²مؤمنا و لا مشركا ، اما المؤمن فيمنعه الله بايمانه و اما المشرك فيقمعه‏
الله بشركه ، و لكنی اخاف عليكم كل منافق الجنان عالم اللسان ، يقول ما
تعرفون و يفعل ما تنكرون » ( 1 ) .
" پيغمبر به من گفت من بر امتم از مؤمن و مشرك نمی‏ترسم . زيرا مؤمن‏
را خداوند به سبب ايمانش باز می‏دارد و مشرك را به خاطر سركش خوار
می‏كند ، و لكن بر شما از هر منافق دل دانا زبان می‏ترسم كه آنچه را
می‏پسنديد می‏گويد و آنچه را ناشايسته می‏دانيد می‏كند " .
در اينجا رسول الله از ناحيه نفاق و منافق اعلام خطر می‏كند ، زيرا عامه‏
امت بی خبر و ناآگاهند و از ظاهرها فريب می‏خورند ( 2 ) .

پاورقی :
1 - نهج البلاغه ، نامه . 27
2 - و لذا در طول تاريخ اسلام می‏بينيم هر وقت مصلحتی به خاطر مردم و
اصلاح وضع اجتماعی و دينی آنان قيام كرده است و منافع سودجويان و بيداد
گران به مخاطره افتاده است ، آنها بلا فاصله لباس قدس پوشيده‏اند و به‏
تقوی و دين تظاهر كرده‏اند .
مأمون الرشيد ، خليفه عباسی كه عياشيها و اسرافهای او در تاريخ‏
زمامداران معروف و مشهور است ، چون علويان را می‏بيند كه دست به نهضت‏
زده‏اند ، جبه‏اش را وصله می‏زند و با لباس وصله دار در اجتماعات ظاهر
می‏گردد كه ابوحنيفه اسكافی كه از درهم و دينار او نيز استفاده نكرده و
بهره‏ای نبرده است ، مأمون را بر اين كار می‏ستايد و مدح می‏گويد :

مأمون ، آن كز ملوك دولت اسلام
هرگز چون او نديد تازی و دهقان
جبه‏ای از خز بداشت برتن و چندان
سوده و فرسوده گشت بر وی و خلقان
مر ندما را از آن فزود تعجب
كردند از وی سؤال از سبب آن
گفت زشاهان حديث ماند باقی
در عرب و در عجم نه توزی و كتان

>