آن خداوند متعال است كه خالق من است ، من حاضرم علاوه بر بردگی ، در
چهار ديواری زندان هم بسر ببرم و بنده شهوت و هوا نشوم ، حاضرم اين
محروميت و محدوديت ظاهری را بپذيرم و آن بند را بر گردن ننهم ، رو كرد
به درگاه خداوند متعال و گفت : " خدايا زندان در نظر من از آنچه اينها
مرا به آن میخوانند محبوبتر است " .
در تاريخ ، شواهد زيادی هست از كسانی كه از لحاظ قانون مالكيت ، غلام
و برده و مملوك بودند ولی از لحاظ روح و عقل و فكر در منتهای آزادی
بودند . مگر لقمان حكيم كه قرآن كريم سورهای به افتخار او و نام او
اختصاص داده برده و بنده نبود ؟ در عين حال از لحاظ عقل و روح و اخلاق در
منتهای آزادمنشی بسر میبرد . و شواهد زيادتری هميشه در جلو چشم خود
میبينيم از كسانی كه به حسب قانون مالكيت آزادند ولی اسير و بردهاند ،
عقل و فكرشان برده است ، روح و دلشان برده است ، شهامت و اخلاقشان برده
است . قرآن كريم میفرمايد : " بگو زيان كرده واقعی آن كسانی هستند كه
خودشان را باختهاند و شخصيت انسانی خود را از دست دادهاند " . اينكه
كسی در صحنه زندگی جامعه خود را ببازد ، يا خانه و مسكن خود را ببازد ،
يا پول و ثروت خود را ببازد ، يا مقام اجتماعی خود را ببازد ، آنقدر مهم
نيست كه كسی شخصيت معنوی و انسانی خود را ببازد ، حريت و شهامت خود
را ببازد ، شجاعت خود را ببازد ، استقلال و مناعت خود را ببازد ، صفا و
صميميت خود را ببازد ، وجدان و قلب حساس خود را ببازد ، عقل و ايمان
خود را ببازد ، روح استغنا و فتوت خود را ببازد .
مردم همان طوری كه علی عليه السلام فرمود دو دستهاند : يك دسته در
بازار اين جهان خود را میفروشند به پول و مقام و هوا و هوس
|