وحی ( 2 )
معلوم شد كه از آيات كريمه قرآن استفاده میشود كه وحی كه به انبياء نازل میشود يك حقيقت و واقعيتی است كه كم و بيش در همه اشياء وجود دارد ، حتی در جمادات ، تا چه رسد به نباتات و حيوانات و انسانهای غير نبی ، و آنچه از قرآن استفاده میشود از موارد استعمال وحی ، اين است كه به نوعی از هدايت تعبير میشود " « و اوحی فی كل سماء امرها »" ( 1 ) يا درباب حيوانات كه تعبير وحی دارد ، و درباب نباتات هم كلمه وحی نيست ولی كلمات ديگر نزديك به اين هست ) ، اين حالت خاص راهيابی كه در اشياء هست كه آثار هم نشان میدهد كه يك نور معنوی كأنه همراه همه اينها هست و اينها را در مسير خودشان هدايت میكند ، نامش وحی است ، ولی البته درجات و مراتب دارد ، وحی جمادات با وحی نباتات در يك درجه نيست ، شايد اگر بتوانيم تشبيه بكنيم بايد به نورهای ضعيف و قوی و قويتر تشبيه بكنيم ، همچنانكه آن هدايتی كه در نباتات هست ، با هدايتی كه در حيوانات هست يكسان نيست يعنی در يك درجه نيست ، و آنچه كه در حيوان است با آنچه در انسانها ، و آنچه در انسانهای عادی است با آنچه كه در نبی وجود دارد ، كه اين ديگر حد اعلای از وحی و هدايت و ارشادی است كه يكپاورقی : . 1 فصلت / . 12