« بدمی مغصوبا علی حقی » ( 1 ) .
14 - گفتيم همانطور كه قرآن كريم در عين اينكه شعر نيست آهنگ پذير
است آنهم آهنگهای مختلف ، آنهم هر آهنگی متناسب با آياتی و متناسب با
معانی آن آيات - آنچنانكه طه حسين در مرآش الاسلام ( آئينه اسلام - ترجمه‏
مرحوم آيتی ) بيان كرده است - جريان حادثه كربلا نيز شبيه پذير يعنی‏
نمايش پذير است و سوژه فراوان دارد و با اينكه يك حادثه واقعی و طبيعی‏
است آنچنان صورت گرفته كه گوئی خواسته‏اند با آن يك نمايشنامه تهيه‏
كنند . اكنون می‏گوئيم اين پرسوژه بودن و شبيه پذير بودن معلول يك چيز
ديگر است و آن اينست كه گوئی در حادثه كربلا بنا بوده است كه اسلام در
همه ابعادش و همه جنبه‏هايش تجلی كند و به عبارت ديگر عملا و واقعا - نه‏
ظاهرا و برای تماشای ديگران تجسم داده شود و به مرحله عمل درآيد .
مسأله تجسم دادن فكر گاهی صرفا نقش است و شكل است و صورت است و
نمايش است ، يعنی بی روح است و به بازی گرفتن خيال است ، مثل آنچه‏
آقای راشد نقل می‏كرد كه در يكی از موزه‏های خارجی مجسمه زنی فوق العاده‏
زيبا را بر روی تختی ديده

پاورقی :
1 - [ و همينطور كه به زحمت برمی خاست و دوباره به صورت به زمين‏
می‏خورد ، سنان نيزه‏ای به گرده حضرت زد ، و سپس نيزه را بيرون كشيد و در
استخوانهای سينه حضرت فرو برد . و همين سنان تيری پرتاب كرد كه در گلوی‏
حضرت نشست . حضرت بر زمين نشست و تير را بيرون كشيد ، سپس دو دست‏
مبارك به زير خون گرفت تا از خونش پرشد ، و با دودست خون آلود خود سر
و صورت خويش رنگين ساخت و در همين حال می‏گفت : اينگونه خدا را ديدار
می‏كنم كه به خونم آغشته باشم و حقم به تاراج رفته است ] .