فصل پنجم - قسمت دوم

درباب توحيد ، چهار نوع توحيد يا چهار مرحله توحيد ذكر می‏كنند : يكی‏
توحيد ذات ، كه گفته می‏شود لاندله ، ديگری توحيد صفات ، ديگری توحيد در
افعال كه خداوند در فاعليت شريك ندارد ، و بالاخره توحيد در عبادت .
ممكن است كسی فكر كند كه توحيد در عبادت مربوط به انسان است ، انسان‏
است كه فقط بايد خدا را عبادت كند ، سه تای اول مربوط به شناخت خدا
است و چهارمی مربوط به انسان است . ولی همين توحيد در عبادت هم در عين‏
ارتباط به انسان مربوط به خدا می‏شود . زيرا می‏خواهيم بگوئيم غير از ذات‏
پروردگار هيچ ذات ديگری استحقاق و شايستگی پرستش را ندارد .

برهان دوم در توحيد واجب‏الوجود

بعد از برهان تشخص ، شيخ راه ديگری را وارد شده است . می‏گويد : ملاك‏
تعدد و تكثر چيست ؟ آيا می‏شود ما در موردی قائل به كثرت بشويم و بگوئيم‏
كه مثلا دو چيز وجود دارد ، در حاليكه هيچ گونه اختلافی ميان آن دو نيست ؟