هم لازم نشمرده و زحمت يك بررسی مختصر تاريخ اسلام را هم به خود نداده‏ايد
و آنگاه به تفسير قرآن و تدوين ايدئولوژی اسلامی دست زده‏ايد . شما آنجا
كه می‏خواهيد دو قطبی شدن جامعه اسلامی را بلافاصله بعد از پيغمبر توجيه‏
كنيد و خانه فاطمه را مركز محرومان و كسانی كه دستشان به اصطلاح به دم‏
گاوی بند نبوده معرفی كنيد و به گرايشهای شيعيان از قبيل ابوذر و مقداد و
بلال جنبه مادی و طبقاتی بدهيد ، درباره خانه فاطمه ( عليهاالسلام ) و
مظلوميت اهل اين خانه و به آتش كشيده شدن آن خانه داد سخن می‏دهيد ،
آنگاه می‏گوييد :
" در همان حال [ كه خانه فاطمه ( عليهاالسلام ) به آتش كشيده می‏شود ]
در خانه روحانی بزرگ و يهودی منافق " عبدالله بن ابی " كه مدتها بر ضد
انقلاب می‏جنگيد و اكنون وارد انقلاب شده و جبهه خارجی را مبدل به جبهه‏
داخلی كرده و بالاتر آنكه مفسر قرآن هم شده و حتی پس از گذشتن هزار و
چهارصد سال هم می‏بينيم كه نبوغ تفسيری عده‏ای از مفسرين ما هم مرهون تجزيه‏
و تحليلها و برداشتها و اقوال همين مفسر شهير است و البته از موقعيت‏
خاصی هم برخوردار است - چه از قدما می‏باشد - هر روز صدها نفر در پای‏
كرسی تفسير او حاضر می‏شوند " .
عبدالله بن ابی همان منافق مشهور است كه از اشراف مدينه بود و
موقعيت مهمی داشت و به واسطه اسلام متزلزل شد و تا چند سال بعد از ورود
رسول خدا زنده بود و در حيات رسول خدا مرد و آيه نازل شد : " براينان‏
نماز مگزار و استغفار تو هم برای آنها مفيد فايده‏ای نيست " .