پاورقی : 1 ) سفينة البحار ، ج 2 ، ص 510 ، نهج البلاغه فيض الاسلام ، خطبه 174 ص 567 [ ايمان بنده استوار نمیشود مگر اينكه قلبش استوار گردد ، و قلبش استوار نمیشود مگر اينكه زبانش استوار گردد ] .
بايد راست گفت ، همان رو گرفتن از خروس است منتها اسلام در اينجا سخن
ديگری نيز گفته است كه نكته خيلی بزرگی است میگويد برای اينكه روحت
عادت نكند به دروغ گفتن ، در آنجا كه اجبار پيدا میكنی [ چيزی به ذهنت
خطور بده و به زبانت چيز ديگری بياور ] و تا اجبار نباشد نمیتوانی چنين
كنی همان طور كه عرض كردم دروغ منفعت خيز را با دروغ مصلحت آميز
اشتباه نكنيد فقه اسلامی میگويد : آنجا كه واقعا مصلحت است و از يك
راستی مفسده ها برای جامعه بپا میشود ( مثلا جاسوسهای دشمن در پی افراد
مظلومی دارند خانه به خانه میگردند از تو میپرسند میگويی من آدم راستگويی
هستم بايد به آنها اطلاع بدهم كجا هستند تو جانی هستی نه راستگو ) آنجا كه
مجبور هستی به خاطر يك مصلحت و نه به خاطر منفعت دروغ بگويی ، برای
اينكه ذهنت كج نشود و عادت نكند به انحراف ، يك چيزی به ذهنت خطور
بده و به زبانت چيز ديگری بياور مثلا وقتی میگويد نديدی ؟ بگو نه ، ولی
مقصودت از " نه " در ذهنت خطور بده يك چيز ديگری را مستقيم ذهنت را
با دروغ مواجه نكن كه ذهنت عادت نكند به دروغ گفتن اسم اين " توريه "
است اميرالمؤمنين ( ع ) از پيغمبر ( ص ) نقل میكند كه فرمود :
« لا يستقيم ايمان عبد حتی يستقيم قلبه و لا يستقيم قلبه حتی يستقيم لسانه»
(1) . حالا بعضی هم دائما دروغ میگويند و اسمش را میگذارند توريه و ديده
ام اين جور اشخاص را . من به آنها كار ندارم . حقيقت را دارم میگويم .
پاورقی : 1 ) سفينة البحار ، ج 2 ، ص 510 ، نهج البلاغه فيض الاسلام ، خطبه 174 ص 567 [ ايمان بنده استوار نمیشود مگر اينكه قلبش استوار گردد ، و قلبش استوار نمیشود مگر اينكه زبانش استوار گردد ] . |