در سفر حج ، همراه امام صادق ( ع ) بود . به ميقات رسيدند و هنگام‏
پوشيدن لباس احرام و

پاورقی :
> بيعت بنی العباس چون مبنی برزور بوده صحيح نيست . مالك از اظهار
اين عقيده خويش امتناع نمی‏كرد و از سطوت بنی العباس پروا نمی‏نمود .
همين امر سبب شد كه به دستور جعفر بن سليمان عباسی ، عموی سفاح و منصور
، تازيانه سختی به وی زدند . و اتفاقا همين تازيانه خوردن ، سبب شد كه‏
مالك احترام و شهرت و محبوبيت زيادتری پيدا كند - رجوع شود به وفيات‏
الاعيان ، جلد 3 ، صفحه . 285
مالك چون در مدينه بود ، به محضر امام صادق زياد رفت و آمد می‏كرد ، و
از كسانی بود كه از آن حضرت حديث روايت كرده‏اند . و مطابق نقل بحار (
جلد 11 صفحه 109 ) از كتابهای خصال و علل الشرايع و امالی صدوق ، هنگامی‏
كه مالك به محضر امام صادق می‏رفت ، امام به او محبت می‏فرمود و گاه به‏
او می‏فرمود : " من تو را دوست می‏دارم " و مالك از اينكه مورد تفقد
امام قرار می‏گرفت ، سخت شاد می‏گشت . مالك به نقل كتاب الامام الصادق‏
( صفحه 3 ) می‏گفت : " من مدتی به حضور امام صادق آمد و شد داشتم ، او
را هميشه در حال نماز يا روزه يا تلاوت قرآن می‏ديدم . فاضلتر از جعفر بن‏
محمد در علم و تقوی و عبادت چشمی نديده و گوشی نشنيده و به قلبی خطور
نكرده است " . و هم مالك است كه به نقل بحار - درباره امام صادق‏
می‏گويد : " او از بزرگان عباد و زهاد بود كه از خدا می‏ترسيد و بسيار
حديث می‏دانست . خوش مجلس و خوش معاشرت بود . مجلسش پر فيض بود .
نام رسول خدا را كه می‏شنيد ، رنگ صورتش تغيير می‏كرد " .