قول ذيمقراطيس
جماعت ديگر وجود عالم را بطور مطلق منتسب به اتفاق نكردهاند و كائنات را ساخته از مبادی عنصری دانستهاند و ليكن ساختمان آنها را از اتفاق شمردهاند و گفتهاند چنين پيش آمده و گرد آمدن آنها چنان افتاده كه قابل بقا و تناسل گرديده است ، و بعضی هم اينحال را نداشته و نسلی باقی نگذاشتهاند . و در آغاز آفرينش بسا جانوران وجود داشتهاند كه اعضاء آنها مختلط و از انواع مختلف بود مثلا نيمی گوزن و نيمی بز بودهاند و اعضا جانوران به قسمی كه هست از جهت خلقت و كميت و كيفيت برای اغراضی نيست بلكه بر حسب اتفاق چنين شده است . مثلا تيزی ثنايا برای بريدن و پهنی طواحن برای خرد كردن نيست بلكه چنين روی داده كه ماده برای اين صورت فراهم شده است و اين صورت برای بقا سودمند شده است و موافق مصلحت درآمده است و به اين واسطه شخص برای بقا استفاده كرده ، و اتفاق افتاده است كه آلات تناسل داشته و از او نسلی به وجود آمده اما محفوظ ماندن نوع غرض نبوده بلكه بر حسب اتفاق