بعضی گفته‏اند به " ذات الجنب " مرد در سن 37 سالگی ( 1 ) .
احتمال داده می‏شود كه افراط در شراب و لذات ، كبدش را از بين برده‏
بوده . يزيد در كودكی در باديه مرض آبله گرفت و آبله رو بود . عقاد
می‏گويد : و سيم و بلند قامت بود . همچنين می‏گويد : يزيد به مسابقه و
مطارده علاقمند بود ولی بيشتر جنبه لهوی داشت نه جنبه جدی و شجاعانه .
يزيد شخصا خصلت شجاعت و تهور عربی را كه بعضی از آباء مادريش مثل عتبه‏
و وليد عمويش و شيبه داشتند نداشت و به تمام معنی مردی مهمل و عياش و
سبكسر بود و لهذا در يكی از جنگهای زمان معاويه كه معاويه سپاه سفيان بن‏
عوف را برای جنگ قسطنطنيه يا برای فتح قسطنطنيه فرستاد يزيد تمارض و
تثاقل كرد تا سپاه حركت كرد و بعد هم شايع شد كه سپاه دچار مرض و قحطی‏
شدند . خبر به يزيد عياش رسيد . اين شعرها را گفت :
ما أن أبالی بما لاقت جموعهم
بالفرقدونة من حمی و من موم
اذا اتكأت علی الانماط مرتفقا
بدير مران عندی ام كلثوم
( 2 )
معاويه وقتی شنيد قسم خورد كه يزيد را به سپاه ملحق می‏كنم برای رفع عار
شماتت .

پاورقی :
> و شراب می‏نوشد ، و نماز را ترك می‏كند . به خدا سوگند اگر احدی از
مردم هم با من نبودند من خودم را در راه خدا به گرفتاری نيكوئی گرفتار
می‏ساختم ] .
1 - عقاد ، ص . 78
2 - [ ترجمه : مرا چه باك كه تمام لشكر اسلام از مرض آبله و تب مردند
. من اكنون در دير مران بر متكاهای پرقو تكيه داده و راحتم ، و ام كلثوم‏
در آغوش من است ] .