داده‏اند . درست است كه مكتب عشق الهی است ، علی ( ع ) هم فرمود :
²مناخ ركاب و مصارع عشاق »، ولی چرا اين عشق و سلوك در صحنه‏ای مثل صحنه‏
كربلا ظهور كرد ؟ برای خداوند ، برای اين معشوق كه فرقی نمی‏كند . آری ،
رضای خدا در فداكاری در راه دين ، در راه سعادت بشر ، در راه قيام‏
بالقسط است كه هدف پيغمبران است . چرا عرفای ما اگر عاشق صادق هستند
عشقبازيهای خود را فقط در مجالس سماع به ثبوت رساندند ؟ ! عشق حسين‏
البته عشق الهی است و عشق صادق و راستين است ، تنها در مجالس سماع‏
اظهار نشده است . پس افتخار قيام حسينی اينست كه كسانی مانند ابن‏
عباس [ آن را ] تصويب نمی كردند . مطلق قيامهای مقدس بشر كه در ميان‏
تاريكيها مانند شعله ای ظاهر می‏شود مورد تصويب ديگران نيست . در زمان‏
خود ما اگر كسی مثلا به قدرتهای روحانی ما كه در غيره راه خدا مصرف می‏شود
اعتراض كند و بالاخره در مطلق مواردی كه قوای اهريمنی تسلط كامل پيدا
كرده [ اگر ] كسی اعتراض كند و ايراد بگيرد و قيام كند ، عقلا به او
ايراد می‏گيرند ، او را كج سليقه می‏خوانند ! اين سليقه چيست و مقياس‏
استقامت و اعوجاجش چيست ؟
چه خوب تعبيری دارد امير المؤمنين درباره پيغمبر اكرم كه می‏فرمايد :
« ارسله علی حين فترش من الرسل » (1) . . . « و الدنيا كاسفه النور » (2)
. . . قرآن درباره قيام ابراهيم ( ع ) می‏فرمايد :
« و لقد آتينا ابراهيم رشده‏غ ( از كلمه " رشد " معلوم می‏شود كه ابراهيم‏

پاورقی :
1 - [ ترجمه : او را به هنگامی فرستاد كه جهان از وجود پيامبر خالی بود
] .
2 - [ ترجمه : و دنيا نورش به خاموشی گرائيده بود ] .