پاورقی : 1 ) غرر و در آمدی ، ص 768 ، فصل 80 حديث . 151
دارد و آن ، شناخت ذات است ( در ترجمه كلمه " ذات " را نوشته بودند
من حدسم خيلی قوی است كه بايد به جای ذات ، كلمه " نفس " ترجمه
میكردند ) در عالم فقط يك معرفت وجود دارد و آن معرفت نفس است ،
يعنی خودشناسی درباب معرفت ، تكيه گاه فرهنگ هندی ، معرفه النفس است
يعنی اينكه انسان خود را بايد بشناسد ، خود را بايد كشف كند تمام
رياضتهای هندی هم برای رسيدن به اين مطلب است میگويد اين را فهميدم كه
يك اصل اين است كه در همه جهان يك معرفت و يك شناخت وجود دارد و آن
شناخت و كشف كردن خود است .
اصل دوم اينكه : هر كس خود را شناخت خدا را شناخته است و جهان را .
( از اينجاست كه میگويم بايد ترجمه میكرد معرفت نفس نه معرفت ذات )
اين هم حرف درستی است اين هر دو اصلی كه او میگويد ، در كلمات پيغمبر
اكرم و اميرالمؤمنين هست در كلمات اميرالمؤمنين در نهج البلاغه نيست
ولی در غرر و درر آمدی هست میفرمايد : « معرفة النفس انفع المعارف »
(1) شناخت خود از هر شناختی سودمندتر است راجع به اينكه هر كس خود را
شناخت ، خدا را شناخته و جهان را ، جمله ها از پيغمبر اكرم و
اميرالمؤمنين هست به همين مضمون : هر كه خود را شناخت خدا را شناخته
است .
اصل سوم كه گاندی میگويد من اين سه اصل را از مطالعه اپانيشادها كشف
كردم اين است كه در همه دنيا يك نيرو و يك نيكی وجود دارد و بس آن
نيرو ، نيروی تسلط بر خويشتن است هر كس بر
پاورقی : 1 ) غرر و در آمدی ، ص 768 ، فصل 80 حديث . 151 |