 |
ترجمه ارشادالقلوب ديلمى از جناب ابى محمد حسن ديلمى |
مقدمه ناشر
مـوضـوع اخلاق ، هميشه مورد توجه علما و دانشمندان اسلامى
بـوده اسـت و در ايـن بـاره هـر كـس بـه قدر وسع و بضاعت
علمى خود از آن سخن گفته است و يكى از كتب ارزشمند در اين
جـهـت (ارشـاد القـلوب ) تـاءليـف عـالم
جليل القدر ابو محمد حسن بن محمد ديلمى است كه با استفاده
از مـواعـظ قـرآنـى و روايـى خـوانـنـده را از ايـن چـشـمـه
زلال سيراب مى نمايد.
ايـن دفـتـر بـراى اسـتفاده بهتر و بيشتر ترجمه آن را ـ كه
توسط جناب مستطاب آقاى سيد عباس طباطبائى انجام شده ـ
بـعد از بررسى و ويراستارى و اعرابگذارى و... در اختيار
عـلاقـمـنـدان قـرار مـى دهـد امـيـد اسـت مـورد
قبول حق تعالى قرار گيرد.
دفتر انتشارات اسلامى
وابسته به جامعه مدرسين حوزه علميه قم
مقدمه مترجم
بسم الله الرحمن الرحيم انه خير موفق و معين
و بـعـد چـنـيـن گـويـد: ايـن ذره بـى مقدار ابن ابراهيم عباس
طـبـاطـبـائى ـ غفر الله له و لوالديه ـ چون كه كتاب شريف
ارشـاد القـلوب كـتابى است دينى ، مذهبى و اخلاقى ، و بر
هر فرد مؤ من و موحد لازم است كه از اين نوع كتب دينى بهره
مـنـد گـردد، و ايـن كـتـاب شريف با عبارات و الفاظ عربى
مـرقوم شده و عامه مؤ منين و علاقه مندان را بهره بردارى از
آن مقدور نيست ، لذا اين حقير بر آن شدم كه اين كتاب شريف
را به فارسى ترجمه نموده و در اختيار برادران و خواهران
دينى قرار دهم . البته به اين روش كه متن كتاب را تقطيع
نموده و ذيل هر قطعه ترجمه آن را ذكر مى نمايم اميد است ،
كـه در هـنـگـام مطالعه و استفاده حقير و والدين و اساتيدم را
بـه دعـاى خـيـر يـاد فـرمـايـنـد. در ايـن امـر از ذات مقدس حق
تـعـالى اسـتـمداد مى خواهيم و از ولى خدا و امام زمان ـ ارواح
العالمين له الفدا ـ استعانت مى نمايم .
مقدمه مؤ لف
بسم الله الرحمن الرحيم الحمد لله رب العالمين و صلى
الله عـلى مـحـمـد خـاتم النبيين و على آله الطاهرين ، اما بعد
فـانـه لمـا اسـتـولى سلطان الشهوة و الغضب على الادميين و
مـجلبه كل منهم لنفسه و اشتغاله عن آخرته و رمسه عملت هذا
الكـتـاب و سـميته بارشاد القلوب الى الصواب المنجى من
عمل به من اليم العقاب .
بـعـد از اسـتـمـداد از خـداى رحـمـن و رحـيـم و حـمـد و ثـنـاى
پـروردگـار عـالمـيـان و فـرسـتـادن رحـمـت بـر مـحمد خاتم
پيامبران و آل پاك آن بزرگوار ـ صلوات الله عليهم اجمعين
ـ چـنـيـن مى فرمايد: چون كه ديدم قوه غضبيه و شهويه بر
اولاد آدم تـسـلط پـيدا كرده و هر كدام از آنها جلب نفع براى
خود مى كنند و قبر و آخرت را فراموش كرده اند اين كتاب را
نـوشـتـم و آن را بـه نـام (ارشـاد القـلوب الى الصـواب
) نـام گـذارى كـردم ، كـه هـر كـس بـه آن
عمل كند او را از عذاب دردناك نجات دهد.
موعظه هاى قرآنى
اعـلمـوا رحـمـكـم الله تـعـالى ان الله لم يخلق الدنيا عبثا
فـتركه سدى ، بل جعل لهم عقولا دلهم بها على معرفته ، و
ابـان لهـم بـهـا شـواهـد قـدرتـه و
دلائل وحـدانيته ، و اعطاهم قوى مكنهم بها من طاعته و الانتهاء
عـن مـعـصـيـتـه ، لئلا تـجـب لهـم الحـجـه عـليـه ،
فـارسـل اليـهـم انـبـيـاء و خـتـمـهـم بسيد المرسلين محمد بن
عبدالله الصادق الامين صلوات الله و سلامه عليه و على آله
اجـمـعـيـن . و انزل عليهم كتبه باالوعد و الوعيد و الترهيب و
انـذر و زجـر فـاعـذر. فـقـال جـل مـن
قـائل : رسـلا مبشرين و منذرين لئلا يكون للناس على الله
حـجـة بـعـد الرسل ...(1) و قال سبحانه : و لو انا اهلكناهم
بعذاب من قبله لقالوا ربنا لولا ارسلت الينا رسولا فنتبع
آيـاتـك مـن قـبـل ان نـذل و نـخـزى .(2) و
قـال سـبـحـانـه : و مـا كـنـا مـعـذبين حتى نبعث رسولا.(3) و
قـال : يـا ايها الناس قد جاءتكم موعظة من ربكم و شفاء لما
فـى الصـدور و هـدى و رحـمـة للمـؤ مـنـيـن .(4) و
قـال سـبـحـانـه : و يـحـذركـم الله نـفـسـه (5) و
قـال : و اعلموا ان الله يعلم ما فى انفسكم فاحذروه .(6) و
قـال سـبـحـانـه : و اتـقـوا الله و اعلموا انكم ملاقوه .(7) و
قـال : و اتـقـون يـا اولى الالبـاب .(8) و
قـال تـعـالى : و اتـقـوا يـومـا تـرجـعون فيه الى الله ثم
تـوفـى كـل نـفـس مـا كـسـبـت و هـم لا يـظـلمـون .(9) و
قـال تـعـالى : و اتـقوا يوما لا تجزى نفس عن نفس شيئا و لا
يـقـبـل مـنـهـا عـدل و لا تـنـفـعـهـا شـفـاعـة .(10) و
قـال سـبـحـانـه : يا ايها الناس اتقوا ربكم و اخشوا يوما لا
يـجـزى والد عـن ولده و لا مولود هو جاز عن والده شيئا ان وعد
الله حـق فـلا تـغـرنـكـم الحـيـوة الدنـيا و لا يغرنكم بالله
الغرور.(11)
بـدانـيـد خـدا شـمـا را رحـمـت كـنـد ـ كـه خـداى
متعال جلت عظمته دنيا و اهل آن را بيهوده خلق نفرمود كه آن را
مـهـمـل واگـذارد، بـلكـه آن را خـلق فـرمـوده و بشر را در آن
اسـكـان داد و بـه آنها عقل مرحمت فرمود كه به سبب آن خداى
خود را بشناسند، و آثار قدرت خود و دليلهاى يگانگى خود
