تدريجا و در طول يك زمان معين آفريده شده است ؟ و نيز قرآن كريم با
كمال صراحت خلقت تدريجی جنين را در رحم مطرح میكند و آن را به عنوان
دليلی بر معرفت خدا ياد مینمايد . احدی تاكنون نگفته است لازمه علم ازلی
و مشيت ازلی - كه چون به چيزی تعلق بگيرد و بگويد باش ، موجود میشود -
اين است كه چنين در يك لحظه متكون گردد .
اين از نظر كتب مذهبی . اما از نظر فلسفی اينكه گفته شد لازمه علم ازلی
اين است كه تصادف به هيچ وجه نقش مؤثری نداشته باشد ، توضيحی را
ايجاب میكند .
از نظر فلاسفه ، صدفه و اتفاق ، و به تعبيری ديگر تصادف ، به هيچ وجه
وجود ندارد و آنچه بشر آن را به نام تصادف مینامد ، واقعا از نوع تصادف
نيست ، با ساير علل و معلولات و مقدمات و نتايج ، كوچكترين تفاوتی از
لحاظ ماهيت ندارد .
كلمه تصادف در دو مورد استعمال میشود :
يكی در مورد پيدايش حادثهای بدون علت فاعلی . يعنی اينكه فرض كنيم
پديدهای كه نبود و پديد شد ، خودبخود و بدون تأثير هيچ عاملی پديد شد .
اين نوع از تصادفات از طرف همه مكتبها ، اعم از الهی و مادی ، مردود
است . ماديين نيز در خلقت عالم چنين فرضی را نمی پذيرند . اين نوع از
تصادف از محل بحث فعلی ما نيز خارج است . كسانی كه مدعی هستند كه
تغييرات اندام حيوانها تصادفی بوده است ، كسانی كه مدعی هستند كه
تغييرات اندام حيوانها تصادفی بوده است ، منظورشان اين نوع از تصادف
نيست .
مورد ديگر استعمال اين كلمه اين است كه فرض شود
|