پاورقی : ( 1 ) همان مدرك ، صفحه . 357 ( 2 ) همان مدرك ، صفحات 355 - . 357
شوهر دهند و اگر نبود زن بيگانه ای را با مال او جهيزيه داده و به نيابت
از او به يكی از خويشاوندان نزديكش شوهر دهند . پسری كه از اين "
ازدواج نيابی " پديد میآيد قانونا پسر متوفی محسوب و وارث او شمرده
میشود ، و كسی كه از ادای اين تكليف غفلت ورزد سبب قتل نفوس زيادی
شده ، زيرا نسل متوفی را قطع كرده و نام او را تا ابد به فراموشی سپرده
است .
در باب ارث مقرر بود كه زن ممتاز و پسرانش يكسان ارث ببرند ، به
دختران شوهر نكرده نصف سهم میدادند . چاكر زن و فرزندان او حق ارث
نداشتند ، ولی پدر میتوانست قبلا چيزی از دارايی خود را به آنان ببخشد يا
وصيت كند كه پس از مرگ به آنان بدهند ( 1 ) .
كريستن سن شرح مفصلی درباره رسم " پسر خواندگی " كه از اهتمام فوق
العاده آن دوره به جلوگيری از متلاشی شدن نام خانوادهها سرچشمه میگيرد نقل
میكند ( 2 ) ما برای اجتناب از اطاله بيشتر سخن از ذكر آنها خودداری
میكنيم .
ملاك و محور مقررات خانوادگی دو چيز بوده و همه مقررات برای حفظ آن
دو بوده است : نژاد ، ثروت .
ازدواج با محارم كه سنتی رايج بوده در آن عهد و از دوران پيشين سابقه
داشته است ، روی همين اساس قرار داشته است . يعنی خاندانها برای اينكه
مانع اختلاط خون خود با بيگانه و افتادن ثروت خود در اختيار بيگانه بشوند
كوشش میكردهاند تا حد امكان با اقربای نزديك خود ازدواج كنند ، و چون
اين عمل بر خلاف مقتضای طبع بوده بازور و قدرت مذهب و اينكه اجر و
پاداشش در جهان ديگر عظيم است و كسی كه امتناع ورزد جايش در دوزخ است
آن را كم و بيش به خورد مردم میداده اند .
پاورقی : ( 1 ) همان مدرك ، صفحه . 357 ( 2 ) همان مدرك ، صفحات 355 - . 357 |