اعتراض داری ، قيام كرده‏ای ، ما ترا ياری می‏كنيم . " من هم آمده‏ام سراغ‏
كسانی كه به من وعده ياری داده‏اند . حال می‏گوئيد مردم كوفه به وعده‏
خودشان عمل نمی‏كنند ، بسيار خوب ما هم به كوفه نمی‏رويم ، بر می‏گرديم به‏
جايی كه مركز اصلی خودمان است . به مدينه يا حجاز يا مكه می‏رويم تا خدا
چه خواهد . به هر حال ما بيعت نمی‏كنيم ولو بر سر بيعت كردن كشته شويم .
پس حداكثر تاثير اين عامل يعنی دعوت مردم كوفه اين بوده كه امام را از
مكه بيرون بكشاند ، و ايشان به طرف كوفه بيايند .
البته نمی‏خواهم بگويم كه واقعا اگر اينها دعوت نمی‏كردند ، امام قطعا
در مدينه يا مكه می‏ماند ، نه ، تاريخ نشان می‏دهد كه همه اينها برای امام‏
محذور داشته است . مكه هم از نظر مساعد بودن اوضاع ظاهری وضع بهتری‏
نسبت به كوفه نداشت . قرائن زيادی در تاريخ هست كه نشان می‏دهد اينها
تصميم گرفته بودند كه چون امام بيعت نمی‏كند ، در ايام حج ايشان را از
ميان بردارند . تنها نقل " طريحی " نيست ، ديگران هم نقل كرده‏اند كه‏
امام از اين قضيه آگاه شد كه اگر در ايام حج در مكه بماند ممكن است در
همان حال احرام كه قاعده كسی مسلح نيست ، مامورين مسلح بنی اميه خون او
را بريزند ، هتك خانه كعبه شود ، هتك حج و هتك اسلام شود . دو هتك :
هم فرزند پيغمبر ، در حال عبادت ، در حريم خانه خدا كشته شود ، و هم‏
خونش هدر رود . بعد شايع كنند كه حسين بن علی با فلان شخص اختلاف جزئی‏
داشت و او حضرت را كشت و قاتل هم خودش را مخفی كرد ، و در نتيجه خون‏
امام به هدر رود . امام در فرمايشات خود به اين موضوع اشاره