عين حال انواع باقی هستند .
به اين برهان نيز میتوان اينطور خدشه وارد كرد كه اگر منظور از منوعيت
حركات تمام حركتها باشد ، اشكال وارد است ولی اگر همانطور كه امروزه
میگويند بگوئيم بعضی از حركات منوع است اين اشكال درست نيست كه
حركتها پايان میپذيرند و نوع و حقيقت متحركها تبديل نمی شود . زيرا اين
حركتهای مشاهد حركتهای عرضی هستند در حاليكه مدعا ، منوعيت حركتهای
درونی و جوهری است .
خلاصه اينكه اين چهار برهان نفی میكند كه حركت منوع باشد و بايد حركت
را برای اشياء و اجسام جوهری يك امر عرضی و خارج از وجود و حقيقت آنها
بشمار آورد .
مرحوم آخوند بعد از ذكر اين چهار وجه میگويد : هذا غاية ما قيل فی هذا
المقام و ستسمع كلاما فی تنوير القلب . يعنی باطل میكنيم اين براهين را و
اثبات میكنيم كه مانعی ندارد كه حركت منوع جواهر باشد .
|