" سرمايهداری و سوسياليسم " ص 22 ، مجموعا سه دليل برای مشروع بودن
ارث ذكر كردهاند :
الف . " حق ارث گذاردن ، نتيجه منطقی حق مالكيت است . انسان مختار
است آنچه را كه مالك است از بين ببرد يا ببخشد ، بنابر اين میتواند
دستور دهد كه بعد از مرگ او آن را به ديگران ببخشند ، يعنی میتواند آن
را به ارث بگذارد . با از بين رفتن كسی كه شیء را توليد كرده است ، شیء
از بين نمیرود . بنابر اين آن كس میتواند اشخاصی را كه بايد بعد از مرگ
او شیء را صاحب شوند تعيين كند " .
ب . " ارث از نقطه نظر اخلاقی ، مشروع بلكه ممدوح است ، زيرا سبب
تقويت رابطه خانوادگی میشود . فی الحقيقه اميد اين كه بتوانند برای
اطفال خود آسايش و رفاهيت بيشتری فراهم نمايند ، سبب تحريك فعاليت
پدر و مادر و تشويق آنها به زحمت كشيدن میگردد " .
ج . " از نقطه نظر اجتماعی ، ارث ، مفيد بلكه لازم است . اگر ارث
مرسوم نبود ، آدميان همين كه به سن معينی میرسيدند ، ديگر كار نمیكردند ،
آنچه را كه قبلا توليد نموده بودند به مصرف میرسانيدند . جامعه را میتوان
به شخصی تشبيه كرد كه احتياج به محصول فراوان دارد و از تمام ترقيات و
تمام عواملی كه تشويق به كار كردن مینمايد منتفع میشود ، اين شخص (
اجتماع ) است [ كه ] از تمام ميراثهای فردی استفاده میكند " .
در ص 39 از طرف سوسياليستهای مخالف ارث چنين میگويد :
|