ماده و صورت نسبت به يكديگر ماده و صورتند و نسبت به جسم علت مادی و
صوری می‏باشند با اين تعريف سازگار نيست .
بلی از سخنان صدر المتالهين و بوعلی استفاده می‏شود كه ماده در اصطلاح‏
حكما دو نوع تعريف دارد و در هر موردی معنی و مفهوم مخصوصی از آن منظور
شده است . گاهی به معنی حامل استعداد شی‏ء تعريف شده است كه منطبق است‏
بر ماده سابقه شی‏ء و گاهی بر محل صورت يعنی آن چيزی كه صورت در حال‏
حاضر لباس او و تعين او شمرده می‏شود اطلاق شده است ( 1 ) . اين دو اصطلاح‏
منشا اشتباهات زيادی شده و می‏شود . حاجی سبزواری در عين اينكه ماده را
به عنوان حامل استعداد شی‏ء تعريف می‏كند مدعی می‏شود كه ماده و صورت در
عين اينكه نسبت به هم ماده و صورتند نسبت به مركب علت مادی و علت‏
صوری هستند ، و البته اين صحيح نيست . اين ايراد بر همه كسانی كه ميان‏
دو تعريف ماده فرق نگذاشته‏اند وارد است .
در اينجا ايراد ديگری به نظر می‏رسد و آن اينكه چنانكه گفتيم حكماء مشاء
حقيقت جسم را از مجموع ماده و صورت مركب می‏دانند و هر يك از ماده و
صورت را علت حقيقت جسم می‏خوانند ، يعنی حقيقت جسم را وابسته به هر دو
جزء می‏دانند و لهذا آنها را علت صوری و علت مادی نام می‏نهند . طبق‏
تعريفی كه در ابتدا از علت و معلول شد ، علت آن است كه معلول به آن‏
نيازمند است ، و اگر او نباشد معلول نمی‏تواند موجود باشد ، پس ناچار
بايد قبول كنيم هم ماده

پاورقی :
1 - رجوع شود به جلد اول اسفار ، مبحث ماهيت ، فصل كيفيت اقتران‏
ماده به صورت ، و جلد دوم اسفار ، فصل تركب جسم از ماده و صورت كه آيا
اتحادی است يا انضمامی .