واحد در آورده است زندگی مشترك و قانون و حكومت مشترك است نه چيز
ديگر ، از قبيل نژاد و خون و غيره وجه مشترك اين واحدها اينست كه‏
حكومت واحدی آنها را اداره می‏كند ، بعضی از اين ملتها سابقه تاريخی‏
زيادی ندارند ، مولود يك حادثه اجتماعيند مثل بسياری از ملل خاورميانه‏
كه مولود جنگ بين الملل اول و شكست عثمانيهايند .
فعلا در دنيا ملتی وجود ندارد كه از نظر خون و نژاد از ساير ملل جدا
باشد ، مثلا ما ايرانيها كه سابقه تاريخی نيز داريم و از لحاظ حكومت و
قوانين دارای وضع خاصی هستيم ، آيا از لحاظ خون و نژاد از ساير ملل مجاور
جدا هستيم ؟ مثلا ما كه خود را از نژاد آريا و اعراب را از نژاد سامی‏
می‏دانيم آيا واقعا همينطور است ؟ يا ديگر پس از اينهمه اختلاطها و
امتزاجها ، از نژادها اثری باقی نمانده است ؟
حقيقت اينست كه ادعای جدا بودن خونها و نژادها خرافه ای بيش نيست‏
نژاد سامی و آريايی و غيره به صورت جدا و مستقل از يكديگر فقط در گذشته‏
بوده است ، اما حالا آنقدر اختلاط و امتزاج و نقل و انتقال صورت گرفته‏
است كه اثری از نژادهای مستقل باقی نمانده است .
بسياری از مردم امروز ايران كه ايرانی و فارسی زبانند و داعيه ايرانی‏
گری دارند ، يا عربند يا ترك يا مغول ، همچنانكه بسياری از اعراب كه با
حماسه زيادی دم از عربيت می‏زنند از نژاد ايرانی يا ترك يا مغول می‏باشند
، شما اگر همين حالا سفری به مكه و مدينه برويد ، اكثر مردم ساكن آنجا را
می‏بينيد كه در اصل اهل هند يا ايران يا بلخ يا بخارا يا جای ديگری هستند
. شايد بسياری از كسانی كه نژادشان از كوروش و داريوش است الان در
كشورهای عربی ، تعصب شديد عربيت دارند و بالعكس شايد بسياری از اولاد
ابوسفيان‏ها امروز سنگ تعصب ايرانيت به سينه می‏زنند .
چند سال پيش يكی از اساتيد دانشگاه تهران كوشش داشت با دليل اثبات‏
كند كه يزيد بن معاويه يك ايرانی اصيل بوده تا چه رسد به فرزندانش ،
اگر در