باشتباه خيال كرد كه روان ناخودآگاه فقط از عناصر مطرود از شعور ظاهر
تشكيل می‏گردد . خير ، روان ناخود آگاه جزء سرشت بشر است ، عناصر رانده‏
شده می‏روند آنجا و به آن ملحق می‏شوند ، دين جزء اموری است كه در روان‏
ناخود آگاه بشر بطور فطری و طبيعی وجود دارد .
روانشناس و فيلسوف معروف امريكائی ويليام جيمز كتابی نوشته كه خيال‏
می‏كنم بنام " دين و روان " چاپ شده ، من چاپ شده آنرا نديده‏ام در 5
يا 6 سال پيش كه يكی از دوستان آنرا ترجمه كرده بود نسخه خطی ترجمه را
آورد پيش من كه ببينمش ، ترجمه اش را آن وقت خواندم ، در آن موقع‏
هنوز اسمی روی كتاب نگذاشته بود ، شنيده‏ام حالا چاپ شده . ويليام جيمز
روان شناسی تجربی را بسبك مخصوص خود ابداع كرده است و روی مسائل روانی‏
مذهبی سالها مطالعه كرده ، سالها افراد را ، بيماران را و غير بيماران را
مورد تجربه و آزمايش قرار داده و روی ايشان مطالعه كرده است . اين شخص‏
در كتاب خود می‏گويد : درست است كه سرچشمه بسياری از اميال درونی ما
امور مادی طبيعی است ، ولی بسياری از آنها هم از دنيائی ماورای اين دنيا
سرچشمه می‏گيرد . او همچنين می‏گويد : دليل اينكه اصولا بسياری از كارهای‏
بشر با حسابهای مادی جور در نمی آيد همين است . می‏گويد : من در هر امر
" مذهبی " هميشه نوعی وقار و صميميت ، وجد و لطف ، محبت و ايثار
می‏بينم ، حالات روانی مذهبی خواصی دارد كه آن خواص با هيچ حالت از
حالات بشر تطبيق