اگر شما بخواهيد جامعه ای را از فئوداليسم به سوسياليسم ببريد مثل اين‏
است كه نطفه ای را بخواهيد به مرحله تولد برسانيد ، اين ، عملی نيست‏
جامعه هم ره صد ساله را يك شبه طی نمی‏كند تزی عملی نيست جامعه هم ره صد
ساله را يك شبه طی نمی‏كند تزی كه می‏خواهد با آزادی دادن ، با ايمان‏
بخشيدن ، با علم و ايمان ، بشر را به صلاح و كمال و رفاه برساند درست‏
نيست ، عملی نيست .
تز اصلاحی يعنی اينكه طرحی به بشر بدهيم كه بشر خودش را بر آن مبنا
بسازد ماركسيسم می‏گويد من چنين تز اصلاحيی ندارم ، يك فكر علمی و حكمت‏
علمی ندارم می‏گويد در دوره فئوداليسم دست و پای بيخودی نزن ، يك كاری‏
بكن فئوداليسم دوره اش را طی كند بيايد به دوره بورژوازی ، و اگر جامعه‏
در دوره كاپيتاليسم است كاری بكن كه تضادهايش شديد بشود و انقلاب صورت‏
گيرد معنی اينكه اينها تز اصلاحی ندارند همين است چون تز اصلاحی ، يعنی‏
اصلاح بشر به دست بشر كه بر دو فكر اساسی متوقف است : يكی اينكه در
طبيعت بشر حقگرائی وجود داشته باشد ، ديگر اينكه بشر آزاد و مختار باشد
و بتواند خود انتخاب كند .
وقتی كه در طبيعت بشر جز شرارت چيزی نيست ، بشر را بدست بشر نمی‏شود
اصلاح كرد پيامبران آمده اند بشر را بدست بشر اصلاح كنند نيامده اند بشر
را بدست فرشتگان اصلاح كنند قرآن می‏گويد : « لقد ارسلنا رسلنا بالبينات‏
و انزلنا معهم الكتاب و الميزان ليقوم الناس بالقسط »( 1 ) پيامبران‏
را با دلائل روشن فرستاديم و با آنها كتاب و ميزان فرستاديم تا مردم‏
عدالت را بر پا دارند نمی‏گويد تا پيامبران

پاورقی :
1 - سوره حديد ، آيه . 25