بديهی است اين چنين فرضيه به ظاهر شيرين و دلپذيری ، به عنوان اصلاح‏
مفاسد اخلاقی و اجتماعی ، طرفداران زيادی خصوصا در ميان جوانان مجرد پيدا
می‏كند .
ما در كشور خودمان می‏بينيم چه كسانی از آن طرفداری می‏كنند ، چه از اين‏
بهتر كه خود را در اختيار دل ، و دل را در اختيار هوس قرار دهيم و در
عين حال عمل ما اخلاقی و انسانی شمرده شود و نام ما در ليست محصلين اخلاقی‏
اجتماعی قرار گيرد ، هم فال است و هم تماشا ، هم كامجوئی است و هم‏
خدمت به نوع ، هم تن پروری است ، و هم اصلاح نفس ، هم شهوت است و هم‏
اخلاق ، بی شباهت به عشق مجازی كه در ميان برخی از متصوف مابان خودمان‏
معمول بوده نيست ، چه از اين بهتر كه آدمی از مصاحبت شاهدی زيبا روی‏
بهره‏مند گردد و اين كار او سلوك الی الله شمرده شود !
نتيجه چه شد ؟ از اول معلوم بود . آيا بيماريهای روانی معدوم شد ؟
آرامش روحی جای اضطراب و دلهره را گرفت ؟ خير متأسفانه نتيجه معكوس‏
بخشيد ، بدبختی بر بدبختيهای پيشين افزود ، تا آنجا كه بعضی از پيش‏
قدمان آزادی جنسی كه تيز هوشتر