می ماندند ، اگر تمام سال يك فصل بيش نداشت ، اگر افراد نمی توانستند
هيچ وقت سرنوشت خود را تغيير دهند ، اين گونه تربيتها از بعضی جهتها
خوب بود ، اما اگر تغيير سريع اوضاع بشر را در نظر بگيريم بايد اقرار
كنيم كه هيچ روشی بی معنیتر و غلط تر از اين نيست كه كودك را با اين
فرض پرورش دهيم كه هرگز نبايد از اطاق خارج شود و هميشه بايد نوكر و
كلفت دور او را بگيرند و اگر آن بدبخت فقط يك قدم بر روی زمين بگذارد
و اگر يك پله پايين بيايد ، نيست خواهد شد " .
و هم او میگويد :
" اگر جسم زياد در آسايش باشد ، روح فاسد میشود . كسی كه درد و رنج
را نشناسد ، نه لذت شفقت را میشناسد و نه حلاوت ترحم را . چنين كسی
قلبش از هيچ چيز متأثر نخواهد شد و بدين سبب قابل معاشرت نبوده مانند
ديوی خواهد بود در ميان آدميان " .
فلسفه تكاليف دشوار
عبادتها و تمرينهای مكرر كه در دين مقدس اسلام دستور رسيده نوعی ورزش
روحی است ، نوعی ابتلا و تحمل شدايد است . بعضی از آن عبادتها واقعا
سخت است .
جهاد يكی از آن عبادتهاست ، بديهی است با نازپروردگی و آسايش سازگار
نيست . از پيغمبر ( ص ) نقل شده كه " « من لم يغز و لم يحدث نفسه
بغزو مات علی شعبة من النفاق » " ( 1 ) ( كسی كه برای دين سربازی نكرده
باشد ، يا در قلب خود آرزوی اين كار را نداشته باشد ،
پاورقی :
. 1 سنن نسائی ، ج 6 ، ص 8 ، با اندكی پس و پيش .