يكی از ادوار تفكر و يا حلقه‏های تفكر ، دوره و حلقه تفكر اسلامی است .
از نظر متد اسلامی همه اين تفكرات در يك شكل خاص با هم امكان اجتماع‏
دارند . يعنی در يك طرز تفكر خاص كه ما آن را اسلامی می‏ناميم همه آن سه‏
نوع تفكر با يكديگر قابل جمع است . به عبارت ديگر ، يك فرد در آن واحد
می‏تواند طرز تفكری داشته باشد كه هم الهی باشد ، هم فلسفی و هم علمی . از
نظر يك متفكر آشنا به تفكر اسلامی . اين مطلب مطرح نيست كه آيا علت‏
حادثه آن است كه علم نشان می‏دهد يا آن است كه فلسفه به صورت قوه نشان‏
می‏دهد يا علت حادثه آن است كه به نام خدا ناميده می‏شود .
پس در اينجا به امثال آقای اگوست كنت بايد يادآور شد كه طرز تفكر
چهارمی در جهان بوده كه شما از آن بی خبريد .

خشنونتهای كليسا

تا اينجا نقش كليسا را در گرايش به ماديگری از نظر نارسايی مفاهيم‏
الهی كليسايی بيان كرديم . كليسا از نظر ديگر نيز نقش مهمی در سوق دادن‏
مردم به ضد خدايی دارد كه از نارسايی مفاهيم الهی كليسايی بسی مؤثرتر
بوده است و آن تحميل عقايد و نظريات خاص مذهبی و علمی كليسا به صورت‏
اجبار و سلب هرگونه آزادی عقيده در اين دو قسمت است .
كليسا علاوه بر عقايد خاص مذهبی ، يك سلسله اصول علمی مربوط به جهان و
انسان را كه غالبا ريشه‏های فلسفی يونانی و غير يونانی داشت و تدريجا
مورد قبول علمای بزرگ مذهب مسيح قرار