جايگاه طرح تناهی علل در فلسفه
اولين بحث همين مسأله تناهی علل است . مسأله تناهی علل هم میتواند در امور عامه مورد بحث قرار بگيرد و هم در الهيات بالمعنی الاخص . از آن جهت كه اگر در تناهی علل بطور كلی و علت و معلول بطور كلی بحث شود از مباحث امور عامه است نه از مسائل الهيات بالمعنی الاخص . يعنی جای آن باب علت و معلول است . و لهذا خيلی از فلاسفه آنچه را كه شيخ در اينجا ذكر كرده است درباب علت و معلول آوردهاند . و حال آنكه شيخ در آنجا ذكر نكرده و فقط وعده داده كه در الهيات ذكر كند . مثلا در اسفار بحث تناهی علل در همان باب علت و معلول ذكر شده و در الهيات بالمعنی الاخص به آن اشارهای كرده و رد شده است . تناهی علل از آن جهت كه تناهی علل است جايش در مبحث علت و معلول است . در آنجا هم كه در تناهی علل بحث میكنند اختصاصی به علت فاعلی ندارد . همانجور كه شيخ هم در اينجا عنوان كرده ، هم درباب علت فاعلی بحث میكنند و هم درباب ساير علل . گفتيم كه ارسطو اين بحث را ظاهرا در كتاب اللام آورده است . چون بحث او درباب خدا و محرك اول در همان كتاب اللام است . حالا يادم رفته ولی آنقدر كه يادم هست شايد در كتاب ارسطو باب علت و معلول از باب الهيات بالمعنی الاخص اصلا جدا نباشد . يعنی آنچه كه مربوط به خدا و محرك اول بوده ، كه در كتاب ارسطو مسائل زيادی هم درباب خداوند نبوده ، در همان باب علت و معلول ذكر شده . با اينكه شيخ باب علت و معلول را از باب معرفت مبدأ اول جدا كرده در عين حال يك قسمتهائی را در اينجا از كتاب ارسطو پيروی كرده است . يعنی مبحث تناهی علل را در همان جا ذكر كرده كه از علت اولی و واجب الوجود بحث كرده است .