برهان دوم
علاوه بر اين ، يك برهان ديگری هم بر اين مطلب هست كه واجب تعالی لاجنس له . البته اين برهان را درباب اينكه واجب تعالی مركب نيست ذكر میكنند . اين برهان چنين است كه اگر واجب تعالی جنس داشته باشد ، آيا آن جنس قطع نظر از فصل واجبالوجود است يا نيست ؟ چون جنس خود مقوم نوع است . اگر بگوئيم كه جنس قطع نظر از فصل واجبالوجود است ، معنايش اين است كه نه تنها واجبالوجود در مرتبه جنس موجود است ، بلكه خود مرتبه جنس واجبالوجود است ، در حالی كه فصل آن چيزی است كه تحقق بخش جنس است ، يعنی جنس بدون فصل مبهم است ، به ضميمه فصل است كه تحقق و تحصل پيدا میكند . اگر بگوئيم كه جنس واجبالوجود است ، بنابراين در مرتبه قبل از فصل تحقق و تحصل دارد و ديگر نيازی به فصل نيست ، وقتی كه فصل نباشد جنس هم نيست . اگر بگوئيد كه واجبالوجود در مرتبه جنس واجبالوجود نيست ، میگوئيم در اين مرتبه ممتنعالوجود هم كه نمیتواند باشد ، پس ممكنالوجود است ، و در اين صورت به تبع فصل تحقق پيدا میكند . پس آيا ممكنالوجود است و به تبع واجبالوجود محقق شده ؟ يا واجبالوجود است و به تبع يك واجبالوجود ديگر محقق شده ؟ هيچكدام . نمیشود كه يك جزء واجبالوجود ممكن باشد و جزء ديگر آن واجبالوجود ، كمااينكه نمیتواند هر دو جزء واجب باشد و يك جزء محقق و محصل جزء ديگر باشد . پس اين حرفها مربوط به ممكنات است . در واجبالوجود جنس و فصل و امثال آن اصلا معنی ندارد .