پاورقی : . 1 بقره / . 3
اين همه عنايت و لطف شما به او از آن جهت است كه او به تعبير شما از
محرومان تاريخ و از به اسارت گرفته شدهها و مستضعفين تاريخ است .
اسارت و بردگی سالم به دوره قبل از مدينه و قبل از جنگهای اسلامی منتهی
میشود . شما طبق فلسفهای كه از آن پيروی میكنيد و آن را يكی از معيارهای
تفسير قرآن قرار دادهايد ، فكر كردهايد كه چون سالم از محرومان تاريخ
است ، پس يك انقلابی واقعی و مؤمن واقعی است و از نظر موضع اجتماعی
همرديف سلمان و ابوذر و مقداد و بلال است ، يعنی موضع طبقاتی او كافی
است كه او را يك انقلابی واقعی قرار دهد و بر تارك درخشان همه شهيدان و
حافظان قرآن يمامه بنشاند . غافل از آنكه آن خانهای كه به اعتراف خود
شما خانه مردم و خانه توده بوده است ( خانه فاطمه عليها السلام ) به دست
همين فرد تودهای به آتش كشيده شد .
آيا اينها دليل بی اطلاعی شما از تاريخ صدر اسلام نيست ؟ آيا اينها
معيارهای شما را در فلسفه تاريخ بكلی بی اعتبار نمی كند ؟ آيا اينها كافی
نيست كه شما در ارزيابيها و تفسيرهای خود از تاريخ تجديد نظر كنيد و فی
المثل قضاوتها و انديشهها و گرايشها و تفكرات هزار ساله مفسرين و فقها و
حكما و عرفا و زهاد و عباد را آن گونه توجيه مادی و طبقاتی نفرماييد ؟ !
شما در تفسير آيه كريمه " « الذين يؤمنون بالغيب و يقيمون الصلوه و
مما رزقناهم ينفقون »" ( 1 ) درباره ايمان به غيب اينچنين میگوييد :
" مفسرين ، غيب را آنچه كه ديدنی نيست ، اعم از خداوند يا فرشتگان و
. . . از اين قبيل دانستهاند ، حال آنكه اولا خداوند و فرشتگان و . . .
غيب نيستند ، ثانيا با طرح عنوان متقين ، مسأله ايمان به خدا مطرح شده و
گذشته است " .
آنگاه خودتان ، غيب و ايمان به غيب را اينچنين تفسير میكنيد :
پاورقی : . 1 بقره / . 3 |