دارند كه منبع اصلی عرفان اسلامی قرآن و سنت است . با نقل جمله‏هائی از
نيكولسون اين بحث را پايان می‏دهيم . وی می‏گويد :
در قرآن می‏بينيم كه می‏گويد " خدا نور آسمانها و زمين است " ( 1 ) "
او اولين و آخرين می‏باشد " ( 2 ) " هيچ خدائی غير او نيست " ( 3 ) "
همه چيز به غير او نابود می‏شود " ( 4 ) " من در انسان از روح خود دميدم‏
" ( 5 ) " ما انسان را آفريديم و می‏دانيم روحش با او چه می‏گويد ، زيرا
ما از رگ گردن به او نزديكتريم " ( 6 ) " به هر كجا رو كنيد همانجا
خدا است " ( 7 ) " به هر كس خدا روشنی ندهد او به كلی نور نخواهد
داشت " ( 8 ) محققا ريشه و تخم تصوف در اين آيات است و برای صوفيان‏
اولی ، قرآن نه فقط كلمات خدا بود ، بلكه وسيله تقرب به او نيز محسوب‏
می‏شد ، به وسيله عبادت و تعمق در قسمتهای مختلفه قرآن ، مخصوصا آيات‏
مرموزی كه مربوط به عروج ( معراج ) است متصوفه سعی می‏كنند حالت صوفيانه‏
پيغمبر را در خود ايجاد نمايند ( 9 ) .
و هم او می‏گويد :
" اصول وحدت در تصوف ، بيش از همه جا در قرآن ذكر شده و همچنين‏
پيغمبر می‏گويد كه خداوند می‏فرمايد : چون بنده من در اثر عبادت و اعمال‏
نيك ديگر به من نزديك شود من او را دوست خواهم داشت ، بالنتيجه من‏
گوش او

پاورقی :
( 1 ) الله نور السموات و الارض ».
( 2 ) هو الاول و الاخر ».
( 3 ) لا اله الا هو ».
( 4 ) كل من عليها فان ».
( 5 ) و نفخت فيه من روحی ».

( 6 ) انا خلقنا الانسان و نعلم ما توسوس به نفسه و نحن اقرب اليه‏

من حبل الوريد ».
( 7 ) اينما تولوا فثم وجه الله ».
( 8 ) و من لم يجعل الله له نورا فما له من نور ».
( 9 ) كتاب ميراث اسلام ، مجموعه‏ای از مقالات مستشرقين درباره اسلام‏
صفحه . 84