آن احتياج دارد كه بشر هزار و چهارصد سال پيش به آن احتياج داشت . يك‏
جوان تحصيلكرده اروپا رفته همه چيز خوانده هم می‏تواند اين را در رأس‏
ايدئولوژی خود هدف قرار دهد و زندگی خود را بر پايه آن بنا نهد . و
همچنين ساير تعليماتی كه در دين مقدس اسلام هست . شما دست روی هر
تعليمی از تعليمات دين مقدس اسلام بگذاريد می‏بينيد همين جور است .
تعليماتی كه اسلام فرضا راجع به معاد و معادشناسی دارد همينطور است .
می‏گويد : ای بشر ! تو موجودی هستی كه حقيقت تو ، هويت تو ، ذات تو به‏
گونه‏ای است كه به سوی خدای خودت بازگشت می‏كنی ، تمام اعمالی كه در اين‏
دنيا مرتكب می‏شوی ، مثل خودت كه فانی نخواهی شد فانی نخواهد شد ،
« انا نحن نحيی الموتی و نكتب ما قدموا و آثارهم و كل شی‏ء احصيناه فی‏
امام مبين »( 1 ) ، اين را به عنوان يك حقيقت علمی جهانی ذكر می‏كند ،
« و ان الی ربك المنتهی »( 2 ) « انا لله و اناإليه راجعون »(3) . همه‏
از آن خدا هستيم و همه به سوی خدا بازگشت می‏كنيم ، هر قدمی كه برمی‏داريم‏
و هر لحظه‏ای كه بر ما می‏گذرد به خدا و قيامت نزديك می‏شويم . اين يك‏
حقيقتی نيست كه مخصوص به يك زمان معين باشد . بشر را به اعمال و نيات‏
خودش متوجه می‏كند ، به صفات و ملكات خودش متوجه می‏كند .
اسلام دعوت می‏كند به تفكر . اين تعليم ، يكی از اصول اسلام است . آيا
چه روزی برای بشر خواهد آمد كه در آن فكر نكردن برای او از فكر كردن بهتر
باشد ؟ اسلام دعوت می‏كند به علم : « و لا تقف ما ليس لك به علم » (4).

پاورقی :
. 1 سوره يس ، آيه . 12
. 2 سوره نجم ، آيه . 42
. 3 سوره بقره ، آيه . 156
. 4 سوره اسراء ، آيه . 36