سبحان الله ! چقدر اين طرز تفكر غلط است و اين چقدر گمراهی است و
چقدر نا آشنايی به مقام و جايگاه الوهيت است ! در اينجا بايد تعبير
قرآن را ذكر كنيم كه می‏فرمايد : " « ما قدروا الله حق قدره »" ( 1 )
خدا را آنچنانكه شايسته است و ممكن است ، تصور نكرده و اندازه‏گيری‏
نكرده‏اند .
الفبای خداشناسی اين است كه او خدای همه عالم است و با همه اشياء
نسبت متساوی دارد . همه اشياء بدون استثناء مظهر قدرت و علم و حكمت و
اراده و مشيت اويند و آيت و حكايت كمال و جمال و جلال او می‏باشند .
فرقی ميان پديده‏های معلوم العله و مجهول العله در اين جهت نيست . جهان‏
با همه نظامات و علل و اسبابش يكجا قائم به ذات اوست . او بر زمان و
مكان تقدم دارد . زمان و زمانيات و مكان و مكانيات ، اعم از آنكه‏
متناهی باشند يا غير متناهی ، يعنی اعم از آنكه رشته زمان محدود باشد يا
از ازل تا ابد كشيده شده باشد ، و ابعاد مكانی و فضايی جهان نيز اعم از
اينكه به جايی منتهی شود يا نشود و بالاخره دامنه موجودات ، اعم از آنكه‏
در زمان و مكان نامتناهی باشد يا متناهی ، متأخر از ذات و هستی اوست و
فيضی از فيضهای او به شمار می‏رود .
پس منتهای جهالت است كه " كليسايی " فكر كنيم و مانند اگوست كنت‏
انتظار داشته باشيم كه در يك گوشه عالم ضمن جستجو از علت يك شی‏ء خاص‏
، يكمرتبه وجود خدا را در آن گوشه كشف كنيم و آنگاه جشن بگيريم و
شادمانی كنيم كه خدا را در فلان جا پيدا كرديم ، و اگر موفق نشديم و پيدا
نكرديم ، بد بين شويم

پاورقی :
. 1 انعام / . 91