ما فعلا مقتضی نمی‏بينيم در اين باره بحثی بكنيم ، بعدا در بخش خدمات‏
ايران به اسلام اندكی در اين باره بحث خواهيم كرد .

نظام خانوادگی

در دوره ساسانی چيزی كه بيش از همه دستخوش تصرف و ناسخ و منسوخ و
جرح و تعديل موبدان بود " حقوق شخصی " است . مخصوصا احكام نكاح وارث‏
به اندازه ای پيچيده و مبهم بود كه موبدان هر چه می‏خواستند می‏كردند و در
اين زمينه اختياراتی داشتند كه در هيچ شريعتی به روحانيان نداده‏اند ( 1 )
.
تعدد زوجات در دوره ساسانی جاری و معمول بوده است . زردشتيان عصر
اخير درصدد انكار اين اصل هستند ، ولی جای انكار نيست ، همه مورخين‏
نوشته‏اند ، از هرودوت يونانی و استرابون در عصر هخامنشی گرفته تا مورخين‏
عصر حاضر :
هرودوت درباره طبقه اشراف عهد هخامنشی می‏گويد :
هر كدام از آنها چند زن عقدی دارند ولی عده زنان غير عقدی بيشتر است (
2 ) .
استرابون درباره همين طبقه می‏گويد :
آنها زنان زياد می‏گيرند ، و با وجود اين زنان غير عقدی بسيار دارند ( 3
) .
ژوستن ، از مورخان عصر اشكانی ، درباره اشكانيان می‏گويد :
تعداد زنان غير عقدی در ميان آنها و به خصوص در خانواده سلطنتی از

پاورقی :
( 1 ) تاريخ اجتماعی ايران ، جلد 2 ، صفحه . 34
( 2 ) مشيرالدوله ، تاريخ ايران باستان ، جلد ششم ، چاپ جيبی ، صفحه‏
. 1535
( 3 ) همان ماخذ ، صفحه . 1543