أشد اجتهادا ، و لا أوطن أنفسا علی الموت منهم الذی طعن فأنفذه الرمح‏
فجعل يسعی الی قاتله و يقول : و عجلت اليك رب لترضی ( 1 ) .
" در تمام فرقه‏ها معتقدتر و كوشاتر از خوارج نبود و نيز آماده‏تر برای‏
مرگ از آنها يافت نمی‏شد . يكی از آنان نيزه خورده بود و نيزه سخت در
او كارگر افتاده بود ، به سوی قاتلش پيش می‏رفت و می‏گفت خدايا ! به‏
سوی تو می‏شتابم تا خشنود شوی " .
معاويه شخصی را به دنبال پسرش كه خارجی بود فرستاد تا او را برگرداند
. پدر نتوانست فرزند را از تصميمش منصرف كند . عاقبت گفت فرزندم !
خواهم رفت و كودك خردسالت را خواهم آورد تا او را ببينی و مهر پدری تو
بجنبد و دست برداری . گفت به خدا قسم من به ضربتی سخت مشتاقترم تا به‏
فرزندم ( 2 ) .
2 - مردمی عبادت پيشه و متنسك بودند . شبها را به عبادت می‏گذراندند
. بی‏ميل به دنيا و زخارف آن بودند . وقتی علی ، ابن عباس را فرستاد تا
اصحاب نهروان را پند دهد ، ابن عباس پس از بازگشتن آنها را چنين وصف‏
كرد :
لهم جباه قرحة لطول السجود ، و أيد كثفنات الابل ، عليهم قمص مرحضة و
هم مشمرون ( 3 ) .
" دوازده هزار نفر كه از كثرت عبادت پيشانيهايشان پينه بسته‏

پاورقی :
1 - فجر الاسلام ، ص 263 به نقل از العقد الفريد .
2 - فجر الاسلام ، ص . 243
3 - العقد الفريد ، ج 2 ، ص . 389