مسابقه در عمل و فضيلت و پيشی گرفتن در خيرات است كه " « فاستبقوا
الخيرات »" ( 1 ) نداشت و صرفا عاداتی بود كه ايجاد ناهمواريها و
پست و بلنديهای بيجا میكرد ، از بين ببرد و معدوم كند . مثلا عنايت
داشت كه در مجالس گرد و حلقه به دور هم بنشينند ، مجلس بالا و پايين
نداشته باشد ، دستور میداد و تأكيد میكرد كه هر وقت وارد مجلس میشويد
هرجا كه خالی است همانجا بنشينيد ، يك نقطه معين را جای خودتان حساب
نكنيد و به آن نقطه فشار نياوريد ، اگر خودش وارد مجلسی میشد خوشش
نمیآمد كه جلوی پايش بلند شوند ، و گاهی اگر بلند میشدند مانع میشد و
مردم را امر میكرد كه قرار بگيرند ، حاضر نمیشد وقتی كه سواره هست
پيادهای همراهش حركت كند ، آن پياده را سوار میكرد و يا به او میگفت
تو جلوتر يا بعد از ما بيا ، بهرحال ، حاضر نمیشد آن پياده در ركابش
حركت كند ، به روی خاك مینشست و با دست خودش از بز شير میدوشيد .
جنبه اجتماعی سيره نبوی
ممكن است همه اينها را تفسير اخلاقی بكنيم و حمل به تواضع و فروتنی آن
حضرت بكنيم . شك ندارد كه آن حضرت در منتها درجه تواضع و فروتنی بود .
او آنی از اينكه عبد خدا و بنده خداست غافل نمیشد ، هميشه خود را در
برابر عظمت حق عبدی ضعيف كه " « لا يملك لنفسه نفعا و لا ضرا و لا موتا
و لا حيوه و لا نشورا » " ( 2 ) میديد . كسی كه اين جور است چقدر نسبت
به بندگان خدا متواضع
پاورقی :
. 1 بقره ، . 148
. 2 جزء صيغه توبه ، و مشهور است .