پاورقی : . 1 رعد / . 28
« الا بذكر الله تطمئن القلوب »( 1 ) .
" « الا »" حرف تنبيه است ، در مقام تأكيد و تنبيه گفته میشود (
يعنی توجيه كنيد ! هان ! ) ، " « بذكر الله »" جار و مجرور است متعلق
به " « تطمئن القلوب »" كه بر آن مقدم شده ، و وقتی كه جار و مجرور
بر فعل مقدم میشود علامت حصر است ، يعنی هر متعلق فعلی كه بر فعل مقدم
بشود علامت حصر است ، يعنی مفهوم " تنها " دارد . " « الا بذكر الله
تطمئن القلوب »" يعنی تنها با ياد خدا دلها آرام میگيرد ، يعنی رسيدن
به هيچ مطلوبی به انسان آرامش حقيقی نمیدهد ، يك آرامش موقت میدهد تا
وقتی كه خيال میكند به مطلوب حقيقی رسيده است ، ولی يك مدتی كه فطرتش
او را از نزديك بو كرد و او را شناخت و درست درك كرد يك نوع عدم
سنخيت [ ميان خود و او ] درك میكند و حالت بيزاری در او پيدا میشود .
تنها حقيقتی كه اگر به او برسد ديگر محال است نسبت به او بيزاری پيدا
كند خداوند متعال است ، و اين ، زمانی است كه قلب انسان به " حقيقت
" ، به " او " ، به " توحيد " رسيده باشد .
اين است كه عدهای میگويند بهشت بايد بدترين جاهای عالم هستی باشد ،
زيرا بهشت يك وضع يكنواخت دارد و بعلاوه در بهشت همه چيز را انسان
دارد و وقتی همه چيز داشته باشد مثل اين است كه هيچ چيز نداشته باشد .
انسان وقتی نداشته باشد بعد تلاش كند و به دست بياورد آن وقت برايش
لذت دارد و الا اگر داشته باشد . مثل يك بچه اعيان میشود كه از همان
لحظه اولی كه چشم به دنيا باز میكند موجبات خوشی برايش فراهم است ،
هيچ چيز برايش
پاورقی : . 1 رعد / . 28 |