استثناء نمی‏رود . مثلا در يك جا می‏فرمايد تو اگر معصيت بكنی چنين و چنان‏
خواهی شد . البته اگر عموم مردم به طور مستقيم طرف سخن می‏بودند جای اين‏
تو هم برای بعضی از خود خواهان بود كه اين قانون شامل حال ما كه دارای‏
فلان امتياز نژادی و خونی و يا انتسابی هستيم نمی‏باشد ، ولی وقتی كه شخص‏
رسول اكرم طرف خطاب و عتاب قرار گرفت هيچ عاقلی نمی‏تواند تصور كند كه‏
درباره او استثنائی است .
از جمله مواردی كه شخص رسول اكرم مخاطب قرار گرفته همان آيه است كه‏
در آغاز سخن تلاوت شد : " « و قل رب زدنی علما »" يعنی " ای پيغمبر
بگو : پروردگارا بر علم و دانش من بيفزا " . پس وقتی كه رسول اكرم كه‏
با وحی و الهام سر و كار دارد موظف است كه از خداوند افزايش معلومات‏
خود را بخواهد حال ديگران معلوم است ، همه امت اسلاميه كه به تعليمات‏
او گردن نهاده‏اند بايد با او هم آواز و هماهنگ شوند و بگويند خداوندا بر
علم و دانش ما بيفزا . البته واضح است اين دستور ، دستور گفتار فقط
نيست كه تنها بگوييم " خدايا بر دانش من بيفزا " بلكه خواستار است ،
بايد بخواهيم و طلب كنيم و جستجو نماييم . مخاطب اين جمله همان كسی‏
است كه در تعليمات خود فرمود : " علم را جستجو كنيد و لو آنكه لازم‏
باشد تا چين برويد " . پس تنها گفتار نيست بلكه خواستار است ،
خواستار فقط هم نيست ، كردار و رفتار و حركت و تكاپو و جستجو است .
در آثار دينی ما مكرر به اين نكته اشاره شده كه علم است كه به عمل‏
ارزش می‏دهد و آن را بالا می‏برد ، اثر و ارزش يك كاری كه با نيروی علم و
معرفت صورت گيرد صدها برابر كاری است كه