را بـراى آنـهـا ظـاهـر فـرمـايـد. و قـوايـى بـه آنـها داد كه
بـتـوانـنـد اطاعت و بندگى او را انجام دهند و از گناهان باز
ايـسـتـند، تا اينكه آنها بر خدا حجت نداشته باشند. و انبياء
را بـه سـوى آنها فرستاد و آخرين آنها را محمد بن عبدالله
صلى الله عليه و آله قرار داد، كه به راستى و امانت در ما
بـيـن مـردم آخـر زمـان مـبـعـوث گـرديـد و و بر آن پيغمبران
كتابها نازل فرمود، كه در آنها مردم را به رحمت خود اميدوار
و از عـذاب تـرسـانـيد و به اين وسيله راه عذر آوردن را بر
آنـهـا بـسـتـه است . و در قرآن كريم ، كه كتاب پيغمبر آخر
زمـان اسـت ، آيـاتـى دربـاره ايـن مـوضـوع مـوجـود اسـت كه
بعضى از آنها ذكر مى شود:
پـيـغـمـبـران را فـرسـتاديم كه بشارت به نعمتها دهند و از
عذابها بترسانند تا اين كه بعد از فرستادن آنها مردم بر
خـدا حـجـت نـداشـتـه بـاشـنـد و اگـر
قـبل از فرستادن پيغمبر ما مردم را به هلاكت مى رسانديم و
معذب مى كرديم ، آنها مى گفتند اى خدا، چرا براى ما پيغمبر
نـفـرسـتـادى تا پيروى از آيات تو بكنيم پيش از آنكه به
خوارى و ذلت گرفتار شويم . و مشيت ما چنين قرار گرفته
كـه پـيـش از فـرستادن پيغمبر بندگان را عذاب نكنيم . اى
مـردم بـه تـحقيق كتابى به وسيله پيغمبر آخر زمان از جانب
خدا براى هدايت شما آمد كه شما را نصيحت مى كند، و دردهاى
سـيـنـه هاى شما را شفا مى دهد، و براى مؤ منين رحمت و هدايت
اسـت . و خـدا شـما را از عذاب خود مى ترساند. و بدانيد كه
خدا آنچه در باطن داريد مى داند پس از او بترسيد. و از خدا
بـتـرسـيـد و بـدانـيـد كـه در مـحـضـر
عـدل او حـاضـر خـواهـيـد گـرديـد. اى صـاحـبـان
عـقـل از مـن بـترسيد. و بترسيد از روزى كه در آن به سوى
خدا بازگشت خواهيد نمود پس هر كس هر چه كرده نتيجه آن را
كاملا دريافت خواهد نمود و هيچگونه كم و كسرى براى آنها
نيست . بترسيد از روزى كه كسى به عوض ديگرى مجازات
نـخـواهـنـد شـد. و در آن روز عـدلى از آنـهـا
قبول نخواهد شد و شفاعتى هم به آنها نفع نخواهد رسانيد.
اى مـردم از خـداى خـود بـتـرسـيـد و از روزى كـه پـدران و
فـرزنـدان هـيچ كدام به عوض ديگرى مجازات نخواهند شد
وعـده خـدا حـق اسـت پـس دنـيـا شـمـا را
گـول نـزنـد و شـيـطـان شـمـا را بـازى نـدهـد كـه بـدون
شايستگى اميد رحمت خدا را داشته باشيد.
و قـال سـبـحـانـه : يـا ايها الناس اتقوا ربكم ان زلزلة
السـاعـة شـى ء عـظـيـم .(12) و
قـال سـبـحـانـه تـعـالى : يـا ايها الناس اتقوا ربكم الذى
خلقكم من نفس واحدة و خلق منها زوجها و بث منهما رجالا كثيرا و
نـسـاء.(13) و قـال عـزوجـل : يـا عـبـاد فـاتـقون .(14) و
قال سبحانه : فاتقوا النار التى وقودها الناس و الحجارة
(15) و قـال جل من قائل : اقترب للناس حسابهم و هم فى
غفلة معرضون ما ياءتيهم من ذكر من ربهم محدث الا استمعوه و
هـم يـلعـبـون (16) و قـال سـبـحـانه : يا ايها الذين آمنوا لا
تـتـبـعوا خطوات الشيطان و من يتبع خطوات الشيطان فانه
يـاءمـر بـالفـحـشـاء و المـنـكـر(17) و
قال جل و عز من قائل : يا ايها الذين امنوا قوا انفسكم و اهليكم
نـارا وقـودهـا النـاس و الحـجـارة عـليها ملائكة غلاظ شداد لا
يـعـصـون الله مـا امـرهـم و يـفـعـلون مـا يـؤ مـرون (18) و
قـال : يـا ايـهـا الذيـن امنوا اتقوا الله و لتنظر نفس ما قدمت
لغـد و اتـقـوا الله ان الله خـبـيـر بـمـا تـعـمـلون . و
قـال : و اتقوا الله و اعلموا ان الله شديد العقاب .(19) و
قـال : يـا ايـهـا الانـسـان مـا غـرك بـربك الكريم .(20) و
قال : الم ياءن للذين امنوا ان تخشع قلوبهم لذكر الله و ما
نـزل مـن الحـق (21) و قـال : افـحـسبتم انما خلقناكم عبثا و
انـكـم اليـنـا لا تـرجـعـون (22) و
قال : ايحسب الانسان ان يترك سدى الم يك نطفة من منى يمنى
(23) فـقال : افاءمن اهل القرى ان ياءتيهم باءسنا بياتا
و هم نائمون او امن اهل القرى ان ياءتيهم باءسنا ضحى و هم
يـلعـبـون .(24) و قـال : فـامـا مـن طغى و اثرالحيوة الدنيا
فـان الجحيم هى الماواى و اما من خاف مقام ربه و نهى النفس
عـن الهـوى فـان الجـنـة هـى المـاوى .(25) و
قـال : اولم نـعـمـركـم مـا يـتـذكـر فـيـه مـن تـذكـر و جـائكم
النـذيـر.(26) و قـال : و انـيـبوا الى ربكم و اسلموا له من
قـبـل ان يـاءتـيـكـم العـذاب ثـم لا تـنـصـرون .(27) و
قال : و توبوا الى الله جميعا ايه المومنون لعلكم تفلحون
(28) و قـال : يـا ايـها الذين امنوا توبوا الى الله توبة
نصوحا(29) و قال : افلا يتوبون الى الله و يستغفرونه
و الله غفور رحيم .(30)
اى مردم از خدا بترسيد بدرستى كه زلزله و لرزش زمين در
هـنـگـام به پا شدن قيامت چيز با عظمت و مهمى است . اى مردم
از خـدا بـترسيد آن خداى كه همه شما را از آدم خلق كرد و از
او زنـش را خلق فرمود و از او و زنش در اطراف عالم مردان و
زنـان بـسـيـار پـراكـنده كرد. اى بندگان من از من بترسيد.
