نگاهی به زبان حالهای امروز كافی است كه بفهميم چقدر شخصيتها تحريف
شدهاند . بعضی زبان حالها است كه واقعا آينه شخصيت امام است ، مثل
اشعار " اقبال لاهوری " و بعضی اشعار بر " حجة الاسلام تبريزی " ولی
بعضی زبان حالها است كه تحريف شخصيت است ، مثل : افسوس كه مادری
ندارم . . . ای خاك كربلا تو به من مادری نما . . .
اينها نه تنها زبان حال امام حسين با آن شخصيت عظيم و بینظير نيست ،
اساسا زبان حال يك مرد پنجاه و هفت ساله نيست كه در اين سن دنبال
آغوش مادر بگردد . اين سن ، سنی است كه بر عكس ، مادر به فرزند پناه
میبرد . امام حسين از مادر ياد كرده است اما به صورت حماسه و افتخار :
« انا ابن علی الطهر من آل هاشم . . . و فاطم امی . . . يأبی الله ذلك
لنا و رسوله و حجور طابت و طهرت و نفوس ابيه و انوف حميه » - و امثال
اينها .
اما تقصير عوام و وظيفه آنها
اولا يك اصل كلی كه حاجی نوری در " لؤلؤ و مرجان " ذكر كردهاند ذكر
كنم و آن اينكه : چيزی كه گفتنش حرام است ، ( عموما يا غالبا ) استماع
و شنيدنش نيز حرام است ، مثل غيبت ، تهمت ، سب و دشنام به مؤمن يا
اولياء حق ، آوازخوانی به باطل و استهزاء . پس اگر دروغ گفتن در روضه و
ذكر مصيبت حرام است ، شنيدن و استماع آن هم حرام است .
ثانيا خداوند در قرآن میفرمايد :
« و اجتنبوا قول الزور »( سوره حج ، آيه 30 )
« و الذين لا يشهدون الزور »( فرقان 72 )