پاورقی : ( 1 ) تاريخ اجتماعی ايران ، جلد دوم ، صفحه . 19
جانشين خود را اختيار نكرده و وليعهد نداشتهاند . زيرا اگر پس از مرگشان
" موبدان موبد " به پادشاهی وی تن در نمیداد به سلطنت نمیرسيد در تمام
اين دوره پادشاهان همه دست نشانده " موبدان موبد " بودند و هر يك از
ايشان كه فرمانبردار نبود دچار مخالفت موبدان میشد و او را بد نام
میكردند ، چنانكه يزدگرد دوم كه با ترسايان بدرفتاری نكرد و به دستور
موبدان به كشتار ايشان تن در نداد او را " بزهكار " و " بزهگر "
ناميدند و همين كلمه است كه تازيان " اثيم " ترجمه كردند و وی پس از
هشت سال پادشاهی ناچار شد مانند پدران خود با ترسايان ايران بدرفتاری
كند ( 1 ) .
ايضا میگويد :
در ارمنستان كه از زمان تشكيل دولت " ماد " چه در دوره هخامنشی و چه
در دوره اشكانی و ساسانی هميشه از ايالات مسلم ايران بوده و مدتهای مديد
شاهزادگان اشكانی در آنجا پادشاهی كردهاند ، ساسانيان سياست خشنی پيش
گرفته بودند و به زور شمشير میخواستند دين زرتشتی را در آنجا رواج دهند .
ارمنيان در نتيجه همين خونريزيها قرنها پايداری و لجاجت كرده نخست در
مذهب بت پرستی خود پا فشرده و سپس در حدود سال 302 ميلادی اندك اندك
بنای گرويدن به دين عيسوی را گذاشتند و طريقه مخصوصی اختيار كردند كه به
كليسای ارمنی معروف است ، و در نتيجه همين اختلاف مذهبی در تمام دوره
ساسانيان كشمكش بر سر ارمنستان در ميان ايران و روم باقی بود ، و اين
اختلاف نيز نه تنها ايران را در برابر امپراتوران رم و بيزنتيه يا
بوزنتيه ( بيزانس ) و رومية الصغری يا روم غربی و شرقی ضعيف میكرد ،
بلكه كار بيگانگان ديگر و از آن جمله تازيانی
پاورقی : ( 1 ) تاريخ اجتماعی ايران ، جلد دوم ، صفحه . 19 |