بر خير غلبه داشته است .
شما اگر به همين مسيحيت تحريف شده نگاه كنيد و برويد در دهات و
شهرها ، آيا هر كشيشی را كه می‏بينيد ، آدم فاسد و كثيفی است ؟ والله‏
ميان همين ها صدی هفتاد هشتادشان مردمی هستند با يك احساس ايمانی و
تقوا و خلوص كه به نام مسيح و مريم چقدر راستی و تقوا و پاكی به مردم‏
داده اند ، تقصيری هم ندارند ، آنها به بهشت می‏روند ، كشيش آنها هم به‏
بهشت می‏رود ، پس حساب روحانيت حاكم فاسد مسيحی و پاپها را بايد از
اكثريت مبلغين و پيروان مسيح جدا كرد .
آن چيزی كه ما می‏بينيم همان زبدا رابيا و كف های روی آب است كه به‏
چشم می‏آيد ولی وقتی انسان وارد متن جامعه می‏شود و كسانی را كه اساسا به‏
چشم نمی‏آيند و در واقع جامعه را آنها می‏چرخانند می‏بيند ، آنها را منطبق‏
بر حق و همراه با راستی و صداقت می‏يابد آن راننده ای كه با زحمت دائما
از اين شهر به آن شهر می‏رود و جان خودش را می‏گذارد در اين راه تا روزی‏
150 يا 200 تومان بگيرد ، يا آن كشاورزی كه دائما تلاش می‏كند و زحمت‏
می‏كشد ، آيا در وجود اينها شر بر خير غلبه دارد ؟ هرگز ، اغلب اينها بر
آن فطرت پاك اسلامی و انسانی خودشان باقی هستند اينهمه كارگرانی كه در
كارخانه ها كار می‏كنند وقتی آدم می‏رود سراغ اينها اصلا تعجب می‏كند كه با
آن وضع چطور اينها به جامعه و دين خوشبين هستند و دغدغه دين و ايمانشان‏
را دارند .
پس اكثريت جامعه را انسانهائی تشكيل می‏دهند كه صلاح آنها بر فسادشان‏
غلبه دارد ، اگر هم احيانا فسادی در آنها هست ، فساد