اما رشد اجتماعی :
بهتر اينست كه بجای رشد اجتماعی كه صفت فرد است ، رشد اجتماع را كه صفت جامعه رشيد است موضوع بحث قرار دهيم كه جامعه نيز گاهی رشيد است و گاهی سفيه و حداكثر نابالغ . جامعهای كه خود را به عنوان يك واحد درك نكند ، ارزش سرمايههای خود را از قبيل شخصيتهای تاريخی و حوادث تاريخی نشناسد ، آنچنان جامعه ، رشيد نيست . يكی از آن سرمايهها شخصيتهای گذشته است . يكی ديگر آثار هنری ، علمی ، صنعتی ، ادبی گذشته است . يكی هم تاريخ گذشته است ، آنهم گذشته پرافتخار و آموزنده و سعادتبخش . و جريانهای تاريخی گذشته سندهای اخلاقی و تربيتی آيندگان است . آثار هنری و صنعتی در ميان يك ملتی پيدا میشود و بعد آنها ارزش اينها را درك نمیكنند ، آنها را خراب میكنند . چه