كتابسوزی ايران و مصر

از جمله مسائلی كه لازم است در روابط اسلام و ايران مطرح شود مسئله‏
كتابسوزی در ايران وسيله مسلمين فاتح ايران است . در حدود نيم قرن است‏
كه بطور جدی روی اين مسئله تبليغ می‏شود تا آنجا كه آنچنان مسلم فرض‏
ميشود كه در كتب دبستانی و دبيرستانی و دانشگاهی و بالاخره در كتب درسی‏
كه جز مسائل قطعی در آنها نبايد مطرح گردد و از وارد كردن مسائل مشكوك‏
در اذهان ساده دانش آموزان و دانشجويان بايد خودداری شود ، نيز مرتب از
آن ياد ميشود . اگر اين حادثه ، واقعيت تاريخی داشته باشد و مسلمين‏
كتابخانه يا كتابخانه‏های ايران يا مصر را به آتش كشيده باشند جای اين‏
هست كه گفته شود اسلام ماهيتی ويرانگر داشته نه سازنده ، حداقل بايد گفته‏
شود كه اسلام هر چند سازنده تمدن و فرهنگی بوده است اما ويرانگر تمدنها و
فرهنگهايی هم بوده است . پس در برابر خدماتی كه به ايران كرده زيانهائی‏
هم وارد كرده است و اگر از نظری " موهبت " بوده از نظر ديگر " فاجعه‏
" بوده است .
در اطراف اين مسئله كه واقعا در ايران كتابخانه‏ها بوده و تاسيسات‏
علمی از قبيل دبستان و دبيرستان و دانشگاه وجود داشته و همه بدست‏
مسلمانان فاتح به باد رفته است ، آن اندازه گفته و نوشته‏اند كه برای‏
برخی از افراد ايرانی كه خود اجتهادی در اين باب ندارند كم كم به صورت‏
يك اصل مسلم در آمده است .
چند سال پيش يك شماره از مجله " تندرست " كه صرفا يك مجله پزشكی‏
است به دستم رسيد . در آنجا خلاصه سخنرانی يكی از پزشكان بنام