بدينگونه است كه اگر چيزی را طلب كند فقط به جهت سودی نهفته در آن
است . مقام انسان ، مقام جود است و تفضل ، خير رسانيدن و خدمت به غير
، و ايثار . انسان اعمالی را انجام میدهد بدون اينكه به هر نحوی از اينها
در آن نفعی برای او متصور باشد . پس اصحاب اين نظريه بكلی ماديت اخلاقی
را از انسان سلب میكنند . نقطه مقابل اين نظر كه همان اصحاب ماديت
اخلاقی باشند . در جواب میگويند البته اين مطالب بصورت سؤال و جواب
جائی ديده نشده ولی بطور كلی بيان شده انسانی كه شما مدعی هستيد میتواند
برای عمل خود هيچ نفعی را در نظر نداشته باشد ، آيا از انجام دادن آن كار
لذت و از انجام ندادنش رنج خواهد برد يا كه نه ؟ اگر بگوئيد خير ،
انسان از كردن كاری لذت و از نكردنش نيز رنج نمیبرد در حقيقت میخواهيد
اين را بگوئيد كه انسان اين موجود بالقوه كه قبلا فاعل فعلی نبوده و سپس
شده در فعل اختياری خود ش هيچ انگيزهای نداشته است . و چون بيان اين
سخن دور از عقل میباشد بناچار بايد انسان مزبور از انجام كار خود لذت و
از عدم انجامش رنج ببرد . مثلا كسی كه ايثار میكند ، میپرسيم از اين
ايثار لذت میبرد يا نه ؟ اگر از ايثارش لذت میبرد بنحوی كه اگر آن كار
را انجام ندهد رنج میبرد ، پس اين شخص كه ايثار میكند منفعت خواه است
و برای خودش ايثار میكند . فرض ديگر اين مسئله هم ( اينكه كسی ايثار و
عدم ايثار از لحاظ لذت و رنج برايش بی تفاوت باشد ، ولی باز هم ايثار
كند ) گفتيم كه محال میباشد . میبينيم كه اصحاب ايندو نظريه كاملا در
نقطه مقابل يكديگر فكر میكنند ، اما اينجا نظريه سومی هم بدين شكل مطرح
است كه : بايد ديد منظور شما از " انگيزه " كه میگوئيد انسان هيچ كاری
را بدون آن محال است كه انجام دهد ، چيست ؟
اگر مقصود منفعت است يعنی اينكه كسی كاری را میكند برای اينكه شری و
ضرری از خودش دفع شود و لذتی هم كه میبرد لذت رسيدن چيزی يا دفع زيانی
از خودش باشد ، در اينصورت بايد گفت دايره افعال انسان بس وسيعتر از
اينست . ولی اگر مقصود شما اين باشد كه كسی مطلقا از كار خودش لذتی
نبرد ، البته صحيح است و هيچ حكيم فهميدهای چنين سخنی نگفته و نبايد
|