7 قافله‏ای كه به حج می‏رفت

قافله‏ای از مسلمانان كه آهنگ مكه داشت ، همينكه به مدينه رسيد چند
روزی توقف و استراحت كرد ، و بعد از مدينه به مقصد مكه به راه افتاد .
در بين راه مكه و مدينه ، در يكی از منازل ، اهل قافله با مردی مصادف‏
شدند كه با آنها آشنا بود . آن مرد در ضمن صحبت با آنها ، متوجه شخصی‏
درميان آنها شد كه سيمای صالحين داشت ، و با چابكی و نشاط مشغول خدمت و
رسيدگی به كارها و حوائج اهل قافله بود ، در لحظه اول او را شناخت . با
كمال تعجب از اهل قافله پرسيد : اين شخصی را كه مشغول خدمت و انجام‏
كارهای شماست می‏شناسيد ؟ .