منطق ابن عباس و منطق امام حسين ( ع )

منطق ابن عباس منطق سياست و بازی سياسی بود ، منطق عقل و دها و
رعايت مصالح نفس خود بود . او با منطق عقلی ، صحيح می‏گفت كه : انی‏
اتخوف عليك فی هذا الوجه الهلاك ، ان اهل العراق قوم غدر ( 1 ) پس‏
توهم با آنها سياست بازی و غدر كن - اقم بهذا البلد فانك سيد اهل‏
الحجاز ، فان كان اهل العراق يريدونك كما زعموا فلينفوا عدوهم ( 2 )
خودشان بروند دم چك ، اگر كشته شدند كه به جهنم ، اگر غالب شدند و مهيا
شد تو برو . درست اين منطق ، منطق سياسيون نفعی است نه منطق شهدا - ثم‏
اقدم عليهم ، فان ابيت الا ان تخرج فسر الی اليمن فان لها حصونا و شعابا
، و لا بيك بها شيعة ( 3 ) . معنای كلام ابن عباس اينست كه اگر اهل عراق‏
حاكمشان را بيرون نكردند و اهل جهاد

پاورقی :
1 - [ من بر تو در اين سفر بيم كشته شدن دارم ، زيرا اهل عراق قومی‏
خيانت پيشه‏اند ] .
2 - [ در همين شهر بمان ، زيرا تو سرور اهل حجازی ، پس اگر اهل عراق‏
خواهان تو باشند چنانكه مدعی‏اند بايد دشمنانشان را دور سازند و از شهر
خود برانند ] .
3 - [ سپس نزد آنها برو ، و اگر تصميم حتمی داری كه بيرون شوی پس به‏
يمن بر و زيرا كه دژها و دره‏های فراوان دارد ، و پدرت در آنجا شيعيانی‏
دارد ] .