جريان تاريخ را زور گردانده و خدعه حركت داده و ظلمت چرخانده است اصلا
از نظر منطق قرآن امكان ندارد كه در مجموع جامعه بشريت غلبه با شر و
فساد و ظلم باشد و در عين حال جامعه باقی باشد اينكه پيامبر فرمود :
« الملك يبقی مع الكفر و لا يبقی مع الظلم » معنايش اين است كه ما
گاهی وقتها ظلم را در سطح بالا نگاه می‏كنيم ، مثلا نادر شاه را می‏بينيم كه‏
همه اش ظلم است ، اما جامعه كه نادرشاه نيست همان زمان كه نادرشاه از
كله ها مناره می‏سازد اگر شما ميان توده مردم برويد و يك آمارگيری بكنيد
می‏بينيد در مجموع ، صداقت غلبه دارد بر كذب ، امانت غلبه دارد بر
خيانت ، عفت غلبه دارد بر بی‏تقوائی ، جامعه را در مجموعش بايد در نظر
گرفت خصوصا در آن استخوان بندی اصلی‏اش .
3 - آيات سوره صافات : در اواخر سوره صافات حاكميت و منصور بودن‏
انبياء و پيام انبياء آمده است ( اين مطلب با بيانهای مختلفی در قرآن‏
گفته شده است ) :
« و لقد سبقت كلمتنا لعبادنا المرسلين 0 انهم لهم المنصورون 0 و ان‏
جندنا لهم الغالبون »( 1 ) . سخن ما ، در علم ما گذشته است ، سخن ما كه‏
تخلف ناپذير است ، اين است كه بندگان پيام آور ما و فرستادگان ما
تحقيقا و فقط و فقط آنها منصور و پيروز هستند ، و همانا سپاه ما حتما
آنها غالب و پيروزند آيا مقصود قرآن در اينجا غلبه نظامی است ؟ يعنی هر
گاه ميان يك پيامبر يا پيروان يك پيامبر ، يك مرد حق ، يك ولی خدا ،
يك امام با كسی يا كسانی جنگی در بگيرد هميشه طرف مقابل

پاورقی :
1 - سوره صافات ، آيات 171 و 172 و . 173