لهذا كسانی كه چنين توفيقاتی داشته اند و ما چنين اشخاصی را ديده ايم ،
به لذتهای مادی ای كه ما دل بسته ايم هيچ اعتنا ندارند چه مانعی دارد كه‏
من ذكر خيری از پدر بزرگوار خودم بكنم از وقتی كه يادم می‏آيد ( حداقل از
چهل سال پيش ) من می‏ديدم اين مرد بزرگ و شريف هيچ وقت نمی‏گذاشت و
نمی‏گذارد كه وقت خوابش از سه ساعت از شب گذشته تأخير بيفتد شام را
سرشب می‏خورد و سه ساعت از شب گذشته می‏خوابد و حداقل دو ساعت به طلوع‏
صبح مانده و در شبهای جمعه از سه ساعت به طلوع صبح مانده بيدار می‏شود ،
و حداقل قرآنی كه تلاوت می‏كند يك جزء است و با چه فراغت و آرامشی نماز
شب می‏خواند حالا تقريبا صدسال از عمرش می‏گذرد و هيچ وقت من نمی‏بينم كه‏
يك خواب ناآرام داشته باشد و همان لذت معنوی است كه اين چنين نگهش‏
داشته يك شب نيست كه پدر و مادرش را دعا نكند يك نامادری داشته كه‏
به او خيلی ارادتمند است و ميگويد كه او خيلی به من محبت كرده است ،
شبی نيست كه او را دعا نكند يك شب نيست كه تمام خويشاوندان و ذيحقان‏
و بستگان دور و نزديكش را ياد نكند اينها دل را زنده می‏كند آدمی كه‏
بخواهد از چنين لذتی بهره مند شود ، ناچار از لذتهای مادی تخفيف می‏دهد
تا به آن لذت عميق تر الهی معنوی برسد .

زهد عارف از نظر بوعلی سينا

بوعلی سينا می‏گويد : زهد عارف با زهد غير عارف فرق می‏كند می‏گويد :
زهد العارف رياضة لهممه وقواه المتوهمة والمتخيلة ،