اجازه بدهيد دستور دهم آن زمين از ماليات معاف باشد " .
- " دفتر ماليات دولت مضبوط است كه از هر شهری چقدر وصول شود .
اساس آن با تغييرات جزئی بهم نمی‏خورد . اگر در اين شهر از من ماليات‏
نگيرند همان مبلغ را از ديگران زيادتر خواهند گرفت ، تا مجموعی كه از
سبزوار بايد وصول شود تكميل گردد . شاه راضی نشوند كه تخفيف دادن به من‏
يا معاف شدن من از ماليات ، سبب تحميلی بر يتيمان و بيوه زنان گردد .
بعلاوه دولت كه وظيفه دارد حافظ جان و مال مردم باشد ، هزينه هم دارد و
بايد تأمين شود . ما با رضا و رغبت ، خودمان اين ماليات را می‏دهيم . "
شاه گفت : - " ميل دارم امروز در خدمت شما غذا صرف كنم ، و از همان‏
غذای هر روز شما بخورم ، دستور بفرماييد نهار شما را بياورند " .
حكيم بدون آنكه از جا حركت كند فرياد كرد : " غذای مرا بياوريد " .
فورا آوردند ، طبقی چوبين كه بر روی آن چند قرص نان و چند قاشق و يك‏
ظرف دوغ و مقداری نمك ديده می‏شد