مقوله ای است ، صرفا يك بحث نظری نيست ، هر صاحب نظريه ای ناچار
معتقد است كه در تعليم و تربيتهای اخلاقی بايد دست روی نقطه ای گذاشت‏
آنكه مثلا اخلاق را از مقوله عاطفه می‏داند ناچار تكيه اش روی عاطفه است و
بس ، و آنكه از مقوله اراده می‏داند دست روی نقطه ديگری می‏گذارد ، و
آنكه از مقوله وجدان می‏داند دست روی نقطه ديگری ، و همين جور حالا
می‏خواهيم بفهميم كه در اخلاق اسلامی بيشتر انگشت روی چه نقطه ای در روح‏
انسان گذاشته شده است .

دنيای روح انسان

روح انسان يك دنيای عجيبی است عجيبترين دنياهای عالم ، دنيای روح و
روان انسانی است . گاهی من پيش خودم دستگاه روح انسانی را تشبيه می‏كنم‏
به يك دستگاه ضبط صوت ، اما نه دستگاه ضبط صوتی كه فقط يك نوار بشود
روی آن گذاشت و همان يك نوار را بتوان به صدا در آورد ، ضبط صوتی را
فرض كنيد و شايد چنين ضبط صوتهايی هم باشد كه در آن دهها و بلكه صدها
نوار هست و در هر نواری صدايی ضبط شده است شما دست روی هر دگمه ای‏
بگذاريد يكی از آن نوارها به گردش می‏آيد و يك آواز مخصوص را می‏شنويد
مثلا دست روی يكی از دگمه ها می‏گذاريد ، قرآن عبدالباسط می‏خواند ، دست‏
روی دگمه ديگری می‏گذاريد ، يك نوار ديگر به حركت می‏آيد و مثلا يك‏
سخنران ، سخنرانی