و كل واقعيت در اختيار فرشته خدا قرار می‏گيريد .
مقصود شبهه كنندگان از گم شدن اين است كه هر ذره‏ای از بدن ما به جايی‏
می‏افتد و اثری از آن باقی نمی‏ماند ، پس چگونه اين بدن ما را بار ديگر
زنده می‏كنند ؟
عين اين شبهه كه مربوط است به متفرق شدن و گم شدن اجزای بدن ، در
آيات ديگر قرآن نيز آمده است و جواب ديگری به آن داده شده است و آن‏
اينكه همه اين " گم شدنها " ، از نظر شما گم شدن است ، برای بشر دشوار
و بلكه ناممكن است كه اين ذرات را جمع آوری كند ، اما برای خدا كه علم‏
و قدرتش نامتناهی است هيچ اشكالی نيست .
در آيات مذكور سخن منكران مستقيما درباره اجزای بدن است كه چگونه و
از كجا جمع آوری می‏شود ؟ ولی در اينجا به گونه ديگر جواب داده است ،
زيرا در اينجا سخن صرفا در اين نيست كه اجزای بدن هر كدام به جايی‏
می‏افتد و اثری از آنها نيست ، بلكه در اين است كه با گم شدن اجزای بدن‏
، ما گم می‏شويم و ديگر " ما " و " من " در كار نيست . به عبارت‏
ديگر ، سخن شبهه كنندگان اين است كه با متفرق شدن اجزاء بدن شخصيت‏
واقعی ما نيست و نابود می‏شود . قرآن در اينجا اين گونه پاسخ می‏گويد كه‏
برخلاف گمان شما شخصيت واقعی شما هيچ وقت گم نمی‏شود تا نيازی به پيدا
كردن داشته باشد ، از اول در اختيار فرشتگان ما قرار می‏گيرد .
اين آيه نيز در كمال صراحت بقای شخصيت واقعی انسان ( بقای روح ) را
پس از مرگ ، علی رغم فانی شدن اعضای بدن ، ذكر می‏كند .