در روزگاری كه مسلمانان با دولت ساسانی می‏جنگيدند كشور ايران با همه‏
اغتشاشات و از هم پاشيدگيهائی كه داشت از نظر نظامی بسيار نيرومند بود
.
ايران آنروز با مقايسه مسلمانان آنروز طرف نسبت نبود . در آن زمان دو
قدرت درجه اول بر جهان حكومت می‏كرد : ايران و روم . ساير كشورها يا
تحت الحمايه آنها بودند يا باج گزار آنها .
ايرانيان آنروز چه از نظر سرباز و اسلحه و وسائل جنگی و چه از نظر
كثرت جمعيت ، و چه از نظر آذوقه و تجهيزات و امكانات ديگر ، برتری‏
فوق العاده ای نسبت به مسلمانان داشتند .
اعراب مسلمان حتی با فنون جنگی آنروز در سطحی كه ايرانيان و روميان‏
آشنا بودند ، آشنا نبودند اعراب فنون جنگی را به طور كامل نمی‏دانستند
لهذا احدی در آن زمان نمی توانست آن شكست عظيم ايران را به دست اعراب‏
مسلمان پيش بينی كند .
در اينجا ممكن است گفته شود كه علت پيروزی مسلمانان شور ايمانی و
هدفهای روشن و ايمان و اعتقاد آنها به رسالت تاريخی شان و اطمينان كامل‏
به پيروزی و بالاخره ايمان و اعتقاد محكم آنان نسبت به خدا و روز جزا بود
.
البته در اينكه اين حقيقت در اين پيروزی خيلی دخيل بوده است حرفی‏
نيست ، فداكاريها و جانبازيهای آنان و سخنانی كه از آنان در آن اوقات‏
باقی مانده نشان می‏دهد كه ايمان آنان به خدا و قيامت و صدق رسالت نبی‏
اكرم و رسالت تاريخی خودشان كامل بوده است ، معتقد بوده اند جز خدا را
نبايد پرستش كرد و مللی را كه غير خدا را به هر شكل و هر صورت پرستش‏
می‏كنند بايد نجات داد ، برای خود رسالتی قائل بوده اند كه توحيد الهی و
عدل اجتماعی را برقرار كنند ، طبقات مظلوم را از چنگ طبقات ستمگر رها
سازند .
سخنانی كه در مواقع مختلف در مقام تشريح هدفهای خود گفته اند نشان‏