رد نوشته‏اند ، تنها اينگروه كه همان اسماعيليانند و تاريخ خود آنها را "
ملاحده " می‏خواند چهره " الحاد " به رازی در تاريخ داده‏اند و ديگران را
هم تا حدی تحت تأثير قرار داده‏اند اخيرا " ملاحده " عصر ما به نحوی‏
ديگر در تأييد ملاحده اسماعيلی چهره الحادی به رازی می‏دهند ، ولی نه‏
بمنظور بلاتوجيه ساختن رازی بلكه بمنظور توجيه كردن خودشان .
مطلبی ديگر كه بايد ناگفته نماند اينست كه رازی عليرغم نبوغ و تخصص‏
در طب ، در انديشه‏های فلسفی توانا نبوده است . می‏توان به ابن سينا حق‏
داد كه در پاسخ به پرسشهای ابوريحان بيرونی ، رازی را المتكلف الفضولی‏
المتكلم بمالا يعنيه می‏خواند .
2 - ابوالحسين شهيد بن الحسين البلخی . هم حكيم بود و هم شاعر ، به‏
عربی و فارسی شعر می‏سروده و از قديمترين شاعران زبان فارسی به شمار می‏آيد
. ابن النديم گوئی شهيد بلخی را درست نمی‏شناخته است . زيرا او را تحت‏
عنوان " رجل يعرف بشهيدبن الحسين و يكنی اباالحسن " ( 1 ) ياد می‏كند .
بعد جمله‏ای دارد كه ظاهر اينست می‏خواهد بگويد وی شاگرد ابوزيد بلخی بوده‏
است ، اگر چه تاكنون نديده‏ايم كسی اين احتمال را در گفته ابن النديم‏
داده باشد . ابن النديم می‏گويد اين مرد ( شهيد ) كتابها تصنيف كرده و
بين او و رازی مناظراتی بوده است .
شهيد هم نظريه رازی را در مسأله " لذت " كه در كتب فلسفه مثل اسفار
و غيره مطرح است رد كرده است و هم نظريه معروف او را درباب قدمای‏
خمسه . شهيد در سال 325 درگذشته است .
3 - ابواحمد حسين بن ابوالحسين اسحاق بن ابراهيم بن زيدبن كاتب معروف‏
به " ابن كرنيب " از فضلای متكلمين اسلامی و از حكمای طبيعی ( در مقابل‏
حكماء رياضی ) بوده است ، برعكس برادرش ابوالحسين بن كرنيب و
برادرزاده‏اش ابوالعلاء بن ابی الحسين كه اهل رياضيات بوده‏اند و ابن‏
النديم نام آنها را در رديف

پاورقی :
( 1 ) الفهرست صفحه . 430