مسئلهای به نام بداء ( 1 )
در اسلام مسئلهای وجود دارد بنام بداء . بداء به حسب ظاهر مفهومی دارد كه كمتر انسانها میتوانند قبول كنند كه بداء يك امر درستی است و حتی خيلی بر شيعه اعتراض كردهاند كه شيعه قائل به بداء است . معنی بداء اين است كه در برنامه قضا و قدر الهی تجديد نظر رخ بدهد . مقصود اينست كه در حوادث تاريخی بشر ، خدا برای پيش و پس رفتن تاريخ بشر صورت قطعی معين نكرده است . يعنی اين انسان ! تو خودت مجری قضا و قدر الهی هستی ، اين تو هستی كه تاريخ را میتوانی جلو ببری ، میتوانی عقب ببری ، میتوانی نگه داری ، هيچ جبری ، نه از ناحيه طبيعت ، نه از نظر ابزارهای زندگی و نه از نظر مشيت الهی بر تاريخ حكومت نمیكند . اين يك جور فكر و نظر است . پس تا ما تكامل و مقصد انسانيت را نشناسيم ، نمیتوانيم از تكامل دم بزنيم و بگوئيم بشر رو به پيشرفت است زيرا بلافاصله اين سؤالات مطرح میشود : به كجا ؟ بسوی چه ؟ آيا بسوی نمیدانم كجا ؟ ! اگر بسوی نمیدانم كجا است پس ما چه میگوئيم ؟ راه رسيدن چه راهی است ؟ ما تاريخ را میخوانيم برای اينكه راهگشا بسوی آينده باشد اگر بنا شود كه تاريخ فقط بتواند تا زمان حال ، خودش را معرفی كند ، و نتواند راه را بسوی آينده بگشايد فايده تاريخ چيست ؟ ولیپاورقی : 1 - بداء يعنی ظاهر شدن ، هويدا شدن ، پيدا شدن رای ديگری در كاری يا امری ( فرهنگ عميد ) .