ديگر زير بنا قرار گرفته ، اين محال است ، بلكه به معنی اينكه عامل جبری‏
زير بنا تغيير شكل داده و به همين مناسبت رو بناها عوض شده است . در
ص 66 برهمان اساس توضيحاتی می‏دهد .
ادوار ماركس عبارت است از : . 1 دوره اشتراك اوليه كه جامعه‏
برادروار با صيد و شكار زندگی می‏كرد و مالكيت فردی در كار نبود ، 2.
دوره بردگی و تقسيم به خواجه و بنده كه مالكيت بر انسانها نيز تعميم‏
می‏يابد ، . 3 دوره سرواژی كه برده تبديل می‏شود به سرو كه وابسته به زمين‏
است نه مملوك ، . 4 دوره فئوداليته يا تيولداری و ملوك الطوايفی كه‏
نظام توليدی ، كشاورزی و زمينداری است . در دوره سوم همين بود با اين‏
تفاوت كه مالك ، خان و حكومت هم هست ( 1 ) و دارای امتيازات ذاتی و
نجابت خانوادگی . . 5 دوره بورژوازی كه بر اساس كسب و تجارت و صناعت‏
دستی و مبادله پول است . در اين دوره طبقه كاسب و صنعتگر به عنوان طبقه‏
وسط ميان خان و دهقان رشد می‏كند و تدريجا جای خان را پر می‏كند و منتهی به‏
ليبراليسم و دموكراسی می‏شود . . 6 دوره رشد بورژوازی و صنعت . در اين‏
دوره دكان ، سوپر و حجره ، كمپانی و كارگاه كوچك ، كارخانه صنعتی و
صرافی ، بانك و كاروانسرا ، بورس و تاجر ، سرمايه‏دار می‏شود و به جای‏
مبادله پول ، چك و سفته و سهم و اعتبار قرار می‏گيرد . . . در عوض‏
دهقانان از مزارع و كارگران از بازارها و كارگاهها و دكانها به كارخانه‏ها
و قطبهای معين توليد صنعتی جلب می‏شود و در آنجا هر روز فشرده‏تر و
نيرومندتر می‏گردند ، و چون وسيله توليد و ابزار كار هم كه ديگر بيل و
كلنگ و اره و تيشه و گاو و الاغ و خيش نيست ، ماشين است و يكسره در
اختيار سرمايه دار است ، كارگر با

پاورقی :
. 1 يعنی معنی " مالك " سائس هم هست ، و لهذا می‏گويند دوره ملوك‏
الطوايفی .