در نتيجه نوعی تعادل و توسط برقرار می‏شود . فلان عنصر دارای طبيعت حار
است ، عنصر ديگر طبيعت بارد دارد . در هنگام تركيب عنصر بارد از
برودت خودش به او می‏دهد و او را متبرد می‏كند و حار هم بارد را متفخن‏
می‏كند . در نتيجه مثل دو آب گرم و سردی كه چون به همديگر برسند اين از
حرارتش به او می‏دهد و آن از برودتش به اين می‏دهد و آب ولرم بوجود
می‏آيد . عناصر نيز وقتی با يكديگر تركيب شوند يك مزاج متوسط بوجود
می‏آيد . در اين شك ندارند . اصلا مزاج به معنای كيفيت متوسط حاصل از
تركيب عناصر با يكديگر است . ولی سخن در اين است كه آنجا كه اين مزاج‏
و كيفيت متوسط بوجود می‏آيد ، آيا عناصر صورت خودشان را از دست می‏دهند
يا صورت خودشان را حفظ می‏كنند ؟ كداميك از اينها است ؟

اختلاف نظر بوعلی و ملاصدرا در تركيب عناصر

اتفاقا اين از مسائلی است كه ميان بوعلی و ملاصدرا هم اختلاف است .
بوعلی معتقد است كه عناصر صورت اولی خودشان را از دست نمی‏دهند ، در
اينجا هم بدان اشاره می‏كند . بوعلی می‏گويد دليل مطلب اين است كه بعد از
اينكه تركيب از بين رفت می‏بينيم كه عناصر به حالت اوليه برمی‏گردند .
اگر همين درخت را ببرند كم كم تفاسد پيدا می‏شود ، هوا برمی‏گردد و هوا
می‏شود ، آب برمی‏گردد و آب می‏شود ، آتش و خاك هم برمی‏گردند و آتش و
خاك می‏شوند ، هر كدام سرجای خودشان برمی‏گرد ند . به همين جهت است كه‏
مجموع مواد عالم هيچوقت كم و زياد نمی‏شود . برای اينكه مثلا مقداری از
خاك اكنون به مركباتی كه در عالم هستند تبديل شده ، وقتی كه آن مركبات‏
از بين بروند دوباره اين خاك به جای خود برمی‏گردد . هوا و آب و آتش‏
نيز چنين است . اما ملاصدرا معتقد است كه با آمدن مركب صورت عناصر از
بين می‏رود . ولی اين فرض شيخ روی نظر خودش است كه ارسطو هم ظاهرا چنين‏
نظری داشته است .