دليلهای چهارگانه
اين بود كه علمای عدليه گفتند ادله شرعيه چهار است : قرآن ، سنت ، اجماع - يعنی اتفاق علمای اسلامی با شرايط مخصوص - چهارم عقل ، اما از نظر غير عدليه هيچ معنی ندارد كه عقل از ادله شرعيه شمرده شود و يك پايه از پايههای اجتهاد و استنباط احكام شرعی قرار گيرد . از نظر آنها تعبد محض حكمفرما است .استدلالهای شرمآور
خيلی اسباب تعجب میشود اگر كسی بشنود در اسلام دستهای پيدا شدند كه واقعا مسلمان بودند بلكه خود را از ديگران مسلمانتر و مقدستر میشمردند و خيلی متعبد بودند و خود را صددرصد تابع سنت پيغمبر میدانستند . آن وقت همينها برای به كرسی نشاندن حرفهای خود مبنی بر انكار عدالت الهی ، هم در تكوينيات و هم در تشريعيات ، به استدلال پرداختند . از طرفی نمونهها به خيال خود از بی عدالتيها در خلقت و آفرينش ذكر كردهاند كه شرمآور است . به بيماريها و دردها مثال زدند ، خلقت شيطان را دليل آوردند ، گفتند اگر جريان عالم بر طبق عدالت میبود نمیبايست علی بن ابیطالب كشته شود و بعد جای او را زياد بن ابيه و حجاب بن يوسف بگيرند ، و امثال اين مثالها . اين در قسمت تكوينيات و نظام تكوين . در قسمت تشريعيات و نظام تشريع هم برای اينكه ثابت