ميان مردم و جهان غيب باشند ، مردم را مؤمن بمددهای غيبی و عنايتهای‏
خاص غيبی در شرايط خاصی بنمايند . اينجا است كه مسأله غيب عملا با
زندگی بشر تماس پيدا می‏كند .

پرده غيب

گفتم غيب يعنی نهان ، پس پرده . اين پرده چيست ؟ چگونه پرده‏ايست كه‏
جلو چشم ما كشيده شده كه نمی‏توانيم ببينيم ، آيا واقعا پرده‏ای وجود دارد
كه بايد پس برود تا ببينيم يا اينكه اين تعبيرات كنايه از حقايق ديگری‏
است . اتفاقا همين تعبير پرده در خود قرآن كريم نيز آمده است در باره‏
اهل قيامت ميفرمايد : " « و لقد كشفنا عنك غطائك فبصرك اليوم حديد
"
يعنی امروز پرده را از جلوی تو برداشتيم ، اينك ديده تو باز است و
می‏توانی همه چيز را ببينی . جمله معروفی منسوب است به حضرت امير ( ع )
: « " لو كشف الغطاء ما ازددت يقينا " » يعنی فرضا پرده برافتد بر
يقين من افزوده نمی‏شود . مسلما اين پرده از نوع ماده و جسم نيست ، اين‏
پرده جز حجاب محدوديت حواس ما كه تنها امور نسبی و محدود را درك‏
می‏كند نميباشد .

محدود و نامحدود

بحسب فرض اولی عقل ، موجود بر دو قسم است : محدود و نامحدود . وقتی‏
محدود را تعريف كنيم نامحدود