- نه ، او را نمی‏شناسيم ، اين مرد در مدينه به قافله ما ملحق شد . مردی‏
صالح و متقی و پرهيزگار است . ما از او تقاضا نكرده‏ايم كه برای ما كاری‏
انجام دهد ، ولی او خودش مايل است كه در كارهای ديگران شركت كند و به‏
آنها كمك بدهد .
- " معلوم است كه نمی‏شناسيد ، اگر می‏شناختيد اين طور گستاخ نبوديد ،
هرگز حاضر نمی‏شديد مانند يك خادم به كارهای شما رسيدگی كند " .
- " مگر اين شخص كيست ؟ "
- " اين ، علی بن الحسين زين العابدين است " .
جمعيت آشفته به پاخاستند و خواستند برای معذرت دست و پای امام را
ببوسند . آنگاه به عنوان گله گفتند : " اين چه كاری بود كه شما با ما
كرديد ؟ ! ممكن بود خدای ناخواسته ما جسارتی نسبت به شما بكنيم ، و
مرتكب گناهی بزرگ بشويم " .
امام : " من عمدا شمارا كه مرا نمی‏شناختيد