تكنيك و صنعت دانست . اين مخترعين هستند كه توانستند ابزارهايی بسازند
كه بتوانند صدها و بلكه ميليونها برابر كاری كه صرف ايجاد آنها شده است
كار توليد كنند و طبيعت را استخدام كنند . سرمايهدار ، محصول علم را كه
اثر نبوغ دانشمند و پيشرفت اجتماع است و به اجتماع تعلق دارد نه به فرد
( 1 ) ، با خريدن ، استخدام میكند و از طرف ديگر نيروی كارگر را استخدام
میكند و سود سرشار میبرد . ريشه خلافكاری سرمايهداری جديد و همچنين تجارت
را تا آنجا كه با كارخانهداری مربوط است بايد در تحت اختيار قراردادن
وسائلی كه به عموم مردم تعلق دارد و قابل خريد و فروش نيست جستجو كرد .
سوسياليسم تنها از اين راه است كه قابل توجيه است ( 2 ) . اين وسائل بر
دو قسم است : وسائل و منابع طبيعی ، و وسائل و منابع صناعی . به همين
دليل سوسياليسم ، هم در قديم میتوانسته است وجود پيدا كند ( به واسطه
منابع طبيعی ) و هم در جديد ( كه منابع صناعی نيز به آن افزوده شده است
) .
پاورقی :
. 1 زيرا حتی خود دانشمند نمیتواند اختراع را در انحصار خود قرار دهد .
. 2 اختراع و صنعت ، نظير تأليف كتاب است . امتياز كتاب تعلق دارد
به مؤلف . مالك كاغذ و قلم حق دارد از روی نسخه ملكی خود برای مطالعه
خود نسخهای استنساخ كند ، اما حق ندارد با كاغذ و مركب و حروف چاپی و
ماشين خود هزار نسخه از روی نسخه خود چاپ كند و به فروش برساند . در
قديم كه چاپ نبود ، حق تأليف نبود ، ولی ماشين اين حق را ايجاد كرده
است . اين حق را اجتماع اعتبار میكند . ولی چرا اين حق در مورد صنايع و
اختراعات اعتبار نمیشود ؟ چه فرق است ميان كتابی كه تأليف میشود و
هزاران نسخه از آن به منظور تجارت چاپ میشود ، و ماشينی كه اختراع
میشود و هزارها ماشين نظير آن بعدا ساخته میشود ؟ آيا استفاده ديگران از
ابتكار او نظير استنساخ كتاب با قلم است يا نظير چاپ برای فروش است
؟ به عقيده ما شق سوم است كه مشابه شق دوم است ، برای استفاده شخصی
نيست ، برای تكثير >