« فاتمهن قال انی جاعلك للناس اماما »" ، اينست كه : پس از آنكه‏
ابراهيم همه مراحل را طی كرد و از همه آزمايشها پيروز و موفق بيرون آمد و
باصطلاح فارسی از هفتخوان گذشت ، ما باو اعلام كرديم كه هم اكنون وقت آن‏
رسيده است كه ما تو را امام و رهبر قرار دهيم .
امامت و رهبری انسانها ، چه در بعد معنوی و الهی ، و چه در بعد
اجتماعی عاليترين درجه و مقام و پستی است كه از طرف خدا بيك انسان‏
واگذار می‏شود ، مدالی كه باين نام به سينه كسی می‏چسبانند عاليترين مدالها
است . ابراهيم هم نبی و هم امام بود لهذا رهبر قوم خويش بود .
اينكه عرض كردم نبوت ، راهنمائی و امامت رهبری است مقصودم اين‏
نيست كه انبياء اين منصب را كه بالاتر است نداشتند . همانطور كه قبلا هم‏
اشاره كرديم نبوت و امامت دو منصب است كه در انبياء بزرگ هر دو
منصب جمع است و در انبياء كوچك يكی از آن دو ، كما اينكه در ائمه ،
امامت و رهبری هست ولی نبوت يعنی رهنمائی جديد نيست چون راه همان‏
راهی است كه پيغمبر نمايانده است . و ائمه مردم را در همان راه كه‏
پيغمبر از طرف خداوند ارائه كرده است ، حركت می‏دهند ، بسيج می‏كنند و
راه می‏برند ، اين مفهوم امامت از نظر اسلام است .
دنيای امروز به مسأله رهبری و مديريت تنها از جنبه اجتماعی مينگرد :
يعنی تنها اين جنبه و اين بعد را شناخته است . ولی همين را كه شناخته‏
است بسيار اهميت می‏دهد و به حق اهميت بسيار می‏دهد . " انسان‏