مفيد به حال مردم باشد ، در علم و فضيلت باشد ، در تقوی و درستی باشد ،
در عقل و فهم و ادراك باشد ، در سعی و عمل و كار و توليد و خدمت باشد .
جايزههاييكه به برندگان اين مسابقهها داده میشود همان حقوقی است كه به
آنها به حسب مقدار كار و به حسب صلاحيت و لياقت و زحمت و استحقاق
تعلق میگيرد . اگر فهميديم كه حقوقی كه به افراد تعلق میگيرد ، در واقع
مثل جايزههايی است كه به شركت كنندگان در مسابقات داده میشود ، مثل
نمرههايی است كه به دانش آموزان بر سر امتحان میدهند ، و اگر فهميديم
كه مورد مسابقه چيست ، تقدم و پيش افتادن در چه قسمتی ملاك است ، در
چه ميدانی اين افراد بايد مسابقه بدهند ، چه درسی را بايد خوب امتحان
بدهند و نمره بگيرند ، مسابقه در كارهايی باشد كه دين آن كارها را خير و
عمل صالح خوانده ، اگر اين دوتا را فهميديم ، خوب میفهميم كه به چه كس
جايزه و نمره بدهيم ، و به چه كس جايزه و نمره ندهيم ، به چه كسی بيشتر
بدهيم ، به چه كسی كمتر .
اينكه در جلسات پيش گفتم حق و تكليف در اسلام دوش به دوش يكديگرند
و از يكديگر جدا نيستند همين است ، ميدان مسابقه همان ميدان وظيفه و
تكليف است ، حقوق همان بهره و نمرههايی است كه متناسب با مسابقه
تكليف و وظيفه ، نصيب اشخاص بايد بشود .
اگر اصل همدوشی حق و تكليف را در اسلام بشناسيم و اين مطلب را درست
درك كنيم كه اينكه میگوييم زندگی مسابقه است ، يعنی مسابقه انجام وظيفه
و تكليف " « و أن ليس للانسانإلا ماسعی »" ، و باز درست درك كنيم كه
نتيجه و جايزه مسابقات همان بهرهمند شدن از حقوق اجتماعی است ، اگر
اينها را خوب درك
|