قبيله خودمان می‏شنويم كه مردی در مكه ظهور كرده است و سخنانی آورده و
مدعی است آن سخنان از جانب خدا به او وحی می‏شود . من آمده‏ام خود او را
ببينم و درباره كار او تحقيق كنم . اولا عقيده تو درباره اين مرد چيست ؟
و ثانيا آيا می‏توانی مرا به او راهنمائی كنی ؟ "
- " مطمئن باش كه او بر حق است و آنچه می‏گويد از جانب خداست . صبح‏
من تو را پيش او خواهم برد . اما همان طور كه خودت می‏دانی ، اگر مردم‏
اين شهر بفهمند من تو را پيش او می‏برم ، جان هر دو نفر ما در خطر است .
فردا صبح من جلو می‏افتم و تو پشت سر من با مقداری فاصله بيا و ببين من‏
كجا می‏روم . من مراقب اطراف هستم ، اگر حس كردی خطری در كار است‏
می‏ايستم و خم می‏شوم مانند كسی كه مثلا ظرفی را خالی می‏كند . تو به اين‏
علامت متوجه خطر باش و دور شو ، اما اگر خطری پيش نيامد هر جا كه من‏
رفتم تو هم بيا " .
فردا صبح جوان كه كسی جز علی بن ابيطالب نبود ، از خانه بيرون آمد و
راه افتاد ،