نشده‏اند بيش از اين احتياج به دقت و مطالعه دارد و مطالعه وسيعی لازم‏
است كه با طرح آن در اينجا اين باب اجمالا برای ما باز می‏شود .
از جمله كسانی كه بنظر می‏رسد درست جوانب اين برهان را در نظر نگرفته‏
است مرحوم حاجی سبزواری است . بيان حاجی از اين برهان بيان كاملی نيست‏
و ناتمام است . اين مطلب بعد از خواندن عبارات شيخ و بيان نكات آن و
مقايسه آن با آنچه كه در منظومه آمده است روشن خواهد شد . در مورد كسانی‏
غير از حاجی هم همينطور است . در همين حواشی شفا كه ايرادهای امثال علامه‏
دوانی آمده است نشان می‏دهد كه چندان به عمق اين برهان نرسيده بودند . و
شايد اشخاصی هم كه از بيان شيخ دفاع كرده‏اند نيز آنچنانكه بايد متوجه‏
نشده‏اند . ملاصدرا وقتی اين برهان را ذكر می‏كند می‏گويد : " و هذا
أسدالبراهين فی هذا الباب " . و با اينكه به ايرادهائی كه قبل از او
امثال دوانی بر اين برهان گرفته‏اند توجه داشته ، آن ايرادها را به چيزی‏
نگرفته و اساسا و اصلا قابل توجه ندانسته و حتی ان قلت قلت هم نكرده .
اين نشان می‏دهد كه خود متوجه همه نكات اين برهان بوده است . چون او
معمولا به چنين جاهائی كه می‏رسد نظرات ديگران را نقل می‏كند و مورد تأييد
يا رد قرار می‏دهد . ولی به اينجا كه رسيده نظريات را نقل نكرده و
همينقدر گفته است " و هذا أسدالبراهين فی هذا الباب " و از طرف ديگر
از خودش هم هيچ اظهار نظری نكرده و همان عبارات شيخ را آورده است و در
آخر هم گفته است " . . . و انتهی و هذا أسدالبراهين فی هذاالباب " .
با زبان و قلم خودش و با تعبير خودش نكات مخصوصی را كه در كلمات شيخ‏
هست بيان نكرده و به همان عبارات شيخ اكتفا كرده است .