سه طلاقه ميشوند و نياز بمحلل پيدا میشود و در نتيجه علاوه بر افراد عادی
گروهی محلل حرفهای هميشه وجود داشته و دارند كه كارشان اينست ، حتی
نرخشان هم معلوم است تا آنجا كه حاجی بازاری وقتی كه به يكی از مساجد
میرود میبيند همان محلل های حرفهای با هم در باره شغلشان و در آمدشان در
ماه صحبت میكنند آيا اينطور است و يا تهيه كننده فيلم نظرش صرفا توهين
به جامعه ايرانی است ؟
ثانيا آيا تاكنون كسی شنيده است كه در دستورات مذهبی وارد شده باشد و
يا عملا در جامعه ما كسی ديده باشد كه زنان هنگام هم سخن شدن با مرد
بيگانه انگشت خود را بدهان خود كنند و وضع مضحكی بوجود آورند . آيا جز
اينست كه تهيه كننده فيلم خواسته است جامعه ما را بر خلاف آنچه بوده و
هست معرفی نمايد . آنچه در قرآن مجيد آمده و زنان با تقوای ما عملا به آن
رفتار كردهاند و دستوری است بسيار معقول و منطقی ، اين است كه زنان
هنگام سخن گفتن با بيگانگان با عشوه و ناز و تحريك آميز كه هوس
بيماردلان را تحريك میكند سخن نگويند . اين كجا و آن وضع مسخره آميز كجا
؟
بالاتر اينكه در اين فيلم آنجا كه زن مطلقه به عقد همسايه در میآيد ،
شوهر سابق برای اينكه مانع هم خوابگی آنها شود از وسيلهای استفاده میكند
كه اروپائيان آن را " كمربند عفت " مینامند يعنی يك شلوار زرهی فلزی
قفل دار . در قرون وسطی شواليههای اروپا كه به زنان خود اعتماد و اطمينان
نداشتند در غياب خود كه به سفر میرفتند از اين شلوارها برای زنان خود
|