انداختند ، يكی از مرغان هوا ، بلبل يا مرغ ديگری ، آمده بود در صحرای‏
آتشی كه ابراهيم را در آن انداخته بودند می‏رفت و دهانش را پر از آب‏
می‏كرد و می‏ريخت برای اينكه آتش را به نفع ابراهيم سرد كند به او گفتند
ای حيوان ! اين آب دهان تو در مقابل اين همه آتش چه ارزشی دارد ؟ گفت‏
من فقط به اين وسيله می‏توانم عقيده و ايمان و علاقه و وابستگی خودم را به‏
ابراهيم ابراز كنم .
شما اگر يك تومان در اين راه بدهيد ، آن كه ارزش دارد احساسات‏
شماست ، نماينده مسلمانی شماست ، پيوند خودتان را به اين پيوند با
شهيدان است اگر بنا شود ما در موقعش كه می‏شود از شهيدان بگسليم ، ولی‏
بعد هميشه بنشينيم و امری را كه نشدنی است بگوئيم : « السلام عليك يا
اباعبدالله ، يا ليتنا كنا معك فنفوز فوزا عظيما » ای كاش ما می‏بوديم‏
با تو حسين بن علی عليه السلام می‏گويد كربلا كه يك روز نيست ، هميشه است‏
.
يكی از دلائلی كه جامعه ما جامعه مرده است ، همين جريانی است كه ما
فعلا در روز اربعين داريم ببينيد ، در اين روز واقعا دو موضوع مهم داريم‏
كه بسيار شايسته اهميت است يكی آمدن جابر كه آمدنش يك تابلو بزرگ‏
است و ديگر زيارت اربعين كه الان فرصت شرح آن نيست و بايد در وقت‏
ديگری مضمونهای آن زيارت را برای شما بخوانم ، و اين سنتی كه از دور ،
از هر جا كه هستيد حسين بن علی عليه السلام را در اين روز زيارت كنيد
اينها دو جريان واقعی است .
يك جريان ساختگی كه در هيچ كتاب معتبری وجود ندارد و تنها