عقول قاهره ، ماده المواد ، بلكه حتی حركت ( البته حركت جوهری ) آنها و
زمان در شأن اين علم است . عليهذا موجوداتی كه در اين علم وجود آنها
اثبات می‏شود اعلی و اشرف و اقدمند از موجوداتی كه در علوم ديگر به شكل‏
ديگر اثبات می‏شوند .
اين علم ، " ما بعد الطبيعه " نيز ناميده می‏شود . كلمه " ما بعد
الطبيعه " در زبان عربی ترجمه مستقيم كلمه " متا فيزيك " است كه‏
لغتی است يونانی ، بنابر مشهور نام و اصطلاح متا فيزيك بعد از ارسطو به‏
وسيله شاگردان و شارحان كلام وی روی اين علم گذاشته شد .
از مجموع آنچه تاكنون گفتيم معلوم شد كه از نظر قدما ، حكمت ، يعنی‏
حقايق و علومی كه قابل دريافت با نيروی عقل است ، در وهله اول منقسم‏
می‏شود به حكمت نظری و حكمت عملی ، حكمت نظری به نوبه خود منقسم می‏شود
به " حكمت الهی " يا " حكمت عليا " ، و " حكمت رياضی " يا "
حكمت وسطی " ، و " حكمت طبيعی " يا " حكمت سفلی " . حكمت الهی ،
" علم اعلی " ، " علم كلی " ، " فلسفه ما بعد الطبيعه " و همچنين‏
" الهيات بالمعنی الاعم " نيز ناميده می‏شود . الهيات بالمعنی الاعم‏
دارای دو بخش است : بخش " امور عامه " كه شامل مباحث وجود و عدم ،
ضرورت و امكان و امتناع ، قدم و حدوث ، وحدت و كثرت ، قوه و فعل ،
ماهيت ، علت و معلول است و ملحق بر اين بخش است مباحث جواهر و
اعراض ، و حقيقت جسم طبيعی و برخی مباحث ديگر . و بخش الهيات‏
بالمعنی الاخص كه درباره خدا و صفات و افعال خدا بحث می‏كند .
در اينجا جای يك پرسش هست و آن اينكه چرا اين علم را الهيات‏
می‏نامند و چرا مجموع را الهيات بالمعنی الاعم و بخش مخصوص به ذات و
صفای و افعال باری را الهيات بالمعنی الاخص می‏نامند .