پيامبران كارشان از درد خدايی آغاز می‏شود كه آنها را به سوی قرب به‏
خداوند و وصول به بارگاه او می‏راند . اين درد تازيانه‏ء تكامل آنهاست و
محرك آنها در اين مسير و سفر است كه از آن به " سفر از خلق تا حق "
تعبير می‏شود . اين درد يك لحظه آنان را آرام نمی‏گذارد تا به تعبير علی (
عليه‏السلام ) آنها را به " قرار امن " برساند .
پايان اين سير و سفر ، آغاز سفر ديگر است كه از آن به " سفر در حق با
حق " تعبير می‏شود . در اين سفر است كه ظرفشان پر و لبريز می‏شود و به‏
نوعی ديگر از تكامل نائل می‏گردند .
پيامبر در اين مرحله نيز توقف نمی‏كند ، پس از آنكه از حقيقت لبريز
شد ، دايره‏ء هستی را طی كرد ، راه و رسم منزلها را دريافت ، مبعوث‏
می‏شود و سفر سومش يعنی سفر از حق به خلق آغاز می‏گردد و بازگشت داده‏
می‏شود . اما اين بازگشت به معنی باز پس آمدن به نقطه‏ء اول و جدا شدن از
آنچه دريافته ، نيست ، با تمام آنچه رسيده و دريافته باز می‏گردد و به‏
اصطلاح ، سفر از حق به خلق ، با حق است نه دور از او . و اين مرحله‏ء سوم‏
تكامل پيامبر است .
بعثت و انگيزش كه در پايان سفر دوم پيدا می‏شود ، به منزله‏ء زايش‏
خودآگاهی خلقی از خودآگاهی حقی و زايش دردمندی خلقی از دردمندی حقی است‏
.
با بازگشت به خلق سفر چهارم و دور چهارم تكامل او آغاز می‏گردد ، يعنی‏
سير در خلق با حق . سير در خلق برای حركت دادن آنها به سوی كمال‏
لايتناهای الهی از طريق شريعت ، يعنی از راه حق و عدل و ارزشهای انسانی و
به فعليت رسانيدن استعدادهای نهفته‏ء بی‏نهايت بشری .
از اينجا معلوم می‏شود آنچه برای روشنفكر هدف است برای