پاورقی : 1 - اشكال : اگر اين نظر فرنگی ها باطل است و تحريك محرك اول مثل تحريك پيرزن چرخ را نيست ، حديث " عليكم بدين العجائز " را چگونه بايد جواب داد ؟ استاد : همانطور كه در مقدمه جلد پنجم اصول فلسفه نوشته ايم ، اولا اين جمله >
محرك به محركی كه خود متحرك است و محركی كه غير متحرك است تقسيم
میشود . محركی كه متحرك هم باشد مثل دست كه در هنگام حركت تسبيح خودش
متحرك است يا قوه ای كه در دست هست ، دست را حركت میدهد و خودش هم
همراه دست حركت میكند . ولی محركهائی داريم كه غير متحركاند و اين به
دو شكل قابل تصور است . يكی به شكل غايت شیء متحرك كه در اين حالت آن
غايت و كمال ، مطلوب يك شیء متحرك است بدون اينكه خودش متحرك باشد
مثل ذات باری تعالی كه به عنوان غايةالغايات محرك عالم است و همه
عالم جستجو كننده ذات حق است ، در صورتی كه خود ذات حق متحرك نيست
يا مانند تحريك معشوق عاشق را و تحريك معلم متعلم را . معشوق عاشق را
به شور و هيجان میآورد ولی خودش متحرك نيست و معلم متعلم را از قوه به
فعل خارج میكند ولی خودش در اين اخراج ، خارج نمیشود .
محرك غير متحرك به شكل ديگری قابل تصور است و آن همان است كه
در باب حركت جوهری خواهيم گفت . در باب حركت جوهری گفته میشود كه
حركت سراسر طبيعت را فرا گرفته و اصلا در آن ثبات نيست ، طبيعت به
عنوان يك جوهر و يا عده ای از جواهر در حركت است و آنچه كه به طبيعت
ارتباط دارد ، عين حركت است ولی طبيعت خودش وابسته به ماورای خودش
است و اين وابستگی به اين معناست كه ماوراء طبيعت موجد طبيعت است ،
يعنی موجد نحوه وجودی است كه وجودش عين سيلان است ، نه اينكه علی
نحوالمباشره موجد حركت طبيعت باشد .
فلاسفه غربی تصور نادرستی از تحريك طبيعت توسط ماوراء طبيعت دارند .
تصورشان اين است كه در ماوراء طبيعت قوه ای وجود دارد و اين قوه با
انگشتی اين چرخ را به حركت درمیآورد . مثل همان چرخ پيرزن و دست پيرزن
كه در مثلهای عاميانه رايج است ( 1 ) . لازمه اين تصور نادرست اين است
كه طبيعت در
پاورقی : 1 - اشكال : اگر اين نظر فرنگی ها باطل است و تحريك محرك اول مثل تحريك پيرزن چرخ را نيست ، حديث " عليكم بدين العجائز " را چگونه بايد جواب داد ؟ استاد : همانطور كه در مقدمه جلد پنجم اصول فلسفه نوشته ايم ، اولا اين جمله > |