پاورقی : ( 1 ) مزديسنا و ادب پارسی ، صفحه 53 - . 54
است . و چنانكه میدانيم تا كمتر از نيم قرن پيش زردشتيان ايران و
هندوستان مردگان خويش را دفن نمیكردند ، آنها را در بالای برجی ( برج
خاموشان ) میگذاشتند كه طيور آنها را بخورند . از نيم قرن پيش به اين
طرف در اثر ممانعت دولتهای هند و ايران به لحاظ حفظ الصحه عمومی و در
اثر بيداری و روشنفكر شدن خود زردشتيان تدريجا اين كار غدغن شد . شنيدهام
هنوز در يزد آن برجهای مخصوص كه مردهها را بر روی آنها مینهادهاند موجود
است .
آقای دكتر معين در اين زمينه میگويد :
در آيين مزدايی بسياری از معتقدات دين بودايی هندی منعكس است ، عامل
اساسی در اينجا آتش است ، آتش در محراب زبانه میكشد و با هدايای
دائمی از خاموشی آن جلوگيری میشود . . . با اين حال شيوه ستايش در دين
ايرانی بيشتر آشكار است و درست به همين دليل از سوزاندن و دفن مردگان
خودداری میشود ، زيرا عقيده بر آن است كه نعش مردگان آتش و زمين را كه
پاكيزهاند ملوث خواهد ساخت از اين رو نعش مردگان را به دشتها برده و
طی تشريفات خاصی در هوای آزاد قرار میدهند " ( 1 ) .
معلوم میشود در آيين مزدايی به پاك و طاهر بودن آب و خاك و آتش
توجه شده است و اما به پاك كنندگی و مطهر بودن اين عناصر توجه نشده
است .
كريستن سن میگويد :
آگاتياس صريحا میگويد كه به دخمه نهادن مردگان از عادات ايرانيان عهد
ساسانی بود ، هيون تسانگ ، زوار بودايی چينی فقط اجمالا تذكر میدهد كه
ايرانيان غالبا اجساد مردگان خود را رها میكردند ( بيل ، 2 ، ص 278 )
اينوسترانتزف رسالهای در باب رفتار ايرانيان قديم با مردگان
پاورقی : ( 1 ) مزديسنا و ادب پارسی ، صفحه 53 - . 54 |