بالقوه " می‏گويند .

اصطلاحات مختلف مراتب عقل

در اينجا اصطلاحی است كه می‏گويند از حكمای اسكندريه است ، و از حكمای‏
يونانی نيست ، از اسكندر افريدوسی و حكمای دوره او نقل كرده‏اند . و آن‏
اصطلاح مراتب عقل در انسان است . يك رساله كوچكی هم در عقل و معقول از
او به عربی ترجمه شده است ، كه آن رساله همه‏اش در اسفار در يك جا نقل‏
شده است . فارابی هم همان بحثها را بعدها طرح كرده است .

عقل بالقوه

اينها در مورد انسان می‏گويند كه در انسان در ابتدا يك استعدادی هست‏
كه به حسب آن استعداد ، امكان تعقل اشياء را دارد . يعنی فعليت تعقل در
او نيست ، ولی امكان تعقل اشياء در او هست . مثلا می‏گويند كه يك كودك‏
در ابتدای تكون در حالی كه به صورت جنين است ، يا حتی در ابتدای تولد ،
عاقل است ، ولی عاقل بالقوه . يعنی در او استعداد تعقل وجود دارد . اما
چنين استعدادی مثلا در بذر گندم وجود ندارد . اسم اين مرحله را عقل بالقوه‏
يا مرحله عقل هيولانی می‏گذارند .

عقل بالملكه

و معتقدند كه بعدها تدريجا ، در طول زمان ، در اثر زياد شدن تجارب بچه‏
، و وارد شدن محسوسات زيادی در ذهن او ، ذهنش خود به خود رشد می‏كند ،
يعنی همان قوه خود به خود رشد می‏كند . اولين چيزی كه بعد از وارد شدن يك‏
سلسله محسوسات در ذهن ، برای عقل او فعليت پيدا می‏كند ، بديهيات اوليه‏
است ، كه اعم است از بديهيات اوليه تصوريه و بديهيات اوليه تصديقيه ،
بديهيات اوليه تصوريه ، مثل مفهوم هستی و مفهوم نيستی و امثال اينها .
بديهيات اوليه تصديقيه مثل تصديق