مفروض و فعاليت قوهء شوقيه عبارت است از بعث و تحريك قوهء عامله و
فعاليت قوهء مدركه عبارت است از ايجاد شوق و ميل و اراده .
اكنون كه معنی غايت را دانستيم و نوع فعاليت فاعل ها را شناختيم بايد
بدانيم كه قوهء مدركه كه چرا و به چه منظوری ايجاد شوق میكند و قوهء
شوقيه چرا و به چه منظوری قوه عامله را بعث و تحريك میكند و قوهء عامله
چرا و به چه منظوری حركت خارجی عضوی را ايجاد میكند .
پاسخ اين است كه غايت قوای عامله همواره ما اليه الحركه است ، از
اين نظر كه قوای عامله انسانی در حكم طبايع جماديه است . و اما غايت
قوهء شوقيه لذت جزئی است و غايت قوهء خيال تحريك شوق است و به
اعتباری میتوان گفت كه غايت قوهء خيال نيز لذت جزئی است . و اما
غايت قوه عاقله رسيدن به مصالح كليه راجحه است كه جوانب مختلف سعادت
در آن ملاحظه شده باشد .
مطلبی كه هست اين است كه هر قوهای از قوا میخواهد به كمال مناسب خود
برسد مثلا قوهء شوقيه میخواهد به امری برسد كه از آن لذت بيشتر ببرد ،
پس در حقيقت فعاليت میكند برای اينكه چيزی را به وجود بياورد كه به آن
چيز شوق دارد .
اكنون مطابق آنچه در " منظومه " آمده است مثالهائی ذكر میكنيم :
فرض كنيد شما از نقطهای حركت كرده و به نقطه ديگر میرويد . در اينجا
ممكن است حركت شما به يكی از دو منظور بوده باشد ، يكی اينكه هدف شما
صرفا قرار گرفتن در نقطه دوم است زيرا از بودن در نقطه اول خسته شدهايد
، پس آنچه كه به آن شوق داريد فقط انتقال از مكانی به مكان ديگر است ،
كه غالب مسافرتهائی كه مردم به اصطلاح برای تغيير آب و هوا انجام
|