آنها را اوصيای پيغمبر اكرم و مفسر و توضيح دهنده حقايق اسلام می‏دانيم و
گفتار آنها را گفتار پيغمبر و كردار آنها را كردار پيغمبر و سيرت آنها
را سيرت پيغمبر ( ص ) می‏دانيم ، از امكاناتی در شناخت حقايق اسلامی‏
بهره‏منديم كه ديگران محرومند . و چون وفات حضرت امام حسن عسكری ( ع )
كه امام يازدهم است و بعد از ايشان دوره غيبت پيش آمد در سال 260 واقع‏
شد ، از نظر ما شيعيان مثل اين است كه پيغمبر اكرم تا سال 260 هجری زنده‏
بود و در همه اين زمانها با همه تحولات و تغييرات و اختلاف شرايط و
اوضاع و مقتضيات ، حاضر بود .
البته نمی‏خواهم بگويم كه اثر وجود پيغمبر اكرم اگر زنده بود چه بود و
آيا اگر فرضا آن حضرت در اين مدت حيات می‏داشت چه حوادثی در عالم اسلام‏
پيش می‏آمد . نه ، بلكه مقصودم اين است كه از نظر ما شيعيان كه معتقد به‏
امامت و وصايت هستيم ، وجود ائمه اطهار از جانبه حجيت قطعی گفتار و
كردار و سيرت در اين مدت طولانی مثل اين است كه شخص پيغمبر ولی نه در
لباس نبوت و زعامت بلكه در لباس يك فرد مسلمان عامل به وظيفه وجود
داشته باشد و دوره‏های مختلفی را كه بر عالم اسلام در آن مدت گذشت شاهد
باشد و در هر دوره‏ای وظيفه خود را بدون خطا و اشتباه ، متناسب با همان‏
دوره انجام دهد .
بديهی است كه با اين فرض ، مسلمانان بهتر و روشن‏تر می‏توانند وظايف‏
خود را در هر عصر و زمانی دريابند و تشخيص دهند .