![]() |
![]() |
جالب اين كه اين موضوع در احاديث شيعه و سنّى وارد شده است; در حديثى از امام صادق(عليه السلام)مى خوانيم كه جمعى از بنى هاشم به خدمت پيامبر(صلى الله عليه وآله)رسيدند، و تقاضا كردند كه آنها را مأمور جمع آورى زكوة چهارپايان كنند و گفتند اين سهمى را كه خداوند براى جمع آورى كنندگان زكوة، تعيين كرده است، ما به آن سزاوارتريم; پيغمبر(صلى الله عليه وآله) فرمود: اى «بنى عبدالمطّلب» زكوة نه براى من حلال است، نه براى شما، ولى من به جاى اين (محروميّت) به شما وعده شفاعت مى دهم... شما به آنچه خداوند و پيامبر برايتان تعيين كرده راضى باشيد( و كار به امر زكوة نداشته باشيد)! آنها گفتند راضى شديم.(1)
از اين حديث بخوبى استفاده مى شود كه بنى هاشم
اين را يك نوع محروميّت براى خود مى ديدند، و پيامبر در مقابل آن به آنها وعده شفاعت داد.
در «صحيح مسلم» كه از معروفترين كتابهاى اهل تسنّن است، حديثى مى خوانيم كه خلاصه اش اين است كه «عبّاس» و «ربيعة بن حارث» خدمت پيامبر(صلى الله عليه وآله)رسيدند، و تقاضا كردند كه فرزندان آنها يعنى «عبدالمطّلب بن ربيعة» و «فضل بن عبّاس» كه دو جوان بودند، مأمور جمع آورى زكوة شوند، و همانند ديگران سهمى بگيرند، تا بتوانند هزينه ازدواج خود را از اين راه فراهم كنند، پيامبر(صلى الله عليه وآله) از اين موضوع امتناع ورزيد و دستور داد از راه ديگر وسايل ازدواج آنها فراهم گردد و از محلّ خمس، مهريه پرداخته شود.(1)
از اين حديث كه شرح آن طولانى است نيز استفاده مى شود كه پيغمبر(صلى الله عليه وآله) اصرار داشت خويشاوندان را از دست يافتن به زكوة (اموال عمومى مردم) دور نگه
دارد.
از مجموع آنچه گفتيم روشن شد كه خمس نه تنها امتيازى براى سادات محسوب نمى شود، بلكه يك نوع محروميّت براى حفظ مصالح عمومى بوده است.
پايان
تقاضاى ناشر
براى هر نوع پيشنهاد در مورد اين كتاب، با نشانى زير مكاتبه فرمائيد:
قم: خيابان شهدا، مطبوعاتى هدف
انتشارات مدرسة الإمام علىّ بن أبى طالب(عليه السلام)
تقديم مى نمايد
اثرى جديد از آثار
حضرت آية اللّه العظمى مكارم شيرازى (مدّظلّه)
ربـا و بـانكـدارى اسـلامى
تهيّه و تنظيم:
ابوالقاسم عليان نژادى
![]() |
![]() |