پاورقی : . 1 فيلسوف معروف انگليسی قرن نوزدهم . . 2 لذات فلسفه ، صفحه . 206
پيشنهاد فرهنگ انسانگرا و مخصوصا ادبيات عرفانی از قبيل ادبيات مولوی
و سعدی و حافظ برای پركردن اين خلاء معنوی و آرمانی مطرح است ، غافل از
اينكه اين ادبيات روح و جاذبه خود را از مذهب گرفته است روح
انسانگرائی اين ادبيات همان روح مذهبی اسلامی است وگرنه چرا برخی
ادبيات نوين امروزی با همه تظاهر به انسانگرائی اينهمه سرد و بی روح و
بی جاذبه است ؟ ! محتوای انسانی ادبيات عرفانی ما ناشی از نوعی تفكر
درباره جهان و انسان است كه همان تفكر اسلامی است اگر روح اسلامی را از
اين شاهكارهای ادبی بگيريم تفالهای و اندام مردهای بيش باقی نمیماند .
ويلدورانت از كسانی است كه اين خلاء را حس میكند و ادبيات و فلسفه و
هنر را برای پركردن آن پيشنهاد میكند .
میگويد :
ضرر و خسرانی كه متوجه مدارس و دانشگاههای ما است ، بيشتر ، از نظريه
تربيتی اسپنسر ( 1 ) است كه تربيت را سازگار كردن انسان با محيط خود
تعريف كرده است اين تعريف ، مرده و مكانيكی است و از فلسفه " برتری
مكانيك " برخاسته است ، و هر ذهن و روح خلاق از آن متنفر است نتيجه
اين شده كه مدارس ما از علوم نظری و مكانيكی پرشده است ، و از موضوعات
ادبيات و تاريخ و فلسفه و هنر كه به قول خودشان بی فائده است خالی
مانده است تربيتی كه فقط علمی باشد محصولش جز ابزار چيزی نيست ، شخص
را از زيبائی بيگانه میسازد و او را از حكمت جدا میكند برای دنيا بهتر
آن بود كه اسپنسر كتابی نمینوشت ( 2 ) .
پاورقی : . 1 فيلسوف معروف انگليسی قرن نوزدهم . . 2 لذات فلسفه ، صفحه . 206 |