بـتـرسـيـد از آتـشـى كـه آتـش افـروزش مـردم و سنگها مى
بـاشـنـد. نـزديـك شـد روز حـسـاب مـردم و آنـهـا در
حال غفلت و اعراض از حق مى باشند هر چه يادآوريهاى تازه
از جـانب خدا براى آنها آمد شنيدند و به بازى و سرگرمى
از آن رد شـدنـد. اى اهل ايمان دنبال گامهاى شيطان نرويد و
كسى كه پيرو گامهاى شيطان باشد او را به كارهاى زشت
و مـنـكـر وامـى دارد و پـيـرو خـود را به هلاكت مى رساند. اى
كـسـانـى كـه ايـمـان آورده ايـد نـگـاه داريـد خـود و
اهـل خـود را از آتـشـى كـه آتـش افـروز آن مـردم و سنگها مى
بـاشـنـد و بـر آن آتـش مـلائكـه هـايـى كـه بـا
اهـل عـذاب بـا درشـتـى و شـدت رفـتـار مـى كـنند موكلند كه
هـرگـز نـافـرمـانى خدا را نخواهند كرد و آنچه به آنها امر
شـود انـجـام دهـنـد. اى كـسـانـى كـه ايـمـان آورده ايـد از خـدا
بـتـرسـيـد و بـايـد هر كسى به فكر فرداى قيامت باشد و
بـبـيـنـد چه پيش فرستاده است و از خدا بترسيد كه خدا به
آنـچـه شـمـا انـجـام مـى دهـيـد آگاه است . و از خدا بترسيد و
بدانيد كه عذاب خدا سخت است . اى انسان چه چيز تو را به
خداوند كريمت مغرور كرد و نافرمانى او كردى . آيا وقت آن
نـشـده كـه قـلبـهـاى مؤ منان براى ياد خدا متواضع و خاشع
گـردد و در مـقـابـل آيـات حـقـه الهـى كـه
نـازل شـده خـشوع كنند. آيا گمان مى كنيد كه شما بيهوده و
بـازيـچـه خلق شديد و به سوى ما بازگشت نخواهيد كرد.
آيـا انـسـان گـمـان مـى كـنـد كـه او را
مـهـمـل واگـذاريـم و تكليفى از او نخواستيم و از او سئوالى
نخواهيم كرد آيا او از نطفه نازل شده خلق نشده . آيا ساكنين
شـهـرهـا خـود را ايـمـن مـى دانـند از اين كه بلاى مادر شب در
حالى كه به خواب هستند بر آنها فرود آيد يا اينكه ايمنند
از ايـن كـه در روز در حـالى كـه بـه بـازى مـشغولند عذاب
شوند اما كسانى كه طغيان كردند و دنيا را بر آخرت اختيار
نـمـودنـد جـايـگـاه آنـان جـهنم است و كسانى كه از خداى خود
تـرسـيـدنـد و از خـواسـتـه هـاى بـر خـلاف رضاى خدا چشم
پـوشـيـدنـد منزلگاه آنان بهشت است . آيا به شما اين قدر
زندگانى نداديم كه به ياد خدا و اصلاح كار خود بيفتيد و
آيـا بـيـم دهندگان از عذاب ، يعنى پيغمبران به سوى شما
نـيـامـدنـد و شـمـا را از عـذاب الهـى نترساندند و به سوى
پروردگار خود باز گرديد و تسليم امر و نهى او گرديد
پيش از آن كه عذاب بر شما نازل گردد سپس يارى نشويد
و نـجات نيابيد. اى مؤ منين همگى به سوى خدا باز گرديد
تا رستگار گرديد. اى اهل ايمان به سوى خدا باز گرديد
و تـصـميم بگيريد كه ديگر به گناه برنگرديد. آيا به
سـوى خـدا بـاز نـمـى گردند و طلب آمرزش نمى نمايند و
حال آن كه خدا آمرزنده و مهربان است .
ثـم خـوفـهـم الله سـبـحـانـه و تـعـالى
احـوال القـيمة و زلزالها و عظيم اخطارها و سمى لهم بعظيم
الاسماء و كبير البلاء و طول العناء ليحذروها و يعتدوا لها
و بعظيم الزاد و حسن الازدياد سماها الواقعه ، و الراجفه ، و
الطامه ، و الصاخه ، و الحاقه ، و الساعه ، و يوم النشور،
و يـوم الحـسـره ، و يـوم النـدامـه ، و يـوم المساءله ، و يوم
الندم ، و يوم الفصل ، و يوم الحق ، و يوم الحساب ، و يوم
المـحـاسـبـه ، و يـوم التـلاق ، و يـوم لا يـنـفـع
مال و لا بنون الا من اتى الله بقلب سليم .
پـس خـداونـد سـبحان براى اين كه اولاد آدم بترسند و ترك
گـنـاه كنند آنها را از حالات قيامت و زلزله آن و خطر بزرگ
آن تـرسـانـد و بـراى آنـان نـامهاى قيامت را، كه دلالت بر
عـظمت آن و بلاى بزرگ آن و رنج هاى طولانى آن دارد، ذكر
فرمود تا اين كه بترسند و براى آن روز توشه بسيار و
نيكو مهيا كنند.
