ميان نيايد بلكه بتوانند با آگاهی و علم مشكل را حل كنند ، نشد ، آگاهی‏
فلسفی هم به جايی نرسيد ، آگاهی روشنفكری هم به جايی نرسيد اخيرا آهنگ‏
ديگری ساز كرده اند عده ای می‏گويند : فرهنگ انسانگرا [ لازم است ] در
حالی كه انسان بايد فرهنگ گرا باشد مگر فرهنگ ، انسانگرا است ؟ !
فرهنگ برای بشر فرهنگ است فرهنگ آخرش برای بشر دانش است اگر شما
از فرهنگهايی كه اينها توصيه كرده اند مثل نصايح سعدی [ ايمان به خدا را
بگيريد چيزی از آنها باقی نمی‏ماند ] .

عرفان منهای مذهب !

اخيرا به عرفان توجه پيدا كرده اند از باب اين كه آن را فرهنگ‏
انسانگرا می‏دانند نمی‏دانند كه اساس عرفان خدا آگاهی و تسليم به خدا است‏
می‏خواهند عرفان را از خدا جدا كنند و عرفان هم باشد خيلی عجيب است ! من‏
در نوشته های امروز ايرانيها می‏بينم به عرفان گرايش پيدا كرده اند ،
عرفان منهای خدا و مذهب ! اين خيلی عجيب است ! امكان ندارد امام باقر
فرمود : « غربوا و شرقوا » ( 1 ) به غرب عالم برويد ، به شرق عالم برويد
، آخرش بايد بياييد اينجا زانو بزنيد تا حقيقت را بفهميد .
اين است كه آينده بشريت چاره ای ندارد جز تسليم به ايمان ، يعنی خدا
آگاهی مقرون به تسليم و خضوع بحرانهای حل ناشدنی و مشكلات امروز بشر ،
تمام بحرانهايی است معنوی و اخلاقی . ريشه‏اش در كجاست ؟ فقدان‏

پاورقی :

1 ) بحار الانوار ، ج 46 ، باب 19 ، ص 335 با عبارت شرقا و غربا فلا

تجدان علما صحيحا الا شيئا خرج من عندنا » .