می‏ميرند ولی مكتب و عشقها كه بر می‏انگيزند با گذشت قرون تابنده تر
می‏گردد .
ما در تاريخ می‏خوانيم كه سالها بلكه قرنها پس از مرگ علی افرادی با
جان از ناوك دشمنانش استقبال می‏كنند .
از جمله مجذوبين و شيفتگان علی ، ميثم تمار را می‏بينيم كه بيست سال‏
پس از شهادت مولی بر سر چوبه دار از علی و فضائل و سجايای انسانی او
سخن می‏گويد . در آن ايامی كه سرتاسر مملكت اسلامی در خفقان فرو رفته ،
تمام آزاديها كشته شده و نفسها در سينه زندانی شده است و سكوتی مرگبار
همچون غبار مرگ بر چهره‏ها نشسته است ، او از بالای دار فرياد بر می‏آورد
كه بيائيد از علی برايتان بگويم . مردم از اطراف برای شنيدن سخنان ميثم‏
هجوم آوردند . حكومت قداره‏بند اموی كه منافع خود را در خطر می‏بيند دستور
می‏دهد كه بر دهانش لجام زدند و پس از چند روزی هم به حياتش خاتمه‏
دادند . تاريخ از اين قبيل شيفتگان برای علی بسيار سراغ دارد .
اين جذبه‏ها اختصاصی به عصری دون عصری ندارد . در تمام اعصار جلوه‏هائی‏
از آن جذبه‏های نيرومند می‏بينيم كه سخت كارگر افتاده است .
مردی است به نام ابن سكيت . از علما و بزرگان ادب عربی است و هنوز
هم در رديف صاحبنظران زبان عرب مانند سيبويه و ديگران نامش برده می‏شود
. اين مرد در دوران خلافت متوكل عباسی می‏زيسته - در حدود دويست سال بعد
از شهادت علی - در دستگاه