كه اين ميلها و هيجانها را به وجود می‏آورد . اينگونه قوا را قوای شوقيه‏
می‏نامند . ( 1 )
قوای مدركه عبارت است از قوائی كه كار آنها درك كردن و اطلاع رساندن‏
به ذهن است و يا كارشان تجزيه و تحليل و تفصيل و تركيب صور ذهنی يا حفظ
و نگهداری آنها است مثل حواس ظاهری ( مانند باصره و سامعه ) و حواس‏
باطنی ( مانند قوه خيال و حافظه ) و قوه عقل و تفكر ، كه كار و حدود
اينها در محل خود روشن شده است .
در هر كاری از كارهای ارادی ما اين هر سه قوه دخالت دارند ، مثل آمدن‏
و رفتن و سخن گفتن و نوشتن و غذا خوردن و هر نوع فعل ارادی كه در حوزه‏ء
وجود ما پديد می‏آيد .

مقدمه سوم :

حكماء جمله‏ای دارند كه می‏گويند : " العامله تحت الشوقيه و الشوقيه‏
تحت المدركه " يعنی قوه‏ء عامله تحت تاثير و نفوذ قوه‏ء شوقيه است و
قوه‏ء شوقيه تحت تاثير قوه‏ء مدركه است . مقصود اين است كه قوه‏ء مدركه‏
است كه قوه‏ء شوقيه را بر می‏انگيزد و ميل را تحريك می‏كند ( اول ديده‏
می‏بيند و بعد دل ياد می‏كند و مايل می‏گردد ) ، و قوه‏ء شوقيه است كه قوه‏ء
عامله را بر می‏انگيزد و تحريك می‏كند تا منتهی به عمل می‏گردد .
هر فعل و عمل اختياری مستقيما و بلا واسطه از قوه‏ء عامله ناشی می‏شود ،
ولی خود قوه‏ء عامله را قوه‏ء شوقيه به حركت واداشته و از قوه به فعل‏
می‏رساند ، و

پاورقی :
1 - شيخ الرئيس در " شفا " قوای شوقيه و عامله را قوای محركه خوانده‏
است ، قوای شوقيه را محركه باعثه و قوای عامله را محركه عامله ناميده‏
است .