پاورقی : ( 1 ) شبلی نعمان ، رساله كتابخانه اسكندريه ، صفحات 16 - 18.
شما میباشد ، البته آنچه برای شما مفيد میباشد ما را به آن كاری نيست
ولی چيزهائی كه چندان محل حاجت شما نيست خواهش میكنم كه آنها را به
خود ما واگذار كنيد كه استحقاق ما به آنها بيشتر میباشد . عمرو پرسيد كه
آنها چيستند ؟ در جواب گفت : كتب حكمت و فلسفه میباشند كه در
كتابخانه دولتی ذخيره شده اند .
عمرو اظهار داشت كه من در اين باب بايد از خليفه ( عمر ) دستور
بخواهم والا از خودم نميتوانم قبلا اقدامی كنم . چنانكه عين واقعه را به
خليفه اطلاع داده و كسب تكليف نمود ، در جواب نوشت : اگر اين كتابها
موافق با قرآن میباشند هيچ ضرورتی به آنها نيست و اگر مخالف با قرآنند
تمام آنها را بر باد ده .
بعد از وصول اين جواب عمرو شروع به انهدام كتابخانه نموده مقرر داشت
كه بين حماميهای اسكندريه كتابها را تقسيم كردند و از اين رو در مدت شش
ماه تمام كتب را سوزانيده بر باد داد . و آنچه واقع شده بدون استعجاب
قبول نما " ( 1 ) .
متاسفانه با اين توصيه و خواهش جناب ابوالفرج ( اگر واقعا اين قضيه
را او خود آورده باشد ) و يا استدعای جناب پروفسور پوكوك ، اين افسانه
، نه با استعجاب و نه بدون استعجاب قابل قبول نيست . گذشته از آنچه در
نقد سخن عبداللطيف گفتيم كه يك روايت تاريخی بدون ذكر سند و ماخذ و
مدرك به هيچ وجه قابل قبول نيست . به ويژه كه بعد از ششصد سال اين نقل
بی سند و بی ماخذ مطرح شود و قبلا احدی از آن ولو بدون سند و ماخذ ذكری
نكرده است ، و به علاوه گفتيم از نظر محققان اين مطلب به ثبوت رسيده كه
اساسا در موقع فتح اسكندريه به دست مسلمين از كتابخانه چيزی باقی نمانده
بود و موضوع از اصل منتفی بوده است ، دلايل و قرائن ديگری عليه اين
گزارش وجود دارد :
پاورقی : ( 1 ) شبلی نعمان ، رساله كتابخانه اسكندريه ، صفحات 16 - 18. |