ببخشای و از گناهان ما در گذر ، و ما را در شمار نيكان نزد خود ببر .
" « ربنا و آتنا ما وعدتنا علی رسلك و لا تخزنا يوم القيامه انك لا
تخلف الميعاد »" - پروردگارا ! آنچه به وسيله پيغمبران وعده داده‏ای‏
نصيب ما كن ، ما را در روز رستاخيز بی آبرو مكن ، البته تو هرگز وعده‏
خلافی نمی‏كنی .
همين كه اين آيات را به آخر رساند از سر گرفت . مكرر اين آيات را در
حالی كه از خود بيخود شده بود و گويی هوش از سرش پريده بود تلاوت كرد .
حبه و نوف هر دو در بستر خويش آرميده بودند و اين منظره عجيب را از
نظر می‏گذراندند ، حبه مانند بهت‏زدگان خيره خيره می‏نگريست .
اما نوف نتوانست جلو اشك چشم خود را بگيرد و مرتب گريه می‏كرد .
تا اين كه علی به نزديك خوابگاه حبه رسيد و گفت :