پاورقی : . 1 تحقيق در مسأله فطرت ، به مفهوم اسلامی آن ، در رسالهای جداگانه ان شاء الله منتشر خواهد شد . در اينجا همين قدر میخواهيم مطلب روشن شود كه نظريهء فطرت ، در مفهوم اسلامی آن ، بر خلاف مفهوم دكارتی و كانتی و غيره به معنی اين نيست كه انسان از بدو تولد پارهای از ادراكات يا گرايشها و خواستها را بالفعل دارد و به تعبير فلاسفه با عقل و ارادهء بالفعل متولد میشود ، همچنانكه دربارهء انسان نظريهء منكران فطرت از قبيل ماركسيستها و اگزيستانسياليستها را نمیپذيريم كه انسان در آغاز تولد پذيرا و منفعل محض است و هر نقشی به او داده شود بی تفاوت است نظير يك صفحهء سفيد كه نسبتش با هر نقشی كه روی آن ثبت شود متساوی است ، بلكه انسان در آغاز تولد بالقوه و به نحو امكان استعدادی خواهان و متحرك به سوی يك سلسله دريافتها و گرايشهاست و يك نيروی درونی او را به آن سو سوق میدهد با كمك شرايط بيرونی - و اگر به آنچه بالقوه دارد برسد ، به فعليتی كه شايستهء اوست و انسانيت ناميده میشود رسيده است و اگر فعليتی غير آن فعليت در اثر قسر و جبر عوامل بيرونی بر او تحميل شود ، يك موجود " مسخ شده " خواهد بود . اين است كه مسخ انسان كه حتی ماركسيستها و اگزيستانسياليستها از آن سخن میگويند تنها با اين مكتب قابل توجيه است. از نظر اين مكتب ، نسبت انسان در آغاز پيدايش با ارزشها و كمالات انسانی ، از قبيل نسبت نهال گلابی با درخت گلابی است كه يك رابطهء درونی به كمك عوامل بيرونی ، اولی را به صورت دومی در میآورد نه از قبيل تخته چوب و صندلی كه تنها عوامل بيرونی آن را به اين صورت در میآورند .