در اين سفر به دست آورده بود و به وجود آن بسيار مفتخر بود ، به رئيس‏
موزه نشان داد . و آن يك مار آبی بود كه هفت سر داشت . اين سرها نه‏
فقط شبيه سرمار بلكه مانندسر " راسو " بودند . قاضی محل از اين بازديد
كننده نحس و شوم سخت خشمگين شد ، امر داد تا او را اخراج كنند . لينه‏
باز هم مسافرتهای خودرا ادامه داد ، و طی راه رساله دكترای خود را در علم‏
طب گذرانيد ، و حتی توانست كتاب خود را به نام " دستگاه طبيعت " در
بين راه در " ليدن " به چاپ برساند . اين كتاب برای او شهرتی به وجود
آورد و يكی از ثروتمندان آمستردام به او پيشنهاد كرد كه باغ زيبا و
بيمانند او را اداره كند و به اين طريق موفق شد لحظه‏ای به پای خسته خود
استراحت بدهد . و از لطف حامی نيكوكار خود توانست كشور فرانسه را نيز
بازديد كرده در جنگلهای " مودون " به جمع آوری انواع گياهان آنجا مشغول‏
شود . سرانجام درد غربت و علاقه به وطن او را گرفت ، و به سوئد كشور
خودش بازگشت . وطن اين بار قدرش را دانست و