درباب وحی عرض كرديم كه وحی ، هم دربارهاش میشود گفت يك امر فوق
بشری و هم میشود گفت يك امر بشری ، و اين نكته از خود قرآن استفاده
میشود . اما فوق بشری است يعنی در اين درجهای كه ما برای انبياء و
اولياء معتقد هستيم و قرآن بيان میكند مسلم در غير آنها وجود ندارد به
اين حالت و به اين شكل كه از يك طريقی غير از طريق حواس ظاهر و
معلومات ظاهر از غيب دستوراتی بگيرد و به مردم ابلاغ كند . اين مسلم
اختصاص به خود آنها دارد . پس وقتی میگوييم غير بشری است يعنی در بشر
عادی وجود ندارد . و اما از آن جهت عرض كرديم " بشری است " كه اين
چيزی كه وحی است ، از نظر حقيقت و ماهيت مغاير نيست با يك نوع
هدايتها و الهامات در درجات بسيار بسيار ضعيف كه برای انسانهای ديگر
هم كم و بيش وجود دارد و حتی يك درجهاش در حيوانات هم وجود دارد و
حتی در گياهان وجود دارد و حتی به تعبير خود قرآن در جمادات هم وجود
دارد . تعبير خود قرآن درباره اينها ، هم وحی است هم كلمه هدايت .
منتها به اين درجه بسيار بسيار شديدش اختصاص داردبه انبياء . میخواهم
عرض كنم كه درباب معجزه - همين امر خارق عادت - هم عينا همينطور است
يعنی هم فوق بشری است هم بشری . در آن درجهای كه ما نامش را معجزه ،
كرامت و خارق عادت میگذاريم ، در درجه آن چيزهايی كه قرآن كريم برای
انبياء نقل كرده است ، البته در اين درجه برای ديگران نيست و لااقل ما
نمیتوانيم ثابت كنيم كه هست . ولی میخواهيم بگوييم اين نوع كار هم باز
از نوع و از سنخ برخی امور بشری است كه در همه افراد بشر كم و بيش
میتواند وجود داشته باشد ولی در درجات خيلی ضعيف . مقدمتا مطلبی را
بايد عرض كنم كه اگر آن را ذكر نكنيم اين بحث ما ناتمام است و آن بحثی
است قرآنی ، يعنی راجع به قرآن [ درباره ] مطلبی از خود قرآن بايد بحث
كنيم .
دو نظريه درباره معجزه
. 1 معجزه فعل مستقيم خداست
قرآن معجزاتی را به پيغمبران نسبت داده است كه اين پيغمبران معجزه
آوردهاند . اين سؤال هست و اين بحث از قديم ميان علمای اسلام بوده كه
آيا معجزه فعل [ مستقيم خدا ] است يا معجزه فعل خداست ولی به دست
پيغمبر صورت میگيرد ؟