انسان . مثلا موريانه آفت كتاب يا چوب است ، كرم خاردار و سن و ملخ
آفت گياه است و بعضی ميكروبها آفت حيوانها يا انسانها است ، خود دين
نيز آفتی دارد . پيغمبر اكرم فرمود : « آفه الدين ثلاثه : فقيه فاجر ، و
امام جائر ، و مجتهد جاهل » ( 1 ) .
بديهی است كه آفت هر چيزی يك شیء خاص است متناسب با خود او .
هرگز كردم خاردار آفت دين نيست ، و سن و ملخ هم هرگز دين را نمی خورد ،
خوره و سرطان نيز آنرا از ميان نمیبرد .
تحريف و قلب و بدعت ، آفت بزرگ دين است ( 2 ) . تحريف ، چهره و
سيما را عوض میكند ، خاصيت اصلی را از ميان میبرد ، بجای هدايت ،
ضلالت میآورد و بجای تشويق به سوی عمل صالح ، مشوق معصيت و گناه میشود و
به جای فلاح ، شقاوت میآورد . تحريف ، از پشت خنجر زدن است ، ضربت
غير مستقيم است كه از ضربت مستقيم خطرناكتر است . يهوديان كه قهرمان
تحريف در تاريخ جهاناند هميشه ضربتهای خود را از طريق غير مستقيم وارد
كردهاند . علی ( ع ) را دوستانه و از طريق تحريف ، بهتر و بيشتر میشود
خراب كرد تا به صورت دشمنانه . قطعا ضرباتی كه از طرف دوستان جاهل علی
بر علی وارد شده ، از ضربات دشمنانش كاریتر و براتر بوده است .
پاورقی :
1 - [ آفت دين سه چيز است : دانشمند فاجر ، و پيشوای ستمكار ، و در
عبارت كوشای جاهل ] .
2 - داستان حديث : اذا عرفت فاعمل ما شئت » مثال خوبی است برای
اينكه تحريف نتيجه معكوس میدهد . [ اين داستان در كتاب " حق و باطل
" ( اثر استاد شهيد ) بخش " احيای تفكر اسلامی " نقل شده است . ]