خـداونـد قـيـامت را به اين اسمها ناميده است : واقعه ، راجفه ،
طـامـه ، صاخه ، حاقه ، ساعه ، يوم النشور، يوم الحسره ،
يـوم النـدامـه ، يـوم المـسـاءله ، يـوم النـدم ، يـوم
الفـصـل ، يـوم الحـق ، يـوم الحـساب ، يوم المحاسبه ، يوم
التـلاق ، و يـوم لا ينفع مال و لابنون الا من اتى الله بقلب
سليم .(31)
و قـال تـعـالى : و يـوم يـنفخ فى الصور ففزع من فى
السـمـوات و مـن فـى الارض الا مـن شـاء الله و
كـل اتـوه داخـرين و ترى الجبال تحسبها جامدة و هى تمر مر
السـحـاب صـنـع الله الذى اتـقـن
كـل شـى ء انـه خـبـيـر بـمـا تـفـعـلون .(32) و
قـال : كـانـهـم يـوم يـرون مـا يوعدون لم يلبثوا الا ساعة من
نهار بلاغ فهل يهلك الا القوم الفاسقون .(33)
و روزى كه در صور دميده شود پس هر كس در آسمانها و زمين
اسـت بـه فـزع آيـد مـگـر آن كـس كـه خـدا خـواهـد، و هـمـگـى
ذليـل بـه مـحـشـر آيـنـد و مـى بـيـنـى كـوه ها را كه ثابت و
بـرقـرار اسـت و حـال آن كـه مـانـنـد ابـر مى روند، و اين از
كـارهـاى حـكـيـمـانه پروردگار عالم است كه محكم و استوار
فـرمـوده اسـت هـر چـيـزى را و او آگـاه بـه كارهاى شماست .
گـويـا آنـهـا روزى كـه آنـچـه را وعـده داده شدند ببينند مى
پـنـدارنـد كـه مـكـث نـكرده اند مگر ساعتى از روز كه به آن
رسيده اند پس آيا هلاك مى شوند مگر مردم گنه كار.
و قال : و استمع يوم يناد المناد من مكان قريب يوم يسمعون
الصـيـحـة بـالحـق ذلك يـوم الخـروج .(34) و
قـال : يـوم تـمـور السـمـاء مـورا و تـسـيـر
الجـبـال سـيـرا فـويـل يـؤ مـئذ للمـكـذبـيـن .(35) و
قـال : يـوم يـكـشـف عـن سـاق و يـدعـون الى السـجـود فـلا
يـسـتـطـيـعـون خـاشـعـة ابـصـارهـم تـرهـقـهـم ذلة (36) و
قـال : يـوم تـكـون السـمـاء كـالمـهـل و تـكـون
الجـبـال كـالعهن و لا يسئل حميم حميما يبصرونهم يود المجرم
لو يفتدى من عذاب يؤ مئذ ببنيه و صاحبته و اخيه و فضيلته
التـى تـؤ ويـه و مـن فى الارض جميعا ثم ينجيه (37) و
قـال : يـوم تـرجـف الارض و الجـبـال و كـانـت
الجبال كثيبا مهيلا.(38)
بشنو و گوش بده نداى روزى را كه منادى حق از جاى نزديك
ندا مى كند (اشاره به مقدمه قيامت است ) روزى كه مى شنوند
مردمان آن صيحه اى كه محقق و واقع خواهد شد و آن روز هنگام
خروج از قبور است . روزى كه آسمان موج مى زند موج زدنى
و كـوهـهـا بـه راه مـى افتد به راه افتادنى پس واى در اين
روز بـر كـسـانـى كـه تكذيب خدا و پيامبران او را نمودند و
گـفـتـه آنـهـا را دروغ پنداشتند. روزى كه سختيها و مشكلات
ظـاهـر شود (پس مؤ منان براى عظمت حق به سجده روند كما
اين كه در دنيا براى خدا سجده مى كردند) و به منافقان امر
مـى شـود سـجـده كـنـنـد و آنـهـا از وحـشـتى كه دارند نتوانند
چـشـمـهـاى آن منافقين از ترس به هم آمده و ذلت آنها را فرا
مـى گـيـرد. روزى كـه در آن روز آسـمـان چون مس گداخته و
ذوب شده است و كوهها مانند پشم زده شده باشد و در آن روز
هـيچ دوستى از دوستيش سؤ ال نمى كند. چون حقيقت حالشان
بـه آنـان بنمايند گنه كار دوست دارد كه كاش مى توانست
بـراى دفـع عـذاب و سـخـتـيـهاى آن روز فرزندان و همسر و
بـرادر و خـويـشـانـى كه او را در دنيا پناه مى دادند و جميع
آنـچـه در زمـيـن اسـت (هـر گاه متعلق به او بوده باشد) همه
اينها را ببخشد و فدا دهد تا از عذاب آن روز نجات پيدا كند.
روزى كـه زمـيـن و كـوهـهـا بـه لرزه آيـد و كـوهـهـا مـانـنـد
رمل متلاشى گردد و پراكنده شود.
و قـال : فـكـيـف تـتـقـون ان كـفـرتـم يـومـا
يـجـعـل الولدان شـيـبـا السـمـاء مـنـفـطـر بـه كـان وعـده
مفعولا.(39)
اگـر كـفـر را بر ايمان اختيار كرديد پس چگونه احتراز مى
كـنـيـد از هـول و وحـشـت روزى كـه كـودكـان از
هول آن پير مى شوند آسمان در آن روز شكافته مى گردد و
وعده خداوند متعال واقع مى شود.
و قال : الى ربك يومئذ المساق .(40)
رانـدن و سـوق دادن بـنـى آدم بـه وسـيله ملك در آن روز به
سوى پروردگار تو باشد.
و قـال : الى ربـك يـومئذ المستقر ينبؤ الانسان يومئذ بما
قدم و اخر.(41)
قرارگاه و مرجع در اين روز به سوى خداست و انسان در آن
روز به كارها و اعمالى كه پيش از مرگ فرستاده و آنچه از
خود باقى گذاشته آگاهى داده مى شود.
و قـال : هـذا يـوم لا يـنـطـقـون و لا يـؤ ذن لهـم فيعتذرون
.(42)
آن روز روزى است كه حرف نمى زنند و اجازه عذر خواهى به
آنها داده نمى شود.
و قـال : هـذا يوم الفصل جمعناكم و الاولين فان كان لكم
كيد فكيدون .(43)
امروز روزى است كه خوب و بد جدا مى شوند شما و كسانى
را كـه در اول عـالم خـلق كـرديـم جـمـع خواهيم كرد پس اگر
بـراى شما حيله اى هست پس آن را براى نجات خود به كار
بريد.
