باشند ، زن مكلف است كه در حين آميزش با عشاق خود از داروی ضد آبستنی
استفاده كند و مانع پيدايش فرزند او گردد ، ولی هر گاه تصميم گرفت كه
صاحب فرزند گردد الزاما بايد از همسر قانونی خود استفاده كند .
" كمونيسم جنسی " تنها از آن نظر قابل عمل نيست كه رابطه نسلی را
ميان پدران و فرزندان قطع میكند ، بشر از اعتماد نسلی نمیتواند صرف نظر
كند ، هر پدری میخواهد فرزند خود را بشناسد و هر فرزندی میخواهد بداند از
كدام پدر پيدا شده است .
فلسفه ازدواج و انتخاب همسر قانونی همين است و بس ، اختصاص جنسی را
به همين اندازه بايد محدود كرد ، و با تأمين رابطه نسلی به وسيله فوق
موجبی برای تحديد بيشتر وجود ندارد .
برتراند راسل میگويد : " جلوگيری وسائل ( وسائل ضد آبستنی ) توليد نسل
را ارادی كرده و آنرا از صورت يك نتيجه اجتناب ناپذير روابط بيولوژيك
( توليد قهری فرزند در اثر آميزش ) بيرون آورده است . به دلائل متعدد
اقتصادی كه در فصول پيش شرح داديم ، محتملا پدر برای تربيت و اعاشه
اطفال كمتر اهميت خواهد داشت ، بنابراين دليلی نيست كه مادری برای
پدری اطفال خود همان
|