است اكنون كه پيروزی نظامی ممكن نيست نيروهای طرفدار اهل بيت عصمت‏
بحالت ذخيره باقی بمانند تا بتوانند در فرصتهای ديگری فعاليتهای جديدی‏
برای زنده كردن اسلام بنمايد .
باز هم صلح !
البته از نظر مؤلف فرصت مناسب منحصر است به تعادل يا برتری نيروی‏
جسمانی .
صفحه 201 :
و نيز روشن شد كه در مرحله سوم قيام كه ديگر امكان تشكيل حكومت نبود
بيشتر فكر امام اين بود كه با ترك مخاصمه و برقرار كردن يك نوع صلح‏
شرافتمندانه از برخورد نظامی و خون ريزی جلوگيری نمايد .
كدام صلح شرافتمندانه ؟ !
صفحات 201 و 202 :
امام يقين داشت كه اگر تسليم عبيدالله زياد شود آنحضرت را ذليلانه‏
خواهد كشت و دليل اين مطلب اينست كه روز عاشوراء وقتيكه قيس به اشعث‏
بامام گفت : تو تسليم حكم ابن زياد بشو و مطمئن باش كه آسيبی بتو
نخواهد رسيد ، آنحضرت در جواب قيس فرمود :
" « انت اخو اخيك ا تريد ان يطلبك بنوهاشم باكثر من دم مسلم بن‏
عقيل » " .
يعنی " تو برادر همان محمد بن اشعث هستی كه مسلم را امان داد ولی ابن‏
زياد او را كشت ، تو هم مثل برادرت می‏خواهی مرا فريب بدهی كه تسليم‏
شوم آنگاه مرا خلع سلاح كنيد و نزد ابن زياد ببريد تا مرا هم مثل مسلم‏
بكشد .