اولين پادشاه مسلمان غوری كه به هندوستان لشكر كشيد و دهلی را فتح كرد
و آنجا را پايتخت قرار داد . سلطان محمد سام غوری بود . از زمان اين
سلطان ( آغاز قرن هفتم ) كه دهلی پايتخت اسلامی شد و تا هنگامی كه
انگليس بر آن تسلط يافت پايتخت سلاطين مسلمان بود . غوريان در هند مصدر
خدمات مهمی شدند و در عصر آنان علما و دانشمندان زيادی از ايران به هند
رفتند و در آنجا متوطن شدند . در حقيقت تبليغات اسلامی در هند از زمان
غوريان شروع گرديد و مدارس و مساجد رونق پيدا كرد .
يكی از علمای بزرگ ايران كه در اين زمان به هند رفت ، خواجه
معينالدين چشتی است . وی در هند بسيار خدمت كرده است و شاگردان زيادی
دارد كه هر كدام پس از وی در آن منطقه رياست دينی و مذهبی يافتند .
مكتب خواجه معينالدين هنوز پس از گذشته صدها سال پابرجاست و قبرش در
" اجمير " بسيار مورد احترام و تجليل است .
تيموريان
ظهيرالدين " محمدبابر " كه از احفادامير تيمور بود به هندوستان لشكر
كشيد و دهلی را مركز خود قرار داد . پس از وی گروهی از فرزندانش تا
مدت چهار قرن بر هندوستان حكومت راندند . روابط تيموريان هند و
پادشاهان صفويه بسيار حسنه بود و در اين زمان جماعت زيادی از ايران به
هند رفتند . در عصر تيموريان تمام مناصب حكومتی و مذهبی در دست
ايرانيان بود هزاران شاعر ، عارف ، فقيه مجتهد ، از ايران به هندوستان
رهسپار شدند ، و در آنجا به تبليغات اسلامی پرداختند .
يكی از افراد بزرگی كه در زمان جهانگير در هند مصدر خدمات زيادی شد
اعتمادالدوله " ميرزا غياث بك " است . وی در خراسان زندگی میكرد و
از طرف شاه طهماسب فرمانروای مرو بود . شاه طهماسب بروی خشم گرفت و
اموال او را مصادره كرد ، او ناگزير راه هندوستان را پيش گرفت و در
آگره به دربار