است طلوع و شهرت اين استاد مابين سالهای 970 و 990 در بلاد عراق عرب و
خراسان بوده است .
5 - حكيم داودبن عمر انطاكی مصری . تنها در نامه دانشوران از اين مرد
ذكری ديده ايم ، وی از اجلاء فضلاء اطباء و معتبرين حكمای اواخر سده دهم و
اوايل سده يازدهم بوده است ، مطابق آنچه خودش شرح حال خود را املاء كرده‏
در انطاكيه كور مادرزاد متولد شده تا هفت سالگی فلج هم بوده است و در
همان حال مقدمات را آموخته و قرآن را حفظ كرده و هميشه از خداوند شفای‏
خود و توفيق تحصيل مسئلت می‏نموده است ، تا اينكه مسافری از عجم به نام‏
محمد شريف با او برخورد می‏كند و فلج او را معالجه می‏نمايد . و چون هوش‏
و ذكاوت خارق‏العاده او را می‏بيند به او منطق و رياضيات و فلسفه می‏آموزد
. او خود علاقه‏مند به آموختن زبان فارسی می‏شود ولی استاد می‏گويد بهتر است‏
زبان يونانی بياموزی و جز من كسی در اين ديار زبان يونانی نمی‏داند .
داود بعد به قاهره رفته و طبع مردم آن ديار را به علوم عقلی بی‏ميل ديده‏
است ، در آخر عمر مجاور بيت‏الله شده و در سال 1008 درگذشته است .
از حفظ و تسلط داود بر متون فلسفی و طبی از قبيل قانون ، شفا ، اشارات‏
، نجات ، حكمةالمشرقية ، تعليقات ، محاكمات ، مطارحات ، رسائل‏
اخوان‏الصفا كه همواره ملازم اين كتب بوده داستانها آورده‏اند .
داود تأليفاتی داشته از جمله رساله‏ای در ( عشق ) تأليف كرده كه نامه‏
دانشوران به تفصيل آورده است ( 1 ) .

طبقه بيست و يكم

1 - مير محمدباقر داماد . معروفتر از آن است كه نيازمند به معرفی باشد
، پس از حمله مغول ، به عللی كه فعلا بر من روشن نيست ، جز در فارس‏
حوزه علمی قابل

پاورقی :
( 1 ) رجوع شود به نامه دانشوران جلد 9 صفحات 89 - . 204