آشنا و وسيله‏ای بود تا سهمی برای خودش از بيت‏المال بگيرد ، امام صادق‏
" ع " را ديد ، رفت جلو و حاجت خويش را گفت . امام رفت و طولی‏
نكشيد كه سهمی برای شقرانی گرفته و با خود آورد . همينكه آن را به دست‏
شقرانی داد ، بالحنی ملاطفت آميز اين جمله را به وی گفت : " كار خوب‏
از هر كسی خوب است ، ولی از تو به واسطه انتسابی كه با ما داری ، و تو
را وابسته به خاندان رسالت می‏دانند ، خوبتر و زيباتر است . و كار بد از
هركس بد است ، ولی از تو به خاطر همين انتساب زشتتر و قبيحتر است "
. امام صادق اين جمله را فرمود و گذشت .
شقرانی با شنيدن اين جمله دانست كه امام از سر او ، يعنی شرابخواری او
، آگاه است . و از اينكه امام با اينكه می‏دانست او شرابخوار است ، به‏
او محبت كرد ، و در ضمن محبت او را متوجه عيبش نمود ، خيلی پيش وجدان‏
خويش شرمسار گشت و خود را ملامت كرد ( 1 ) .

پاورقی :
. 1 الانوار البهيه محدث قمی ، صفحه 76، به نقل از ربيع الابرار زمخشری.