ماده يا هيولی : ماده يا هيولی همان حامل استعداد است به معنای عام .
هر چيز از آن جهت كه امكان وجود شیء ديگری هست ماده گفته میشود . آيا
در عالم چيزی هست كه هيچ حقيقتی و جهتی نداشته باشد جز ماده بودن ؟ اين
همان چيزی است كه ماده اولی و ماده المواد ناميده میشود ، چيزی كه هيچ
حيثيتی و هيچ فعليتی ندارد و هيچ صفتی ندارد مگر صفت ماده بودن . ماده
اولی عرض نيست ، جوهر است اما جوهری اضعف وجودا از عرض .
عنصر : يك چيز از آن جهت كه از او و يك چيز ديگر ، شیء سومی درست
میشود ، در صورتی كه خود او از شیء ديگری درست نشده باشد عنصر ناميده
میشود .
اسطقس : اگر مركبی را در نظر گرفته و آنرا تحليل به عناصر كنيم ، آن
عناصر را از اين جهت ، اسطقس مینامند .
چيزی كه در اينجا بايد اشاره كرد فرق بين تجزيه و تحليل خارجی با تجزيه
و تحليل ذهنی است . يكی از كارهای مهم فلسفه كه از علوم بر نمیآيد مسأله
تفكيك فعاليتهای ذهنی است از جنبههای خارجی و عينی كه اشتباهات ميان
اينها سبب اشتباهات بسياری در قضاوت میشود . همانگونه كه در خارج ،
اجزاء تركيب میشوند و مركب را بوجود میآورند در ذهن نيز همينطور است و
نيز همانگونه كه مركب در خارج به اجزائی تحليل میشود مفاهيم مركب نيز
در ذهن تحليل میشوند ، اما نوع تجزيه و تركيب خارجی و تجزيه و تركيب
ذهنی فرق میكند .
ذهن اشياء را میبيند و از آنها مفهوم كلی و سپس مفاهيم نوع و جنس و .
. . و جنس الاجناس را میسازد . ای بسا افرادی كه تحليل ذهنی را با تحليل
خارجی اشتباه میكنند . اين است كه در تحليل خارجی به اسطقس میرسيم و در
تحليل ذهنی به جنس و فصل : ما ينحل اليه الشیء فی الخارج هی اسطقس و ما
ينحل اليه الشیء فی الذهن هو الجنس والفصل .
|