استقلال ندارند و همه قائم به او و وابسته به او هستند و او به تعبير قرآن‏
" قيوم " همه عالم است ، در مقام تاثير و عليت نيز استقلال ندارند ، و
در نتيجه خداوند همچنانكه در ذات شريك ندارد در فاعليت نيز شريك‏
ندارد . هر فاعل و سببی ، حقيقت خود و وجود خود و تاثير و فاعليت خود
را از او دارد و قائم به اوست . همه حولها و قوه ها " به او " است :
( « ما شاء الله و لا قوش الا به ، لا حول و لا قوش الا بالله » )
انسان كه يكی از موجودات است و مخلوق اوست ، مانند همه آنها علت و
مؤثر در كار خود و بالاتر از آنها مؤثر در سرنوشت خويش است ، اما به‏
هيچ وجه موجودی " مفوض " و " به خود وانهاده " نيست ( « بحول الله‏
و قوته اقوم و اقعد » ) . اعتقاد به تفويض و وانهادگی يك موجود - اعم‏
از انسان و غير انسان - مستلزم اعتقاد به شريك بودن آن موجود با خدا در
استقلال و در فاعليت است و استقلال در فاعليت ، مستلزم استقلال در ذات‏
است و با توحيد ذاتی منافی است ، چه رسد به توحيد افعالی .
« الحمدلله الذی لم يتخذ صاحبة و لا ولدا و لم يكن له شريك فی الملك و
لم يكن له ولی من الذل و كبره تكبيرا » ( 1 ) .
سپاس ذات خدا را ، آنكه همسر و فرزند نگرفت و برای او شريكی در
مديريت جهان و همچنين كمكی از روی ناتوانی برای اداره عالم نيست . او
را بزرگ و برتر بدان ، بزرگ و برتر دانستنی كه لايق ذات پاك او باشد .

پاورقی :
. 1 مفاتيح الجنان ، دعای افتتاح .