امام جواب مساعد داد و چون جواب مساعد داده بود و از طرف آنها كانديد
شده بود ديگر معنی نداشت كه بيعت بكند ، يعنی بيعت نكرد چون به كوفیها
جواب مساعد داده بود ! خير ، بيعت نكرد قبل از آنكه اصلا اسم تقاضای
كوفیها در ميان باشد ، و فرمود : من بيعت نمیكنم ولو در همه روی زمين
ماوی و ملجئی برای من باقی نماند . يعنی اگر تمام اقطار روی زمين را بر
من ببندند كه يك نقطه برای زندگی من وجود نداشته باشد ، باز هم بيعت
نمیكنم .
عامل سوم كه اين را هم مثل دو عامل ديگر ، تاريخ بيان میكند ، عامل امر
به معروف و نهی از منكر بود كه از روز اولی كه امام حسين از مدينه حركت
كرد ، با اين شعار حركت كرد . از اين نظر ، مسئله اين نبود كه چون از من
بيعت میخواهند و من نمی پذيرم ، قيام میكنم ، بلكه اين بود كه اگر بيعت
هم نخواهند من به حكم وظيفه امر به معروف و نهی از منكر بايد قيام كنم .
و نيز مسئله اين نبود كه چون مردم كوفه از من دعوت كردهاند ، قيام میكنم
. هنوز حدود دو ماه مانده بود كه مردم كوفه دعوت بكنند ، روزهای اول بود
و به دعوت مردم كوفه مربوط نيست . دنيای اسلام را منكرات فرا گرفته
است ، من به حكم وظيفه دينی ، به حكم مسئوليت شرعی و الهی خودم قيام
میكنم .
در عامل اول ، امام حسين مدافع است . به او میگويند : بيعت كن ،
میگويند : نمیكنم ، از خودش دفاع میكند . در عامل دوم ، امام حسين
متعاون است ، او را به همكاری دعوت كردهاند ، جواب مثبت داده است .
در عامل سوم ، امام حسين مهاجم است . در اينجا او هجوم كرده به حكومت
وقت . به حسب اين عامل ، امام
|