علی تغيير اللفظ اولی من حمله علی تغيير المعنی ( 1 ) . . .
تحريف لفظی به اينست كه مثلا لفظی كم يا زياد میكنند و يا كلمه يا
جملهای را پس و پيش كنند و به هر حال معنی را كم يا زياد [ كنند ] يا
تغيير دهند . خطر بزرگ در تحريفات مغير معنی است .
اينگونه تحريفات در كتب و نوشتهها زياد است حتی در متن اشعار خصوصا
آنجا كه به اصطلاح مصحح " شدرسنا " میكند .
مولوی در يكی از اشعار خود گفته است :
از محبت تلخها شيرين شود
|
از محبت مسها زرين شود
|
بعد نساخ اضافه كردهاند " از محبت دردها صاف ، و دردها شفا ، و
خارها گل ، و سركهها مل ، و دار تخت ، و بار بخت ، و سنگ روغن ، و حزن
شادی ، و غول ماری ، و مرده زنده ، و شاه بنده میشود " . مانده است
بگويند سقف ديوار و خر بوزه هندوانه و استكان نعلبكی میشود .
اما تحريف معنوی - سه مثال :
الف - « يا عمار ! تقتلك الفئة الباغية » .
ب - « لا حكم الا لله » .
ج - « اذا عرفت فاعمل ما شئت » ( 2 ) .
پاورقی :
1 - [ و تحريف كج كردن و مايل ساختن چيزی از محل شايسته آنست . گفته
میشود : قلم محرف يعنی قلمی كه سرش كج شده است . قاضی گفته : تحريف
گاه در لفظ است و گاه در معنی . و تحريف را تغيير در لفظ بگيريم بهتر
است از تغيير در معنی . . . ] .
2 - [ ترجمه سه جمله به ترتيب : ای عمار ! گروه متجاوز تو را میكشند .
هيچ حكمی جز >