بكند . علوم از نظر نظامات فاعلی تنها كاری كه میكند اين است كه به قول
شما ثابت میكند كه هيچ پديدهای مستقل و اتفاقی نيست بلكه وابسته به
پديده يا پديدههای ديگر است ، و هم ثابت میكند كه پديدهها معلول دخالت
خدايان و موجودات نامرئی كه مشركين و غير مشركين حوادث را بدانها توجيه
میكردند نيست ، و از اين رو ثابت میكند يك نظام متقن علی و معلولی
ميان خود پديدهها حكمفرماست و اين رشته از بی نهايت سرچشمه گرفته و تا
بی نهايت ادامه دارد . اما كجای اين مطلب با توحيد ارتباط دارد ؟ مگر
ماديين كه منكر خدا هستند وجود نظام متقن علی و معلولی را به اين صورت
انكار دارند ؟
آيا خدا كه انبيا بدان دعوت كردند يعنی مجموع نظام غيرمتناهی علت و
معلول ؟ !
اينكه طبيعت در همه جايكسان عمل میكند دليلی جز بر وحدت نوعی عناصر
طبيعت نيست و به هيچ وجه بر وجود قوهای واحد احد صمد بسيط غير متجزای
ثابت دائم ازلی قاهر غالب دلالت نمیكند .
آيا اين سخن پذيرفته است كه وجود موجود واحد ازلی حی فعال عليم قدير
مريد سميع بصير مسلط و قاهر بر طبيعت و خالق و آفريننده آن از ساختههای
فلسفه يونان است و پيغمبران چنين چيزی نگفتهاند ، پيغمبران آمدهاند كه
مردم را به طبيعت دعوت كنند و اعتقاد به خدايان و ارواح و شياطين را از
بين ببرند ؟ ! آيا اين جز سپر انداختن در مقابل ماديين است ؟ !
نظام فاعلی علت و معلول میتواند در مسائل توحيد مورد استفاده قرار
گيرد ولی به مفهوم فلسفی علت و معلول نه به مفهوم علمی آن . مفهوم علمی
علت و معلول عبارت است از رابطه و پيوستگی
|