پاورقی : . 1 نهج البلاغة ، خطبه . 3
اين سؤال و جواب و تحليلی كه در جواب فرمود معلوم شد كه به جنبه
اجتماعی مطلب توجه داشته . اين است كه از يك طرف از سخنان علی ( ع )
و از طرف ديگر از عمل او مخصوصا از طرز عملی كه در دوره زعامت و حكومت
خود انجام داد معلوم میشود كه عدالت به صورت يك فلسفه اجتماعی اسلامی
مورد توجه مولای متقيان بوده و آن را ناموس بزرگ اسلامی تلقی میكرده و از
هر چيزی بالاتر میدانسته ، سياستش بر مبنای اين اصل تأسيس شده بود ،
ممكن نبود به خاطر هيچ منظوری و هدفی كوچكترين انحراف و انعطافی از آن
پيدا كند ، و همين امر يگانه چيزی - بلی يگانه چيزی - بود كه مشكلاتی زياد
برايش ايجاد كرد ، و ضمنا همين مطلب يك مفتاح و كليدی است برای يك
نفر مورخ و محقق كه بخواهد حوادث خلافت علی را تحليل كند . علی ( ع )
فوق العاده در اين امر تصلب و تعصب و انعطاف ناپذيری به خرج میداد .
درباره تصلب علی ( ع ) در امر عدالت ، كه از نظر و تعبيری بايد گفت
عدالت و از نظر و تعبيری بايد گفت حقوق بشر ، همين بس كه فلسفه
پذيرفتن خلافت را بعد از عثمان ، به هم خوردن عدالت اجتماعی و منقسم شدن
مردم به دو طبقه سير سير و گرسنه گرسنه ذكر میكند و میفرمايد : " « لولا
حضور الحاضر ، و قيام الحجة بوجود الناصر ، و ما أخذ الله علی العلماء أن
لا يقاروا علی كظة ظالم و لا سغب مظلوم ، لالقيت حبلها علی غاربها ، و
لسقيت آخرها بكأس أولها » " ( 1 ) .
اگر نبود كه عدهای به عنوان يار و ياور به در خانهام آمدند و بر من
اتمام حجت شد ، ديگر اينكه خداوند از دانايان و
پاورقی : . 1 نهج البلاغة ، خطبه . 3 |