قلنا : قد ثبت فی باب العلة فساد هذا الاصل ، و بتقدير صحته يكون
كافيا فی اثبات المطلوب و هوالطريقة الخامسة ، وليكن البيان فيه ، و
أقوی ما يتوجه عليه ان الماهيات فاعلة للوازمها و قابلة لها ، و ذلك
يبطل ما قالوه " .
اقول : قد علمت بيان اختلاف جهتی أن يفعل و أن ينفعل ، و اختلاف جهتی
القوش والفعل أعنی الامكان الوقوعی ( 30 ) والايجاب بلامرية ، و أما النقض
بلوازم الماهياتفغير وارد ، اذمبنی الايراد علی المغالطة الناشئة من
اشتراك لفظ القابل ، و وقوعه تارش بمعنی الانفعال التغيری و تارش بمعنی
الاتصاف اللزومی .
پاورقی :
>
اينهائی كه فخر رازی فرض كرده امور اعتباریاند ، بحث در مقبول و فعلی
است كه حقيقت عينی داشته باشد . در اينجا كه قابل و فاعل وجود عينی
دارد ، و در اينجاست كه بايد ديد آيا قابل و فاعل میتوانند يك وجود
عينی داشته باشند و يا دو وجود عينی دارند .
30 - منظور از امكان وقوعی در اينجا ، يعنی امكان استعدادی .