سه فرضيه شيخ درباره نظام علمی
اين جا شيخ سه فرضيه ذكر میكند و تا آخر هم اظهار نظر قطعی نمیكنند كه كدام يكاز اينها [ بهتر است ] . همينقدر میگويد كه تو خودت ببين كه چه نظری را بايد انتخاب كنی . [ اشكال هر يك را میگويد ] كه اگر اين جور باشد فلان اشكال لازم میآيد ، اگر آن جور باشد فلان اشكال لازم میآيد ، مثل اين كه از اظهار نظر صريح خودداری میكند .فرضيه اول : نظام علمی لازم ذات حق تعالی است
يكی اين كه میگويد : آيا صور معقوله به منزله لوازم ذات اول و لواحق ذات او هستند ؟ همانجور كه ممكنات لوازمی دارند ، بگوئيم اين صور معقوله هم لوازم ذات اول هستند . يعنی به منزله اعراض ذات اول و لواحق ذات اول هستند . البته اين مطلب بعدها مورد مداقه قرار گرفته است كه لواحق يعنی چه ؟ خود شما قبول داريد كه در آنجا عروض به معنای لحوق و به معنای انفعال معنی ندارد . آيا جور ديگری از [ عروض و لحوق ] فرض میشود يا نمیشود ؟ كه بهمنيار روی اين قضيه بحث كرده و بعد هم ديگران به آن پرداختهاند . اجمالا شيخ همينقدر میگويد كه به منزله لوازم باشد . و تصوير ما از لوازم در اين جا همان كلمه لواحق و اعراض است . يعنی نسبت ذات حق تعالی به اعيان موجودات ، نسبت معروض و عارض نيست . ولی نسبتش به علم به موجودات نسبت معروض و عارض است . يعنی علم حق تعالی به موجودات عارض ذات حق تعالی است ، كه از اين جهت با ممكنات يك جور میشود . الان علم ما به اشياء ديگر عارض ذات ما است ، با اين خصوصيت كه عروض اينها به نفس توأم با نوعی