پاورقی : 1 - مقتل مقرم ص . 146
شهيد شد ؟ برويم شام مركز خلافت تا ببينيم قضيه از چه قرار بوده ؟
يك هيئت هفت هشت نفری را مامور اين كار میكنند . میروند به هشام
مدتی در آنجا میمانند ، تحقيق میكنند ، حتی با خليفه ملاقات میكنند ،
اوضاع و احوال را كاملا میبينند و بر میگردند . وقتی مردم از آنها میپرسند
قضيه از چه قرار بود ، میگويند : نپرسيد كه ما در مدتی كه در شام بوديم ،
میترسيديم كه از آسمان سنگ ببارد و ما هم از بين برويم . ( تازه آن حرفی
را كه اباعبدالله ( ع ) گفت : « و علی الاسلام السلام اذ قد بليت الامه
براع مثل يزيد » ( 1 ) میفهمند و اعتراف میكنند كه راست گفت حسين بن
علی . ) گفتند : مگر چه قضيهای بود ؟ گفتند : همينقدر به شما بگوييم كه
ما از نزد كسی آمدهايم كه علنا شراب مینوشد ، علنا سگ بازی میكند ، يوز
بازی میكند ، هر فسقی را انجام میدهد ( و حتی آنها در تعبير خودشان گفتند
) و با مادر خود زنا میكند ، با محارم خود زنا میكند . تازه پيش بينی
اباعبدالله را فهميدند كه حسين از روز اول اينها را میدانست .
در عاشورا هم فرمود كه اينها مرا خواهند كشت اما من امروز به شما
میگويم كه بعد از كشتن من ، اينها ديگر نخواهند توانست به حكومت خودشان
ادامه دهند ، آل ابی سفيان ديگر رفتند . آل ابو سفيان كه خيلی زود رفتند
، بلكه آل اميه نتوانستند به حكومت خود ادامه دهند چرا كه بعد بنی
العباس بر همين اساس آمدند و خلافت را از آنها تصاحب كردند و پانصد
سال خلافت
پاورقی : 1 - مقتل مقرم ص . 146 |