اصطلاح از عرفا است كه در اينجا آمده و در كلمات شيخ نبوده و نمیتوانسته
هم باشد .
اما اگر وحدت عين ذات واحد نباشد نيز خود بر چند قسم است : يا واحد
بالشخص است و يا نيست . اگر واحد بالشخص نباشد ، يا واحد نوعی است
يا واحد جنسی . مثلا زيد واحد شخصی حقيقی است و انسان واحد نوعی است ،
نوع واحد است ، حيوان واحد جنسی است ، جنس واحد است . اينها اقسام
وحدت و واحد حقيقی است .
اما واحد مجازی كه كثرت حقيقی است و وحدت مجازی ، در جائی است كه
دو شیء كه دارای كثرت حقيقی هستند در يك امر اشتراك داشته باشند و ما
وحدت را بجای اينكه به امر مورد اشتراك نسبت دهيم به خود مشتركها
نسبت دهيم . مثلا بگوئيم : زيد و عمرو واحدند ولی بالنوع ، كه اين میشود
واحد بالنوع . ببينيد ، واحد بالنوع غير از واحد نوعی است . در واحد
نوعی به افراد كار نداريم ، وحدت را به خود نوع نسبت دادهايم . گفتهايم
انسان خودش يك نوع واحد است . ولی وقتی میگوئيم زيد و عمرو واحدند ولی
بالنوع ، يعنی به مناط نوع . وقتی نسبت وحدت را به نوع میدهيم حقيقی
است اما وقتی اين نسبت را به افرادش میدهيم نسبت مجازی است .
میگوئيم انسان و غنم واحدند بالجنس ، اينهم واحد مجازی است . واحدهای
مجازی را اگر واحد بالنوع باشند متماثلين میگويند و اگر واحد در جنس
باشند آنها را متجانسين میگويند . و نيز ممكن است دو شیء در كيفيت واحد
باشند ، يعنی كيفيت واحد داشته باشند مثلا دو شیء كه هر دو دارای يك
رنگ يا دارای يك شكل هستند ، اين واحد بالكيف را متشابهين میگويند .
ممكن است دو شیء در كميت با يكديگر وحدت داشته باشند و دارای كم واحد
باشند مثل دو خطی كه هر دو دارای يك كميتند ، هر دو نيم متر هستند ،
اينها را متساويين میگويند ، دو زاويه و دو سطح [ را كه يك اندازهاند ]
متساويين میگويند . ممكن است كه دو شیء در يك اضافه با يكديگر مشترك
باشند ، مثلا زيد و عمرو هر دو ابن بكر باشند ، اينها را متناسبين میگويند
، يعنی هر دو دارای يك نسبتند ، نسبت زيد به بكر است نسبت عمرو هم به
بكر است . اين نحوه تقسيم بندی است كه متأخرين میكنند كه از اين نظر
بهتر هم
|