به او تعليم داديم و او آنها را از خود جدا ساخت و شيطان او را دنبال‏
كرد و او از گمراهان شد " « و لو شئنا لرفعناه بها و لكنه اخلد الی‏
الارض و اتبع هواه »" ( 1 ) اگر ما می‏خواستيم او را بالا می‏برديم با آن‏
آياتی كه به او داديم ، اما او خودش را به زمين و طبيعت چسباند و
چنگالهای خود را محكم بند كرد و تابع هوا و هوس خود شد .
در سوره يونس می‏فرمايد : « ان الذين لا يرجون لقائنا و رضوا بالحيوه‏
الدنيا و اطمانوا بها و الذين هم عن اياتنا غافلون ، اولئك ماويهم النار
بما كانوا يكسبون »( 2 ) .
آنها كه اميد و آرزوی ملاقات حق را ندارند و به زندگی دنيا راضی و قانع‏
و سرگرم‏اند و به آن آرام گرفته‏اند آنها به واسطه اعمال مبتنی و بر آن طرز
فكر اهل آتش می‏باشند .
از مجموع اين آيات اين طور فهميده می‏شود كه آن چيزی كه مذموم و مردود
است از نظر دين ، سرگرم شدن به اين امور و غافل ماندن از خدا و آخرت‏
است ، اخلاد و خود را به طبيعت بستن و چسبيدن است ، راضی و قانع شدن و
آرام گرفتن و اكتفا كردن است . پس اينكه می‏گويند " دنيای مذموم ،
محبت و علاقه به دنياست " درست است اما به اين معنا ، به معنای‏
دلخوش شدن و قانع شدن و اكتفا كردن و بازماندن از ماوراء اين علايق .
توقف بر دنيا مذموم است ،

پاورقی :
. 1 اعراف / . 176
. 2 يونس / 7 و . 8