طی می‏كنند و چون دائره‏ها از لحاظ وسعت و محيط مختلف‏اند و بايد محيط های‏
مختلف را در زمان واحد طی كنند طبعا سرعت حركت آنها متفاوت می‏شود ،
يعنی حركت آن كه نزديك‏تر است كندتر و حركت آن كه دورتر است تندتر
خواهد بود .
اكنون می‏گوئيم با فرض اتصال جسم ( نظريه حكماء ) و با فرض تركب جسم‏
از ذرات صغار صلبه ذی بعد ( نظريه ذيمقراطيس ) اشكالی پيش نمی‏آيد ،
ولی بنابر نظريه متكلمين اشكال ذيل ظاهر می‏شود :
سنگ آسيائی را فرض می‏كنيم كه در هر ثانيه يك دور به گرد محور خود
می‏چرخد ، قهرا تمام ذرات آن سنگ در يك ثانيه يك دائره كامل را طی‏
می‏كنند با اين تفاوت كه نقاط نزديك‏تر دائره ای كوچك‏تر را طی می‏كنند .
فرض می‏كنيم كه ذراتی كه در نزديك‏ترين دائره قرار گرفته‏اند يك دائره‏
ده سانتيمتری را طی می‏كند و ذراتی كه در دورترين فاصله از محور قرار
گرفته‏اند يك دائره صد سانتيمتری را طی می‏كنند ، و سنگ آسيا را به حركت‏
در می‏آوريم ، هنگام حركت سنگ آسيا قهرا اجزائی كه در يك دائره قرار
گرفته اندمرتبا جای خود را به يكديگر می‏دهند .
اكنون می‏گوئيم در لحظه‏ای كه يك ذره از ذراتی كه در دائره وسيع تر قرار
دارند به قدر يك ذره طی مسافت می‏كنند يعنی در جای ذره‏ء مجاور خود قرار
می‏گيرند ، ذراتی كه در دايره كوچكتر قرار دارند چه حالی دارند ، يا متحر
كند و يا ساكن ، اگر فرض كنيم ساكنند بايد بپذيريم كه ذرات جسم در حال‏
حركت جسم به دور خود دو حالت مختلف دارند بعضی ساكنند و بعضی متحرك ،
يعنی ارتباطشان قطع می‏شود و از هم گسسته می‏گردند ، به اين ترتيب كه‏
اجزائی كه