در كافی می‏نويسد : رسول خدا روزی پس از اداء نماز صبح چشمش افتاد به‏
جوانی رنگ پريده كه چشمانش در كاسه سرش فرو رفته و تنش نحيف شده بود
در حالی كه از خود بی‏خود بود و تعادل خود را نمی‏توانست حفظ كند . پرسيد
( كيف اصبحت ؟ ) حالت چگونه است ؟ گفت " « اصبحت موقنا » " در
حال يقين به سر می‏برم . فرمود علامت يقينت چيست ؟ عرض كرد يقين من‏
است كه مرا در اندوه فرو برده و شبهای مرا بيدار ( در شب زنده‏داری ) و
روزهای مرا تشنه ( در حال روزه ) قرار داده است و مرا از دنيا و مافيها
جداساخته تا آنجا كه گوئی عرش پروردگار را می‏بينم كه برای رسيدن به‏
حساب مردم نصب شده است و مردم همه محشور شده‏اند و من در ميان آنها
هستم . گوئی هم‏اكنون اهل بهشت را در بهشت ، متنعم و اهل دوزخ را در
دوزخ ، معذب می‏بينم ، گوئی هم‏اكنون با اين گوشها آواز حركت آتش جهنم‏
را می‏شنوم . رسول اكرم به اصحاب خود رو كرد و فرمود اين شخص بنده‏ای‏
است كه خداوند قلب او را به نور ايمان منور گردانيده است . آنگاه به‏
جوان فرمود : حالت خود را حفظ كن كه از تو سلب نشود . جوان گفت دعا كن‏
خداوند مرا شهادت روزی فرمايد . طولی نكشيد كه غزوه‏ای پيش آمد و جوان‏
شركت كرد و شهيد شد .
زندگی و حالات و كلمات و مناجاتهای رسول اكرم سرشار از شور و هيجان‏
معنوی و الهی و مملو از اشارات عرفانی است . دعاهای رسول اكرم فراوان‏
مورد استشهاد و استناد عرفا قرار گرفته است .
اميرالمؤمنين علی عليه‏السلام كه اكثريت قريب به اتفاق اهل عرفان و
تصوف سلسله‏های خود را به ايشان می‏رسانند ، كلماتش الهام‏بخش معنويت و
معرفت است . متأسفانه فعلا مجالی ولو برای ذكر نمونه نيست .
دعاهای اسلامی ، مخصوصا دعاهای شيعی گنجينه‏ای از معارف است : از قبيل‏
دعای كميل ، دعای ابوحمزه ، مناجات شعبانيه ، دعاهای صحيفه سجاديه .
عاليترين انديشه‏های معنوی در اين دعاها است .