بعد از مرحله اثبات واجب در مقام اثبات وحدت آن برمی‏آيند و بيان‏
می‏كنند كه وجوب وجود با كثرت سازگار نيست .
در اينجا ذكر اين مطلب مناسب است كه در مثل فلسفه بوعلی [ اثبات‏
وحدت بعد از اثبات واجب‏الوجود قرار دارد ] . ولی در متن معارف اسلامی‏
منطقی هست بطوريكه تفكيك بين اين دو امر نمی‏شود . وجود واجب و وحدت‏
بمنزله [ دو امر ] لا ينفك از يكديگر تلقی شده‏اند . چنانكه حضرت علی‏
عليه‏السلام می‏فرمايد " توحيده اثباته " . در فلسفه ملاصدرا هم مطلب از
جهتی به همين صورت معارف اسلامی است . در اين فلسفه در طبيعت‏
واجب‏الوجود فرض كثرت نمی‏شود ، نه اينكه عقل ابا نداشته باشد كه‏
واجب‏الوجود را كثير فرض كند و بعد اثبات كند كه واجب فقط يك شخص‏
دارد .
در اين درس شيخ فقط اشاره‏ای به وحدت می‏كند و درباب بعد بيشتر به‏
بحث می‏پردازد . شيخ در اول الهيات به تفصيل وحدت واجب را اثبات كرد
و در اينجا فقط به ذكر يكی از دلائلی كه در آنجا مطرح شده بود می‏پردازيم .
البته شی‏ء ممكن است كه واحد باشد ، اما وقتی واجب باشد طبيعت آن وحدت‏
را اقتضا می‏كند .

دليلی در اثبات وحدت واجب

اگر ما دو واجب يا بيشتر از آن داشته باشيم ، اين دو واجب در واجب‏
بودن با يكديگر اشتراك دارند . اكنون می‏پرسيم كه آيا مابه الامتيازی ميان‏
آنها وجود دارد يا ندارد ؟ اگر دو تا باشند حتما وجه امتيازی بايد داشته‏
باشند . اين وجه امتياز به دو صورت می‏تواند باشد :
يكی اينكه وجه امتياز ، ذاتی آن دو باشد . يعنی در عين اينكه در بخشی‏
از ذات با هم اشتراك دارند در بخش ديگر امتياز دارند . در اين صورت‏
در جنس با هم مشترك و در فصل مختلفند . بنابراين اختلاف آنها نوعی‏
می‏شود و واجب