بحث ششم : پاسخ اشكال بر وجود حركت قطعيه

بحث ششم پاسخ به اين اشكال است كه اصلا شايد كسی بگويد حركت قطعيه‏
وجود ندارد به اين صورت كه : حركت قطعيه امری ممتد و لذا قابل قسمت به‏
اجزاء است . حال بايد پرسيد آيا اين امر ممتد بالفعل مركب از اجزا است‏
و يا كه فقط قابليت قسمت به اجزاء را دارد . البته اين امر ممتد بالفعل‏
مركب از اجزاء نمی تواند باشد چون در اين صورت تتالی آنات لازم می‏آيد و
هيچيك از طرفداران حركت قطعيه اينرا قبول ندارند ، پس بالقوه مركب از
اجزاست ، حال اين سؤال طرح می‏شود كه اين امر ممتدی كه قابليت تجزيه را
دارد آيا در هنگام وجود پيدا كردن دفعة و با تمام اجزايی كه برايش متصور
است موجود می‏شود و يا اينكه خير تدريجا و جزئی به دنبال جزء ديگر موجود
و معدوم می‏شوند . بديهی است كه شق اول نمی تواند باشد چون اگر همه اجزای‏
مفروض بتوانند دفعة با هم موجود شوند حركت قطعيه امری ممتد و قارالذات‏
می‏شود و اين ، مورد اعتقاد كسی نيست پس سؤال بعدی پيش می‏آيد كه حال‏
اگر ما يك جزء معينی از اين امر ممتد را منظور كنيم اين جزء كه وجود
پيدا می‏كند خود اين جزء منقسم به اجزاء هست و يا غير منقسم است اگر كسی‏
بگويد غير منقسم است پس حركت را مجموعه امور غير منقسم و جدا از
يكديگر فرض كرده كه اين باز مورد قبول قائلين به حركت قطعيه نيست .
پس جزء مفروض منقسم به اجزاء است در اين صورت با در نظر گرفتن اينكه‏
بر مبنای قبول اجزا اين امر ممتد با هم و دفعة موجود نمی شوند بلكه هر
جزئی به دنبال جزء ديگری و در بين قبل و بعد خود حاصل می‏شود پس برای به‏
وجود آمدن جزء مفروض ، ابتدا بايد اجزاء اوليه و سپس اجزاء بعدی آن‏
موجود شوند يعنی نيمی از اين جزء معين بايد در " قبل " و نيم ديگر آن‏
در " بعد " از آن وجود پيدا كند ، پس آن موقع كه ما فرض كرده بوديم‏
كه آن جزء معين موجود است نيمی از آن موجود بوده و نه تمام آن و اين‏
برخلاف فرض است ، در نتيجه حركت قطعيه امری محال