را بايد از سرويس خارج كرد ؟ صنار هم آنرا نمی‏خرند ، بشر چراغ موشی را
برای چكار می‏خواست ؟ آنرا برای حاجتی می‏خواست ؟ چراغ برق آمد هم نورش‏
از آن بهتر بود و هم دود نمی‏كرد ، پس ديگر چراغ اولی را می‏اندازد دور ،
بايد برود ، چون خواسته‏ای را كه او تأمين می‏كرد ، برق خيلی بهتر از آن‏
تأمين می‏كند .
اما اگر چيزی باشد كه در اجتماع بشر آن چنان مقام و موقعيتی داشته باشد
كه هيچ چيز ديگر قادر نباشد جای آنرا بگيرد ، آن خواسته‏ای را كه او تأمين‏
می‏كند ، هنری كه او دارد ، كاری كه او دارد ، هيچ چيز ديگر نتواند كار او
را انجام دهد ، نتواند هنر او را داشته باشد ، ناچار باقی می‏ماند .
شما در اين شركت نفت خودتان اگر در جائی كارگری داشته باشيد و كارگری‏
بهتر از او پيدا كنيد ، خيلی دلتان می‏خواهد آن كارگر اول خودش استعفاء
داده كنار رود و آن كسی كه بهتر است بيايد جای او را بگيرد ، اما اگر
كارگر اولی هنر منحصر بفردی داشته باشد امكان ندارد بگذاريد برود ، نازش‏
را می‏كشيد و نگهش می‏داريد .
پس دين اگر بخواهد باقی باشد يا بايد خودش جزو خواسته‏های بشر باشد ،
يا بايد تأمين كننده خواسته‏های بشر باشد ، آن هم بدين شكل كه تأمين كننده‏
منحصر بفرد باشد .
اتفاقا دين هر دو خاصيت را دارد ، يعنی هم جزو نهاد بشر است ، جزو
خواسته‏های فطری و عاطفی بشر است و هم از لحاظ تأمين حوائج و خواسته‏های‏
بشری