به هدر داده است . ( مسئله اعتقاد امام به نتيجه كارش مربوط است به‏
آنچه قبلا گفتيم كه امام از نظر عامل امر به معروف و نهی از منكر ،
منطقش منطق انقلابی و منطق شهيد و طرفدار توسعه خونريزی و گسترش انقلاب‏
بود ، مطلبی و پيامی داشت كه آن پيام را فقط می‏خواست با خون رقم كند كه‏
هرگز پاك نشود . ) آيا امام خود به نتيجه كار خود و هدر نرفتن خود معتقد
بود يا نه ؟ بلی معتقد بود ، به چند دليل :
الف - در جواب شخصی كه " رياشی " نقل می‏كند فرمود : « ان هؤلاء
اخافونی و هذه كتب اهل الكوفة و هم قاتلی ، فاذا فعلوا ذلك و لم يدعو
الله محرما الا انتهكوه بعث الله اليهم من يقتلهم حتی يكونوا اذل من فرام‏
المرأش » ( 1 ) . ( كامل ابن اثير ، جلد 3 ) .
ب - در روز عاشورا خطاب به مردم فرمود : « ثم ايم الله لا تلبثون‏
بعدها الا كريثما يركب الفرس حتی تدور بكم دور الرحی و تقلق بكم قلق‏
المحور » ( 2 ) .
ج - در روز عاشورا خطاب به اهل بيت خود فرمود : « استعدوا للبلاء و
اعلموا ان الله حافظكم و منجيكم من شر الاعداء »

پاورقی :
1 - [ اينان برای من ايجاد وحشت كرده‏اند ، و اينها نامه‏های دعوت‏
كوفيان است كه اكنون به قتل من كمر بسته‏اند ، و چون دست به خون من‏
بيالايند و حرامی را نگذارند جز اينكه مرتكب شوند ، خداوند كسی را
برانگيزد تا همه را قتل عام كند تا آنجا كه از كهنه رگل زنان بی ارزش تر
خواهند شد ] .
2 - لهوف ، ص . 42 [ سپس به خدا سوگند جز زمان اندكی به اندازه زمان‏
سوارشدن بر اسب نمانيد تا اينكه اين آسياب به گردش آيد و شما را در
تنگنای محور خويش گيرد ] .