استنباط می‏شود مثل آيه " « من انصاری الی الله »" و آيه " « سراج‏
منير »" و آيه " « يستضعف طائفه »" ، اين قسمت كه در اين نهضتهای‏
مقدس بصيرتی و احساسی قوی موجود است و آنها چيزی را حس می‏كنند كه‏
ديگران حس نمی‏كنند ، چيزی را می‏بينند كه ديگران نمی‏بينند نيز از قرآن‏
استنباط می‏شود ، مثل آيه : « و لقد آتينا ابراهيم رشده » و آيه :
« نحن نقص عليك نبأهم بالحق انهم فتية آمنوا بربهم و زدناهم هدی »(1).
( كلمه رشد در عربی به معنای نمو نيست كه در فارسی استعمال می‏شود بلكه‏
همان معنائی است كه در فقه می‏گويند " عاقل بالغ رشيد " . كلمه‏
« زد ناهم هدی »نيز همان معنای رشد را می‏فهماند . (نهضت سيد جمال از آن‏
جهت مقدس است كه بيش از عصر خود بصيرت داشت . از نامه‏هايی كه به‏
علما نوشته پيدا است . ) البته جنبه‏های ديگر هم هست از قبيل عدم تعادل‏
قوا و تجهيزات ظاهری و مادی كه موسی و ابراهيم و محمد ( ص ) يك تنه‏
قيام كردند و همچنين امام حسين ( ع ) . ( اين جنبه‏ها به علت دوم‏
برمی‏گردد . )
حالا در نهضت امام حسين يك درك قوی وجود داشت و آن جريان پشت پرده‏
ضد اسلامی امويان را كه مردم ظاهربين نمی‏ديدند [ می‏ديد . ] ابوسفيان در
خانه عثمان گفت : يا بنی اميه ! تلقفوها تلقف الكرش ، اما والذی يحلف‏
به ابوسفيان لا جنة و لا نار ، و ما زلت ارجوها لكم و لتصيرن الی ابنائكم‏
وراثة .

پاورقی :
1 - [ به تحقيق برای ابراهيم اسباب رشد او را فراهم آورديم
ما اخبار آنها را به حق برای تو باز گوئيم . به درستی كه آنها جوانانی‏
بودند كه به پروردگارشان ايمان آورده بودند و ما بر هدايتشان افزوديم ] .