خود را باختن ، خود را فراموش كردن
يادم است كه در حدود بيست سال پيش يكی دو سال بعد از آنكه به تهران آمده بودم ( من در سال 31 به تهران آمدم ) يك جلسه تفسير خصوصی مختصری در منزل يكی از رفقای تجار بازاری داشتيم كه من آنجا میرفتم تفسير میگفتم ، تفسير هم نمیتوان گفت ، بحثی درباره آيات منتخبه و يك جلسه موعظه و تذكر بود ، برای خود من اين مسأله اولين بار آن وقت مطرح شد ، مطلبی را از قرآن آن وقت الهام گرفتم و يادم است كه در آن جلسه همين مسأله را طرح كردم ، مكرر هم بعد طرح میكردم كه از قرآن استنباط میشود كه انسان گاهی حالتی پيدا میكند كه خودش با خودش فاصله پيدا میكند ( من آنجا تعبير فاصله میكردم ) ، خودش از خودش دور میشود ، چون اين تعبير در قرآن مكرر آمده است : خود را باختن ( خود باختن ) باختن به همان معنايی كه در قمار میگويند يا در معامله میگويند فلان شخص باخت ، زيان كرد ، سرمايه را باخت و از دست داد ، در صورتی كه باور كردن اين امر برای انسان خيلی مشكل است ، زيرا وقتی انسان چيزی را كه مملوك و در حيطه ملكيتش باشد ببازد يعنی او را به ديگری میدهد اما اينكه انسان خودش را ببازد چگونه