باشد ، در عرف و غير عرف هر دو چنين است .
مسأله راحت و الم ، به تعبير شيخ ، نيز چنين است . مقصود از راحت در
اينجا ، لذت است ، نه راحت به معنای عدم الالم . البته لذت و الم با
خير و شر اين تفاوت را دارند كه لذت و الم هر دو كيفيت نفسانی هستند .
شيخ می‏گويد ما لذت و الم را از آن جهت كه يك كيفيت خوش آيند يا بد
آيند می‏باشد ، لذت و الم نمی‏ناميم ، يعنی صفت ذاتی لذت و الم خوش‏
آيندی و بد آيندی نيست . صفت ذاتيشان اينست كه داخل در مقوله كيف‏
هستند و از خودشان جنس و فصل عليحده‏ای دارند . از اين جهت اگر ما نگاه‏
كنيم بايد تحليل شود كه آيا اينها دو جنس هستند يا دو نوع . و خواهيم‏
ديد كه اينها انواع هستند نه اجناس . پس شما نمی‏توانيد نقض كنيد كه‏
اينها در عين اينكه جنس هستند با يكديگر تضاد دارند .

موافق و مخالف

موافق و مخالف نيز چنين است . بعضی خيال كرده‏اند كه موافق و مخالف‏
دو مفهوم متضادند ، دو مفهومی كه جنس مفاهيم ديگر نيز هستند ، يعنی در
عين اينكه جنس‏اند متضاد نيز می‏باشند ، انواع موافقها و انواع مخالفها
داريم . شيخ می‏گويد كه در اين موارد ، اين افراد ميان عرضی و ذاتی اشتباه‏
كرده‏اند . اينها خيال كرده‏ا ند موافق و مخالف دو عنوان و دو ماهيت جنسی‏
هستند برای انواع خودشان . در صورتی كه نسبت اينها به افرادشان نظير
نسبت ابيض است به افراد خودش ، اين تعبير را شيخ نكرده است ولی ما
به عنوان مثال می‏گوئيم . ابيض ذاتی افراد خودش نيست ، يعنی از قبيل‏
نسبت حيوان با افرادش نمی‏باشد . و لهذا مقولات متعدد تحت عنوان موافق‏
و مخالف جمع می‏شوند . مثلا دو كيفيت ممكن است با يكديگر موافق باشند و
ممكن است مخالف باشند . دو اضافه ممكن است با يكديگر موافق يا مخالف‏
باشند . دو جوهر ممكن است با يكديگر موافق يا مخالف باشند . پس اگر دو
مفهومی در مورد كميات مختلف صدق كند دليل بر اين است كه نسبت به‏
افراد خودشان عرضی است نه ذاتی . پس اينها جنس نيستند كه ما بگوئيم در
عين حال بينشان تضاد هم هست . حق اينست كه اينها دو