نمی‏توان از بركات دين استفاده كرد . همه می‏دانيم كه يكی از مسائلی كه‏
مورد اعجاب محققين و مورخين جهان است شدت و سرعت تأثير دين مبين اسلام‏
است در عصری كه ظهور كرد ، هم به سرعت و در مدت كم نفوذ كرد و هم‏
تأثيرش عميق و شديد بود كه انقلابها و تحولهای سياسی و فرهنگی كه بعدها
پيش آمد نتوانست آن را متزلزل كند ، رسول خدا از دنيا رفت در حالی كه‏
مردم فوج فوج با كمال ميل و رغبت به دين خدا وارد می‏شدند ( « يدخلون فی‏
دين الله افواجا ») ( 1 ) ولی تدريجا از تأثير شديد آن كاسته شد . وقتی‏
كه زمان خودمان را با زمان رسول اكرم مقايسه می‏كنيم می‏بينيم از حيث تحت‏
تأثير واقع شدن مردم نسبت به دين ، تفاوت از زمين تا آسمان است . اين‏
هم به نوبه خود مساله‏ای است ، يك مساله مهم اجتماعی است ، اين تفاوت‏
علتی دارد ، آن علت چيست ؟
می‏دانيم بعضی‏ها پيش خود اين طور خيال می‏كنند و اين مساله را اين طور
حل می‏كنند كه علت اين است كه عصر دين تدريجا منقضی می‏شود ، در آن عصر و
آن عهد كه تأثير تعليمات دين زياد بود روح عصر و زمان آن طور تعليمات‏
را ايجاب می‏كرد ولی حالا روح عصر و زمان طوری ديگر ايجاب می‏كند ، و
ايجاب می‏كند كه آن تعليمات تدريجا از بين برود و چيز ديگر جای آن را
بگيرد . اين جواب ممكن است در نظر افرادی كه دين را به منزله ابزاری از
ابزارهای زندگی فرض می‏كنند كه هر روز جای خود را به ابزاری بهتر و
كاملتر می‏دهد پسنديده باشد ولی اصولا عرض می‏كنم كه دين جزو

پاورقی :
. 1 نصر / . 2