ادامه توضيح بيان شيخ در برهان وسط وطرف
[ ممكن است كسی بگويد ] اين را قبول داريم كه [ يك علت اولی بايد وجود داشته باشد ] ، ولی اين اثبات نمیكند كه وسطها نمیتوانند غيرمتناهی باشند . شما خودتان هم گفتيد كه وسطهاچه متناهی و چه غيرمتناهی اقتضا میكند كه يك علت اولی داشته باشد . حالا چه میشود كه وسطها غيرمتناهی باشند و يك علت اولی هم داشته باشند ؟ شيخ میگويد اين حرف را كسی میزند كه مطلب را درست تصور نكرده است . غيرمتناهی بودن با طرف داشتن جور درنمیآيد . غيرمتناهی است ، يعنی هر چه پيش برويم به يك علت مطلق نمیرسيم . اگر علت مطلق باشد لازمهاش اين است كه وسطی كه فرض كردهايم غيرمتناهی است و غير محصور است ، در بين دو حاصر قرار گيرد . در حاليكه غير محصور بين دو حاصر قرار نمیگيرد . اگر هم كسی چنين بگويد كه ( وسط غيرمتناهی است ولی علت اولی هم دارد ) ، چون فعلا هدف ما ابطال علل غيرمتناهية نيست ، میگوئيم اگر هم چنين باشد به هدف ما لطمه نمیزند . هدف ما اثبات علت اولی است ولو اينكه فرض كنيد بين معلول اخير و علت اولی بینهايت علل موجود باشد . اين مضر به مطلب ما نيست . علاوه بر اين ، كسی كه تصور مسأله را نكرده چنين حرفی را میزند . كسی كه درست تصور كرده باشد میفهمد كه اگر علت اولی باشد محال است كه بين معلول مفروض و آن علت ، علل غيرمتناهی وجود داشته باشد .پاورقی : 1 - [ چند دقيقهای از اين درس در دست نبوده است ] .