محمولی بر موضوعی ، به معنی اينست كه محمول بر موضوع صدق می‏كند . اكنون‏
می‏گوييم كه صدق محمول بر موضوع و اتحاد برقرار شده به وسيله حكم ميان‏
موضوع و محمول به دو نحو ممكن است بوده باشد . يكی به اين نحو كه محمول‏
در مرتبه ذات و ماهيت موضوع ، قطع نظر از مرحله وجود ، بر موضوع صدق‏
كند و رابطه برقرار شده يك رابطه ذاتی باشد . يعنی آن چيزی كه موضوع‏
واقع شده است ذات ماهيت است به اعتبار اينكه يك ذاتی است نه به‏
اعتبار حكايت از مصاديق . مطلق تعريفاتی حقيقی كه در علوم واقع می‏شود از
قبيل حمل اولی ذاتی است .
ديگر اينكه محمول بر موضوع در مرحله وجود صدق كند ، خواه وجود خارجی و
خواه وجود ذهنی . در اينگونه قضايا آن چيزی كه موضوع واقع شده است‏
ماهيت است به اعتبار حكايت از مصاديق خارجی يا ذهنی ، و در واقع ،
مصاديق ، موضوعند نه ذات ماهيت بما هی هی . مثل اينكه می‏گوييم انسان‏
نويسنده است . مسائلی كه در علوم مورد بحث واقع می‏شود از نوع دوم است‏
همچنانكه تعاريف از نوع اول است . مثلا اگر بخواهيم مثلث را موضوع قرار
داده و محمولی بر آن بار كنيم يك وقت هست كه ماهيت و مفهوم مثلث را
می‏خواهيم تعريف كنيم ، می‏گوييم : مثلث شكلی است كه بر او سه ضلع احاطه‏
كرده باشد . در اينجا ماهيت مثلث را تعريف كرده و توضيح داده‏ايم و
گفته‏ايم حقيقت اين ماهيت عبارت است از اين . و يك وقت هست مثلث‏
را موضوع قرار داده و به جای اينكه به ماهيت و مفهوم مثلث بما هی نظر
بيافكنيم ماهيت را وسيله برای مطالعه افراد قرار داده می‏گوييم : مثلث‏
مجموع زاويه‏هايش برابر با دو قائمه است . در اينجا موضوع ، مثلث است‏
و محمول ، تساوی مجموع زوايا با دو قائمه . موضوع و محمول در اينجا