3 و الذاتی اما الفصل للكميته
4 او ما هو الصوره جوهريه
5 قد ساوق اتصال الشخصيه
6 لانها الكون و ذاالمهيته
7 ليس اتصال قابلا ما قابله
8 و نفسه و الجسم ذاما ابطله
9 فالجسم اذ فصلا فوصلا قابل
10 فالباق فی الحالين فيه حاصل
3 - متصل نفسی ذاتی ، يا فصل كميت است
4 - و يا صورت جوهری است
5 - اتصال و شخصيت همدوش و همراه يكديگرند
6 - زيرا شخصيت از قبيل وجود است و اتصال از قبيل ماهيت
7 - اتصال به هيچ وجه مقابل خود ( انفصال ) را نمی‏پذيرد
8 - و همچنين خودش را ، و انفصال جسم را به كلی معدوم نمی‏كند
9 - بنابر اين ، جسم چون فصل و وصل را قبول می‏كند
10 پس چيزی كه در دو حالت مختلف باقی می‏ماند در او وجود دارد
شرح : اين ابيات ، برهان معروف " فصل ووصل " را بيان می‏كند . قبلا
گفتيم كه مدعای مشائين در برابر اشراقيين اين است كه جسميت و جرميت و
به عبارت ديگر جوهر جسمانی كه در ذات خود دارای اتصال و امتداد سه‏
جانبه است به منزله پوششی است كه بر موجود ديگری به نام هيولا پوشانيده‏
شده است و آن موجود ديگر هيچ گاه عريان ظاهر نمی‏شود يعنی نمی‏تواند عريان‏
ظاهر شود . اكنون می‏گوئيم حكمای مشائی مدعی هستند : اينكه اجسام و اجرام‏
قابل فصل و وصلند يعنی اينكه يك جسم واحد متصل مانند يك كاسه آب ، فصل‏
و انقسام می‏پذيرد و به صورت دو حجم آب در می‏آيد يا وصل می‏پذيرد و دو
كاسه آب را كه روی هم بريزد وحدت