پاورقی : 1 - نهج البلاغه فيض الاسلام خطبه 91 صفحه . 271
درباره خلافت بحث میكند كه چطور شد خلافت را بعد از عثمان پذيرفتم در
صورتی كه در چنين شرايطی بعد از اينكه چنين وضعی برای خلافت پيش آمده
بود ، يك موی بدنم راضی نبود كه چنين مسئوليتی را بپذيرم ، و لهذا وقتی
به او برای قبول خلافت مراجعه كردند ، فرمود : « ادعونی و التمسوا غيری ،
فانا مستقبلون أمرا له وجوه و ألوان » ( 1 ) . مرا رها كنيد همانجور كه
اول رها كرديد برويد به كس ديگری پيشنهاد كنيد ، شما نمیدانيد كه ما
روبروی چه حوادثی هستيم ، چه حوادث رنگارنگی در آينده هست .
همه را علی عليه السلام پيش بينی میكرد و لهذا طبعا راضی نبود كه چنين
مسئوليتی را بپذيرد ، ولی فرمود اين وظيفه است و بايد بپذيرد چه وظيفه
ای ؟ يكی اين بود : خدا از دانايان امت اسلام پيمان گرفته است ، خدا
برای علمای اسلام وظيفه قرار داده است چه وظيفه ای ؟ ! يك وظيفه عالم
اسلامی اين است كه وقتی با جامعه ای روبرو میشود كه در آن يك عده پر
میخورند و آن قدر میخورند كه از پرخوری ثقل میكنند و ديگری آن قدر گيرش
نمیآيد كه شكمش را سير كند ، در چنين شرايطی بر او واجب است كه قيام
كند و اين شكاف را پر نمايد ، اين اختلاف را از بين ببرد .
ولی تنها همين است ؟ نه علاوه بر اين ، همدردی لازم است يعنی غير از هم
سطحی يا نزديك بودن سطحها ، همدردی لازم است گاهی از اوقات هر كار هم
بكنيم كه هم سطحی را به وجود بياوريم امكان ندارد ، ولی از ما اين قدر
ساخته است كه با بيچارگان همدردی كنيم .
پاورقی : 1 - نهج البلاغه فيض الاسلام خطبه 91 صفحه . 271 |