انسان و تكليف

از جمله‏ء استعدادهای انسان همچنانكه قبلا اشاره شد استعداد تكليف پذيری‏
است . انسان می‏تواند در چهار چوب قوانينی كه برايش وضع شده است ،
زندگی كند . هر موجود ديگر غير از انسان جز از قوانين جبری طبيعی از
قانون ديگر نمی‏تواند پيروی كند . مثلا نمی‏توان برای سنگها و چوبها يا برای‏
درختان و گلها و يا برای اسب و گاو و گوسفند قانون وضع كرد و به آنها
ابلاغ كرد و آنها را مكلف ساخت كه در چار چوب قوانين و مقرراتی كه برای‏
آنها و به مصلحت آنها وضع شده است رفتار نمايند . اين موجودات ، فرضا
در جهت حفظ و مصلحت آنها اقدامی بشود ، بايد به صورت اجبار و الزام‏
عمل شود .
ولی انسان يگانه موجود ممتازی است كه اين " امكان " و " توانايی "
شگفت را دارد كه در چهار چوب يك سلسله قوانين قراردادی رفتار نمايد .
اين قوانين قراردادی از آن نظر كه از طرف يك مقام صلاحيتدار وضع می‏شود و
به انسان تحميل می‏شود و تحمل قانون از نوعی زحمت و مشقت خالی نيست ،
به نام " تكليف " خوانده می‏شود .
قانونگذار برای اينكه انسان را به تكليف خاصی مكلف سازد چند شرط را
بايد رعايت كند . به عبارت ديگر ، انسان با واجد بودن چند شرط می‏تواند
انجام تكاليفی را بر عهده بگيرد . شرايط تكليف كه در همه تكاليف بايد
وجود داشته باشد امور ذيل است :