چراغ را روشن نكنند دست به غذا دراز نمیكنند و اما اگر بر سر سفره فكری
بنشينند هيچ در انديشه نمیشوند كه چراغ عقل را روشن كنند تا با چشم
بصيرت ببينند اين غذای روحی كه وارد روحشان میشود چه نوع غذايی است "
. همان طوری كه غذاهای جسمانی بعضی مقوی و بعضی ضعف آور است ، بعضی
نشاط انگيز و بعضی مقوی و بعضی ضعفآور است ، بعضی نشاط انگيز و بعضی
سستی آور و بی حال كننده است ، بعضی موجب سلامت و بعضی مسموم كننده
است ، غذاهای فكری نيز همين طور است ، تعليماتی كه آدمی فرا میگيرد و
كتابهايی كه مطالعه میكند و مقالاتی كه میخواند و سخنرانیهايی كه گوش
میكند از لحاظ اثر همه يكسان نيستند ، بعضی ها راستی فكر و اراده را قوت
میبخشد و بعضی يأس و نوميدی میبخشد . بعضی از تعليمات است كه آدمی را
به حيات و زندگی و نظام آفرينش خوشبين میكند . تعليمات دينی اگر به
صورت درستی آموخته شود ارزش حيات و زندگی و هدف آن را بالا میبرد و
نظام آفرينش را محبوب و دوست داشتنی میكند ، آدمی را به سرنوشت
ديگران علاقهمند میسازد ، و اما بعضی تعليمات ديگر است كه حيات و زندگی
را در نظر انسان بيهوده و بی هدف و خلقت را عبث معرفی میكند ، روحيه
آدمی را نسبت به همه چيز و همه كس حتی نسبت به خودش بدبين مینمايد .
تعليمات بسياری از افرادی كه خودشان روحيه ضد دينی دارند همين اثر را
دارد . در حوادث روز كه به وسيله روزنامهها ثبت میشود مكرر میخوانيم كه
فلان جوان خودكشی كرد و نامهای از او به دست آمد كه نوشته است احدی
مسؤول قتل من نيست ، من خودم شخصا دست به اين اقدام زدم ، علت اصلی
مطلب اين است كه از زندگی خسته شدم . بعد كه تحقيق
|