ارتباطی داشته باشد ، در روح او مستقر میگردد اولين خاصيت و اثر اينگونه
عقائد اينست كه جلو تفكر آزاد انسان را میگيرد و به صورت زنجيری برای
عقل و فكر انسان در میآيد اينگونه عقائد عبارتست از يك سلسله زنجيرهای
اعتيادی و عرفی و تقليدی كه به دست و پای فكر و روح انسان بسته میشود ،
و همان طوری كه يك آدم به زنجير كشيده و به غل بسته شده خودش قادر
نيست آن زنجير را از دست و پای خودش باز بكند ، شخص ديگری لازم است
تا با وسائلی كه در اختيار دارد آن را از دست و پا و گردن او باز بكند ،
ملتهايی هم كه نه از روی تفكر ، عقائدی را پذيرفته اند بلكه از روی يك
نوع عادت ، تقليد ، تلقين و آن عقائد را پيدا كرده اند چون فكر آنها را
به زنجير كشيده است ، نيروی ديگری لازم است كه اين زنجيرها را پاره كند
عرض نمی كنم كه يك زنجير ديگری به دست و پای او بنهد و عرض نمی كنم
كه يك فكر و عقيده ای حتی يك عقيده ای مبتنی بر فكری را به او تحميل
بكند بلكه میگويم كه او را از اين زنجيرها آزاد بكند تا بتواند خودش
آزادانه فكر كند و عقيده ای را بر مبنای تفكر انتخاب بكند اين از
بزرگترين خدمتهايی است كه يك فرد میتواند به بشر بكند يكی از كارهای
انبيا همين بوده است كه اينگونه پايگاههای اعتقادی را خراب بكنند تا
فرد آزاد شده بتواند آزادانه درباره خودش ، سرنوشت و اعتقاد خودش فكر
كند در اين زمينه مثال خيلی زياد است برای اينكه اجمالا بدانيد انسان در
حالی كه در زنجير يك عادت گرفتار است ، اصلا نمی تواند درباره آن فكر
بكند ، يك مثال كوچك برايتان عرض میكنم ، قياس بگيريد .
يكی از معاريف صحابه رسول خدا آمد در مقابل حضرت ايستاد و عرض كرد
يا رسول الله ! من هر چه فكر میكنم ، میبينم
|