59 نسيبه

اثری كه روی شانه نسيبه دختر كعب ( كه به نام پسرش عماره ، "
ام‏عماره " خوانده می‏شد ) باقی مانده بود ، از يك جراحت بزرگی در گذشته‏
حكايت می‏كرد . زنان و بالاخص دختران و زنان جوانی كه عصر رسول خدا را
درك نكرده بودند ، يا در آن وقت كوچك بودند ، وقتی كه احيانا متوجه‏
گودی سرشانه نسيبه می‏شدند ، با كنجكاوی زيادی از او ماجرای هولناكی را كه‏
منجر به زخم شانه‏اش شده بود می‏پرسيدند . همه ميل داشتند داستان‏
حيرت‏انگيز نسيبه را در صحنه " احد " از زبان خودش بشنوند .
نسيبه هيچ فكر نمی‏كرد كه ، در صحنه احد با شوهر و دو فرزندش دوش‏
بدوش يكديگر