بس كه ببستند بر او برگ و ساز
گر تو ببينی نشناسيش باز
دوستان و اصحابی ، دشمنانی ، فرزندانی ، جمله‏هايی ، كارهايی ، سخنانی‏
به امام نسبت داده شده كه اگر امام بشنود هيچ تشخيص نمی دهد كه درباره‏
او صحبت می‏كنند ، با آنكه حادثه عاشورا برخلاف توهم بعضی ، از نظر
تاريخی بسيار روشن و خالی از ابهام است ، كمتر حادثه تاريخی مثل اين‏
حادثه اسناد صحيح و درست دارد به علت اهميت اين حادثه ، و مخصوصا اهل‏
بيت جزئيات اين حادثه را فاش كردند ( 1 ) .

32 - اما عاملها :

گفتيم كه عامل تحريف به طور كلی دو قسم است : عامل عداوت و غرض ، و
ديگر عامل اسطوره سازی . اينجا بايد عامل سومی هم اضافه كنيم ، دوستی و
تمايل . مثال عامل غرض ، جعلها و تحريفهای مسيحيان درباره رسول اكرم و
جعل و تحريفهای امويين درباره حضرت امير است ، و مثال عامل دوستی ، همه‏
اكاذيبی است كه افراد و اقوام برای نياكان خود جعل می‏كنند . در مورد
امام او را اخلالگر و تفرقه‏انداز خواندند كه قبلا گذشت .
اما " اسطوره سازی " خود يك حس اصيل است در بشر كه قبلا اشاره‏
كرديم . افسانه مجروح شدن پر جبرئيل در جنگ خيبر و همچنين افسانه دو نيم‏
كامل شدن " مرحب " و نفهميدن خودش . ايضا افسانه پرتاب كردن ابی‏
الفضل هشتاد نفر را در

پاورقی :
1 - مطلب مهم اينست كه تمام اين تحريفها در جهت پائين آوردن است و
امام را در سطح يك آدم پست كم فكر ، العياذ بالله كم شعور پائين می‏آورد
، مثل آب خواستن وسط سخنرانی پدر در سن سی و چند سالگی ، يا عروسی قاسم‏
.