كمتر باشد گوش ما آن را درك نمیكند ( مثل راديوی گيرندهای كه آن موج را
نمیگيرد آن موج وجود دارد ولی ما درك نمیكنيم ، يك حيوان ديگر ممكن
است بشنود ) و اگر از سی و دو هزار بالاتر برود ، ممكن است صدايی باشد
كر كننده ، اما ما اصلا نمیشنويم و در كمال راحتی مثلا مطالعه میكنيم ، ولی
يك حيوان آن صدا را میشنود میگويند موش ، امواج صوتی با نوسان تا چهار
صد هزار در ثانيه را میشنود همچنين چشم ما حركت را در عالم در يك حد
معين درك میكند همين حركتهای مكانی خيلی ساده را در نظر میگيريم چشم
انسان حركت اجسام را تا يك سرعت معين فرضا يك دهم ميليمتر در ثانيه
درك میكند ولی اگر حركت از اين كندتر باشد ، حركت است ولی چشم انسان
درك نمیكند مثلا حركت ثانيه شمار ساعت را چشم انسان درك میكند حركت
دقيقه شمار را هم كه در هر ساعت يك دور میچرخد ، اگر انسان خيلی دقيق
بشود شايد بعضی چشمها بتوانند درك كنند ، در صورتی كه آن هم دائما حركت
میكند ولی خار ساعت شمار ، شما يك ساعت هم به آن نگاه كنيد ، يك ذره
احساس نمیكنيد كه حركت میكند ولی اين قدر میدانيد كه يك ساعت پيش
روی عدد مثلا هفت بود و حالا روی عدد هشت است تدريجا حركت كرده است از
نظر چشم شما ساكن است يعنی چشم شما حركت آن را نمیبيند ، ولی عقل شما
میگويد اين حركت میكند به دليل اينكه يك ساعت پيش روی عدد هفت بود و
اكنون روی عدد هشت است ، و میدانيد كه اين جور نيست كه چشم شما را
غافل كرده و يكدفعه پريده روی عدد هشت .
عالم در يك جريان دائم است . آنكه حركت جوهريه راثابت كرده و آنها
كه حركتهای ديگر راثابت نمودهاند ، ثابت كردهاند كه
|