معده و لب و زبان و كام همه آب میگويند . اگر هم در آن حال بخوابد آن
را به خواب میبيند ، چون واقعا بدن محتاج به آب است . احتياج روحی و
معنوی انسان كه جزئی از عالم خلقت است نسبت به كل جهان همين طور است
. روح انسان جزئی است از عالم وجود . اگر واقعا خواهش و احتياجی در
وجودش پيدا شود ، دستگاه عظيم خلقت او را مهمل نمی گذارد .
فرق است بين خواندن دعا و دعای واقعی . تا دل انسان با زبان هماهنگی
نداشته باشد دعای واقعی نيست . بايد در دل انسان جدا و واقعا خواست و
طلب پيدا شود ، حقيقتا در وجود انسان احتياج پديد آيد كه :
هر چه روييد از پی محتاج رست
|
تا بيابد طالبی چيزی كه جست
|
هر كه جويا شد بيابد عاقبت
|
مايهاش درد است و اصل مرحمت
|
هر كجا دردی دوا آنجا رود
|
هر كجا فقری نوا آنجا رود
|
هر كجا مشكل جواب آنجا رود
|
هر كجا پستی است آب آنجا رود
|
آب كم جو تشنگی آور به دست
|
تا بجوشد آبت از بالا و پست
|
" « امن يجيب المضطرإذا دعاه و يكشف السوء »" ( 1 ) .
ايمان و اعتماد به استجابت
شرط ديگر دعا ايمان و يقين است ، ايمان به رحمت بی منتهای ذات
احديت ، ايمان به اينكه از ناحيه او هيچ منعی از
پاورقی :
. 1 آيا كيست كه مضطر را هنگام نياز اجابت كند و بدی را از وی دور
سازد ( او بهتر است يا اين بتهای ناتوان ؟ ) ( نمل ، 62 ) .