الله روحه رسيده و عرض كرد : در خواب می‏بينم به دندان خود گوشت بدن‏
مبارك حضرت سيد الشهدا عليه السلام را می‏كنم . آقا او را نمی شناخت ،
سر به زير انداخت و متفكر شد . پس به او فرمود : شايد روضه خوانی می‏كنی‏
؟ عرض كرد : بلی . فرمود : يا ترك كن يا از كتب معتبره نقل كن .
14 - در ص 170 مقدمه برای نقل نمونه‏ای از اكاذيب روضه خوان‏ها جريان‏
مسنای بنی اسرائيل و تلمود را كه سينه به سينه به يهوديان رسيد و جمع‏
آوری شد ذكر می‏كند و تمثيل می‏كند به صدور الواعظين و لسان الذاكرين .
15 - در صفحه 174 عبارت و بيانی در دنبال مطلب فوق دارد ، می‏گويد :
" لكن مسنای يهود كتاب معين و معهودی است كه به ملاحظه آن دو تفسير (
شروح مسنا ) از زيادی و نقصان مصون و محروس است ، و اما روايات مسنای‏
اين امت دارای قوه قويه نباتيه است كه چون از مجموعه‏ای ديگر نقل كند
فورا نمو كند و با بركت شود و شاخه‏ها و برگهای تازه با طراوت و نضارت‏
برای آن پيدا [ شود ] و چون در سير به منزل منابر برسد و موسم نقل آنها
برسد قوه حيوانيه در او ظاهر گردد و بال و پر پيدا كند و چون طير خيال در
هر لمحه به جهات مختلفه پرواز كند . و ما به جهت مثال به پاره‏ای از
آنها اشاره كنيم به اينكه مختصری از او نقل كنيم " . قبلا سه فقره نقل شد
، لهذا از شماره چهار شروع می‏كنيم :
16 - د - صفحه 175 : افسانه‏ای راجع به حضرت