كرد و خواند ، چيزی از آن سر در نياورد . با خود گفت ، يعنی چه ؟ مقصود
چيست ؟ با آن كس كه بيش از همه مردم او رادوست می‏داری بدی و دشمنی‏
نكن ، يعنی چه ؟ اينكه از قبيل توضيح واضحات است ، مگر ممكن است كه‏
آدمی ، محبوبی داشته باشد - آن هم عزيزترين محبوبها و با او بدی بكند ؟ !
بدی كه نمی‏كند سهل است ، مال و جان و هستی خود را در پای او می‏ريزد و
فدا می‏كند .
از طرف ديگر باخود انديشيد كه شخصيت گوينده جمله را نبايد از نظر دور
داشت ، گوينده اين جمله ابوذر است . ابوذر ، لقمان امت است و عقلی‏
حكيمانه دارد ، چاره‏ای نيست بايد از خودش توضيح بخواهم .
مجددا نامه‏ای به ابوذر نوشت و توضيح خواست .
ابوذر در جواب نوشت : " مقصودم از محبوبترين و عزيزترين افراد در
نزد تو همان خودت هستی . مقصودم شخص ديگری نيست . تو خودت را از همه‏
مردم بيشتر دوست می‏داری .