اعتبار ماده و جزء خارجی باشد ، اما به يك اعتبار جزء است ( جنس ) اما
جزء خارجی نيست بلكه جزء تحليلی است ؟ جواب اين است كه اعتبار فرق‏
می‏كند ، ما بايد اعتبار كردن عقل را بفهميم .
اين دو اعتبار چيست ؟ اعتبار بشرط لائی و اعتبار لا بشرطی ، و تازه اين‏
بشرط لائی و لا بشرطی با جاهای ديگر فرق دارد . در خارج اگر نگاه كنيد
می‏بينيد در ذهن يك چيز را دو جور لحاظ می‏كنيد : يك وقت بشرط لا و به‏
نحو متحصل اعتبار می‏كنيد و يك وقت . لا بشرط و مبهم اعتبار می‏كنيد .
مثال آقای بروجردی : فرض كنيد كه در كنار يك دريا هستيد و قسمتی از
دريا كه برابر با پلاژ است و شما يا ديگران در آن آب تنی می‏كنيد را در
نظر بگيريد ، و نيز فرض كنيد با اتومبيل از آن كنار رد می‏شويد . گاهی 20
فرسخ هم كه از كنار دريا می‏رويد نگاه می‏كنيد كه دريا هنوز هست و می‏گوئيد
اين همان دريا است ، الان كه قسمت ديگر را می‏بينيد باز می‏گوئيد اين ،
همان است همان قسمتی كه قبلا ديديد . علتش اين است كه آن وقت كه آن‏
گوشه را ديديد آنرا بطور مبهم ديديد همه را جزء دريا ديديد . اما اگر
دقت كنيد و جزءها را قطعه قطعه كنيد آنوقت آنها را از هم جدا می‏كنيد .
يك وقت است كه هنگامی كه يك قطعه را می‏بينيد همه را اعتبار می‏كنيد ،
مجموع را يك واحد می‏بينيد ، تجزيه نمی‏كنيد ، لا بشرط ولا بقيد می‏بينيد .
اما همين كه آنرا تجزيه و تحديد كرديد می‏گويند بشرط لا ديده‏ايد .
همين طور كه در خارج اينطور است چنانكه در مثال فوق ديديم و جزء
عرفيات و عادات است در مفاهيم هم همين طور است ، گاهی ذهن جسم را
می‏بيند ، مرز را می‏بيند آنرا با صورت طبيعی يكی می‏بيند كه می‏شود جنس ،
اما اگر تجزيه كند بشرط لا می‏شود و ماده می‏بيند .
حال آيا غير از اين دو نوع اعتبار بشرط لا و لا بشرط نوع ديگری هم می‏توان‏
اعتبار كرد ؟ پاسخ مثبت است و آن اعتبار بشرط شی‏ء است يعنی اين را به‏
شرط اينكه با آن شی‏ء ديگر باشد لحاظ كنيم كه می‏شود نوع .
جنس و فصل : مسأله اعتبار جنس و فصل برای ماهيت ، مسأله مشكلی‏