« رب نجنی من القوم الظالمين 0 و لما توجه تلقاء مدين قال عيسی ربی ان
يهدينی سواء السبيل »( 1 ) .
اين جريان موسی بعد از آن بود كه به او اطلاع رسيد : « ان الملا يأتمرون
بك ليقتلوك فاخرج انی لك من الناصحين »( 2 ) .
ثالثا خود امام در جواب " ابوهرش ازدی " فرمود : « ان بنیامية قد
اخذوا مالی فصبرت ، وشتموا عرضی فصبرت ، و طلبوا دمی فهربت » ( 3 ) .
در جواب " فرزدق " فرمود : « لو لم اعجل لاخذت » ( 4 ) .
شيخ مفيد میگويد : و لم يتمكن من تمام الحج مخافة ان يقبض عليه بمكة
فينفذ به الی يزيد بن معاويه ( 5 ) .
" سرمايه سخن " مینويسد : عمرو بن سعيد بن العاص مأمور بود با عدهای
كه امام را بكشد . " طريحی " نوشته است كه سی نفر از شياطين بنی اميه
مأمور اين كار شده بودند . در يادداشتهای " نهضت حسينی " نمره 10 از
" مقتل خوارزمی " نقل
پاورقی :
1 - سوره قصص ، آيه 21 و . 22 [ پس ( موسی عليه السلام ) از آن ديار
ترسان و نگران بيرون شد و گفت : پروردگار من ! مرا از گروه ستمگران
رهايی بخش . و چون به سوی مدين حركت نمود گفت : اميد آنكه پروردگارم
مرا به راه راست رهنما باشد ] .
2 - همان سوره ، آيه . 20 [ سران قوم جلسه كرده و تصميم دارند كه تو را
بكشند ، پس بگريز كه من خيرخواه توام ] .
3 - لهوف ، ص . 29 [ بنی اميه ما لم را گرفتند صبر كردم ، به آبرويم
لطمه زدند صبر كردم ، و خواستند خونم را بريزند پس گريختم ] .
4 - [ اگر شتاب نكنم دستگير میشوم ] .
5 - ارشاد مفيد ، ص . 218 [ و نتوانست حج خود را به پايان رساند
مبادا در مكه دستگير شده و به نزد يزيد بن معاويه فرستاده شود ] .