ميان خود چه جور تقسيم كنند ؟ وظيفه بنديها و درجه بنديها كه قهرا بالا و
پايين و عالی و دانی دارد بر چه اساسی صورت گيرد ؟ افراد را روی چه ملاك‏
و مبنايی در اجتماع جا بدهند ؟ بشر از چه راهی وارد شود برای تقسيم كار و
برای درجه‏بندی ؟ آيا بايد قرعه بكشند و با قرعه معين كنند ؟ !
فقط يك راه هست و آن اينكه اكراه و اجباری در كار نباشد ، همه را
آزاد بگذارند و ميدان زندگی شكل ميدان مسابقه بلكه ميدانهای مسابقه را
پيدا كند ، افراد مختلف همه حق شركت در مسابقه را داشته باشند ، هر كسی‏
متناسب با ذوق و استعداد خودش و متناسب با لياقت و فعاليت خودش‏
مقام و شغل و كاری را حيازت كند .

تنازع بقا يا مسابقه بقا

بعضی زندگی را به ميدان جنگ تشبيه می‏كنند ، می‏گويند زندگی تنازع‏
بقاست . تعبير بهتر و كامل‏تر اين است كه بگوييم زندگی مسابقه بقاست .
كلمه تنازع بقا مفهوم جدال و مخاصمه می‏دهد . به زعم بعضی ، زندگی جز جنگ‏
و جدال نيست ، اصل اول در زندگی انسان ، تخاصم و دشمنی است ، تعاونها و
تسالمها به وسيله تنازعها جبرا بر انسان تحميل می‏شود . فعلا مجال بحث‏
درباره اين مطلب نيست ، اجمالا بايد بگوييم مطلب اين طور نيست كه طبع‏
زندگی و لازمه طبيعت زندگی جدال و مخاصمه باشد ، اما لازمه طبيعت زندگی‏
مسابقه بقا هست . زندگی اگر بخواهد بر محور صحيح قرار بگيرد بايد
براساس مسابقه بقا باشد . لازمه مسابقه دو چيز است : آزادی افراد و ديگر
نظم اجتماعی كه جلوی هرج و مرج را بگيرد .