حال او ندارد ، البته همچو چيز بی ارزشی حقی هم كه به او تعلق دارد بی‏
ارزش است . اما پول برای انسان با ارزش است ، چون می‏تواند مفيد به‏
حال انسان واقع شود و كارگشای او گردد ، اما همين پول در مقايسه با سلامت‏
يا شرافت و مناعت ، ارزش خود را از دست می‏دهد و شيئی بی ارزش می‏شود
نه كم ارزش ، بلكه بی ارزش يعنی چنين نيست كه مبلغ پول اگر زياد باشد
با شرافت ولو جزئی باشد قابل مقايسه باشد ، لهذا اگر كسی پول را دوست‏
داشته باشد و از طرفی ديگر همين شخص طبعی منيع و نفسی كريم داشته باشد ،
همچو شخصی تا آنجا در پی تحصيل پول می‏رود كه شرافت و حيثيت و آبرويش‏
محفوظ بمانند ، اما همينكه پای لطمه خوردن به شرافت و مناعت به ميان‏
آمد از پول می‏گذرد چه كم باشد و چه زياد ، تمام ثروت دنيا را هم كه به‏
او بدهند حاضر نيست به بهای شرافت و كرامت نفس بپذيرد . در نظر اين‏
شخص پول يا مقام ارزش دارد ، اما نه در برابر آبرو و حيثيت و شرف ،
در اين مقام ، بكلی ارزش خود را از دست می‏دهد . نه اينكه كمش برابری‏
نمی‏كند ولی زيادش برابری می‏كند ، نه ، حتی زياد او با كم اين هم برابری‏
نمی‏كند .
علی ( ع ) حالت خودش و روحيه خودش را اين طور شرح می‏دهد :
" « و الله لو أعطيت اعقاليم السبعة بما تحت أفلاكها علی أن أعصی‏
الله فی نملة أسلبها جلب شعيره ما فعلته » " ( 1 )
به خدا قسم اگر تمام آنچه در زير قبه آسمان است به من بدهند برای‏

پاورقی :
. 1 نهج البلاغة ، خطبه . 215