ظلم بايد قيام كرد و از هيچ خطر پروا نكرد پس چرا امام صادق ( ع ) قيام‏
نكرد بلكه در زندگی مطلقا راه تقيه پيش گرفت ؟ و اگر بايد تقيه كرد و
وظيفه امام اين است كه به تعليم و ارشاد و هدايت مردم بپردازد پس چرا
امام حسين ( ع ) اين كار را نكرد ؟ در اينجا لازم است اشاره‏ای به اوضاع‏
سياسی زمان حضرت صادق ( ع ) بكنم و بعد به جواب اين سؤال بپردازم .

اوضاع سياسی در عهد امام صادق ( ع )

در زمان امام صادق ( ع ) خلافت از دودمان اموی به دودمان عباسی منتقل‏
شد . عباسيان از بنی هاشم‏اند و عموزادگان علويين به شمار می‏روند . در آخر
عهد امويين كه كار مروان بن محمد ، آخرين خليفه اموی ، به عللی سست شد ،
گروهی از عباسيين و علويين دست به كار تبليغ و دعوت شدند . علويين دو
دسته بودند : بنی الحسن كه اولاد امام مجتبی بودند ، و بنی الحسين كه اولاد
سيدالشهداء عليهما السلام بودند . غالب بنی الحسين كه در رأسشان حضرت‏
صادق ( ع ) بود از فعاليت ابا كردند . مكرر حضرت صادق دعوت شد و
نپذيرفت . ابتدای امر سخن در اطراف علويين بود . عباسيين به ظاهر به‏
نفع علويين تبليغ می‏كردند . سفاح و منصور و برادر بزرگترشان ابراهيم‏
الامام با محمد بن عبدالله بن الحسن بن الحسن معروف به نفس زكيه بيعت‏
كردند و حتی منصور كه بعدها قاتل همين محمد شد در آغاز امر ، ركاب‏
عبدالله بن حسن را می‏گرفت و مانند يك خدمتكار جامه او را از روی زين‏
اسب مرتب می‏كرد ، زيرا عباسيان می‏دانستند كه زمينه و محبوبيت از
علويين است . عباسيين مردمی نبودند كه