پاورقی : . 1 احتجاج طبرسی ، ج 2 ، ص . 263
باشد ، بصيرت داشته باشد و حقه باز هم نباشد و در نظرهای خودش نار و
نزند ، اما حالا اين كارشناس در خانه خودش مشروب میخورد يا فسق ديگر
مرتكب میشود به من چه ارتباطی دارد ؟ ! اما ملا و مرجع دينی چطور ؟ آيا
او فقط يك كارشناس است و فقط بايد شرايط يك كارشناس را واجد باشد ،
يعنی علم و فن اين كار را داشته باشد و در كار خودش هم تقلب و دروغ
نداشته باشد ، همين كافی است ؟ نه ، او اساسا از هر گناهی بايد پرهيز
داشته باشد ، بايد عادل باشد ، ما فوق عدالت افراد عادی . آن جملهای كه
امام فرمودند : « اما من كان من الفقهاء صائنا لنفسه حافظا لدينه ،
مخالفا علی هواه ، مطيعا لامر مولاه فللعوام ان يقلدوه » ( 1 ) ، خود
مجتهدين میگويند از اين جمله ، مافوق عدالت فهميده میشود . بايد آن
مجتهد و مرجع ، بايد آن كسی كه خودش را به تعبير اميرالمؤمنين در ارفع
مقامات قرار داده است ، مصدر واردات است ، كسی كه میخواهد فروع را بر
اصول تطبيق بكند ، مافوق عدالت را واجد باشد ، نمیگويم وحی و الهام ،
اما از حد يك عالم عادی هم بايد بالاتر باشد ، يك صفا و معنويت و
نورانيتی داشته باشد كه همان نورانيت مؤيد او باشد و او را تأييد كند .
تنها دستگاه فكری او مجهز باشد كافی نيست ، دستگاه روحی و معنوی او هم
بايد مجهز باشد .
امام صادق عليهالسلام فرمود : « انا لا نعد الفقيه منكم فقيها حتی يكون
محدثا » . به يكی از اصحاب خود فرمود : ما از شما فقيهی را فقيه
نمیشماريم مگر اينكه محدث باشد يعنی از باطنش با او صحبت شود ، خبر به
او بدهند ، يك چيزهايی به او الهام و تلقين شود . راوی تعجب كرد
پاورقی : . 1 احتجاج طبرسی ، ج 2 ، ص . 263 |