مستقيم او را متذكر كنند . در ابتدا با يكديگر به مباحثه پرداختند ، و
پيرمرد می‏شنيد . يكی گفت : " وضوی من از وضوی تو كاملتر است " .
ديگری گفت : " وضوی من از وضوی تو كاملتر است " . بعد توافق كردند كه‏
در حضور پيرمرد هر دو نفر وضو بگيرند و پيرمرد حكميت كند . هر دو طبق‏
قرار عمل كردند و هر دو نفر وضوی صحيح و كاملی جلو چشم پيرمرد گرفتند .
پيرمرد تازه متوجه شد كه وضوی صحيح چگونه است . و به فراست مقصود اصلی‏
دو طفل را دريافت و سخت تحت تأثير محبت بی شائبه و هوش و فطانت‏
آنها قرار گرفت . گفت :
" وضوی شما صحيح و كامل است . من پيرمرد نادان هنوز وضو ساختن را
نمی‏دانم . به حكم محبتی كه بر امت جد خود داريد ، مرا متنبه ساختيد .
متشكرم " ( 1 ) .

پاورقی :
. 1 بحار الانوار ، جلد 10 ، صفحه . 89