منافع جمع باشد ، بر محور مصالح جمع بگردد ، نه بر محور منافع فرد .
انطباق و انعطاف فرد عبارت است از رضا و تسليم به مصالح جمع و گذشت
از ميلها و هوسهای شخصی . در مرحله اول و بالطبع هيچ گونه انطباقی بين
فرد و اجتماع نيست ، زيرا اجتماع كه از افراد مختلف تشكيل شده و هر
فردی از خود رأی و عقيده و ميلی دارد مخالف با ميل و عقيده و آرزوی فرد
ديگر ، بين آنها تضاد و ناسازگاری است . بايد از دو طرف انعطافی پيدا
شود تا انطباق به عمل آيد . انعطاف به اين است كه جامعه بر محور مصالح
جمع بگردد و فرد در ناحيه ميلها و آرزوهای خود رضايت بدهد به آرزوها و
هدفهای اجتماعی . دين عامل اصلی اين تطابق است ، زيرا دين است كه به
جامعه عدالت میدهد و به فرد رضا و تسليم .
مفهوم رضا و تسليم
اينجا تا نام رضايت برده شد ممكن است در ذهن بعضيها فورا اين مطلب
بيايد كه رضايت و قناعت افراد به آنچه جامعه به آنها داده خوب نيست ،
موجب سكون و تمكين و بی تحركی میشود ، بر خلاف نارضايی كه عامل تحرك و
جنبش است .
عرض میكنم رضايت بر دو قسم است : يك نوع رضايت ، مطلوب است و آن
همين است كه فرد به سهم خود راضی باشد ، زيرا بالاخره هر فردی حق معين و
سهم معينی دارد . هيچ كس نبايد فكر كند كه همه چيز بايد به شخص من تعلق
بگيرد ، بايد به حق خود راضی باشد " « و اجعلنی بقسمك راضيا قانعا » "
( 1 ) . قسم دوم رضايت دادن به
پاورقی :
. 1 از فقرات دعای كميل ، و در آن : و تجعلنی » است .