قرآن راههای خطای انديشه را زياد ذكر كرده . مرتب ذكر می‏كند افرادی حرف‏
غلط می‏گويند ، اشتباه می‏كنند ، چرا اشتباه می‏كنند ؟ اين " چرا اشتباه‏
می‏كنند " را قرآن دارد . اينها خطا می‏كنند ، چرا خطا می‏كنند ؟ در چندين‏
آيه از آيات قرآن همين مطلبی كه آقای دكارت با اين صراحت ، قاعده اول‏
منطق خودش می‏داند [ ذكر شده است ] ( اين آيه قرآن است . قرآن كه مال‏
چهارده قرن پيش است ، اين را كه ديگر ما امروز نياورده‏ايم . ممكن است‏
بگوييد شما چرا جلوتر نفهميديد ؟ بسيار خوب ، ما نفهميديم ولی اين آيه‏
كه در كمال صراحت در قرآن هست و ما آن را تأويل نمی‏كنيم . يك وقت ما
يك آيه‏ای را تأويل می‏كنيم ، آن يك حرفی است ) . قرآن يك منطقی دارد
كه پيروی از ظن و گمان را عجيب نهی می‏كند ، بعضی صريح و بعضی صريحتر (
نمی‏گويم بعضی اشاره و بعضی صريح ) : " « و لا تقف ما ليس لك به علم
" ( 1 ) ، در جای ديگر : " « ان هم الا يظنون »" ( 2 ) می‏گويند منطقی‏
دارند اما اين ، منطق گمان است نه منطق علم و يقين . اگر اينها
می‏خواستند به يقين خودشان اعتماد كنند چنين حرفی نمی‏زدند . در يك جا
صريح می‏گويد علت خطای اكثريت مردم پيروی از گمان است : " « و ان تطع‏
اكثر من فی الارض يضلوك عن سبيل الله »" اگر تو بخواهی اكثر مردم روی‏
زمين را پيرو باشی ، اگر بخواهی پيرو بشر باشی ( می‏خواهد بگويد پيرو بشر
نباش ) اين را بدان اكثر مردم روی زمين اين جورند كه تو را منحرف‏
می‏كنند ، چرا ؟ علت انحراف چيست ؟ " « ان يتبعون الا الظن و ان هم الا
يخرصون »" ( 3 ) زيرا جز گمان را پيروی نمی‏كنند و كارشان جز تخمين چيز
ديگری نيست .
به خدا اگر آدم در همين يك آيه دقت كند عجيب چيزی می‏بيند ، بعد در
خودش دقت كند ، بعد در مردم ديگر دقت كند ، می‏بيند اكثر افراد و
مكتبهای مخالف كه در مقابل همديگر قرار گرفته‏اند او به جزم چنين می‏گويد
او به جزم چنان می‏گويد ، اگر دل او را بشكافی جز يك سلسله گمانها چيزی‏
نيست ، در دل او هم جز گمان چيزی نيست . البته ممكن است يكی حق باشد .
99 درصد مردم در عقايدی كه شديد از آن عقايد دفاع می‏كنند از علمشان دفاع‏
نمی‏كنند از گمانشان دفاع می‏كنند . راجع به خصوص

پاورقی :
. 1 اسراء / . 36
. 2 بقره / . 78
. 3 انعام / . 116