نسبت به شوهر ، ستر عورت ، ستر بدن زن از غير محارم ، منع زنا ، منع‏
تمتع نظری و لمسی از غير همسر قانونی ، منع ازدواج با محارم ، منع نزديكی‏
با زن در ايام عادت ، منع نشر صور قبيحه ، تقدس يا پليدی تجرد جزء اخلاق‏
و عادات جنسی بشمار می‏روند .
اخلاق جنسی به حكم قوت و قدرت فوق العاده غريزه كه اين قسمت از اخلاق‏
بشری وابسته به آن است ، همواره مهمترين بخشهای اخلاق به شمار می‏رفته‏
است . ويل دورانت می‏گويد : " سر و سامان بخشيدن به روابط جنسی هميشه‏
مهمترين وظيفه اخلاقی به شمار می‏رفته است ، زيرا غريزه توليد مثل ، نه‏
تنها در حين ازدواج بلكه قبل و بعد آن نيز مشكلاتی فراهم می‏آورد . و در
نتيجه شدت وحدت همين غريزه و نافرمان بودن آن نسبت به قانون و
انحرافاتی كه از جاده طبيعی پيدا می‏كند ، بی نظمی و اغتشاش در سازمانهای‏
اجتماعی توليد می‏شد " ( 1 ) .
نخستين بحث علمی و فلسفی كه در اينجا به ميان می‏آيد اين است كه‏
سرچشمه اين اخلاق چيست ؟ چطور شد كه مثلا خصيصه حيا

پاورقی :
( 1 ) تاريخ تمدن ، جلد اول ، صفحه 69