ثالثا هيچ گونه توضيحی نمی‏دهد كه چرا نيروی كار ، اين امتياز را از
ساير كالاها دارد كه قدرت ايجاد ارزش اضافی در او هست ؟ همين قدر
می‏گويد : " اين كالای ممتاز " . اين امتياز به چه جهت و روی چه فلسفه‏ای‏
پيدا شد ؟ به عقيده ما اولا اين خصوصيت در همه كالاها كم و بيش هست ، در
سرمايه نيز اين خصوصيت هست ، و ثانيا اين خصوصيت و امتياز در خصوص‏
نيروی كار از آن جهت است كه مربوط است به طبيعت زنده . طبيعت زنده ،
مولد است ، يك بر صد ، محصول می‏دهد . به قول بعضی فلاسفه الهی ، طبيعت‏
مرده از لحاظ مقدميت ، در طبيعت زنده ، معد است نه علت ايجابی .
رابعا چرا بايد تمام سود كارخانه را منحصرا از كار كارگر بشماريم ؟ اين‏
سود در اثر همكاری كار به اصطلاح زنده و كار به اصطلاح مرده پيدا می‏شود ،
يعنی سود جديد مولود و فرزند اين پدر و مادر است ، هر دو در اين فرزند
شريك‏اند . بلی ، در مواقع خاصی ارزش اضافی مربوط به كارگر است ، مثلا
خطاط يا نقاشی فقير كه وسائل در اختيار ندارد و گرسنه است نمی‏تواند
ايجاد اثر كند ، يا مؤلفی كه وسائل طبع و نشر در اختيار ندارد يا فقير
است و برای مدت تأليف ، احتياج دارد بالفعل به پول ، و از آن طرف ،
خريدار ، يعنی كسی كه قوه خريد داشته باشد يا كسی كه از سود اين معامله‏
آگاه باشد منحصر به فرد است ، و يا خريداران همدست شده جلوی رقابت را
گرفته‏اند ، نقاش يا خطاط يا مؤلف بيچاره مجبور است كه به اصطلاح ،
نيروی كار خود را به قيمت ارزانی بفروشد ، و با ابزار كارفرما و روی‏
كاغذ و تابلوی او برای او بنويسد و تابلويی تهيه كند كه صد هزار ريال‏
قيمت داشته باشد ، ولی در مقابل عمل خود هزار