اينها را می‏خواند مردم جذب می‏شوند . هزاران شاهد تاريخی از صدر اسلام‏
است . لازم نيست ما از صدر اسلام بگوييم ، امروز هم افرادی كه جذب‏
پيغمبر می‏شوند [ يكی از عوامل مهم آن فصاحت و زيبايی قرآن است ] ،
منتها ما افرادی را می‏گوييم كه از نوع جذب می‏شوند . خود ما از باب‏
اينكه در يك محيط اسلامی بزرگ شده‏ايم ممكن است بگوييم ما مجذوب قرآن‏
واقع نشديم . ما در اين محيط رشد كرده و مسلمان شده‏ايم ، حالا هم قرآن را
قبول داريم ، و لهذا ما مثال می‏زنيم برای تازه مسلمانها و نو مسلمانها ،
و اتفاقا عيب كار ما هم در همين است كه پدر و مادرهای ما مسلمان‏
بوده‏اند يعنی از اولی كه بچه بوده‏ايم قرآن را ديده‏ايم و لهذا اهميت قرآن‏
از نظر ما پنهان است . اگر ما با همين اطلاعات و معلوماتی كه فعلا داريم‏
برای اولين بار با قرآن برخورد می‏كرديم خيلی بهتر قرآن را درك می‏كرديم‏
تا اينكه از كودكی قرآن را ديده و با آن مأنوس بوده‏ايم و حالا داريم‏
می‏بينيم . برای امثال ما بعد از تأمل و تدبر روشن می‏شود .

مقايسه قرآن و نهج‏البلاغه از نظر فصاحت

يادم نمی‏رود يك وقتی در قم برای طلاب نهج‏البلاغه تدريس می‏كردم .
اميرالمؤمنين خطبه‏ای دارد كه از خطبه‏های زهدی نهج‏البلاغه است ، راجع به‏
اينكه عمر وفايی ندارد و انسان بايد متوجه باشد كه مردنی هست ، وضع‏
مردگان و اموات و وضع عالم بعد از موت را تشريح می‏كند ، خطبه‏ای است كه‏
از نظر فن فصاحت و بلاغت هم فوق‏العاده است ، اينقدر در آن تشبيهات‏
عالی است كه واقعا خطبه فوق‏العاده جذابی است . فصاحت و بلاغت‏
اميرالمؤمنين را احدی چه دوست و چه دشمن انكار ندارد و اين مطلبی است‏
غير قابل بحث ، يعنی همين‏طور كه ما می‏گوييم فردوسی يا می‏گوييم حافظ ،
منتها آنها در شعرند ، يا اثر اين جور اشخاص را يك اثر جاويدان می‏دانيم‏
از نظر فصاحت و بلاغت ، در زبان عربی نهج‏البلاغه اينطور است و بالاتر از
اين بدون شك و شبهه ، خطبه اينجور شروع می‏شود : " « دار بالبلاء محفوفه‏
و بالغدر معروفه ، لا تدوم احوالها و لا تسلم نزالها . . . العيش فيها
مذموم ، و الامان منها معدوم و انما اهلها فيها اغراض مستهدفة ترميهم‏
بسهامها و تفنيهم بحمامها » " ( 1 ) . خيلی خطبه با حالی

پاورقی :
. 1 نهج‏البلاغه ، خطبه . 224