ترسم بروم ، عالم جان ناديده |
بيرون روم از جهان ، جهان ناديده |
در عالم جان چون روم از عالم تن ؟ |
در عالم تن ، عالم جان ناديده |
پاورقی : . 1 اسراء / . 72
نمی فهمند و يا میفهمند كه نمی فهمند ، ولی خود را به نفهمی میزنند ؟
شناخت كسی مانند حافظ آنگاه ميسر است كه فرهنگ حافظ را بشناسند و برای
شناخت فرهنگ حافظ لااقل بايد عرفان اسلامی را بشناسند و با زبان اين
عرفان گسترده آشنا باشند .
عرفان ، گذشته از اينكه مانند هر علم ديگر اصطلاحاتی مخصوص به خود دارد
، زبانش زبان " رمز " است . خود عرفا در برخی كتب خود كليد اين
رمزها را به دست دادهاند . با آشنايی با كليد رمزها بسياری از ابهامات
و ابهامات رفع میشود . اينجا به عنوان مثال موضوعی را طرح میكنم كه با
اشعاری كه شاعر بزرگ معاصر ( ! ) به عنوان سند الحاد حافظ آورده مربوط
میشود و آن موضوع " دم " يا " وقت " است .
عرفا - و در اين جهت حكما نيز با آنها هم عقيدهاند - معتقدند كه انسان
تا در اين جهان است بايد مراتب و مراحل آن جهان را طی كند ، و اين آيه
قرآن نيز مستند ايشان است : " « و من كان فی هذه اعمی فهو فی ا×خره
اعمی و اضل سبيلا »" ( 1 ) . محال است كه انسان در اين جهان چشم حقيقت
بينش باز نشده باشد و در آن جهان باز گردد . آنچه به نام " لقاء الله
" در قرآن كريم آمده است بايد در همين جهان تحصيل گردد . اينكه زاهدان
و متعبدان قشری میپندارند كه با انجام يك سلسله اعمال ظاهری ، بدون
اينكه نفس در اين جهان اطوار خود را طی كرده باشد ، میتوان به جوار قرب
الهی رسيد ، خيال خام و وعده " نسيه " شيطانی است . فخرالدين رازی در
يك رباعی چنين میگويد :
پاورقی : . 1 اسراء / . 72 |