شرح : اين بيت ، تعريف علت مادی است ( البته در اصطلاح فرق است بين‏
ماده و علت مادی و ما بعدا اين فرق را توضيح خواهيم داد ) . در اين بيت‏
علت مادی به عنوان " به دوش گيرنده استعداد " تعريف شده است ، پس‏
بايد معنی استعداد و حامل استعداد معلوم شود تا تعريف علت مادی معلوم‏
گردد .
در جهان طبيعت " شدن " وجود دارد ، به اين معنی كه بعضی از اشياء به‏
صورت شی‏ء ديگر در می‏آيند ، يعنی شی‏ء ديگر می‏شوند ، مثل اينكه دانه گندم‏
اگر در زمين مساعد و شرايط مساعد كاشته شود بوته گندم می‏شود و دانه جو
اگر در زمين مساعدی قرار گيرد بوته جو می‏شود و يا اينكه تخم مرغ خانگی در
شرايط مخصوصی مرغ خانگی می‏شود و تخم گنجشك در شرايط خاصی به صورت‏
گنجشك در می‏آيد . هر يك از اين چهارتا ( دانه گندم ، دانه جو ، تخم مرغ‏
و تخم گنجشك ) در حالی كه حالت موجود را دارا باشند فقط امكان " شدن‏
" يك شی‏ء به خصوص را دارند ، مثلا در دانه گندم امكان جو شدن يا مرغ‏
خانگی شدن و يا گنجشك شدن نيست و همچنين در دانه جو امكان گندم شدن يا
جوجه شدن نيست و همچنين در تخم مرغ يا تخم گنجشك غير از امكان مرغ شدن‏
و يا گنجشك شدن نيست ، و از قدمی گفته‏اند : گندم از گندم برويد ، جو
زجو .
پس در اين جهان ، جريانی و ناموسی وجود دارد كه ما از آن به " شدن "
تعبير می‏كنيم . و از طرف ديگر می‏بينيم اين " شدن " نظام خاصی دارد ،
هر چيزی امكان " شدن " هر چيز ديگر را ندارد و هر چيز از هر چيز ديگر
به وجود نمی‏آيد ، بلكه هر چيزی كه چيز ديگر می‏شود فقط امكان " شدن "
همان چيز يا چند چيز ديگر بالخصوص را دارد حكماء اين امكان را كه رابطه‏
خاصی است ميان شی‏ء