اگر جهان آخرت كه جهان جاودانگی است نبود ، جهان مقصد نهايی نداشت
كه واقعا مقصد باشد نه (( مرحله )) و (( منزل )) ، گردش روزگار چيزی از
نوع سرگشتگی بود و بهاصطلاح قرآن خلقت و آفرينش (( عبث )) و (( باطل ))
و (( لعب )) بود . اما پيامبران آمدهاند كه جلو اين اشتباه اساسی را
بگيرند و ما را به حقيقتی آگاه سازند كه ندانستن آن سراسر هستی را در نظر
ما پوچ و بیمعنی میكند و انديشه پوچی را در مغز ما رسوخ میدهد . با رسوخ
انديشه پوچی ، و به عبارت ديگر با پوچ پنداری ، خود ما به صورت موجودی
پوچ و بیمعنی و بی هدف درمیآييم . يكی از آثار ايمان و اعتقاد به عالم
آخرت اين است كه ما را از پوچ پنداری و پوچ بودن نجات میبخشد و به ما
و انديشه و هستی ما معنی میدهد .
|