تحصيل آگاهی كوتاهی كرده است مورد مؤاخذه‏ء الهی قرار می‏گيرد و ناآگاهی‏
برای او عذری محسوب نمی‏شود ، همچنين يك فرد و يا يك جامعه‏ء ناتوان نيز
كه در تحصيل قدرت و توانايی كوتاهی كرده است مورد مؤاخذه الهی قرار
می‏گيرد كه چرا كسب قدرت و توانايی نكرده است ، ناتوانی او عذری برای‏
او محسوب نمی‏شود .

. 5 آزادی و اختيار

آزادی و اختيار يكی ديگر از شرايط تكليف است . يعنی انسان آنگاه‏
مكلف است به انجام يك وظيفه كه اجبار و يا اضطراری در كار نباشد ، اگر
اجبار ( اكراه ) يا اضطرار در كار باشد ، تكليف ساقط می‏گردد .
اجبار ( اكراه ) مانند اينكه يك قوه‏ء جابره شخصی را تهديد كند به‏
اينكه حتما روزه‏ء خود را بخورد بطوريكه اگر نخورد ، جانش در خطر قرار
خواهد گرفت . بديهی است كه در چنين مورد تكليف روزه ساقط می‏شود ، يا
اگر كسی مستطيع شود و يك شخص جابر او را تهديد كند كه اگر به حج برود
به جان او يا كسانش صدمه وارد خواهد آورد . پيغمبر اكرم فرمود :
« رفع ما استكرهوا عليه » .
آنجا كه اكراه و اجبار به ميان آيد تكليف ساقط است .
اضطرار آن است كه انسان از طرف شخصی مورد تهديد قرار نمی‏گيرد بلكه‏
اين خود اوست كه انتخاب می‏كند ، ولی اين انتخاب معلول شرايط سختی است‏
كه پيش آمده است ، مانند كسی كه در بيابانی درمانده و گرسنه است و جز
مردار غذايی كه سد جوع كند نمی‏يابد ، در چنين موارد تكليف حرمت خوردن‏
مردار ساقط می‏شود .