غرر 2
در بحث از غايت
و كل شیء غايه مستتبع
|
حتی فواعل هی الطبائع
|
والقسر لايكون دائما كما
|
لم يك بالاكثر فلينحسما
|
اذ مقتضی الحكمه و العنايه
|
ايصال كل ممكن لغايه
|
عله فاعل بما هيتها
|
معلوله له بانيتها
|
هر چيزی خواهان غايت و هدفی در پی خويش است ، حتی فاعلهائی از سنخ
طبايع كه فاقد شعور وادرا كند .
حركت قسری ، دائمی نيست همچنانكه اكثری نيز نيست ، پس ريشهء اين
شبهه بريده شود .
زيرا مقتضای حكمت و عنايت پروردگار اين است كه هر ممكن الوجودی به
غايت و كمال خود رسانده شود . علت غائی از نظر ماهيتش ، علت ، علت
فاعلی است ، و از نظر وجودش ، معلول او است .