پاورقی : [ 1 ] اشاره است به نظريه حركت در حركت مرحوم علامه طباطبائی كه بر طبق آن مرحوم علامه بر اساس دنباله گيری نتايج بحث حركت جوهريه ، معتقدند كه حركت در همه مقولات جريان دارد و سكون امر >
نكردن در آن مضايق و حل كردن اشكال پذيرفته است كه در وجود سيلانی وجود و
عدم با يكديگر جمع شدهاند كه ما عباراتش را در همان مقاله نقل كردهايم
ولی میگويد اشتباه نكنيد ، اين عدم نقيض نيست . آن عدمی كه در منطق آن
را رفع شیء میدانند و جمع آن را [ با وجود ] محال میدانند ، اين عدم
نيست . بنابراين فلسفه ما به مسأله حركت رسيده و در اين مورد با فلسفه
غرب تلاقی كرده است ، ولی استنباطات خيلی متفاوت شده است . هر دو به
اين مسأله رسيدهاند كه اگر بخواهيم حركت را توجيه كنيم خيلی از حرفهای
گذشتگان قابل توجيه نيست . ولی آن يكی برای توجيه حركت گفته است وجود
و عدم ، به همان معنای متناقضين ، با يكديگر جمع میشوند و اصل هوهويت
غلط است ، و اين رسيده به اينكه اصالت ماهيت غلط است و با اصالت
ماهيت حركت به هيچ وجه قابل توجيه نيست ، و اصالت وجود درست است و
وجود در حقيقت خودش دو مرتبه دارد ، مرتبهای از وجود مرتبه ثابت است
كه مساوی با وجود مجرد است . وجود ثابت يعنی وجود مجرد ، نه وجود ساكن
. امروزيها بين ثابت و ساكن هم فرق نمیگذارند و ثابت را با ساكن يكی
میگيرند . ثابت آن است كه امكان حركت هم ندارد ، بالقوه هم نمیتوا ند
متحرك باشد ، شأنش حركت نيست . ذات واجب تعالی وجودش ثابت است
ولی ساكن نيست ، عقول وجودات ثابته هستند نه ساكنه . آن موجودی را ساكن
میگوئيم كه له أن يتحرك و لا يتحرك . به اين كتاب میتوانيم ساكن بگوئيم
چون امكان حركت در آن هست ، حركتی كه در قوهاش هست ولی الان فعليت
پيدا نكرده است . بنابراين وجود در ذات خود يا ثابت است يا سيال و
حركتها و سكونها در طبيعت هميشه نسبیاند . در اينجا ، در باب سكونها
علامه طباطبائی يك بيان خيلی عالی و لطيفی دارند كه در كلمات ملاصدرا
نيست و ايشان در رسالهای كه در اين مورد دارد در مسأله سكونها مطرح كرده
است ( 1 ) . پس در بيان ملا صدرا " شدن " توجيه میشود بدون اينكه به
آن حرف غلط نياز
پاورقی : [ 1 ] اشاره است به نظريه حركت در حركت مرحوم علامه طباطبائی كه بر طبق آن مرحوم علامه بر اساس دنباله گيری نتايج بحث حركت جوهريه ، معتقدند كه حركت در همه مقولات جريان دارد و سكون امر > |