سوی ماديگری در يونان و غير يونان وجود داشته است و همين است كه برای
بسياری اين احتمال را به وجود آورده است كه شايد پيدايش ماترياليسم به
صورت يك مكتب ، رابطه مستقيم با علم و پيشرفتهای علمی دارد .
خود ماترياليستها البته بسيار میكوشند كه مطلب را به همين صورت جلوه
دهند و ديگران را به اين مطلب مذعن نمايند كه علت نضج و رواج
ماترياليسم در قرون هيجده و نوزده ، طلوع نظريات علمی بوده و توسعه علم
، بشر را به اين سو كشانده است . اين مطلب به شوخی نزديكتر است تا به
يك حقيقت جدی .
گرايش مادی از دورانهای باستان ، هم در طبقات دانشمند بوده و هم در
طبقات جاهل . در دوره جديد نيز همين طور ، در تمام طبقات افرادی مادی
پيدا میشوند ، همچنانكه در تمام طبقات و قشرها خصوصا در طبقه دانشمند
گرايشهای الهی و معنوی و ماوراء الطبيعی وجود دارد . اگر مطلب به اين
منوال بود كه ماترياليستها میگويند ، بايد به همان نسبت كه علم پيشروی
كرده است و دانشمندان بزرگ در جهان پيدا شدهاند ، گرايشهای مادی در
تيپ دانشمند بيشتر باشد و افراد هرچه دانشمندتر باشند مادیتر باشند ، و
حال اينكه واقعيت خلاف آن را نشان میدهد .
امروز ما از يك طرف افرادی معروف و مشهور را میبينيم مانند راسل كه
تا حدود زيادی خود را ماترياليست نشان میدهند . وی میگويد :
" بشر مولود عواملی است كه در ايجاد او تدبيری به كار نرفته و غايتی
در نظر گرفته نشده است . اصل بشر ، نمو و حتی عواطف او چون آرزو ، ترس
، عشق و عقيده چيزی جز مظهر تلفيق
|