اساسا ماهيت جنس در ضمن ماهيت فصل هست . آنوقت فرق بين جنس و فصل‏
اعتباری می‏شود ، فصل حاوی تمام معنای نوع است . حق اين است كه همانطور
كه خود حاجی سبزواری گفته : " حقيقه النوع فصل الاخير " يعنی فصل تمام‏
حقيقت نوع است نه جزء حقيقت آن .
گفتيم كه ممكن است در فلسفه‏های ديگر كليات را به اين شكل كه به جنس‏
و نوع و فصل و عرضی خاص و عرضی عام تقسيم می‏شود ، تقسيم نكنند . زيرا
گفتيم كه اين جور تقسيم‏بندی مبتنی بر يك سلسله مسائل فلسفی ديگر است كه‏
چون آن مسائل در اين فلسفه مورد قبول است لذا اين گونه تقسيمات بوجود
آمده است .
بحث در كيفيت وجود ماده و صورت در خارج : وجود اين دو در خارج بطور
انضمامی نيست ، بلكه به صورت اتحادی است .