ستمديده تو خدايا در امنيت قرار گيرند ، چنگال ستمگر را قطع كنيم .
چهارم : « و تقام المعطله من حدودك » در اصطلاح امروز وقتی می‏گويند
حدود ، اصطرح فقه است گاهی اصطلاح خاص فقه با اصطلاح حديث متفاوت است‏
و خود فقه هم به اين مطلب توجه دارد امروز وقتی می گوئيم ( حدود ) يعنی‏
قوانين جزائی اسلام ، ولی در اصطلاح خود قرآن يا در اصطلاح پيغمبر اگر گفته‏
می‏شود حدود : « تلك حدود الله فلا تعتدوها »يعنی مطلق مقررات اسلامی اعم‏
از قوانين جزائی يا قوانين غير جزائی در يك جامعه فاسد گاهی حدود الهی ،
قوانين الهی ( جزائی يا غير جزائی ) به حالت تعطيل در می آيد وقتی به‏
حالت تعطيل در آمد ، چون بی حساب وضع نشده است ، نظام اجتماعی در همان‏
قسمت مربوط به آن قانون به حالت نيمه تعطبل در می‏آيد اعم از آنكه آن‏
قانون الهی به طور كلی تعطيل شده باشد يا نه ، به صورت تبعيض در آمده‏
باشد يعنی در مورد بعضی اجرا می‏شود ، در مورد بعضی ديگر اجرا نمی شود ،
قانون قدرتش برای به تله انداختن قوی ، ضعيف است و برای گرفتار كردن‏
ضعيف ، قوی است اين يك مورد از موارد تعطيل حدود الهی است می‏بينيد
علی ( ع ) چقدر حساسيت نشان می‏دهد كه قانون خدا تعطيل بردار نيست ولو
در مورد فرزند خودم می‏شنود كه عبدالله بن عباس پسر عموی عزيز و مورد
احترامش ( كه واقعا هم از جهاتی مرد بزرگی بوده ولی خوب معصوم نبوده ،
اشتباهی كرد ) مرتكب خطايی شده به علی خبر دادند كه ابن عباس پسر عموی‏
بزرگ تو ، دانشمند و عالم تو ، سياستمدار و مورد اعتماد تو از بيت‏
المال تصرفی كرده است ، از آن تصرفاتی كه امروز ( 1 ) اصلا كسی آنها

پاورقی :
1 - [ اشاره به قبل از انقلاب اسلامی است ] .