سخن مولوی
خود را باختن ، خود را فراموش كردن ، اين برای من همان وقت مبدأ يك فكر شد . البته بعدها ديدم كه حكما و بالاخص عرفای اسلامی اين مطلب را سالها قبل از ما درك كرده و خيلی هم روی آن تكيه كردهاند راجع به اينكه من واقعی انسان چيست و كيست ، و بلكه اساس عرفان بر پيدا كردن خود واقعی و من واقعی است يعنی دريدن پردههای خود خيالی و من خيالی و رسيدن به من واقعی ، يعنی " خود را گم كردن " ، " خود را اشتباه كردن " ، " خود را باختن " ، " خود را از دست دادن " اين يك معنیای بوده كه آن را خيلی خوب از قرآن الهام گرفتهاند و بعد خوب هم شرح و تفسير كردهاند كه يكی از آن تفسيرها و تمثيلهای بسيار عالی كه انصافاپاورقی : . 1 زمر / . 15