بحثی نداريم ، همين قدر می‏گوئيم كه مكاتب فلسفی اخلاقی و تربيتی لا تعد و
لا تحصی است و هنوز اين مسائل از نظر استدلالی از حدود بحث و اختلاف و
تجاوز نكرده است ، و باز می‏دانيم كه اهل عرفان به طور كلی می‏گويند :
پای استدلاليان چوبين بود
پای چوبين سخت بی‏تمكين بود
بحث ما فعلا در اين جهت نيست ، بلكه در اينست كه ميزان برد اين‏
وسائل چقدر است ؟
اهل عرفان و سير و سلوك به جای پويش راه عقل و استدلال ، راه محبت و
ارادت را پيشنهاد می‏كنند . می‏گويند كاملی را پيدا كن و رشته محبت و
ارادت او را به گردن دل بياويز كه از راه عقل و استدلال ، هم بی‏خطرتر
است و هم سريعتر . در مقام مقايسه ، اين دو وسيله مانند وسائل دستی قديم‏
و وسائل ماشينی می‏باشند . تأثير نيروی محبت و ارادت در زايل كردن رذائل‏
اخلاقی از دل از قبيل تأثير مواد شيميائی بر روی فلزات است . مثلا يك‏
كليشه ساز با تيزاب اطراف حروف را از بين می‏برد نه با ناخن و يا سر
چاقو و يا چيزی از اين قبيل . اما تأثير نيروی عقل در اصلاح مفاسد اخلاقی‏
مانند كار كسی است كه بخواهد ذرات آهن را از خاك با دست جدا كند ،
چقدر رنج و زحمت دارد ؟ اگر يك آهن ربای قوی در دست داشته باشد ممكن‏
است با يك گردش همه آنها را جدا كند . نيروی ارادت و محبت مانند آهن‏
ربا صفات رذيله را جمع می‏كند و دور می‏ريزد . به عقيده اهل عرفان ، محبت‏
و ارادت پاكان و كملين