يك طبيعت است . گيورگيس پرسيد آيا هر چه در اوهرمزد هست در آتش هم‏
هست ؟ مغ جواب داد : بلی گيورگيس گفت : آتش نجاسات ومدفوع اسب و
هر چه را بيابد می‏سوزاند ، پس اوهرمزد هم كه از همان طبيعت است اين‏
چيزها را می‏سوزاند ؟ ! . چون سخن بدينجا رسيد مغ بيچاره از جواب عاجز
ماند ( 1 ) .
مغان زردشتی در دوره اسلامی هنگامی كه با علمای اسلامی مواجه شدند در صدد
دفاع از خود بر آمدند ، ولی اينبار نگفتند كه ما آتش را از آن جهت‏
می‏پرستيم كه با اهورامزدا از يك جنس و يك طبيعت است ، بلكه اساسا
پرستش آتش را انكار كردند و مدعی شدند كه ما اهورا مزدا را كه خدای‏
متعال است می‏پرستيم و آتش را محراب و يا قبله خود قرار می‏دهيم ،
همچنانكه مسلمين هنگامی كه خدای متعال را پرستش می‏كنند و نماز می‏خوانند
به سوی كعبه می‏ايستند بدون آنكه كعبه را پرستش كنند .
زردشتيان از يك طرف به پيروی از سنت قديمی معمولا هر جا سخن از
تقديس و تعظيم آتش به ميان آمد كلمه " پرستش " و " عبادت " را
بكار می‏بردند و از طرف ديگر برای اينكه خود را از حملات مسلمين نجات‏
دهند بجای كلمه " پرستش " و " عبادت " از قبله قرار دادن آتش سخن‏
به ميان آوردند . دقيقی شاعر زردشتی معروف كه مقتدای فردوسی در سرودن‏
شاهنامه است يعنی اول او به سرودن شاهنامه پرداخت و فردوسی راه او را
تعقيب و تكميل كرد رسما طبق سنت معمول زردشتيان كلمه پرستش را به كار
می‏برد . آنجا كه پيام فرشته را به زردشت درباره آتش نقل می‏كند چنين‏
می‏گويد :
پيامی بر از من گشتاسب شاه
بگو كای خداوند ديهيم و گاه
سپردم به تو كار هر " آذری "
كجا زان ببينی به هر كشوری

پاورقی :
( 1 ) ايران در زمان ساسانيان ، صفحه 456 - . 457