ماهيت در مقام تعريف
با كشف اين مطلب كه حمل بر دو قسم است مطلب ما ساده میشود . " الماهيه ، در مقام تعريف كه حمل اولی ذاتی است ، ليست الا ما هی " " الماهيه بالحمل الاولی الذاتی ليست الانفسه " . هر عارضی را كه برای ماهيت فرض كنيم اعم از ذهنی يا خارجی ، باز به حمل شايع با ماهيت متحد است به حمل اولی ذاتی كه نيست . عجيب اينكه خود ملاصدرا و حاجی در مورد بحث ، از اين مطلب استفاده نكردهاند ! آنچه كه صدرا و حاجی درباره " حيث " و " ليس " گفتهاند غير از آن چيزی است كه از حرف شيخ بر میآيد . ظاهر حرف شيخ اين است كه میخواهد سلب بر حيثيت مقدم باشد تا قضيه به صورت " سالبه واقعی " باقی بماند . در صورتی كه اگر حيثيت بر سلب تقدم يابد قضيه به صورت " سالبه المحمول " در میآيد ( يا تقريبا همان " معدوله المحمول " پس در اينجا دو مطلب مهم داريم كه اغلب امروزیها در بحثهايشان آن را متوجه نيستند .