داستان آدم در قرآن
نكته عجيب اين است كه در قرآن كريم قضيه و داستان آدم ابوالبشر آمده ولی به عنوان يك تعليم ديگری نه به عنوان شهادت بر توحيد و اينكه به دليل اينكه زندگی بشر به آنصورت آغاز شده پس به خدائی خدا اعتراف كنيد . البته قرآن كريم خلقت آدم را به كيفيت خاصی بيان فرموده كه كم و بيش میدانيم و نظريههای ع لم الحيات هم به فرض اينكه به حد تحقيق رسيده باشد و قانون اشتقاق انواع مسلم باشد ، دليلی در دست نيست كه ممكن نيست يك انقلاب دفعی پيش آيد و يك جهش عظيم رخ دهد و در مدت كمی يك توده خاك به يك انسان سوی معتدل تبديل شود ، يعنی مراحلی كه بايد در طول قرنها و نسلها فراهم شود در تحت يك شرايط ديگر با سرعت فراهم گردد ، و حتی خلاف سنن جاريه كون هم نيست . در سنن كون ، با اختلاف شرايط و احوال ، سرعت و بطؤ يك حركت تغيير میكند ، همان طوری كه مانعی نيست ، برعكس ، حركتی را كندتر كنند نظير آنكه در شرايط معينی دوره كودكی و جوانی و پيری را طولانیتر كنند و خيلی هم طولانیتر كنند . به هر حال ، مقصود توضيح اين روش تعليماتی قرآن بود كه در مسأله توحيد به موضوع آغاز حيات متمسك نشده و نگفته به دليل اينكه حيات و زندگی آغازی و شروعی دارد خواه آنكه از يك سلول آغاز شده باشد يا از يك موجود چند ميليون سلولی به اين