معنی دار رسول اكرم و ائمه اطهار مورد استفاده قرار نمی‏گيرد ، بلكه‏
وسيله‏ای خواهد بود برای اينكه هر كسی راه توجيهی برای عمل خود پيدا كند و
به دعوت و سخن كسی گوش ندهد و جامعه دچار هرج و مرج گردد .
واقعا هم همچون تعارض و تناقض ظاهری در سيرت ائمه اطهار عليهم السلام‏
ديده می‏شود : می‏بينيم مثلا حضرت امام حسن ( ع ) با معاويه صلح می‏كند و
اما امام حسين ( ع ) قيام می‏كند و تسليم نمی‏شود تا شهيد می‏گردد ، می‏بينيم‏
كه رسول خدا و علی مرتضی در زمان خودشان زاهدانه زندگی می‏كردند و احتراز
داشتند از تنعم و تجمل ، ولی ساير ائمه اين طور نبودند .
پس بايد اين تعارضها را حل كرد و رمز آنها را دريافت .

درس و تعليم نه تعارض

گفتم بايد اين تعارض را حل كرد و رمز آن را دريافت ، بلی بايد رمز آن‏
را دريافت ، واقعا رمز و سری دارد . اين تعارض با ساير تعارضها فرق‏
دارد ، تعارضی نيست كه روات و ناقلان احاديث به وجود آورده باشند و
وظيفه ما آن گونه حل و رفع باشد كه معمولا در تعارض نقلها می‏شود ، بلكه‏
تعارضی است كه خود اسلام به وجود آورده ، يعنی روح زنده و سيال تعليمات‏
اسلامی آن را ايجاب می‏كند . بنابراين اين تعارضها در واقع درس و تعليم‏
است ، نه تعارض و تناقض ، درسی بسيار بزرگ و پرمعنی و آموزنده .
مطلب را در اطراف همان دو مثالی كه عرض كردم توضيح می‏دهم : يكی مثال‏
سختگيری و زندگی زاهدانه در مقابل زندگی