مبدأ و معاد و روح و نفس را پذيرفته باشد و منكر نبوات و شرايع باشد ؟
! به علاوه او كتابی دارد " فی آثار الامام الفاضل المعصوم " ( 1 ) كه به‏
احتمال قوی بر طبق مذاق شيعه در امامت نوشته است . و كتابی دارد به نام‏
" النقض علی الكيال فی الامامة " ( 2 ) و كتابی به نام " كتاب الامام‏
والمأموم المحقين " ( 3 ) و همه می‏رساند كه انديشه امامت فكر او را
مشغول می‏داشته است ، بديهی است كسی كه منكر شرايع و نبوات باشد درباره‏
امامت حساسيتی ندارد .
بعيد نيست همچنانكه بعضی گفته‏اند ( 4 ) رازی تا حدودی طرز تفكر شيعی‏
امامی داشته است و همه مفكرانی كه اينگونه طرز تفكر داشته‏اند از طرف‏
دشمنان شيعه اماميه متهم به كفر وزندقه می‏شدند .
گذشته از همه اينها استدلالی كه از رازی در انكار نبوت نقل شده آنقدر
سست و ضعيف است كه از مفكری مانند رازی بسيار بعيد است . از قبيل‏
اينكه اگر می‏بايست مردم هدايت شوند چرا همه مردم پيامبر نيستند ؟ !
آنچه می‏توان گفت اينست كه رازی اشتباهات و انحرافاتی داشته است .
ولی نه در حد انكار نبوات و شرايع ، دشمنان او كه سخنان او را نقل‏
كرده‏اند به او چنين چهره‏ای داده‏اند و اصل سخن رازی هم كه در دست نيست .
ما در عصر خود كتابهائی ديده‏ايم كه خالی از اشتباهات و انحرافاتی نيستند
، ولی مخالفان آن كتابها چنان چهره‏ای به آن كتابها داده‏اند كه اگر كسی‏
اصل آن كتابها را نديده باشد باور نمی‏كند كه اين رسالات و مقالات در رد
چنان كتابی باشد .
رازی دو دسته مخالف داشته است : مخالفانی كه بر آراء فلسفی او رد
نوشته‏اند مانند فارابی و شهيد بلخی و ابن هيثم و بعضی ديگر ، و مخالفانی‏
كه بر آراء مذهبی او

پاورقی :
( 1 ) عيون الانباءج 2 صفحه . 359
( 2 - 3 ) عيون الانباءج 2 صفحه 358 - . 359
( 4 ) فلاسفه شيعه .