مجموع عالم پيدا می‏شود نظير اين مثالهائی است كه ما ذكر كرديم ، منتهی‏
در مثال كارخانه اين نظم را اتفاق به وجود نياورده ، يك انسانی به وجود
آورده . ولی می‏گويند مانعی ندارد كه تصادفات بی هدف سبب شده باشد يك‏
نظمی در دستگاه طبيعت به وجود آمده باشد و بعد طبيعت كار بی هدف خودش‏
را انجام داده است ولی در اثر اين رابطه ماشينی كه اجزای طبيعت با هم‏
پيدا می‏كنند و بر حسب تصادف هم اين رابطه ماشينی با يكديگر پيدا شده‏
است نتيجه‏اش محصولی است كه شما می‏دانيد آن محصول يك نظامی دارد .
پس نظريه اتفاق در باب علت غائی معنايش اين است كه طبيعت به سوی‏
آنچه كه می‏بينيد رفته و رسيده است ، به سوی او نمی‏رفته است . از اول‏
طبيعت قاصد و طالب او نبوده است بلكه جبرا به سوی آنچه هست كشيده شده‏
است .

اتفاق در جزئيات است و در امور كلی اتفاق نيست و اقتضای طبيعت است

شيخ در پاسخ می‏گويد آنچه را كه شما اتفاق می‏ناميد غايت بالعرض هستند
. نمی‏گويد آن اتفاقاتی را كه شما می‏گوئيد وجود پيدا نمی‏كند بلكه می‏گويد
آنها ( اتفاقات ) همه غايات بالعرض هستند . مقصود از غايات بالعرض‏
چيست ؟ يعنی در همه اين موارد ، طبيعت به سوی غايت ذاتی خود می‏رود ،
ولی اين رشته طبيعتها كه هر كدام به سوی غايت خود می‏رود از آنجا كه دار
دار تزاحم است ، و از آنجا كه اين رشته‏های علت و معلولی اينگونه نيست‏
كه همواره به موازات يكديگر حركت كنند و با هم برخورد نداشته باشند ،
بلكه گاهی اين خطوط يكديگر را قطع می‏كنند ، و آنجا كه اينها يكديگر را
قطع می‏كنند حادثه‏ای به وجود می‏آيد كه ما اسم آن را اتفاق می‏گذاريم . اما
معنای اتفاق چيست ؟ يعنی اين طبيعت كه به سوی غايت خود حركت می‏كرد به‏
يك غايتی رسيد غير از آن غايتی كه قصد كرده بود . پس ما اسم اين را
غايت بالعرض می‏گذاريم . و از آن جهت غايت بالعرض می‏گوئيم كه در همين‏
جا هم طبيعت غايت داشته ولی به غايت خود نرسيده ، به غير