داشت نهاد . ملك دانشمند نزد ملوك اسلام كس فرستاد و آنان را به‏
مقابله بالشكر كفر تشويق كرد و " قلج ارسلان " را وعده داد كه اگر
پيروزی دست داد صد هزار دينار به او رساند و " ابلستان " بدووا گذارد
. قلج ارسلان با ديگر ملوك آن جوانب جهت اهميت دين و حمايت اسلام به‏
اتفاق جمعيت كرده و عزم غزای كفار نمودند . باری تعالی نصرت ارزانی‏
داشت و " ارميانوس " بعد از محاربت و مقاتلت بسيار منهزم شد و از
كفار اندك قومی خلاص يافتند ملك دانشمند صدهزار درم به قلج ارسلان‏
فرستاد و در تسليم " ابلستان " متوقف شد و چون قلج ارسلان اين نوع سخن‏
استماع كرد صدهزار درم را باز پس فرستاد و گفت :
من برای حمايت اسلام آمدم با حرب ، مرا به درم و دينار او احتياجی‏
نيست ( 1 ) .
در همان كتاب راجع به فعاليتهای نظامی مسلمين در هند می‏نويسد :
در سال 43 هجری برای اولين بار عبدالله‏بن سوار عبدی كه از جانب‏
عبدالله بن عامربن كريز مامور مرز " سند " بود به سرزمينهای آن ناحيه‏
حمله برد . در سال 44 مهلب بن ابی‏صفره بدانجا حمله برد و در سال 89 هجری‏
محمدبن قاسم در جنگی پادشاه سند را بكشت و با كشته شدن او سرزمين هند به‏
تصرف مسلمانان درآمد . اما انتشار اسلام در معظم شبه قاره هند نيز به‏
وسيله ايرانيان بود .
در اينجا باز به سندی تاريخی مراجعه می‏كنيم . جرفادقانی در آغاز كار
ناصرالدين سبكتكين نويسد :
" پس روی به جهاد كفار و قمع اعدای دين آورد و ناحيت هندوستان كه‏
مسكن دشمنان اسلام و معبد اوثان و اصنام بود دارالغز و ساخت " .

پاورقی :
( 1 ) هزاره شيخ طوسی ، صفحه 176 - . 178