آن صورت باشد . نه ، اين حرفها در اينجا معنی ندارد . بلكه نسبت آن
معقولات به واجب نسبت صدوری است كه با كلمه " تفيض " در اينجا بيان
كرده است . و ذات حق تعالی أولی است به اين كه عقل باشد از آن صوری كه
از مرتبه عقليت او فائضند . اين جمله معنی " علی المعنی البسيط " را
تأييد میكند . ببينيد :
الان گفتيم كه بنابر نظريه عقل بسيط ، در صورتی كه ما آن را به انسان
تشبيه كنيم ، میگوئيم كه در انسان چيزهائی به صورت ملكه وجود دارد ، كه
اين چيزها در باطنش وجود دارد ، ولی در مرتبه شعور ظاهرش ظهور ندارد .
البته اين كه در انسان به صورت ملكه وجود دارد ، اين يك امر اكتسابی
است . اين تشبيه در اينجا فقط از جنبه بساطت آن است . الان هم يكی از
آقايان سؤال كردند كه مرتبه علم حق تعالی به اشياء عين ذات است ، چيست
؟ گفتيم بنابر نظر شيخ ، علم حق تعالی به ذات خود عين ذات است . و علم
حق تعالی به اشياء ديگر غير ذات است . ولی گفتيم كه شيخ اين كلمه عقل
بسيط را اين جا آورده و رد شده و آن را خيلی تفسير نكرده است . اما شيخ
يك جملهای اين جا داردكه اگر اين جمله را يك خورده تعقيب كنيم ،
میبينيم كه شيخ میخواهد بگويد همان مرتبه ذات حقتعالی به دليل اين كه
عقل بسيط همه اشياء است ، همان علم ذات به ذات ، علم بسيط همه اشياء
میباشد . بنابراين علم به همه اشياء هم هست . پس به يك معنا علم حق
تعالی به همه اشياء به نحو بسيط ، عين ذات او است . و لذا میگويد چون
حق تعالی در مرتبه ذاتش عقل بسيط همه اشياء است ، اين أولی است به
عقليت از اين صور تفصيليه میخواهد بگويد آن علم اجمالی به علم بودن أولی
است از آن علوم تفصيلی . میخواهد بگويد شما از حرف من اين طور استنباط
نكنيد كه حق تعالی در مرتبه ذات خلو است از علم به معلومات . چون او
عقل بسيط است و عقل بسيط نوعی عقل است و بلكه اكمل از اين عقلها است .
در مقام تشبيه مثل اين است كه شما بگوئيد يك مجتهد يا رياضیدان ، در فن
خودش ، يك مسألهای را قبل از آن كه به تفصيل بيان كند نمیدانسته است .
[ نه ، چنين نيست ] . بلكه میدانست و باز
|