پاورقی : 1 - سوره اسراء ( بنیاسرائيل ) آيه . 29
« ملوما محسورا »( 1 ) .
رسول اكرم صلی الله عليه وآله وسلم يك نفر را میفرستد كه برايش
پيراهنی بخرد ، او میرود يك پيراهن نسبتا عالی میخرد به دوازده در هم و
میآيد حضرت نگاه میكنند و میگويند من به پيراهنی كمتر از اين هم میتوانم
قناعت كنم دو مرتبه میروند و در سر راه كنيزكی را میبينند كه گريه میكند
، میپرسند چرا گريه میكنی ؟ دخترك جواب میدهد پولی صاحبخانه به من داده
و من آن را گم كرده ام حضرت چهار درهم به او میدهند و روانه میشوند و
بعد با هشت درهم ديگر دو پيراهن میخرند و يكی از آنها را به عريانی
میدهند در بازگشت میبيند همين كنيز نشسته و گريه میكند حضرت سؤال
میكنند چرا گريه میكنی ! میگويد : چون خيلی دير شده است میترسم اگر به
منزل بروم مرا كتك بزنند میفرمايد : بيا با هم برويم تا شفاعت ترا بكنم
، كنيز را با خود میبرد وقتی كنيز در خانه را به حضرت نشان میدهد حضرت
از پشت در فرياد میكند : « السلام عليكم يا اهل البيت » عادت ايشان بود
كه وقتی میخواستند وارد خانه كسی شوند سلام میكردند ( دستور قرآن است كه
بدون اجازه داخل خانه كسی نشويد ) همين كاری كه ما میكنيم و يا الله
میگوئيم البته يا الله ذكر است و چه بهتر كه در اين جور مواقع اعلام مردم
با يك يا اللهی باشد .
حضرت بلند سلام كرد ، اهل خانه كه صدای پيغمبر را شنيدند قلبشان به
طپش افتاد ، میدانستند كه پيغمبر تا سه بار سلام نكند بر نمیگردد ، حضرت
باز سلام كردند ، اهل منزل جواب ندادند ،
پاورقی : 1 - سوره اسراء ( بنیاسرائيل ) آيه . 29 |