كتاب : داستانهاى اصول كافى جلدهاى 1 و 2

سفارش امام صادق (ع ) به صله رحم

سفارش امام صادق (ع ) به صله رحم   عبدالله بن سنان مى گويد: به امام صادق (ع ) عرض كردم : پسر عمويى دارم ، من رعايت صله رحم نسبت به او مى كنم ، ولى او قطع رحم مى نمايد، و اين موضوع چندين بار تكرار شده كه من پيوند خويشى را رعايت مى كنم ولى او رعايت …

ادامه نوشته »

نصيحت على (ع ) در مورد همكارى خويشان به همديگر

نصيحت على (ع ) در مورد همكارى خويشان به همديگر  (عصر خلافت حضرت على (ع ) بود، ماجراى شورش بيعت شكنان در بصره و جنگ جمل به پيش آمد، على (ع ) با همراهان از مدينه به سوى بصره براى سركوب شورشيان ، حركت نمودند) هنگامى كه به سرزمين (ربذه ) رسيدند، مردى از قبيله محارب ، به حضور على …

ادامه نوشته »

اهميت صله رحم

اهميت صله رحم   مردى نزد رسول خدا(ص ) آمد و عرض كرد: (اى رسول خدا! همه افراد فاميل من تصميم گرفته اند كه بر من حمله كنند و رابطه خود را با من قطع كنند و به من ناسزا بگويند، آيا براى من روا است كه آنها را ترك كنم ؟) پيامبر: در پاسخ فرمود: تصل من قطعك ، …

ادامه نوشته »

چهار دستور العمل جامع و فراگير

چهار دستور العمل جامع و فراگير  خداوند به حضرت آدم (ع ) وحى كرد كه : (من همه سخن را در چهار كلمه براى تو جمع مى كنم ) (كه همين چهار دستور، جامع و فراگيرنده همه وظايف انسانى ، و در بر گيرنده همه كمالات بشر است ). آدم : آن چهار كلمه چيست ؟ خداوند: يكى از آنها …

ادامه نوشته »

عمل بهشتى !

عمل بهشتى !   پيامبر(ص ) سوار بر شتر به سوى جبهه جنگ حركت مى كرد، عربى به حضور آن حضرت آمد و ركاب شتر را گرفت و گفت : (اى رسول خدا! به من عملى بياموز كه اگر به آن رفتار كنم ، موجب گردد كه به بهشت بروم ). پيامبر(ص ) به او فرمود: (هر گونه دوست دارى …

ادامه نوشته »

نصيحت امام باقر(ع ) به جابر

نصيحت امام باقر(ع ) به جابر  جابر جعفى (از شاگردان ممتاز امام باقر(ع ) بود) در محضر امام باقر(ع ) بود، امام به او فرمود: (اى جابر! سوگند به خدا غمگين هستم ، و دلم گرفته است !) جابر: قربانت گردم ، چرا ناراحت و دل گرفته هستيد؟ امام باقر(ع ): اى جابر! همانا هرگاه ، خالص و صافى دين …

ادامه نوشته »

زندگى متوسط، زندگى مورد علاقه پيامبر و خاندانش

زندگى متوسط، زندگى مورد علاقه پيامبر و خاندانش   روزى پيامبر(ص ) با همراهان (در صحرا) عبور مى كرد، شتر چرانى را ديد كه شترهائى را مى چراند، يكى از همراهان را نزد او فرستاد تا مقدارى شير از او بگيرد، فرستاده رسول خدا(ص ) نزد شتربان آمد و تقاضاى شير كرد. شتربان : آنچه در پستان شترها است ، …

ادامه نوشته »

نتبجه كار و كارگرى

نتبجه كار و كارگرى   عصر پيامبر(ص ) بود، يكى از اصحاب ، از نظر معاش زندگى در فشار بسيار سختى قرار گرفت ، همسرش به او گفت : (كاش به حضور پيامبر(ص ) مى رفتى و از او چيزى مى خواستى ). او به حضور پيامبر(ص ) آمد، وقتى كه پيامبر(ص ) او را ديد، فرمود: من سالنا اعطيناه …

ادامه نوشته »

محكم ترين دستگيره هاى ايمان

محكم ترين دستگيره هاى ايمان   روزى رسول خدا(ص ) به اصحاب خود رو كرد و فرمود: (اى عرى الايمان اوثق ؟: كدام يك از دستگيره هاى ايمان ، محكمتر است ؟) اصحاب : خدا و رسولش داناتر است . سپس بعضى گفتند: نماز، بعضى گفتند: زكات ، بعضى گفتند: روزه و برخى گفتند: حج عمره و بعضى گفتند: جهاد. …

ادامه نوشته »

نمونه اى از تواضع امام كاظم (ع ) در قربانى

نمونه اى از تواضع امام كاظم (ع ) در قربانى   ابوبصير مى گويد: در آن سالى كه امام صادق (ع ) وفات كرد، به حضور امام كاظم (ع ) رفتم ، ديدم گوسفندى را قربانى كرده است ، عرض كردم : (چرا شما گوسفند كشته ايد، ولى فلانى شتر كشت ؟) امام : اى ابو بصير! همانا نوح پيغمبر، …

ادامه نوشته »