امام حسين بعد از پنجاه سال از وفات پيغمبر به دست مردمی مسلمان بلكه‏
شيعه معمای بسيار قابل توجهی است . بلكه از آن نظر جنبه جنائی قضيه‏
ارزش اينهمه بزرگداشت ندارد كه داستان جنائی در هر شكل و قيافه زياد
است ، در قرون قديم ، قرون وسطی ، قرون جديد ، قرون معاصر زياد بوده و
هست . در حدود بيست سال پيش يعنی در حدود سالهای 1940 ميلادی بود كه‏
بمبی بر شهری فرود آمد و شصت هزار نفر صغير و كبير و بيگناه تلف شد .
در شرق و غرب عالم داستان جنائی زياد واقع شده و می‏شود ، و [ مثلا ]
نادريك قهرمان جنائی است . همچنين ابو مسلم ، با بك خرم دين . جنگهای‏
صليبی ، جنگهای اندلس مظهرهای بزرگی از جنايت بشرند .
اين داستان از نظر دوم يعنی از لحاظ ورق سفيدی كه دارد اينهمه ارزش را
پيدا كرده است . از اين جهت است كه كم نظير بلكه بی نظير است ، زيرا
در دنيا افضل از امام حسين بوده است اما صحنه‏ای مثل صحنه امام حسين برای‏
آنها پيش نيامد . امام حسين رسما اصحاب و اهل بيت خود را بهترين‏
اصحاب و بهترين اهل بيت می‏شمارد .
لهذا بايد جنبه روشن و نورانی اين داستان از آن جنبه كه اين داستان‏
مصداق « انی اعلم ما لا تعلمون »است نه از آن جنبه كه مصداق « من يفسد
فيها و يسفك الدماء »است ، از آن جنبه كه حسين و زينب قهرمان‏
داستانند نه از آن جنبه كه عمر سعد و شمر قهرمان داستانند ، [ بررسی شود
. ] ( بنت الشاطی كتابی نوشته به نام بطله كربلا ) .