فن ، در ميليونها ميليون سال قبل حرارت زمين به هيچ وجه اجازه نمی داد
كه ذی حياتی وجود داشته باشد ، بعدها هم كه قشر زمين سرد شده تا ميليونها
سال جز مواد غير آلی در روی زمين نبود . پس حيات و زندگی چگونه پيدا شد
؟ اين هم به نوبه خود مجهول ديگری است برای بشر . گروهی كه خدا را در
ميان مجهولات خود جستجو می‏كنند می‏گويند چون از طريق عادی و معمولی قابل‏
توجيه نيست پس حتما دست قدرت الهی از آستين بيرون آمده و برای اولين‏
بار حيات را دميده است .

داروين و نفخه الهی

داروين دانشمند معروف علم الحيات و صاحب مكتب فلسفی نشوء و ارتقاء
كه شخصا مردی الهی و پابند به مذهب مسيح بوده هر چند ديگران فلسفه او را
بد تعبير كردند و آن را وسيله و ابزار انكار خالق قرار دادند اين مرد
وقتی كه تسلسل جانداران و اشتقاق انواع را از يكديگر بيان می‏كند می‏رسد به‏
آنجا كه اول چند جاندار و يا لااقل يك نوع جاندار در روی زمين بوده كه او
از نوع ديگری مشتق نشده . در اينجا می‏گويد : اما نوع اوليه فقط با نفخه‏
الهی به وجود آمده‏اند .
شك نيست كه جاندار اول با نفخه الهی به وجود آمده مثل همه سلسله‏
جانوران ، اما مثل اينكه اين مرد خيال كرده فقط زنده اول با نفخه الهی‏
پيدا شده و فقط شروع اين كار با خداوند بوده ، وظيفه خداوند شروع كردن‏
سررشته است ، بعدها ديگر خود به خود ماده قادر است كه حيات را به‏
نسلهای بعد منتقل كند . در صورتی كه اول و