پاورقی : . 1 نهج البلاغة ، خطبه . 215
حال او ندارد ، البته همچو چيز بی ارزشی حقی هم كه به او تعلق دارد بی
ارزش است . اما پول برای انسان با ارزش است ، چون میتواند مفيد به
حال انسان واقع شود و كارگشای او گردد ، اما همين پول در مقايسه با سلامت
يا شرافت و مناعت ، ارزش خود را از دست میدهد و شيئی بی ارزش میشود
نه كم ارزش ، بلكه بی ارزش يعنی چنين نيست كه مبلغ پول اگر زياد باشد
با شرافت ولو جزئی باشد قابل مقايسه باشد ، لهذا اگر كسی پول را دوست
داشته باشد و از طرفی ديگر همين شخص طبعی منيع و نفسی كريم داشته باشد ،
همچو شخصی تا آنجا در پی تحصيل پول میرود كه شرافت و حيثيت و آبرويش
محفوظ بمانند ، اما همينكه پای لطمه خوردن به شرافت و مناعت به ميان
آمد از پول میگذرد چه كم باشد و چه زياد ، تمام ثروت دنيا را هم كه به
او بدهند حاضر نيست به بهای شرافت و كرامت نفس بپذيرد . در نظر اين
شخص پول يا مقام ارزش دارد ، اما نه در برابر آبرو و حيثيت و شرف ،
در اين مقام ، بكلی ارزش خود را از دست میدهد . نه اينكه كمش برابری
نمیكند ولی زيادش برابری میكند ، نه ، حتی زياد او با كم اين هم برابری
نمیكند .
علی ( ع ) حالت خودش و روحيه خودش را اين طور شرح میدهد :
" « و الله لو أعطيت اعقاليم السبعة بما تحت أفلاكها علی أن أعصی
الله فی نملة أسلبها جلب شعيره ما فعلته » " ( 1 )
به خدا قسم اگر تمام آنچه در زير قبه آسمان است به من بدهند برای
پاورقی : . 1 نهج البلاغة ، خطبه . 215 |