پاورقی : 1 - سيره ابن هشام ، ج 4 ، ص . 250
بدون اطلاع و اجازه پيشوای مسلمين . از اينرو علی ( ع ) دستور داد حلهها
را از تن خود بكنند و آنها را در جايگاه مخصوص قرار داد كه تحويل پيغمبر
اكرم ( ص ) داده شود و آن حضرت خودشان درباره آنها تصميم بگيرد .
لشكريان علی ( ع ) از اين عمل ناراحت شدند . همينكه به حضور پيغمبر اكرم
( ص ) رسيدند و رسول اكرم ( ص ) احوال آنها را جويا شد از خشونت علی (
ع ) در مورد حلهها شكايت كردند . پيغمبر اكرم ( ص ) آنان را مخاطب
ساخت و گفت :
« يا ايها الناس لا تشكوا عليا فو الله انه لاخشن فی ذات الله من ان
يشكی » ( 1 ) .
" مردم ! از علی شكوه نكنيد كه به خدا سوگند او در راه خدا شديدتر از
اينست كه كسی درباره وی شكايت كند " .
علی در راه خدا از كسی ملاحظه نداشت بلكه اگر به كسی عنايت میورزيد و
از كسی ملاحظه میكرد به خاطر خدا بود . قهرا اين حالت دشمن ساز است و
روحهای پرطمع و پر آرزو را رنجيده میكند و به درد میآورد .
در ميان اصحاب پيغمبر هيچكس مانند علی دوستانی فداكار نداشت ،
همچنانكه هيچكس مانند او دشمنانی اينچنين جسور و خطرناك نداشت . مردی
بود كه حتی بعد از مرگ ، جنازهاش مورد هجوم دشمنان واقع گشت . او خود
از اين جريان آگاه بود و آن را پيش بينی میكرد و لذا وصيت كرد كه قبرش
مخفی باشد و جز
پاورقی : 1 - سيره ابن هشام ، ج 4 ، ص . 250 |