است ، طرفدار تعزير است ، يعنی دينی است كه معتقد است مراحل و مراتبی‏
می‏رسد كه مجرم را جز تنبيه عملی چيز ديگری تنبيه نمی‏كند و از كار زشت‏
باز نمی‏دارد . اما انسان نبايد اشتباه كند و خيال كند كه همه موارد ،
موارد سختگيری و خشونت است .
علی عليه السلام درباره پيغمبر اكرم اينطور تعبير می‏كند : « طبيب دوار
بطبه قد احكم مراهمه و احمی مواسمه » ( 1 ) . می‏فرمايد : او طبيب بود .
پزشكی بود كه بيمارها و بيماريها را معالجه می‏كرد . بعد به اعمال اطبا
تشبيه می‏كند كه اطبا ، هم مرهم می‏نهند و هم جراحی می‏كنند و احيانا داغ‏
می‏كنند . می‏گويد پيغمبر دو كاره بود ، پزشكی بود هم مرهم نه و هم جراح و
داغ كن . مقصود اينست كه پيغمبر دو گونه عمل می‏كرد . يك نوع عمل پيغمبر
، مهربانی و لطف بود . اول هم « احكم مراهمه » را ذكر می‏كند . يعنی عمل‏
اول پيغمبر هميشه لطف و مهربانی بود ، ابتدا از راه لطف و مهربانی‏
معالجه می‏كرد ، با منكرات و مفاسد و مبارزه می‏كرد . اما اگر به مرحله‏ای‏
می‏رسيد كه ديگر لطف و مهربانی و احساس و نيكی سود نمی‏بخشيد ، آنها را
به حال خود نمی‏گذاشت . اينجا بود كه وارد عمل جراحی و داغ كردن می‏شد .
هم مرهمهای خود را بسيار محكم و موثر انتخاب می‏كرد و هم آنجا كه پای داغ‏
كردن و جراحی در ميان بود ، عميق داغ می‏كرد و قاطع جراحی می‏نمود . سعدی‏
ما هم اين را می‏گويد ولی بدون آنكه حق تقدمی برای مهربانی قائل شده باشد
. می‏گويد :

پاورقی :
1 - نهج البلاغه ، خطبه . 107