خودمان زاهد شديم ، يك روز كه دنيا به همان زاهدها روی می‏آورد می‏بينيم‏
اختيار از كفش بيرون رفت می‏بينيم نه از ناحيه روحی قوی هستيم نه از
ناحيه اقتصادی پس زهد در اسلام قوت و قدرت روحی است با اين قوت و
قدرت روحی ، مال و ثروت دنيا كه قدرت ديگری است نه تنها به شما صدمه‏
نمی‏زند بلكه در خدمت شما قرار می‏گيرد .
عده ای كه آمده بودند و به امام صادق عليه السلام اعتراض می‏كردند ،
فلسفه زهد را نفهميده بودند ، شنيده بودند علی بن ابيطالب عليه السلام در
زمان خودش زاهد بوده و خيال می‏كردند كه علی عليه السلام طرفدار اين بوده‏
كه انسان بايد در همه شرايط با لباس مندرس زندگی كند و نان جو بخورد ،
اما اين نان جو خوردن فلسفه اش چيست را نفهميده بودند امام صادق عليه‏
السلام بود كه كه برای اينها تشريح می‏كرد تا فلسفه اش را بفهمند علی عليه‏
السلام چرا زاهد بود ؟ برای اينكه می‏خواست انسان باشد علی عليه السلام‏
زاهدی نبود كه يك گوشه افتاده باشد و اسم انزوا را زهد بگذارد .

حضرت علی ( ع ) و كارهای توليدی

علی عليه السلام مردی بود كه بيش از هر كسی وارد اجتماع می‏شد و فعاليت‏
اجتماعی و توليد ثروت می‏كرد ، ولی ثروت در كفش قرار نمی‏گرفت ، ثروت‏
را اندوخته و ذخيره نمی‏كرد كدام كار توليدی مشروع است كه در آن زمان‏
وجود داشته و علی عليه السلام انجام نداده است ؟ اگر تجارت است او عمل‏
كرده ، اگر زراعت و باغداری و درختكاری است ، او انجام داده ، اگر حفر
قنوات است ، اگر سربازی كردن است ،