مردم از لحاظ ذوق و استعداد نسبت به همه كارها مساویاند . بدون شك
استعدادهای مردم از اين نظر متفاوت است ، در هر كسی ذوق و استعداد خاصی
هست . به همين دليل هر كسی در خودش علاقه به بعضی كارها را بيشتر و علاقه
به بعضی ديگر را كمتر میبيند . ولی اين طور نيست كه هر كسی از اول بفهمد
و حس كند كه فقط برای يك كار معين ساخته شده و يك مقام ثابت و غير
قابل تخلف و تجاوزی دارد آنطوری كه اعضای يك پيكر چنيناند . پس بايد
اجتماع در همه شؤون و مواهب ، شكل ميدان آزاد مسابقه را داشته باشد ، حق
شركت در اين مسابقه به همه داده شود و آن اجتماع آن چنان منظم و دارای
حسن جريان باشد كه در آن ميان شؤون و مواهب اجتماعی به افرادی تعلق
بگيرد كه در مسابقات اجتماعی لياقت و شايستگی بهتری از خود نشان
دادهاند .
دور كن مسابقه
مسابقه دو چيز دارد : يكی عملی كه مورد مسابقه قرار میگيرد از قبيل
دويدن يا كشتی يا وزنه برداشتن ، و يكی هم جايزه و افتخاری كه به برنده
مسابقه داده میشود . در جامعه هم كه ميدان مسابقه است اين دو جهت هست
: يكی كار مورد مسابقه ، و يكی هم حظ و بهره و نصيبی كه به اشخاص داده
میشود . حالا آن امر مورد مسابقه بايد چه چيز باشد و آن جايزه بايد چه
باشد ، اينجاست كه اگر فی الجمله توجهی بشود مطلب حل میگردد و جواب
سؤال داده میشود . اما امور مورد مسابقه همان چيزهاست كه به حال بشر
مفيد است و حيات اجتماعی بشر بسته به اوست . مسابقه بايد در كارهای