پاورقی : . 1 اعراف ، 28 - . 29
عدالت و حق و امثال اينها گذاشتهاند .
پس مطابق نظريه اول ، ما به حق و عدالت و مصلحت به عنوان يك امر
واقعی نگاه میكنيم ، اما بنابر نظريه دوم به عنوان يك فرض خيالی .
يك سبب گمراهی مردم جاهليت همين بود كه قوه درك خوبی و بدی از آنها
سلب شده بود و هر قبيح و زشتی را تحت عنوان دين قبول میكردند و نام امر
دينی و شرعی روی آن میگذاشتند . قرآن كريم اين جهت را از آنها انتقاد
میكند و میگويد شما بايد اينقدر بفهميد كه كارهای زشت در ذات خود
زشتاند و ممكن نيست خداوند كار زشتی را تجويز كند و به او دستور دهد .
زشتی يك چيز كافی است برای اينكه شما بفهميد خداوند به آن امر نمیكند .
میفرمايد : " « وإذا فعلوا فاحشة قالوا وجدنا عليها آبائنا و الله أمرنا
بها قلإن الله لا يأمر بالفحشاء أتقولون علی الله ما لا تعلمون قل أمر ربی
بالقسط »" ( 1 ) . يعنی وقتی كه مرتكب فحشاء شوند دو دليل برای كار
خود ذكر میكنند : يكی اينكه سنت آباء و اجدادی است ، ديگر اينكه
میگويند دستور خدا همين است و خدا اجازه داده . به آنها بگو خداوند هرگز
فحشاء را اجازه نمیدهد . خود فحشاء و عفاف حقيقتهايی هستند ، واقعيت
دارند . با امر و نهی خدا فحشاء عفاف نمیشود و عفاف فحشاء نمیشود . خدا
هرگز به فحشاء امر نمیكند . و آن را اجازه نمیدهد . خداوند به عدل و
اعتدال و ميانه روی امر میكند . اين را خودتان بايد بفهميد و تشخيص دهيد
و مقياس قرار دهيد و با اين مقياس ، تشخيص بدهيد كه خداوند به چه چيز
امر میكند و از چه چيز نهی میكند .
پاورقی : . 1 اعراف ، 28 - . 29 |