پديدهها را با يكديگر تعليل كرد . برايش كاملا روشن شد كه يك رابطه
زنجيری پديدهها را به يكديگر مربوط میكند . علم امروز اين روش را صحيح
میداند و لهذا اين دوره را " دوره علمی " میخوانيم .
اين سه دوره كه اگوست كنت بيان كرده است ، از نظر عامه و توده مردم
ممكن است صحيح باشد ، به اين معنی كه در يك دوره مردم علت يك حادثه
مثلا بيماری را موجوداتی نامرئی از قبيل ديو و جن میدانستند ، همچنانكه
الان هم حتی در ميان تحصيلكردههای اروپايی چنين افراد و طبقاتی وجود دارند
، و در يك دوره ديگر ، به نظامات طبيعی پی برده بودند و علت بيماری را
در عللی كه بر بيمار احاطه كرده است میدانستند و اجمالا میدانستند
تأثيراتی از ناحيه طبيعت سبب بيماری شده است ، همچنانكه همه كسانی كه
طب نخواندهاند و اطلاعات طبی ندارند ولی به نظامات طبيعی ايمان دارند ،
طبعا تصورشان به همين شكل است ، و در دوره ديگر ، رابطه خود پديدهها را
از راه تجربيات علمی كشف كردهاند ، كه اين هم تازگی ندارد ، هم در قديم
بوده هم در جديد ، و البته در دوره جديد ، گرايش بشر به پديده شناسی و
تعليل پديدهها به يكديگر بيشتر است .
ولی تقسيم بندی فكر بشر به اين نحو غلط است . اگر بخواهيم ادوار تفكر
بشر را تقسيم بندی كنيم ، بايد افكار مفكران بشر را نه توده و عامه را
مقياس دورهها قرار دهيم و به اصطلاح ، جهان بينی افراد برجسته بشر را در
نظر بگيريم . در اينجاست كه میبينيم تقسيم بندی اگوست كنت سر تا پا
غلط است . هرگز انديشه بشری كه مفكران هر دورهای نمايندگان آن هستند ،
اينچنين سه دورهای طی نكرده است .
|