پاورقی : 1 - نهج البلاغه فيض الاسلام ، نامه 47 ، صفحه . 977
طبقه يا طبقاتی ديگر برانگيزانند ، دو جبهه در اجتماع بوجود بياورند و
يك جبهه را عليه جبهه ديگر برانگيزانند . به اصطلاح چوب به دست اينها
بدهند ، اسلحه بدست اينها بدهند و وادارشان كنند كه بر سر آنها بكوبند .
البته اين كار خوبی است . در كجا كار خوبی است ؟ ! در جايی كه يك طبقه
ظالم و يك طبقه مظلوم بوجود بيايد . دعوت كردن مظلوم به احقاق حق خودش
يك عمل انسانی است كه در اسلام اين عمل وجود دارد . پيغمبران هم اين كار
را میكردند ومخصوصا در برنامه اسلام تشويق و تقويت مظلوم عليه ظالم هست
. از وصايای علی ( ع ) به دو فرزند بزرگوارش حسن ( ع ) و حسين ( ع )
است كه : « كونا للظالم خصما و للمظلوم عونا » ( 1 ) . هميشه دشمن ستمگر
ويار مظلوم و ستمكش عليه ستمگر باشيد .
ولی يك عمل ديگر هست كه ساير رهبران انقلابها در دنيا قادر به انجام
آن نيستند . فقط پيغمبران قادر بودهاند ، غير از آنها كسی قادر نيست . و
آن اينست كه خود بشر را عليه خودش برانگيزانند يعنی كاری بكنند كه بشر
خودش احساس گناه بكند و بعد خودش عليه خودش قيام كند ، انقلاب مقدس
بكند ، كودتا بكند ، كه نام آن توبه است . شما در غير انبياء يك نفر را
پيدا نمیكنيد كه قدرت داشته باشد مردم را عليه تبهكاريهای خودشان وادار
به قيام و انقلاب كند . پيغمبران نه تنها مظلوم را عليه ظالم بر
میانگيختند ، بلكه میتوانستند خود ظالم را عليه خودش بر انگيزانند ! شما
اگر تاريخ اسلام را مطالعه بكنيد ، میبينيد اسلام هم مظلوم و فقير ومستضعف
و به اصطلاح حقير شمرده شده راعليه آنگردن كلفتها ، مثل ابو سفيانها و ابو
جهلها بر انگيخته است وهم افرادی را كه در صف و طبقه
پاورقی : 1 - نهج البلاغه فيض الاسلام ، نامه 47 ، صفحه . 977 |