است ، نه اينكه خود واقعيت دائم است ، بلكه انطباقش با واقعيت خودش
دائمی است ، مثلا " زيد قائم يوم الجمعه " در اين قضيه ، حكايت
كردهايم از يك واقعيت موقت ، و اگر گفته بوديم كه " زيد قائم دائما
" از يك واقعيت دائم حكايت كرده بوديم ، ولی در مسئله دائم بودن
حقيقت سخن از اينستكه آيا اين قضيه زيد قائم يوم الجمعه كه منطبق است
بر واقعيت خودش ، انطباق آن بر واقعيت دائمی است يا موقت يعنی اين
قضيه تنها روز جمعه صادق است و روز شنبه صادق نيست ؟ يا نه : زيد قائم
يوم الجمعه ، از آن نظر كه قضيهای است و هر قضيهای حكايت ميكند از يك
واقعيتی ، انطباقش بر واقعيت خودش دائمی است ؟ پس مسئله اينكه آيا
حقيقت دائم است و يا دائم نيست ، با اين مسئله كه منطق قائل به قضايای
دائمه است ، دو چيز است و نبايد اين دو را با هم مخلوط كرده مسئله دائم
بودن حقيقت يعنی دوام صدق قضيه كه اگر قضيهای صادق بود ، آيا هميشه صادق
است يا بطور موقت ؟
اينجاست كه ما قائل به دوام هستيم و ميگوييم حقيقت دائم است ، يعنی
اگر قضيهای بر واقعيتی صدق كرد ، صدقش دائم است ، نه اينكه بر معنائی
|