به وجود می‏آورند . در اسلام هر دو جهت هست ولی در سوسياليسم امروز دنيا
فقط قسمت اول وجود دارد كه لازمه‏اش ايجاد تعادل ميان توليد و توزيع است‏
، اما قسمت دوم كه عبارت است از هماهنگ ساختن احتياجات واقعی بشر و
توليد و مبادله وجود ندارد .
آنچه اسلام از رشته‏های درآمد منع كرده است چند قسم است :
الف . درآمد از طريق اغراء به جهل و تثبيت جهالت مردم و تحكيم عقايد
سخيف و خرافی نظير بت فروشی و صليب فروشی . بعضی اين چيزها را به نام‏
آزادی و احترام به عقيده انجام می‏دهند . می‏گويند حيثيت ذاتی بشر او را
لازم الاحترام كرده و لازمه احترام به بشر احترام به عقايد او و مقدسات‏
اوست هر چه باشد ، ولو بت باشد ، ولو مانند بت ژاپنيها صورت احليل يا
فرج باشد ، يا مثل [ بت ] هندوها گاو باشد . اما بايد بدانيم كه احترام‏
به بشر و حيثيت ذاتی بشر ايجاب می‏كند كه اين زنجيرها را كه به دست خود
بسته است باز كنيم نه اينكه چون بشر به دست خود بسته است پس لازم‏
الاحترام است . و ما عمل ابراهيم بت شكن و موسی كه گوساله سامری را آتش‏
زد : « انظر الی الهك الذی ظلت عليه عاكفا لنحرقنه ثم لننسفنه فی اليم‏
نسفا »( 1 ) و عمل رسول خدا را كه بتها را شكست و دور ريخت تصويب‏
می‏كنيم نه عمل كورش يا ملكه انگلستان و يا دولت انگلستان را كه به‏
بت‏پرست‏ها اجازه [ تأسيس ] بتخانه می‏دهد و نام

پاورقی :
. 1 طه / . 97