وگستگی ، طبيعت های خاص آنها است ، و به عبارت ديگر صور نوعيه آنها
است .
جواب اينست كه اولا ذيمقراطيس و اتباع او در قديم و جديد منكر صور
نوعيه‏اند و لهذا فلاسفه امثال بوعلی ذيمقراطيس را در رديف منكران صور
نوعيه آورده‏اند . ثانيا اين نظريه عين قبول مدعای حكماء است . حكماء خود
گفته‏اند كه ممتنع بودن انقسام به واسطه يك امر عارضی از محل بحث خارج‏
است . كما اينكه آنچه امروز هم ثابت شده است اينست كه علت عدم‏
التحام و اتصال ذرات خصوصياتی است در ذرات ، كه از نظر فلاسفه بايد
آنها را خصوصيات نوعی و ناشی از صور نوعيه دانست .