انسان غريزه‏ء حقيقت جويی و تحقيق وجود دارد ، نفس دانايی و آگاهی برای‏
انسان مطلوب و لذت بخش است . علم گذشته از اينكه وسيله‏ای است برای‏
بهتر زيستن و برای خوب از عهده‏ء مسؤوليت برآمدن ، فی حد نفسه نيز
مطلوب بشر است . انسان اگر بداند رازی در ورای كهكشانها وجود دارد و
دانستن و ندانستن آن تأثيری در زندگی او ندارد ، باز هم ترجيح می‏دهد كه‏
آن را بداند . انسان طبعا از جهل فرار می‏كند و به سوی علم می‏شتابد .
بنابراين ، علم و آگاهی يكی از ابعاد معنوی وجود انسان است .

. 2 خير اخلاقی

پاره‏ای از كارها را انسان انجام می‏دهد نه به منظور سودی از آنها و يا
دفع زيانی به وسيله‏ء آنها ، بلكه صرفا تحت تأثير يك سلسله عواطف كه‏
عواطف اخلاقی ناميده می‏شود ، از آن جهت انجام می‏دهد كه معتقد است‏
انسانيت چنين حكم می‏كند . فرض كنيد انسانی در شرايطی سخت ، در بيابانی‏
و حشتناك قرار گرفته است ، بی آذوقه و بی وسيله ، و هر لحظه خطر مرگ‏
او را تهديد می‏كند . در اين بين ، انسانی ديگر پيدا می‏شود و به او كمك‏
می‏كند و او را از چنگال مرگ قطعی نجات می‏بخشد . بعد اين دو انسان از
يكديگر جدا می‏شوند و يكديگر را نمی‏بينند . سالها بعد آن فردی كه روزی‏
گرفتار شده بود ، نجات دهنده‏ء قديمی خود را می‏بيند كه به حال نزاری‏
افتاده است ، به يادش می‏افتد كه روزی همين شخص او را نجات داده است‏
. آيا وجدان اين فرد در اينجا هيچ فرمانی نمی‏دهد ؟ آيا به او نمی‏گويد كه‏
ياداش نيكی ، نيكی است ؟ آيا نمی‏گويد سپاسگزاری احسان كننده واجب و
لازم است ؟ پاسخ مثبت است .