يك انتها باشند مانند دو خط يا سطح كه دارای يك نهايت باشند مثلا دو
خطی كه يك زاويه ايجاد می‏كنند در نقطه‏ء زاويه با هم اشتراك دارند و
لهذا گفته می‏شود اين دو خط به هم متصلند .
و گاهی اين كلمه را در مورد دو چيز به كار می‏برند كه ميان آنها چيز
ديگر قرار نگرفته است مثلا اگر نوك قلم روی كاغذ قرار بگيرد گفته می‏شود
اين قلم متصل به كاغذ است ( 1 ) .
و گاهی در مورد اشيائی به كار می‏برند كه به يكديگر بسته شده‏اند به طوری‏
كه با حركت هر يك از آنها آن ديگری حركت كند . مثلا در مورد حلقه‏های‏
زنجير و يا واگن‏های قطار گفته می‏شود اينها به يكديگر متصلند ، گفته می‏شود
آخرين واگن و اولين واگن به هم متصلند ، يعنی طوری هستند كه با حركت هر
يك ديگری اجبارا حركت می‏كند . در آنجا با اينكه ميان اولين واگن و
آخرين واگن واگنهای ديگری فاصله است كلمه اتصال به كار برده می‏شود (2) .

پاورقی :
1 - حاجی سبزواری اين مورد را ذكر نكرده است ، فقط مورد اول را ذكر
كرده است و حال آنكه عرف عام در اين مورد هم كلمه اتصال را بكار می‏برد
، بلكه بايد گفت در مورد دو خط كه در يك نهايت با هم شريكند اين كلمه‏
از آن جهت به كار نمی‏رود كه دو خط در يك نهايت با هم شريكند بلكه از
اين جهت به كار می‏رود كه ميانشان چيز ديگر قرار نگرفته است . پس‏
بازگشت آن استعمال به اين استعمال است .
2 - به نظر می‏رسد كه بازگشت اين استعمال عرفی نيز به دو استعمال اول‏
است . عرف از اين جهت حلقه‏های زنجير را متصل به هم می‏خواند كه هر دو
حلقه مجاور يكديگر متصلند يعنی ميان هر دو حلقه مجاور فاصله‏ای نيست .
حلقات را بترتيب 1 و 2 و 3 و 4 شماره گذاری می‏كنيم . حلقه يك و حلقه‏
دو متصلند زيرا ميان آنها جسم ديگر فاصله نيست ، لااقل در حال حركت جسم‏
ديگر فاصله نيست . و حلقه 2 با حلقه 3 همين حال را دارد . اما حلقه 1 و
حلقه 3 چنين نيستند . يعنی حلقه 3 متصل است به متصل به حلقه 1 نه به خود
حلقه 1، بعد متصل به متصل به شی‏ء را مجازا متصل به خود آن شی‏ء می‏خواندند.