ولی حقيقت اين است كه هر چند سخن متكلمين درباره مناط نياز به علت
قابل انتقاد است ، اما راه حدوث عالم برای اثبات واجب الوجود قابل
انتقاد نيست ، زيرا هر چند حادث از آن جهت كه حادث است نيازمند به
علت نيست ، ولی بالاخره اين مطالب مورد قبول است كه هر حادثی ممكن
الوجود است پس هر حادثی از آن جهت كه ممكن الوجود است نيازمند به
علت است .
از طرفی ديگر ، بهترين نشانه و بهترين دليل بر امكان عالم ، حدوث عالم
است و اگر ما ، نشانههائی از قبيل حدوث و تغيير ، در عالم نمیديديم از
كجا میتوانستيم حكم كنيم كه عالم ممكن الوجود است و واجب الوجود نيست
و اگر نگوئيم كه در چنين صورتی حكم كردن غير ممكن بود ، لااقل بايد
بپذيريم كه كار بسيار دشواری بود .
پس برای اينكه از طريق امكان عالم كه همان طريق حكمائی از قبيل بوعلی
است بخواهيم طی طريق كنيم ، چارهای نيست جز اينكه از راه حدوث عالم
گام بر داريم . و به همين جهت است كه در احتجاجات و روايات اسلامی بر
مسئله حدوث عالم تكيه شده است .
|