كار ، مورد ملامت و دشنام قرار ميدادند و آنها را بدين سبب زنازاده‏
می‏خواندند ، اما ائمه اطهار مسلمانان را از اين بدگويی منع می‏كردند تحت‏
اين عنوان كه اين عمل در قانون آنها مجاز است و هر قومی نكاحی دارند و
اگر مطابق شريعت خود ازدواج كنند فرزندانشان زنازاده محسوب نمی‏شوند ( 1
) .
و هم در روايات باب حدود آمده است كه در حضور امام صادق عليه السلام‏
شخصی از شخص ديگر پرسيد كه با آن مردی كه از او طلبكار بودی چه كردی ؟
آن مرد گفت او يك ولدالزنائی است . امام سخت بر آشفت كه اين چه سخنی‏
بود ؟ آن شخص گفت قربانت گردم او مجوسی است و مادرش دختر پدرش است‏
و لهذا هم مادرش است و هم خواهرش پس قطعا ولدالزناست . امام فرمود :
مگر نه اين است كه در دين آنها اين عمل جايز است و او به دين خود عمل‏
كرده است ؟ پس تو حق نداری او را ولدالزنا بخوانی ( 2 ) .
صدوق در توحيد ، روايتی نقل می‏كند و همان روايت در وسائل الشيعه‏
ابواب النكاح آمده است كه روزی از روزها علی عليه السلام از مردم تقاضا
می‏كرد تا زنده است فرصت را مغتنم شمرده مشكلات خويش را بپرسند و اين‏
جمله را تكرار می‏كرد : " « سلونی قبل ان تفقدونی » " يكی از سؤال‏
كنندگان اشعث بن قيس كندی بود ، اين مرد نسبت به ايرانيان نظر خوشی‏
نداشت و ما مجادله او را با علی عليه السلام درباره ايرانيان در صفحات‏
پيش نقل كرديم اين مرد از علی سؤال كرد : چرا با مجوس مانند اهل كتاب‏
معامله می‏كنيد و از آنها جزيه می‏گيريد و حال آنكه آنها كتاب آسمانی‏
ندارند .
علی عليه السلام فرمود آنها كتابی داشته‏اند ، خداوند پيامبری در ميان‏
آنها مبعوث فرمود و در شريعت آن پيامبر ازدواج با محارم جايز نبود ،
يكی از پادشاهان

پاورقی :
( 1 ) وسائل الشيعه ، چاپ اميربهادر ، جلد 3 ، ابواب مواريث ، صفحه‏
. 368
( 2 ) وسائل الشيعه ، چاپ اميربهادر ، ابواب الحدود ، صفحه 439.