متكفل روزی خداست ( 1 ) ، او هم روزی آفرين است و هم روزی رسان ، هيچ‏
جنبده‏ای نيست مگر آنكه خداوند رزق و روزی او را به عهده گرفته است ، و
از طرفی رزق و روزی كه خداوند آن را به عهده گرفته و ضمانت كرده عبارت‏
است از سهم و نصيبی كه به مخلوقی بايد برسد تا بتواند به بقای خود و
وجود خود ادامه دهد ، حقوق مردم هم اعم از هر نوع حقوقی بالاخره مربوط
است به همين سهمها و نصيبهايی كه بايد ببرند ، پس لزومی ندارد كه ما
درباره مسائلی كه مربوط به ارزاق و سهميه‏ها و نصيبهای مردم است و مربوط
به خداست فكر كنيم و تكليف معين كنيم ، بلكه حق نداريم در اين باره فكر
كنيم ، اين يك نوع دخالت كردن در كار خداوند و منافی با اصل توحيد است‏
، كار خدا را بايد به خدا واگذار كرد ، كار ما توكل و اعتماد به رزاقيت‏
خداوند ، و كار خدا روزی آفرينی و روزی رسانی است .
در جواب اين شبهه عرض می‏كنيم كه ما اگر خدا را بشناسيم آن طور كه‏
شايسته قدوسيت و كبريايی اوست و به اسماء حسنی و صفات عليای او آن‏
اندازه كه در توانائی ماست پی ببريم و او را طوری وصف نكنيم كه مخلوقی‏
و عاجزی مثل خودمان را وصف می‏كنيم ، آن وقت می‏فهميم كه رزاقيت او و
تكفل او روزی بندگان را ، منافات ندارد با اينكه ما مكلف باشيم درباره‏
حقوق و تكاليف خودمان و درباره عدالت و اينكه مقتضای عدالت چيست فكر
كنيم ، منافات ندارد كه در اين باره وظايفی داشته باشيم ، بر ما واجب‏
باشد كه برای احقاق حقوق كوشش كنيم و اولين درجه كوشش همين

پاورقی :
. 1 " هو الرزاق ذو القوه المتين »" ( ذاريات ، 58 ) . ( "
و ما من دابة فی اعرض‏إلا علی الله رزقها »" ( هود ، 6 ) .