كه تأييد می‏كند استاد رازی همان ابوزيد بلخی است ( 1 ) .
ابوزيد در سال 243 يا 244 متولد شد و از شاگرد خود رازی كه در 251
متولد شده است 7 يا 8 سال بزرگتر بوده است و البته اين بعيد نيست ،
خصوصا با توجه به اينكه رازی در بزرگسالی به تحصيل اشتغال پيدا كرده است‏
. ابوزيد 9 سال هم بعد از شاگرد خود زنده بوده است . استاد ديگر رازی‏
ابوالعباس ايرانشهری است كه قبلا نام برديم و اطلاع درستی از او در دست‏
نيست .
رازی عقايد فلسفی خاص دارد ، به فلسفه ارسطوئی زمان خويش تسليم نبوده‏
است ، درباب تركيب جسم قائل به " اجزاء ذره‏ای " بوده است . عقيده‏
خاصی درباب قدمای خمسه داشته است كه معروف است و كم و بيش در كتب‏
فلسفه مطرح است . عقايد فلسفی رازی را درباب قدمای خمسه ، فارابی ،
ابوالحسين شهيد بلخی ، علی بن رضوان مصری ، ابن الهيثم بصری رد كرده‏اند .
در فهرست كتب رازی ، كتابی " فی النبوات " آمده كه ديگران به طعن‏
و استهزاء نام او را " نقض الاديان " نهاده‏اند و كتاب ديگری بنام "
فی حيل المتنبئين " و ديگران به طعن نام او را " مخاريق الانبياء "
گذاشته‏اند . اين كتابها در دست نيست ، ولی متكلمين اسماعيلی از قبيل‏
ابوحاتم رازی و ناصر خسرو ( و شايد منقول از ابوحاتم ) در كتب خود به‏
نقل قول از رازی مطالبی آورده مبنی بر اينكه او منكر نبوات بوده است .
هر چند ابوحاتم نام رازی را نبرده است و از او با كلمه " ملحد " ياد
كرده است ولی مسلم است كه منظور او محمدبن زكريای رازی است .
نظر باينكه آن كتب در دست نيست ، نمی‏توان اظهار نظر قطعی كرد ، ولی‏
از مجموع قرائن می‏توان بدست آورد كه رازی منكر نبوات نبوده و با "
متنبئين " ( مدعيان دروغی نبوت ) در ستيزه بوده است ، مباحثات رازی‏
با ابوحاتم

پاورقی :
( 1 ) شرح حال و آثار و افكار رازی ، به قلم دكتر مهدی محقق در مقدمه‏
ترجمه السيره الفلسفية رازی ص . 7