11 اعرابی و رسول اكرم

عربی بيابانی و وحشی ، وارد مدينه شد و يكسره به مسجد آمد ، تا مگر از
رسول خدا سيم و زری بگيرد . هنگامی وارد شد كه رسول اكرم در ميان انبوه‏
اصحاب و ياران خود بود . حاجت خويش را اظهار كرد و عطائی خواست .
رسول اكرم چيزی به او داد ، ولی او قانع نشد و آن را كم شمرد ، بعلاوه سخن‏
درشت و ناهمواری بر زبان آورد ، و نسبت به رسول خدا جسارت كرد .
اصحاب و ياران سخت در خشم شدند ، و چيزی نمانده بود كه آزاری به او
برسانند ، ولی رسول خدا مانع شد .
رسول اكرم بعدا اعرابی را با خود به خانه برد ، و مقداری ديگر به او
كمك كرد ، ضمنا