دانشمند بزرگ عصر ما نيز چنين عقيده‏ای در باره فرضيه‏های بزرگ داشته و
مدعی بوده است كه مبدأ پيدايش فرضيه‏های بزرگ نوعی الهام و اشراق است.

خلاصه

پس مجموعا معلوم شد كه در زندگی افراد بشر انواعی از مددهای غيبی وجود
دارد : به صورت تقويت دل و اراده ، بصورت فراهم شدن اسباب و وسائل‏
مادی كار ، بصورت هدايت و روشن بينی ، بصورت الهام افكار بلند علمی .
پس معلوم می‏شود بشر به خود واگذاشته نيست دست و عنايت پروردگار در
شرائط خاصی او را دستگيری می‏كند ، از ضلالت و گمراهی و سرگردانی و از عجز
و ضعف و ناتوانی نجات می‏دهد .

مددهای غيبی اجتماعی

حالا كه در باره يك فرد چنين است ، در باره جامعه بشريت چطور ؟ آيا
ممكن است كه گاهی عنايت غيبی به كمك جامعه بشريت برخيزد و آنرا نجات‏
دهد ؟
اتفاقا هميشه يا غالبا نوابغی كه پيدا شده‏اند ، پيامبران عظيم الشأنی‏
مانند ابراهيم و موسی و عيسی و محمد صلوش الله عليه و عليهم كه ظهور
كرده‏اند ، در شرائطی بوده كه جامعه بشريت سخت نيازمند بوجود آنها بوده‏
است . آنها مانند يكدست غيبی از آستين بيرون آمده‏اند و بشريت را نجات‏
داده‏اند . مانند بارانی