هر چه را جستجو می‏كنی ، تو همان هستی . پس اگر از اين شاعر بپرسيم من‏
چيستم ؟ می‏گويد بگو تو چه را جستجو می‏كنی تا من بگويم چيستی .
همان طور كه وعده دادم فردا شب ان شاء الله درباره " خلا معنوی و
اخلاقی در جهان معاصر " كه نتيجه اين گرايشهای ماترياليستی است عرايضی‏
به عرض شما می‏رسانم .
اهل بيت را وارد مجلس پسر زياد كردند نوشته اند زينب اندامی رشيد
داشت و بلند بالا بود در حالی وارد مجلس پسر زياد شد كه زنانش دورش را
گرفته و مانند نگين او را احاطه كرده بودند ابن زياد می‏دانست اين زن‏
مجلله كه ديگران مانند يك عده كلفت دور او را گرفته اند كيست انتظار
داشت زينب كه وارد می‏شود به او سلام كند ولی زينب سلام نكرد زينب‏
خواست ثابت كند و ثابت كرد ( بعدها بيشتر ثابت كرد ) كه پسر زياد !
تو خيال نكن كه اگر بدن ما را قطعه قطعه كردی يا اسير كردی و به زنجير
كشيدی ، روح ما را هم می‏توانی اسير كنی روح ما روح سالم بشری است ، روحی‏
است كه خودش را نباخته است ، نفخه الهی است روح ما تسخير شدنی نيست‏
، روح ما ميراندنی نيست ، روح ما زنجير كشيدنی نيست سلام نكرد او بر
آشفت . گفت : من هذه المتكبرش ؟ اين زن متكبر كيست ؟ كسی جواب نداد
دو سه بار اين را تكرار كرد آخر كسی جواب داد : هذه زينب بنت علی بن‏
ابی طالب ( 1 ) . در آنجا زينب چنان پسر زياد را محكوم كرد كه زبانش‏
بند آمد و همان تصميم جلاد مابانه را گرفت راه ديگری نداشت .

پاورقی :
1 ) بحار الانوار ، ج 45 ، ص 115 ( باب 39 ) .