كريمه « تؤتی الملك من تشاء و تنزع الملك ممن تشاء و تعز من تشاء و نذل‏
من تشاء »( 1 ) را اينطور تفسير و تعبير می‏كنند . و اين يك مغالطه‏
عظيمی است .
اما زينب جواب می‏دهد : « الحمد لله الذی اكرمنا بنبيه محمد و طهرنا
من الرجس تطهيرا ، انما يفتضح الفاسق و يكذب الفاجر و هو غيرنا و الحمد
لله » ( 2 ) .
ابن زياد گفت : كيف رايت صنع الله باخيك ، « قالت : كتب الله‏
عليهم القتل فبرزوا الی مضاجعهم ، و سيجمع الله بينك و بينهم ، فانظر
لمن يكون الفلج ، هبلتك امك يا ابن مرجانة » . . . فغضب ابن زياد و
استشاط ( 3 ) . . .
وقتی كه علی بن الحسين عرضه می‏شود بر پسر زياد ، [ ابن زياد ] می‏گويد :
من انت ؟ « فقال : انا علی بن الحسين » . فقال : اليس قد قتل الله علی‏
بن الحسين ؟ « فقال له »

پاورقی :
> - می‏داد ] .
1 - سوره آل عمران ، آيه 26 : [ حكومت را به هر كه خواهی می‏دهی ، و از
هر كه خواهی می‏ستانی ، و هر كه را خواهی عزت می‏بخشی ، و هر كه را خواهی‏
خوار و ذليل می‏سازی ] .
2 - [ سپاس خدايی را كه ما را به پيامبرش محمد گرامی داشت ، و از هر
گونه پليدی به خوبی پاك ساخت . جز اين نيست كه فاسق رسوا می‏شود ، و
فاجر دروغ می‏گويد ، و او بحمد الله ما نيستيم و غير ماست ] .
3 - [ كار خدا را نسبت به برادرت چگونه ديدی ؟ فرمود : خداوند شهادت‏
را در سرنوشت آنها مقرر فرموده بود و آنان به قتلگاه خويش پيوستند ، و
بزودی خداوند ميان تو و آنان جمع كند . پس بنگر كه پيروزی از آن كيست ؟
مادرت به عزايت بنشيندای پسر مرجانه ! . . . پس ابن زياد به خشم آمد و
بر افروخت . . . ] .