تضاد دنيا و آخرت
مساله تضاد دنيا و آخرت و دشمنی آنها با يكديگر و اينكه اين دو مانند دو قطب مخالفند از قبيل مشرق و مغربند كه نزديكی با هر يك مساوی است با دوری از ديگری ، همه مربوط به اين مطلب است يعنی مربوط است به جهان دل و ضمير انسان و دلبستگيها و عشقها و پرستشهای انسان ، خداوند به انسان دو دل نداده است : « ما جعل الله لرجل من قلبين فی جوفه »با يك دل نمیتوان بيش از يك معشوق برگزيد . اينست كه وقتی از علی عليه السلام درباره جامهاش كه كهنه و مندرس بود سؤال كردند فرمود : " « يخشع له القلب و تذل به النفس و يقتدی به المؤمنون » " . دل به اين سبب نرم میگردد ، و نفس به اين وسيله رام میشود و مؤمنان به آن اقتدا میكنند . يعنی كسانيكه جامه نو ندارند از پوشيدن جامه كهنه ناراحت نمیشوند و احساس حقارت نمیكنند زيرا میبينند پيشوایشان جامهای بهتر از جامه آنها نپوشيده است . آنگاه اضافه فرمود كه همانا دنيا و آخرت دو دشمن مشخص و دو راه مختلفند هر كس دنيا را دوست بدارد