گفت بسيار خوب ، تشريف ببريد . مروان حكم گفت چه می‏گويی ؟ ! اگر از
اينجا برود معنايش اينست كه بيعت نمی‏كنم . آيا اگر از اينجا برود
بيعت خواهد كرد ؟ ! فرمان خليفه را اجرا كن . امام گريبان مروان را
گرفت و او را بالا برد و محكم به زمين كوبيد . فرمود : تو كوچكتر از اين‏
حرفها هستی .
سپس بيرون رفت و بعد از آن ، سه شب ديگر هم در مدينه ماند . شبها سر
قبر پيغمبر اكرم می‏رفت و در آنجا دعا می‏كرد . می‏گفت خدايا راهی جلوی من‏
بگذار كه رضای تو در آن است .
در شب سوم ، امام سر قبر پيغمبر اكرم ( 1 ) می‏رود ، دعا می‏كند و بسيار
می‏گريد و همانجا خوابش می‏برد . در عالم رويا پيغمبر اكرم را می‏بيند ،
خوابی می‏بيند كه برای او حكم الهام و

پاورقی :
1 - جايی كه اكنون مدفن مقدس پيغمبر اكرم است خانه پيغمبر و حجره‏
عايشه بوده است . پيغمبر اكرم را در قسمت جنوبی اين اتاق دفن كردند به‏
طوری كه فاصله صورت مبارك ايشان تا ديوار ، آنطوری كه گفته‏اند در حدود
يك وجب بيشتر نبود . و ابوبكر را پشت سر پيغمبر دفن كردند به اين‏
صورت كه سر او محاذی شانه‏های پيغمبر از پشت شد . درباره عمر اختلاف‏
است ، بعضی گفته‏اند او را پشت سر ابوبكر دفن كردند كه سر عمر محاذی‏
شانه ابوبكر شد ولی بعضی ديگر كه ادله‏شان قويتر است ، گفته‏اند عمر را در
پائين پای پيغمبر اكرم دفن كردند .
عايشه بعد از اين قضيه [ يعنی رحلت رسول اكرم ( ص ) ] وسط خانه ،
ديوار كشيد . قسمت جنوبی ، مدفن پيغمبر اكرم بود و خود در قسمت شمالی‏
خانه زندگی می‏كرد . برای اتاقی كه مدفن پيغمبر بود در بخصوصی باز كرده‏
بودند كه مردم به زيارت قبر ايشان می‏رفتند . آن وقت ( زمان امام حسين )
عايشه هم از دنيا رفته بود ، معلوم نيست كه آن ديوار را برداشته بودند
يا نه . حجره شريفه‏ای كه اكنون مدفن پيغمبر اكرم است ، از همان زمان ،
مخصوص زيارت ايشان بود و در آن هميشه باز بود .