امكان استعدادی حادث است
مرحوم آخوند در مورد امكان تصريح میكند كه امكان حادث است زيرا كه فانی می شود ، چون امكان هر چيزی با فعليت آن چيز تمام میشود و ديگر امكانی باقی نمی ماند . مثلا وقتی میگوئيم در نطفه امكان انسانيت وجود دارد ، اين تا وقتی است كه انسانيت به فعليت نرسيده است ، همين كه به فعليت رسيد ديگر امكان انسانيتی در كار نيست . پس ناچار امكان حادث است و قبل از آن امكان ديگری است الی ما لانهاية . در مورد اينكه آيا هيولی حادث است يا مبدع ( آنجا كه نظريات ديگران را ذكر می كرد ) گفت كه هيولی مبدع است . چرا مبدع است ؟ جواب داد برای اينكه اگر حادث باشد لازم میآيد كه ان يسبق للامكان امكان ، و هو محال . يعنی اگر حادث باشد بايد مسبوق به امكان و يك هيولای ديگر حامل امكان باشد و همچنين الی غيرالنهايه . ولی عبارت مرحوم آخوند نارساست . اولا لازمه حادث بودن هيولی تسلسل در هيولی هاست نه تسلسل در امكانها و ثانيا همين حرف را كه درمورد حادث بودن هيولی ها قبول نمی كند در مورد حدوث امكان پذيرفته است و تسلسل امكانها را الی مالا نهايه باطل نمی داند . اين عبارت مرحوم آخوند قابل توجيه نيست ، اشكال دوم را به شكلی میتوان توجيه كرد ولی اولی قابل توجيه نيست .ماهيت امكان استعدادی
در اينكه تعريف امكان استعدادی و فرق آن با امكان ذاتی چيست در كلمات مرحوم آخوند يك اختلاف هائی ديده میشود كه مرحوم حاجی میخواهد جمع كند و توجيه كند ولی نمی تواند . در مورد ماهيت امكان استعدادی گاهی از كلمات ايشان استفاده میشود كه از مقوله كيف است . مثلا در مباحث جواهر و اعراض ايشان مانند ديگران كيفيات استعداديه را يك نوع كيفيت گرفته ، در حالی