متساويا فراهم باشد ، تا اگر كسی همت داشته باشد در هر كجا كه هست و در
هر طبقه ای كه هست ، بتواند در پرتو لياقت و استعداد و بروز فعاليت به
كمال لايق خود برسد ، حالا هر كس كوتاهی كرد خودش كرده ، هر كس كوتاهی
نكرد نتيجهاش را میبرد .
مثلا امكان تحصيل علم بايد برای همه فراهم باشد ، همه بتوانند به مدرسه
بروند ، امكانات تحصيلات عاليه برای همه فراهم باشد ، نه اينكه برای يكی
امكان درس خواندن باشد و برای ديگری نباشد ، برای يكی وسايل تحصيلات
عاليه فراهم باشد و برای ديگری نباشد . آن طور امكانات به طور مساوی
برای همه فراهم باشد كه مثلا برای فرزند فلان دهقان كه در فلان گوشه كشور
است و استعداد علمی و اجتماعی نهفتهای در وجودش هست ، وسائل فراهم
باشد كه تدريجا بتواند پله پله و درجه به درجه مقامات را طی كند تا برسد
مثلا به مقام تخصص در يك رشته علمی ، و اگر استعداد اجتماعیاش خوب
است برسد به مقام وزارت مثلا .
تبعيض و تفاوت ناروا اين است كه از لحاظ امكانات و شرايط عمل ، همه
افراد مساوی نباشد ، برای يكی امكان بالا رفتن بر نردبان ترقی باشد ، برای
ديگری نباشد ، يكی محكوم باشد به پايين ماندن و ديگری با همه عدم لياقت
دستش را بگيرند و بر صدر مجلس اجتماع بنشانند .
سعدی میگويد .
وقتی افتاد فتنهای در شام
|
هر كس از گوشهای فرا رفتند
|
روستازادگان دانشمند
|
به وزيری پادشا رفتند
|
پسران وزير ناقص عقل
|
به گدايی به روستا رفتند
|
جامعه به گونهای نباشد كه فقط در موقعی كه فتنهای پيش