ريشه آنها را كنديم پس اگر جامعه دوام دارد بدانيد كه اكثريت مردم فاسد
نيستند ، بلكه اقليتی فاسدند كه آنها هم كفهای روی آباند .
باطل به صورت موقت ، به صورت يك جولان و به صورت يك نمود است و
زود هم از بين میرود احاديثی داريم كه حكم ضرب المثل را پيدا كرده ،
میگويد : « للحق دولة و للباطل جولة » حق دولت باقی دارد ، اما باطل را
جولانی است و يك نمود است و زود تمام میشود يا : « للباطل جولة ثم
يضمحل » ، باطل را جولانی است و بعد مضمحل و نابود میشود ! ولی حق جريان
دارد و ادامه و بقا دارد ضمنا در اينجا معلوم شد كه باطل از حق پيدا
میشود ، همين طور كه كف از آب پيدا میشود و همان طور كه سايه از شخص
پديد میآيد معلوم است كه اگر حقی نبود باطلی هم نبود ، چرا كه باطل
میخواهد با نام حق و در سايه حق و در پرتو حق زندگی كند .
حق مانند آبی است كه وقتی مسير خودش را طی میكند ، در بستر خويش با
يك آلودگيهائی روبرو میشود و زباله هائی را هم با خود میبرد ، بعد ، اين
زباله ها را به اين طرف و آن طرف میزند و در نتيجه كفهای كثيفی به وجود
میآيد اين ، لازمه طبيعی حركت و جريان آب است .
|