موج خواهد زد . فكر میكنيم بعد از ما آنقدر مسلمانها بيايند و زندگی كنند
و بروند كه فقط خدا عدد آنها را میداند . آری ما در ته دل خود اينطور فكر
میكنيم ، و هرگز اين انديشه را بخود راه نمیدهيم كه ممكن است عمر جهان
يعنی عمر بشر و عمر زمين ما به پايان رسيده باشد .
تعليمات انبياء نوعی امنيت و اطمينان خاطر بما داده است و در واقع
در ته قلب خود به مددهای غيبی ايمان و اتكا داريم . بما اگر بگويند يك
ستاره عظيم در فضا در حركت است و تا شش ماه ديگر به مدار زمين میرسد و
با زمين ما برخورد میكند و در يك لحظه زمين ما به يك توده خاكستر تبديل
میشود باز هم با همه ايمان و اعتقادی كه به پيش بينیهای دانشمندان داريم
بخود ترس راه نمیدهيم ، در ته دلمان يك نوع ايمان و اطمينانی هست كه
بنا نيست بوستان بشريت كه تازه شكفته است در اثر باد حوادث ويران
گردد .
آری همانطوری كه باور نمیكنيم زمين ما بوسيله يك ستاره ، يك حادثه
جوی نيست و نابود شود ، باور نمیكنيم كه بشريت بدست خود بشر و بوسيله
نيروهای مخربی كه بدست بشر ساخته شده منهدم گردد . آری ما بحكم يك
الهام معنوی كه از مكتب انبياء گرفتهايم باور نمیكنيم .
ديگران چطور ؟ آيا آنها هم باور نمیكنند ؟ آيا همين اطمينان و خوشبينی
نسبت به آينده انسان و زمين و زندگی و تمدن و خوشبختی و بهروزی و عدالت
و آزادی در آنها وجود دارد ؟ ابدا .
|