نمی‏توانم با شكم سير بخوابم .
نه تنها همسايه ديوار به ديوار را می‏گفت ، بلكه می‏گفت : « و لعل‏
بالحجاز او اليمامة من لا طمع له فی القرص » ( 1 ) . شايد در حجاز گرسنه‏
ای باشد كه اين قرص نان گيرش نيايد ، شايد در يمامه ، كناره های خليج‏
فارس گرسنه ای باشد كه همين قرص نان هم گيرش نيايد ، چطور من با شكم‏
سير بخوابم ؟ اين است معنی زهد كه نظير اين را اگر پيدا كرديد انسانيت‏
به آن افتخار می‏كند ، نه اين مردگی كه ما داريم كه اسم بی‏عرضگی و مردگی و
بی‏حركتی خودمان را زهد گذاشته ايم اين زهد نيست زهد ، زهد علی عليه‏
السلام است « او ابيت مبطانا و حولی بطون غرثی ، و اكباد حری ، او اكون‏
كما قال القائل » ( 2 ) آيا من از كسانی باشم كه درباره اش می‏گويند :
و حسبك داء ان تبيت بيطنة ( 3 )
اين درد ترا بس كه با شكم سير بخوابی و در اطرافت افرادی گرسنه بخوابند
زهد ، همان زهدی است كه رسول اكرم صلی الله عليه وآله و سلم داشت با
اينكه پيغمبر در اواخر عمر فوق العاده قدرت داشت ، ولی اين قدر دلش‏
زنده بود ، اينقدر اهل ايثار و گذشت بود كه آيه نازل شد " ميانه روی را
از دست نده " .
يك وقت اصحاب ديدند وجود مقدس پيامبر موقع نماز نيامد ، بعدا معلوم‏
شد كه وقت نماز برهنه ای به منزل ايشان آمده و حضرت چيزی نداشته است‏
جز اينكه لباس تنش را بكند و به او بدهد و به اين جهت نتوانسته است‏
به مسجد بيايد به اين می‏گويند زهد و انسانيت « و لا تجعل يدك مغلولة الی‏
عنقك و لا تبسطها كل البسط فتقعد »

پاورقی :
3 - 1 - نهج البلاغه فيض الاسلام نامه 45 صفحه . 970