معنی " مااليه الحركه " صادق است به معنی " مالاجله الحركه " نيز
صادق است .
اكنون در مورد اينكه چگونه ممكن است فاعليت مجردات و مخصوصا ذات
باری تعالی " برای " غايت و هدفی باشد ، پاسخ اين است كه : اولا :
بايد بدانيم كه غايت گاهی به فعل و معلول نسبت داده میشود و گاهی به
فاعل و علت ، يعنی گاهی گفته میشود اين معلول برای چه غايتی است و گاهی
گفته میشود اين فاعل چه غايتی دارد .
ثانيا : بحث حكماء دربارهء غايت فعل به اين نحو است كه چه رابطهء
ذاتی ميان معلولات و غايات مترتبه بر آنها هست . حكماء هرگز نظر به
رابطهء شبه قرار دادی كه در ميان مصنوعات بشری و هدف هائی كه منظور از
آنها است ندارند
ثانيا : غايت دارای دو معنی است : يكی " ما اليه الحركه " و ديگری
" مالاجله الحركه " . پس از اين مقدمات میگوئيم اگر فاعلی مانند انسان
كه موجودی بالقوه و مستكمل است ( به سوی كمال روان است ) فعلی را انجام
دهد ( مثلا با دست خود آبی برای نوشيدن بر دارد ) ، در اينجا هم فعل
غايت دارد و هم فاعل و در هر دو مورد هم " مااليه الحركه " صادق است
و هم " مالاجله الحركه " . اما غايت به معنی " ماليه الحركه " در فعل
صادق است ، زيرا هر حركتی خود بخود جهتی و سوئی دارد كه متحرك از قوه
به فعل میرسد و به عبارت ديگر حركت ، سير از جهت بالقوه به جهت
بالفعل است . و اما غايت به معنی " مااليه الحركه " در فاعل صادق
است ، زيرا فاعل میخواهد به اين وسيله نقص خود را بر طرف نموده و به
سوی كمال سيرابی حركت كند .
همچنين غايت به معنی " مالاجله الحركه " در فعل صادق است ، برای
اينكه
|