سعدى درباره ى غفلت انسان از عاقبت كارش مى گويد:
كنون بايد اى خفته بيدار بود
|
چو مرگ اندر آيد زخوابت چه سُود
|
تو غافل در انديشه ى سود و مال
|
كه سرمايه ى عمر شد پايمال
|
كنون كوش كاب از كمر در گذشت
|
نه وقتى كه سيلاب از سرگذشت
|
سكندر كه بر عالمى حكم داشت
|
در آن دم كه بگذشت عالم گذاشت
|
پيام ها :
1 رسالت الهى ، لطفى است كه بايد براى آن شكر كرد. (انّما اُمرت ... و
قل الحمدللّه )
2 آنچه تاكنون از آيات الهى ديده ايد، گوشه اى از آنهاست ؛ آيات ديگرى نيز در آينده
به شما نشان خواهد داد. (سيريكم آياته )
3 مهلت هاى الهى را نشانه ى غفلت خداوند نگيريد. (و ما ربّك
بغافل )
4 نظارت دائمى خداوند، از شئون ربوبيّت اوست . (وما ربّك
بغافل )
5 انسان در برابر اعمال خويش مسئول است . (وما ربّك
بغافل عمّاتعملون )
6 از كفر و شرك مخالفان نگران نباش . (و ما ربّك
بغافل عمّاتعملون )