بودند و بين سال 148 تا 191 در " كركوك " فعلی آثاری از وجود آنها
هست ، اگر چه هنوز در ايران مذهب مسيح تشكيلات رسمی به خود نداده بود
ولی مسيحيت توجه بسياری از ايرانيان خصوصا شخص مانی را به خود جلب كرد
( 1 ) .
ايضا در همان كتاب تحت عنوان : " دين مسيح در ايران عهد ساسانی "
می‏نويسد :
در بيزانس امپراطور و دربار و تمام جامعه مسيحی بودند . در ايران‏
گذشته از اينكه عملا قدرت در دست زردشتيان بود ، اصولا از ابتدای عهد
ساسانی دولت هم از دين زردشت كه دين رسمی بود حمايت می‏كرد عدم تعصب‏
درباره مسيحيان از ابتدای ظهور دين مسيح به وجود نيامده بود . در زمان‏
شاپور دوم كه از نظر سياسی با كنستانتين دشمنی داشت ، وضع مسيحيان ايران‏
بسيار سخت بود . . . در ابتدای مسيحيان به شدت مورد آزار قرار گرفتند
بدون محاكمه يا بعد از محاكمه مختصری آنها را به شهادت می‏رساندند يا به‏
طريق بسيار شديدی عذاب می‏دادند . شرح شكنجه شهدای مسيحی به زبان شامی به‏
دست ما رسيده و نشان می‏دهد چگونه اين مسيحيان كه امروز نام آنها را
فراموش كرده‏ايم با قدرت و شجاعت شهيد شده‏اند ، ولی به زودی مقامات‏
رسمی به اين مطلب پی بردند كه اين مسيحيان پر تجربه از اتباع مناطق فرعی‏
و خارجيهای نافرمان كه هر ساعت خيانت می‏كردند نبودند ، بلكه از
ايرانيان حقيقی بودند كه در زمان سابق از طرفداران جدی مذهب زرتشت‏
محسوب می‏شدند و بعضی از آنها از اشخاص بسيار برجسته و مشهور بودند كه‏
در ميهن پرستی آنها شكی نبود ، فقط در حفظ عقيده خود بسيار ثابت قدم‏
بودند . از آن به بعد قوای انتظامی تصميم گرفت

پاورقی :
( 1 ) تمدن ايرانی به قلم جمعی از خاورشناسان صفحه . 28