پاورقی : 1 - لهوف ص . 26
حجم خطابههايش چقدر كم ، و حجم اعمال او چقدر زياد بود . وقتی عمل باشد
، گفتن زياد نمیخواهد . حسين ( ع ) در خطابهاش فرياد میكشد :
« فمن كان باذلا فينا محجته ، موطنا علی لقاء الله نفسه فليرحل معنا
فانی راحل مصبحا ان شاء الله » ( 1 ) . هر كس آماده است كه خون دلش را
در راه ما ببخشد ، هر كس كه تصميم گرفته است لقاء پروردگار را ، چنين
كسی با ما كوچ كند . ( برگردد آنكه در هوس كشور آمده است ) آنكه از جان
گذشته نيست با ما نيايد ، قافله ما ، قافله از جان گذشتگان است . در
ميان از جان گذشتگان ، عزيزترين عزيزان حسين بن علی عليه السلام هست .
آيا اگر حسين بن علی عليه السلام عزيزانش را در مدينه میگذاشت كسی
معترض آنها میشد ؟ ابدا . ولی اگر عزيزانش را به صحنه كربلا نمیآورد و
خودش تنها به شهادت میرسيد ، آيا ارزشی را كه امروز پيدا كرده است ،
پيدا میكرد ؟ ابدا . امام حسين عليه السلام كاری كرد كه يك پاكباخته در
راه خدا شود ، يعنی عمل را به منتهای اوج خود برساند . ديگر چيزی باقی
نگذاشت كه در راه خدا نداده باشد . عزيزانش هم افرادی نبودند كه حسين
عليه السلام آنها را به زور آورده باشد . هم عقيدهها ، هم ايمانها و
همفكرهای خودش بودند . اساسا حسين عليه السلام حاضر نبود فردی كه
كوچكترين نقطه ضعفی در وجودش هست ، همراهشان باشد . و لهذا دو سه بار
در بين راه غربال كرد . روز اولی
پاورقی : 1 - لهوف ص . 26 |