می‏آيد كه آيا اغلب افراد می‏توانند اين سرمايه را اداره و از آن بهره‏
برداری كنند ؟ باور كنيد كمتر كسی است كه چنانكه بايد از سرمايه‏های فردی‏
و شخصی خود بهره برداری كند ، به مناسبت اينكه مجمع ما مجمع علمی است و
همانطوری كه در آغاز سخن عرض كردم مجمع ما دو بعدی است يكی از دو مثال‏
متناسب است با بعد علمی مجمع ما و ديگری با بعد دينی آن . مثال اول كه‏
متناسب با بعد علمی مجمع ما است مربوط است به قوای هوشی و قوای ادراكی‏
انسان .

مديريت حافظه

افراد از نظر هوش ، فهم ، استعداد و حافظه با يكديگر اختلاف دارند .
انسان‏های رشيد از حافظه خود بهره برداری صحيح می‏كنند ولی آدمهای غير از
رشيد ، ممكن است حافظه بسيار نيرومندی نيز داشته باشند اما نتوانند از
آن استفاده كنند . آدم غير رشيد تصور می‏كند . حافظه يك انبار است .
انباريكه بايد دائما آن را پر كند ، هر چه پيدا كرد آنجا پرت كند . عينا
مانند انبار يك خانه كه احيانا وارد می‏شوی می‏بينی يك تكه حلبی ، يك‏
قطعه فلز ، يك ميز شكسته ، يك صندلی شكسته در آنجا افتاده است . اما
آدمی كه رشيد باشد در بهره برداری از حافظه خود دقت می‏كند . اولين كاری‏
كه انجام می‏دهد عمل انتخاب است . يعنی حافظه خود را مقدس می‏شمارد ،
حاضر نيست هر چه شد در آن سرازير كند . حساب می‏كند كه دانستن چه‏
چيزهائی برای او