معتقد به ماورای طبيعت است و ليكن از نظر اخلاق و عمل ، مادی است .
ماديت اخلاقی - همچنانكه گفته شد - يكی از علل و موجبات ماديت اعتقادی‏
است . به عبارت ديگر ، شهوترانيها و افسارگسيختگيها و غرق شدن در
منجلاب شهوت پرستی يكی از موجبات گرايشهای فكری مادی است .
ماديت اخلاقی يعنی اينكه انسان از حيات و زندگی هيچ گونه ايده اخلاقی و
معنوی نداشته باشد .
آيا ممكن است كسی اعتقادا الهی باشد ولی عملش جلوه‏گاه اعتقادش نباشد
و از نظر عمل ، مادی باشد ؟ و آيا ممكن است كسی از نظر اعتقاد ، مادی‏
باشد ولی از نظر عمل ، مادی نباشد و زندگی‏اش زندگی منزه و بی آلايش از
تندروی و تجاوز و ستم باشد ؟ بالاخره آيا انفكاك ماديت اخلاقی از ماديت‏
اعتقادی امكان پذير است ؟ پاسخ اين است كه آری امكان پذير است و زياد
واقع می‏شود ، اما چيزی نيست كه دوام يابد و روی آن بتوان حساب كرد ،
زيرا يك حالت غير طبيعی است و آنچه بر خلاف طبيعت و روش طبيعی نظام‏
اسباب و مسببات است دوام نخواهد يافت . و بالاخره آنجا كه انفكاك‏
است ، يا روش و عمل در اعتقاد مؤثر می‏افتد و آن را منقلب می‏كند و يا
اعتقاد و ايده تأثير می‏كند و طرز عمل را منقلب می‏سازد . و بالاخره يا
اعتقاد فدای عمل می‏شود و يا عمل فدای اعتقاد .
اين را نمی توان باور كرد كه كسی بتواند يك عمر زندگی كند كه فكرا و
ايمانا الهی باشد ولی عملا مادی ، عاقبت يكی از دو طرف غالب خواهد شد ،
يا به اين سو و يا به آن سو خواهد رفت . كما اينكه آن كسی هم كه از نظر
فكر و ايمان مادی است ، خواه