نيم استثمار شده . نيم استثمارگر كه مالك توليدات مادی بود قهرا مالك‏
توليدات معنوی هم بود . و با جبر تاريخ كه همان قضا و قدر است در تعبير
مادی‏اش ، قضا و قدری كه خدايش نه در آسمان بلكه در زمين ، خدايش نه‏
مجرد بلكه مادی ، يعنی همان قدرت حاكمی كه نامش زيربنای اقتصادی جامعه‏
و شاه‏فنرش " ابزار توليد ) ] است ، نمی‏توان پنجه در پنجه افكند . پس‏
پيامبران مسؤول ناكامی خود نبوده‏اند .
ولی ضمن اينكه با بيان گذشته ، پيامبران راستين تبرئه می‏شوند ، نظام‏
راستين هستی كه گفته می‏شود نظام " خير " است ، نظام " حق " است ،
خير بر شر غلبه دارد ، تخطئه می‏شود . الهيون كه با ديده خوشبين به نظام‏
می‏نگرند ، ادعا می‏كنند كه نظام هستی نظام راستين است ، نظام حق است ،
نظام خير است ، شر و باطل و ناراستی وجود عرضی و طفيلی و موقت و غير
اصيل دارد ، آن كه محور و مدار نظام هستی يا نظام اجتماعی بشر است ، "
حق " است :
« فأما الزبد فيذهب جفاء و اما ما ينفع الناس فيمكث فی الارض »(1).
و گفته می‏شود در مبارزه حق و باطل ، حق پيروز است :
« بل نقذف بالحق علی الباطل فيدمغه فاذا هو زاهق »( 2 ) .
و گفته می‏شود دست تأييد خداوند پشت سر پيامبران راستين است :

پاورقی :
. 1 رعد / . 17
. 2 انبياء / . 18