تعريف صحيح جوهر
شيخ توضيح دادهاند كه تعريف دقيق جوهر اين نيست . تعريف دقيق جوهر اين است كه هو ماهية بحيث ان وجد فیالخارج وجد لافی الموضوع . ميان اين دو تعريف فرق است . ممكن است كه كسی بگويد كه اين يك امر قراردادی و دل بخواهی است . شما دلتان خواسته جوهر را آن جور تعريف بكنيد ، كسی ديگر خواسته [ جور ديگر تعريف كند ] . يكی میگويد تعريف جوهر همان الموجود لافی موضوع است ، و ديگری میگويد ماهيتی است كه اذا وجد فیالخارج وجد لافی موضوع . چه دليلی داريد كه تعريف جوهر همان تعريف شما است و نه آن ؟ شيخ جواب میدهد كه تعريف ما روی يك اساس و مبنائی است ، ديگران هم روی همان اساس و مبنا گفتهاند . در " الموجود لافی موضوع " ، نه الموجود میتواند جنس باشد و نه لافی موضوع میتواند فصل باشد ، و نه برعكس ، هيچكدام از اينها نيست . اما موجود ، اگر ما بخواهيم خود موجود را در نظر بگيريم ، عبارت از تحقق است ، كه اين امر چه بر مبنای اصالت وجود و چه بر مبنای اصالت ماهيت فرق نمیكند . و يكسان است . موجود يعنی شیء متحقق در خارج ، حالا يا ماهيت در خارج متحقق است يا وجودی است كه خود وجود عين تحقق خارجی است . به هر حال موجود يعنی شیء متحقق در خارج از آن جهت كه متحقق در خارج است . تحقق خارجی نمیتواند جنس باشد . چون جنسيعنی آن معنی مشترك مبهم كه