" « الناس فی الدنيا عاملان : عامل فی الدنيا قد شغلته دنياه عن آخرته
، يخشی علی من يخلفه و يامنه علی نفسه فيفنی عمره فی منفعه غيره . و عامل
عمل فی الدنيا لما بعدها فجائه الذی له من الدنيا بغير عمل ، فاحرز
الحظين معا و ملك الدارين جميعا فاصبح وجيها عند الله لا يسئل الله حاجه
فيمنعه » . . . " .
مردم در دنيا از نظر عمل و هدف دو گونهاند : يكی تنها برای دنيا كار
میكند و هدفی ماوراء امور مادی ندارد . سرگرمی به امور مادی و دنيوی او
را از توجه به آخرت بازداشته است ، چون غير از دنيا چيزی نمیفهمد و
نمیشناسد ، همواره نگران آينده بازماندگان است كه چگونه وضع آنان را
برای بعد از خودش تامين كند ، اما هرگز نگران روزهای سختی كه خود در
پيش دارد نيست ، لهذا عمرش در منفعت بازماندگانش فانی میگردد . يك
نفر ديگر ، آخرت را هدف قرار میدهد و تمام كارهايش برای آن هدف است
اما دنيا خود به خود و بدون آنكه كاری برای آن و به خاطر آن صورت گرفته
باشد به او رو میآورد ، نتيجه اينست كه بهره دنيا و آخرت را تواما
احراز میكند و مالك هر دو خانه میگردد ، چنين كسی صبح میكند در حالی كه
آبرومند نزد پروردگار است و هر چه از خدا بخواهد به او اعطا میكند .
|