بيان ارسطو از تعبير كون شیء من شیء
ارسطو درباب " كون شیء من شیء " تفسيری را بيان كرده كه اين تفسير كامل و جامع نيست . و بر اين تفسير ايرادهائی وارد آمده است . ما مطلب او را با تعبير و بيان خودمان میآوريم ، اگر چه او به اين شكل نگفته ولی مطلبش همين است . میگويد : ( كون شیء من شیء ) اما علی سبيل الاستحالة و اما علی سبيل الاستكمال . علی سبيل الاستحالة يعنی اينكه يك شیء كه مجموعی از ماده و صورت است صورتش زايل شود و ضد آن صورت بر آن ماده حائل گردد . اين را اصطلاحا استحاله میگويند ، يعنی از حالی به حالی درآمدن ، از حالی به ضد آن حالت درآمدن ، مثل آن تعبيری كه قدمای ما داشتند و معتقد بودند كه آب به هوا تبديل میشود و هوا به آب . میگفتند كه آب دارای مادهای و صورتی است ، در تبديل آب به هوا صورت آب زايل میشود و بر ماده آب صورت هوائی عارض میگردد . برعكس آن نيز صادق است ، هوا كه دارای صورتهوائی است ، اين صورت را از دست میدهد و صورت آب يا صورت آتش يا صورتی ديگر عارض او میشود . پس منظور از اينكه " كون شیء من شیء " علی سبيلالاستحاله است اينست كه يعنی علی سبيل زوال جزئی از شیء و حلول ضد آن جزء بر آن شیء . نوع ديگری از " كون شیء من شیء " را كه ارسطو گفته علی سبيلالاستكمال است ، نه علی سبيل الاستحاله . پيدا شدن چيزی از چيزی به معنای پيدا شدن كمالی برای او ، نه به معنای اينكه چيزی ازمتكون منه زايل شود تا چيز ديگر پيدا گردد . در اينجا بدون اينكه چيزی زايل شود آن چيز ديگر پيدا شده است . مثل كون الرجل من الصبی ، میگوئيم : " يصيرالماء هواء " و نيز میگوئيم : " يصيرالصبی رجلا " .