حكومت معاويه و يزيد است كه حكومت معاويه خواهان صلح بود ولی عمال‏
حكومت يزيد صلح را نپذيرفتند ، و اين اختلاف را نبايد بحساب امام حسن و
امام حسين عليهماالسلام گذاشت .
امام حسين هيچ جا دم از صلح نزده است ، فرضا از مواجهه می‏خواست پرهيز
كند يا نجنگد ، غير از صلح است .
چگونه معاويه در حال صلح بود و حال آنكه روز اول ، مواد صلح را پايمال‏
كرد .
صفحه 213 :
حقيقت اينست كه در جامعه شيعه حق حضرت مجتبی عليه السلام آنچنانكه‏
شايسته مقام اوست اداء نمی‏شود .
ولی مؤلف كاری كرده كه حق امام حسين هم ادا نشود .
صفحه 215 :
و در درجه سوم يعنی پس از آنكه عمال حكومت يزيدی صلح را نپذيرفتند و
امام يقين كرد كه اگر تسليم شود ، او را مثل مسلم بن عقيل ذليلانه خواهند
كشت ، پس از تهاجم دشمن بحكم ضرورت بدفاع پرداخت .
چرا حاضر شد جوانان اهل بيت و اصحاب كشته شوند ؟