آقای صالحی میگويند اينها مربوط است به اينكه امام قصد كوفه برای
تشكيل حكومت داشت . ولی به نظر میرسد مربوط است به امتناع شديد از
بيعت و عدم امنيت در مكه .
12 - امام میخواست زمام را به دست گيرد .
در نامهای كه توسط " مسلم " فرستاد نوشت : " « ولعمری ما الامام الا
العامل بالكتاب و القائم بالقسط والدائن بدين الحق » " .
در خطابهای كه در مقابل حر و اصحابش ايراد كرد فرمود : " « و نحن اهل
البيت اولی بولايه هذا الامر من هؤلاء المدعين ما ليس لهم و السائرين فيكم
بالجور والعدوان » " ( 1 ) .
" زهير بن القين " نيز در خطابه روز عاشورا با سخن از ناشايستگی
امويان و شايستگی حسين ( ع ) در ميان میآورد .
13 - به عقيده آقای صالحی پس از برخورد با " حر " ، امام وظيفهاش
عوض شد . در اين مرحله تمام كوشش امام حفظ جان خودش و برقراری صلح بود
و لهذا به آنها فرمود : " « و ان لم تفعلوا و كنتم لمقدمی كارهين و
لقدومی عليكم باغضين انصرفت منكم الی المكان الذی جئت منه اليكم » " (
2 ) .
در اينجا چند سؤال هست . اول اينكه فرض اين است كه امام در مكه نيز
مثل كوفه امنيت جانی نداشت . ثانيا آيا اگر امام بيعت میكرد ولو به
وسيله حر با ابن زياد ، باز هم متعرض امام
پاورقی :
1 - [ و ما خاندان به سرپرستی اين حكومت شايستهتريم از اين مدعيان
دروغين و كسانی كه در ميان شما به جور و دشمنی رفتار میكنند ] .
2 - [ و اگر اين كار را نكرديد و آمدن مرا خوش نداريد و از ورود من بر
شما خشمگينيد ، . به همان جايی كه از آنجا به سويتان حركت نمودهام باز
میگردم ] .