پاورقی : . 1 ارشاد ، ص . 296
شيخ مفيد درباره آن حضرت میگويد : او عابدترين و فقيه ترين و بخشنده
ترين و بزرگ منش ترين مردم زمان خود بود ، زياد تضرع و ابتهال به درگاه
خداوند متعال داشت . اين جمله را زياد تكرار میكرد : " « اللهمإنی
أسالك الراحة عند الموت ، و العفو عند الحساب » " ( 1 ) بسيار به
سراغ فقرا میرفت ، شبها در ظرفی پول و آرد و خرما میريخت و به وسايلی
به فقرای مدينه میرساند در حالی كه آنها نمیدانستند از ناحيه چه كسی است
، هيچ كس مثل او حافظ قرآن نبود ، با آواز خوشی قرآن میخواند ، قرآن
خواندنش حزن و اندوه مطبوعی به دل میداد ، شنوندگان از شنيدن قرآنش
میگريستند ، مردم مدينه به او لقب " زين المجتهدين " داده بودند .
هارون در سال 179 به قصد حج از بغداد خارج شد . ابتدا به مدينه رفت .
در همانجا دستور جلب امام را صادر كرد . مردم مدينه زياد متأثر شدند و
مدينه يك پارچه غلغله شد . هارون دستور داد شبانه امام را در يك محمل
سرپوشيده به بصره روانه كردند و به پسر عمش عيسی بن جعفر عباسی كه حاكم
بصره بود تحويل دادند و در آنجا آن حضرت را زندانی كردند و روز بعد برای
غلط اندازی و اشتباهكاری بر مردم ، دستور داد محمل ديگری سرپوشيده به
طرف كوفه حركت دهند تا مردم گمان كنند آن حضرت را به كوفه بردهاند ،
از طرفی اميدوار و مطمئن گردند كه چون به كوفه فرستاده میشود و آنجا مركز
دوستان و شيعيان آن حضرت است ، خطری متوجه آن حضرت نخواهد شد و از
طرف ديگر اگر عدهای قصد داشته باشند مانع حركت موسی بن جعفر ( ع )
گردند و آن حضرت را از بين راه برگردانند ،
پاورقی : . 1 ارشاد ، ص . 296 |