بعد ردش را بگويد . و باز هم ما متكی هستيم به مطالعات شما و استدلالی‏
كه در جلسات بعد می‏خواهيد بگوييد چون مجموعا شما جهات مثبت قاطعی برای‏
ما بيان نكرديد گو اينكه بنده معتقدم در مسائل اجتماعی و مسائل فلسفی‏
دليل قاطع مثل رياضی نمی‏شود آورد به دليل اينكه در مورد خدا هم
نياورده‏اند . شما الان می‏دانيد كه در طول تاريخ بشر راجع به وجود خدا
هميشه اختلاف بوده ، الان هم هست . اين دليل آن نيست كه اگر همديگر را
نتوانستند قانع كنند پس ما معتقد نباشيم . در مورد نبی هم اگر بخواهند
دليل بياورند بايد مخالف و موافق باشد و مخالف و موافق هم بوده و آن‏
دلايلی كه - هفت تا مثلا - ايشان آورده‏اند ممكن است قابل رد باشد ولی كی‏
می‏خواهد از اينها استنتاج كند ؟ آن كسی كه مجموعه اين هفت دليل را
می‏خواند بعد به عقل و وجدان خودش مراجعه می‏كند ببيند اين منطق قويتر و
صحيحتر است يا منطق مخالفين ، و الا هيچ وقت دليل رياضی‏اش را برای خدا
هم نتوانسته‏ايم بياوريم .
استاد : اولا در مسائل باب خدا ، معلوم است كه موضوعش موضوع رياضی‏
نيست . شما می‏خواهيد در موضوع غير رياضی دليل رياضی آورده شود ؟
- دليل رياضی است كه قاطع است .
استاد : اين را هم اشتباه می‏فرماييد ، و اما اگر می‏گوييد كه دليل آورده‏
نشده يعنی برهان آورده نشده ، برهان آورده شده ولی درباب مسأله خدا
آنقدر اوج براهين بالا هست كه افراد تا تحصيلات عالی نداشته باشند آن‏
براهين را درك نمی‏كنند . شما بياييد چند سالی درس بخوانيد آنوقت اگر
ديديد براهين قاطع نيست ايراد بگيريد .
- چرا من ؟ فلاسفه‏ای كه خوانده‏اند مخالف هستند .
استاد : كدام فلاسفه‏ای كه خوانده‏اند مخالف‏اند ؟
- تمام فلاسفه مادی كه مخالف هستند .
استاد : كه نخوانده‏اند مثل شما .
- چطور می‏شود نخوانده باشند ؟ تهمت به آنها می‏زنيد ، دليل كه نيست .