ندانيم . استفاده از تبليغ با دو عامل ديگر يعنی اجابت مردم كوفه برای‏
در دست گرفتن زمام امور ، و ديگر امر به معروف و نهی از منكر جور می‏آيد
، و البته از زمان سقوط كوفه به بعد هر اندازه از عنصر تبليغ استفاده شده‏
باشد اختصاص دارد به امر به معروف و نهی از منكر .
خروج امام از مدينه به مكه و اقامت در مكه در ماههای شعبان تا ذی‏
الحجة كه ايام عمره و سپس حج است ، به نظر نمی رسد كه به خاطر اين بوده‏
كه دشمن احترام حرم امن الهی را حفظ می‏كرد ، بلكه به سه علت ديگر بوده‏
است : يكی اينكه نفس مهاجرت ارزش تبليغاتی داشت و تكاندهنده بود و
ندای امام را بهتر می‏رساند و اين خود اولين ژست مخالفت و امتناع بود .
دوم اينكه در مكه تماس بيشتری با افراد نواحی مختلف ممكن بود . سوم‏
اينكه مكه را انتخاب كردن علامت امنيت نداشتن بود گو آنكه در آنجا هم [
امام ] امنيت نداشت .
7 - خروج امام از مكه در روز ترو يه يعنی روز هشتم ذی الحجه كه روز
حركت به منی و عرفات است ارزش تبليغی تكاندهنده‏تری از خود اقامت در
مكه داشت . و از نظر رساندن پيام اسلام ، اين پشت كردن به كعبه تسخير
شده امويان و حجی كه گرداننده‏اش دستگاه يزيدی بود - حجی كه ظاهرش اسلامی‏
و روحش جاهلی بود - نشان داد كه اسلام اين صورت خالی نيست كه خاطرها
آسوده باشد ، معنی و حقيقت است كه به خطر افتاده است .
8 - سومين ژست تبليغاتی و بلكه تاكتيك تبليغاتی آن