بيماريهای روحی و عصبی بنمايد - قطع نظر از اين جهت - قطع ريشه علايق‏
صددرصد بر ضرر بشر است . درست مثل اين است كه عضوی از اعضای او را
دست يا پا يا چشم يا بينی - را قطع كنند .
هر قوه و غريزه‏ای نيرويی است در وجود انسان و برای ايجاد حركتی و كاری‏
در وجود انسان گذاشته شده ، لغو و عبث در خلقت نيست . به چه جهت بايد
مركز اين نيرو را خراب كرده و از بين برد ؟

منطق قرآن

آن چيزی كه از قرآن كريم استفاده می‏شود اين نيست كه اساسا علاقه و
محبت به كائنات بد است ، و راه چاره هم اين تعيين نشده كه علايق و
محبتها را بايد سركوب كرد آن مطلب ، مطلب ديگری است و راه چاره هم‏
غير اين است آنچه قرآن آن را مذموم می‏شمارد ، علاقه به معنی بسته بودن و
دلخوش بودن و قانع بودن و رضايت دادن به امور مادی دنيوی است .
قرآن می‏فرمايد :
" « المال و البنون زينة الحيوه الدنيا و الباقيات الصالحات خير عند
ربك ثوابا و خير أملا »" .
يعنی ثروت و فرزندان مايه رونق زندگی همين دنياست ، و اما اعمال صالح‏
كه باقی می‏مانند ، از نظر پاداش الهی و از نظر اينكه انسان آنها را هدف‏
و ايده‏آل قرار دهد ، بهترند . پس سخن در هدف و ايده‏آل و كمال مطلوب‏
است .
قرآن كريم اهل دنيا را اين طور وصف می‏كند :