" ثأر " يا " ثار " به معنی ميل به مكافات دادن است و به اصطلاح‏
حس انتقامجويی . می‏خواهد بفرمايد در اثر اينكه ظلمی بر ما مردم می‏شود
قهرا روح ما فشرده و آزرده و انتقامجو و " ثائر " می‏شود . همينكه اين‏
حالت در روح ما پيدا شد هر وقت باشد و هر جا باشد و به هر راه باشد اثر
خودش را خواهد كرد ، مثل يك آتش زبانه خواهد كشيد . امروز علمای معرفة
الروح ثابت كرده‏اند كه كينه‏ها و عداوتهايی كه در روح پيدا می‏شود ممكن‏
است موقتا به اعماق روح فرو برود و انسان به حسب شعور ظاهر خود آنها را
فراموش كند و از ياد ببرد ، اما واقعا محو نمی‏شود ، در همان اعماق روح ،
بی خبر از شعور ظاهر و عقل ظاهر ، مشغول فعاليت است كه راهی پيدا كند و
بيرون بيايد . رسول اكرم می‏گويد : خدايا ! اين آتش كه در دل ما هست و
روزی زبانه خواهد كشيد ، ديگری را نسوزد ، اگر می‏خواهد بسوزد همان كس را
بسوزد كه به ما ظلم كرده و سبب اين آتش شده است . اگر بنا بشود انسان‏
با عقل و اراده و شعور ظاهر خود انتقام بگيرد ، انتقام شخصی را از شخصی‏
ديگر نمی‏گيرد ، اگر در بلخ آهنگری گناه كرده باشد در شوشتر سرمسگری را
نمی‏برد ، اما وقتی كه انسان نه به فرمان عقل آزاد بلكه به فرمان آن‏
عقده‏ها و كينه‏های ته نشين شده در اعماق روح بخواهد انتقام بگيرد ، ديگر
اين ملاحظات در كار نيست .
رسول خدا می‏فرمايد : خدايا ! ما را طوری كن كه انتقامها و كينه‏های ما
همان قدر باشد كه دشمن را سركوب كنيم ، در اعماق روح ما در اثر بی‏
عدالتيها و مظلوميتها و ناتوانيها عقده‏ها و " ثأر " ها پيدا نشود كه‏
روح ما طبعا فشرده و آزرده و عاصی و سركش و بدخواه و ظالم بشود ، از ظلم‏
لذت ببرد ، از لگدمال كردن مردم لذت ببرد .