به قلم آقای مظهرالدين صديقی دانشيار و رئيس دائره تاريخ اسلامی دانشگاه‏
سند حيدرآباد در پاكستان چنين می‏نويسد :
عربها مدتها قبل از ظهور اسلام با هند جنوبی روابط تجارتی داشتند ، و
پس از ظهور پيامبر اكرم نيز تجارت آنها از طريق دريا توأم با فعاليتهای‏
تبليغاتی همچنان ادامه داشت . در فاصله سال پنجاه تا اواخر قرن اول هجری‏
كه هند دچار آشوبهای سياسی و منازعات مذهبی بود ، عربهای تازه مسلمان‏
فرصت را غنيمت شمرده بدان سرزمين مهاجرت كردند و در سواحل مالابار رحل‏
اقامت افكندند . سادگی آيين و وضوح عقائد اسلامی تاثير عميقی در افكار
هندوان كرد ، و در اندك زمانی ، يعنی در همان مدت بيست و پنج سال اول‏
، گروه كثيری از آنان حتی سلطان مالابار نيز به دين جديد گرويدند اگر چه‏
تجارت عربها با هند از طريق دريا انجام می‏گرفت ولی ديانت اسلام بيشتر
از راه خشكی يعنی ممالك ايران و آسيای مركزی بدان خطه راه يافت .
ايضا می‏نويسد :
صوفيان بيش از علمای مذهبی محبوبيت داشتند زيرا از دخالت در امور
سياسی اجتناب می‏نمودند و حال آنكه علما گاه گاهی محدوديتهايی در كار
سلاطين ايجاد می‏كردند . فرمانروايان دهلی عموما مريد و هوادار صوفيه بودند
. سالار مسعود غازی و شيخ اسماعيل دو صوفی مشهوری كه در قرن پنجم هجری به‏
هندوستان آمدند علی رغم حكام غير مسلمان آن عصر هزاران نفر از هندوان را
مسلمان كردند . صوفی بزرگ ديگری به نام معين‏الدين كه در سمرقند تولد
يافته و كمی قبل از سلسله غوری به هند آمده بود ، طريقه صوفيان چشتيه را
در آن سامان بنيان نهاد كه امروز نيز اين طريقه يكی از بزرگترين طريقه‏های‏
تصوف در پاكستان و هند