پاك باشند و هم كاربر " . يعنی شمر كاربر بود و ناپاك . امام زين‏
العابدين پاك بود ولی كاربر نبود ، حضرت عباس خوب بود كه هم پاك بود
و هم كاربر ( 1 ) .
اينكه می‏گويند عارفا بحقه ، معرفت امام لازم است ، برای اينست كه‏
فلسفه امامت ، پيشوايی و نمونه بودن و سرمشق بودن است . امام ، انسان‏
مافوق است نه مافوق انسان ، و به همين دليل می‏تواند سرمشق بشود ، اگر
مافوق انسان می‏بود ، به هيچ وجه سرمشق نبود . لهذا به هر نسبت كه ما
شخصيتها و حادثه‏ها را جنبه اعجاز آميز و مافوق انسانی بدهيم ، از مكتب‏
بودن و از رهبر بودن خارج كرده‏ايم . برای سرمشق شدن و نمونه بودن ، اطلاع‏
صحيح لازم است ، اما اطلاعات غلط و تحريف شده نتيجه معكوس می‏دهد و به‏
هيچ وجه الهام بخش نيكيها و محرك تاريخ در جهت صحيح نخواهد بود ، بلكه‏
اساسا نيرو نخواهد بود . نتيجه امام زين العابدين بيمار اينست كه امروز
هر كس بيشتر آه بكشد و بنالد ، مردم او را تقديس كنند كه آقا شبيه امام‏
بيمارند .
تا اينجا خطر تحريف معلوم شد .
اكنون ببينيم مقصر كيست ؟ هم خواص يعنی علما مقصرند

پاورقی :
1 - مرحوم شمس واعظ می‏گفت : چندی پيش در مشهد ما را به منزلی دعوت‏
كردند . ما هم نمی‏دانستيم ، خيال می‏كرديم رسما يك مهمانی است . موقع‏
ناهار شد . جمعيت هم زياد بود . آش آوردند ، اما چه آشی ! از لحاظ نيرو
مثل ماش سفت كه به هر جا دست می‏زدی ، تمامش از بشقاب بيرون می‏جست .
به صاحبخانه گفتم : خدا پدرت را بيامرزد اين چيست كه به حلق خلق الله‏
فرو می‏كنی ؟ ! گفت آقا ! اختيار داريد ، شما چرا همچو حرفی می‏زنيد ؟ !
اين آش امام زين العابدين بيمار است . گفتم : پس قطعا بيماری ايشان از
همين آش بوده .