علت ناقصه يا غير مستقله عبارت است از بعضی از اين مقدمات و وسايل كه
اگر وجود پيدا نكند كتابت موجود نمیشود ، اما اگر وجود پيدا كند ولی
ساير مقدمات و وسايل موجود نباشد برای تحقق كتابت كافی نيست . امروزه
اصطلاح خوبی شايع است كه همه اينها را شرط مینامند و شرط را تقسيم میكنند
به شرط لازم و شرط كافی .
شرط لازم همان است كه در قديم آنرا علت ناقصه میگفتند ، كه ذاتش ( يا
وجودش ) برای مشروط لازم هست ولی كافی نيست . شرط لازم و كافی همان است
كه در اصطلاح قديم ، علت مستقله يا علت تامه ناميده میشد ، كه علاوه بر
اينكه وجودش لازم است كافی هم هست ، يعنی تحقق آن شرط برای تحقق مشروط
كفايت میكند و به چيز ديگری احتياج نيست . بر طبق اين شيوه نامگذاری
میتوان جزء آخر علت تامه را شرط كافی ناميد .
و اما مصراع دوم بيت ، بيان تقسيم ديگری است و آن اينكه علت ، يا
علت خارجی است و يا علت داخلی ، بيت زير توضيح اين مصراع است :
فالعنصری الصوری للقوام
|
و للوجود الفاعلی التمامی
|
علت عنصری ( علت مادی ) و علت صوری ، علل قوام ( علل داخلی ) هستند
. و اما علل وجود ( علل خارجی ) عبارتند از علت فاعلی و علت تمامی (
علت غايی ) .
شرح : اين بيت توضيح و تفسيری است از بيت گذشته كه در آن گفته شد كه
علت يا خارجی است و يا داخلی ، در اين بيت توضيح داده شده است كه
علت داخلی عبارت است از علت مادی و علت صوری ، و علت خارجی عبارت
است از علت فاعلی و علت غايی .