او گفته بود كه من بايد كاری كنم كه كودكان با كينه علی بزرگ شوند و
پيران با احساسات ضد علی بميرند . آخرين فكری كه به نظرش رسيد اين بود
كه در سراسر مملكت پهناور اسلامی لعن و دشنام علی را به شكل يك شعار
عمومی و مذهبی در آورد . دستور داد همه جا روی منابر در روزهای جمعه لعن‏
علی را ضميمه خطبه كنند . اين كار رايج و عملی شد . پس از معاويه نيز
ساير خلفای اموی - برای اينكه علويين را تا حد نهائی تحقير و آرزوی خلافت‏
اسلامی را از دل آنها برای هميشه بيرون كنند - اين فكر را دنبال كردند .
نسلهايی كه از آن تاريخ به بعد به وجود می‏آمدند با اين شعار مأنوس بودند
و خود به خود آن را تكرار می‏كردند . و اين كار در اذهان مردم بيچاره ساده‏
لوح اثر بخشيده بود ، تا آنجا كه يك روز مردی به عنوان شكايت جلو حجاج‏
را گرفت و گفت : " فاميلم مرا از خود رانده‏اند و نام مرا علی‏
گذاشته‏اند ، از تو تقاضای كمك و تغيير نام دارم " . حجاج نام او را
عوض كرد و گفت : " به حكم اينكه وسيله خوبی