پاورقی : ( 1 ) ايران در زمان ساسانيان ، صفحه 354 ، و تاريخ اجتماعی ايران ، جلد 2 ، صفحه . 45 ( 2 ) ايران در زمان ساسانيان ، صفحه . 355
( عاريه بدهد ) ، تا اين مرد از خدمات آن زن استفاده كند ، رضايت زن
شرط نبود . در اين صورت شوهر دوم حق دخل و تصرف در اموال زن را نداشت
و فرزندانی كه در اين ازدواج متولد میشدند متعلق به خانواده شوهر اول
بودند و مانند فرزندان او محسوب میشدند . . . اين عمل را از اعمال خير
میدانستند و كمك به يك همدين تنگدست میشمردند ( 1 ) .
كرستن سن میگويد :
يكی از مقررات خاصه فقه ساسانی " ازدواج ابدال " است كه نويسنده
نامه تنسر به شرح آن پرداخته است و تفصيل آن در كتاب " الهند "
بيرونی است كه مستقيما از ترجمه مفقود ابن المقفع گرفته و آن اين است :
" اذا مات الرجل و لم يخلف ولدا ان ينظروا ( فلينظروا ، ظ ) فان
كانت له امراه زوجوها من اقرب عصبته باسمه ، و ان لم يكن له امراه
فابنه المتوفی او ذات قرابته ، فان لم توجد خطبوا علی العصبيه ( العصبه
) من مال المتوفی فما كان من ولد فهو له و من اغفل ذلك و لم يفعل فقد
قتل مالا يحصی من الانفس لانه قطع نسل المتوفی و ذكره الی آخر الدهر ( 2 "
)
خلاصه اين است كه برای اينكه نام خانوادهها محفوظ بماند و اصل مالكيت
خاندانهائی كه حق مالكيت داشتهاند متزلزل نشود و ثروتی كه از آنها باقی
ميماند به دست بيگانه نيفتد ، اگر كسی میمرد و فرزند پسری از او باقی
نميماند و به اصطلاح اجاقش كور ميماند " ازدواج نيابی " بعد از فوتش
انجام میدادند ، قاعده و قانون اين بود كه لزوما زن او را به نزديكترين
خويشاوندانش ولی به نام متوفی ، شوهر دهند و اگر زن ندارد دخترش و يا
يكی از زنان نزديكش را به نام او به نزديكترين خويشاوندانش
پاورقی : ( 1 ) ايران در زمان ساسانيان ، صفحه 354 ، و تاريخ اجتماعی ايران ، جلد 2 ، صفحه . 45 ( 2 ) ايران در زمان ساسانيان ، صفحه . 355 |