بعمل نخواهد آمد . لهذا تصميم گرفتيم ايشان را از اين سفر منصرف كنيم ،
ولی ميدانستيم كه اين جهت را نمیشود با ايشان در ميان گذاشت . بناشد
عذرهای ديگری ذكر كنيم از قبيل اينكه چون تازه عمل جراحی صورت گرفته
است ممكن است اين مسافرت طولانی با اتومبيل ( آنوقت هواپيما و قطار در
راه مشهد و تهران نبود ) صدمه داشته باشد .
در جلسه بعد كه ايشان مجددا مطلب را عنوان كردند ما كوشيديم هر طور
شده ايشان را منصرف كنيم ، ولی يكی از حضار مجلس آنچه ما در دل داشتيم
اظهار داشت و ايشان فهميدند كه منظور اصلی ما از مخالفت با اين مسافرت
چيست ؟ ناگهان تغيير قيافه دادند و با لحنی جدی و روحانی فرمودند : من
هفتاد سال از خداوند عمر گرفته ام و خداوند در اين مدت تفضلاتی بمن
فرموده است كه هيچ كدام از آنها تدبير خود من نبوده است ، من در همه
اين مدت كوشش داشتهام ببينم چه وظيفهای دارم كه بان عمل كنم ، حالا پس
از هفتاد سال شايسته نيست خودم بفكر خودم باشم و برای شئونات شخصی خودم
بينديشم ، خير ، ميروم .
آری يك فرد در زندگی عملی خود اگر كوشش و اخلاص را توأما داشته باشد
خداوند او را از راههائی كه خود آن فرد نمیداند تأييد میفرمايد :
" « ان تنصروا الله ينصركم و يثبت اقدامكم »" شما اگر حقيقت را ياری
كنيد حقيقت بياری شما ميايد .
|