عامل خارجی كه انسان را به سوی آن شی خارجی میكشاند انسان يا حيوان گرسنه
میشود ، ميل به مأكولات در او به وجود میآيد ، تشنه میشود ، ميل به
نوشيدن آب در او پديد میآيد غريزه جنسی ميل به جنس مخالف است
استراحت كردن نيز خود يك ميل است " ميل " همان طور كه عرض كردم ،
كشش است ، مثل يك نيروی جاذبه است ، وقتی كه پيدا میشود انسان را به
سوی شی خارجی میكشد عاطفه مادری هم خودش يك ميل است ، و حتی عواطف
عالی انسانی هم يك ميل است مثلا اينكه انسان در برخورد به يك مستمند ،
در خودش احساسی میيابد كه به او كمك بكند ، يعنی يك ميل در او پيدا
میشود كه به او كمك بكند .
ولی اراده به درون مربوط است نه بيرون ، يعنی يك رابطه ميان انسان و
عالم بيرون نيست ، بلكه بر عكس ، بعد از اينكه انسان انديشه و محاسبه
میكند ميان كارها ، دور انديشی و عاقبت انديشی میكند ، سبك سنگين میكند
، با عقل خودش مصلحتها و مفسده ها را با يكديگر میسنجد و بعد تشخيص
میدهد كه اصلح و بهتر اين است نه آن ، آنوقت اراده میكند آنچه را كه
عقل به او فرمان داده انجام دهد نه آنچه كه ميلش میكشد ، و بسياری از
اوقات و شايد غالب اوقات آنچه كه عقل مصلحت میداند و انسان اراده
میكند بر حكم فتوای عقل انجام بدهد ، بر ضد ميلی است كه در وجودش
احساس میكند فرض كنيد شخصی رژيم غذايی دارد سر سفره ای نشسته است و
غذای مطبوعی وجود دارد ميل او را میكشد كه از آن غذای مطبوع بخورد ، ولی
در مجموع حساب میكند كه اگر من اين غذای مطبوع را بخورم چه عوارضی خواهد
داشت بر خلاف ميل خودش تصميم میگيرد كه نخورد يا ديگری اصلا طبعش از
دواتنفر دارد ، نه تنها ميل به دوا
|