بيعت ، امضا و قبول و تأييد بود ( 1 ) .
ج - مردم كوفه پس از امتناع امام از بيعت او را دعوت كردند و آمادگی‏
خود را برای كمك او و به دست گرفتن خلافت و زعامت اعلام كردند ،
نامه‏های پی در پی آمد ، قاصد امام هم آمادگی مردم را تأييد كرد .
د - اصلی است در اسلام به نام امر به معروف و نهی از منكر ، مخصوصا در
موردی كه كار از حدود مسائل جزئی تجاوز كند ، تحليل حرام و تحريم حلال‏
بشود ، بدعت پيدا شود ، حقوق عمومی پايمال شود ، ظلم زياد بشود . امام‏
مكرر به اين اصل استناد كرده است . در يك جا فرمود : « انی لم اخرج‏
اشرا و لا بطرا و لا مفسدا و لا ظالما ، انما خرجت لطلب الاصلاح فی امة جدی‏
، اريد ان آمر بالمعروف و انهی عن المنكر (2) و اسير بسيرش جدی و ابی »
. جای ديگر

پاورقی :
1 - بيعتی كه امام حسين را بدان مكلف می‏كردند ، تصويب ولايت عهد بود
، با بيعت علی ( ع ) و ائمه ديگر كه تسليم را اكثريت خاطی بود فرق‏
داشت .
2 - بعدها منكراتی كه موجب نهی از منكر و قيام شد شرح داده خواهد شد ،
ولی جمله : و اسير بسيرش جدی و ابی » با توجه به آنچه در آن ايام به‏
نام سيره شيخين مطرح بوده كه علی و خاندانش آنرا قبول نداشته‏اند ، عطف‏
به انحرافاتی هم كه از زمان شيخين شروع شده هست ، از قبيل تقسيم [ بيت‏
المال ] به غير سويه ، و از قبيل تحقير نماز به عنوان خير العمل ، و از
قبيل مطلق اجتهادهای ( به اصطلاح ) روشنفكرانه عمر . دو جريان انحرافی‏
وجود يافت يكی عمری و ديگر عبدالله عمری . انحراف عمری ، اقبال به جهاد
منهای عبادت ، يعنی سنگين كردن كفه برونگرائی و عملی عينی و سبك كردن‏
كفه معنوی بود . انحراف عبدالله عمری ، بر عكس ، سنگين كردن كفه عبادت‏
و تحقير كارهای سخت دنيائی و جهادی بود كه در نتيجه نه جهاد ، جهاد بود

و نه نماز ، نماز. اما امام حسين در شب عاشورا : لهم دوی كدوی النحل

، و در روز عاشورا ذكرت الصلاش جعلك الله من المصلين » .