باشد ، جامعه ای مترقی است و در مقابل ، ممكن است در مرز از هم گسيختگی‏
باشد از اين طرف يا در مرز از هم گسيختگی باشد از آن طرف جامعه هائی كه‏
قرآن می‏گويد آنها هلاك شدند كدام جامعه ها است ؟ جامعه هائی كه باطل بر
آنها غلبه كرده است .
تأكيدی كه قرآن می‏كند اين است كه جامعه بايد در حال تعادل واقعی باشد
پس مريض بودن جامعه غير از اين است كه بر جامعه ، باطل غلبه داشته‏
باشد اين دو نبايد با يكديگر اشتباه شود جنگ ميان حق و باطل هميشه وجود
داشته است انسان می‏بيند باطل بطور موقت می‏آيد روی حق را می‏پوشاند ولی‏
آن نيرو را ندارد كه بتواند به صورت دائم باقی بماند و عاقبت كنار
می‏رود .
باطل وجود تبعی و طفيلی دارد ، وجود موقت دارد ، آن چيزی كه استمرار
دارد حق است هر وقت جامعه ای در مجموع به باطل گرائيد ، محكوم به فنا
شده است يعنی به باطل گرائيدن بطور كامل ، و از حق بريدن همان و فانی‏
شدن همان باطل ، يك شی‏ء مردنی است ، محكوم به مرگ است ، از درون‏
خودش دارد می‏ميرد نظير اينكه امروزه می‏گويند فلان تمدن محكوم به مرگ‏
است ، رو به زوال است ، يعنی از درون خودش دارد می‏ميرد ، در حال مردن‏
است ، چون بعضی مرگها تدريجی است و ضرورت ندارد دفعی باشد .

نگاهی به قرآن

در اينجا لازم است بعضی آيات قرآنی در زمينه حق و باطل مورد دقت و
تفسير و توجه قرار گيرد :