دنيا و مافيها را زير پای خودش می‏ديد ، ناگهان امام رضا ( ع ) در حالی‏
كه دستها را به زمين عمود كرده بود ، و آماده برخاستن و رفتن بود ، با
جمله " يا احمد " ، بزنطی را مخاطب قرار داد و رشته خيالات او را پاره‏
كرد ، آنگاه فرمود :
" هرگز آنچه را كه امشب برای تو پيش آمد ، مايه فخر و مباهات خويش‏
برديگران قرار نده ، زيرا صعصعة بن صوحان ، كه از اكابر ياران علی بن‏
ابيطالب - عليه‏السلام - بود ، مريض شد . علی به عيادت او رفت و بسيار
به او محبت و ملاطفت كرد ، دست خويش را از روی مهربانی بر پيشانی‏
صعصعه گذاشت ، ولی همينكه خواست از جا حركت كند و برود ، او را مخاطب‏
قرار داد و فرمود : " اين امور را هرگز مايه فخر و مباهات خود قرار نده‏
، اينها دليل بر چيزی از برای تو نمی‏شود . من تمام اينها را به خاطر
تكليف و وظيفه‏ای كه متوجه من است انجام دادم ، و هرگز نبايد كسی اين‏
گونه امور را دليل بر كمالی برای خود فرض كند " ( 1 ) . .

پاورقی :
. 1 بحار ، جلد 12 ، صفحه . 14