طبقه وضع همين است .
در مسائل دينی نيز عينا همين طور بود و هنوز هم همين طور هست و ادامه
دارد . همه كس به خود حق میدهد كه اظهار نظر كند .
مسائل دينی خصوصا قسمتهای خداشناسی و توحيدی از جمله پيچيدهترين مسائل
علمی است كه همه كس شايستگی اظهار نظر ندارد . البته اساس خداشناسی آن
اندازه كه عموم مردم مكلف اند بدانند و ايمان داشته باشند ، ساده و فطری
است ، اما يك قدم كه آن طرفتر برويم ، بحث صفات و اسماء و افعال و
قضا و قدر الهی به ميان میآيد و فوق العاده پيچيده میگردد . به تعبير
اميرالمؤمنين علی ( عليه السلام ) " دريايی عميق است " ، تنها نهنگها
میتوانند در اعماق اين دريا شناوری كنند . شناسايی و بررسی صفات و اسماء
ذات حق كاری نيست كه از همه كس ساخته باشد ، و حال اينكه میبينيم همه
كس خود را در اين قسمت اهل نظر میداند و به بحث و اظهار نظر و استدلال
میپردازد و گاه سر از سخنان مضحكی در میآورد .
مینويسند كشيشی میخواست " اصل غائيت " را تعريف كند و بيان كند كه
نظام جهان يك نظام هدفدار است و جهان يك جريان هدفداری را طی میكند و
از اين راه میخواست حكمت باری تعالی و علم و اراده او را به ثبوت
برساند . و البته چنانكه میدانيم اين مطلب دشواری نيست ، از خلقت هر
موجودی میتوان شاهد آورد ، اما كشيش خطوط روی طالبی را به عنوان مثال
ذكر كرد ، گفت علت اينكه خطوط منظم روی طالبی كشيده شده اين است كه
وقتی ما میخواهيم طالبی را برای افراد خانواده تقسيم و قاچ كنيم ، قبلا
محل گذاشتن كارد مشخص باشد كه عادلانه تقسيم
|