افعال باری همه غايات فعل‏اند نه غايات فاعل ، و يا می‏گويند : حكمت‏
انسان به معنی انتخاب فاضل ترين وسيله‏ها برای بهترين غايتهاست و حكمت‏
باری تعالی به معنی رساندن موجودات است به غايات خودشان .
اذ مقتضی الحكمة و العناية
ايصال كل ممكن لغاية
( 1 )
و اين است معنی سخنشان كه می‏گويند : " العالی لا يلتفت الی السافل "
مقام برتر عوالم وجود ، غايتی را در مقام پايين تر اين عوالم جستجو نمی‏
كند . و اين است معنی سخن آنها كه لازمه مخلوقيت موجودات و صدور آنها
از ذات كامل علی الاطلاق ، غايت داشتن همه موجودات و سريان عشق در همه‏
موجودات است و غاية الغايات ، ذات حق متعال است . و اين است معنی‏
سخنشان كه فاعليت انسانها فاعليت بالقصد است و فاعليت حق متعال‏
فاعليت بالعناية .
حقيقت اين است كه تصور هيوم و همه فلاسفه غرب از قديم الايام تا عصر
حاضر از برهان نظم همان تصور كودكانه عوامانه است براساس اينكه خدا را
صانعی مانند صانعهای بشر فرض كرده و در اطراف نفی و اثبات چنين صانعی‏
به بحث پرداخته‏اند ، و حال آنكه تنها با اثبات چنين صانعی است كه به‏
هيچ وجه خدا را اثبات نكرده‏ا يم ، مخلوقی در حد انسان اثبات كرده‏ايم .
بررسی نظريه پر طمطراق هيوم در تقرير برهان نظم كه نزديك سه قرن است‏
فلسفه غرب را تحت الشعاع قرار داده است ، بار

پاورقی :
. 1 منظومه حكمت سبزواری .