بواسطه وجودات علمی معقولند . ولی وجودات علمی بدون واسطه چيزی . پس
" فيكون من جملة تلك المعقولات . . . بلاواسطة " يعنی خود همان صور
علميه ، وجودشان بدون وساطت يك علم است . آن وجودات عينی به تبع يك
وجود علمی فائض میشوند ، ولی اينها بدون تبعيت از شيئی فائض میشوند .
[ در آخر هم میخواهد بگويد : ] اين ديگر اختصاص ندارد كه ما صور را از
لوازم ذاتحق بدانيم يا به منزله وجود مفارق بگيريم يا حتی آنها را در
نفسی يا عقلی قائل شويم ، باز هم يك نظام سببی و مسببی هست .
|