پاورقی : 1 - وسائل الشيعهج 12 ص 282ح . 1 2 - وسائل الشيعة ، ج 12 ، ص 4ح . 10
تو انصاف نداد ، بی انصافی كرد ، بچههای خودش حسن وحسين را كنار كشيد و
بچههای تو را جلو انداخت و بكشتن داد . عدی گفت من درباره علی انصاف
ندادم ، اگر من انصاف میدادم نبايد الان علی زير خاك باشد و من زنده
باشم . معاويه كه ديد تيرش به سنگ خورده است گفت ای عدی ! دلم
میخواهد حقيقت را برايم درباره علی بگوئی . عدی ، علی ( ع ) را بسيار
مفصل توصيف كرد . خود او میگويد آخر كار كه شد يك وقت ديدم اشكهای
نجس معاويه روی ريشش جاری شده است . بسيار اشك ريخت . بعد با آستين
خود اشكهايش را پاك كرد و گفت : هيهات زمان و روزگار عقيم است كه
مثل علی مردی را بياورد . ببينيد حقيقت چگونه جلوه دارد ؟ ! اين
ازعبادت علی اما آيا علی فقط اهل محراب بود و در غير محراب جای ديگری
پيدايش نمیشد ؟
باز علی را میبينيم كه از هر نظر اجتماعیترين فرد است ، آگاهترين فرد
به اوضاع و احوال مستمندها ، بيچارهها ، مساكين و شاكيهاست . در حالی كه
خليفه بود ، روزها دره خودش يعنی شلاقش را روی دوشش میانداخت وشخصا در
ميان مردم گردش میكرد و به كارهای آنها رسيدگی مینمود . به تجار كه
میرسيد فرياد میكرد : « الفقه ثم المتجر » ( 1 ) اول برويد مسائل تجارت
را ياد بگيريند ، احكام شرعيش را ياد بگيريد بعد بيائيد تجارت بكنيد ،
معامله حرام نكنيد ، معامله ربوی نكنيد . اگر كسی میخواست دير بدنبال
كسبش برود ، علی میگفت زود پاشو برو ، « اغدوا الی عزكم » ( 2 ) . اين
مرد عابد اينچنين
پاورقی : 1 - وسائل الشيعهج 12 ص 282ح . 1 2 - وسائل الشيعة ، ج 12 ، ص 4ح . 10 |