كتاب : داستانها و پندها جلد دوم

رهبر بايد خوش خوترين مردم باشد

عربى خدمت پيغمبر صلى الله عليه و آله آمده تقاضاى كمك مالى كرد حضرت به اندازه كفايت به او بخشيده فرمود: احسان به تو كردم ؟ عرض ‍ كرد نه ، بلكه كار خوبى هم نكرديد اطرافيان پيغمبر با آشفتگى از جاى حركت كردند تا او را كيفر دهند. حضرت اشاره كرد خوددارى كنيد، آنگاه وارد منزل شد مقدار ديگرى …

ادامه نوشته »

نتيجه بد خلقى سعد معاذ

ابن سنان از حضرت صادق عليه السلام نقل كرده كه آن جناب فرمود: براى حضرت رسول صلى الله عليه و آله خبر آوردند كه سعد بن معاذ فوت شده پيغمبر صلى الله عليه و آله با اصحاب آمده دستور دادند او را غسل دهند.

ادامه نوشته »

از خوى خوش پيامبر صلى الله عليه و آله چه استفاده كردند!

ابن عبدالبر در استيعاب مى نويسد: نعيمان بن عمر و انصارى از قدماى صحابه و از جمله انصار و اهل بدر است مردى خوش مجلس و مزاح بود از وقايعى كه از منسوب به اوست اين است كه مرد عربى از باديه نشينان خدمت پيغمبر صلى الله عليه و آله آمد شتر خود را پشت مسجد خوابانيد و به مسجد …

ادامه نوشته »

اخلاق پيامبر را مى توان شمرد؟

مردى از اميرالمؤ منين عليه السلام درخواست كرد اخلاق پيغمبر اكرم صلى الله عليه و آله را برايش بشمارد فرمود: تو نعمتهاى دنيا را بشمار تا من نيز اخلاق آن جناب را برايت بشمارم ، عرض كرد چگونه ممكن است نعمتهاى دنيا را احصاء كرد با اينكه خداوند در قرآن مى فرمايد (و ان تعدوا نعمة الله لا تحصوها) اگر …

ادامه نوشته »

نمونه اى از اخلاق پيامبر اكرم صلى الله عليه و آله

روزى حضرت رسول صلى الله عليه و آله با عده اى در مسجد نشسته به صحبت مشغول بودند. كنيزكى از انصار وارد شد، از پشت سر نزديك گرديده جامه آن جناب را بطور پنهانى گرفت پيغمبر صلى الله عليه و آله آن بزرگ رهبر اخلاقى جهان برخاست ، گمان كرد با او كارى دارد. بعد از برخاستن كنيز چيزى نگفت …

ادامه نوشته »

مقايسه دو زن شكيبا

ابوطلحه انصارى از اصحاب بزرگ پيغمبر صلى الله عليه و آله است در جنگ احد پيش روى آن حضرت تيراندازى مى كرد پيغمر صلى الله عليه و آله بر روى پنجه ى پا بلند مى شد تا هدف تير او را مشاهده كند ابوطلحه در اين جنگ سينه خود را جلو سينه ى پيغمبر نگه داشته عرض مى كرد سينه …

ادامه نوشته »

شكيبائى معاذ بر فوت فرزند

عبدالرحمن بن غنمه گفت : براى عيادت فرزند معاذ بر او وارد شديم . او را بر بالين فرزندش نشسته ديديم آن جوان در حال احتضار بود ما نتوانستيم خوددارى كنيم اشكمان جارى شد و صداى ما به گريه بلند گرديد معاذ با خشونت ما را بازداشت . گفت :

ادامه نوشته »

پاداش شكيبائى در مصيبت

ام سلمه زوجه پيغمبر عليه السلام مى گويد روزى شوهر سابقم ابوسلمه از نزد پيغمبر صلى الله عليه و آله آمده گفت : سخنى از پيغمبر شنيدم كه مسرور شدم .

ادامه نوشته »