پاورقی : ( 1 ) تاريخ تمدن اسلام و عرب ، چاپ چهارم ، صفحه . 552 ( 2 ) تاريخ ادبيات مستر براون ، جلد اول ، صفحه . 303
نبود ، تدريجی بود . و مخصوصا بيشتر در دوره استقلال و قدرت ايرانيان در
مقابل اعراب صورت گرفت .
اين بحث از اين جهت دلكش است كه از طرفی اسلام از يك امتياز خاص
برخوردار است كه هيچ آيينی مانند آن اين اندازه نتوانسته است روح مردم
مغلوب را تحت تاثير و نفوذ معنوی خود قرار دهد .
گوستاولوبون در تاريخ تمدن اسلام و عرب میگويد :
شريعت و آيين اسلام در اقوامی كه آن را قبول نموده تأثيری به سزا
بخشيده است . در دنيا خيلی كمتر مذهبی پيدا شده كه به قدر اسلام در قلوب
پيروانش نفوذ و اقتدار داشته بلكه غير از اسلام شايد مذهبی يافت نشود كه
تا اين قدر حكومت و اقتدارش دوام كرده باشد ، چه ، قرآن كه مركز اصلی
است اثرش در تمام افعال و عادات مسلمين از كلی و جزئی ظاهر و آشكار
میباشد " ( 1 ) .
و از طرف ديگر مردم ايران در ميان همه مللی كه اسلام را پذيرفتند از
يك امتياز خاص برخوردارند و آن اينكه هيچ ملتی مانند ايران به اين
سهولت نظام فكری پيشين خود را رها نكرد و آنچنان با جديت و عشق و علاقه
در دل خود را به روی افكار و عقائد دين جديد باز نكرد و به قول " دوزی
" مستشرق معروف :
مهمترين قومی كه تغيير مذهب داد ايرانيان بودند ، زيرا آنها اسلام را
نيرومند و استوار نمودند نه عرب ( 2 ) .
عليهذا بايد نظام فكری و يا نظامات فكری حاكم بر جامعه آن روز ايران
را مورد بررسی قرار دهيم و با نظامات فكری و اعتقادی اسلام مقايسه كنيم
تا معلوم شود اسلام از نظر نظامات فكری چه چيز از ايران گرفت و چه چيز
به ايران داد ؟
پاورقی : ( 1 ) تاريخ تمدن اسلام و عرب ، چاپ چهارم ، صفحه . 552 ( 2 ) تاريخ ادبيات مستر براون ، جلد اول ، صفحه . 303 |