نظر امثال فريد وجدی و ندوی نوعی " رجعت " حنبلیگری است ولی به
صورت مدرن و امروزی و پيوند خورده با فلسفه حسی غربی .
ما درباره بنياد فلسفه حسی در مجلدات اصول فلسفه بحث كردهايم ، در
اينجا فقط درباره نكتهای كه نقطه اتكاء اين دسته قرار گرفته ، اندكی بحث
میكنيم .
میگويند قرآن راه شناخت خداوند را منحصرا مطالعه طبيعت با روش حسی
دانسته است . شك نيست كه قرآن به مطالعه حسی طبيعت دعوت میكند و
اصرار فراوانی هم روی اين موضوع دارد ، ولی آيا قرآن مطالعه طبيعت را
برای حل تمام مسائلی كه خود طرح كرده است كافی میداند ؟ ! همچنانكه در
پاورقيهای اين جلد به مناسبت بحث از راههای مختلف بشر به سوی خدا
گفتهايم در قرآن مسائلی از اين قبيل طرح شده است :
« ليس كمثله شیء 0
و لله المثل الاعلی 0
له الاسماء الحسنی 0
الملك القدوس السلام المؤمن المهيمن العزيز الجبار المتكبر 0
اينما تولوا فثم وجه الله 0
هو الاول و الاخر و الظاهر و الباطن و هو بكل شیء عليم ، و ان من شیء الا
عندنا خزائنه و ما ننزله الا بقدر معلوم و هو معكم اينما كنتم 0
يمحو الله ما يشاء و يثبت و عنده ام الكتاب »
|