مفيد است و چه چيزهائی بی‏فايده است . مفيدها را درجه بندی می‏كند و
مفيدترها را انتخاب می‏كند سپس آنها را به حافظه خويش می‏سپارد آن‏
چنانكه امانتی را به امينی می‏سپارد ، در خود سپردن دقت می‏كند ، يعنی‏
واقعا و به طور دقيق و روشن آن را وارد ذهن می‏كند و سپس تحويل حافظه‏
می‏دهد .
مثلا كتابی را مطالعه می‏كند ، يكبار می‏خواند . انسان كتاب را بار اول‏
به قصد لذت می‏خواند در اين صورت نمی‏تواند در مورد مطالب كتاب ، حساب‏
و قضاوت كند ، دور دوم می‏خواند ، حتی قويترين حافظه‏ها نيازمند است كه‏
يك كتاب مفيد را لااقل دوبار پشت سر هم بخواند ، پس از آن مطالب را
تجزيه و تحليل و دسته بندی می‏كند و هر مطلبی را با توجه به اينكه از چه‏
دسته مطالب است به حافظه می‏سپارد ، بعد كوشش می‏كند كه كتاب ديگری را
در دستور مطالعه قرار دهد كه در موضوع كتاب پيشين است ، حتی الامكان تا
از موضوعی فارغ نشده است و در حافظه به صورت روشن و منظم نسپرده است‏
وارد موضوع ديگر نشود . اشتباه است اگر انسان يك كتاب را مانند يك‏
سرگرمی مطالعه كند و قبل از آنكه مطالب كتاب درست جذب ذهن شده باشد و
ذهن فرصت تجزيه و تحليل پيدا كرده باشد به كتاب ديگر و موضوع ديگر
بپردازد . امروز كتب تاريخی ، فردا روانشناسی و پس فردا مثلا كتب مذهبی‏
مطالعه كند همه مخلوط می‏شوند و حكم انباری بی نظم را پيدا می‏كند .
انسان رشيد كتابها و مطالبی را كه برای خود لازم می‏داند جمع می‏كند آنها
را مكررا مطالعه و دسته بندی