ابراز خيالاتشان در عداوت بنی‏هاشم و اولاد محمد ( ص ) دقيقه‏ای فروگذار
ننمود " ( ص 26 ) .
درباره طفل شيرخوار گفته است : " با آنهمه مصائب جانكاه و افكار
متراكمه و عطش و كثرت جراحات ، باز هم از مقصد عالی خود ( تحريك‏
احساسات ) صرف نظر ننمود و با اينكه می‏دانست بر فرزند صغيرش ، بنی‏
اميه رحم نخواهند كرد ، محض بزرگ ساختن مصائب ، خود او را بر سر دست‏
گرفته به ظاهر التجای آب برايش كرد و با تير جواب شنيد . "
35 - آقای صالحی در بخش آخر كتاب خود ص 309 مغالطه می‏كند و می‏گويد :
" ما معنی صحيح و قابل قبولی برای اين تعبير : " با كشتن امام حسين‏
اسلام زنده شد " تصور نمی كنيم ، چه زنده شدن اسلام به معنی عمل كردن به‏
احكام اسلام باشد و چه به معنی فتوحات اسلامی باشد و چه به معنی ضعف‏
حكومت بنی اميه باشد و چه به معنی متشكل شدن شيعه باشد و چه به معنی‏
رسوا شدن بنی اميه باشد . چگونه ممكن است با كشتن رئيس اسلام و حافظ
قرآن ، اسلام زنده بشود ؟ ! " .
36 - آقای صالحی می‏نويسد : " عبيدالله از عمر سعد فرمان را مطالبه كرد
و عمر نمی‏داد و مسئوليت را به گردن عبيدالله می‏انداخت " .
عثمان بن زياد گفت : " دوست داشتم همه فرزندان زياد تا قيامت ذليل‏
باشند و حسين بن علی كشته نشود " . ( طبری ، جلد 4 ، ص 375 ) .
" مرجانه " مادر ابن زياد گفت : " يا خبيث قتلت ابن