دروغ مصلحت آميز
مسئله دروغ مصلحت آميز است كه سعدی ما هم آورده و در فقه ما آمده است آيا دروغ مصلحت آميز به از راست فتنه انگيز است يا نه ؟ سعدی میگويد دروغ مصلحت آميز به از راست فتنه انگيز است ، و آن داستانی هم
و قبح عقلی دارند ، نزديك به يكديگرند آنها معتقدند كه بعضی از احكام ،
مطلق است و حرف آنها درست است مثلا میگويند عدالت يك حكم مطلق است
در روح انسان كه خوب است ، و ظلم يك حكم مطلق است در روح انسان كه بد
است ، اما راستی يك حكم مطلق نيست بلكه تابع فلسفه خودش است و گاهی
راستی فلسفه خودش را از دست میدهد به آقای كانت اين ايراد را گرفته
اند كه تو كه اين قدر تابع حكم مطلق هستی و مثلا میگويی راستی فرمان مطلق
وجدان است و مصلحت سرش نمیشود ، فرض كنيم يك ديوانه ظالمی كاردی به
دست گرفته و سراغ بيچاره ای را میگيرد كه شكمش را سفره كند و از تو
میپرسد آيا اطلاع داری او كجاست ؟ در اينجا تو بايد جوابی بدهی ، اگر
بخواهی سكوت بكنی شكم خودت را سفره میكند چه جواب میدهی ؟ آيا میگويی
اطلاع دارم يا میگويی اطلاع ندارم ؟ اگر بگويی اطلاع ندارم كه دروغ گفته ای
، در حالی كه وجدان گفته بايد راست بگويی ، و اگر بگويی اطلاع دارم ، از
تو میپرسد كجاست ؟ آيا نشان میدهی كجاست يا نه ؟ اگر نشان بدهی میرود
به نا حق شكم او را سفره میكند آيا واقعا وجدان انسان اينقدر مطلق است و
میگويد تو بايد راست بگويی مطلقا و به نتيجه ، كار نداشته باشی ؟
دروغ مصلحت آميز مسئله دروغ مصلحت آميز است كه سعدی ما هم آورده و در فقه ما آمده است آيا دروغ مصلحت آميز به از راست فتنه انگيز است يا نه ؟ سعدی میگويد دروغ مصلحت آميز به از راست فتنه انگيز است ، و آن داستانی هم |