تحقيق در آنها تشويق كرده چه مناسبتی دارد ، میبيند بكلی بی ارتباط است
. در اطراف همان موضوعات بی پايه و لغو ، سالها افراد زيادی بحث و
مجادله كردند . ولی موضوعاتی كه قرآن كريم امر و تشويق به مطالعه و تحقيق
در اطراف آنها كرده همچنان به حال خود باقی ماند تا آنكه مردم ديگری
تشويق شدند و اين وظيفه را به عهده گرفتند و در دنيا سربلند شدند ، و ما
اكنون با كمال سرافكندگی درسهای تشويقی كتاب آسمانی خود را بايد از آنها
بياموزيم .
قبلا گفتم انسان هر اندازه كه در آفرينش موجودات اين عالم دقيق میشود
، يك نظم و يك تأليف و يك هماهنگی بين اجزای عالم میبيند . اين طور
میفهمد كه در عين اينكه هر موجودی و هر ذرهای قوهای و نيرويی و حركتی
دارد ، به خود واگذاشته نيست ، يك ارتباط و اتصال و پيوستگی ميان همه
اجزا هست و هر جزئی هدفی در ضمن اين مجموعه و وظيفهای در داخل اين
دستگاه دارد . از اين نظر تمام عالم حكم يك واحد را دارد .
يگانگی مسأله وجود و وحدت صانع در قرآن
اين نكته را هم بگويم : در قرآن كريم دليل وجود خدا و دليل وحدت خدا
يكی است . همان چيزی كه دليل بر وجود خداست همان چيز عينا دليل بر
وحدت ذات احديت است . فلاسفه معمولا بحث اثبات واجب الوجود و بحث
توحيد واجب الوجود را جدا ذكر میكنند ، و همچنين متكلمين اسلامی كه از
فلاسفه پيروی كردهاند . ولی در قرآن اين طور نيست ، يعنی اين طور نيست
كه در يك جا دليل بياورد كه خالق و واجب الوجود و ذاتی كه او قائم به
خود است و