قرآن مثل يك چشمه است كه مرتب بايد از اين چشمه آب كشيد و از آن‏
آب جاری كرد . اميرالمؤمنين علی عليه‏السلام در جمله‏هائی كه در آغاز سخن‏
خواندم اينچنين می‏فرمايد : « و اعلموا ان عباد الله المستحفظين علمه‏
يصونون مصونة » ، بدانيد آن بندگانی كه خداوند آنها را نگهبان علم خود
قرار داده است ، راز خدا را حفظ می‏كنند « و يفجرون عيونه » و چشمه‏های‏
خدا را جاری می‏كنند و آبهای زير زمينی را بيرون می‏كشند ( بعد راجع به خود
آنها بياناتی دارد كه گر چه از بحث ما خارج است ولی برای شما ترجمه‏
می‏كنم ) « يتواصلون بالولاية و يتلاقون بالمحبة » ( در اين دو جمله‏
روابطشان را با يكديگر توضيح می‏دهد ) يعنی آنهائی كه به حقيقت عالم‏
اسلامی هستند ، به حقيقت ، خدا به آنها اجازه می‏دهد مجتهد و عامل « " و
تصير كل فرع الی اصله ) ] » باشند ، اولين خاصيتی كه در آنها هست اينست‏
كه و داد و محبت دارند و ميان آنها تواصل است ، باهم مرتبط و متصل‏
هستند ، از هم جدا نيستند ، روابطشان با يكديگر قطع نيست . « يتواصلون‏
بالولاية » . اگر مقصود از ولايت محبت باشد ، يعنی محبت ، آنها را به هم‏
مربوط كرده است ، و اگر مقصود ولايت الهی باشد ، يعنی ولايت الهی آنها
را به يكديگر پيوند می‏دهد . « يتلاقون بالمحبة » وقتی كه يكديگر را ملاقات‏
می‏كنند ، مثل دو عاشق و معشوق هستند ، يكديگر را جذب می‏كنند ، از ملاقات‏
يكديگر دلكن نمی‏شوند ، نه اينكه سر جلو رفتن و عقب رفتن با يكديگر دعوا
كنند . « و يتساقون بكأس روية » . [ ( تساقی ) ] از ماده [ ( سقی ) ] به‏
معنی سيراب شده است . [ ( تساقی ) ] يعنی جامها را رد و بدل كردن . از
جامهای يكديگر سيراب می‏شوند ، اين به آن می‏گويد من فلان حقيقت را كشف‏
كرده‏ام به تو بگويم ، آن به اين می‏گويد من فلان حقيقت را كشف كرده‏ام به‏
تو بگويم ، اين از نور علم آن استفاده می‏كند و آن از نور علم اين بهره‏
می‏برد ، اين به او می‏تابد و او به