نام علی ، قرين عدالت

نام علی ( ع ) بعدها با نام عدالت قرين شد . عمر بن عبدالعزيز گفت :
علی پيشينيان را فراموشاند و بعديها را در زحمت انداخت ، مردم سيره و
روش او را وسيله ملامت و سركوفت خلفا قرار می‏دادند .
در يكی از سالها كه معاويه به حج رفته بود ، سراغ يكی از زنان را كه‏
سوابقی در طرفداری علی و دشمنی معاويه داشت گرفت ، گفتند زنده است .
فرستاد او را حاضر كردند . از او پرسيد : هيچ می‏دانی چرا ترا احضار كردم‏
؟ ترا احضار كردم كه بپرسم چرا علی را دوست داری و مرا دشمن ؟ گفت :
بهتر است از اين باب حرفی نزنی . معاويه گفت : نه ، حتما بايد جواب‏
بدهی . آن زن گفت : به علت اينكه او عادل و طرفدار مساوات بود و تو بی‏
جهت با او جنگيدی . علی را دوست می‏دارم چون فقرا را دوست می‏داشت و تو
را دشمن می‏دارم برای اينكه به ناحق خونريزی كردی و اختلاف ميان مسلمانان‏
افكندی و در قضاوت ظلم می‏كنی و مطابق هوای نفس رفتار می‏كنی .
معاويه خشمناك شد و جمله زشتی ميان او و آن زن رد و بدل شد ، اما بعد
خشم خود را فروخورد و همان طوری كه عادتش بود آخر كار روی ملايمت نشان‏
داد ، پرسيد : هيچ علی را به چشم خود ديدی ؟ گفت : بلی ديدم . گفت :
چگونه ديدی ؟ گفت : به خدا سوگند او را در حالی ديدم كه ملك و سلطنت‏
كه ترا فريفته و غافل كرده او را غافل نكرده بود . گفت : آواز علی را
هيچ شنيده‏ای ؟ گفت : آری شنيده‏ام ، دل را جلا می‏داد و كدورت را از دل‏
می‏برد