پاورقی : ( 1 ) سوره انعام ، آيه . 103
نقش خدا ( اهورامزدا ) با همان ريش و عصا و يال و كوپال به عنوان يك
آرم ملی بر روی تابلو بسياری از مؤسسات زردشتی در عصر حاضر به چشم
میخورد و نشانهای از انحطاط فكری دوره ساسانی است . زردشتيان از يكطرف
مدعی خداشناسی و توحيداند و " اهورامزدا " را همان " الله " مسلمين
كه « لا تدركه الابصار و هو يدرك الابصار و هو اللطيف الخبير »( 1 ) است
. معرفی میكنند و از طرف ديگر شكل و شمايل برايش میكشند و تاج و ريش و
عصا برايش میسازند و او را به صورت يك بت نمايش میدهند .
حقيقه مايه شرمساری ايران و ايرانيان است كه با اينكه چهارده قرن است
به عاليترين مفاهيم توحيدی نائل شدهاند و نغزترين گفتارها را به نثر و
نظم در اين زمينه انشاء كردهاند ، خدای مجسم و شاخ و بالدار برايش بكشند
و بعد هم اصرار كنند كه اين را به عنوان يك آرم ملی بپذير . اگر اين
انحطاط نيست پس انحطاط چيست ؟ و اگر اين بت پرستی نيست پس بت
پرستی در دنيا معنی ندارد .
چنانكه میدانيم ايرانيان مسلمان آنجا كه تعبيرات اسلامی را به لغت
فارسی ترجمه كردهاند ، كلمه ( الله ) را به كلمه " خدا " ترجمه كردند
كه ظاهرا مخفف " خود آی " است يعنی نا آفريده شده ، ايرانيان مسلمان
كلمه " الله " را هرگز " اهورا مزدا " ترجمه نكردند . بدين جهت كه
كلمه اهورامزدا در ميان زرتشتيان آن قدر مفهوم تجسم پيدا كرده بود كه آن
فرزانگان شايسته نديدند آن را ترجمه كلمه " الله " قرار دهند .
چنانكه میدانيم يكی از مفاهيم مذهبی در دوره ساسانی كه ظاهرا مولود
سياست ساسانی است ( فرايزدی ) است ، در ابتدا به نظر میرسد كه اين
مفهوم يك مفهوم معنوی و مجرد است ، ولی اندكی مطالعه روشن میكند كه اين
مفهوم نيز جنبه مادی و جسمانی دارد .
پاورقی : ( 1 ) سوره انعام ، آيه . 103 |