تفريط و اجحاف و مغبونيت و ناهمواری و اختلاف و تفاوت بيشتر باشد ،
برای تزكيه نفس و صفای روح بهتر است ؟ كداميك از اينها ؟ يا شق سومی‏
هست و آن اينكه اوضاع اجتماعی هر جور باشد هيچ تأثيری در اين امور
ندارند و حساب اين امور بكلی جداست .
هيچ عاقلی نخواهد گفت كه هر چه جامعه از لحاظ حق و عدالت آشفته‏تر
باشد ، زمينه برای عقايد پاك و تزكيه نفس و عمل صالح بهتر است .
حداكثر اين است كه كسی بگويد بود و نبود عدالت و محفوظ بودن و نبودن‏
حقوق در اين امور تأثيری ندارد . عقيده بسياری از متدينين ما فعلا شايد
همين باشد كه دو حساب است و ربطی به يكديگر ندارند .
اگر كسی هم اين طور خيال كند بايد به او گفت زهی تصور باطل ، زهی خيال‏
محال ! مطمئنا اوضاع عمومی و بود و نبود عدالت اجتماعی در اعمال مردم و
اخلاق مردم و حتی در افكار و عقايد مردم تأثير دارد . در هر سه مرحله‏
تأثير دارد ، هم مرحله فكر و عقيده ، هم مرحله خلق و ملكات نفسانی ، هم‏
مرحله عمل .

تأثير عدالت اجتماعی در افكار و عقايد

اما در مرحله فكر و عقيده ، ما وقتی كه به ادبيات خودمان مراجعه‏
می‏كنيم و آثار ادبی و انديشه‏های شعرای عاليقدر خودمان را می‏بينيم ،
می‏بينيم كه آنها در عين اينكه حقايق شناس بودند ، به حكمتهايی پی‏
برده‏اند ، افكار لطيفی داشته‏اند ، در عين حال در بعضی موارد ترشحاتی از
مغز و فكر اينها پيدا شده كه باعث تعجب است . مثلا می‏بينيم به مسأله‏
بخت و شانس اهميت فراوان داده‏اند ،