و مادر خود بخواهد .
ب - كسی كه مالش را به قرض داده از طرف ، شاهد و گواه و سندی‏
نگرفته باشد ، و او مال را خورده است . حالا اين شخص دست به دعا
برداشته از خداوند چاره می‏خواهد . البته دعای اين آدم مستجاب نمی‏شود ،
زيرا او به دست خودش راه چاره را از بين برده ، و مال خويش را بدون‏
سند و گواه به او داده است .
ج - كسی كه از خداوند دفع شر زنش را بخواهد ، زيرا چاره اين كار در
دست خود شخص است ، او می‏تواند اگر واقعا از دست اين زن ناراحت است‏
، عقد ازدواج را باطلاق فسخ كند .
د - آدمی كه در خانه خود نشسته و دست روی دست گذاشته ، و از خداوند
روزی می‏خواهد ، خداوند در جواب اين بنده طمع كار جاهل می‏گويد :
" بنده من ! مگر نه اينست كه من راه حركت و جنبش را برای تو باز
كرده‏ام ؟ ! مگر نه اينست كه من اعضاء و جوارح صحيح به تو داده‏ام ؟ ! به‏
تو دست و پا و چشم و گوش و عقل داده‏ام كه ببينی و بشنوی و فكر كنی و
حركت نمايی و