پايه كاملا منطقی دارد معهذا اشراق سهم گرفته است . . . در زندگی عادی
نيز مانند قضايای علمی ، اشراق يك عامل شناسائی قوی و در عين حال
خطرناكی است ، و تميز آن از توهم گاهی دشوار است . . . فقط مردان بزرگ
و پاكان ساده دل میتوانند با آن به كمال اوج زندگی معنوی برسند . اين
موهبت حقا شگفت انگيز است و درك واقعيت بدون دليل و تعقل را غير
قابل تفسير مینمايد " .
الكسيس كارل عدهای از دانشمندان رياضی را نام میبرد و مدعی میشود كه
اينها منطقی هستند يعنی معلومات خويش را منحصرا از طريق كسب و استنتاج
منطقی بدست آوردهاند ، و عدهای از رياضی دانان را نام میبرد و مدعی
میشود كه اينها اشراقی و الهامی هستند .
دانشمندان ديگر نيز اين نظر را تأييد كردهاند . اخيرا يكی از دوستان
فاضل مقالهای تحت عنوان : " نقش شعور باطن در تجسسات علمی " يكی از
دانشمندان رياضيدان فرانسوی بنام " ژاك هادامارا " ترجمه كرده و بمن
ارائه داد ، در آنجا چنين نوشته بود :
" وقتی ما بشرائط اكتشافات و اختراعات ميانديشيم محال است بتوانيم
اثر ادراكات ناگهانی درونی را ناديده بگيريم . هر دانشمند محققی كم و
بيش اين احساس را كرده است كه زندگی و مطالب علمی او از يكرشته
فعاليتهای متناوب كه در عدهای از آنها اراده و شعور وی مؤثر بوده و بقيه
حاصل يك سلسله الهامات درونی میباشد تشكيل شده است " .
الان يادم نيست كه در چه كتابی خواندم كه اينشتاين
|