كه با پيدايش نظريه تكامل ، مهمترين دليل الهيون از دستشان گرفته می‏شود
. عمده دليل الهيون بر وجود صانع عليم حكيم ، نظام متقن موجودات است .
اين نظام متقن بالخصوص در جانداران يعنی گياهان و حيوانات نمودار است‏
. اگر خلقت گياه و حيوان دفعی می‏بود ، استدلال از راه نظام متقن موجودات‏
صحيح بود ، زيرا عقلا قابل قبول نبود كه موجودی بدون يك نظارت مدبرانه‏
آنا و دفعتا موجود گردد ، در حالی كه به يك سلسله تشكيلات مجهز است كه‏
نشان می‏دهد اين تشكل و نظم و ارگانيزم به خاطر هدفهای پيش بينی شده و در
نظر گرفته شده به وجود آمده است . ولی اگر خلقت موجودات ، تدريجی و در
طول زمان يعنی امتداد صدها ميليون سال صورت گرفته باشد ، به اين ترتيب‏
كه كم كم با توالی قرون و تراكم نسلها وضع ساختمان موجودات به شكل حاضر
در آمده باشد ، مانعی نيست كه اين تشكيلات دقيق به هيچ وجه پيش بينی‏
نشده باشد ، يعنی قوه مدبری بر آن نظارت نداشته ، بلكه تنها تصادفات و
انطباق قهری با محيط ، منشأ اين نظامات و تشكيلات بوده باشد .
پس با قبول و ثبوت نظريه ترانسفورميسم عمده دليل الهيون از دست آنها
گرفته شد و همين كافی است كه كفه ماديين بچربد و گروهی به آن طرف‏
متمايل گردند .
ولی اين توجيه فی حد ذاته صحيح نيست . اگر اين سخن بر يك مكتب الهی‏
جانداری عرضه بشود ، فورا پاسخ می‏دهد كه اولا دليل " اتقان صنع " را به‏
عنوان تنها دليل بر وجود خدا محسوب داشتن غلط است و به عنوان عمده دليل‏
ذكر كرده مبالغه است ، ثانيا نظام خلقت منحصر به ساختمان اعضای‏
حيوانات نيست تا گفته شود تكامل تدريجی جانداران برای توجيه وجود
تصادفی آنها كافی