پاورقی : . 1 نمل / . 14
وجه كه فطرت انسانی را - كه شايستگی دعوت و تذكر به انسان میدهد - در
همه قائل است . تفاوت دو گروه در اين است كه در عين اينكه " مقتضای
" پذيرش دعوت ، به حكم فطرت در هر دو گروه هست ، يك گروه از نظر
روحی از يك مانع بزرگ يعنی منافع مادی موجود و امتيازات ظالمانه تحصيل
شده بايد بگذرد ( گروه ملا و مترف ) ، اما گروه ديگر چنين مانعی جلوی راه
ندارد - و به قول سلمان : " نجی المخفون " ( سبكباران نجات يافتند ) -
بلكه علاوه بر آنكه مانعی جلو راه پاسخگويی مثبت به فطرتشان نيست ،
مقتضی علاوهای دارند آن اينكه از وضع زندگانی سختی به وضع بهتری میرسند .
اين است كه اكثريت پيروان پيامبران مستضعفاناند ولی همواره پيامبران از
ميان گروه ديگر حاميانی به دست آورده و آنها را عليه طبقه و پايگاه
طبقاتیشان شورانيدهاند ، همچنانكه گروهی از مستضعفان به صف دشمنان
انبياء در اثر حكومت يك سلسله عادات و تلقينات و گرايشهای خونی و
غيره پيوستهاند . قرآن دفاع فرعونها و ابوسفيانها را از نظام شرك آلود
زمان خودشان - كه احساسات مذهبی مردم را عليه موسی و خاتم النبياء
تحريك میكردند - به اين معنی تلقی نكرده است كه اينها چون وضع
طبقاتیشان آن بود جز آن نمیتوانستند بينديشند و خواستهای اجتماعیشان در
آن عقايد متبلور شده بود ، بلكه تلقی قرآن اين است كه اينها دغلبازی
میكردند و در عين اينكه حقيقت را به حكم فطرت خدادادی میشناختند و درك
میكردند ، در مقام انكار برمیآمدند ( « و جحدوا بها و استيقنتها انفسهم
) ( 1 ) . قرن كفر آنها را " كفر جحودی " میداند ، يعنی انكار زبان در
عين
پاورقی : . 1 نمل / . 14 |