محيط برای جسم محاط تغيير مكان دادن يعنی چه ؟ يعنی محيط را عوض كردن و
مكان جز همان سطح احاطه كننده از اجسام ديگر نيست لذا تغيير محاط عبارش
اخرای تغيير مكان است !
قدما براساس اين دو مقدمه استدلال می‏كردند كه حركت محددالجهات يا
فلك الافلاك حركت مكانی نيست بلكه حركت وضعی است . زيرا محددالجهات‏
يعنی جسمی كه فوق آن جسمی نيست و بنابراينكه مكان عبارت است از سطح‏
مقعر جسم محيط بر جسم محاط پس جسم محددالجهات جسم است ولی در عين حال‏
مكان ندارد . پس لازمه جسم مكان داشتن نيست ، جسمی كه محاط نسبت به جسم‏
ديگر است مكان دارد اما روی حسابی كه ما مكان را عبارت از فضا بدانيم ،
محددالجهات در عين اينكه محاط نيست باز فضائی را اشغال كرده و مكان‏
دارد .
قدما روی همين بيان معتقدند كه ارسطو هم چنين نظری داشته است و نبايد
حركت محددالجهات يا فلك الافلاك را حركت مكانی بداند زيرا مكان ندارد
كه حركتش مكانی و أينی باشد ولی در عين حال كه مكان ندارد حركتش حركت‏
وضعی است زيرا مكان از خود آن شروع می‏شود و نسبت اجزاء آن با اشياء
خارج بلكه با خود اجزاء تغيير می‏كند . نتيجه اينكه حركت محددالجهات‏
وضعی است نه أينی . از بحث درباره محددالجهات می‏گذريم و اكنون‏
بپردازيم به بحث درباره اجسامی كه مكان دارند .

حركت وضعی در اجسام دارای مكان

در بحث درباره حركت وضعی اجسام ذی مكان ، مرحوم آخوند عبارتی دارند
كه نسبتا مبهم است می‏گويد : يك وقت هست كه جسم بتمامه تمام مكان را
رها می‏كند و يك وقت هست كه بجزئه جزء مكان را رها می‏كند و توضيح نمی‏
دهد كه اگر بكله كل مكان را رها كند آيا می‏تواند حركت وضعی وجود داشته‏
باشد يا نه ، عبارت مبهم است . ولی توضيح می‏دهد كه اگر جزء شی‏ء جزء