طرفداران متعصب ايشان كه گاه دشمنان مغرض نيز داخل می‏شده‏اند ، مايل به‏
ايجاد جوی بوده‏اند كه كسی جرئت اظهار نظر درباره آثار آن مرحوم را
نداشته باشد و نا آگاهانه ضربه به آن مرحوم زده‏اند . از اشتباهات گروه‏
نادان فرقان همين بود كه فكر می‏كرد استاد مطهری در صدد آن است كه نام و
ياد و آثار دكتر را از صحنه روزگار محو نمايد ، در حالی كه از يادداشتهای‏
استاد چنين بر می‏آيد كه ايشان می‏خواسته‏اند با نشان دادن نقاط مثبت و
نقاط منفی آثار و جدا كردن و بلكه پوشاندن اشتباهات ايشان ( خصوصا با
توجه به وكالتی كه آن مرحوم در اواخر عمر برای اصلاح آثارش داده بود )
آثار وی را قابل استفاده برای عموم نمايد و همگان را از سردرگمی نجات‏
بخشد .
در سالهای اخير نيز تفكری ترويج شده است كه نتيجه آن اين است كه اصولا
اظهار نظر در اين باره كه انديشه‏های كسی مطابق اسلام هست يا نه ، كار
غلطی است ، هر كس با توجه به علوم و معارف خود برداشتی از اسلام دارد و
همان برای او اسلام است و ديگری حق انتقاد به او را ندارد زيرا علوم و
معارف او چيز ديگری است و در نتيجه برداشت وی از اسلام چيز ديگر ، و
حتی تلويحا تأييدات قاطع و مكرر حضرت امام ( ره ) در مورد آثار استاد
مطهری را نيز مردود و بی معنی دانسته‏اند .
ولی حقيقت چيز ديگری است ، اسلام نيز مانند هر چيز ديگری متخصصانی‏
دارد و اين متخصصان حق دارند درباره برداشتهای ديگران از اسلام اظهار نظر
كنند ، برخی را قابل قبول و برخی را مردود اعلام نمايند . پيامها و
توصيه‏های حضرت امام ( ره ) درباره آثار استاد مطهری نيز بر همين اساس‏
قابل توجيه است و جوانان ما نبايد فريب سخنان به ظاهر زيبا را بخورند .
اگر اصل فوق مورد قبول طرف مقابل نباشد بحثی با او نمی توان داشت ،
زيرا در اين صورت هر كس هر چه می‏گويد همان اسلام است و كسی حق انتقاد
ندارد ، اما اگر اين اصل مورد قبول طرفداران دكتر باشد می‏گوييم استاد
مطهری به عنوان يكی از متخصصان برجسته اسلام ، درباره آثار آن مرحوم اظهار
نظر كرده