بالبديهة جواب گفت . يكی از خارجيها از بين مردم فرياد زد : قاتله الله‏
ما افقهه ( خدا بكشد اين را ، چقدر دانشمند است ) ، ديگران خواستند
متعرضش شوند اما علی فرمود رهايش كنيد او به من تنها فحش داد .
خوارج در نماز جماعت به علی اقتدا نمی‏كردند زيرا او را كافر
می‏پنداشتند . به مسجد می‏آمدند و با علی نماز نمی‏گذاردند و احيانا او را
می‏آزردند . علی روزی به نماز ايستاده و مردم نيز به او اقتدا كرده‏اند .
يكی از خوارج به نام ابن الكواء فريادش بلند شد و آيه‏ای را به عنوان‏
كنايه به علی بلند خواند :
« و لقد اوحی اليك و الی الذين من قبلك لئن اشركت ليحبطن عملك و
لتكونن من الخاسرين »( 1 ) .
اين آيه خطاب به پيغمبر است كه به تو و همچنين پيغمبران قبل از تو
وحی شد كه اگر مشرك شوی اعمالت از بين می‏رود و از زيانكاران خواهی بود
. ابن الكواء با خواندن اين آيه خواست به علی گوشه بزند كه سوابق تو را
در اسلام می‏دانيم ، اول مسلمان هستی ، پيغمبر تو را به برادری انتخاب كرد
، در ليلة المبيت فداكاری درخشانی كردی و در بستر پيغمبر خفتی ، خودت‏
را طعمه شمشيرها قراردادی و بالاخره خدمات تو به اسلام قابل انكار نيست ،
اما خدا به پيغمبرش هم گفته اگر مشرك بشوی اعمالت به هدر می‏رود ، و
چون تو اكنون كافر شدی اعمال گذشته را به هدر دادی .

پاورقی :
1 - سوره زمر ، آيه . 65