پاورقی : ( 1 ) ايران در زمان ساسانيان ، صفحه . 466 ( 2 ) همان كتاب ، صفحه . 510
همراه داشت كه نسبت به اوهام و خرافات نصاری ميلی حاصل كرده بود و
مؤيد او در اين عقائد زنی عيسوی " شيرين " نام بود كه سوگلی حرم او
گرديد ( 1 ) .
بعضی ادعا كرده اند كه خسرو پرويز كيش زردشتی را رها كرده و رسما به
كيش مسيحی در آمده است . ولی كريستن سن میگويد :
محققا قول اوتيكيوس كه گويد خسرو پرويز آيين نصاری گرفت اصلی ندارد ،
ولی روابط اين پادشاه با قيصر " موريكيوس " كه او را در گرفتن تاج و
تخت ياری كرد و مزاوجت او با شاهزاده خانم رومی موسوم به " ماريا " و
نفوذ محبوبه او " شيرين " كه كيش عيسوی داشت او را وادار كرد كه لااقل
ظاهرا نسبت به رعايای عيسوی خود نظر مرحمتی داشته باشد . اما شخص خسرو
هم ممكن است بعضی از خرافات عيسويان را بر موهومات سابق خود افزوده
باشد . . ( 2 ) .
كريستن سن سپس از قدرت يافتن دو فرقه مسيحی : يعقوبی و نسطوری در
دربار خسرو پرويز و كشمكشهای آنها با يكديگر و مسيحی شدن برخی از سرداران
ايرانی از قبيل " مهران گشنسپ " كه نسطوريان او را غسل تعميد دادند و
به نام " گيورگيس " ناميدند و همچنين چند تن ديگر از اين قبيل ، ياد
میكند .
كريستن سن میگويد :
مهران گشنسپ ، چون به دين مسيح گرويد خود را به بيابان كشيد تا در
آنجا حقايق دين جديد را از رهبانان تعليم بگيرد ، روزی از خواهر خود
پرسيد كه بعد از انتقال من به كيش نصاری در دربار
پاورقی : ( 1 ) ايران در زمان ساسانيان ، صفحه . 466 ( 2 ) همان كتاب ، صفحه . 510 |