بجنگند ، و از رسول خدا دفاع كنند . او فقط مشك آبی را به دوش كشيده‏
بود ، برای آنكه در ميدان جنگ به مجروحين آب برساند . نيز مقداری نوار
از پارچه تهيه كرده و همراه آورده بود تا زخمهای مجروحين را ببندد . او
بيش از اين دو كار ، در آن روز ، برای خود پيش‏بينی نمی‏كرد .
مسلمانان در آغاز مبارزه ، با آنكه از لحاظ عدد ، زياد نبودند و
تجهيزات كافی هم نداشتند ، شكست عظيمی به دشمن دادند . دشمن پا به فرار
گذاشت و جا خالی كرد ، ولی طولی نكشيد در اثر غفلتی كه در يك عده از
نگهبانان تل " عينين " در انجام وظيفه خويش كردند ، دشمن از پشت سر
شبيخون زد ، وضع عوض شد و عده زيادی از مسلمانان از دور رسول اكرم‏
پراكنده شدند .
نسيبه همينكه وضع را به اين نحو ديد ، مشك آب را به زمين گذاشت و
شمشير به دست گرفت . گاهی از شمشير استفاده می‏كرد و گاهی از تير و كمان‏
. سپر مردی را كه فرار می‏كرد