میكرد و در دامنه كوهها میرفت ، به اين
وظيفهاش عمل كرده بود . از نظر انجام اين وظيفه ، امام حسين تكليفش اين
نبود كه يك نفر ديگر را هم با خودش به همكاری دعوت كند . از من بيعت
خواستهاند ، من نمیكنم ، خواستهاند دامن شرافت مرا آلوده كننده ، من
نمیكنم . از نظر عامل دعوت مردم كوفه ، وظيفهاش اينست كه به آنها پاسخ
مثبت بدهد چرا كه اتمام حجت شده است .
يكی از آقايان سوال كرده است كه اين اتمام حجت در مقابل تاريخ ، به
چه شكل میشود ؟ پس مسئله امامت چه میشود ؟ نه ، مسئله امامت به اين
معنی نيست كه امام ديگر تكليف و وظيفه شرعی نداشته باشد ، اتمام حجت
دربارهاش معنی نداشته باشد . علی ( ع ) در خطبه شقشقيه میفرمايد : « لولا
حضور الحاضر و قيام الحجه بوجود الناصر و ما اخذ الله علی العلماء ان لا
يقاروا علی كظه ظالم و لا سغب مظلوم لالقيت حبلها علی غاربها ، و لسقيت
آخرها بكاس اولها » ( 1 ) .
راجع به زمان خلافت خودش میگويد : اگر نبود كه
پاورقی : 1 - نهج البلاغه ، خطبه سوم . |