الفصل الثالث ( 1 ) فی التام والناقص ، و ما فوق التمام ، وفی الكل ،

وفی الجميع

چند اصطلاح : در اصطلاح حكما

موجودات عالم طبيعت را " ناقص " می‏گويند . يك موجود اگر همه آنچه‏
را كه می‏تواند داشته باشد ، نداشته باشد [ يعنی برخی را داشته باشد و
برخی را نداشته باشد ] ، در اين صورت می‏تواند كامل شود و قابليت‏
استكمال دارد . اينگونه موجودات بر دو قسمند :
1 - در استكمال نياز به موجودات خارج از خود ولی در عرض خود دارند .
اين موجودات ناسوتی هستند كه همه عالم طبيعت و دنيای علل و اسباب ( كه‏
مقصود همان علل معده است ) را شامل است .
2 - موجوداتی كه در استكمال و تكامل خود احتياج به علل بيرونی و عرضی‏
ندارند و همه آنچه كه موجب كمال آنها می‏شود به آنها داده شده است ، از
درون خود افعال كمالی آنها سر می‏زند و خود جوش هستند و از علل طولی فيض‏
می‏گيرند ، اينها را " مكتفی بذاته " گويند . [ نفس كلی عالم كه اين‏
حكما قائلند از اين قبيل است ] و نيز معتقدند بعضی از نفوس بشری به‏
مرحله موجود مكتفی بذاته می‏رسند . نفوس انبياء و اوليای الهی از اين‏
دسته‏اند .
قسم ديگر موجودات ، آنها هستند كه از اول وجود ، كاملند ، و در آنها
هيچ

پاورقی :
[ 1 ] فصل ثالث ، از مقاله رابعه الهيات " شفا " .