اسلام در كشمير
مورخين مسلمان نوشتهاند كه تا سال 715 هجری مردم كشمير متدين به دين اسلام نبودند در اين قرن يك نفر ايرانی كه لباس قلندران پوشيده بود وارد كشمير شد و در اين ناحيه شروع به فعاليت كرد . از آنجا كه مردم هندوستان و كشمير به قلندران و درويشان علاقه خاصی دارند دور او را گرفتند و هر روز بر اعتبار او افزوده میشد . در تاريخ " فرشته " آمده كه : نام اين شخص شاه ميرزا بوده است . اين مرد در زمان سيه ديو كه حاكم كشمير بود وارد " سری نگر " شد ، و نوكری اين راجه را پذيرفت شاه ميرزا اندك اندك در اين مرد نفوذ كرد و راهی برای خود باز نمود . پس از چندی سيه ديوفوت كرد و فرزندش رنجن زمامدار شد و شاه ميرزا را وزير و مشاور خود قرار داد در اين هنگام ميرزا قدرتی به هم زد و فرزندانش ادعای استقلال كردند . بعد از مدتی اين راجه نيز فوت كرد و زنش حكومت را به دست گرفت شاه ميرزا و فرزندانش با وی بنای ناسازگاری گذاشتند . او ناگزير شد شاه ميرزا را به شوهری قبول كند و او را در كارهايش دخالت دهد . بعد از اين قضيه زن مسلمان شد و شاه ميرزا خود را سلطان كشمير خواند و دستور داد به نام وی خطبه بخوانند و خود را شمسالدين خطاب كرد . اين مرد دين اسلام را در كشمير رواج داد و در تبليغ و ارشاد مردم كوشيد و بعد از مدتی اكثر سكنه كشمير مسلمان شدند . يكی از كسانی كه در كشمير به اسلام خدمت كرده است ، مير سيدعلی همدانی بوده . اين مرد بزرگ كه از مفاخر اسلامی است هزارها شاگرد در كشمير تربيت كرد كه هر كدام برای خود استاد شدند . مقام سيدعلی همدانی هنوز در كشمير محترم است و مردم آنجا را زيارت میكنند و در روزهای عاشورا هنگامی كه دستجات عزاداران از آنجا عبور میكنند پرچمهای