پاورقی : . 1 آل عمران / . 97
منطقی ( به تعبير خود قرآن " حكمت " ارزش و نيرو قائل است . از نظر
قرآن اين امور میتوانند انسان را دگرگون سازند و مسير زندگی او را تغيير
دهند ، شخصيتش را عوض كنند و انقلاب معنوی در او ايجاد نمايند . قرآن
نقش ايدئولوژی و انديشه را محدود نمیداند ، برخلاف ماركسيسم و
ماترياليسم كه نقش راهنمايی و هدايت را محدود به تبديل طبقه فینفسه به
طبقه لنفسه میداند ، يعنی به وارد كردن تضادهای طبقاتی در خودآگاهی ،
همين و بس .
ثانيا : اينكه گفته شد كه مخاطب قرآن " ناس " است و " ناس "
مساوی است با توده محروم ، پس مخاطب اسلام طبقه محروم است و ايدئولوژی
اسلامی ايدئولوژی طبقه محروم است و اسلام پيروان خود را و سربازان خود را
منحصرا از توده محروم میگيرد نيز غلط است . البته مخاطب اسلام " ناس
" است ولی " ناس " يعنی انسانها ، يعنی عموم مردم . هيچ كتاب لغتی
و هيچ عرف عرب زبانی " ناس " را به معنی توده محروم نگرفته و مفهوم
طبقه در آن نگنجانيده است . قرآن میگويد : " « لله علی الناس حج
البيت من استطاع اليه سبيلا » " ( 1 ) يعنی برای خدا بر مردم مستطيع
است كه حج كنند . آيا معنی دارد كه مقصود توده محروم باشد ؟ و همچنين
خطابات " « ياايهاالناس »" كه در قرآن فراوان آمده و در هيچ كدام
مقصود توده محروم نيست و عموم مردم است . عموميت خطابات قرآن نيز از
نظريه فطرت كه در قرآن مطرح است سرچشمه میگيرد .
پاورقی : . 1 آل عمران / . 97 |