توضيح

اينجا لازم است توضيحی درباره اين دو اصل بدهيم كه چگونه است كه عدل‏
الهی و هم حكمت الهی حيات جاويدان را ايجاب می‏كند ؟ و چگونه است كه‏
اگر فرض كنيم حيات جاويدانی در پی اين حيات محدود نباشد كه هر كس به‏
نتيجه جاويد كردارش برسد ، آفرينش جهان وانسان ، هم از نظر عدل الهی‏
غير قابل توجيه است و هم از نظر حكمت الهی ؟ از عدل الهی آغاز می‏كنيم .

عدل الهی

عدالت در مفهوم وسيعش عبارت است از دادن حق صاحبان استحقاق بدون‏
هيچ تبعيضی ميان . آنها اگر حق هيچ صاحب حقی ادا نشود برخلاف عدالت‏
است ، همچنانكه اگر تبعيض شده و حق بعضی داده شود و حق بعضی ديگر داده‏
نشود باز برخلاف عدالت است .
اگر معلمی هنگام امتحان دانش آموزان نمره همه را از آنچه استحقاق‏
دارند كمتر بدهد برخلاف عدالت رفتار كرده است ، همچنانكه اگر نمره برخی‏
را بر طبق استحقاق آنها بدهد و نمره برخی ديگر را كمتر بدهد باز برخلاف‏
عدالت رفتار كرده است .
عدالت از يك نظر ملازم است با مساوات مساوات . يعنی به همه به چشم‏
مساوی نگريستن و تبعيض قائل نشدن . لازمه اين گونه