بگيريم ) . و خواه آنكه ماده حاضره را نسبت به صورتی كه بالفعل متلبس‏
به آن صورت است در نظر بگيريم . ( مثل ماده‏ای كه در جوجه است نسبت به‏
صورتی كه در خود جوجه است ) اما نسبت به ماده سابقه بسيار واضح است كه‏
هر صورت لاحق مكمل و متمم ماده سابقه است . و نسبت به ماده حاضره نيز
به عقيده قوم چنين است ، ولی اين مطلب به بحث طولانی نياز دارد كه‏
می‏بايد بنابر هر يك از دو نظريه اتحادی و انضمامی مورد مطالعه و بررسی‏
قرار گيرد .

2 - رابطه علت غائی و علت فاعلی :

پس از اينكه نحوه ارتباط علت مادی و علت صوری را بيان كرديم ، اكنون‏
به قسمت دوم از سئوال دوم يعنی چگونگی رابطه علت غائی و علت فاعلی‏
می‏رسيم . در مورد اينكه رابطه علت غائی و علت فاعلی چيست پاسخ اين‏
است كه علت غائی و علت فاعلی نيز مانند علت مادی و علت صوری نوعی‏
وحدت دارند ، به اين معنی كه در برخی از موارد ، فاعل به منزله غايت و
غايت به منزله صورت فاعل است پس علت غائی مكمل و متمم علت فاعلی‏
است و به همين دليل در شعری كه قبلا گذشت ( آنجا كه گفته شد : " و
للوجود الفاعلی التمامی " علت غائی به نام علت تمامی خوانده شد .
بلی معمولا حكماء چنين اظهار می‏دارند كه ماده همواره قائم و متكی به‏
صورتی است كه متناوبا و متبادلا و يا اتصالا همراه اوست و ادعا می‏كنند كه‏
نسبت صورت به ماده نظير نسبت فاعل به فعل است ، و لهذا گاهی صورت را
فاعل ماده می‏خوانند كه در عين اينكه فاعل است مقارن نيز هست ( 1 ) و
گاهی صورت را

پاورقی :
1 - در شرح منظومه نيز پس از تعريف علت صوری چنين می‏گويد :

فعله صوريه للكل
و فاعل و صوره المحل >