بودهاند و در اجتماع مسلمانان محترم میزيسته اند و سپس آن دين را ترك
كردهاند .
میگويند : سامان ، جد اعلای سامانيان كه از احفاد سلاطين ساسانی است و
خود از بزرگان بلخ بوده است در حدود قرن دوم ، و جد اعلای خاندان قابوس
كه آنها نيز حكومت و فرمانروايی يافتند در قرن سوم ، و مهيار ديلمی شاعر
زبر دست و معروف ايرانی در اواخر قرن چهارم هجری به دين اسلام گرويدند .
مردم طبرستان و قسمتهای شمالی ايران تا سيصد سال پس از هجرت هنوز دين
جديد را نشناخته بودند و با دولت خلفا به دشمنی بر میخاستند . بيشتر
مردم كرمان در تمام مدت خلافت امويها زردشتی ماندند و در روزگار استخری
( صاحب كتاب المسالك و الممالك ) زردشتيان فارس اكثريت را تشكيل
میدادهاند . مقدسی صاحب كتاب احسن التقاسيم نيز كه از مورخان و جغرافی
نويسان بزرگ جهان اسلام است و خود به ايران مسافرت كرده است در صفحه
39 و 420 و 429 كتاب خود از زردشتيان فارس و نفوذ بسيار آنها و احترام
آنها نزد مسلمانان كه از ساير اهل ذمه محترمتر بوده اند ياد كرده است .
بنا به گفته اين مورخ در جشنهای زردشتيان در آن وقت همه بازارهای شهر
را آئين می بسته اند و در عيدهای نوروز و مهرگان مردم شهر در سرور و شادی
با ايشان هماهنگ میشده اند . مقدسی در صفحه 323 احسن التقاسيم راجع به
مذهب اهل خراسان میگويد : " در آنجا يهودی بسيار است و مسيحی كم و
اصنافی از مجوس در آنجا هستند " . مسعودی مورخ اسلامی متوفی در نيمه اول
قرن چهارم كه او نيز به ايران مسافرت كرده است و با اينكه ايرانی نيست
به تاريخ ايران و آثار ايران علاقه خاصی نشان میدهد ، در كتاب " التنبيه
و الاشراف " صفحه 91 و 92 از خاندان محترمی از مردم اصطخر نام میبرد كه
كتاب تاريخ جامعی از دوره ساسانيان در دست داشته اند و مسعودی از آن
كتاب استفاده كرده است . مسعودی حتی نام موبد زمان خود را میبرد ،
معلوم میشود موبد زردشتيان به اعتبار عده فراوان زردشتی شخصيت ممتازی به
شمار میآمده است .
|