اوصاف علی را همچنانكه از نزديك ديده است برايش بيان كند ، عدی گفت‏
:
" معذورم بدار " .
- " حتما بايد برايم تعريف كنی " .
- " به خدا قسم ، علی بسيار دورانديش و نيرومند بود . به عدالت سخن‏
می‏گفت و با قاطعيت فيصله می‏داد . علم و حكمت از اطرافش می‏جوشيد . از
زرق و برق دنيا متنفر و با شب و تنهايی شب مأنوس بود . زياد اشك‏
می‏ريخت و بسيار فكر می‏كرد . در خلوتها از نفس خود حساب می‏كشيد و بر
گذشته دست ندامت می‏سود . لباس كوتاه و زندگی فقيرانه را می‏پسنديد . در
ميان ما كه بود مانند يكی از ما بود . اگر چيزی از او می‏خواستيم‏
می‏پذيرفت و اگر به حضورش می‏رفتيم ما را نزديك خود می‏برد و از ما فاصله‏
نمی‏گرفت . با اين همه آن قدر با هيبت بود كه در حضورش جرئت تكلم‏
نداشتيم ، و آن قدر عظمت داشت كه نمی‏توانستيم به او خيره شويم . وقتی‏
كه لبخند می‏زد دندانهايش مانند يك رشته مرواريد آشكار می‏شد . اهل‏