خود را به قيمت بيشتری به فروش برساند ؟ به واسطه اين كه ممكن است‏
زمينی كه جو توليد می‏كند ، گندم توليد نمی‏كند ، يا زمانی كه در آن زمان‏
بايد به كشت گندم بپردازد و آب مصرف كند و يا محصول را بردارد ، غير
از زمان گندم است ، يعنی زمان بيكاری قهری او از اين لحاظ است ، يا مثلا
همان كشاورز در روزهای برف زمستان ، و يا در شبها ، وقت خود را صرف‏
نخريسی می‏كند ، در صورتی كه ساعت كارش در صحرا و روی زمين زراعتی ، مثلا
ده ريال قيمت دارد و ساعت كارش در خانه به عنوان نخريسی يك ريال‏
بيشتر قيمت ندارد . پس كار مجرد ، يعنی " صرف انرژی " تعيين كننده‏
واقعی ارزش نيست ، مفيد بودن نيز عامل خاصی است .
در ص 25 تحت عنوان " كار شخصی و كار اجتماعا لازم " می‏نويسد :
" گفتيم كه ارزش يك كالا به واسطه كار مجرد تعيين می‏گردد ، ولی اگر
ما بخواهيم اشكال مختلف كار را بدون دخالت خصوصيات ظاهری آنها با هم‏
بسنجيم ، واحدی كه با آن بتوانيم مقدار كار مصرف شده برای توليد كالا را
اندازه بگيريم لازم است . واحد اندازه كار " زمان " است " .
اين مسئله نيز مهم است كه واحد مقياس كار كه ملاك ارزش است چيست ؟
فرض اين است كه كار يعنی صرف انرژی . ناچار بايد بگوييم انرژی را بايد
اندازه گيری كنيم . اولا برای ما انرژی قابل اندازه گيری نيست . ثانيا
ممكن است دونفر ، محصول واحدی ايجاد كنند و آن كه قويتر است ، انرژی‏
كمتر ، و آن كه ضعيفتر است انرژی بيشتری صرف كند و محصول انرژی ، مساوی‏