پاورقی : 1 - الذی فی طريق الكون ، يعنی و عن الذی فی سبيل الكون ، چون در راه بودن خود مفهوم حركت را میرساند . 2 - بنظر میرسد كه اين عبارت بايد به اين صورت باشد : و أما أن يكون الاول يكون منه الثانی بزوال شیء من الاول .
الكون ( 1 ) .
[ ممكن است گفته شود كه معلم اول تقسيم را مستوفی ذكر نكرده ] ، زيرا
آن را بر دو وجه ذكر كرده و همه شقوق را بيان نكرده است . آن دو وجه
همان استحاله و استكمال است . يعنی يكی اين است كه شيئی از شیء ديگری
كه ضد خودش است پيدا شود ، كه بايد صورت ضد زايل شود تا صورت ضد ديگر
بيايد . زيرا در حالی كه آن ضد هست اين ضد پيدا نمیشود . اين را اصطلاحا
استحاله میگويند ، كون و فساد هم گفته میشود .
وجه دوم اينست كه استكمال باشد ، و علاوه بر اين كه استكمال است بايد
متكون منه به سوی كائن حركت كند ، يعنی تغيير تدريجی باشد و به نحو
حركت .
و هذا غير مستوف للقسمة ، لان كل ما يكون عن الشیء يكون أولا علی وجهين
، و هو أنه لايخلو : اما أن يكون الاول المكون منه هو علی وجود ذاته لم
يبطل منه شیء ، ولم يفسد الا معنی الاستعداد أوما يتعلق به .
واما يكون الاول انما أمكن أن يكون منه الثانی بزوال شیء منالاول ( 2 ) .
دو قسم بيشتر گفته نشده ، ما غير از اينها هم اقسامی داريم . قسم اول
خود دو قسم است : يا اين است كه از شیء اول چيزی زايل نشده و فقط
استكمال صورت گرفته است ، يعنی جز اين نيست كه استعداد به فعليت
تبديل شده . يا از اول چيزی زايل میشود [ كه همان استحاله است ] .
و القسم الاول لا يخلو :
أن يكون عنه الشیء ، وقد كان مستعدا فقط ، فخرج الی الفعل دفعه فی
پاورقی : 1 - الذی فی طريق الكون ، يعنی و عن الذی فی سبيل الكون ، چون در راه بودن خود مفهوم حركت را میرساند . 2 - بنظر میرسد كه اين عبارت بايد به اين صورت باشد : و أما أن يكون الاول يكون منه الثانی بزوال شیء من الاول . |