بعدها مزاحمتهای سخت ايجاد خواهد كرد .
چنين مسلك و روش و طرز تفكری به وجود آمد و چنان فرقه‏ای تشكيل شد :
ياغيان لشكر علی كه به نام " خوارج " ناميده شدند در آن روز تاريخی در
منتهای استبداد و خودسری جلو ادامه جنگ را گرفتند و به قرار حكميت‏
تسليم شدند . قرار شد دو طرف از جانب خود ، نماينده معين كنند و
نمايندگان بنشينند و بر مبنای قرآن حكميت كنند . از طرف معاويه عمرو
ابن العاص معين شد . علی خواست عبدالله بن عباس را كه حريف عمروبن‏
العاص بود معين كند . در اينجا نيز خوارج دخالت كردند و به بهانه اينكه‏
داور بايد بيطرف باشد و عبدالله بن عباس طرفدار و خويشاوند علی است ،
مانع شدند و خودشان مرد نالايقی را نامزد كردند .
حكميت بدون آنكه توافق واقعی صورت گرفته باشد ، با خدعه ديگری كه‏
عمروبن العاص به كار برد بی نتيجه خاتمه يافت .
جريان حكميت آن قدر شكل مسخره به خود گرفت و جنبه جدی خود را از دست‏
داد كه