در همان روزهای اوليه ، مسلمانان همه با يكديگر همت كردند و ديوار آن‏
مسجد را بالا بردند ، آن مسجد همان است كه بعدها به نام " مسجد النبی "
معروف شد . مسجد با شكوه فعلی مدينه توسعه يافته همان مسجد است . رسول‏
خدا خودش شخصا در ساختن بنای اين مسجد شركت كرد . يكی از شركت كنندگان‏
در اين ساختمان همين عمار ياسر بود . عمار خيلی بيش از اندازه تلاش‏
می‏كرد و نشاط داشت . رسول خدا در آن وقت در حضور جمعيت جمله‏ای درباره‏
او فرمود . مضمون آن جمله اين بود كه قتل عمار در آينده در دست عده‏ای از
خود مسلمانان كه به ناحق سركشی می‏كنند اتفاق خواهد افتاد .
ضمنا اين گفته رسول خدا اشاره بود به دستوری در قرآن كه می‏فرمايد : "
ممكن است يك وقت جنگ داخلی در ميان مسلمانان رخ دهد ، در اين وقت‏
ساير مسلمانان نمی‏توانند سكوت اختيار كنند ، بايد اولا كوشش كنند كه كار
به صلح بكشد ، اگر يك دسته طغيان كردند و به صلح تسليم نشدند وظيفه ساير
مسلمانان اين است كه به نفع دسته صلح طلب عليه دسته ياغی و سركش وارد
جنگ بشوند " . جمله‏ای كه رسول خدا درباره عمار فرمود در حقيقت بيدار
باشی بود به مسلمانان كه در آينده نزديكی قبل از اينكه عمر عمار به پايان‏
برسد چنين حادثه‏ای رخ خواهد داد .
از آن روز اين خبر در ميان مسلمانان شايع شد ، وجود عمار به منزله يك‏
مقياس برای روزی كه اختلاف در ميان مسلمانان رخ دهد معرفی شد . در حدود
سی و هفت سال از اين قضيه گذشت ، داستان صفين پيش آمد ، در يك طرف‏
علی مرتضی بود با گروه زيادی از