پيمان با يكی از قبائل عرب داشته‏اند نيز اطلاق ميشده است . بهر حال ابن‏
النديم عده‏ای را با قيد " مولی " نام ميبرد و بعضی را تصريح می‏كند كه‏
از بلاد ايران بوده‏اند .
از جمله : واقدی مورخ معروف متوفا 207 ، ابوالقاسم حمادبن سابور ديلمی‏
متوفا در 156 ، ابوجنادبن واصل الكوفی ، ابوالفضل محمدبن احمدبن‏
عبدالحميد الكاتب ، علان شعوبی كلينی رازی و غير اينها .
البته نبايد مبالغه يا غفلت كرد و پنداشت كه ادبيات عرب از لغت و
نحو و صرف و بلاغت و تاريخ و غيره يكسره بدست ايرانيان تدوين يافته‏
است . در ميان ادبای عربی از اقوام ديگر نيز كه تبرز فوق‏العاده داشته‏اند
يافت ميشود كه برخی عرب و برخی اندلسی ، و برخی مصری ، و برخی شامی و
برخی كرد يا ترك يا رومی بوده اند ما در گذشته اشاره‏ای به اين مطلب‏
كرده و برای احتراز از تطويل بيشتر از ذكر آنها خودداری ميكنيم .
در ميان كتب ادبی عربی چهار كتاب است كه از اركان ادبيات عرب‏
بشمار ميرود : ادب الكاتب ابن قتيبه دينوری ، الكامل مبرد ، البيان‏
والتبيين جاحظ نوادر ابوعلی قالی .
از مؤلفان چهارگانه اين چهار كتاب تنها ابن قتيبه ايرانی است . مبرد
، عرب ازدی است . و جاحظ عرب كنانی است . و ابوعلی قالی ، ديار بكری‏
است .
احمد امين درضحی الاسلام از كتاب المزهر نقل می‏كند كه در قرن دوم هجری‏
سه نفر پديد آمدند كه پيشوای ديگران در شعر و لغت عرب و علوم عرب به‏
شمار ميروند . پيش از آنها و نه بعد از آنها مانندی برای ايشان نيامده‏
است ، همه هر چه دارند از اين سه نفر دارند :
1 - ابوزيد انصاری خزرجی متوفا . 215
2 - اصمعی اديب لغوی معروف متوفا در حدود . 215
3 - ابوعبيده معمربن المثنی متوفا در حدود . 210