ذكر خواهد شد .
مرحوم آخوند بعد از راه حلی كه برای موضوع حركت جوهريه ذكر می‏كند
مخصوصا اينكه اختصاص به حركت جوهريه ندارد و حركات عرضيه هم موضوعشان‏
مثلا " جسم و أين ما " است ، می‏گويد :
از اينجا ضمنا راه حلی كه متاخرين در مورد حركت كميه گرفتارش هستند
پيدا می شود . مقصودش از متأخرين ، حكمای اسلامی است ، چون قبلا اين‏
مسأله اصلا مطرح نبوده است . شيخ الرئيس درباب حركت در كم دچار مشكل‏
شده است كه در آنجا موضوع چيست ؟
حكما دو نوع يا دو فرد حركت و كميت قائل هستند يك نوع كه تخلخل و
تكاثف می‏نامند ، يعنی يك نوع حركت كميه‏ای كه در جمادات هم وجود دارد
و اختصاصی به نباتات و حيوانات ندارد ، و مقصودشان از تخلخل و تكاثف‏
اين است كه اجسام در طبيعتشان قابليت انقباض و انبساط هست هر چند كه‏
مصمد باشند نه اينكه خلاهای درونشان تبديل به ملا شود ، و يا ملا آن تبديل‏
به خلا گردد .
نوع ديگر از حركت كميه همان نمو است كه در نباتات و حيوانات هست ،
و نمو به وسيله تغذيه پيدا می‏شود ، يعنی ماده از خارج وارد می‏شود ، البته‏
نه اينكه ضميمه شود و ضم مقداری بمقداری باشد مثل اينكه انبار گندمی‏
داريم و در آن باز گندم بريزيم ، اينكه امر جدائی است . مقصود اين است‏
كه موجود زنده مانند نباتات و حيوانات كه قوه غاذيه دارند ، كار اين‏
قوه اين است كه يك ماده خارجی را می‏گيرد بعد تبديل می‏كند به ماده آماده‏
هضم در خود ، و هضم در خود اينست كه واقعا ضميمه آن شود نه اينكه مواد
تازه در كنار مواد قبلی قرار گيرد بلكه تبديل می‏شود به همان شی‏ء متغذی ،
به اين معنی كه اين ماده صورتش تغيير می‏كند و صورت آن را بخودش‏
می‏پذيرد ، پس به صورت ضميمه شدن نيست . بلكه با آن شی‏ء متصل واحد
می‏شود ، اين معنای تغذيه است .
حكما هم در توجيه حركت نموی و هم تخلخل و تكاثف ، دچار اشكال‏