ناچاريم آن ماترياليسم را " ماترياليسم منافق " اعلام نماييم .
من در اينجا از همه سروران و فضلا و دانشمندان با حسن نيت اين كشور
دعوت می كنم كه در آنچه من اكنون می‏گويم با ديده دقت و بی طرفی بنگرند
و اگر واقعا احساس می‏كنند كه من اشتباه می‏كنم به من تذكر دهند و منطقا
اشتباه مرا به من ثابت كنند . من خدا را گواه می‏گيرم كه حاضرم صريحا به‏
اشتباه خودم اعتراف كنم .
به اين نكته توجه دارم كه تدبر در قرآن مجيد حق هر فرد مسلمانی است و
در انحصار فرد يا گروهی نيست . و باز به اين نكته توجه دارم كه برداشتها
هر اندازه بی غرضانه باشد ، يك جور از آب در نمی آيد . هر كسی ممكن‏
است ديدگاه ويژه‏ای داشته باشد و حق دارد با توجه به درك مفاهيم لغات و
وارد بودن به اسلوب زبان عربی و اسلوب خاص قرآن و با توجه به شأن نزول‏
آيات و تاريخ صدر اسلام و با توجه به آنچه مسلم است كه از ناحيه ائمه‏
اطهار ( عليهم السلام ) در تفسير آيات رسيده است و با توجه به پيشرفتهای‏
علوم ، در آيات قرآن مجيد تدبر نمايد و برداشتهای خود را كه لااقل خودش‏
بينه و بين الله به آنها معتقد است ، به عنوان تفسير يا هر عنوان ديگری‏
در اختيار ديگران بگذارد . اما می‏دانيم در طول تاريخ از طرف گروههايی از
" باطنيه " و غير باطنيه تفسيرهايی از آيات شده است كه آنها را به‏
حساب تفسير و برداشت نمی توان گذاشت ، مسخ و تحريف است نه برداشت و
تفسير .
من ترجيح می‏دهم در مطالبی كه می‏خواهم تذكر دهم ، خود اين نويسنده و يا
نويسندگان را - كه فرض ما فعلا بر اين است كه اغفال شده‏اند و قصد خيانتی‏
در كار نيست - مخاطب قرار دهم .
عزيزان من ! شما در مقدمه تفسير خود از وضع تفاسير و مفسرين گذشته‏
مطالبی نوشته‏ايد كه تنها در خطابه و منبر كه كسی از كسی مدرك و دليل نمی‏
خواهد بايد به كاربرده شود . كی و كجا وضع تفسير و مفسر آنچنان بوده كه‏
شما نوشته‏ايد ؟ آيا تاريخ را با چشم به هم