گرفتند تا رسيدند به كربلا ، و بعد در اثر نامه ابن زياد در آن محل متوقف‏
شدند . و از نظر علم به كشته شدن هم تاريخ جز مخطور بودن و غير قابل‏
اطمينان بودن اين سفر را اثبات نمی كند .
در عين حال اين جهت منافات ندارد با جهت ديگر و آن اينكه امام در
يك سطح ديگری كه سطح معنويت و امامت است ، می‏دانسته كه عاقبت به‏
كربلا نزول خواهد كرد و در همانجا شهيد خواهد شد .
ه - امام پس از برخورد با " حر " و در كربلا در چند جا اعلام انصراف‏
كرده است . اين اعلام انصراف به چه معنی است ؟ قبلا گفتيم كه اعلام‏
انصراف امام ، انصراف از رفتن به كوفه و از داوطلبی از تشكيل حكومت‏
كوفه بود نه از انصراف از دفاع مقدس امتناع بيعت ، و نه انصراف از
قيام مقدس اعتراضی امر به معروف و نهی از منكر . بر خلاف عقيده آقای‏
صالحی ، امام پس از سقوط كوفه ، از دو هدف ديگرش دست برنداشت و
امتناع از بيعت و همچنين اعتراض به حكومت را تنها در زمينه زعامت‏
مفيد نمی‏دانست ، به خطر ايندو هم كاملا واقف بود ولی می‏خواست پيام خود
را و اعلام جرم خود را و جواب " نه " به بيعت را با خون خود بنويسد كه‏
هرگز پاك نشود .
و - بديهی است كه از نظر عامل دعوت كوفيان ، قيام امام يك قيام‏
ابتدائی است ، بلكه از اين جهت اقدام برای به دست گرفتن زمام امور
است و تنها جنبه شورش بر ضد حكومت برای تضعيف يا اصلاح نيست . يعنی‏
طبق عامل نهی از منكر ، هدف بايد اصلاح باشد خواه به صورت تضعيف يا
سقوط حكومت ، و خواه به