شده است ، اما اين كه مقدار سرمايه ، كمتر يا بيشتر باشد ، ربطی به‏
مطلب ندارد . ولی حقيقت مطلب اين طور نيست ، سرمايه‏داری جديد يك‏
پديده جداگانه و مستقل و بی سابقه‏ای است و جداگانه و مستقلا بايد درباره‏
آن اجتهاد كرد ، همچنان كه تجارت در دنيای جديد سرمايه داری با تجارت‏
ساده قديم از لحاظ ماهيت ممكن است متفاوت باشد . اين موضوع از لحاظ
اصول علم اقتصاد بايد مورد مطالعه قرار گيرد ، زيرا ادعا می‏شود كه‏
سرمايه‏داری جديد يك نوع استثمار بين ، واكل مال بباطل مسلمی است ،
معامله‏ای است كه يك طرف ، محصول زحمت كشيدن ديگری را مفت و مسلم‏
می‏خورد و می‏برد . در سرمايه‏داری جديد ، بحث در اين نيست كه اگر سرمايه‏
دار ، با انصاف است يا بی‏انصاف ، بحث در اين است كه اگر سرمايه دار
بخواهد حق واقعی كارگر را بدهد ، بايد از سود ، مطلقا صرف نظر كند ، و
همچو سرمايه‏داری هرگز در دنيا پيدا نخواهد شد ، و اگر بخواهد سود ببرد ،
هر اندازه ببرد ، دزدی و غصب است .
مشخص اصلی سرمايه‏داری جديد ( كاپيتاليسم ) از سرمايه‏داری قديم و به‏
طريق اولی از سوسياليسم اين است كه سرمايه‏دار ، نيروی كار كارگر را برای‏
فروش می‏خرد نه برای آن كه شخصا به آن احتياج دارد ، با اين نيروی كار ،
اضافه ارزش ايجاد می‏كند . اضافه ارزش كه مولود نيروی كار كارگر است و
طبعا متعلق به خود او است همان سودی است كه كارفرما می‏برد . اين است‏
كه می‏گويند سرمايه‏داری جديد عين استثمار كارگر است .
آنچه در قديم به عنوان اجاره بود اين بود كه كارگر ، محصول كار يا
نيروی كار خود را به ديگری كه به آن احتياج داشت می‏فروخت ، و آن ديگری‏
نيز آن كالا را به قيمت واقعی بازاری