باشد ، بصيرت داشته باشد و حقه باز هم نباشد و در نظرهای خودش نار و
نزند ، اما حالا اين كارشناس در خانه خودش مشروب می‏خورد يا فسق ديگر
مرتكب می‏شود به من چه ارتباطی دارد ؟ ! اما ملا و مرجع دينی چطور ؟ آيا
او فقط يك كارشناس است و فقط بايد شرايط يك كارشناس را واجد باشد ،
يعنی علم و فن اين كار را داشته باشد و در كار خودش هم تقلب و دروغ‏
نداشته باشد ، همين كافی است ؟ نه ، او اساسا از هر گناهی بايد پرهيز
داشته باشد ، بايد عادل باشد ، ما فوق عدالت افراد عادی . آن جمله‏ای كه‏
امام فرمودند : « اما من كان من الفقهاء صائنا لنفسه حافظا لدينه ،
مخالفا علی هواه ، مطيعا لامر مولاه فللعوام ان يقلدوه » ( 1 ) ، خود
مجتهدين می‏گويند از اين جمله ، مافوق عدالت فهميده می‏شود . بايد آن‏
مجتهد و مرجع ، بايد آن كسی كه خودش را به تعبير اميرالمؤمنين در ارفع‏
مقامات قرار داده است ، مصدر واردات است ، كسی كه می‏خواهد فروع را بر
اصول تطبيق بكند ، مافوق عدالت را واجد باشد ، نمی‏گويم وحی و الهام ،
اما از حد يك عالم عادی هم بايد بالاتر باشد ، يك صفا و معنويت و
نورانيتی داشته باشد كه همان نورانيت مؤيد او باشد و او را تأييد كند .
تنها دستگاه فكری او مجهز باشد كافی نيست ، دستگاه روحی و معنوی او هم‏
بايد مجهز باشد .
امام صادق عليه‏السلام فرمود : « انا لا نعد الفقيه منكم فقيها حتی يكون‏
محدثا » . به يكی از اصحاب خود فرمود : ما از شما فقيهی را فقيه‏
نمی‏شماريم مگر اينكه محدث باشد يعنی از باطنش با او صحبت شود ، خبر به‏
او بدهند ، يك چيزهايی به او الهام و تلقين شود . راوی تعجب كرد

پاورقی :
. 1 احتجاج طبرسی ، ج 2 ، ص . 263