پاورقی : 1 - مقتل خوارزمیج 2 ص . 5
زندگی فقط برايش نان خوردن و آب نوشيدن و خوابيدن باشد و زير بار
ذلتها رفتن ، مرگ هزاران بار بر اين زندگی ترجيح دارد . اين پيام شهيد
است .
امام حسين كه مهاجم است و منطقش ، منطق شهيد ، آن روزی كه پيامش را
در صحرای كربلا ثبت میكرد ، نه كاغذی بود ، نه قلمی ، همين صفحه لرزان
هوا بود . ولی همين پيامش روی صفحه لرزان هوا ، چرا باقی ماند ؟ چون
فورا منتقل شد روی صفحه دلها ، روی صفحه دلها آنچنان حك شد كه ديگر محو
شدنی نيست .
هر سال كه محرم میآيد میبينيم امام حسين از نو طلوع میكند ، از نو زنده
میشود ، باز میگويد : « خط الموت علی ولد آدم مخط القلاده علی جيد الفتاه
، و ما او لهنی الی اسلافی اشتياق يعقوب الی يوسف » ( 1 ) ، باز میبينيم
پيام امام حسين است : « الا و ان الدعی ابن الدعی قد ركز بين اثنتين بين
السله و الذله ، و هيهات منا الذله ، يابی الله ذلك لنا و رسوله و
المومنون و حجور طابت و طهرت » .
در مقابل سی هزار نفر كه مثل دريا دارند موج میزنند و هر كدام شمشيری
به دوش گرفته و نيزهای در دست ، در حالی كه همه اصحابش كشته شدهاند و
تنها خودش است ، فرياد میكشد : اين ناكس پسر ناكس ، اين حرامزاده پسر
حرامزاده ، يعنی اين امير و فرمانده شما ، اين عبيدالله بن زياد به من
پيغام داده است كه حسين
پاورقی : 1 - مقتل خوارزمیج 2 ص . 5 |