و قال : ان يوم الفصل كان ميقاتا يوم ينفخ فى الصور
فـتـاءتـون افـواجا و فتحت السماء فكانت ابوابا و سيرت
الجـبـال فـكـانـت سـرابا ان جهنم كانت مرصادا للطاغين مابا
لابـثـيـن فـيـهـا احـقـابا لا يذوقون فيها بردا و لا شرابا الا
حـميما و غساقا... يوم يقوم الروح و الملائكة صفا لا يتكلمون
الا من اذن له الرحمن و قال صوابا ذلك اليوم الحق فمن شاء
اتـخـذ الى ربـه مـآبا انا انذرناكم عذابا قريبا يوم ينظر
المـرء مـا قـدمـت يـداه و يـقـول الكـافـر يـا ليـتـنـى كـنـت
ترابا.(44)
بـدرسـتـى كـه قـيـامـت كـه يـكـى از نـامـهـاى آن (يـوم
الفـصـل ) اسـت ، وعـده گـاه و وقـت جـزاى
اعمال و حساب و ثواب و عقاب است . روزى كه در صور دميده
شود پس خلايق و جماعت مردم محشور شوند. و فوج فوج به
جانب حشر روان گردند و باز مى شود آسمان و به صورت
دربـهـايـى ظـاهـر مـى گـردد كـه عـالم انـسـان به عالم ملك
مـتصل مى گردد و كوهها پراكنده شود و به صورت سراب
و آب نـمـا درآيـد بـدرسـتـى كـه گـذرگـاه و مـنـزلگـاه
اهل طغيان جهنم است كه در آن سالهاى متمادى مكث خواهند نمود و
در آنجا چيز خنك و آب خوشگوار نخواهند چشيد مگر آبهاى داغ
و آبهاى گنديده بدبو...
قـيامت روزى است كه روح (مراد از روح روحى است كه در شب
قـدر بـا مـلائكـه نـزول مـى كـنـد) و مـلائكـه در صـف قـرار
گـرفـتـه بـاشند و كسى را قدرت تكلم و حرف زدن نباشد
مـگر آن كس كه خدا به او اذن دهد و كلام نيكو بگويد كه حق
مـحـض بـاشـد. چـنين روزى حق است و لامحاله واقع خواهد شد.
پـس هر كس مى خواهد براى آن روز مهيا شود و در جوار رحمت
خـداى خود منزلگاهى براى خود تهيه نمايد كه ثواب متقين
را دريابد و از عذاب اهل طغيان نجات پيدا نمايد. به درستى
كـه مـا مى رسانيم شما را از عذاب نزديكتر (مراد عذاب قيامت
اسـت چـون حـق است نزديك است ). و در آن روز هر كس آنچه از
اعمال انجام داده و پيش فرستاده خواهد ديد و به آن نظر مى
كند. و كافر مى گويد اى كاش من خاك بى شعور بودم تا
از احـوال و عـذابهاى امروز نجات پيدا مى كردم . (در آن روز
نـجـات تـنـهـا بـراى شيعيان است ، چون كفار مقام آنها را مى
بـيـنـنـد آرزو مـى كـنـند كه اى كاش ما از شيعيان بوديم ). و
تـراب اشـاره اسـت به كنيه (ابوتراب ) كه حضرت
رسول صلى الله عليه و آله به حضرت اميرالمؤ منين عليه
السلام مرحمت فرمود.
و قـال تعالى : يوم ترجف الراجفه تتبعها الرادفة قلوب
يؤ مئذ واجفة ابصارها خاشعة .(45)
يـعـنـى روزى كـه در نفخه اول در صور دميده شود و زمين را
بـلرزانـد و دنـبـال آن نـفـخـه دوم بـاشـد در آن روز قـلبـهـا
تـرسـنـاك و مـضـطـرب گـردنـد و از شـدت و
هول آن چشمها به زير باشد.
و قـال : يوم يتذكر الانسان ما سعى و برزت الجحيم لمن
يرى .(46)
روزى كـه انـسان سعى و كوشش خود را به ياد آورد و جهنم
براى بينندگان ظاهر شود.
و قـال : يـوم يـكـون النـاس كـالفراش المبثوث و تكون
الجبال كالعهن المنفوش فاما من ثقلت موازينه فهو فى عيشة
راضـيـة و امـا مـن خفت موازينه فامه هاوية و ما ادريك ماهية نار
حامية .(47)
روزى كـه مـردم مـانـنـد مـلخهاى پراكنده از قبور خود خارج و
متفرق مى گردند و كوهها مانند پشم زده شده متلاشى شوند
پس آن كس كه اعمال او سنگين و با قيمت باشد (وقتى كه با
اعمال پيغمبر و امامان موازنه و سنجيده شود) او (در بهشت ) و
در عـيـش مـورد رضـايـت خـود مـى بـاشـد و آن كـس كه پس از
مـوازنـه اعمال او بى ارزش و خفيف باشد پس هاويه جايگاه
اوسـت و چه چيز تو را دانا كرده كه هاويه چيست آن آتش پر
حرارت و بسيار گرم و سوزاننده است :
و قـال تـعـالى : يـوم نـقـول لجـهـنـم
هل امتلات و تقول هل من مزيد.(48)
روزى كـه بـه جـهـنـم خـطـاب كـنـيـم و گوييم آيا از كفار و
اهل معاصى پر شدى و او مى گويد آيا بيش از اين هست و مى
شود زيادتر باشد.
و قـال : و وضع الكتاب فترى المجرمين مشفقين مما فيه و
يقولون يا ويلتنا ما لهذا الكتاب لا يغادر صغيرة و لا كبيرة
الا احصيها.(49)
در قيامت وقتى نامه عمل خلايق به دست آنها داده مى شود پس
مى بينى گنهكاران را كه ترسناك مى باشند از آنچه در آن
نـامـه هـاست و مى گويند واى بر ما اين چگونه كتابى است
كـه واگـذار نمى كند گناه كوچك و بزرگى را مگر اين كه
آن را به شمار آورده .
و كـرر سـبـحـانـه ذكـرهـا فـى مـواضـع كـثـيـره و لم
يخل سوره من القرآن الا و ذكرها فيها ليكون ذلك ابلغ فى
تـخـويـف النـاس و اوكـد فى وجوب الحجه عليهم و تبصره
لهـم و شـفـقـه عـليـهـم و انـذارا و اعـذارا اليهم و موعظه لهم
فـتـدبـروهـا و فـرغوا قلوبكم لها و لا تكونوا من الغافلين
.
خـداى مـتـعـال جـلت عـظـمته در جاهاى بسيارى از قرآن كريم
قـيـامـت را ذكـر فـرموده و سوره اى از قرآن خالى از ذكر آن
نـگـذاشـتـه . اين از آن جهت است كه بيشتر سبب ترس مردمان
گردد، و حجت بر آنها بيشتر تمام شود، و سبب بينايى آنها
باشد. و چون محبت و مهربانى او به بندگانش زياد است و
مـى خـواهـد آنـهـا را از عـذاب بـترساند و راه عذر را بر آنها
ببندد و آنها را موعظه كند لذا قيامت را زياد ذكر مى فرمايد.
