شدند .
اين سه نفر كه طوفانی در دل داشتند برای اينكه امر را بر ديگران مشتبه
كنند ، آن قدر قيام و قعود و ركوع و سجود كردند و كمترين آثار خستگی از
خود نشان ندادند كه باعث تعجب بينندگان شده بود .
از آن طرف علی - عليه السلام - در اين ماه رمضان برای خود برنامه
مخصوصی تنظيم كرده بود : هر شب غذای افطار را در خانه يكی از پسران يا
دخترانش میخورد . هيچ شب غذايش از سه لقمه تجاوز نمیكرد . فرزندانش
اصرار میكردند بيشتر غذا بخورد میگفت : دوست دارم هنگامی كه به ملاقات
خدا میروم شكمم گرسنه باشد " مكرر میگفت : " طبق علائمی كه پيغمبر به
من خبر داده است ، نزديك است كه ريش سپيدم با خون سرم رنگين گردد "
.
در آن شب علی مهمان دخترش امكلثوم بود . بيش از هر شب ديگر آثار
هيجان و انتظار در او هويدا بود . همينكه ديگران به بستر رفتند او به
مصلای خود رفت و مشغول عبادت شد .
|