نقش عبادت در بازيابی خود
در باب عبادت سخن آنقدر زياد است كه اگر بخواهيم بسط دهيم دهها مقاله بايد به آنها اختصاص دهيم . تنها به يك مطلب اشاره میكنيم و آن ارزش عبادت از نظر بازيافتن خود است . به همان نسبت كه وابستگی و غرق شدن در ماديات انسان را از خود جدا میكند و با خود بيگانه میسازد ، عبادت انسان را به خويشتن باز میگرداند ، عبادت به هوش آورنده انسان و بيدار كننده انسان است ، عبادت انسان غرق شده و محو شده در اشياء را مانند نجات غريق ، از اعماق دريای غفلتها بيرون میكند ، در عبادت و در پرتو ياد خداوند است كه انسان خود را آنچنان كه هست میبيند ، به نقصها و كسريهای خود آگاه میگردد ، از بالا به هستی و حيات و زمان و مكان مینگرد ، و در عبادت است كه انسان به حقارت و پستی آمال و آرزوهای محدود مادی پی میبرد و میخواهد خود را به قلب هستی برساند . من هميشه به اين سخن دانشمند معروف عصر خودمان اينشتاين به اعجاب مینگرم . آنچه بيشتر مايه اعجاب