پـس قـرآن را بـا تـدبـر بـخوانيد و قلبهاى خود را براى
فـهـم حـقـايـق آن فـارغ سـازيـد و از
اهـل غـفـلت نـبـاشـيـد. پـس بـه درسـتـى كـه خـداى
متعال چنين مى فرمايد:
افـلا يـتـدبـرون القـرآن ام عـلى قـلوب اقـفـالهـا فانتبه
بالتدبر و التفكر و التبصر و الاعتبار.(50)
آيـا در قـرآن تـدبـر نـمى كنند تا به راه سعادت خود پى
بـبـرنـد يـا ايـن كـه قفل بر قلبهاى آنها زده شده كه حقايق
قرآن و ذكر خدا در قلوب آنها اثرى نخواهد كرد.
حـاصـل ايـن كـه اگـر گـوش قـلب بـاز باشد و با تدبر
قـرآن را بـخـوانـد از خـواب غفلت بيدار مى گردد. پس به
سـبـب تـدبـر در قـرآن و فـكـر نـمودن در اطراف حقايق آن ،
مـخصوصا آنچه مربوط به وقايع قيامت است ، بيدار شو و
پـس از فكر كردن بينايى به دست آور و راه نجات خود را
پيدا كن و از گذشته ها عبرت بگير.
فـان النـبـى صـلى الله عـليـه و آله
قـال : آتـيـكـم الفـتـن كـقـطـع الليـل المـظـلم . قـالوا يـا
رسول الله فبم النجاة قال : عليكم بالقرآن فانه من جعله
امـامـه قاده الى الجنة و من جعله خلفه ساقه الى النار و هوا
وضـح دليـل الى خـيـر سـبـيل من قال به صدق و من حكم به
عدل و من اخذ به اءجر و من عمل به وفق .
پـس بـه درسـتى كه پيغمبر صلى الله عليه و آله فرمود:
فتنه هايى كه مانند قطعه هاى شب ظلمانى و تار است متوجه
شـمـا گـرديـده اسـت . اصـحـاب عـرض كـردنـد: يـا
رسـول الله الحـال كـه ايـن فتنه به ما رو آورده و براى ما
خطرناك است نجات ما در چيست ؟ فرمود: بر شما باد كه در
خدمت قرآن باشيد، چون كسى كه قرآن را پيشواى خود قرار
دهـد و بـه دنـبـال راهـنـمـايى آن برود او را به سوى بهشت
رهبرى مى كند. و هر كه از آن پيشى گرفت و او را پشت سر
خـود قـرار داد و به احكام آن پاى بند نباشد قرآن او را به
سـوى جـهـنـم سـوق مـى دهـد. و قـرآن كـريـم
دليل واضحى است براى پيمودن بهترين راهها كه راه بهشت
بـاشـد. كـسـى كـه گـفـتار او از طريق قرآن باشد چنين كس
راسـتـگو است . و كسى كه در قضا يا قرآن را حكم قرار دهد
از روى عـدالت حـكـم كـرده اسـت و كـسى كه به قرآن متمسك
شود و او را دست آويز خود قرار دهد اجر و مزد و پاداش خوب
بـه او مـى دهـنـد. و كـسى كه در كارهايش پيرو قرآن باشد
موفق مى شود و به هدف خود نائل مى گردد.
و قـال امـيـرالمـؤ مـنـيـن عـليـه السـلام مـادحـا للمـؤ مـن
العامل به : و قد الزم الكتاب زمامه امامه و هو قائده و دليله
يـحل حيث حل ثقله و ينزل حيث كان منزله و لا يدع للخير غاية
الا امها و لا منزلة الا قصدها.
حـضـرت امـيـرالمـؤ مـنـين عليه السلام در مدح مؤ منى كه به
قـرآن عـمل مى كند چنين فرموده : هميشه ملازم قرآن است قرآن
را امـام و پـيـشواى خود قرار داده و اختيار خود را به او داده و
قـرآن قـائد و دليـل اوسـت كه از هر طرف او مى رود آن مؤ من
نـيـز بـه دنـبـال او حـركـت مى كند در جايى كه قرآن به او
دسـتـور دهـد بار خود را فرود مى آورد و جايى را كه او معين
كند و منزل و مسكن مى سازد و هيچ خيرى را وانمى گذارد مگر
اين كه آن را قصد مى كند و هيچ منزلت و مقامى نيست مگر اين
كه قصد آن مى كند.
و قـال عـليـه السلام : القرآن ظاهره انيق و باطنه عميق لا
تفنى عجائبه و لا تنقضى غرائبه و لا تكشف الظلمات الا به
فـتـفـكروا و انزجروا بقوله تعالى : و انذرهم يوم الازفة اذ
القـلوب لدى الحـناجر كاظمين ما للظالمين من حميم و لا شفيع
يطاع .(51)
قـرآن ظـاهرش سبب تعجب عقلاست ؛ چون معجزه اى است كه از
اتيان به مثلش عاجزند و باطن او عميق است ، يعنى كسى به
بـاطن و حقايق او پى نبرده مگر آنهايى كه قرآن در خانواده
آنـهـا نـازل شـد، كـه وجـود مـقـدس مـحـمـد و
آل او صـلوات الله عـليـهـم اجـمعين بوده باشند. امور عجيب و
مـحـيـر العـقـول آن تـمـام نـشدنى نيست ، يعنى در هر عصر و
زمـانـى مـردم بـه هـر مـقـام عـلمـى و ادراك بـرسـنـد در
مقابل قرآن عاجزند. و چيزهاى عجيب و غريب او گذشتنى نيست
، يـعـنـى بـه مـرور زمـان قـصـه هـا و نقلهاى عجيب آن از بين
نـخـواهـد رفـت . هر كس در هر ظلمت و تاريكى گرفتار شود
فـقـط قـرآن سـبـب نـجـاتش از آن بلا و ظلمت است ، يعنى راه
نـجاتى به غير آن نخواهد يافت . پس فكر كنيد در قرآن و
خود را با اين آيات كريمه از گناهان و معاصى باز داريد.
