پاورقی : . 1 نهج البلاغه ، نامه . 47
شمشير فرقش را شكافته ، وقتی كه فرزندان عبدالمطلب يعنی خويشان و
اقربای نزديك خود را آنجا میبيند و در قيافه خشمناك اينها میخواند كه
ممكن است شهادت او و مرگ او سبب شود كه آنها به عنوان مسبب و شريك
جرم ، خون عدهای را بريزند خطاب به آنها میفرمايد : " « يا بنی
عبدالمطلب لا الفينكم تخضون دماء المسلمين خوضا تقولون قتل اميرالمؤمنين
قتل اميرالمؤمنين ، الا لا يقتلن بی الا قاتلی ، انظروا اذا انا مت من
ضربته هذه فاضربوه ضربة بضربة » " ( 1 ) نكند بعد از من در خون مردم
وارد شويد و قتل اميرالمؤمنين را شعار خود قرار دهيد ، من اگر با اين
ضربت مردم شما فقط يك ضربت به او بزنيد نه بيشتر .
اميرالمؤمنين سياست و هدفش همان احكام اسلام بود ، در بستر هم كه
افتاده بود همان سياست و همان هدف ورد زبانش بود ، به حسنين عليهما
السلام میفرمايد :
« اوصيكما و جميع ولدی و اهلی و من بلغه كتابی بتقوی الله و نظم امركم
و صلاح ذات بينكم فانی سمعت جدكما صلی الله عليه و اله يقول : صلاح ذات
البين افضل من عامة الصلوه و الصيام ، الله الله فی الايتام فلا تغبوا
افواههم و لا يضيعوا بحضرتكم ، و الله الله فی جيرانكم فانهم وصية نبيكم
مازال يوضی بهم حتی ظننا انه سيورثهم ، و الله الله فی القرآن لا يسبقكم
بالعمل به غيركم ، و الله الله فی »
پاورقی : . 1 نهج البلاغه ، نامه . 47 |