میاندازد و انسان را تسليم عدالت و اخلاق میكند . عبادت برای اين است
كه حيات ايمانی انسان تجديد بشود ، تازه بشود ، طرواوت پيدا كند ، قوت
و نيرو بگيرد . به هر اندازه كه ايمان انسان بيشتر باشد ، بيشتر بياد
خداست و به هر اندازه كه انسان بياد خدا باشد كمتر معصيت میكند .
معصيت كردن و نكردن دائر مدار علم نيست ، دائر مدارغفلت وتذكر است ،
بهر اندازه كه انسان غافل باشد يعنی خدا را فراموش كرده باشد ، بيشتر
معصيت میكند و بهر اندازه كه خدا بيشتر بيادش بيايد كمتر معصيت میكند
.
شنيدهايد كه پيغمبران و ائمه معصومند . از شما میپرسند اينكه پيغمبران
يا ائمه معصومند يعنی چه ؟ ميگوئيد اينها هرگز گناه نمیكنند . درست است
معنايش همين است ، ولی بعد از شما میپرسند چرا گناه نمیكنند ؟ اين چرا
را دو جور ممكن است جواب بدهيد ، يكی اينكه پيغمبران و ائمه از آن جهت
معصومند و گناه نمیكنند كه خداوند به قهر و قصد مانع گناه كردنشان است ،
يعنی هر وقت میخواهند گناه بكنند خداوند مانع میشود و جلويشان را میگيرد
. اگر معنی عصمت اين باشد ، فضيلت و كمالی نيست . بنده و شما هم اگر
اينجور باشد كههر وقت بخواهيم معصيت بكنيم يك قوهای از خارج جلوی ما
را بگيرد ، مانع و مزاحم بشود و حائل ميان ما و گناه گردد ، قهرا معصيت
نمیكنيم . پس آنها چه فضيلتی بر ما دارند ؟ ! در چنين صورتی فرقشان با
ما فقط اين خواهد بود كه آنها بندگانی هستند كه خدا نسبت به آنان تبعيض
قائل شده است ، وقتی كه آنها میخواهند معصيت بكنند جلويشان را میگيرد ،
ولی ما كه میخواهيم معصيت بكنيم ، جلوی ما را نمیگيرد .
|