تو ، اگر اسم اينها را دنيا می‏گذاری بگذار اين يك نوع از زهد بود كه زهد
مسيحی است و اين را اسلام نمی‏پذيرد ولی متأسفانه تصور بسياری از ما
درباره زهد همين شكل مسيحی آن است .

برداشت غلط ديگر از زهد

زهد مفهوم ديگری دارد كه اين مفهوم را نيز بايد توضيح دهيم و آن اينكه‏
نمی‏گوئيم قلمرو دنيا و قلمرو آخرت ، نه ، همه كارهای دنيا را چون وظيفه‏
است بايد انجام بدهيم ، ولی حساب لذت دنيا از حساب لذت آخرت جداست‏
، ما يا بايد در دنيا لذت ببريم و از لذت آخرت محروم باشيم يا لذت‏
آخرت را به دست آوريم و خودمان را از لذت دنيا محروم كنيم اينهم خودش‏
يك طرز تفكری است اين اشخاص نمی‏گويند كه بايد كار و كسب و زندگی را
رها كرد ، می‏گويند چون وظيفه است انجام می‏دهيم ولی كوشش می‏كنيم در اين‏
دنيا لذت نبريم برای اينكه هر چه در اين دنيا لذت ببريم از لذت آخرت‏
ما كاسته می‏شود .
هر چه كه در دنيا خوشی كنيم از خوشی‏های آخرت ما كاسته می‏شود پس در
اينجا لذت دنيا را می‏دهيم تا لذت آخرت را بگيريم ابوعلی سينا در نمط
نهم " اشارات " می‏گويد : المعرض عن متاع الدنيا و طيباتها يسمی باسم‏
الزاهد يعنی به كسی كه از لذت دنيا اعراض می‏كند برای اينكه به لذت‏
آخرت برسد ، اصطلاحا زاهد می‏گويند اما اين چطور است ؟ آيا اصل معاوضه‏
لذتها صحيح است ؟ آيا اسلام برای لذتها دو قلمرو قائل است ، يعنی معتقد
است كه اگر انسان