اشتداد و تكامل به دو معنی
درباب اشتداد گفتيم دو مطلب است يكی همان كه آقای طباطبائی در حاشيه متعرض شدند ، و آن اينكه هر حركتی از نظر اينكه خروج از قوه به فعل است حركت اشتدادی است يعنی مرتبه قوه هر حركتی با مرتبه فعليت آن ، رابطه نقص و كمال است ، يعنی اين قوه ناقص آن فعليت است ، و اين فعليت كامل آن قوه و اين حرفی است درست و لازمهاش اينست كه تنقص محال باشد چون مقابل اشتداد به اين معنی ، خروج از فعل به قوه میشود و اين محال است ، اين يك معنی از اشتداد . معنای ديگر اشتداد اين است كه ما رابطه قوه با فعليت را در نظر نمی گيريم بلكه رابطه فعليتها را با هم در نظر میگيريم . يعنی میگوييم فعليت اين " آن " و فعليت " آن " ديگر ، آيا فعليت اين آن نسبت به فعليت آن ديگر اشد است يا اشد نيست ؟ اين اشتداد هم وجود دارد ، اشتداد به اين معنی بالحس وجود دارد و تكاملی كه میگويند معنايش همين است كه مراتب فعليت ها كه پشت سر يكديگر قرار گرفته اند مراتب بعدی شديدتر و كاملتر است ، اين هم درست است . بعد ، بحث ما اين بود كه اين اشديت و اكمليت مرتبه بعدی نسبت به مرتبه قبلی چگونه حاصل میشود ، گفتيم ممكن است كسی خيال بكند كه علت اين تكامل ها انباشته شدن فعليتها است ( كه امروزيها معمولا اينجور فكر میكنند ) ، كه طبيعت فعليتی را بدست میآورد و آنرا رها نمی كند باز همان اندازه به دست میآورد و . . . قهرا در آخر همه را با هم به طور متراكم دارد و لذا فعليت بعدی كاملتر است . ولی گفتيم اين حرف با اصل حركت قطعيه جور درنمی آيد ، لازمه اصل حركت و اينكه عالم ما عالم حركت است ( بطوريكه از هر اكليت هم نقل میكنند اگر درست معنای حرفش را فهميده باشند ) اين است كه هيچ چيزی در دو آن باقی نيست ، و معنی ندارد فعليت ها از هم جدا بشود پس چرا اشتداد پيدا میشود ؟ گفتيم