دعا نبايد جانشين فعاليت قرار گيرد

شرط ديگر اين است كه واقعا مظهر حاجت باشد . در موردی باشد كه انسان‏
دسترسی به مطلوب ندارد ، عاجز است ، ناتوان است ، اما اگر خداوند كليد
حاجتی را به دست خود انسان داده و او كفران نعمت می‏كند و از به كار
بردن آن كليد مضايقه دارد و از خدا می‏خواهد آن دری را كه كليدش در دست‏
دعا كننده است به روی او باز كند و زحمت به كار بردن كليد را از دوش‏
او بر دارد ، البته چنين دعايی قابل استجابت نيست .
اين گونه دعاها را نيز بايد از نوع دعاهای مخالف سنن تكوين قرار داد .
دعا برای تحصيل توانايی است . دعا در صورتی كه خداوند توانايی مطلوب را
به انسان داده است از قبيل طلب تحصيل حاصل است . لهذا پيشوايان دين‏
فرموده‏اند : " « خمسة لا يستجاب لهم » " ( 1 ) . يعنی پنج دسته‏اند كه‏
دعای آنها مستجاب نمی شود ، يكی دعای آن كس كه زنی دارد كه او را اذيت‏
می‏كند و از دست او به تنگ آمده و تمكن دارد كه مهر او را بپردازد و او
را طلاق بدهد ، اما طلاق نمی‏دهد و پيوسته می‏گويد خدايا ! مرا از شر اين زن‏
راحت كن ، ديگر كسی كه برده‏ای دارد كه مكرر فرار كرده و باز هم او را
نگه داشته و می‏گويد خدايا ! مرا از شر او راحت كن ، در صورتی كه می‏تواند
او را بفروشد ، سوم كسی كه از كنار ديوار كج مشرف به سقوط عبور می‏كند و
می‏بيند عن قريب سقوط می‏كند ، اما او دور نمی شود و پيوسته دعا

پاورقی :
. 1 بحار اعنوار ، ج 93 ، ص . 356