می‏شدند يا آزادش می‏گذاشتند و يا حداكثر او را نزد يزيد می‏بردند ؟ چرا
امام كه به قول صالحی طرفدار صلح بود ، به خاطر صلح ، در اين شرائط سخت‏
بيعت نكرد ؟
عين اين مطلب درباره جواب امام به عمر بن سعد نيز هست كه " طبری "
و " ارشاد " مفيد و " الاخبار الطوال " نقل كرده‏اند كه فرمود :
« فاما اذ كرهتمونی فانا انصرف عنكم » " ( 1 ) .
همچنين جمله امام در خطبه عاشورا : « ايها الناس اذ كرهتمونی فدعونی‏
انصرف الی مامنی من الارض » ( 2 ) . مخاطب امام در اين جمله‏ها ظاهرا
فقط مردم كوفه‏اند نه حكومت يزيد .
در صفحه 88 از " ذخائر العقبی " ص 149 و تاريخ " ابن عساكر " جلد
4 صفحه 334 و " سير النبلاء " صفحه 209 نقل می‏كند كه امام به آنها فرمود
: « الا تقبلون منی ما كان رسول الله يقبل من المشركين ؟ كان اذا جنح‏
احدهم للسلم قبل منه . قالوا : لا » ( 3 ) .
اين جمله بسيار مستبعد است خصوصا با توجه به اينكه مفاد « ان جنحوا
للسلم »معلوم نيست صلح باشد ، بلكه ظاهرا مقصود تسليم است ، و از
گفته‏های امام بر می‏آيد كه هيچگاه حاضر به تسليم نشده است .
14 - در صفحه 93 قول طبری را قبول می‏كند كه واقعا

پاورقی :
1 - [ و اما اگر مرا نمی‏خواهيد باز می‏گردم ] .
2 - [ ای مردم ! حال كه مرا نمی خواهيد ، رهايم كنيد تا به پناهگاه‏
خودم در زمين باز گردم ] .
3 - [ آيا از من نمی‏پذيريد آنچه را كه رسول خدا از مشركان می‏پذيرفت ؟
كه هرگاه يكی از آنان برای صلح ( تسليم ) بال می‏گشود حضرت می‏پذيرفت .
گفتند : نه ] .