مبتدی به وجود می‏آورد و راه حلهای لذت بخشی هم در همان سطح دارد .
عليهذا ما نمی خواهيم شكوك و شبهاتی كه واقعا برای افرادی پيش می‏آيد
ناديده بگيريم و يا آنها را ناشی از خبث طينت و سوء سريره آنها بدانيم‏
. خير ، چنين نيست . پيدايش شكوك و شبهات در اين زمينه آنگاه كه بشر
می‏خواهد همه مسائل مربوط به اين موضوع را حل كند ، يك امر طبيعی و عادی‏
است و همين شكوك است كه محرك بشر به سوی تحقيق بيشتر است . و لهذا
ما اين نوع شكوك را كه منجر به تحقيق بيشتر می‏شود ، مقدس می‏شماريم ،
زيرا مقدمه وصول به يقين و ايمان و اطمينان است . شك آنگاه بد است كه‏
به صورت وسواس درآيد و آدمی را به خود سرگرم كند ، آنچنانكه می‏بينيم‏
بعضی افراد از اينكه می‏توانند در مسائل ترديد كنند لذت می‏برند و آخرين‏
منزل سير فكری خود را ترديد و دو دلی می‏دانند . اين حالت ، حالت بسيار
خطرناكی است ، برخلاف حالت اول كه مقدمه كمال است . لهذا مكرر گفته‏ايم‏
ك ه شك ، گذرگاه خوب و لازمی است اما توقفگاه و سر منزل بدی .
بحث ما اكنون درباره افراد يا گروههايی است كه شك را توقفگاه و
آخرين منزل خويش ساختند . به عقيده ما ماترياليسم هر چند خود را يك‏
مكتب جزمی معرفی می‏كند ، ولی جزء مكاتب شك است . منطق قرآن نيز
درباره اينها همين است . قرآن می‏گويد : " حداكثر اين است كه دچار برخی‏
شكوك و ظنون هستند ، ولی در عمل ، آن را به صورت جزم و علم و يقين در
می‏آورند " .