پاورقی : 1 - [ نوار از اينجا تا آخر فصل در دست نبود . به همين جهت از روی جزوه دست نويس تنظيم گرديده است ] .
میخواهد ؟ برای اينكه وقتی تشنه میشود آب بنوشد . میپرسيم : نوشيدن آب
را برای چه میخواهی ؟ میگويد : برای رفع تشنگی . رفع تشنگی را برای چه
میخواهد ؟ آيا انسان رفع تشنگی را برای چيز ديگر میخواهد ؟ اگر كسی منطق
طبيعت را رها كند و به دنبال منطق عقل برود میگويد : رفع تشنگی را برای
اين میخواهم كه هلاك نشوم و ادامه حيات دهم . ادامه حيات برای چيست ؟
بالاخره در جائی متوقف میشود . البته يك كودك وقتی آب مینوشد اساسا
فكر نمیكند كه برای ادامه حيات است ، اصلا اين حرفها به عقلش نمیرسد كه
اين از لوازم حيات است ، او چون تشنه است آب مینوشد . دقيقا هم
همينجور است . او فعلا چون تشنه است و فقط برای رفع تشنگی آب مینوشد ،
نه اينكه صغری و كبری تشكيل دهد و نتيجه بگيرد كه من بايد آب را بنوشم
برای اينكه اگر آب ننوشم بدن من به قدر كافی آب ندارد ، و اگر به قدر
كافی آب نداشته باشد . بعدا اختلال پيدا میشود و من از دنيا میروم و
حياتم از دست میرود . اين چهره عقلانی كار است كه نه برای حيوان و نه
برای انسان از جنبه طبيعیاش مطرح نيست .
پس يك سلسله امور برای انسان خير است ، يعنی مؤثر بالذات است .
مثل كارهائی كه انسان به خاطر لذت میكند . اگر كسی بگويد : چرا چنين
كاری را انجام دادی ؟ جواب میدهد : برای اينكه لذت ببرم . لذت برای چه
؟ لذت برای چيز ديگر نيست . از عضوی درد میكشد ، مثلا دندانش درد میكند
، دوا رويش میگذارد ، يا دندان را میكشد ، برای چه ؟ برای اينكه از درد
خلاص بشود . از درد خلاص بشود برای چه ؟ میگويد : اين ديگر برای چه
نمیخواهد و متوقف میشوند . اشيائی كه مطلوب انسان هستند همه به مطلوب
بالذات منتهی میشود .
پس ما درباره تناهی علل غائيه احتياج نداريم كه زياد بحث كنيم . ( 1
)
پاورقی : 1 - [ نوار از اينجا تا آخر فصل در دست نبود . به همين جهت از روی جزوه دست نويس تنظيم گرديده است ] . |