[ توجيه تركيب موضوع الحركة الجوهرية من القوش والفعل ] .
و ما ذكر أيضا فيه من أن موضوع الحركة مركب من ما بالقوش و ما بالفعل قول مجمل يحتاج الی تفصيل ، و هو أن الموضوعية والعروض ان كانا فی الوجود ( 10 ) كما فی الحركات العارضة للجسم فحق أن موضوعها مركب فی الخارج من أمر به يكون بالفعل موجودا ثابتا مستمرا فی كل زمان الحركة ، و من أمر يكون بالقوش متحركا ، لان كل جزء من الحركة يوجد فيه بعد مالم يكنپاورقی : > خود از كلمه " الحركات الغير اللازمة " كه در سه سطر پائين تر به كار رفته نيز چنين استفادهای را میكنند كه حركات اعراض چهارگانه حركات غيرلازمه حركت جوهريه است ، و اينها يك حركتی هم دارند كه لازمه حركت جوهری است كه در آن حركت با اعراض ديگر مشتركند ، و در حالی كه به ظاهر ساكنند دارای يك حركت ، و در صورت حركت داشتن دارای حركت در حركت میباشند . 8 - اين " اذا . . . " از آن حرفهائی است كه هيچكس نگفته است . 9 - همانطور كه در شماره ( 7 ) گفتيم آقای طباطبائی اين كلمه " الحركات الغير اللازمة فی الوجود " را برای اثبات مدعای خود شاهد میآورد . يعنی از اين عبارت استفاده میشود كه ما دو جور حركت عرضی داريم : يكی حركاتی كه لاينفك از جوهرند و نمی شود آنها را از حركت جوهريه جدا كرد ، و اساسا سكون پذير نيستند ، ولی دسته ديگر حركات عرضی ای كه لازمه حركت جوهريه نيست و سكون پذير است . مثلا يك نوع حركت در " أين " وجود دارد كه سكون پذير نيست و لازمه حركت جوهريه است ، و يك نوع ديگر غير لازم حركت جوهريه است و سكون پذير میباشد . 10 - " فی الوجود " در مقابل در ذهن و در تحليل است ، يعنی اگر اين عروض در ذهن نباشد .