است ، فضيلت و رذيلت دو ماهيت نيستند كه تحت آنها انواعی باشد ،
بلكه اينها يك سلسله معانی اعتباری هستند كه در علوم عملی اعتبار شدهاند
. اگر بخواهيم فضيلت را تعريف كنيم ، به چه میتوانيم تعريف كنيم ؟
فضيلت يعنی آن چيزی كه خوب است باشد و بايد باشد . اين " خوب است
" و " بايد " مفاهيم اعتباری ذهن ما است . رذيلت يعنی آن چيزی كه
خوب نيست و نبايد باشد . اين هم يك مفهوم اعتباری است . البته شيخ
اين مطلب را تصريح نمیكند ولی مطلب همينجور است ، شيخ جهت مطلب را
نمیگويد ، همينقدر میگويد كه اينها جنس نيستند . ما صدها مفهوم اعتباری
داريم كه چون اعتباری هستند داخل در هيچ مقولهای نيستند ، يعنی دون
المقولات هستند . ما مقولات را در ماهيات میگوئيم . و ماهيات نيز همان
حقايقاند يعنی اموری هستند كه در خارج متلبس به وجود هستند . اعتبار را
ذهن انسان اعتبار میكند . و الا شما میتوانيد بگوئيد شجاعت تحت عنوان
حسن داخل است و تهور تحت عنوان قبيح ، حسن و قبيح با يكديگر تضاد دارند
، شجاعت و جبن هم با يكديگر تضاد دارند ، دو نوع تضاد دارند دو جنس هم
تضاد دارند . جوابش اينست كه حسن و قبيح نيز مفاهيم اعتباری است و در
علوم عملی بكار میروند نه در علوم نظری . فرق امور اعتباری و امور نظری
اينست كه مفاهيم نظری بر اشياء از آن جهت كه اشياء هستند يعنی وجود
دارند منطبق میشود . اما مفاهيم عملی مفاهيمی است كه ذهن اعتبار میكند
، امر و نهی و بايد و نبايد را برای خودش اعتبار میكند ، بعد يك سلسله
مفاهيم ديگر از اين بايدها و نبايدها میسازد ، مانند مفهوم خوب ، بد ،
حسن ، قبيح ، فضيلت ، رذيلت و از اين قبيل مفاهيم . شيخ میگويد كه اولا
فضيلت و رذيلت جنس شجاعت و جبن نيستند .
سؤال : . . .
جواب : همان است ، بله ، خود عمل انسان تحت اختيار انسان است ، ولی
بعد برای اينكه عمل را آنچنان كه عقل میگويد بجا بياورد يك رابطه بايدی
ميان خودش و آن عمل برقرار میكند و میگويد اين عمل بايد آنچنان بوجود
بيايد يا اينكه كلا اين عمل بايد بوجود بيايد و فلان عمل نبايد بوجود بيايد
. بعد آن عملی را كه عقل حكم میكند كه بوجود بيايد خود دارای ماهيتی
میباشد ، اما از جهت
|