دنيا برای اينكه انسان فراغت پيدا كند برای كارهای آخرت .
كتاب المنجد ( 1 ) در لغت عربی و به سبك ديكسيونرهای فرنگی است‏
البته قبل از اين ، كتابی نزديك به همين سبك نوشته شده بود بنام اقرب‏
الموارد كه المنجد بيشتر از آن اقتباس كرده است المنجد زهد را بهمين‏
مفهومی كه عرض كردم معنی كرده است كه درست مفهوم مسيحی است در المنجد
زهد اينگونه معنی شده است : زهد : ای ترك الدنيا للتخلی للعبادش ، يعنی‏
كار دنيا را رها كرد برای اينكه برای عبادت فراغت پيدا كند روی اين‏
حساب اساسا كار دنيا و آخرت از هم جداست و دو حساب دارد ، كارهائی‏
مربوط و متعلق به زندگی دنياست اينها مال دنياست و ذره ای به درد آخرت‏
انسان نمی‏خورد بلكه شايد صدمه هم بزند و كارهای ديگری مال آخرت است كه‏
اسم آنها عبادت است و آنها بدرد كار دنيا نمی‏خورد و احيانا صدمه هم‏
می‏زند .
پس زهد يعنی رها كردن كارهای دنيا برای رسيدن به آن دسته از كارها كه‏
اسمش را می‏گذاريم كار آخرت آن وقت برای اينكه ما بتوانيم زاهد باشيم ،
راهی بجز جدا كردن خود از اجتماع نداريم ، راهش عزلت و انزوا و
رهبانيت و غارنشينی و ديرنشينی و صومعه نشينی است نتيجه اش همان‏
رهبانيتی است كه می‏دانيم در دنيای مسيحيت چقدر رايج بوده است .
آيا اسلام چنين مفهوم و تصوری را برای زهد می‏پذيرد ؟ نه ،

پاورقی :
1 - المنجد كتاب لغت است به زبان عربی كه به وسيله يكی از پدران‏
روحانی مسيحی لبنان كه از آباء يسوعی و عرب است ، نوشته شده است .