60 خواهش مسيح
عيسی - عليهالسلام - به حواريين گفت : " من خواهش و حاجتی دارم ، اگر قول میدهيد آن را بر آوريد بگويم " . حواريين گفتند : " هر چه امر كنی اطاعت میكنيم " . عيسی از جا حركت كرد و پاهای يكايك آنها را شست . حواريين در خود احساس ناراحتی میكردند ، ولی چون قول داده بودند خواهش عيسی را بپذيرند ، تسليم شدند . و عيسی پای همه را شست . همينكه كار به انجام رسيد ، حواريين گفتند : " تو معلم ما هستی ، شايسته اين بود كه ما پای تو را میشستيم نه تو پای ما را " . عيسی فرمود : " اين كار را كردم برای اينكه به شما بفهمانم كه از همه مردم سزاوارتر