صفات واجب الاول
يكی از صفاتی كه ما برای واجبالوجود اثبات میكنيم ، و به تعبير ديگر يكی از اسمائی كه برای واجبالوجود قائليم " الاول " است . در قرآن آمده است كه " هوالاول والاخر " . شيخ برای اثبات اين صفت همان اثبات شدههای قبلی را پايه قرارداده و میگويد همينقدر كه وجود واجبالوجود را ثابت كرديم و نيز اثبات كرديم كه واجبالوجود واحد است ، [ به اول بودن او هم میرسيم ] . زيرا معنای بودن واجبالوجود و واحد بودن او اين است كه وجود همه ممكنات به او منتهی میشود ، همه ممكنات از او صادر شده و او بر همه موجودات تقدم دارد .پاورقی : 1 - در اول فصل آمده " فصل فیالصفات الاولی " اين تعبير تا اندازهای نارسا است . برای اينكه " الاولی " صفت واقع شده برای " الصفات " . الصفاتالاولی يعنی صفتهای اولی . الصفات الاولی در مقابل الصفاتالثانية است . در حاليكه ما در اينجا بحث از صفات اولی در مقابل صفات ثانية نداريم . البته ما درباب صفات ، آنها را به صفات ذات و صفات فعل تقسيم میكنيم . ولی در اينجا چنين مقصودی مطرح نيست . بلكه منظور در اينجا صفات ذات اولی است ، يعنی صفات واجبالوجود . و چون منظور صفات ذات واجبالوجود است ، بايد بگويد " فیصفاتالاول " به طريق اضافه ، واجبالوجود هم كه مذكر است و نه مؤنث با " فیصفاتالاول " مناسب است . فیالصفات الاولی صفت و موصوف است . اگر هم به واجبالوجود " الاولی " اطلاق كرده و منظور ذات اولی بوده باز هم بايد بگويد " فیصفاتالاولی " نه " فیالصفاتالاولی " . پس اين غلط است و اين غلط بايد از نسخه باشد .