اشكال به توجيه آخوند
اين جوابی است كه مرحوم آخوند به ايراد خود میدهد ولی اگر ما ايراد را كمی با موشكافی بيشتر و دقيقتر بيان كنيم خواهيم ديد از وارد بودن آن گريزی نيست و پاسخی ندارد . بدين صورت كه : حركت توسطی به عنوان يك امر كلی مصداقش يا حصولات آنيه است يا حصولات زمانيه ، مرحوم آخوند هنگامی كه به ايراد خود جواب میدهد اين دو را با هم خلط كرده در حالی كه نمی توانند يكی باشد . يك وقت میگوئيم حركت توسطی امر بسيطی است كه مصداقش حصول در " آن " است يعنی جسم در يك " آن " معين در يك حد معين از مسافت است و مصداق حركت توسطی مجموعه ای از اين " آنات و حصولات آنيه " است اگر اينرا بگوئيم ، سؤال میشود كه آيا اين حصولات آنيه فرضی هستند يا واقعی ؟ يعنی آيا وجود موهوم و فرضی دارند يا وجود بالفعل واقعی ؟ اگر بگوئيم اين حصولات وجود واقعی و بالفعل دارند معنايش اين است كه در هر آنی حصولی است غير از حصول ديگر در آن ديگر ، يك چنين مطلبی اساسا باطل است زيرا به تعبير خود آخوند تشابه آنان لازم میآيد يعنی اينكه لازم میآيد ما فرض كنيم واقعا آنات در كنار هم و در جنب هم قرار گرفته اند ، اين مطلب قائل شدن به جزء لايتجزی در حركت و زمان است ، نظير آنچه افرادی درباره جسم گفته اند . كه جسم در خارج از ذرات كوچكی كه غير قابل تجزيه هستند تشكيل شده است نه اينكه در خارج و عملا غير قابل تجزيه باشند بلكه اصولا در ذهن و عقلا هم بسيط و غير متجزی هستند و اين ذرات بدون بعد يعنی طول و عرض و عمقند و از مجموع اين ذرات بدون بعد و به عبارت ديگر از مجموع اين لاجسم ها كه واقعا وجود دارند ، جسم با ابعاد سه گانه حاصل میشود . نظريه حصولات آنيه هم به چنين اجزائی در زمان و حركت منتهی میشود و اين مطلب همان لازمه حرف فخر رازی در باب حركت است كه حركت را مجموعه اكوانی میداند كه هر كون غير از كون ديگر است يعنی حركت يك امر متصل نيست يك وجود واحد