" مقتل " خوارزمی با اختلافی در الفاظ آمده است ولی نوشته است كه اين‏
خطبه را امام در روز عاشورا انشاء فرمود . و جمله « فمن كان باذلا فينا
مهجته » اصلا در آنجا نيست . به علاوه آنچه خوارزمی آورده اين است :
" « ايها الناس خط الموت علی بنی‏آدم كمخط القلادش علی جيد الفتاش . و
ما اولهنی الی اسلافی اشتياق يعقوب الی يوسف ، و ان لی مصرعا انا لاقيه .
كأنی انظر الی اوصالی تقطعها وحوش الفلوات عبرا و عفرا قد ملات منی‏
اكراشها ، رضا الله رضانا اهل البيت ، نصبر علی بلائه ليوفينا اجور
الصابرين ، لن تشذ عن رسول الله لحمته و عترته و لن تفارقه اعضاؤه و هی‏
مجموعة له فی حظيرش القدس تقربها عينه و تنجز فيهم عدته » " ( 1 ) .
23 - " اثبات الوصية " مسعودی ص 139 روايت معروف " ام‏سلمه " و
" قارورش " و ارائه دادن اباعبدالله صحنه كربلا را به ام‏سلمه نقل می‏كند
. آقای صالحی اين جريان را با جريان عادی زندگی امام منافی می‏داند و اين‏
روايت را رد می‏كند .
24 - آقای صالحی در صفحه 196 مكرر كتاب خود پس

پاورقی :
1 - [ ای مردم ! مرگ چونان گردنبندی به گردن دوشيزگان بر آدميزاد مقرر
شده است . وه ! چه اشتياقی به ديدار پدرانم دارم بمانند اشتياق يعقوب‏
به ديدار يوسف ، و مرا قتلگاهی است كه بايد ديدارش كنم . گويا به‏
بندهای غبار آلود بدنم می‏نگرم كه درندگان بيابان قطعه قطعه می‏كنند ، و
شكمهای خود را از آن پر می‏سازند . خواست ما خاندان خواست خداست ، بر
بلای او صبر می‏كنيم تا پاداش صابران را كاملا به ما دهد . هرگز خويشان و
عترت پيامبر از او فاصله نگيرند ، و اعضای او از وی جدا نشوند ، و همه‏
آنها در بهشت گرد أو جمعند ، كه چشم حضرتش به آنان روشن است و عده‏اش‏
درباره آنان عملی خواهد شد . ]