هست حال آيا در آنجا مثل اغلب ما مردم ، هيزم كشی بكنم كه آن آتش شعله‏
ورتر بشود ؟ ! نه ، هر جا كه شعله نزاع ميان برادران مؤمن فروزان است )
من بشوم آتش نشان آن شعله « و اصلاح ذات البين » ميان مؤمنان و مسلمانان‏
، اصلاح بر قرار كنم « و افشاء العارفة » خوبيهای مردم را فاش كنم‏
« و ستر العائبة » بر عكس ، بديهای مردم را ، عيبهای مردم را روپوشی كنم‏
(همه اينها در مسائل اخلاقی است ، شامل مسائل اجتماعی كه در آنها حق عموم‏
پيدا می‏شود نيست ، چون در آن موارد دستورهای ديگری است كه در همين دعای‏
مكارم الاخلاق هم آن دستورها هست ) انسان بايد در اين حد باشد كه برای‏
اينكه مردم را بيشتر خوشنام بكند و حسن ظن مسلمين را نسبت به يكديگر
زياد نمايد ، خوبيهای مردم را اينجا و آنجا بازگو كند و روی بديهای مردم‏
حتی بديهای واقعی مردم را بپوشاند ، زشتيها را آشكار نكند اين خودش يك‏
وظيفه اسلامی است : آشكار كردن نيكيها و پوشاندن بديهای مردم . وقتی كه‏
انسان يك مقدار نيكی دارد ، بعد ببيند مردم او را با نيكيهايش می‏شناسند
، همين خودش عاملی است برای اينكه بديها را در وجود خودش كم بكند ، و
بر عكس ، اگر انسان يك سلسله نيكيها داشته باشد و يك سلسله بديها ، و
بعد ببيند مردم او را فقط به اين بديها می‏شناسند ، آن شخصيت نيك ، و
نيكی اش شكست می‏خورد ، يعنی به تدريج تبديل به آدم بد می‏شود .

نهی شديد قرآن از اشاعه زشتيهای مؤمنين

اين است كه قرآن فوق العاده شديد نهی می‏كند از اينكه فحشاء ( و به‏
تعبير قرآن : فاحشه ) يعنی زشتيهای مسلمانان ، حتی زشتيهای واقعيشان‏