توجه داشت كه يك جريان غير طبيعی است ، مانند بدنی است كه عضوی از آن‏
بدن بيمار است و ساير اعضاء موقتا برای اينكه آن عضو را نجات دهند
فعاليت خويش را متوجه اصلاح وضع او می‏كنند . از نظر اجتماعی چه بهتر كه‏
اجتماع چنين اعضاء بيماريرا نداشته باشد تا توجه اعضاء اجتماع به جای‏
اينكه به طرف اصلاح و كمك به يك عضو خاص معطوف شود ، به سوی تكامل‏
عمومی اجتماع معطوف گردد .
ديگر اينكه :
« العدل سائس عام و الجود عارض خاص » .
عدالت قانونی است عام و مدير و مدبری است كلی و شامل ، كه همه‏
اجتماع را در بر می‏گيرد و بزرگراهی است كه همه بايد از آن بروند ، اما
جود و بخشش يك حالت استثنائی و غير كلی است كه نمی‏شود رويش حساب‏
كرد ، اساسا جود اگر جنبه قانونی و عمومی پيدا كند و كليت يابد ديگر جود
نيست .
علی ( ع ) آنگاه نتيجه گرفت .
« فالعدل اشرفهما و افضلهما » ( 1 ) .
يعنی پس از ميان عدالت وجود ، آنكه اشرف و افضل است عدالت است .
اين گونه تفكر درباره انسان و مسائل انسانی نوعی خاص از انديشه است‏
بر اساس ارزيابی خاصی ، ريشه اين ارزيابی اهميت و اصالت اجتماع است .
ريشه

پاورقی :
1 - حكمت . 437