خدا به پيغمبرش مى فرمايد: بترسان آنها را از روزى كه
آمدن آن نزديك است هنگامى كه قلبها و جانها از خوف و دهشت
بالا آمده و به حنجره و حلق برسد. در حالى كه غيظ و غضب
خـود را فـرو بـرنـد؛ چـون از اعـمـال آن عـاجزند. در آن روز
بـراى ظـالمـان دوسـتى كه از آنان حمايت كند نيست و شفيعى
كه بتواند شفاعت كند يافت نشود.
و قـال تـعـالى : و انذرهم يوم الحسرة اذ قضى الاءمروهم
فى غفلة و هم لا يؤ منون .(52)
بـتـرسـان آنها را از روزى كه حسرت و اندوه آن روز بسيار
است ؛ زيرا كه وقت گذشته و امر به پايان رسيده و ديگر
قـادر بـر جـبران تقصيرات نيستند پس حسرت او بى اندازه
است . و با اين كه چنين روزى را در پيش دارند هنوز در غفلت
به سر مى برند و ايمان نمى آورند.
و قـال تـعالى : ازفت الازفة ليس لها من دون الله كاشفة
(53)
نـزديـك شـد قـيامت و غير از حق تعالى كسى وقت وقوع آن را
نمى داند.
و قـال : و انـذر النـاس يـوم يـاءتـيـهـم العـذاب
فـيـقـول الذيـن ظـلمـوا ربـنـا اخـرنـا الى
اجـل قـريـب نـجـب دعـوتـك و نـتـبـع الرسـل (فاجابهم ): اولم
تـكـونـوا اقـسـمـتـم مـن قـبـل مـا لكـم مـن
زوال و سـكنتم فى مساكن الذين ظلموا انفسهم و تبين لكم كيف
فعلنا بهم و ضربنا لكم الامثال .(54)
بـتـرسـان مـردم از روزى كـه عـذاب
استيصال گريبان آنها را بگيرد پس ظالمان مى گويند اى
خـداى مـا عـذاب مـا را تـا مدت كوتاهى عقب بينداز تا اين كه
دعـوت تو را اجابت كنيم و از پيغمبران پيروى بنماييم . در
جـواب آنـهـا فـرمـايـد: آيـا شـمـا نـبـوديـد كـه
قـبل از عذاب و بيچاره شدن قسم ياد مى كرديد و مى گفتيد:
براى ما زوال و نيستى وجود ندارد و ما در دنيا هميشه مخلد مى
بـاشـيـم و در خـانـه هـاى ظـالمـان گـذشـتـه سـاكـن شـديـد
حـال آن كـه بـراى شـما ظاهر و آشكار شد كه چون آنها به
ظـلم كـردنـد ما چگونه از آنها انتقام گرفتيم . و جريان آنها
را بـراى شـمـا بـازگو كرديم و آنها را براى شما ضرب
المثل قرار داديم كه شايد عبرت بگيريد.
و قـال تـعـالى : الا يظن اولئك انهم مبعوثون ليوم عظيم
يوم يقوم الناس لرب العالمين .(55)
آيا اينها نمى دانند كه بعد از مردن براى حضور پيدا كردن
در روز بـا عظمت قيامت برانگيخته مى شوند آن روز كه همه
خلق اولين و آخرين براى اجابت پروردگار عالميان از جاى
خود از قبور برمى خيزند.
و قال : يوم تجد كل نفس ما عملت من خير محضرا و ما عملت
مـن سـوء تـود لو ان بينها و بينه امدا بعيدا و يحذركم الله
نفسه و الله روف بالعباد.(56)
روزى هست كه هر كس عمل خيرى در دنيا انجام داده آن را در نزد
خـود حـاضـر مـى بـيـنـد و آنـچـه از
اعـمـال بـد و ناپسند از او سرزده از نهايت نفرت و ناراحتى
آرزو مـى كـنـد كـه اى كـاش بـيـن او و ايـن
عـمـل مـسـافـت بـسـيـار بـعـيـد بـود كـه جـمـع بـيـن او و آن
عـمل نمى شد. و پروردگار عالم با اين بيانات شما را امر
مـى فـرمـايـد كـه از او بترسيد و كارى نكنيد كه آن روز از
عمل خود برائت بجوييد و بيزار باشيد و بدانيد كه خداوند
عالم به بندگانش بسى مهربان است .
و قـال : يـوم تـرونـهـا تـذهـل
كـل مـرضـعـة عـمـا ارضـعـت و تـضـع
كـل ذات حـمـل حـمـلهـا و تـرى الناس سكارى و ما هم بسكارى
ولكن عذاب الله شديد.(57)
قـيـامـت روزى اسـت كـه مـى بـيـنـى از دهـشت و وحشت آن هر زن
شـيردهنده از طفل شيرخوار خود غفلت مى كند و هر زن باردار
و حـامـله از وحـشـت حـمـل خود را سقط مى كند و مى اندازد و مى
بـيـنـى مـردمـان را كـه مـانـنـد مـسـتـان حـركـت مـى كـنـنـد و
حـال آن كـه آنـها مست نيستند ليكن عذاب خدا شديد است و آنها
از شدت عذاب و هول و وحشت آن چنينند.
و قـال : يـومـا يجعل الولدان شيبا السماء منفطر به كان
وعده مفعولا.(58)
قـيـامـت روزى اسـت كـه از هـول و وحـشـت آن
اطفال پير مى شوند و آسمان شكافته مى شود اين وعده خدا
واقع خواهد شد پس بترسيد.
فاحذروا عبادالله يوم تشب فيه رؤ وس الصغار و تسكر
الكبار و تضع الجبال .
پـس بـتـرسـيـد بندگان خدا از روزى كه در آن روز سرهاى
اطـفـال از دهـشـت سـفيد شود و بزرگان مانند مستان باشند و
كوههاى پهن شوند.
و قـال سـبـحـانـه : يـوم تـبـيـض وجـوه و تـسـود وجـوه
.(59)
قـيـامت روزى است كه صورتهايى سفيد است و صورتهايى
سياه است .
و قـال : يـؤ مئذ يصدر الناس اشتاتا ليرو اعمالهم فمن
يـعـمـل مـثـقـال ذرة خـيـرا يـره و مـن يـعـمـل
مثقال ذرة شرا يره .(60)
آن روز مـردم پـراكـنـده از قـبـور خود به سوى قيامت روانند
بـراى ايـن كـه اعـمالشان به آنها نشان داده شود پس كسى
كـه بـه قـدر ذره اى عمل خوب و نيك داشته باشد مى بيند و
هر كس به قدر ذره اى عمل بد داشته باشد آن را خواهد ديد.
و قال : يوم لا يغنى مولى عن مولى شيئا و لا هم ينصرون
.(61)
روزى كـه رفـع نـيـاز و گـرفـتـارى نـمـى كـنـد دوستى از
دوستى و آنها يارى نمى شوند.
