نيست .
قسم اول را میتوان گفت از جنبه شخصی متوفی است انگيز نيست گواينكه
از لحاظ اجتماع در بعضی افراد ممكن است ضايعه باشد . در قسم دوم نفله
شدن و ضايعه است و موجب تأسف است ولی كسی مورد ملامت نيست ، و
همچنين قسم سوم . در قسم چهارم مجازات مقتول است در واقع ، و همچنين در
قسم پنجم ، به علاوه اينكه در اين قسم اول شخص ديگر نيز مورد ملامت است
و در قسم دوم و سوم و چهارم و پنجم نفله شدن و ضايع شدن و هدر رفتن موجود
است و در قسم چهارم و پنجم تاسف بر اخلاق عمومی است كه چرا منحط و
پائين است . در قسم ششم تأسف از نفله شدن مقتول و تأسف از اخلاق فاسد
قاتل است . در اين قسم انسان متأسف است كه بی جهت شخص بی تقصيری
نفله شد و هدر رفت . ولی در قسم هفتم در عين اينكه از جنبه قاتل و اخلاق
و روحيه او جای تأسف و تأثر است ، از جنبه مقتول جای تحسين و تعظيم و
سرمشق گرفتن است .
معمولا ذاكرين سعی دارند شهادت امام حسين را از قسم ششم جلوه دهند كه
شخصی مظلوم و بی تقصير و بی جهت كشته و نفله شد و ضايع گشت و هدر رفت
و حال آنكه شهادت امام حسين از قسم هفتم است نه از قسم ششم . و معمولا
تذكر حادثه سيد الشهدا از قبيل اظهار تأسف است آنهم اظهار تأسف از
نفله شدن سيدالشهدا كه افسوس كه آقا نفله شد ، و حال آنكه غلط ترين
غلطها اينست كه ما امام حسين عليه السلام را نفله شده حساب كنيم . امام
حسين به عكس به هر قطره خون خود يك دنيا
|