ادامه موارد نقض
ماده نقضهائی را ذكر كردهاند كه مثلا در مورد خير و شر چه میگوئيد ؟ خير و شر دو جنسند و تحت اينها انواعی هست با اينكه اين دو با هم متضادند . جواب میدهند كه اولا خير و شر جنس نيستند ، ثانيا فرضا هم كه جنس باشند تقابلشان تقابل تضاد نيست چون وجوديين نيستند ، يكی وجودی و ديگری عدمی است . ماده نقض ديگری ذكر میكنند و میگويند مثلا شجاعت و جبن ضدين هستند و حال اينكه جنس آنها هم ضدين میباشند . گفته شده كه تضاد هميشه ميان انواع است و حال اينكه اينها در جنس با همديگر مشتركند . اين را چه میگوئيد ؟ شجاعت و جبن با هم ضدند و جنس هر دو يعنی فضيلت و رذيلت نيز با هم تضاد دارند . در حاليكه تحت جنس واحد نيستند . پس چطور شما گفتيد ضدين بايد تحت يك جنس باشند ؟ خوب ، اينها يك سری اشكالات بی سر و ته و حساب نشده و تحليل نشدهای است . چون ماهيت اين حرفها را تحليل نكردهاند چنين حرفهائی را زدهاند . جواب میدهيم كه : وقتی میگوئيم شجاعت فضيلت است و جبن رذيلت