پس معقولات ثانيه از لحاظ ذهن ما يعنی از آن جهت كه معقولات ،
معقولات هستند در درجه دوم قرار گرفته‏اند و البته منافاتی نيست بين اين‏
مطلب و اينكه اين مفاهيم و عناوين از نظر ديگر ، يعنی از نظر رابطه با
عالم خارج در درجه اول و معقولات اوليه در درجه دوم قرار گيرند ، همان‏
طوری كه طرفداران نظريه اصالت وجود آنجا كه بحث اصالت و اعتباريت را
بميان می‏آورند وجود را اصيل و ماهيت را اعتباری می‏دانند .

اصطلاح حكماء در تعريف معقولات اوليه و ثانويه :

تا كنون سخن از معقولات اوليه و ثانويه و فرق آنها با يكديگر بود .
اكنون بايد دانست كه معقولات ثانيه خود بر دو نوعند : معقولات ثانيه‏
منطقی و معقولات ثانيه فلسفی . پس سه دسته از معقولات وجود دارد :
معقولات اوليه . معقولات ثانيه منطقی و معقولات ثانيه فلسفی . در تعريف‏
هر يك از اين سه دسته از معقولات و ملاك تمايز آنها با يكديگر ، متأخرين‏
از حكماء تعبيری دارند كه خالی از اشكال و ابهام نيست و نيازمند شرح و
توضيح است . حاجی سبزواری اين تعبير را در ضمن ابيات زير آورده است :
ان كان الاتصاف كالعروض فی
عقلك فالمعقول بالثانی صفی
بما عروضه بعقلنا ارتسم
فی العين أو فيه اتصافه رسم
فالمنطقی الاول كالمعرف
ثانيهما مصطلح للفلسفی