زهر داخل كردند . ابن الرومی بعد از آنكه خورد ، متوجه شد . فورا از جا
برخاست كه برود . قاسم گفت :
" كجا می‏روی ؟ "
- " به همانجا كه مرا فرستادی " .
- " پس سلام مرا به پدر و مادرم برسان " .
- " من از راه جهنم نمی‏روم " .
ابن الرومی به خانه خويش رفت و به معالجه پرداخت ، ولی معالجه‏ها
فائده نبخشيد . بالاخره با شمشير زبان خويش از پای در آمد ( 1 ) .

پاورقی :
. 1 تتمة المنتهی محدث قمی ، جلد 2 صفحه 400 ، و تاريخ ابن خلكان ،
جلد 3 ، صفحه . 44