پاورقی : ( 1 ) ايران در زمان ساسانيان ، صفحه 163 - . 164
موجود بوده ، يا لااقل ترجمه پهلوی آنها به انضمام تفسير معروف به " زند
" را در دست داشتهاند . مسلما صعوبت زندگانی مادی كه در آن تاريخ
گريبانگير زردشتيان شده بود مجال نمیداد كه نسلا بعد نسل اين مجموعه بزرگ
مقدس را رونويس كنند . و از اينجا پی میبريم كه چرا نسكهای حقوقی و
نظائر آن در طاق نسيان مانده است ، زيرا كه در آن زمان دولت زردشتی
وجود نداشت و نسكهای حقوقی بيفايده و خالی از اهميت و اعتبار مینمود .
اما چرا نسكهايی را كه شامل علم مبدا و معاد و تكوين و ساير علوم اساسی
بود حفظ نكردند ؟ قرائنی در دست داريم كه از روی آن میتوان گفت شريعت
زردشتی در قرن نخستين تسلط عرب تا حدی اصلاح شده و تغيير پيدا كرده است
و زردشتيان خود مايل بودهاند كه بعضی از افسانهها و اساطير عامی و بعضی
از اعتقاداتی را كه در فصول اوستا ثبت شده حذف كنند ( 1 ) .
كريستن سن افسانه خلقت را طبق مندرجات اوستای ساسانی چنين نقل میكند
:
. . . عمر دنيا بالغ بر 12000 سال است ، در سه هزار سال نخستين عالم ،
او هرمزد ( يا عالم روشنی ) و اهريمن ( يا عالم تاريكی ) در جوار يكديگر
آرام میزيستهاند اين دو عالم از سه جانب نامتناهی بوده ، فقط از جانب
چهارم به يكديگر محدود میشدهاند . دنيای روشن در بالا و عالم ظلمانی در
زير قرار داشته و هوا فاصله آنها بوده است مخلوقات اورمزد در اين سه
هزار سال در حال امكانی بودند ، سپس اهريمن نور را ديده در صدد نابود
كردنش بر آمد . او هرمزد كه از آينده آگاهی داشت مصافی به مدت نه هزار
سال با وی طرح افكند ، اهريمن كه
پاورقی : ( 1 ) ايران در زمان ساسانيان ، صفحه 163 - . 164 |