طبقاتی دارد ، خودبخود پيوند خويش را با مذهب قطع میكند .
ماترياليسم در شكل جديد كه كمتر از نيم قرن است در ايران برای خود جای
پايی پيدا كرده است ، در ابتدا نه منطق الهيون را در سطحی كه بعد با آن
مواجه شد پيش بينی میكرد و نه مذهب را در ميان عموم طبقات و بالاخص
تودهها اين اندازه ريشه دار میدانست . میپنداشت به سادگی میتواند حريف
را ، هم از ميدان منطق و استدلال و هم از صحنه اجتماع خارج سازد . اما در
عمل اين حساب غلط از آب در آمد . اكنون كه نه از راه منطق و استدلال و
نه از راه به اصطلاح وارد كردن خود آگاهی طبقاتی در انديشه تودهها طرفی
نبسته و عملا قوی ترين و با نفوذترين نيروها را در ميان عموم طبقات ، و
بالخصوص طبقه محروم و ستم كشيده ، نيروی مذهب تشخيص داده ، به اين فكر
افتاده كه از خود مذهب عليه مذهب استفاده كند .
مطالعه نوشتههای به اصطلاح تفسيری كه در يكی دو سال اخير منتشر شده و
میشود ، ترديدی باقی نمی گذارد كه توطئه عظيمی در كار است . در اينكه
چنين توطئهای از طرف ضد مذهبها برای كوبيدن مذهب در كار است ، من
ترديد ندارم . آنچه فعلا برای من مورد ترديد است اين است كه آيا
نويسندگان اين جزوهها خود اغفال شدهاند و نمی فهمند كه چه میكنند ، و يا
خود اينها عالما عامدا با توجه به اينكه با كتاب مقدس هفتصد ميليون
مسلمان چه میكنند ، دست به چنين تفسيرهای ماترياليستی زده و میزنند ؟
ما نظر به اينكه در اين نوشتهها آثار و علائم خامی و بی سوادی را فراوان
می بينيم - و به چند نمونه اشاره خواهيم كرد - ترجيح میدهيم كه فعلا
ماترياليسمی را كه به صورت تفسير آيات قرآن در اين يكی دو سال اخير
تبليغ میشود ، " ماترياليسم اغفال شده " بناميم و اگر پس از اين
تذكرات ، باز هم راه انحرافی خود را تعقيب كردند ،
|