نظر ملاصدرا درباره ماده : تا اينجا مرحوم آخوند نظر بوعلی را بيان‏
می‏كند كه ماده حقيقتی است مبدع و صور و نفوس و اعراض آنها حادث‏های‏
زمانی هستند . ولی در اينجا يك نظر دقيق و راقی تر هست و آن اينكه وقتی‏
واقعيت هيولای اولی را رسيدگی می‏كنيم می‏بينيم كه ماده اولی چيزی نيست و
حتی خود بوعلی نيز تا اين مقدار را قبول دارد . وقتی می‏گوئيم صورت محصل‏
ماده است به اين معنی نيست كه محصل شی‏ای و متحصل شی‏ء ديگری است ، بلكه‏
تركيب ماده و صورت تركيب اتحادی است نه انضمامی . شی‏ء مركب از ماده‏
و صورت زوجی نيست كه نيمی از آن قديم و نيمی ديگر حادث باشد . فلاسفه‏
بعدها به تركيب اتحادی رسيدند كه از سيد صدر شروع شد و مرحوم آخوند نظر
او را گرفته و قبلا اين بحث مطرح نبود .
حقيقت مطلب اين است كه اين محصل كه حادث است ماده هم در ضمن آن‏
وجود دارد يعنی از آن انتزاع می‏شود ، مثل جنس و فصل است . در جنس و
فصل نمی گوئيم كه آنها دو چيز هستند مثلا نمی‏گوئيم حيوان به ناطق ضميمه‏
می‏شود و انسان را تشكيل می‏دهد بلكه می‏گوئيم حيوان در ضمن ناطق و هم در
ضمن ناهق وجود دارد ، اگرناطقيت حادث باشد حيوانيت نيز حادث است .
مثلا اگر بگوئيم عدد پنج نبود و حادث شد نبايد خيال كرد كه عدديت آن‏
چيزی است كه از قبل وجود داشت و پنج بودنش حادث شد ، نه اينطور نيست‏
، اصل عدديت آن نيز با پنج حادث شده است ( 1 ) . به اين ترتيب مرحوم‏
آخوند رسيده است به حدوث عالم .

پاورقی :
1 - اشكال : وقتی ماده را تا اين حد از شخصيت انداختيد ، چنين ماده ای‏
چطور می تواند حامل امكان باشد ؟
پاسخ : همانطور كه در مورد جنس و فصل نمی توان گفت با رفتن فصل جنس‏
باقی می ماند در اينجا نيز نمی توان گفت با رفتن صورت ماده باقی می‏ماند
، صورت كه برود ماده نيز با آن می‏رود و به همين دليل نظر ما اين است كه‏
برهان فصل و وصل درست نيست با اينكه مرحوم آخوند آنرا درست می‏داند .
خود مرحوم آخوند در بعضی از گوشه های مطالبش به اين مسئله رسيده است كه‏
بنابراين نظريه تبادل صور بر ماده واحده >