قلم با قلم آقای طباطبائی موافق است و احتمالا غلط چاپی باشد . ايشان
میفرمايند : اصلا حركت مساوی است با اشتداد ، ما حركت غير اشتدادی
نداريم . برهان اقامه میكنند بر مطلب و میگويند : برای اينكه اصلا حركت
يعنی خروج شیء از قوه به فعليت ، از نقص به كمال ، چون نسبت قوه به
فعليت نسبت نقص به كمال است ، شدت به ضعف است . پس هر حركتی
حركت اشتدادی است ، در هر مقوله كه حركت بكند ، و اگر در مواردی ما
میبينيم قضيه برعكس است و به جای تزيد و اشتداد تنقص پيدا میشود و يا
اصلا نه تزيد و نه تنقص بلكه حركت از مساوی به مساوی واقع میشود ، اينها
را اگر چه حس اين طور میبيند ولی در واقع اينجور نيست ، مثلا در واقع
عرضی تبديل میشود به عرض ديگر و انسان خيال میكند حركت تنقصی پيدا
میشود .
مثلا درباب حرارت و برودت كه حركت از طرف كمال به نقص باشد ، مثلا
شیء داغ سرد شود ، حتما در اينجور موارد ، نه اينكه درجه حرارت واقعا
میآيد پائين ، يعنی شيئی كه فعليت پيدا كرده رو به قوه میرود بلكه در
واقع نوعی تبدل صورت میگيرد ، يعنی حرارت تبديل میشود به چيز ديگر كه
|