جواب سوسياليستها به اين كه ارث سبب تفرق می‏شود نه اتحاد ، بسيار
ضعيف است .
دليل چهارم ، دليلی است قوی . خود سوسياليستها نيز آنجا كه می‏گويند ،
" بسياری از مردم در اثر عادت . . . " اعتراف ضمنی می‏كنند كه توريث‏
، مشوق اجتماعی مهمی است ( 1 ) .
جای هيچ گونه ترديدی نيست كه قانون ارث سبب می‏شود انسان به خاطر
فرزندان خود تا لحظه آخر از كار و كوشش خودداری نكند و قوا و استعدادهای‏
خود را به كار اندازد . افرادی را سراغ داريم كه تا حدود پنجاه سالگی بچه‏
نداشته‏اند و از آن پس صاحب فرزند شده‏اند و می‏گويند " از وقتی كه صاحب‏
فرزند شده‏ايم به زندگی از نظر تأمين آتيه اين فرزند به شكل جدی‏تری نگاه‏
می‏كنيم " . عمده اين است كه ادله سوسياليستها را بر نامشروع بودن ارث‏
، بررسی كنيم . دليلهای آنها سه تاست :
. 1 قطع رابطه كار و مالكيت ، خلاف عدالت است .
. 2 ارث سبب می‏شود كه ورثه ، مفتخوار و در نتيجه از لحاظ تربيت ،
عاطل و باطل بمانند .
. 3 ارث سبب می‏شود كه فاصله طبقاتی تدريجا زياد بشود .
اين سه ايراد ، اولی جنبه حقوقی دارد ، دومی جنبه تربيتی ، سومی جنبه‏
اجتماعی . از جنبه اول بايد گفت ظلم و تجاوز است ، از جنبه دوم بايد
گفت اخلاق و تربيت فرد را فاسد می‏كند ، از جنبه سوم بايد گفت اجتماع را
فاسد می‏كند .

پاورقی :
. 1 به علاوه ، آنجا كه امر دائر است يك عاطفه انسانی نظير علاقه به زن‏
و فرزند را به عنوان عامل مشوق استخدام كنيم ، چرا جای آن را به جاه‏طلبی‏
كه خشونت دارد و مذموم است بدهيم ؟ ! همچنين عادت كه كور است ، و اما
ذوق مطلب درستی است .