وقتی پهلوی او نشست می‏گويد اين را برای چه نوشتی ؟ می‏گويد چون شما
صدراعظم هستيد فكر كردم اگر بخواهم به شما خدمتی بكنم هيچ چيز بهتر از
اين نمی‏شود كه فرمان اميرالمؤمنين را كه دستور حكومت است و موازين‏
اسلامی حكومت است برای شما بنويسم صدراعظم می‏گويد بيا جلو و يواشكی از
او می‏پرسد آيا خود علی به اين عمل كرد يا نه ؟ عالم می‏گويد بله عمل كرد
می‏گويد خودش كه عمل كرد جز شكست چه نتيجه ای گرفت ؟ چه چيزی نصيبش شد
كه حالا تو اين را آورده ای كه من عمل كنم ؟ آن مرد عالم گفت تو چرا اين‏
سؤال را جلوی مردم از من نپرسيدی و صبر كردی تا همه مردم رفتند ؟ حتی‏
نوكرها را بيرون كردی و من را آوردی نزديك و يواشكی پرسيدی ؟ از چه كسی‏
می‏ترسی ؟ از اين مردم می‏ترسی ؟ تو از چه چيز مردم می‏ترسی ؟ غير از همين‏
علی است كه در فكر مردم تأثير كرده ، الان معاويه كجاست ؟ معاويه ای كه‏
مثل تو عمل می‏كرد كجاست ، تو خودت هم مجبوری به معاويه لعنت كنی پس‏
علی شكست نخورده ، باز هم امروز منطق علی است كه طرفدار دارد ، باز هم‏
حق پيروز است . اين يك مثل بود ولی بيانگر واقعيت است .
خطبه 51 " نهج البلاغه " استفاده باطل از حق را به خوبی نشان می‏دهد
حضرت علی عليه السلام در اين خطبه می‏فرمايد : « انما بدء وقوع الفتن‏
اهواء تتبع » ( 1 ) همانا آغاز فتنه ها و نابسامانيها هواهای نفسانی است‏
كه متتبع واقع می‏شوند يعنی انسانهائی تحت تأثير هواهای نفسانی خودشان‏
قرار می‏گيرند و بعد به جای اينكه خدا را پرستش

پاورقی :
1 - نهج البلاغه فيض الاسلام خطبه 50 صفحه . 137