آيا واقعا معنی رجوع به ائمه در تفسير آيات همين است ؟ آيا شما
خودتان به اين مطلب معتقديد ، يا میخواهيد بدين وسيله ديگران را اغفال
كنيد ؟ شما از وجدان انقلابی و صداقت انقلابی دم میزنيد ، همان وجدان و
صداقت انقلابی شما را به گواهی میطلبم . آيا واقعا شما نمیدانيد تعبيراتی
از اين قبيل : اراده خدا انقلابی است ، طرز تفكر خدا چنين است و خداوند
برای تحقق خواست خودش حزب تشكيل داده است و قرآن جز يك فلسفه مدون
حزب انقلابی محتوايی ندارد ، صحيح نيست ؟
شما حتی اطلاع از تاريخ صدر اسلام و شأن نزول آيات را هم لازم نشمرده و
زحمت يك بررسی مختصر تاريخ اسلام را هم به خود ندادهايد و آنگاه به
تفسير قرآن و تدوين ايدئولوژی اسلامی دست زدهايد . شما آنجا كه میخواهيد
دو قطبی شدن جامعه اسلامی را بلافاصله بعد از پيغمبر توجيه كنيد و خانه
فاطمه را مركز محرومان و كسانی كه دستشان به اصطلاح به دم گاوی بند نبوده
معرفی كنيد و به گرايشهای شيعيان از قبيل ابوذر و مقداد و بلال جنبه مادی
و طبقاتی بدهيد ، درباره خانه فاطمه ( عليها السلام ) و مظلوميت اهل اين
خانه و به آتش كشيده شدن آن خانه داد سخن میدهيد ، آنگاه میگوييد :
" در همان حال [ كه خانه فاطمه ( عليها السلام ) به آتش كشيده میشود ]
در خانه روحانی بزرگ و يهودی منافق " عبدالله بن ابی " كه مدتها بر ضد
انقلاب میجنگيد و اكنون وارد انقلاب شده و جبهه خارجی را مبدل به جبهه
داخلی كرده و بالاتر آنكه مفسر قرآن هم شده و حتی پس از گذشتن هزار و
چهارصد سال هم میبينيم كه نبوغ تفسيری عدهای از مفسرين ما هم مرهون تجزيه
و تحليلها و برداشتها و اقوال همين مفسر شهير است و البته از موقعيت
خاصی هم برخوردار است چه از قدما میباشد هر روز صدها نفر در پای كرسی
تفسير او حاضر میشوند " .
عبدالله بن ابی همان منافق مشهور است كه از اشراف مدينه بود و
موقعيت مهمی داشت و به واسطه اسلام متزلزل شد و تا چند سال بعد
|