كارنامه اسلام در ايران
مطالعه صفحات گذشته نشان داد : آنگاه كه اسلام عزيز به كشور محبوب ما قدم گذاشت ، كشور ما در چه وضع و چه شرائط و احوال به سر میبرد ؟ اسلام از ايران چه گرفت و به ايران چه داد ؟ به آنچه از مطالب گذشته به حافظه سپردهايد مروری بكنيد ، میبينيد اولين چيزی كه اسلام از ايران گرفت ، تشتت افكار و عقائد مذهبی بود و به جای آن وحدت عقيده بر قرار گرديد . اين كار برای اولين بار بوسيله اسلام در اين مرز و بوم صورت گرفت . مردم شرق و غرب و شمال و جنوب اين كشور كه برخی سامی و برخی آريايی بودند و زبانها و عقايد گوناگون داشتند و تا آن وقت رابط ميان آنها فقط زور و حكومت بود ، برای اولين بار به يك فلسفه گرويدند . فكر واحد ، آرمان واحد ، ايده آل واحد پيدا كردند ، احساسات برادری ميان آنها پيدا شد ، هر چند اين كار به تدريج در طول چهار قرن انجام گرفت ، ولی سرانجام صورت گرفت و از آنوقت تاكنون در حدود 98 درصد اين مردم چنينند . رژيم موبدی با اينكه تقريبا مساوی همين مدت بر ايران حكومت كرد و همواره میكوشيد وحدت عقيده بر اساس زردشتی گری ايجاد كند ، موفق نشد . ولی اسلام با آنكه حكومت و سيطره سياسی عرب پس از دو قرن از اين كشور رخت بربست ، به حكم جاذبه معنوی و نيروی اقناعی كه در محتوای خود اين دين است در ايران و چندين كشور ديگر اين توفيق را حاصل كرد . اسلام جلو نفوذ و توسعه مسيحيت را در ايران و در مشرق زمين به طور عموم گرفت . ما نمیتوانيم به طور قطع بگوييم اگر ايران و مشرق زمين مسيحی شده بود چه میشد ، ولی میتوانيم حدس نزديك به يقين بزنيم كه بر سر اين كشور همان