و در اين يكی عاليترين مفاهيم انسانی .
اكنون برای اينكه نوع تلقی " نهج البلاغه " از عبادت روشن شود به ذكر
نمونه‏هائی از كلمات " علی " می‏پردازيم و سخن خود را با جمله‏ای آغاز
می‏كنيم كه درباره تفاوت تلقيهای مردم از عبادت گفته شده است .

عبادت آزادگان

« ان قوما عبدوا الله رغبه فتلك عباده التجار ، و ان قوما عبدوا الله‏
رهبه فتلك عباده العبيد، و ان قوما عبدوا الله شكرا فتلك عباده الاحرار»
( 1 ) .
همانا گروهی خدايرا به انگيزه پاداش می‏پرستند ، اين عبادت تجارت‏
پيشگان است ، و گروهی او را از ترس می‏پرستند ، اين عبادت برده صفتان‏
است ، و گروهی او را برای آنكه او را سپاسگزاری كرده باشند می‏پرستند ،
اين عبادت آزادگان است .
« لو لم يتوعد الله علی معصيته لكان يجب ان لا يعصی شكرا لنعمته » فرضا
خداوند كيفری برای نافرمانی معين نكرده بود ، سپاسگزاری ايجاب می‏كرد كه‏
فرمانش تمرد نشود .
از كلمات آن حضرت است :
« الهی ما عبدتك خوفا من نارك و لا طمعا فی جنتك بل وجدتك اهلا
للعباده فعبدتك » ( 2 ) .
من تو را به خاطر بيم از كيفرت و يا به خاطر طمع در بهشتت پرستش‏
نكرده‏ام ، من تو را بدان جهت پرستش كردم كه شايسته پرستش يافتم .

ياد حق

ريشه همه آثار معنوی اخلاقی و اجتماعی كه در

پاورقی :
1 - نهج البلاغه ، كلمات قصار ، حكمت . 237
2 - نهج البلاغه ، كلمات قصار ، حكمت . 290