گفت : " يا ابا الحسن ! اولا تو خودت میدانی كه هيچكدام از ما كه اينجا
نشستهايم به واسطه سوابق تو در جنگهای ميان اسلام و جاهليت از تو دل خوشی
نداريم . غالبا از هر كدام ما يك نفر يا دو نفر در آن روزها به دست تو
كشته شده است ، از جمله پدر خودم در بدر به دست تو كشته شد . اما از
اين موضوع با دو شرط میتوانيم صرف نظر كنيم و با تو بيعت كنيم ، اگر تو
آن دو شرط را بپذيری :
" يكی اينكه سخن ديروز خود را پس بگيری ، به گذشته كار نداشته باشی و
عطف به ما سبق نكنی . در گذشته هر چه شد شده ، هر كس در دوره خلفاء
گذشته از هر راه مالی به دست آورده آورده ، تو كار نداشته باش كه از چه
راه بوده ، تو فقط مراقب باش كه در زمان خودت حيف و ميلی نشود .
" دوم اينكه قاتلان عثمان را به ما تحويل ده كه از آنها قصاص كنيم ، و
اگر ما از ناحيه تو امنيت نداشته باشيم ناچاريم تو را رها كنيم و برويم
در شام به معاويه ملحق شويم " .
|