عبارت است از رابط خاص ميان يك مرتبه از واحد واقعيت و مرتبه ديگر
از آن ، و به عبارت ديگر عبارت است از رابطه‏ای خاص ميان درجه‏ای از
فعليت واحد و درجه‏ای ديگر از آن .
از نظر قدما نقش تركيبات مختلف مواد اين است كه مقدمه پيدايش و
ظهور يك فعليت نو می‏شوند ، آثار نو كه ما آنها را آثار تركيبات‏
می‏دانيم آثار آن فعليت نو است كه مركب را وحدت داده است ، و آن چيزی‏
كه ملاك حقيقت و نوعيت بوده و احيانا صورت نوعيه ناميده می‏شود و فقط
با عقل قابل اكتشاف و تصديق است ، نه با احساس و آزمايش ، و در قلمرو
فلسفه قرار دارد نه در قلمرو علم .
اما از نظر بعضی فلاسفه جديد هر موجود مبدا اثر ، كه ما آن را به عنوان‏
يك جماد يا گياه و يا حيوان و يا انسان می‏شناسيم يك واحد واقعيت نيست‏
، بلكه مجموعه‏ای از واقعيات است كه در همه كم و بيش يكسان است . يعنی‏
ذرات ماده با يكديگر ارتباط پيدا می‏كنند ، ارتباطی كه شبيه روابط اجزاء
يك ماشين و يا يك كارخانه است و به اين وسيله ماهيات و انواع مختلف‏
به وجود می‏آيند . از اين جهت تركيبات اشياء شبيه مصنوعات بشری است كه‏
جز پيوند و اتصال اجزاء چيز ديگری وجود ندارد . همانطوری كه كه در
ساختمان ماشين جز اجزاء و قطعات سيم و آهن و فولاد و غيره چيز ديگری در
كار نيست در هر مركبی نيز چنين است ، واقعيت آن مركب را اجزايی مادی‏
كه باهم ارتباط و اتصال پيدا كرده اندتشكيل می‏دهد . استعدادی كه هر چيز
برای " شدن " دارد از نوع استعدادی است كه مثلا اجزاء ماشين برای ماشين‏
شدن دارند و يا ( مثلا ) خود ماشين برای حركت در جاده و هواپيما برای‏
پرواز در هوا و كشتی برای سير در دريا و موشك برای حركت در ماوراء جو
دارد ، و استعداد هر كدام مخصوص خود او است .
طرفدران نظريه مكانيسم و كسانی كه گفته‏اند ماده و حركت را به ما