و مردم ديگر را هم به آن می‏خوانيد ، ناشی از جهالت به قرآن و اطلاع‏
نداشتن از قرآن و از سنت پيغمبر و از احاديث پيغمبر است . اينها
احاديثی نيست كه قابل تشكيك باشد ، احاديثی است كه قرآن به صحت آنها
گواهی می‏دهد . ولی شما احاديث معتبر پيغمبر را اگر با روش شما درست در
نيايد رد می‏كنيد ، و اين خود نادانی ديگری است . شما در معانی آيات‏
قرآن و نكته‏های لطيف و شگفت انگيزی كه از آن استفاده می‏شود تدبر
نمی‏كنيد . فرق بين ناسخ و منسوخ و محكم و متشابه را نمی‏دانيد . امر و نهی‏
را تشخيص نمی‏دهيد .
جواب مرا راجع به قصه سليمان بن داود بدهيد كه ، از خداوند ملكی را
مسألت كرد كه برای كسی بالاتر از آن ميسر نباشد ( 6 ) خداوند هم چنان‏
ملكی به اوداد . البته سليمان جز حق نمی‏خواست . نه خداوند در قرآن و نه‏
هيچ فرد مؤمنی اين را بر سليمان عيب نگرفت كه چرا چنين ملكی را در دنيا
خواسته . همچنين است

پاورقی :
. 6 " و هب لی ملكا لا ينبغی لاحد من بعدی »" ، ( سوره ص ، آيه 35
)