پاورقی : 1 - نهج البلاغه ، خطبه . 33
ديگر ، حكومت و زعامت را به عنوان يك پست و مقام دنيوی كه اشباع
كننده حس جاه طلبی بشر است و به عنوان هدف و ايده آل زندگی سخت تحقير
میكند و آنرا پشيزی نمیشمارد ، آنرا مانند ساير مظاهر مادی دنيا از
استخوان خوكی كه در دست انسان خورده داری باشد بیمقدارتر میشمارد ، اما
همين حكومت و زعامت را در مسير اصلی و واقعيتش يعنی به عنوان وسيلهای
برای اجراء عدالت و احقاق حق و خدمت به اجتماع فوق العاده مقدس
میشمارد و مانع دست يافتن حريف و رقيب فرصت طلب و استفاده جو میگردد
، از شمشير زدن برای حفظ و نگهداريش از دستبرد چپاولگران دريغ نمیورزد .
ابن عباس در دوران خلافت علی ( ع ) بر آن حضرت وارد شد ، در حالی كه
با دست خودش كفش كهنه خويش را پينه میزد ، از ابن عباس پرسيد قيمت
اين كفش چقدر است ؟ ابن عباس گفت هيچ ، امام فرمود ارزش همين كفش
كهنه در نظر من از حكومت و امارت بر شما بيشتر است ، مگر آنكه بوسيله
آن عدالتی را اجرا كنم ، حقی را به ذی حقی برسانم ، يا باطلی را از ميان
بردارم ( 1 ) .
در خطبه 214 بحثی كلی در مورد حقوق میكند و میفرمايد : حقوق همواره
طرفينی است ، میفرمايد . از جمله حقوق الهی حقوقی است كه برای مردم بر
مردم قرار داده است ، آنها را چنان وضع كرده كه هر
پاورقی : 1 - نهج البلاغه ، خطبه . 33 |