بعلاوه میگفتهاند سخنانی كه مردم از ما نقل و روايت میكنند شما آنها را
بر قرآن عرضه بداريد و قرآن را مقياس قرار دهيد ، اگر ديديد با قرآن
تطبيق نمیكند بدانيد كه گفته ما نيست و به ما بستهاند . ببينيد ! اين
فكر و اين خيال كه كسی حق تدبر در قرآن ندارد يك ديوار و يك حجاب
ضخيمی است بين قرآن و صاحب آن فكر ، و مانع تأثير و نفوذ اين كتاب
كريم است در دل او ، درست نظير آنچه درباره اهل جاهليت فرمود : " « و
اذا قرأت القران جعلنا بينك و بين الذين لا يؤمنون بالاخرش حجابا مستورا
" ( 1 ) . هرگز در صدر اسلام مردم اين طور فكر نمیكردند كه قرآن كتاب
آسمانی ماست ولی ما فقط حق تلاوت داريم نه حق تدبر و استفاده مستقيم .
همچنين اگر طرز تفكر ما درباره رسول اكرم شبيه طرز تفكر اهل جاهليت
باشد درباره ابراهيم خليل الله ، يعنی در عالم خيال خود او را بالای ابرها
و آسمانها قرار بدهيم ، ديگر ممكن نيست از سيره و عمل و طرز سلوك
اجتماعی او استفاده كنيم ، ديگر عملا اين آيه كريمه قرآن منسوخ است : "
« لقد كان لكم فی رسول الله اسوش حسنة لمن كان يرجوا الله و اليوم الاخر
" ( 2 ) يعنی يك حجابی هم به ضخامت ديوار چين بين ما و بين رسول اكرم
|