يك عمر و شناساندنش كتابی بسيار قطور می‏خواهد . خودش گزارش زندگی خود
را تا حدود سی و پنجسالگی كه به گرگان آمده به تقاضای يكی از شاگردان‏
املاء كرده است و شاگرد معروفش ابوعبيد جوزجانی ، بعد آنرا تكميل و تا
آخرين روز زندگيش گزارش كرده است . از اين گزارشها می‏توان تا حدی‏
زندگی عادی و علمی و سياسی او را به دست آورد . زندگی ناآرام و
پرماجرائی داشته و عمری نسبتا كوتاه ، با اين عمر كوتاه و اين زندگی‏
پرماجرا اين همه معلومات و خلق اين همه آثار حقيقتا حيرت‏انگيز است .
عجيب اينست كه با اينكه ابن ابی اصيبعه و ابن القفطی هر دو متن اين‏
دو گزارش را بدون اختلاف ضبط كرده‏اند ، جمله آخر را كه مدت عمر شيخ‏
است به اختلاف ضبط كرده‏اند .
بنابر نقل ابن ابی اصيبعه عمر شيخ 54 سال و بنابر نقل ابن القفطی 58
سال بوده است . بعضی ديگر ( نامه دانشوران ) از روی بعض قرائن احتمال‏
می‏دهند كه عمر شيخ 63 سال بوده است .
نكته‏ای كه لازم است گوشزد شود اينست كه شخصيت بوعلی همه حكمای اسلامی‏
پيش از او را تحت‏الشعاع قرار داد ، بعد از بوعلی چه در طب و چه در
فلسفه كتابهای او محور بحث و تدفيق و تحشيه و شرح بود .
نكته ديگر اينكه قبل از بوعلی ، بغداد مركز طب و فلسفه بود ، بوعلی به‏
بغداد نرفت ، پدرش بلخی و مادرش بخارائی است ، نيمه اول عمرش در آن‏
حدود گذشته است . به عللی به سوی خراسان و گرگان رهسپار شد و در چند شهر
توقفهای كوتاهی كرد .
عاقبت در اصفهان و همدان و بيشتر در همدان رحل اقامت افكند ، صيت‏
شهرتش طالبان علم و حكمت را از هر سو به سوی او می‏كشيد ، شاگردان زيادی‏
تربيت كرد . شخصيت بوعلی در زمان حياتش و شهرت كتابهايش بعد از
خودش كه