پاورقی : > شكوك عن الغايه " طرح خواهد شد . اشكال مربوط به طبيعت هم دو شاخه دارد : يكی اينكه آيا واقعا لازم است كه هر جا عليت غائيه است شعور و ادارك در كار باشد يا لزومی ندارد و آيا اينكه در بالا گفته شد كه عليت غائيه فرع بر شعور و ادارك طبيعت آن قدر هم ساده نيست كه ما بطور جزم بگوئيم طبيعت فاقد شعور و ادراك است . قدر مسلم اين است كه طبيعت بيجان ، شعوری در درجهء شعور حيوان و انسان ندارد ، اما نفی مطلق شعور امری است قابل بحث ، كه در گذشته و حال مورد توجه متفكران بوده است . ديگر اينكه خواه افعال طبيعت را صاحب غايت بدانيم يا نه ، و خواه خود طبيعت را دارای درجهای نازل از شعور بدانيم يا ندانيم آيا در پيوستگی طبيعت يك نوع نظام و هماهنگی وجود دارد كه الزاما ما را وادار به اعتراف اين مطلب كند كه اجمالا توجه به هدف در طبيعت از ناحيهء خود طبيعت و يا قوهای كه طبيعت در تسخير او است وجود دارد ؟ و يا چنين نظامی وجود ندارد ؟ و به عبارت ديگر آيا نظام شگفت انگيز موجود را از راهی غير از راه علت غائيه میتوان توجيه كرد يا نه ؟