چه شما سوی جمادی میرويد ( 1 )
|
محرم جان خدا دان كی شويد ( 2 )
|
مسئله اينكه شعور از مختصات انسان و حيوان نيست ، در گياهها هم هست
، و حتی منحصر به گياهها هم نيست ، در جمادات هم مرتبه ای از شعور وجود
دارد ، جزء مسائلی است كه در علم امروز مطرح است و طرفدارانی دارد كه
معتقدند هر ذره ای از ذرات عالم ، در حد خودش از درجه ای از شعور
بهرهمند است .
حس اخلاقی جدا از حس خداشناسی نيست
گفتيم میگويند اخلاق از مقوله پرستش است ولی پرستش نا آگاهانه معنی
اين جمله اين است كه قلب انسان به حسب فطرت و غريزه خدای خودش را
میشناسد برای اينكه مثالی برای آگاهانه و نا آگاهانه ذكر كرده باشم [
عرض میكنم ] مثلش مثل طفل است از نظر غريزه :
همچو ميل كودكان با مادران
|
سر ميل خود نداند در لبان
|
بچه ای كه تازه از مادر متولد میشود همان روزهای اول و دوم كه هنوز
چشمهايش را نمیتواند باز بكند و قطعا از وجود مادر آگاهانه اطلاع ندارد
يعنی هنوز در ضميرش ، در ذهنش از مادر تصويری ندارد و نمیداند مادری هم
دارد ، گرسنه اش كه میشود سرش راهی خم میكند ، لبهايش را هی كج میكند
اين طرف و آن طرف ، اين لبها نا آگاهانه در جستجوی پستان مادر است .
يعنی اگر از اين كودك كسی توضيح بخواهد دنبال چه
پاورقی :
1 ) يعنی شما انسانهاييد كه منكوس هستيد ، از اين طرفيد نه رو به آن
طرف .
2 ) مثنوی مولوی ، ج 3 ، ص . 218