بستگی دارد بطرز تلقی مسلمين از اسلام كه چه جور اسلام را می‏گيرند و چه جور
تلقی می‏كنند ، آن را از سر می‏گيرند ، از پا می‏گيرند ، از ته می‏گيرند ، آن‏
را تجزيه می‏كنند ، قسمتی از آن را می‏گيرند و قسمتی را نمی‏گيرند ، قشرش‏
را می‏گيرند و لبش را نمی‏گيرند ، يا می‏خواهند لبش را بگيرند و قشرش را
رها كنند ، بالاخره به صورتی درمی‏آيد كه : « لا يموت فيها و لا يحيی »( 1
) . نه مرده است و نه زنده نه می‏شود گفت هست و نه می‏شود گفت نيست‏
اين ، نكته اساسی است ، والا تنها ما بنشينيم از تمدن و فرهنگ اروپائی‏
انتقاد بكنيم ، از فرهنگ اسلامی هم تمجيد بكنيم و بعد هم بنشينيم و خيال‏
بكنيم كه فرهنگ اسلامی و روح اسلام همان است كه ما امروز داريم ، پس‏
مردم دنيا بيايند از ما پيروی كنند ، كاری از پيش نمی‏رود خوب اگر مردم‏
دنيا بيايند از ما پيروی كنند ، مثل ما می‏شوند يعنی به صورت نيمه مرده‏
ای در می‏آيند حالا خود قرآن را ببينيد :
اساسا همه اين تعبيرات : حيات اسلامی ، حيات تفكر اسلامی ، همه اينها
، اساسی است كه طرحش را خود قرآن ريخته است و تعبيرها از خود قرآن‏
است می‏گويد : « يا ايهاالذين آمنوا استجيبوا لله و للرسول اذا دعاكم لما
يحييكم »( 2 ) . ای مردم ! ندای اين پيغمبر را بپذيريد ، اين پيغمبری كه‏
شما را دعوت می‏كند به آن حقيقتی كه شما را زنده می‏كند اين پيغمبر برای‏
شما يك اسرافيل است ، يك محيی است ، تعليمات او زندگی بخش است ،
حياتبخش است .

پاورقی :
1 - سوره طه ، آيه 74 - سوره اعلی ، آيه . 13
2 - سوره انفال ، آيه . 24