" الف " نباشد محال است كه " ب " وجود پيدا كند و می‏گوييم وجود "
ب " وابسته به وجود " الف " است ، اينها را كه انسان احساس نمی‏كند
، اينها را عقل ساخته ، و چون حس اينها را ثابت نمی‏كند ما قبول نداريم‏
.
اينها حسيون شجاع هستند يعنی حسيونی كه به لوازم حسی بودن مكتبشان كاملا
مؤمن و معتقدند و از اين جهت قابل تكريم‏اند .
ولی يك عده ديگر خواستند در مقدمات حسی باشند و در نتيجه گيری عقلی .
ماديون همه از اين قبيل‏اند . ماديون از يك طرف در باب شناخت مانند
حسيون اظهار نظر می‏كنند و از طرف ديگر در باب مسائل فلسفه ، مانند
عقليون اظهار نظر می‏كنند ، يعنی تكيه می‏كنند روی مسائلی كه حس درباره آن‏
مسائل ساكت است .

سخن نيچه

در باب گرايشها هم همين طور است . پيروان مكتب مادی انسانی - يعنی‏
آن مكتبی كه انسان را مادی محض می‏داند - تقسيم شدند به دو دسته . يك‏
گروه را ما ماديون شجاع می‏دانيم و گروه ديگر را ماديون غير شجاع يا
بگوييم مزور . ماديون شجاع كسانی بودند كه به لوازم مادی بودن روح از هر
جهت ملتزم شدند ، مثل نيچه . نيچه يك فيلسوف مادی است ، در مورد
انسان به روح و اين جور مسائل معتقد نيست ، در نتيجه‏گيريهايش هم در
مورد انسان كاملا بر اساس همين فلسفه خودش نتيجه گيری كرده است .
می‏گويد آنچه را كه به نام " اخلاق " می‏گويند همه را بريزيد دور ، اگر تا
كنون همه