درست آگاه نبودند كه چه كرده اند .
آنوقت شما می‏شنويد كه يزيد بعدها اهل بيت پيغمبر را از آن خرابه‏
بيرون آورد و بعد دستور داد كه آنها را با احترام ببرند . نعمان بن بشير
را كه آدم نرمتر و ملايم تری بود ، ملازم قرار داد و گفت : حداكثر مهربانی‏
را با اينها از شام تا مدينه بكن . اين ، برای چه بود ؟ آيا يزيد نجيب‏
شده بود ؟ روحيه يزيد فرق كرد ؟ ابدا . دنيا و محيط يزيد عوض شد . شما
می‏شنويد كه يزيد بعد ديگر پسر زياد را لعنت می‏كرد ، هی می‏گفت : تمام ،
گناه او بود . اصلا منكر شد ، كه من چنين دستوری ندادم ، ابن زياد از پيش‏
خود چنين كاری كرد . چرا ؟ چون زين العابدين و زينب اوضاع و احوال را
برگرداندند .
و لا حول و لا قوه الا بالله العلی العظيم