پاورقی : 1 - همان مدرك . 2 - تاريخ طبریج 4 ص . 304
در يكی از خطابههای بين راه بعد از اينكه اوضاع را تشريح میكند ،
میفرمايد : « انی لا اری الموت الا سعاده و الحياه مع الظالمين الا برما »
( 1 ) . ايها الناس ! در چنين شرايطی ، در چنين اوضاع و احوالی ، من
مردن را جز سعادت نمیبينم . ( بعضی نسخهها شهاده نوشتهاند و بعضی سعاده
) من مردن را شهادت در راه حق میبينم . يعنی اگر كسی در راه امر به
معروف و نهی از منكر كشته شود ، شهيد شده است . ( معنای من مردن را
سعادت میبينم نيز همين است . ) « و الحياه مع الظالمين الا برما » ، من
زندگی كردن با ستمگران را مايه ملامت میبينم ، روح من روحی نيست كه با
ستمگر سازش كند .
از همه بالاتر و صريحتر ، آن وقتی است كه ديگر اوضاع صددرصد مايوس
كننده است . آن وقتی است كه به مرز عراق وارد شده و با لشكر حربن يزيد
رياحی مواجه گرديده است . هزار نفر مامورند كه او را تحت الحفظ به كوفه
ببرند . در اينجا حسين بن علی ( ع ) خطابه معروفی را كه مورخين معتبری
امثال طبری نقل كردهاند ايراد و در آن به سخن پيغمبر تمسك میكند ، به
اصل امر به معروف و نهی از منكر تمسك میكند :
« ايها الناس ! من رای سلطانا جائرا مستحلا لحرام الله ، ناكثا لعهد
الله مستاثرا لفیء الله ، معتديا لحدود الله ، فلم يغير عليه بقول و لا
فعل كان حقا علی الله ان يدخله مدخله . الا و ان هولاء القوم قد احلوا حرام
الله و حرموا حلاله ، و استاثروا فیء الله » ( 2 ) . يك
پاورقی : 1 - همان مدرك . 2 - تاريخ طبریج 4 ص . 304 |