سخن راسل

غربيها اينگونه عشقها را عشقهای شرقی می‏نامند و حتی تقديس هم می‏كنند .
برتراند راسل در كتاب زناشويی و اخلاق می‏گويد :
" ما امروزيها حتی در عالم تصور نمی‏توانيم روحيه آن شاعرانی را كه در
اشعارشان از فنای خود سخن می‏راندند بی آنكه كوچكترين التفاتی از محبوب‏
بخواهند درك بكنيم . "
می‏خواهد بگويد كه ما معمولا در عشقهايی كه خودمان سراغ داريم عشق را
وسيله‏ای و مقدمه‏ای برای وصال می‏دانيم . ( در اين زمينه جمله‏های زيادی‏
دارد . ) می‏گويد در عشقهای شرقی اساسا عشق وسيله نيست و خودش فی حد
ذاته هدف است ، و بعد خيلی هم تقديس می‏كند ، می‏گويد اين عشقهاست كه‏
به روح انسان عظمت و شكوه و شخصيت می‏دهد .

توجيه پنج مقوله مذكور

حال برويم سراغ اصل مطلب . اين پنج مقوله‏ای كه در اين دو جلسه عرض‏
كرديم : مقوله حقيقت و دانايی ، مقوله هنر و زيبايی ، مقوله خير و
فضيلت ، مقوله خلاقيت و فنانيت ، و مقوله عشق و پرستش ، اينها را ما
چه بدانيم و چگونه توجيه كنيم ؟ به طور كلی دو توجيه اساسی دارد . يك‏
توجيه اين است كه همه اينها از فطرت انسان سرچشمه می‏گيرند . حقيقت‏
خواهی ( حقيقت جويی ) گرايشی