هنگام قيامت كبری هيچ چيزی در وضع موجود باقی نمی‏ماند . بعلاوه در قيامت‏
كبری اولين و آخرين جمع می‏شوند ، و ما می‏بينيم كه هنوز نظام جهان برقرار
است و شايد ميليونها و بلكه ميلياردها سال ديگر نيز برقرار باشد و
ميلياردها ميليارد انسان ديگر بعد از اين بيايند .
همچنين از نظر قرآن كريم - همان طور كه از آيات گذشته و يك سلسله‏
آيات ديگر استفاده می‏شود - هيچكس در فاصله مرگ و قيامت كبری در
خاموشی و بی‏حسی فرو نمی‏رود ، يعنی چنين نيست كه انسان پس از مردن در
حالی شبيه بيهوشی فرو رود و هيچ چيز را احساس نكند ، نه لذتی داشته باشد
نه المی ، نه سروری داشته باشد و نه اندوهی ، بلكه انسان بلافاصله پس از
مرگ وارد مرحله‏ای ديگر از حيات می‏گردد كه همه چيز را حس می‏كند ، از
چيزهايی لذت می‏برد و از چيزهای ديگر رنج ، البته لذت و رنجش بستگی‏
دارد به افكار و اخلاق و اعمالش در دنيا . اين مرحله ادامه دارد تا آنگاه‏
كه قيامت كبری به پا شود . در آن هنگام در اثر يك سلسله انقلابها و
دگرگونيهای بی‏نظير كه در آن واحد جهان را فرا می‏گيرد و از دورترين‏
ستارگان گرفته تا زمين ما همه مشمول آن دگرگونی می‏شوند ، اين مرحله يا
اين عالم كه برای هر كسی يك فاصله و حد وسط ميان دنيا و قيامت می‏شود ،
پايان می‏پذيرد .
پس از نظر قرآن كريم عالم پس از مرگ در دو مرحله صورت می‏گيرد ، و
به تعبير صحيح‏تر ، انسان پس از مرگ دو عالم را طی می‏كند : عالمی كه‏
مانند عالم دنيا پايان می‏پذيرد و " عالم برزخ " ناميده می‏شود ، ديگر
عالم قيامت كبری كه به هيچ وجه پايان نمی‏پذيرد . اينك بحث مختصری‏
درباره عالم برزخ و بحثی درباره عالم قيامت .