آنكه هيچ ملازمه‏ای ميان اين نظريه و انكار خداوند نيست ، بلكه حكمای الهی‏
معتقدند لازمه اعتقاد به خداوند ، اعتقاد به ازليت و دوام فياضيت او و
دوام خالقيت اوست كه مستلزم ازليت خلق است .
يكی از دانشمندان روسی در مقاله‏ای كه به فارسی در يكی از مجله‏ها در چند
سال پيش ترجمه شده بود ، نوشته بود كه ابوعلی سينا در ميان ماترياليسم و
ايده‏آليسم در نوسان بوده است .
چرا اين دانشمند درباره ابن سينا اينچنين اظهار نظر می‏كند و حال اينكه‏
يكی از مشخصات " ابن سينا " اين است كه در آراء و عقايد خودش به يك‏
روش رفته است و تذبذب و تناقض در گفته‏هايش يافت نمی شود . شايد
حافظه نيرومند و فوق العاده‏اش كه هيچ گاه افكارش را فراموش نمی كرد ،
يكی از علل اين ويژگی است .
اين دانشمند روسی چون ديده است ابن سينا از طرفی قائل به ازليت ماده‏
است و برای زمان ابتدا قائل نبوده است ، فكر كرده پس او ماترياليست‏
است . و از طرف ديگر ديده است كه از خدا و آفرينش و علت نخستين دم‏
می‏زند ، با خود فكر كرده كه بوعلی به اصطلاح ايده‏آليست است ، پس بوعلی‏
در ميان دو قطب ماترياليسم و ايده‏آليسم در نوسان بوده و عقيده ثابتی در
اين زمينه نداشته است !
آن دانشمند روسی از اين جهت درباره بوعلی اينچنين انديشيده كه نظريه‏
ازليت ماده را با مخلوق بودن آن و مخلوق بودن همه جهان منافی دانسته‏
است ، و حال آنكه در منطق ابن سينا كه مسأله " مناط نيازمندی به علت‏
" را بررسی كرده است و مناط نيازمندی به علت را " امكان ذاتی "
تشخيص داده نه حدوث ، هيچ گونه تناقضی ميان ايندو وجود ندارد . قبلا
مسأله " مناط نيازمندی به علت " را كه از مهمترين مسائل فلسفی است و
تنها در فلسفه اسلامی آن مسأله طرح