و قـال : يـوم يفر المرء من اخيه و امه و ابيه و صاحبته و
بنيه لكل امرى ء منهم يؤ مئذ شاءن يغنيه .(62)
روزى كـه شـخـص از بـرادرش ، و مـادر و پـدرش و هـمسر و
فـرزنـدانـش فـرار مـى كند براى هر كدام از آنها در آن روز
گـرفـتـارى اسـت كه او را فرصت رسيدن به ديگرى نمى
دهد.
و قـال : يـوم تـاءتـى كـل نـفـس
تـجـادل عـن نـفـسها و توفى كل نفس ما عملت و هم لا يظلمون
.(63)
روزى كـه هـر كـسـى تـنـهـا براى خود مجادله و دفاع كند و
كسى به فكر كسى ديگر نباشد (و گويد: خدايا مرا نجات
بده خدايا مرا نجات بده ) و هر كس هر عملى انجام داده مزد آن
كاملا به او داده مى شود و ظلمى به او نخواهد شد.
و قـال : يـوم يـنـظـر المـرء مـا قـدمـت يـداه و
يقول الكافر يا ليتنى كنت ترابا.(64)
روزى كه هر كس هر چه كرده در پيش روى خود حاضر بيند و
كافران (از فرط عذاب ) آرزو كنند كه اى كاش خاك بوديم
.
و قال : يوم لا ينفع الظالمين معذرتهم و لهم اللعنه و لهم
سوء الدار.(65)
روزى كـه بـراى ظـالمـان عـذر خـواهـى نـفـعى نمى بخشد و
براى آنها است لعنت و براى آنهاست خانه بد (جهنم ).
و قـال : وجـى ء يومئذ بجهنم يومئذ يتذكر الانسان و انى
له الذكـرى يـقـول يـا ليتنى قدمت لحيوتى فيومئذ لا يعذب
عذابه احد و لا يوثق وثاقه احد.(66)
در اين روز جهنم را بياورند در اين روز انسان متذكر كار خود
مـى گـردد آن تـذكـر چـه فـايـده اى بـه
حال او دارد در آن روز مى گويد: اى كاش براى اين زندگى
دائمى خودم از آن دار فانى چيزى فرستاده بودم پس در اين
روز هيچ كس مانند عذاب او عذاب نمى شود و هيچ كس در شدت
و سختى مانند او نيست .
و قال تعالى : يوم تبدل الارض غير الارض و السموات
و برزوا لله الواحد القهار.(67)
قيامت روزى است كه زمين بدل و عوض شود به غير اين زمين
و نـيـز آسمان و خلايق در محضر ربوبى خداى يگانه قهار
كـه تـسـلط و قـدرت بر هر چه دارد ظاهر شوند و اين ظهور
براى محاسبه اعمال است .
و قـال : و يـوم نـسـيـر الجـبـال و تـرى الارض بـارزة و
حـشـرنـاهـم نـغـادر مـنـهـم احـدا و عرضوا على ربك صفا لقد
جـئتـمـونـا كـمـا خـلقـنـاكـم اول مـرة بـل زعـمـتـم ان لن
نجعل لكم موعدا.(68) و تركتم ما خولناكم وراء ظهوركم و
مـا نـرى مـعـكـم شفعائكم الذين زعمتم انهم فيكم شركاء لقد
تقطع بينكم و ضل عنكم ما كنتم تزعمون .(69)
روزى كـه كـوهـهـا را مـتـلاشـى و پـراكنده مى كنيم و زمين را
مـشـاهـده مـى كـنى در حالى كه ظاهر است ، (يعنى هيچ پست و
بـلنـدى درخـت و گـيـاهـى نـيـسـت كـه بـا سـايـه خـود آن را
بپوشاند) و خلق را محشور كنيم و يكى از آنها را وانگذاريم
و در مـقـام حـكومت عدل الهى عرضه شوند و حضور پيدا كنند
در حـالى كـه بـه صـفـوف مـرتـب ايـستاده باشند. به آنها
گـفـتـه شـود بـه تـحـقـيـق بـه سـوى مـا آمـديـد چـنانچه در
اول بار شما را خلق نموديم بر خلاف آنچه شما تصور مى
كـرديـد كـه بـراى شما وعدگاهى قرار نداده ايم و آنچه را
كـه در دنـيـا در اختيار شما قرار داديم و ما به سبب آنها به
شـمـا تفضل نموديم واگذاشتيد و نمى بينم با شما شفيعان
شما را كه گمان مى كرديد آنها با ما در شما شركت دارند.
بـه تحقيق ميان شما و آنها جدايى افتاد و پنهان شد از شما
آنچه را گمان مى كرديد.
و قـال : يـوم نـطـوى السـمـاء كـطـى
السجل للكتب .(70)
روزى كـه آسـمـانـهـا را به هم مى پيچيم مانند پيچيدن كاغذ
براى كتاب .
و قال : يوم تشهد عليهم السنتهم و ايديهم و ارجلهم بما
كانوا يعملون .
روزى كـه زبـانـهايشان و دستهايشان و پاهايشان بر آنان
به آنچه در دنيا انجام داده اند، شهادت و گواهى دهد.
و قال : و يخافون يوما كان شره مستطيرا.
از روزى مى ترسند كه شر آن فاش و ظاهر است .
و قـال : و نـضع الموازين القسط ليوم القيمة فلا تظلم
نـفـس شـيـئا و ان كـان مـثـقـال حـبـة مـن
خردل اتينا بها و كفى بنا حاسبين .(71)
مـيـزانـهـاى عـدل بـراى روز قـيامت قرار دهيم پس هيچ گونه
ظـلمـى بـه كـسـى نـخـواهـد شـد. و اگـر
اعـمـال آنـهـا كـم يـا زيـاد بـاشـد به معرض سنجش آوريم .
گـرچـه در كـمـى و كـوچكى به مقدار سنگينى دانه خشخاش
بـاشـد آن را حـاضـر و بـسـنـجـيـم ، و ما كافى هستيم براى
حساب ، چون چيزى از كارهاى بندگان بر ما پوشيده نيست و
علم به جزئى و كلى آن داريم .
و قـال : يـا بـنـى انـهـا ان تـك مـثـقـال حـبـة مـن
خـردل فـتـكـن فـى صـخـرة او فى السموات او فى الارض
ياءت بها ان الله لطيف خبير.(72)
 |
ترجمه ارشادالقلوب ديلمى از جناب ابى محمد حسن ديلمى |
|