پاورقی : . 1 توبه / . 128 . 2 كهف / . 6
است ، به سوی او عروج میكند و بالا میرود و از آن سر چشمه سيراب میشود .
پس از آن درد خلق پيدا میكند . درد خلقی يك پيامبر با درد خلقی يك به
اصطلاح روشنفكر متفاوت است از آن جهت كه درد يك روشنفكر ، يك عاطفهء
سادهء بشری است ، يك انفعال و تأثر است و ای بسا كه از ديد افرادی
مانند " نيچه " يك ضعف تلقی شود ، اما درد يك پيامبر درد ديگری است
كه با هيچ يك از آنها شباهت ندارد ، همچنانكه نوع خودآگاهی خلقی آنها
نيز متفاوت است . آتشی كه در جهان يك پيامبر شعله میكشد آتشی ديگر
است .
درست است كه پيامبر بيش از هر كس ديگر بسط شخصيت پيدا میكند ، نه
تنها جانش با جانها يكی میشود و همه را در بر میگيرد ، كه با جهان يكی
میشود و تمام جهان را در بر میگيرد ، و درست است كه از غم انسانها رنج
میبرد ( « لقد جائكم رسول من أنفسكم عزيز عليه ما عنتم حريص عليكم
(1) رسولی شما را آمده است كه سختيهای شما بر او گران است ، برای نجات
شما حرص میورزد ) تا جايی كه از غم مردم تا سرحد هلاكت پيش میرود (
« فلعلك باخع نفسك علی آثارهمإن لم يؤمنوا بهذا الحديث أسفا ») ( 2 )
گويا تو میخواهی خود را از رنج و تأسف هلاك سازی اگر اينها به سخن خدا
ايمان نياورند ) و درست است كه از گرسنگی ، برهنگی ، مظلوميت ،
محروميت ، بيماری و فقر مردم رنج میبرد و درد میكشد تا آنجا كه نمیتواند
در بستر خود با شكم سير بخوابد به نگرانی اينكه مبادا در اقصی بلاد كشور
شكم گرسنهای باشد ( « هيهات أن يغلبنی هوای ، »
پاورقی : . 1 توبه / . 128 . 2 كهف / . 6 |