مورد ادعای ما است اين است كه دين زردشتی مقارن ظهور اسلام صد در صد
ثنوی بوده و به هيچ وجه با آيين توحيد سازگار نبوده است ، و اين روش تا
نيم قرن اخير ادامه داشته است .
در اينجا لازم است كه ما بحث خود را در سه قسمت دنبال كنيم :
1 - عقايد آريايی قبل از ظهور زردشت چه بوده و چه وضعی داشته است ؟
2 - زردشت چه اصلاحاتی كرد و چه تحولاتی به وجود آورد ؟
3 - دين زردشت در عصرهای بعد تا ظهور اسلام دستخوش چه تحولات و
انحرافاتی شد ؟

عقايد آريايی قبل از زردشت

1 - اما قسمت اول : عقايد طوائف آريا در ادوار قديم بر نوعی طبيعت‏
پرستی ثنوی مبتنی بوده است ، يعنی اين طوائف در آغاز كار عوامل طبيعت‏
را اعم از عوامل مفيد و سودبخش يا عوامل مضر و زيانبخش ، می‏پرستيده‏اند
، مثلا آب ، خاك ، آتش ، باران و غيره از يك طرف و رعد ، برق ، صاعقه‏
، جانوران زيانكار از طرف ديگر مورد پرستش واقع می‏شده‏اند ، عوامل مفيد
برای اينكه نظرشان جلب شود و خيری برسانند پرستش می‏شده‏اند ، و عوامل بد
برای اينكه از شر آنها در امان باشند . در اين دوره اين طوائف ، گويی‏
برای خود عوامل طبيعی روح و شعور و ادراك و احساسات قائل بوده‏اند . به‏
هر حال عوامل طبيعی كه مورد پرستش بوده‏اند در اين دوره دو دسته بوده‏اند
: عوامل نيك و عوامل بد . عوامل نيك به داعی رجا و عوامل بد به داعی‏
خوف پرستش می‏شده‏اند در حقيقت از همان آغاز به نوعی دو گانگی ميان‏
خدايان قائل بوده‏اند و به دو گونه آنها را می‏پرستيده‏اند .
در دوره بعد برای هر يك از اين انواع مفيد يا مضر ، خدايان و ارباب‏
انواعی قائل بوده‏اند و به جای موجودات طبيعی خدايان و ارباب انواع مورد
پرستش قرار می‏گرفته‏اند : خدای آتش ، خدای باد ، خدای باران ، خدای رعد
، خدای صاعقه و غيره . . . در اين دوره خود خدايان كه به صورت ارواح و
اشباح تصور می‏شده‏اند ، به