همان شهوت است و بس .
امروز در ميان بعضی از فلاسفه جديد عقيده سومی پيدا شده است ، از نظر
اين عده ريشه همه عشقها امر جنسی است ، ولی همين امر جنسی در شرائط خاصی‏
تدريجا تغيير شكل می‏دهد و خاصيت جنسی و شهوانی خود را از دست می‏دهد و
جنبه روحی و معنوی به خود می‏گيرد .
اين عده به دو گونگی عشق قائل هستند . اما به معنی دو گونگی از لحاظ
حالت و كيفيت و هدف و آثار ، نه دو گونگی از لحاظ ريشه و مبدأ . از
نظر اين عده جای تعجب نيست كه يك امر مادی شكل معنوی بخود بگيرد ،
زيرا ميان ماديات و معنويات آنچنان ديوار غير قابل عبوری وجود ندارد و
به قول يكی از اهل نظر " هر امر معنوی ، اصل و پايه طبيعی دارد و هر امر
مادی يك گسترش و بسط معنوی " ( 1 ) .
ما فعلا نمی‏خواهيم وارد اين بحث عميق روانی و فلسفی بشويم و به نقل و
نقد عقايد و آراء زيادی كه در اين باره قديما و جديدا گفته شده بپردازيم‏
، در اينجا همين قدر می‏گوئيم خواه عشق

پاورقی :
( 1 ) لذات فلسفه صفحه 135