كه در آن صورت گرفته است .
اكنون ببينيم تكليف اضافه ارزش چه میشود ؟ در اينجا به نظر ما در چند
مطلب بايد بحث شود :
الف . آيا استفاده از نيروی كار به منظور فروش و استفاده از حاصل آن
، و به عبارت ديگر استفاده از اضافه ارزش ، از مشخصات كاپيتاليسم جديد
است يا آن كه حتی در نظام اقتصاد ساده قديم نيز بوده است ، و اگر در
قديم هم بوده است پس مشخص اصلی سرمايهداری جديد چيست ؟ و به عبارت
ديگر فصل مميز رژيم اقتصادی جديد چيست ؟
ب . آيا همان طور كه ارزش هر چيزی ناشی از كاری است كه در آن صورت
گرفته است ، و به مقدار كاری است كه در آن صورت گرفته است [ مطابق
فرض ] ، قدرت ايجاد ارزش هر چيز نيز به اندازه ارزش خود آن چيز است
؟ يا ممكن است چيزی بيش از اندازه ارزشی كه دارد ارزش ايجاد كند ؟ و
به عبارت ديگر ، بيش از اندازه كاری كه در ايجاد آن صورت گرفته ، كار
تحويل دهد ؟ به عبارت ديگر آيا مقدار كاری كه از اشياء ساخته است ،
حداكثر مساوی است با مقدار كاری كه در آنها تراكم يافته ، و هر چيزی فقط
قادر است مقدار كار متراكم شده در خود را به ديگری منتقل كند ، يا قادر
است بيش از آن مقدار كاری كه صرف خودش شده است به ديگری منتقل نمايد
؟ به عبارت ديگر ، مطابق اصطلاح ماركسيستها ، آيا ارزش اشياء ، ثابت
است يا متغير ؟ يا شق سومی در كار است و بايد قائل به تفصيل شد و آن
اين كه بعضی اشياء قادر نيستند و بعضی اشياء ديگر قادرند . اگر اينچنين
است رمز اين تفاوت در كجاست ؟
|