پاورقی : ( 1 ) توحيد صدوق ، چاپ مكتبه الصدوق ، صفحه 306 و وسائل الشيعه ، جلد 3 ، صفحه . 46
آنها در يك شب كه مست بود در حال مستی با دختر خويش در آميخت ، مردم
آگاه شدند و شورش كردند و گفتند تو دين ما را فاسد كردی و اكنون لازم
است بر تو حد جاری كنيم . آن پادشاه نيرنگی انديشيد ، به آنها گفت همه
گرد آييد و سخن مرا بشنويد ، اگر ناصواب بود هر تصميمی میخواهيد بگيريد
. مردم جمع شدند و او به آنها گفت : خودتان میدانيد كه در ميان افراد
بشر هيچ كس به پای پدر بزرگ و مادر بزرگ ما آدم و حوا نمیرسد ، همه
گفتند راست است . گفت مگر نه اين است كه اين دو بزرگوار كه صاحب
پسران و دختران شدند ، همانها را با يكديگر زن و شوهر قرار دادند ؟ گفتند
راست میگويی گفت پس معلوم میشود كه ازدواج با محارم از قبيل دختر يا
خواهر مانعی ندارد . مردم با اين بيان قانع شدند و از آن پس اين رسم ،
مشروع تلقی شد و مردم عمل كردند ( 1 ) .
از اين سؤالها و جوابها بر میآيد كه در صدر اسلام زردشتيان زناشويی با
محارم را اجرا میكردند و به همين جهت مورد بحث و پرسش واقع شده است .
فقهای اسلام ، اعم از شيعه و سنی ، و اعم از ايرانی و غير ايرانی ، در
ابواب مختلف فقه اين بحث را به عنوان يك مسئله كه در خارج مصداق دارد
طرح و بحث ميكردهاند ، اين فقهاء غالبا ايرانی بودند و برخی از آنها
مانند ابوحنيفه از دو پشت بالاتر مجوسی بودهاند و اگر چنين سنتی در ميان
زردشتيان رائج نمیبود محال بود كه چنين بحثی در فقه صدر اول اسلام طرح شود
.
شيخ بزرگوار ابوجعفر طوسی در كتاب الخلاف ، جلد دوم ، كتاب الفرائض
مسئلههای 119 تا 123 ، مسائل مربوط به ميراث مجوسی را خصوصا آنگاه كه از
دو جهت ملاك ارث در او باشد ، يعنی مثلا وارث هم مادر متوفی باشد و هم
خواهر پدری او ، طرح كرده است و جواب داده است و نظريات ساير فقهای
اسلام را نيز منعكس كرده است .
پاورقی : ( 1 ) توحيد صدوق ، چاپ مكتبه الصدوق ، صفحه 306 و وسائل الشيعه ، جلد 3 ، صفحه . 46 |