عالی و بلند درباره هوشمندی سازنده چنين ماشين پيچيده و سودمند و زيبايی‏
پيدا خواهيم كرد ، اما وقتی دانستيم كه آن مكانيك‏دان كودنی است كه به‏
ديگران تأسی كرده و از صنعتی تقليد نموده كه طی ادوار و اعصار متوالی پس‏
از بسی آزمايشها و اشتباهات و تصحيحات و سنجشها و گفتگوها تدريجا اصلاح‏
شده و پيشرفت كرده است ، آيا باز نسبت به او همان احساس را خواهيم‏
داشت ؟ پيش از اينكه نظام موجود رقم زده شود ، ممكن است عوالم بسيار
در سراسر ازل سر هم بندی شده باشد و پيشرفت و بهبود ، آهسته اما مداوم‏
در طی ادوار و اعصار نامتناهی ، صنعت ساخت جهان را پيش برده باشد . در
چنين مسائلی چه كسی می‏تواند تعيين كند كه حقيقت چيست و حتی كه می‏تواند
حدس بزند كه در ميان بسی فرضها كه ممكن است پيشنهاد يا تصور شود ، فرضی‏
كه بيشتر احتمال وقوع دارد كدام است ؟
ما هيچ معلوماتی برای اظهار نظر درباره تكوين بين جهان ( نظر درباره‏
مبادی جهان ) نداريم . تجربه ما كه خود ، هم از جهت قلمرو و هم از حيث‏
دوام و استمرار ، اين قدر ناقص و محدود است نمی تواند هيچ فرضيه‏ای‏
درباره كل اشياء به ما تلقين كند . اما اگر ما ناگزير و لزوما بايد
فرضيه‏ای برگزينيم ، بر حسب چه قاعده‏ای بايستی انتخاب خود را معين كنيم‏
؟ آيا قاعده ديگری غير از بيشتر بودن شباهت ميان اشياء مورد مقايسه وجود
دارد ؟ و آيا يك گياه يا يك حيوان كه با رويش و زايش به وجود می‏آيد ،
بيش از يك ماشين مصنوعی كه از عقل و تدبير ناشی می‏شود ، شباهت قوی تری‏
به عالم ندارد ؟
استدلال تمثيلی كه در آن برهان به كار رفته است ، به فرض اينكه وجود
ناظمی را ثابت كند ، به هيچ وجه مشعر بر صفات