پاورقی : 1 - لهوف ص . 50
نزديك شد حمله كند و در مقابل حمله او كسی تاب مقاومت ندارد ، نقشه
پليد و نامردانهای میكشند ، میگويند اگر به سوی خيمههايش حمله كنيم او
طاقت نمیآورد . امام حسين افتاده است . من نمیتوانم آن حالت ابا
عبدالله را مجسم بكنم . لشكر به طرف خيام حرمش حمله میكند . يك نفر
فرياد میكشد حسين تو زندهای ؟ ! به طرف خيام حرمت حمله كردند ! امام به
زحمت روی زانوهای خود بلند میشود ، به نيزهاش تكيه میكند و فرياد میكشد
:
« ويلكم يا شيعه آل ابیسفيان ان لم يكن لكم دين و لا تخافون المعاد
فكونوا احرارا فی دنياكم . ( 1 ) »
ای مردمی كه خود را به آل ابوسفيان فروختهايد ، ای پيروان آل ابوسفيان
، اگر خدا را نمیشناسيد ، اگر به قيامت ايمان و اعتقاد نداريد ، حريت و
شرف انسانيت شما كجا رفت ؟ ! شخصی میگويد :
ما تقول يا بن فاطمه ؟ پسر فاطمه چه میگويی ؟ فرمود : « انا اقاتلكم و
انتم تقاتلوننی و النساء ليس عليهن جناح » ، طرف شما من هستم ، اين
پيكر حسين حاضر و آماده است برای اينكه آماج تيرها و ضربات شمشيرهای
شما واقع شود ، ولی روح حسين حاضر نيست او زنده باشد و ببيند كسی به
نزديك خيام حرم او میرود .
و لا حول و لا قوه الا بالله العلی العظيم ، و صلی الله علی محمد و آله
الطاهرين .
پاورقی : 1 - لهوف ص . 50 |