( اين را الان يقين ندارم ) در نماز جمعه خطيب بايد اول دو خطابه كه‏
بسيار مفيد و ارزنده است بخواند ، بعد نماز شروع می‏شود . اصلا اين دو
خطابه بجای دو ركعتی است كه از نماز ظهر در روز جمعه ، اسقاط ، و نماز
جمعه تبديل به دو ركعت می‏شود . اول ، آن خطيبی كه به اصطلاح دستوری بود ،
رفت و هر چه قبلا به او گفته بودند گفت ، تجليل فراوان از يزيد و معاويه‏
كرد ، هر صفت خوبی در دنيا بود ، برای اينها ذكر كرد و بعد شروع كرد به‏
سب كردن و دشنام دادن علی ( ع ) و امام حسين به عنوان اينكه اينها (
العياذ بالله ) از دين خدا خارج شدند ، چنين كردند ، چنان كردند . زين‏
العابدين از پای منبر نهيب زد : « ايها الخطيب اشتريت مرضاه المخلوق‏
بسخط الخالق » ، تو برای رضای يك مخلوق ، سخط پروردگار را برای خودت‏
خريدی . بعد خطاب كرد به يزيد كه آيا به من اجازه می‏دهی از اين چوبها
بالا بروم ؟ ( نفرمود منبر . خيلی عجيب است ! به قدری اهل بيت پيغمبر
مراقب و مواظب اين چيزها بودند ! مثلا در مجلس يزيد ، نمی‏گويد : يا
اميرالمومنين ! ، يا ايها الخليفه ! يا حتی به كنيه هم نمی‏گويد : يا
اباخالد ! می‏گويد : يا يزيد ! هم زين العابدين و هم زينب . در اينجا هم‏
نفرمود كه اجازه می‏دهی من بروم روی اين منبر . يعنی اين كه منبر نيست ،
اين چوبهای سه پله‏ای كه در اينجا هست كه چنين خطيبی می‏رود بالای آن و
چنين سخنانی می‏گويد ، ما اين را منبر نمی‏دانيم . اين چهار تا چوب است .
) اجازه می‏دهی من بروم بالای اين چوبها دو كلمه حرف بزنم ؟ .
يزيد اجازه نداد . آنهائی كه اطراف بودند ، از باب اينكه