فصل ( 24 ) فی تحقيق وقوع الحركة فی كل واحدش من هذه المقولات الخمس
أما الاين فوجود الحركة فيه ظاهر ، وكذا الوضع فان فيه حركة كحركة الجسم المستدير علی نفسه ، أما الجسم الذی لايحيط به مكان كالجرم الاقصی الذی لايحف به خلاء ولا ملاء اذا استدار علی نفسه يكون حركته لامحالة فی الوضع اذ لامكان له عندهم ( 1 ) ، و أما الذی فی مكان فاما أن يباين كليته كلية مكانه ، أويلزم كليته كلية المكان و يباين أجزاؤه أجزاء المكان ، فقد اختلف نسبة أجزائه الی اجزاء مكانه ، و كل ماكان كذلك فقد تبدل وضعه فی مكانه ( 2 ) ، فهذا الجسم تبدل وضعه بحركته المستديرش ، لكن المقولة التی فيهاالحركةپاورقی : 1 - اين " عندهم " نوعی تعريض است ، و به قول مرحوم حاجی میخواهد بگويد : چون ما مكان را همان فضای مجرد میدانيم اين حرف را قبول نداريم . 2 - در اين چند سطر مطلب ابهام دارد كه آيا ايشان میخواهند حركت وضعی را به مواردی اختصاص بدهند كه " يلزم كليته كلية المكان " ؟ يعنی حركاتی مثل حركت زمين و كره مدحرجه كه در عين گردش به دور خود از نقطه ای به نقطه ديگر منتقل میشود ، و آيا اين حركات را وضعی نمی دانند يا اينكه اين حركات را هم حركات وضعی و انتقالی هر دو میدانند ؟ به قرينه كتابهای ديگر مرحوم آخوند احتمال دوم ترجيح دارد اگر چه مستلزم قدری مسامحه و بی نظمی در عبارت است . >