حتی از اين نظر هم واجب‏الوجود است .

اراده از صفات ذات حق‏تعالی است

شيخ بعد از علم وارد بحث اراده می‏شوند و چند سطری درباره آن بحث‏
می‏كنند و رد می‏شوند . اراده و مشيت هر دو يك معنی دارد . خداوند فاعل‏
بالاراده است .
درباب اراده ، اختلاف نظر شديدی بين متكلمين و محدثين از يك طرف و
حكما و فلاسفه از طرف ديگر وجود دارد . متكلمين اراده را در رديف علم و
قدرت و حيوه كه از صفات ذات هستند ، نمی‏شمارند . بلكه آن را صفت فعل‏
می‏دانند ، و آن را فعل حق می‏شمارند . ولی فلاسفه اراده را مانند ساير
صفات ذات ، و عين ذات می‏دانند .
البته حكما حرف ديگری هم دارند . می‏گويند همانطور كه علم حق‏تعالی‏
مراتب دارد ، اراده او هم مراتب دارد . همانطور كه علم در مرتبه ذات و
علم در مرتبه فعل داريم ، و لوح محفوظ خودش علم خداوند است ولی مخلوق‏
آن ، اراده هم همينطور است . اراده عين مريد و عين ذات است ، و مراد
هم عين اراده است . هم به مريد و هم به مراد می‏شود اراده گفت .
حضرت علی [ ع ] می‏فرمايد : " « ان الله خلق الاشياء بمشيته ، و المشية
بنفسها » " .
در معنی اين حديث خيلی بحث است . مشيت علت اشياء است و خودش‏
معلول ذات است .
ميرداماد و امثال او اينطور معنی كرده‏اند : مثل اين است كه بگوئيم‏
ماهيات به وجود پيدا شده‏اند ، و وجود به ذات خود موجود است . پس‏
اشياء يعنی چيزهائی كه مورد اراده حق‏تعالی قرار گرفته ، به تبع مشيت و
اراده مخلوقند . ولی مشيت و اراده به نفس خود مخلوق است .