البته معلوم است كه ايمان گرد و قرص و كپسول نيست . اثرش در سلامت‏
جسم و جان وقتی فهميده می‏شود كه انسان بداند كه آدم با ايمان ، روحی‏
مطمئن‏تر و اعصابی آرام‏تر و قلبی سالم‏تر دارد ، دائما در فكر نيست كجا را
ببرد و كجا را بخورد ، اگر ديگران به نوايی رسيدند از حسادت آتش‏
نمی‏گيرد و حرص و بخل و طمع آتش به جانش نمی افكند ، ناراحتيهای عصبی‏
او را به زخم معده و زخم روده مبتلا نمی سازد ، افراط در شهوت او را
ضعيف و ناتوان نمی‏كند ، عمرش طولانی‏تر می‏شود .
سلامت تن و سلامت روح بستگی زيادی دارد به ايمان . موضوع افزايش‏
بيماران روانی كه بيمارستانها را پر كرده‏اند و دائما رو به افزايش است‏
يكی از مسائل اجتماعی روز به شمار می‏رود . آمار نشان می‏دهد كه اين‏
بيماريها همه يا بيشتر آنها در ميان طبقه‏ای است كه از موهبت ايمان به‏
خدا و اعتقاد خالص به مبدأ متعال بی بهره‏اند . منشأ اين بيماريهای روانی‏
احساس محروميتها و مغبونيتهای اجتماعی است ، ايمان حكم داروی پيشگيری‏
را دارد . البته مقصود اين نيست كه لازمه ايمان اين است كه بايد به همه‏
محروميتها تن داد و تسليم شد ، مقصود اين است كه با وجود ايمان ،
محروميتها انسان را از پا در نمی‏آورد ، تعادل او را محفوظ نگه می‏دارد .

انطباق با محيط

اثر ديگر ايمان ، ايجاد تعادل و هماهنگی بين فرد و جامعه است . اصلی‏
در زيست شناسی است كه می‏گويد شرط ادامه حيات