طبقه‏ای را به جان طبقه ديگر بياندازد .
البته اين كار را كرد ، اين روح را دميد و مردم را به قيام در برابر
ظلم وادار كرد ، اما كارش تنها اين نبود . كاری بالاتر و انقلابی عظيم‏تر
نيز به پا كرد كه جز از او و كسانی از طراز او يعنی پيغمبران ، ساخته‏
نيست . انقلاب درونی ايجاد كرد ، يعنی بشر را حتی عليه تبهكاريهای خودش‏
به قيام واداشت . اين خصوصيت منحصرا از مذهب است كه قادر است آدمی‏
را عليه تبه‏كاری و جنايتكاری شخص خودش به قيام وادارد ، كه از خود
حساب بكشد ، خود را ملامت كند ، و خود را به پای محكمه عدل و انصاف‏
بكشد .
برويم دنبال مطلب اصلی خودمان ، عنوان اين سخنرانی چنانكه می‏دانيد
اينست : " خورشيد دين هرگز غروب كردنی نيست " بايد بگويم همين مجلس‏
امشب ما در اين محل و در اين كانون گواه صادقی است بر اينكه خورشيد دين‏
غروب نمی‏كند و روز بروز در آسمان انسانيت ظاهرتر می‏شود .
شما می‏بينيد كه اسلام پس از چهارده قرن در مثل اين كانون كه كانون‏
دانش است ، يك مركز فرهنگی است ، تجلی می‏كند ، و كانون‏هائی نظير اين‏
كانون را كه مسلما نه اولين آنها خواهد بود و نه آخرينشان ، فتح می‏كند .
اين چه چيزی است ؟ اين چه نيروئی است ؟ اين چه قدرتی است ؟ آيا اين‏
قدرت غروب كردنی است ؟ تمام شدنی است يا نه ؟