را ، نه مدری را ، نه آسمان را ، نه زمين را ، نه هوای نفس را ، نه خشم‏
را ، نه شهوت را ، نه حرص و آزا را و نه جناه طلبی را ، فقط خدا را
بپرستيم . آنوقت او می‏تواند آزادی معنوی بدهد .
خطابه‏ای دارد مولا علی ( ع ) كه من قسمتی از آن را برايتان می‏خوانم ،
ببينيد واقعا كسی كه آزاد مرد معنوی است چه روحی دارد ! شما می‏توانيد
يك چنين روحی در دنيا پيدا كنيد ؟ اگر پيدا كرديد به من نشان بدهيد .
خطبه خيلی مفصل است ، راجع به حقوق والی بر مردم و حقوق مردم بر والی‏
است . مسائلی دارد كه حضرت بحث می‏كند بعد در ذيل آن جملاتی دارد .
ببينيد ، اينها را كه می‏گويد ؟ خود والی و حاكم است كه به مردم می‏گويد .
در دنيای ما حداكثر اين است كه ديگران به مردم می‏گويند با حاكمهای‏
خودتان اينطور نباشيد ، آزاد مرد باشيد . علی ( ع ) می‏گويد با من كه حاكم‏
هستم اينگونه نباشيد ، آزادمرد باشيد. « لا تكلمونی بما تكلم به الجبابرش»
مبادا آن اصطلاحاتی را كه در مقابل جباران به كار می‏بريد كه خودتان را
كوچك می‏كنيد ، ذليل می‏كنيد ، خاك پا می‏كنيد و او را بالا می‏بريد ، به‏
عرض می‏رسانيد ، برای من به كار ببريد .
نه كرسی فلك نهد انديشه زير پای
تا بوسه بر ركاب قزل ارسلان زند
مبادا با من اينگونه حرف بزنيد ، ابدا . با من همانطور كه با ديگران‏
حرف می‏زنيد ، صحبت كنيد . « و لا تتحفظوا منی بما يتحفظ به عند اهل‏
البادره » و اگر ديديد احيانا من عصبانی و ناراحت شدم ،