. 2 خير اخلاقی
پارهای از كارها را انسان انجام میدهد نه به منظور سودی از آنها و يا دفع زيانی به وسيلهء آنها ، بلكه صرفا تحت تأثير يك سلسله عواطف كه عواطف اخلاقی ناميده میشود ، از آن جهت انجام میدهد كه معتقد است انسانيت چنين حكم میكند . فرض كنيد انسانی در شرايطی سخت ، در بيابانی و حشتناك قرار گرفته است ، بی آذوقه و بی وسيله ، و هر لحظه خطر مرگ او را تهديد میكند . در اين بين ، انسانی ديگر پيدا میشود و به او كمك میكند و او را از چنگال مرگ قطعی نجات میبخشد . بعد اين دو انسان از يكديگر جدا میشوند و يكديگر را نمیبينند . سالها بعد آن فردی كه روزی گرفتار شده بود ، نجات دهندهء قديمی خود را میبيند كه به حال نزاری افتاده است ، به يادش میافتد كه روزی همين شخص او را نجات داده است . آيا وجدان اين فرد در اينجا هيچ فرمانی نمیدهد ؟ آيا به او نمیگويد كه ياداش نيكی ، نيكی است ؟ آيا نمیگويد سپاسگزاری احسان كننده واجب و لازم است ؟ پاسخ مثبت است .