است يا قديم ؟

ماده اولی نيز حادث زمانی است

مرحوم آخوند ابتداء درباره ماده اولی همان نظر بوعلی را ابراز می‏كند .
امثال بوعلی معتقدند كه ماده اولی مثل عقول مبدع است ، با اينكه اضعف‏
موجودات است ، حادث زمانی نيست زيرا اگر حادث زمانی باشد به حكم‏
برهان بايد مسبوق به امكان استعدادی باشد و امكان استعدادی حاملی می‏خواهد
كه نامش ماده است و به اين ترتيب ماده اولی دارای ماده ای خواهد بود ،
نقل كلام به آن ماده می‏كنيم و در نهايت امر می‏رسيم به ماده ای كه حادث‏
زمانی نباشد يعنی ابداعی باشد ، و يا تسلسل لازم می‏آيد . اين استدلال‏
حكمائی چون بوعلی است كه ماده اولی و هيولی اولی را مبدع می‏دانند . در
اين جهان بينی همه عالم مخلوق و حادث است لكن ماده اولی مثل عقول و
ساير مجردات حادث غير زمانی است و صور و نفوس و اعراض حادث زمانی‏
هستند .
مرحوم آخوند ابتداء همين حرف بوعلی را ابراز می‏كند ولی بعد اضافه‏
می‏كند : " الا علی بعض الوجوه " كه اشاره به نظر خودش می‏كند . او
درباره حدوث زمانی عالم اثبات می‏كند كه در عين اينكه سلسله حادثها
منقطع نيست يعنی هر چه به عقب برگرديم قبل از هر حادثی حادثی است و
قبل از آن نيز حادثی ديگر و به جائی منتهی نمی شود ، ولی در عين حال هيچ‏
امر مبدع هم در عالم طبيعت نداريم . اين به واسطه تحليلی است كه در
حقيقت هيولای اولی می‏كند و می‏گويد هيولای اولی حقيقتی است كه از خود حكم‏
ندارد ، تابع صورت است ، اگر صورت حادث باشد آن هم حادث است و اگر
صورت قديم باشد هيولی نيز قديم خواهد بود و حال كه تمام صورتها حادثند
پس هيولی نيز حادث است . در اينجا فقط اشاره ای به اين مطلب می‏كند و
تفصيل مطلب را به آينده ارجاع می‏كند .