پاورقی : . 1 بقره / . 2 . 2 يس / . 70 [ و در قرآن كريم " لينذر من كان حيا »" آمده است ] .
است ؟ و اگر وظيفهای هست ، آن وظيفه چيست و چگونه بايد رفتار كرد ؟
اين است " الفی " كه تا آخر گريبان انسان را رها نمی كند ، مگر
اينكه سراپای زندگی خود را تسليم اين " الف " كند ، يعنی اين خط سيری
است كه " الف خدا " برای انسان معين میكند .
روی اين حساب است كه خداشناسی ، جو روحی و عملی مساعدی لازم دارد و
اگر جو روحی و عملی مساعدی نبود ، همان ريشه اصلی نيز خشك میگردد ،
همچون بذری كه در زمينی افشانده میشود كه اگر محيط مساعد نباشد فاسد
میگردد و از بين میرود .
توحيد اقتضا میكند يك زمينه آماده روحی را برای تعالی . توحيد مقتضی
تعالی روحی است ، میخواهد روح را برتری دهد و با هدفهای حيات و خلقت
سازگاری دهد و به همين جهت در قرآن كريم همه سخن از قابليت و پاكی و
استعداد است ، میگويد : " « هدی للمتقين »" ( 1 ) هدايت است برای
پرهيزكاران . " لتنذر به من كان حيا " ( 2 ) قرآن برای اين است كه
توبه وسيله آن زندهها را اعلام خطر كنی .
از طرف ديگر ، عصيانهای اخلاقی و عملی ، روح را از آن مقام قدس والا
تنزل می دهند و لذا اين فكر و آن عمل دو نيروی متضاد با يكديگرند .
نه تنها در مفاهيم مقدس مذهبی مطلب اينچنين است ، بلكه در تمام
مفاهيم مقدس ، و لو غير مذهبی ، مطلب به همين منوال است .
پاورقی : . 1 بقره / . 2 . 2 يس / . 70 [ و در قرآن كريم " لينذر من كان حيا »" آمده است ] . |