ملتزم كردهام " . و راست هم هست . هر كاری كه شما بكنيد ، كار بد يا
خوب ، جامعه خود را به آن كار ملتزم كردهايد ، خواه ناخواه كار شما موجی
به وجود میآورد ، تعهدی برای جامعه ايجاد میكند ، بايدی است برای خود
شما و بايدی است برای اجتماع شما . يعنی هر كاری ضمنا امر به اجتماع
است و اينكه تو هم چنين كن . وقتی من كاری میكنم ، زبان عمل من اينست
كه برادر ! تو هم مثل من باش . هر چه هم بگويم مثل من نباش ، نمیشود .
من هر چه به شما بگويم به قول من عمل كن ولی به كردار من كاری نداشته
باش ، فايده ندارد . شما نمیتوانيد به گفتار من توجه كنيد ولی به كردار
من توجه نكنيد . آنچه در شما التزام و تعهد به وجود میآورد ، در درجه اول
كردار من است ، در درجه دوم گفتار من .
هر مصلحی اول بايد صالح باشد تا بتواند مصلح باشد . او بايد برود پيش
، به ديگران بگويد پشت سر من بياييد . خيلی فرق است ميان كسی كه
ايستاده و به سربازش فرمان میدهد : برو به پيش ، من اينجا ايستادهام ،
و كسی كه خودش جلو میرود . و میگويد : من رفتم ، تو هم پشت سر من بيا .
در مكتب انبياء و اولياء اين را میبينيم . هميشه میگويند : " ما
رفتيم " . علی میگويد من اول میروم بعد به مردم میگويم پشت سر من
بياييد .
پيغمبر اسلام اگر در آنچه كه دستور میداد اول خود پيشقدم نبود ، محال
بود ديگران پيروی كنند . اگر میگفت نماز و نماز شب ، خودش بيش از هر
كس ديگر عبادت میكرد : « و ان ربك »
|