ناشی از فكر و صنعتی انسان وار باشد ، زيرا كه ما آن را تجربه كرده‏ايم ؟
برای محقق ساختن اين استدلال لازم است كه درباره مبدأ جهانها تجربه داشته‏
باشيم و مطمئنا اين كافی نيست كه ديده باشيم كه كشتيها و شهرها ناشی از
صنعت و اختراع انسانی است .
. . . آيا می‏توانی ادعا كنی كه چنين شباهتی را ميان ساخت يك خانه و
پيدايش يك جهان نشان دهی ؟ آيا طبيعت را در چنان وضعی همانند نخستين‏
نظم و ترتيب عناصر ديده‏ای ؟ آيا جهانها زير چشم تو صورت پذيرفته‏اند ؟ و
آيا فرصت و مجال آن را داشته‏ای كه تمام پيشرفت پديدار ( فنومن ) را از
نخستين ظهور نظم تا كمال نهايی آن مشاهده كنی ؟ اگر داشته‏ای پس تجربه‏
خود را ذكر كن و نظريه خويش را ارائه ده .
ثانيا تو بنابر نظريه خودت دليلی نداری برای اسناد كمال به خدا ، يا
برای اين فرض كه او از هر خطا و اشتباه يا بی نظمی در افعال خود منزه و
مبراست . . . لااقل بايد اعتراف كنی كه برای ما غير ممكن است كه با
افكار و انظار محدود خود بگوييم كه آيا اين نظام اگر با ساير نظامهای‏
ممكن و حتی واقعی مقايسه شود ، شامل اشتباهات و خطاهای بزرگ است يا
شايسته تحسين و تقديری شگرف ؟ آيا يك روستايی اگر " انئيد " ( شعر
حماسی ويرژيل ) برای او خوانده شود می‏تواند اظهار نظر كند كه آن شعر
مطلقا بی عيب است ، يا مقام شايسته آن را در ميان محصولات هوش انسانی‏
تعيين كند در حالی كه وی هيچ محصول ديگری هرگز نديده است ؟
اما اگر اين عالم ، محصول كاملی باشد باز هم نامعلوم و مشكوك است كه‏
همه خوبيهای آن اثر را بتوان بحق به سازنده آن نسبت داد . اگر يك كشتی‏
را بررسی كنيم ، البته انديشه