بود . گويند ابومسلم در مجلس منصور آنگاه كه مورد عتاب قرار گرفت ، از
خدمات خويش در راه استقرار خلافت عباسی سخن راند و كوشش كرد با
يادآوری خدمات خود منصور را رام كند ، منصور پاسخ داد كه اگر كنيزی بر
اين امر دعوت می‏كرد موفق می‏شد ، و اگر تو به نيروی خودت می‏خواستی قيام‏
كنی از عهده يك نفر هم برنمی‏آمدی .
هر چند در بيان منصور اندكی مبالغه است ، اما حقيقت است و به همين‏
دليل منصور توانست ابومسلم را در اوج عزت و قدرتش بكشد و آب هم از
آب تكان نخورد .
عباسيان با تحريك احساسات اسلامی ايرانيان قيام را رهبری كردند و آنجا
هم كه با قرائت آيه " « اذن للذين يقاتلون بانهم ظلموا »" مظالم‏
امويان را بر می‏شمردند بيشتر از مظلوميت آل محمد سخن می‏گفتند تا
مظلوميتهای خود ايرانيان .
در سال 129 روز عيد فطر كه سياه جامگان علنا در بلاد ماوراءالنهر قيام‏
كردند ، قيام خويش را ضمن خطبه نماز عيد اعلام كردند و نماز عيد را مردی‏
به نام سليمان بن كثير كه خود عرب است و ظاهرا از دعاه عباسيان است‏
خواند . شعار اين قوم كه هدف آنها را مشخص می‏كرد آيه كريمه :
" « يا ايها الناس انا خلقناكم من ذكر و انثی و جعلناكم شعوبا و
قبائل لتعارفوا ان اكرمكم عند الله اتقاكم »" بود . و به مناسبت كلمه‏
" شعوبا " كه در اين آيه كريمه آمده است و بنا به گفته مفسرين اشاره‏
به مردمی است كه اجتماعات‏شان رنگ قبيله‏ای ندارد ، ايرانيان كه طرفدار
تسويه و مخالف تبعيض بودند " شعوبيه " ناميده شدند .
اين نوع عكس‏العمل در مقابل آن انحراف عربی ، صد درصد اسلامی و نشانه‏
صميميت ايرانيان نسبت به اسلام بود . اگر ايرانيان نسبت به اسلام‏
صميميت